به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه

روابط بلندمدت

در نشریات گروه اقتصاد
تکرار جستجوی کلیدواژه روابط بلندمدت در نشریات گروه علوم انسانی
تکرار جستجوی کلیدواژه روابط بلندمدت در مقالات مجلات علمی
  • احمدرضا جلالی نایینی، رامین مجاب، ضحی ریاحی*

    پیشرفت فناوری صنعت پرداخت را متحول کرده است. در رقابت بین اسکناس و مسکوک و ابزار های جایگزین نظیر کارت های بدهی و پرداخت های موبایلی، موضوع جایگاه پول دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) در سال های اخیر مطرح و بحث برانگیز شده است. در این پژوهش، عوامل موثر در پذیرش CBDC توسط عموم را در دو بخش بررسی میکند. تقاضا برای پول در بعد کلان، مجموعه ای از تقاضا برای کارکردهای مختلف پول چون ابزار پرداخت و تقاضا برای نوعی دارایی است. با استناد به نظریه های متعارف تقاضای پول، این تقاضا را در بلندمدت بررسی می کنیم. چون CBDC ماهیتا پول فرمانی (fiat money) است که ویژگی های مشابهی مانند پول دارد. به دو دلیل CBDC رقیب اسکناس نیست و جانشین بهتری برای سپرده های دیداری است. اولا اسکناس دارای ویژگی منحصر به فردی (چون ناشناس بودن) است. ثانیا، نسبت اسکناس به M1 در سال های اخیر به علت جانشین شدن با سپرده های دیداری به یک سطح حداقل (تقریبا 10 درصد) رسیده است. با چنین درکی از CBDC، نتایج مربوط به سپرده های دیداری را می توان به تقاضای CBDC منتسب کرد. در این بررسی، با استفاده از داده های تعداد کارت خوان های فروشگاهی، کارت های بدهی، و تعداد خودپردازها، یک الگوی لاجستیک برای محاسبه شاخص توسعه دیجتال در اقتصاد ایران برآورد می شود. تاثیر مثبت و معنادار این شاخص توسعه بر تقاضای سپرده های دیداری به عنوان تقریبی برای تقاضای CBDC و تاثیر منفی و معنادار آن بر تقاضای اسکناس، یکی از نتایج به دست آمده است. در بخش دوم، CBDC به عنوان ابزار پرداخت مورد بررسی قرار می گیرد. در این بخش، عوامل موثر در پذیرش CBDC را در چهار گروه عوامل فناورانه، جمعیت شناختی، مالی-اقتصادی، و اجرایی تقسیم بندی می کنیم.

    کلید واژگان: نظریه مقداری پول، رشد فناوری، پذیرش پول دیجیتال بانک مرکزی، مدل خودرگرسیون برداری، روابط بلندمدت
    Ahmadreza Jalali-Naini, Ramin Mojab, Zoha Riahi*

    Technological advancements have transformed the payments industry. In the competition between banknotes and alternative instruments such as debit cards and mobile payments, the question of Central Bank Digital Currency (CBDC) has emerged in recent years and sparked much debate. This research examines the factors influencing public adoption of CBDC in two parts. From a macroeconomic perspective, demand for money encompasses the demand for the various functions of money—such as a means of payment and as a type of asset. Drawing on conventional theories of money demand, we analyze this demand over the long term. Since CBDC is essentially fiat money with characteristics similar to physical currency, but does not compete with cash due to the latter’s unique features (e.g., anonymity), it serves as a better substitute for demand deposits. With this view of CBDC, the findings related to demand deposits can be attributed to CBDC demand. In this study, using data on the number of point-of-sale (POS) terminals, debit cards, and ATMs, a logistic model is estimated to calculate a digital development index for Iran’s economy. One key result is the positive and significant effect of this digital development index on demand for demand deposits (as a proxy for CBDC demand), and its negative and significant effect on demand for banknotes. In the second part, CBDC is examined as a payment instrument. Here, the factors influencing CBDC adoption are categorized into four groups: technological, demographic, financial-economic, and operational.

  • مجید صامتی، بهاره تیموری
    در این مقاله سعی گردید که با استفاده از روش به کار گرفته شده توسط گرات، لی، پسران و شین (a2003) یک مدل همجمعی خود رگرسیون برداری ساختاری با متغیرهای برونزای ضعیف () متناسب با ویژگی های اقتصاد ایران (با تاکید بر بخش پولی) در بستر جهانی تخمین زده شود. با توجه به برخورداری الگوی مورد نظر از پشتوانه قوی اقتصاد سنجی در حوزه کلان اقتصادی، مبتنی بودن آن بر تئوری های جدید اقتصادی (سنتز نیونئوکلاسیکی،، و شرایط آربیتراژ)، وسعت کاربرد این الگو در کشورهای مختلف جهان و عدم استفاده از آن برای اقتصاد ایران، در این مطالعه تلاش شد که از این الگو جهت مدل سازی ساختاری بلندمدت اقتصاد کشورمان بهره گرفته شود تا این شکاف تحقیقاتی برداشته شود. روابط همجمعی بلندمدت بین متغیرهای کلیدی کلان اقتصاد ایران، حجم پول، نرخ بهره، تولید، قیمت ها و نرخ ارز با استفاده از الگوی کینزین های جدید در اقتصاد باز کوچک، شرایط آربیتراژ و تراز حساب ها شناسائی و آزمون گردید. جهت تجزیه و تحلیل پویائی های کوتاه مدت، اثرات شوک های مختلف داخلی و همچنین شوک نفتی و سیاست پولی خارجی بر روی متغیرهای کلیدی کلان اقتصاد ایران با استفاده از توابع عکس العمل کلی تحریک بررسی گردید. همچنین از طریق منحنی های شدت تداوم سرعت تعدیل روابط بلندمدت به سمت تعادل نسبت به تکانه های وسیع بر سیستم مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان می دهند روابط بلندمدت تقاضای واقعی پول و، که ترکیبی از دو رابطه تعادلی بلندمدت نرخ بهره بدون پوشش و برابری قدرت خرید و نشان دهنده میزان انحراف از تعادل نرخ ارز است، در مدل اقتصاد کلان ایران رد نمی گردند. علاوه بر این، با بررسی منحنی های شدت تداوم این دو رابطه بلندمدت، می توان استنتاج کرد که هر دو رابطه بلندمدت، نرخ تعدیل آهسته ای را به سمت تعادل بلندمدت نشان می دهند اما اثرات تکانه های وسیع بر این دو رابطه همجمعی موقتی و گذرا بوده و سیستم مورد نظر یک سیستم پایدار است. همچنین نتایج نشان دهنده نقش مهم و تاثیرگذار شوک نفتی و سیاست پولی خارجی بر روی اقتصاد کلان ایران است. به طوریکه این دو تکانه بر روی رابطه تقاضای واقعی پول دارای اثر مثبت و معنی دار و بر روی رابطه تعادلی تعیین نرخ ارز دارای اثر منفی، معنی دار و طولانی تری هستند.
    کلید واژگان: مدل همجمعی خودرگریون برداری ساختاری، روابط بلندمدت، اقتصاد ایران، شوک نرخ بهره خارجی و شوک نفتی
    Majid Sameti, Bahareh Teimouri
    We employ the modelling strategy of Garratt، Lee، Pesaran and Shin (2003a) to estimate a structural cointegrating VARX* model for Iran in which core macroeconomic variables of the Iranian economy are related to current and lagged values of a number of key foreign variables. The long run macroeconomic relations for real money balances، interest rates، output، prices and exchange rates are identified and tested within this framework over the period 1979Q1-2007Q4. We make use of generalised impulse response functions to analyze the dynamic properties of the model following a shock to exogenous variables (oil prices and foreign interest rates). We also examine via the persistence profiles، the speed of adjustments to the long run relations following a systemwide shock. The results show that money demand relation and UIP-PPP (international parity conditions jointly) are not rejected within the model. Furthermore، these two long run relations have well-behaved persistence profiles in which the effects of system wide-shocks on the long run relations are transitory and die out eventually. However، both UIP-PPP and the money demand relations exhibit sluggish rates of adjustments to shocks. We also provide evidence for the excessive importance of oil price shocks for Iranian economy in our impulse response analysis.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال