به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه

صنعت خرده فروشی

در نشریات گروه مدیریت
تکرار جستجوی کلیدواژه صنعت خرده فروشی در نشریات گروه علوم انسانی
  • آرمین دهقانیان، بهاره عابدین*، ابوالحسن حسینی
    در دنیای رقابتی امروز صنعت خرده فروشی با چالش های متعددی مواجه است که یکی از مهم ترین آنها درک و تبیین ارزش ادراک شده مشتریان است. ارزش ادراک شده به معنای ارزیابی کلی مشتریان از مزایا و هزینه های مرتبط با یک محصول یا خدمت است. این ارزش نقش کلیدی در تصمیم گیری های خرید و وفاداری مشتریان دارد. در این راستا، شناسایی و تحلیل محرک های موثر بر ارزش ادراک شده می تواند به خرده فروشان کمک کند تا استراتژی های بهتری را برای جذب و نگه داشت مشتریان خود طراحی کنند. محققان در پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی این عوامل می کوشند تا به نقش اساسی آنها در شکل گیری ارزش ادراک شده مشتریان در صنعت خرد فروشی بپردازند و به دنبال آن بهبود استراتژی های کسب و کار را در این زمینه ترویج کنند. در بخش اول (کیفی) پژوهش با یک رویکرد ترکیبی محتوای 35 مقاله با استفاده از نرم افزار MAXQDA و روش شناسی تحلیل مضمون تحلیل و سپس عوامل موثر بر ارزش ادراک شده مشتریان در صنعت خرده فروشی استخراج شد. این عوامل در بخش دوم (کمی) از نگاه 502 نفر از مشتریان این صنعت در استان مازندران با استفاده از پرسشنامه (آزمون فریدمن) و نیز از نگاه 30 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی (با روش آنتروپی شانون) اولویت بندی شد. محرک های ارزش ادراک شده مشتریان در این مطالعه عبارت است از نسبت هزینه به منفعت، فرآیند خرید درک شده، ارزش احساسی و ارزش اجتماعی. نتایج رتبه بندی از دیدگاه خبرگان و مشتریان مشابه بوده است؛ بنابراین ارزش اجتماعی از نظر هر دو گروه در رتبه اول قرار گرفته است.
    کلید واژگان: ارزش ادراک شده مشتری، صنعت خرده فروشی، تحلیل مضمون، آنتروپی شانون، ارزش اجتماعی، فرآیند خرید، احساس، تحلیل هزینه-منفعت
    Armin Dehghanian, Bahareh Abedin *, Abolhasan Hosseini
    Customer’s perceived value is a critical factor in understanding consumer behavior and enhancing the shopping experience. In an era characterized by rapid technological advancements and significant shifts in the business landscape, customer experience has emerged as a vital component for differentiation and competitive advantage in the retail industry. Consequently, analyzing the factors that influence customer’s perceived value is of utmost importance. This research aimed to identify and investigate these factors, emphasizing their essential role in shaping perceived value within the retail sector. By doing so, we sought to contribute to the development of effective business strategies in this field. Employing a mixed-methods approach, the qualitative phase utilized MAXQDA software and thematic analysis to extract relevant factors from existing literature. In the subsequent quantitative phase, we prioritized these factors based on insights gathered from 502 customers in Mazandaran Province using Friedman's test, as well as perspectives from 30 marketing experts through Shannon entropy method. Notably, the ranking results from both groups were consistent, with social value emerging as the top priority for both customers and experts. This alignment underscored the significance of social value in shaping customer perceptions and experiences in the retail industry. Overall, this revision aimed to improve the flow of ideas, clarify the research objectives, and highlight the importance of the findings.
    Keywords: Customer’S Perceived Value, Retail Industry, Theme Analysis, Shannon Entropy, Social Value, Purchase Process, Emotion, Cost-Benefit Analysis
  • زهرا قندهاری، محمدرضا کریمی علویجه*، عبدالرضا میری، کامبیز حیدرزاده

    با توسعه صنعت خرده فروشی در کشور یکی از مهم ترین اهداف مدیران فروشگاه های زنجیره ای حفظ وفاداری مشتریان و تکرار رفتار خرید از سوی آنها است تا در این عرصه رقابتی بتوانند سودآوری خود را افزایش دهند و سبب ارزش ویژه برند فروشگاه شوند. هدف اصلی این تحقیق تبیین مدل آمیزه خرده فروشی در فروشگاه های زنجیره ای کشور است. مطالعه پیش رو از لحاظ هدف، اکتشافی-کاربردی و با بهره گیری از رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) صورت پذیرفته است. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و سه مرحله کدگذاری باز،محوری و انتخابی با 25 نفر از متخصصان و مدیران صنعت خرده فروشی کشور که به روش قضاوتی و غیراحتمالی انتخاب شدند، تا دستیابی به نقطه اشباع نظری مصاحبه گردید. الگوی مفهومی پژوهش با 334 مفهوم اولیه، 24 مقوله و در نهایت 7 مضمون اصلی طراحی و تدوین شد. در بخش کمی، با توجه به مقولات طراحی شده، پرسشنامه محقق ساخته حاوی 36 گویه تدوین و درمیان جامعه آماری، متشکل از مشتریان فروشگاه شهروند در 22 منطقه سطح شهر تهران و کرج که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای هست، توریع شد. در نهایت 386 عدد پرسشنامه تکمیل شده مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. پس از تایید روایی با روش تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی به وسیله آلفای کرونباخ، پرسشنامه تایید و نتایج آن بر اساس آزمون تحلیل عاملی تاییدی به وسیله نرم افزار AMOS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل حاکی از تایید مفاهیم و مقوله های شناسایی شده در قالب الگوی پیشنهادی تحقیق است.

    کلید واژگان: آمیزه خرده فروشی، صنعت خرده فروشی، فروشگاه های زنجیره ای، مولفه های خرده فروشی
    Zahra Ghandehari, MohammadReza Karimi Alavijeh *, Abodlreza Miri, Kambiz Heydahzadeh

    one of the most important goals of chain store managers is to maintain the loyalty of customers and to repeat their purchase behavior so that they can increase their profitability in this competitive area and create special store brand value. The main goal of this research is to explain the retail mix model in chain stores in the country. The present study is exploratory-applicative in terms of its purpose and has been carried out using a mixed (qualitative-quantitative) approach. In the qualitative part, using thematic analysis method and three stages of open, central and theoretical coding, 25 experts and managers of the country’s retail industry were interviewed, who were selected by a judgmental and non-probability method, until reaching the theoretical saturation point. The conceptual model of the research was designed and compiled with 334 initial concepts, 24 categories and finally 7 main themes. In the quantitative section,according to the designed categories, a researcher-made questionnaire containing 36 items was compiled and distributed among the statistical population, consisting of the customers of Shahrvand stores in the cities of Tehran and Karaj. Finally, 386 completed questionnaires were analyzed and examined. After verifying the validity with the exploratory factor analysis method and reliability by Cronbach’s alpha, the verification questionnaire and its results were analyzed based on the confirmatory factor analysis test using AMOS software. The results indicate the confirmation of the concepts and categories identified in the form of the proposed research model.

    Keywords: Retail Mix, Retail Industry, Chain Stores, Retail Components
  • زهرا قندهاری، محمدرضا کریمی علویجه*، عبدالرضا میری، کامبیز حیدرزاده

     هدف این پژوهش واکاوی کیفی مولفه های آمیزه خرده فروشی در فروشگاه های زنجیره ای است. به منظور کشف و شناسایی نقطه نظرات خبرگان صنعت خرده فروشی، از روش تحقیق کیفی با رویکرد تحلیل مضمون به دلیل تناسب آن با پژوهش مزبور استفاده شده است. بیست و پنج نفر از متخصصان و مدیران صنعت خرده فروشی کشور که بیش از 5 سال سابقه کاری در این حوزه بودند به روش قضاوتی و غیر احتمالی تا رسیدن به اشباع نظری برای مصاحبه انتخاب شدند. لازم به ذکر است، تحلیل داده ها از طریق فرایند کدگذاری در سه مرحله انجام گرفت. پس از تحلیل های صورت گرفته از میان 334 مفهوم اولیه، 24 مقوله و در نهایت 7 مضمون اصلی در این پژوهش شناسایی و استخراج گردید. یافته ها حاکی از آن است که مولفه های آمیزه خرده فروشی در فروشگاه های زنجیره ای شامل: طراحی فروشگاه، خدمات، قیمت گذاری، مکان، مدیریت کالا، ارتباطات و منابع انسانی است. از سوی دیگر، طی تحلیل های انجام گرفته در طی پژوهش، 8 مقوله که شامل زمان سفارش گذاری چیدمان کالا، نیاز به احترام شخصی، میزان درآمد افراد ساکن در هر منطقه، قیمت گذاری موقعیتی، وجود محدودیتهای فرهنگی در ارائه کالا، تبلیغات نمایشی، تبلیغ در شبکه های اجتماعی، دانش و رضایت پرسنل فروش برای اولین بار در این پژوهش شناسایی گردید که در دیگر تحقیقات صورت گرفته در این صنعت مشاهده نگردید.

    کلید واژگان: آمیزه خرده فروشی، صنعت خرده فروشی، فروشگاه های زنجیره ای، تحلیل مضمون، رویکرد کیفی
    Zahra Ghandehari, MohammadReza Karimi Alavijeh *, Abodlreza Miri, Kambiz Heidarzadh Hanzaee

     Present study seeks to investigate the components of retailing mix in chain stores in Iran. In this study, Qualitative research method thematic analysis approach was applied to explore the point of view of participants from chain stores, it has been selected because of its suitability for the purpose of research. On the whole, 25 the participants, who were specialists in the retailing industry and have five years of experience in this filed, were selected based on non-probability and Judgmental sampling method for further deep interview. It should be noted, data were analyzed by using coding in different steps. Out of a total of three hundred and thirty-four open codes, twenty categories and finally seven themes were extracted. The findings indicate that, the components of retailing mix in chain stores in Iran is made up of seven components including Store design, services, pricing, location, product management, communications and human resources. Eight categories also involve ordering time of product arrangement, need for personal respect, income of people living in each area, situational pricing, cultural restrictions on product delivery, display advertising, advertising on social networks, knowledge and satisfaction of sales staff for first time has been observed in this research.  

    Keywords: Retailing mix, Retail industry, Chain stores, Thematic analysisوQualitative approach
  • علی محقر، محمدحسن ملکی، سید میلاد سیدجوادین
    هدف

    صنعت خرده فروشی و فروشگاه های زنجیره ای نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشورها و کارآمدی زنجیره تامین دارند. عوامل انسانی یکی از پیشران هایی است که آینده این صنعت را به کلی دگرگون خواهد کرد. تحقیق حاضر به دنبال شناسایی و تحلیل پیشران های موثر بر آینده فروشگاه های زنجیره ای هایپر فامیلی با تمرکز بر عوامل انسانی است.

    روش

    تحقیق حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی بوده و از منظر مبانی فلسفی، پراگماتیستی است. در این پژوهش از روش های مختلف کمی (دلفی فازی و کپراس) و کیفی (مصاحبه با گروه های کانونی و ابزار تعاریف ریشه ای) برای تحلیل داده ها استفاده شد. جامعه نظری پژوهش، مدیران و مشاوران ارشد مدیریت منابع انسانی در هایپر فامیلی بود. نمونه گیری به صورت قضاوتی بر اساس تخصص خبرگان در حوزه صنعت خرده فروشی انجام شد. حجم نمونه برابر با 10 نفر بود. برای گردآوری داده ها از دو ابزار مصاحبه و پرسشنامه (پرسشنامه خبره سنجی و اولویت سنجی) استفاده شد.

    یافته ها

    30 پیشران از طریق مرور پیشینه و مصاحبه ساختار یافته با خبرگان استخراج شد. به علت تعداد زیاد پیشران ها، پرسشنامه های خبره سنجی بین خبرگان توزیع شد و داده ها با روش دلفی فازی مورد بررسی قرار گرفت. 13 پیشران دارای عدد دیفازی بالاتر از 7/0 بودند و برای اولویت بندی نهایی با کپراس انتخاب شدند. پیشران های نهایی با روش کپراس و در نظر گرفتن سه شاخص تخصص خبرگان، شدت اهمیت و میزان قطعیت ارزیابی شدند. دو پیشران تصمیم گیری داده محور و خودکارسازی وظایف، بیشترین اولویت را داشتند.

    نتیجه گیری

    سناریوهای پژوهش بر اساس دو پیشران اولویت دار با در نظر گرفتن شش مولفه ابزار تعاریف ریشه ای توسعه یافتند. برخی از پیشنهادهای پژوهش عبارت بودند از: استفاده از فناوری های داده محور مثل هوش کسب و کار و کلان داده ها برای فرایندهای مدیریت منابع انسانی، توسعه فرهنگ تصمیم گیری داده محور و حرکت به سمت اتوماسیون بیشتر در فرایندهای مختلف مدیریت منابع انسانی مثل ارزیابی عملکرد و جذب و استخدام.

    کلید واژگان: صنعت خرده فروشی، فروشگاه های زنجیره ای، عوامل انسانی، پیشران، آینده
  • راحیل کردحیدری، علی قاسمیان صاحبی، محمدحسین کیانی گهر، نگین سنگری*
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه مدیریت کلان داده ها و تاثیر آن بر رضایت مشتری و عملکرد سازمانی در صنعت خرده فروشی ایران، انجام شده است.

    روش شناسی: 

    این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی بوده و به صورت آمیخته انجام گرفته و از نوع توصیفی-اکتشافی است. برای دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا از مصاحبه باز با 50 نفر از مدیران، متخصصین و خبرگان ستادی حوزه خرده فروشی در تهران که از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، داده های مرتبط با شناسایی مولفه ها و اولویت بندی اهمیت مولفه های استخراج و این داده ها با روش تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفت. در ادامه پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه، داده ها با نمونه گیری در دسترس از 385 نمونه کارشناسان حوزه خرده فروشی، در پاییز 1401 جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل مورد تحلیل همبستگی قرار گرفت.

    یافته ها

    یافته های پژوهش شامل شناسایی 56 مفهوم و 27 مقوله در 7 بعد و اولویت بندی و استخراج راهبردهای دو راهی و تحلیل شبکه های اجتماعی و ابزارهای الگوی پایگاه داده ها و استخدام منابع انسانی ماهر برای مدیریت کلان داده ها است که منجر به قابلیت هایی مانند سفارشی سازی در خرده فروشی خواهد شد، که این قابلیت ها باعث افزایش رضایت مشتریان و بهبود فروش سازمان به عنوان مهم ترین مولفه های مورد بررسی در پژوهش خواهد شد.

    نتیجه گیری

    نتایج بیانگر این است که راهبردها و ابزارهای مدیریت کلان داده ها، تاثیر مثبت و معناداری در ایجاد قابلیت های صنعت خرده فروشی مانند سفارشی سازی گسترده دارد و این قابلیت ها نیز، اثر معناداری بر رضایت مشتریان و افزایش فروش سازمان های صنعت خرده فروشی ایران دارند.

    کلید واژگان: مدیریت کلان داده ها، رضایت مشتری، عملکرد سازمانی، صنعت خرده فروشی
    Rahil Kordheydari, Ali Ghasemian Sahebi, Mohammad Hossein Kiani Gohar, Negin Sangari *
    Objective

    This study aimed to investigate the method of big data management and its effect on customer satisfaction and organizational performance in the Iranian retail industry.

    Methodology

    This research is applied-developmental in terms of purpose and has been done in a mixed way and is of descriptive-exploratory type. To achieve the goal, first of all, from an open interview with 50 managers, specialists, and staff experts in the field of retail, who were selected through snowball sampling, data related to identifying components and prioritizing the importance of components were extracted and these data were analyzed using Content analysis. Using the questionnaire tool, the data was collected by available sampling from 385 samples of retail experts, in the Fall of 2023, and correlation was analyzed using SPSS and Lisrel software.

    Findings

    The findings of the research include identifying 56 concepts and 27 categories in 7 dimensions and prioritizing and extracting two-way strategies and analyzing social networks and database model tools and hiring skilled human resources for big data management, which will lead to capabilities such as customization in the retail industry. , that these capabilities will increase customer satisfaction and ultimately improve the organization's sales as the most important components investigated in the research.

    Conclusion

    The results indicate that big data management strategies and tools have a positive and significant effect on creating retail industry capabilities such as extensive customization, and these capabilities also have a significant effect on customer satisfaction and increase sales of Iranian retail industry organizations.

    Keywords: Big Data Management, Customer Satisfaction, Organizational Performance, Retail Industry
  • حسن عبدی، امیرحسین مقدسی لیچاهی *

    هدف از پژوهش حاضر که [مستخرج از پایان نامه کارشناسی ارشد می باشد و] از نظر روش شناسی، توصیفی-پیمایشی محسوب می گردد، شناخت تاثیر مسیولیت اجتماعی و عناصر آمیخته بازاریابی برتصویر فروشگاه در صنعت خرد فروشی ایران بوده و روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق، میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد بوده است. همچنین جامعه آماری تحقیق، مشتریان فروشگاه رفاه بوده که با توجه به نامحدود بودن جامعه پژوهش، 384 نفر به عنوان نمونه از طریق جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیده اند. نتایج نشان می دهد مسیولیت اجتماعی و عناصر آمیخته بازاریابی برتصویر فروشگاه در صنعت خرده فروشی ایران تاثیرگذار می باشد.

    کلید واژگان: مسئولیت اجتماعی، عناصر آمیخته بازاریابی، تصویر فروشگاه، صنعت خرده فروشی
  • علی قاسمیان صاحبی، راحیل کردحیدری، محمد آقایی*

    پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه مدیریت کلان داده ها و تاثیر آن بر رضایت مشتری و عملکرد سازمانی در صنعت خرده فروشی ایران، انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی بوده و به صورت آمیخته انجام گرفته و از نوع توصیفی-اکتشافی است که با روش اثبات گرایی-همبستگی انجام شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا از مصاحبه باز با 10 نفر از مدیران صنعت خرده فروشی ایران جهت شناسایی مولفه ها استفاده شده و در ادامه از طریق مصاحبه بسته با 50 نفر از متخصصین و خبرگان ستادی حوزه خرده فروشی در تهران که از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، داده های مرتبط با اولویت بندی اهمیت مولفه های استخراج شده، بدست آمد. در ادامه پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه، داده ها بصورت در دسترس از 385 نمونه کارشناسان این حوزه خرده فروشی سطح تهران، در بهار 1401 جمع آوری گردیده و با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش شامل شناسایی 55 مفهومی و 26 مقوله در 7 بعد و اولویت بندی و استخراج راهبردهای دو راهی و تحلیل شبکه های اجتماعی و ابزارهای الگوی پایگاه داده ها و استخدام منابع ماهر برای مدیریت کلان داده ها است که منجر به قابلیت هایی مانند سفارشی سازی در صنعت خرده فروشی خواهد شد، که این قابلیت ها باعث افزایش ضایت مشتریان و در نهایت بهبود فروش سازمان به عنوان مهم ترین مولفه های مورد بررسی در پژوهش خواهد شد. نتایج بیانگر این است که راهبردها و ابزارهای مدیریت کلان داده ها، تاثیر مثبت و معناداری در ایجاد قابلیت های صنعت خرده فروشی مانند سفارشی سازی گسترده دارد و این قابلیت ها نیز، اثر معناداری بر رضایت مشتریان و افزایش فروش سازمان های صنعت خرده فروشی ایران دارند.

    کلید واژگان: مدیریت کلان داده ها، رضایت مشتری، عملکرد سازمانی، صنعت خرده فروشی، روش اثبات گرایی
    Ali Ghasemian Sahebi, Rahil Kordheydari, Mohammad Aghaei *

    The present study aimed to investigate the method of big data management and its effect on customer satisfaction and organizational performance in the Iranian retail industry. This research is applied-developmental in terms of purpose and has been done in a mixed way and is of descriptive-exploratory type which has been done by positivist-correlation method. To achieve the goal of the research, first open interviews with 10 managers of Iran's retail industry were used to identify the components and then through closed interviews with 50 specialists and experts in the field of retail in Tehran who were selected through snowball sampling. Data related to prioritizing the importance of the extracted components were obtained. In the continuation of the research, using a questionnaire tool, data were collected from 385 samples of experts in this field of retail in Tehran in the spring of 2022 and analyzed using SPSS and LISREL software. The findings include identifying 55 concepts and 26 categories in 7 dimensions and prioritizing and extracting two-way strategies, analyzing social networks and database template tools, and employing skilled resources for big data management, leading to capabilities such as customization in the retail industry. These capabilities will increase customer satisfaction and ultimately improve the organization's sales as the most important components in research. The results indicate that big data management strategies and tools have a positive and significant effect on creating retail industry capabilities such as extensive customization, and these capabilities also have a significant effect on customer satisfaction and increase sales of Iranian retail industry organizations.

    Keywords: Big Data Management, Customer Satisfaction, Organizational Performance, Retail Industry, Positivism Method
  • زیبا حسینی، علیرضا روستا*، فرزاد آسایش، نادر غریب نواز
    زمینه

    خط مشی بازاریابی مجموعه اصول و قواعد حوزه بازاریابی است که تصمیم گیری های سازمان را جهت دهی می کند. خط مشی ها از سوی مدیریت ارشد سازمان چارچوب بندی شده اند تا به صورت راهکاری برای تصمیم گیری عملیاتی عمل کنند.

    هدف

    در سالیان اخیر با پیدایش ویروس کرونا بسیاری از مردم فعالیت های جانبی خود را کاهش دادند شیوع سویه های جدید این ویروس با سرعت بالایی در حال فراگیر شدن است. از این رو با توجه به اهمیت این حوزه، پژوهش حاضر به ارایه مدل بازاریابی دیجیتال در صنعت خرده فروشی با تاکید بر پساکرونا پرداخته است.

    روش ها: 

    این پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته می باشد. جامعه آماری این پژوهش به صورت روش نمونه گیری در دسترس به تعداد 35 نفر از صاحب نظران و خبرگان انجام شده است وجامعه آماری کمی نیز ،کلیه متخصصین و فعالان در صنعت بازاریابی هستند. به منظور بررسی دیدگاه متخصصان، صاحب نظران، مدیران و اساتید از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است و جهت رسیدن به مدل نهایی از آزمون دلفی استفاده گردید.

    یافته ها:

     در این پژوهش ابتدا داده های مورد نیاز به روش تحلیل اسنادی جمع آوری شدند. سپس به منظور بررسی دیدگاه متخصصان، صاحب نظران، مدیران و اساتید از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است و جهت رسیدن به مدل نهایی از آزمون دلفی استفاده گردیده است.

    نتیجه گیری: 

    نتایج نهایی آزمون در قالب چهار حوزه، برنامه ریزی بازاریابی دیجیتال، استفاده از شبکه های اجتماعی، عملکرد بازاریابی دیجیتال و درگیری و مشارکت مشتری صورت گرفته است.

    کلید واژگان: بازاریابی دیجیتال، صنعت خرده فروشی، پساکرونا
    Ziba Hosseini, Alireza Rousta *, Farzad Asayesh, Nader Gharibnavaz
    Background

    Marketing policy is a set of principles and rules in the field of marketing that guide the decisions of the organization. Policies are framed by the organization's senior management to act as a solution for operational decision-making.

    Objective

    In recent years, with the advent of the corona virus, many people have reduced their side activities. The spread of new strains of the virus is spreading rapidly. Therefore, considering the importance of this field, the present study has presented a digital marketing model in the retail industry with an emphasis on post-corona.

    Methods

    The qualitative statistical population of the research has been done by available sampling method to 35 experts and the quantitative statistical population is all experts and activists in the marketing industry. In this study, the required data were first collected by documentary analysis method.

    Findings

    Then, in order to examine the views of experts, thinkers, managers and professors, the semi-structured interview method has been used and to reach the final model, the Delphi test has been used.

    Conclusion

    The final results of the test are in the form of four areas: digital marketing planning, use of social networks, digital marketing performance, and customer engagement and participation.

    Keywords: Digital Marketing, Retail Industry, Post, Corona
  • سینا نوبهاری، علیرضا بافنده زنده*، حکیمه نیکی اسفهلان، مرتضی محمودزاده

    این پژوهش با هدف مدل سازی خرید آنی در صنعت خرده فروشی ایران انجام شده است.روش این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) است و رویکرد آن اکتشافی متوالی بوده، لذا در این پژوهش از فراترکیبی از 26 تحقیق فارسی و 41 پژوهش غیرفارسی استفاده شده و جهت ارزیابی کیفیت مطالعات از امتیازدهیCASP استفاده شده و برای انجام آن از پارادایم هفت مرحله ای سندلوفسکی و باروسو بهره گرفته شد. جامعه آماری در بخش کیفی مجموعه ای از مطالعات پیشین (سال های 1980تا2020) در نظر گرفته شده و نمونه گیری در این بخش به روش واگرا و با توجه به اعتبار منابع در نظر گرفته شد، لذا از 10 تحقیق با موضوع مشابه استفاده شد و عوامل موثر بر خرید آنی را به پنج دسته؛ (عوامل مربوط به محیط فروش، عوامل مربوط به مشتری، عوامل مربوط به محصول، عوامل اجتماعی و عوامل جمعیت شناختی) تقسیم نمود و در بخش کمی ؛ جامعه آماری شامل، کلیه مشتریان هایپر استار ارم بوده و روش نمونه گیری آن غیراحتمالی آسان بود. حجم نمونه آماری معادل 384 نفر و تعداد 499 پرسشنامه بین مشتریان توزیع شد و از روش مدل سازی معادلات ساختاری برای بررسی تاثیر مولفه های مستخرج به روی خرید آنی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین میزان تاثیر را محیط فروش ایجاد می کند و بعد از آن به ترتیب، مشتری، محصول، عوامل اجتماعی و جمعیت شناختی رتبه های دوم تا پنجم را به خود اختصاص دادند.

    کلید واژگان: خرید، خرید آنی، صنعت خرده فروشی، عوامل بحرانی خرید آنی، فراترکیب
    Sina Nobahari, Alireza Bafandeh *, Hakimeh Niki, Morteza Mahmoodzadeh

    This study aims to model instant purchase in the Iranian retail industry.The method of this research is mixed (qualitative-quantitative) and its approach is heuristic. Sandlovsky and Barroso's seven-stage paradigm was used. The statistical population in the qualitative section is a collection of previous studies (1980 to 2020) and sampling in this section was considered divergent and according to the validity of the sources, so 10 studies with similar topics were used and factors affecting immediate purchase. Divided into 5 categories; (factors related to sales environment, factors related to the customer, factors related to the product, social factors and demographic factors) and in a quantitative part; The statistical population included all customers of Hyper star Eram and its sampling method was improbably easy. The statistical sample size was 384 people and 499 questionnaires were distributed among customers and the structural equation modeling method was used to investigate the effect of the extracted components on immediate purchase.The results showed that the sales environment has the greatest impact, followed by customer, product, social factors and demographics in the second to fifth ranks, respectively.

    Keywords: Purchase, Instant Purchase, Retail Industry, Critical Factors Instant Purchase, Over Combination
  • کبری سبزعلی یمقانی، محمد احمدی*، نادر غریب نواز، علی سبزعلی یمقانی

    تصمیم گیری در مورد انتخاب مکان فروشگاه، اصلی ترین تصمیم استراتژیک خرده فروشان در سودآوری بلندمدت به شمار می آید. لذا، مدیران و مالکان فروشگاه های خرده فروشی برای دستیابی به اهداف خود، اقدام به تصمیم گیری در زمینه بازار هدف و مکان خرید می کنند که این امر در موفقیت یا شکست آن ها حایز اهمیت است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر ارایه مدل مکان یابی بهینه با رویکرد ژیومارکتینگ (بازاریابی مکان‎محور) در صنعت خرده فروشی با استفاده از تحلیل مضمون و معادلات ساختاری تفسیری می باشد. بدین منظور، با 14 نفر از متخصصان و صاحب نظران صنعت خرده فروشی مصاحبه صورت گرفت که به روش تحلیل مضمون، متن مصاحبه‏ها با نرم‎افزار مکس کیودا تجزیه وتحلیل شد. طبق نتایج، 10 مولفه و 82 شاخص شناسایی شد. در نهایت، با مدلسازی ساختاری تفسیری، روابط متقابل و قدرت تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آن ها بر همدیگر تعیین گردید. با توجه به یافته های تحقیق، مکان خرده فروشی برای مشتریان از اهمیت بالایی برخوردار است. شرکت ها، برای انتخاب مکان ایده آل و برنامه ریزی فضایی برای صنعت خرده فروشی، انتخاب مکان های با حداکثر حجم مبادلات تجاری و در نهایت حداکثر کردن سود می‏توانند از رویکرد ژیومارکتینگ استفاده کنند.

    کلید واژگان: مکان یابی بهینه، ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان محور)، صنعت خرده فروشی، تحلیل مضمون، مدلسازی ساختاری تفسیری
    Kobra Sabzali Yamaqani, Mohammad Ahmadi *, Nader Gharibnavaz, Ali Sabzali Yameqani

    Deciding on the store location is the most important strategic decision of retailers for long-term profitability. Therefore, in order to achieve their goals, the managers and owners of retail stores make decisions concerning the target market and the purchase place, both of which are highly important in their success or failure. Therefore, the main purpose of this study is to provide an optimal location model with geomarketing (location-based marketing) approach in the retail industry using thematic analysis and interpretive structural modelling. For this, 14 experts in the retail industry were interviewed, and the content of the interviews was analyzed using MAXQDA software. Based on the results, 10 components and 82 indices were identified. Finally, using structural interpretive modelling, their interrelationships and influence on each other were determined. According to research findings, retail location is of great importance to customers. Companies can use the geomarketing approach to select the ideal location and spatial planning for the retail industry, to select locations with the maximum volume of trade, and ultimately to maximize profits.

    Keywords: Optimal Location, Geomarketing (Location-Based Marketing), Retail Industry, thematic analysis, Interpretive Structural Modelling (ISM))
  • زیبا حسینی، علیرضا روستا*، فرزاد آسایش، نادر غریب نواز

    موضوع تبلیغات و بازاریابی دیجیتالی آنقدر مهم و پیچیده است که بهره گیری از رهنمودهای متخصصان تبلیغات و بازاریابی دیجیتالی را می طلبد. امروزه با گسترش زمان، استفاده کاربران از اینترنت و استفاده فراوان آن ها از گوشی های هوشمند یک زیر مجموعه از مدیریت بازاریابی محسوب می شود. از این رو در تحقیق حاضر به ارزیابی ارتباط بازاریابی دیجیتال و مشارکت مشتری در صنعت خرده فروشی با تاکید بر پساکرونا پرداخته شده است. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. در بخش کمی نیز از روش توصیفی استفاده می شود. برای تعیین ابعاد، مولفه ها و شاخص ها از آمار توصیفی و برای تعیین وضع موجود، تعیین عوامل اثرگذار، تعیین سهم هر یک از عوامل اثرگذار، از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی و نرم افزار لیزرل استفاده می شود. جامعه آماری در تحقیق حاضر عبارت است از کلیه فعالان در صنعت بازاریابی در صنعت خرده فروشی در کشور ایران هستند. نتایج نشان می دهد که بین برنامه ریزی بازاریابی دیجیتال و عملکرد بازاریابی دیجیتال در صنعت خرده فروشی با تاکید بر پساکرونا ارتباط معناداری وجود دارد و بین استفاده از شبکه های اجتماعی و عملکرد بازاریابی دیجیتال در صنعت خرده فروشی با تاکید بر پساکرونا ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که بین درگیری و مشارکت مشتری و عملکرد بازاریابی دیجیتال در صنعت خرده فروشی با تاکید بر پساکرونا ارتباط معناداری وجود دارد.

    کلید واژگان: بازاریابی دیجیتال، مشارکت مشتری، صنعت خرده فروشی، پساکرونا
    Ziba Hoseyni, Alireza Rousta *, Farzad Asayesh, Nader Gharibnavaz

    The issue of advertising and digital marketing is so important and complex that it requires the use of the guidelines of digital advertising and marketing experts. Nowadays, with the expansion of time, users' use of the Internet and their extensive use of smartphones is considered a subset of marketing management. Therefore, in the present research, the relationship between digital marketing and customer participation in the retail industry has been evaluated with an emphasis on post-Corona. This research is a type of applied research. Descriptive method is also used in quantitative part. Descriptive statistics are used to determine dimensions, components, and indicators, and exploratory factor analysis and Lisrel software are used to determine the current situation, determine the influencing factors, and determine the contribution of each influencing factor. The statistical population in this research consists of all the active people in the marketing industry in the retail industry in Iran. The results show that there is a significant relationship between digital marketing planning and digital marketing performance in the retail industry with an emphasis on post-coronavirus and there is a significant relationship between the use of social networks and digital marketing performance in the retail industry with an emphasis on post-coronavirus. . Also, the results show that there is a significant relationship between customer engagement and participation and digital marketing performance in the retail industry with an emphasis on post-corona.

    Keywords: Digital Marketing, Customer engagement, Retail Industry, post-corona
  • نسا محمدی، حمیدرضا سعیدنیا*، کامبیز حیدرزاده

    استقرار فروشگاه خرده فروشی پاپ آپ، طیف گسترده ای از اهداف و مقاصد بازاریابی - فروش شرکت های تجاری صنایع خرده فروشی کالاهای تند مصرف را تحقق می بخشد. هدف اصلی این تحقیق، ارایه ی الگوی پیامدهای استقرار فروشگاه پاپ آپ در صنعت خرده فروشی کالاهای تندمصرف است. مطالعه ی پیش رو از لحاظ هدف بنیادی-کاربردی و با بهره گیری از رویکرد کیفی و اتکا بر استراتژی تیوری داده بنیاد کلاسیک گلیزر و استفاده از اسلوب کد گذاری باز، محوری و نظری برای تجزیه و تحلیل داده ها، به طراحی و ترسیم الگوی پیامدهای استقرار فروشگاه پاپ آپ پرداخته است. داده های تحقیق از طریق مصاحبه ی عمیق نیمه ساختار یافته با  14 نفر از مدیران و خبرگان برگزیده ی کسب وکارهای صنایع کالاهای تند مصرف و بهره جویی از شیوه ی نمونه گیری هدفمند قضاوتی تا دستیابی به نقطه ی اشباع نظری گردآوری گردیده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که الگوی پیامدهای استقرار فروشگاه پاپ آپ با بکارگیری و اجرای مراحل کدگذاری نظریه زمینه ای گلیزر مشتمل بر 672 کد استخراج شده، 42 مفهوم و 6 مقوله ی (بهینه سازی فرآیند برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی، ارتقای مدیریت تجربه ی مشتری، سهولت دستیابی به سیستم اطلاعات بازاریابی، توسعه ی عناصر سازنده ی برند، شتاب دهی روندهای معاملاتی و مبادلاتی و پیشبرد راهبردهای عملیاتی موسسه ای - نهادی)، شناسایی و تبیین گردید.

    کلید واژگان: فروشگاه پاپ آپ، صنعت خرده فروشی، کالاهای تند مصرف، نظریه ی داده بنیاد، گلیزر
    Hamidreza Saeidnia, Hamidreza Saeidnia *, Kambiz Heidarzadeh Hanzaee

    Setting up a pop-up retail meets a vast range of sales and marketing targets of FMCG businesses. The primary aim of this study is to provide a pattern of setting up FMCG pop-up retails. This is a fundamental applied study which addresses the design and drawing of setting up pop-up retails consequences using a qualitative method and relying on Glaser’s Classic Grounded Theory besides open, axial and theoretical coding to analyze the data. The research data was collected using semi-structured, and semi-closed interview from 14 individuals including managers and the elite selected from FMCG businesses with benefit of purposive sampling until reaching theoretical saturation. Findings of the study indicate that consequence patterns of pop-up retails set up using Glaser’s grounded theory including 672 retrieved codes, 42 concepts and 6 categories (optimizing marketing strategic planning procedure, upgrading user’s experience management, facilitating the access to marketing information database, developing brand’s fundamental elements, accelerating transactional & exchange trends and advancing operational institutional-organizational strategies) were diagnosed and explained.

    Keywords: pop-up retail, brand identity elements alignment, FMCG, Grounded theory, Glaser
  • شیوا قوامی لاهیجی، حمیدرضا میرابی*، مهدی باقری، سراج الدین محبی

    تحقیق حاضر با هدف ارایه الگوی فرایندی بازاریابی محتوا با هدف تقویت قصد خرید مشتریان صنعت خرده فروشی با تمرکز بر رسانه های اجتماعی به انجام رسیده است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ رویکرد پیمایشی-اکتشافی می باشد. جامعه آماری این تحقیق گروهی از خبرگان حوزه مدیریت بازاریابی بودند و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. این انتخاب و انجام مصاحبه، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و پس از آن متوقف شد. در این تحقیق، از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد و این فرایند تا رسیدن به اشباع نظری محقق ادامه یافت. سرانجام این روش، مصاحبه با 9 نفر از خبرگان بود. در این تحقیق، از آنجایی که از روش تیوری داده بنیاد استفاده گردید، ابزار اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق و غیرساختار یافته با خبرگان بود. سرانجام پس از طی کدگذاری های سه گانه باز، محوری و انتخابی، مدل مفهومی تحقیق بر اساس مدل پارادایمی طراحی شد. کلمات کلیدی: بازاریابی محتوا، قصد خرید، رسانه های اجتماعی، صنعت خرده فروشی، تیوری داده بنیاد

    کلید واژگان: بازاریابی محتوا، قصد خرید، رسانه های اجتماعی، صنعت خرده فروشی، تئوری داده بنیاد
  • سعید روحانی*، حامد غضنفری، بابک سهرابی
    هدف
    طی دو دهه اخیر، داده کاوی به یکی از روش های اصلی بهبود اثربخشی و کارایی صنعت خرده فروشی تبدیل شده و صنعت خرده فروشی نیز به دلیل ماهیت داده های آن، از زمین های بازی مورد علاقه علم داده کاوی بوده است. در این مطالعه به پیش بینی رفتار مشتری در صنعت خرده فروشی کالاهای تند مصرف (FMCG) با هدف افزایش کمی و کیفی فروش در مورد مطالعه شرکت گلپخش اول پرداخته شده است.
    روش
    تحقیق حاضر از لحاظ هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد و از نظر نحوه گردآوری داده ها، پیمایش داده ای طرح ریزی شده است. مراحل اجرای تحقیق مبتنی بر فرایند CRISP-DM است که از مدل خوشه بندی RFMCL و تکنیک های دسته بندی و پیش بینی رگرسیونی استفاده کرده و در نهایت برای پیشنهاد از روش پیشنهاددهی مشارکتی بهره برده است.
    یافته ها
    حاصل مطالعه یک مدل پیش بینی است که به بهترین مشتریان، کالاهایی را که تا به حال خرید نکرده اند، در تاریخ خاص و به مقدار خاص پیشنهاد داده و بدین ترتیب روش فروش سفارشی را به فروش آنی تغییر می دهد. سیستم نهایی از سه زیر مدل خوشه بندی مشتریان، پیش بینی فروش و زیرسیستم پیشنهادگر تشکیل شده است. در زیرمدل خوشه بندی، مدل جدید RFMCL متناسب با مورد مطالعه توسعه یافته است. در زیرمدل پیش بینی فروش، مدل پنج متغیره ای با استفاده از رگرسیون با دقت MSE/Range 24/2 درصد ایجاد شده است.
    نتیجه گیری
    با پیاده سازی این مدل در شرکت، برنامه ریزی تولید پیش فعالانه شده و فرایند فروش از ویزیتوری به «فروش آنی» تغییر می یابد که این تغییر، صرفه جویی شایان توجهی در حمل و نقل و هزینه های پرسنلی فروش به ارمغان خواهد آورد.
    کلید واژگان: بخش بندی مشتریان، پیش بینی فروش، سیستم پیشنهادگر، صنعت خرده فروشی، فروش آنی
    Saeed Rouhani *, Hamed Ghazanfari, Babak Sohrabi
    Objective
    Providing that data mining has been an effective solution of improving the efficiency and the effectiveness of the retail industry, this industry has been the subject of data mining science due to the nature of its data. In this study, the prediction of customer behavior in the retail industry of Fast Moving Consumer Goods is aimed at increasing the quantity and quality of sales in the study of Golpakhsh Avval Co.
    Methods
    The present study is applied in terms of purpose, using data survey to collect data. The research is based on the CRISP-DM process, which uses the RFMCL clustering model, regression classification and regression techniques as well. Eventually, a collaborative recommendation method has been applied for recommendation.
    Results
    The result is a forecasting model recommended to the best customers goods that they have not bought on a particular date and to a certain amount, so that, the order-based sale is changed to hot sale method. The final solution involves three sub models of customer clustering, sale forecasting and a recommendation system. The five variables model –with MSE/Range accuracy of 2.24% – is solved for recommendation of sales amount.
    Conclusion
    By implementing the developed recommender system in Golpakhsh Avval Co., the proactive production master plan would be possible to execute. In addition, the marketing approach could be transformed from visiting sales to hot sales in the future which provides considerable savings in shipping and personnel costs.
    Keywords: Customer's behavior, Sales forecasting, Recommendation system, Retail industry, Hot sales
  • علی بهمنی*، رضا آقایی، میلاد آقایی
    صنعت خرده فروشی از جمله مهمترین صنایع تاثیرگذار بر زنجیره تامین هر شرکت صنعتی و تولیدی است و از جمله مهمترین ویژگی های محیط کنونی صنعت خرده فروشی نیز رقابت فزآینده ای است که هر روز با پیدایش و توسعه رقبای جدید در این صنعت مشاهده می گردد. نتیجه مستقیم این وضعیت، ضرورت و توجه جدی در بکارگیری ساز و کارهای موثر در حفظ و ارتقاء رضایتمندی مشتریان و به تبع آن، فروش از طریق کیفیت بخشی به خدمات و ارزش آفرینی بیشتر برای مشتریان می باشد. با توجه به افزایش رقابت در بازار خرده فروشی و بروز و ظهور فروشگاه ها و سوپر مار کت های زنجیره ای در چند سال اخیر، بررسی و تحلیل وضعیت رقابت میان فروشگاه های زنجیره ای و پیش بینی وضعیت رقبای قدیمی و جدید بسیار ضروری می نماید. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف آشنایی و تحلیلی بر وضعیت فروشگاه های زنجیره ای در ایران و جهان از طریق شاخص هایی همچون اهداف، ماموریت ها، چشم انداز، حیطه فعالیت، پراکنش جغرافیایی، وضعیت رقابتی، نوع مالکیت و... به منظور استفاده مدیران و مشتریان صنعت خرده فروشی در حوزه فروشگاه های زنجیره ای و ایجاد دیدی نسبت به وضعیت این صنعت تهیه و تدوین شده است..
    کلید واژگان: صنعت خرده فروشی، فروشگاه، فروشگاه های زنجیره ای
    Ali Bahmani *, Reza Aghaee, Milad Aghaee
    Retail industry in the format of chain store is one of the most important industries which effects each industrial and production supply chain especially in FMCG. The current industry environment faces emerging and developing new competitors. So, we need to pay attention in applying effective mechanisms in keeping and promoting customer satisfaction and indeed, selling by improving the quality of services and adding more values for customers. In recent years, based on increscent of competition in retail market and emergence of chain supermarkets, consideration and analysis of chain stores conditions and forecasting new competitor's conditions is so necessary. To do so, the current research applies a library and survey methods in some parts to introduce and analyze Iran's chain stores conditions by criterions like goals, visions, activity scope, geographic dispersion,
    competitive condition, ownership etc. for chain store managers and customers to get a clarified view of this industry. The results shows the increscent of competition in inbound retail industry especially in chain stores based on it, those organizations will succeed which diagnose the key elements of success and use them.
    Keywords: Retail Industry, Stores, Chain Stores
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال