به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « بازاریابی » در نشریات گروه « مدیریت »

تکرار جستجوی کلیدواژه « بازاریابی » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • گالیا حیدریان، اسماعیل حسن پور قروقچی*، وحید مکی زاده، محمد غفورنیا

    بازاریابی سبز به عنوان یک رویکرد نوین در بازاریابی به منظور حفاظت از محیط زیست و ترویج مفهوم پایداری، در بسیاری از صنایع مورد استفاده قرار می گیرد و در صنعت سینما نیز می تواند از این رویکرد بهره برد."هدف این تحقیق ارائه الگوی بازاریابی سبز موقعیت های سینمایی در ایران است. برای دستیابی به این هدف، از رویکرد کاربردی و روش های آمیخته اکتشافی-توصیفی استفاده شده است. داده ها از طریق پرسشنامه با سوالات پنج گزینه ای و طیف لیکرت 5 گزینه ای جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و معادلات ساختاری PLS صورت گرفته است. همچنین، برای جمع آوری داده های کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و متخصصان حوزه مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 15 خبرگان (کارشناسان و متخصصان در حوزه مدیریت بازاریابی و صنعت سینما) برای بخش کیفی و 384 متخصص، تولیدکننده و برنامه ریزان صنعت سینما و سرمایه گذاران بخش خصوصی برای بخش کمی است. روش نمونه گیری در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و قضاوتی تا رسیدن به اشباع نظری انجام شده است. نتایج پژوهش در بخش کیفی شامل 202 کد کشف شده در 34 مقوله است. در بین مقوله های شرایط علی بیشتر تاثیر گذاری مربوط به ویژگی های سینما (897/0) و کمترین تاثیرگذاری مربوط به پر طرفدار بودن سینما (529/0) می باشد. در بین مقوله های راهبردها بیشتر تاثیر گذاری مربوط به کیفیت فیلم (890/0) و کمترین تاثیرگذاری مربوط به برند محوری (528/0) می باشد.

    کلید واژگان: مدیریت های موقعیت سینمایی, بازاریابی, بازاریابی سینمایی, صنعت سینما}
    Galia Heydarian, Esmaeil Hasanpour Ghoroghchi *, Vahid Makizadeh, Mohammad Ghafornia

    The purpose of this study is to present a green marketing model for cinematic situations in Iran. To achieve this goal, an applied approach and mixed exploratorydescriptive methods have been used. Data were collected through a five-point questionnaire and a five-point Likert scale. Data were analyzed using SPSS software and PLS structural equation modeling. Also, to collect qualitative data, semistructured interviews with experts and specialists in the field have been used. The statistical population of the study includes 15 experts (experts and specialists in the field of marketing management and the cinema industry) for the qualitative sector and 384 specialists, producers and planners of the cinema industry and private sector investors for the quantitative sector. The sampling method in the qualitative section has been done using snowball sampling method and judgment until theoretical saturation is reached. The results of the research in the qualitative section include 202 discovered codes in 34 categories. Among the categories of causal conditions, the most influence is related to the characteristics of cinema (0.897) and the least impact is related to the popularity of cinema (0.529). Among the categories of strategies, the most impact is related to the quality of the film (0.890) and the least impact is related to the brand-oriented (0.528). Among the categories of contextual features, the most influence is related to the character characteristics of the actors (0.874) and the least impact is related to the characteristics of the film (0.527). Among the categories of intervening factors, the highest impact was related to inflation (0.920) and the least impact was related to miseducation (0.581). Among the categories of outcomes, the most impact is related to audience attraction (0.889) and the least impact is related to brand personality building (0.663).

    Keywords: Cinematiographic Situations, Marketing, Cinema Marketing, Cinema Industry}
  • طراحی مدل شاخص های راهبردی موثر بر بهبود توان رقابتی شرکت های تولیدی از دیدگاه مصرف کننده
    امیررضا شیروانی، حسن فهیم دوین*، حسین پیمانی زاد، محمدرضا اسماعیل زاده قندهاری

    توان رقابتی یکی از کلیدی ترین شاخص های موفقیت شرکت های تولیدی می باشد. هدف تحقیق حاضر طراحی مدل شاخص های راهبردی موثر بر بهبود توان رقابتی شرکت های تولیدی بود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی از نوع پیمایشی زمینه یاب و به لحاظ نوع جستجوی داده ها از نوع آمیخته بود. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاه، صاحبان شرکت های تولید کننده محصولات ورزشی، افراد خبره در زمینه صادرات و واردات محصولات ورزشی، متخصصان حیطه بازاریابی و مدیران شرکت های محصولات ورزشی بودند که 20 مصاحبه در بخش کیفی و 120 پرسشنامه در بخش کمی توزیع و جمع آوری شد. در تحقیق حاضر برای دستیابی به یک مدل مفهومی جامع ابتدا از روش گلیزر نظریه داده بنیاد استفاده شد، سپس برای تائید مدل مفهومی برخواسته از نظریه داده بنیاد، پرسشنامه ای طبق نتایج تحقیق ساخته شد و پس از تائید روایی محتوایی و پایایی در اختیار نمونه دوم تحقیق قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد شاخص های درون سازمانی شامل مدیریت و ساختار، بهبود کالا، بهبود خدمات، تامین و طراحی و بازاریابی و شاخص های برون سازمانی شامل عوامل قانونی و حمایتی، مشتری و مصرف کننده، کنترل بازار و مسائل تجاری و بین المللی بود. همچنین یافته های مدلسازی معادلات ساختاری نشان از برازش مناسب مدل تحقیق بود. با توجه به نتایج پژوهش شرکت های تولیدی می توانند با بهبود شاخص های راهبردی در بازار موفق عمل نمایند و توان رقابتی خود را ارتقا دهند.

    کلید واژگان: بازاریابی, توان رقابتی, بهبود خدمات, کنترل بازار, مدیریت}
    Designing a model of strategic indicators effective on improving the competitive power of manufacturing companies from the consumer's point of view
    Amirreza Shirvani, Hassan Fahim Devin *, Hosein Peymanizad, Mohammadreza Esmaeilzadeh Ghandehari

    Competitiveness is one of the key success indicators of manufacturing companies. The purpose of this study was to design a model of strategic indicators effective in improving the competitiveness of companies producing. The present research was of a contextual survey type in terms of its practical purpose and of a mixed type in terms of the type of data search. The statistical population included professors, owners of companies producing sports products, experts in the field of export and import of sports products, experts in the field of marketing and managers of sports products companies, who distributed 20 interviews in the qualitative section and 120 questionnaires in the quantitative section collected. In the present study, to achieve a comprehensive conceptual model, first the from Glaser's method of Grounded theory, then to confirm the conceptual model based on the foundation data theory, a questionnaire was developed according to the research results. The research findings showed that internal indicators included management and structure, product improvement, service improvement, supply and design and marketing, and external indicators including legal and supportive factors, customer and consumer, market control and trade and international issues. Also, structural equation modeling findings show a good fit of Dada research model; According to the research results, companies producing can be successful in the market by improving their strategic indicators and improve their competitiveness.

    Keywords: Marketing, Competitive Power, Service Improvement, Market Control, Management}
  • فوزیه طاهری مینا، تحفه قبادی لموکی*، میثم لطیفی، حسین حاجی بابایی

    این پژوهش با هدف طراحی مدل پیشایندهای سازنده کهن الگوهای نام ونشان به صورت مقطعی در طی سال های 1399 و1400 در شهرهای همدان، قزوین، سنندج و کرمانشاه انجام شد که از لحاظ هدف، بنیادی و کاربردی، از لحاظ روش، توصیفی پیمایشی، از لحاظ نوع دادهل ها، تحقیقی آمیخته است. پس از 12 مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته برای هر نام ونشان با صاحبان و مدیران نام ونشان های معتبر و اساتید بازاریابی به روش پدیدارشناسی و کدگذاری با استفاده از نرم افزارMaxqda12 مجموعه ای از ویژگی ها با کارکرد پیشایندهای کهن الگوی همان نام ونشان استخراج و براساس کدها پرسشنامه ها طراحی و به صورت جداگانه در بین 201 نفر از مشتریانی که مصرف کننده نام ونشان بوده و حداقل ده سال نسبت به نام ونشان وفاداری نگرشی یا رفتاری داشتند، توزیع و داده ها جمع آوری شد. با استفاده از روش کدگذاری از 137 مصاحبه، 2316 کد شامل 457 کد فرعی، 79 کد نیمه فرعی و 12 کد اصلی استخراج شد، سپس 12 پرسشنامه طراحی و جمعا 2412 پرسشنامه برای 12 نام ونشان منتخب تکمیل شد. پیشایندهای سازنده هر یک از 12 کهن الگوی یونگ در بازاریابی از درون داده ها استخراج گردید. برای هر نام ونشان پیشایندها از مصاحبه ها و پرسشنامه ها به دست آمد. با توجه به پیشایندهای حاصل از پژوهش می توان اظهار داشت کهن الگوها در شکل گیری نام ونشان شما تاثیر بسزایی دارند.

    کلید واژگان: کهن الگو, پیشایند, نام ونشان, بازاریابی}
    Fozieh Taheri Mina, Tohfeh, Ghobadi Lamuki *, Meisam Latifi, Hossein Hajibabaei
    Introduction

    This research was conducted with the aim of designing model of antecedents’ archetypes brand formetive cross-sectionally during the years 1399 to 1400 in the city of Hamadan, Qazvin, Sanandaj and Kermanshah.

    Methodology

    This research is a field research in terms of its fundamental and practical purpose, in terms of descriptive survey method, in terms of the type of research data, and in terms of place and time of implementation. After 10 to 12 in-depth semi-structured interviews for each brand with the owners and managers of reputable brands and marketing professors using the phenomenology and coding method using Maxqda12 software, a series of features were extracted as archetypal antecedents of the same brand and based on the codes, questionnaires were designed and Individual forms were distributed among 201 customers who were consumers of the brand and had at least ten years of attitudinal or behavioral loyalty to the brand and collected data. Due to the non-normality of the research data in the Kolmogorov-Smirnov test, confirmatory factor analysis and structural equation tests were used using SPSS and Smart PLS software. After confirming the reliability, convergent and divergent validity, the quality or validity of the model is checked and at the end the test of the overall model of the research is conducted, which shows the appropriate fit of the model and the model presented by the researcher is approved. To extract the Antecedents Archetypes Brand Formetive, considering brands that have a subconscious collective, were selected for Apple Brand Creator archetype, Xbox Brand Magician archetype, Pepsi Brand Jester archetype, Jeep Brand Explorer archetype, Diesel Brand Outlaw archetype, Rolex Brand Ruler archetype, Sony Brand Sage archetype, Chanel Brand Lover archetype, Coca Cola Brand Innocent archetype, Gap Brand Everyman archetype, Nike Brand Hero archetype, Niva Brand Caregiver archetype. Based on the model obtained from the research, a series of characteristics were extracted as the antecedents of the archetype of each brand.

    Discussion and Results

    Using the coding method, 2316 codes including 457 sub-codes, 79 semi-sub-codes and 12 main codes were extracted from 137 interviews, then 12 questionnaires were designed and a total of 2412 questionnaires were distributed for 12 selected brands in the distribution research and the findings were analyzed. and finally, the Formetive antecedents of each of Jung's 12 Archetypes in marketing were extracted from the data. For each brand separately, a series of factors were obtained from the interviews and questionnaires as the antecedents of the same brand, which indicated and confirmed the specific archetype of the same brand and fulfilled the purpose of the research. For example, The findings of the research show that the antecedents archetypes Formetive: Different thinking, Creative and passionate, Transforming ideas into reality, Innovative and impactful, With quality and a long history, Smiling and funny, Easy life, Challenging other brands, Fear of boredom, Reminder of happy moments, Clever, Funny, Playful and Irresponsible, Lovely, Gaining new experiences, Looking for a better world, Overshadowing the borders, Enjoy your discovery, Away from limitation, A better and more real life, Youthful, Adventurer, Complex personality, Luxury, A different and new appearance, Make the world a better place, Destroying traditions, A successful commander in challenging conditions, Desire to help the world, Dominance and Control, Constructive, Discover new parts, Decoder of clues and solver of the riddle of existence, Emphasis on research, Development and innovative developments, Encourage the customer to think, Seeking knowledge and expanding information, Good sense for life, Finding opportunities and strengths, Independent, Lifelong learner, Differentiation from Competitors' Products, Idealistic and Traditional , Nostalgic, Loyal to customers, Willingness to help, , High quality, sense of belonging, Desire to communicate with others, Defending his territory and honor or from the oppressed, Development of borders, Escape from limiting environments, Diverse and affordable, Desire to communicate, Empathize and help others, Believing in seeing and feeling through the eyes of others, Reassurance, Self-care in the form of self-acceptance, Compassionate, Patient and Friendly.

    Conclusion

    According to the antecedents obtained from the research, it can be said that archetypes have a great impact on the formation of your brand. Also, the findings show that archetypes have an impact on the formation of brand personality and help us understand the meaning and concept of the brand and are very important tools for marketing and differentiate brands from each other. An archetype is what gives originality to a brand. Archetypes play an undeniable role in our success in the marketplace. The archetype of the brand differentiates from competitors, creates a sensory connection with the audience, creates a lasting relationship with the customer, focuses on good features and conveys the brand's message and purpose.

    Keywords: Archetype, Antecedent, Brand, Marketing}
  • رضا اسماعیلی نیری، عبدالحمید حاجی پور شوشتری*، لیلا آندرواژ

    در جهان کسب وکار امروزی فناوری های دیجیتال با سرعتی فزاینده و انقلابی به پیشرفت خود ادامه می دهند و از آن با عنوان انقلاب صنعتی چهارم یاد می شود؛ به طوری که هیچ یک از جنبه های مختلف کسب وکارها از امواج خروشان آن در امان نمانده و منجر به تغییر، اصلاح و تعدیل کسب وکارها شده است. بازاریابی یکی از علوم حیاتی و مهم در مدیریت و کسب وکار می باشد که به شدت تحت تاثیر فناوری اطلاعات قرار گرفته است.نمونه ی بارز آن بازاریابی دیجیتال می باشد. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل بازاریابی دیجیتال در صنعت بانکداری کشوراست.مشارکت کنندگان پژوهش14تن ازکارشناسان و اساتید دانشگاهی حوزه بازاریابی ،خبرگان و متخصصین بانک ها ومطلعین با روش نمونه گیری هدفمند (قضاوتی) و بر اساس قاعده اشباع نظری بود است. به منظور یافتن عبارات و جمله های معنی دار از متن مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان از تکنیک کیفی تحلیل مضمون استفاده شد؛ در مرحله ی اول از طریق ترکیب مفاهیم به دست آمده 85 مضمون کلیدی شناسایی شد، سپس در مرحله ی دوم از طریق شناسایی شباهت در ساختار زیربنایی مضامین کلیدی، 21 مضمون یکپارچه کننده استخراج گردید و نهایتا با ادغام ساختارهای مشابه مضامین یکپارچه کننده، این مضامین در 6 مضمون کلان: مشتری مداری دیجیتال، بازار محوری دیجیتال، استراتژی بازاریابی دیجیتال، هم آفرینی ارزش دیجیتال، برند سازی دیجیتال و مدیریت بانکی دیجیتال قرار گرفتند.

    کلید واژگان: بازاریابی, بازاریابی دیجیتال, صنعت بانکداری, فناوری اطلاعات}
    Reza Esmaili Neiri, Abdolhamid Hajipour Shooshtari *, Leila Andervazh

    In today's business world, digital technologies continue to advance at an increasing and revolutionary speed, and it is referred to as the fourth industrial revolution; So that none of the different aspects of businesses have been spared from its raging waves and it has led to the change, modification and adjustment of businesses. Marketing is one of the vital and important sciences in management and business, which has been heavily influenced by information technology. A clear example of that is digital marketing. The aim of the current research is to design a digital marketing model in the country's banking industry. The participants of the research were 14 experts and university professors in the field of marketing, experts and specialists of banks and insiders with the purposeful (judgmental) sampling method and based on the rule of theoretical saturation. In order to find meaningful phrases and sentences from the text of semi-structured interviews with experts, the qualitative technique of thematic analysis was used; In the first stage, 85 key themes were identified by combining the obtained concepts, then in the second stage, 21 unifying themes were extracted through the identification of similarities in the underlying structure of the key themes, and finally, by merging the structures similar to the unifying themes, these themes were divided into 6 macro themes. : Digital customer orientation, digital market orientation, digital marketing strategy, digital value co-creation, digital branding and digital banking management.

    Keywords: Marketing, Digital Marketing, Banking Industry, Information Technology}
  • محمدامین ترابی*، عزت الله عباسیان، سید محمدصادق میلانی

    در دنیای آینده، جایی که اکوسیستم های مصنوعی خودکفا به عنوان زیستگاه های پایدار برای انسان ها و دیگر موجودات طراحی و توسعه یافته اند، بازاریابی نیز دستخوش تحولاتی اساسی شده است. این اکوسیستم ها، که با بهره گیری از فناوری های پیشرفته و هوش مصنوعی مدیریت می شوند، نیازمند رویکردهای بازاریابی نوآورانه و هوشمند هستند که بتوانند با محیط های پیچیده و مستقل آنها سازگاری داشته باشند. در این مقاله کوتاه، به بررسی عمیق راهبردهای بازاریابی هوشمند در این اکوسیستم های جدید می پردازیم. از استفاده از داده های محیطی برای شخصی سازی تجربه های مشتریان گرفته تا طراحی کمپین هایی که با الگوریتم های خودآموز و سیستم های خودتنظیم همگام هستند، نشان خواهیم داد که چگونه بازاریابان می توانند با بهره گیری از تکنولوژی های پیشرفته و تحلیل های پیش بینی کننده، نیازهای متغیر و پیچیده ساکنین این اکوسیستم ها را برآورده کنند.همچنین، چالش های اخلاقی و اجتماعی مرتبط با بازاریابی در این محیط های خودکفا را بررسی شده است و راهکارهایی برای ایجاد توازن میان سودآوری و مسئولیت پذیری اجتماعی ارائه می گردد در نهایت، چشم اندازی از آینده بازاریابی در جهانی که به سوی پایداری و خودکفایی حرکت می کند، ترسیم خواهیم کرد و به اهمیت نوآوری و تطبیق پذیری در این مسیر پرداخته خواهد شد.

    کلید واژگان: بازاریابی هوشمند, اکوسیستم خودکفا, بازاریابی}
    Mohammadamin Torabi *, Ezatollah Abbasian, Seyyed Mohammadsadeq Milani

    In the future world, where self-sustaining artificial ecosystems are designed and developed as sustainable habitats for humans and other creatures, marketing has also undergone fundamental changes. These ecosystems, which are managed using advanced technologies and artificial intelligence, require innovative and intelligent marketing approaches that can adapt to their complex and independent environments. In this short article, we take a deep look at smart marketing strategies in these new ecosystems. From using environmental data to personalize customer experiences to designing campaigns that are synchronized with self-learning algorithms and self-adjusting systems, we will show how marketers can meet the changing and complex needs of the inhabitants of these ecosystems by using advanced technologies and predictive analytics. Also, the ethical and social challenges related to marketing in these self-sufficient environments have been examined and solutions are provided to create a balance between profitability and social responsibility. Finally, we will draw a vision of the future of marketing in a world that moves towards sustainability and self-sufficiency. And the importance of innovation and adaptability will be addressed in this direction.

    Keywords: Smart Marketing, Self-Sufficient Ecosystem, Marketing}
  • علیرضا جاهد، احسان عابدی*، حمیدرضا سعیدنیا

    هدف این تحقیق تبیین و اعتبارسنجی مدل هماهنگی بخش بازاریابی و فروش در صنعت بیمه در ایران می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی می‎باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران باتجربه در بخش بازاریابی و فروش بیمه و کارشناسان ارشد شرکت های بیمه و اساتید دانشگاهی می باشد که نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 181 نفر در نظر گرفته شد. نمونه گیری در این پژوهش به صورت خوشه ای تصادفی می باشد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از روش کیفی می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که مدل هماهنگی بخش بازاریابی و فروش در صنعت بیمه از عوامل مختلف بطور مستقیم و غیر مستقیم تاثیر می پذیرد و درک مدیران از پیچیدگی ارتباط این دو واحد از اهمیت بسزایی در رشد شرکت های بیمه و ایجاد مزیت رقابتی برای آنها برخوردار است. مدیران به منظور اطمینان از تحقق اهداف بایستی شرایط علی از قبیل پیاده سازی داشبورد مدیریت ریسک، یکپارچگی و هماهنگی ساخت یافته در کسب و کار، ایجاد سینرژی (هم افزایی) در تصمیم گیری های سازمانی، شناخت پیش نیازها برای هماهنگی بین دو بخش بازاریابی و فروش در قالب شرایط زمینه ای و یا چالش های هماهنگی از قبیل"تعصبات بخشی، سرمایه انسانی غیرمتخصص، تعارض منافع، نگاه سلیقه ای مدیران، نگرش مدیرعامل، ملاحظات اخلاقی، پشتیبانی نامطلوب از مشتریان هنگام دریافت خسارت و ایفای تعهدات سازمان و همچنین به شرایط مداخله گر از قبیل"اسناد بالادستی، شرایط بازار (ذینفعان بازار)، شرایط قانونی و شرایط رقابتی توجه نمایند.

    کلید واژگان: بازاریابی, فروش, ذینفعان بازار, مدیریت ریسک, شرایط بازار}
    Alireza Jahed, Ehsan Abedi *, Hamidreza Saeednia

    The purpose of this research is to explain and validate the coordination model of the marketing and sales department in the insurance industry in Iran. The present research is applicable in terms of purpose. The statistical population of the research includes experienced managers in insurance marketing and sales, senior experts of insurance companies and university professors; and the statistical sample was considered to be 181 people using Cochran's formula. Sampling in this research is in the form of random clusters. The collection tool in this research includes a researcher-made questionnaire derived from the qualitative method. Data analysis was done by SPSS software. The findings showed that the coordination model of the marketing and sales department in the insurance industry is affected by various factors directly and indirectly, and managers' understanding of the complexity of the relationship between these two units is of great importance in the growth of insurance companies and creating a competitive advantage for them. In order to ensure the achievement of the goals, managers must pay attention to the causal conditions such as the implementation of the risk management dashboard, structural integration and coordination in the business, creating synergy in organizational decisions, recognizing the prerequisites for coordination between the two departments of marketing and sales in the form of background conditions or coordination challenges such as "partial prejudices, non-specialist human capital, conflict of interests, managers' taste, CEO's attitude, ethical considerations, unfavorable customer support when receiving damages and fulfilling the organization's obligations, as well as interfering conditions such as upstream documents, market conditions (market stakeholders), legal conditions, and competitive conditions.

    Keywords: Marketing, Sales, Market Stakeholders, Risk Management, Market Conditions}
  • سید مانی صدرایی، فریده حق شناس کاشانی*، مهدی کریمی زند

    هدف این پژوهش ارائه مدل توسعه بازار فینتک با تاکید بر چالش ها و استراتژی های موجود می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کابردی و از حیث شیوه اجرا، (کیفی-کمی)، از نوع تحلیل مضمون و از نظر ماهیت، بنیادی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، اکتشافی - همبستگی می‎باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت های فینتک فعال در حوزه پرداخت با مجوز شاپرک شامل زرین پال، آسان دریافت، پیام رسان مالی بله، ایزی پی، کارت اعتباری و امتیازی ایرانیان می باشد و روش نمونه گیری به صورت قضاوتی انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. روش گردآوری داده ها و تحلیل در بخش کیفی، مصاحبه و تحلیل مضمون و در بخش کمی، پرسشنامه و تکنیک روایی محتوا (CVR) و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. نتایج تحقیق نشان داد، چالش های توسعه بازار فینتک شامل زیرساخت ناکافی، موانع رگولاتوری و قانون گذاری، دشواری کار با مردم/مشتری عمومی، بی اعتمادی به فناوری و فینتک، سطوح پایین درآمد و چالش های قیمت گذاری محصول، موانع فرهنگی هستند. همچنین، استراتژی های توسعه بازار فینتک شامل مشارکت جامعه در فرآیند بازاریابی، استفاده از شبکه ه ای اجتماعی، تبلیغات هوشمند و بهینه، تولید محتوای مفید و ارزشمند، برندسازی، انطباق استراتژی های ارتباطی با ماهیت بازار فینتک، بخش بندی جغرافیایی و فرهنگی بازار و نیز آموزش به مشتری، می باشد.

    کلید واژگان: بازاریابی, استراتژی بازاریابی, بازار فینتک, استراتژی های توسعه بازار, فرآیند بازاریابی, برندسازی}
    Seyed Mani Sadraee, Farideh Haghshenaskashani *, Mehdi Karimizand

    The purpose of this research is to present the fintech market development model with an emphasis on existing challenges and strategies. The research method is applicable in terms of purpose, thematic analysis type in terms of execution method (qualitative-quantitative), fundamental in terms of its nature, and exploratory-correlative in terms of data collection method. The statistical population of the research includes 20 managers and experts of fintech companies active in the field of payment with the license of Shaperk, including Zarinpal, Asan-Dariaft, Balle Financial Messenger, EasyPay, Iranian credit and point cards. The sampling method is done in a judgmental manner, and the interviews continued until reaching theoretical saturation. The method of data collection and analysis is interview and thematic analysis in the qualitative part, and questionnaire and content validity technique (CVR) and semi-structured interview data collection tool in the quantitative part. The results of the research showed that the challenges of fintech market development include insufficient infrastructure, regulatory and legislative barriers, difficulty of working with public/general customers, mistrust of technology and fintech, low levels of income and product pricing challenges, and cultural barriers. Also, fintech market development strategies include community participation in the marketing process, use of social networks, smart and optimal advertising, useful and valuable content production, branding, adaptation of communication strategies to the nature of the fintech market, geographic and cultural segmentation of the market, and also training to the customer.

    Keywords: Marketing, Marketing Strategy, Fintech Market, Market Development Strategies, Marketing Process, Branding}
  • زهرا رمضانپور اسماوندانی، مهدی روح الامینی*، شهربانو قلی پور

    هدف این پژوهش ارائه مدل تاثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد صنعت بانکداری براساس روش نظریه داده بنیاد می باشد. روش پژوهش از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی مبتنی بر رویکرد استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 8 نفر از خبرگان صنعت بانکداری می باشند و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. در این پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای گردآوری و تحلیل داده ها از راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده‎ها از نرم افزار 2020 MAXQDA برای کدگذاری مصاحبه ها استفاده گردید. نتایج حاکی از آن بوده که در مجموع 5 مولفه امنیت شغلی، آموزش، انگیزش و رضایت کارکنان، ارتباطات مثبت، توسعه و پاداش به عنوان ویژگی‎های بازاریابی داخلی در صنعت بانکداری شناسایی شد و 14 مولفه که در قالب شرایط علی (برقراری تعامل سازنده بین کارکنان ومدیران، پاداش سخاوتمندانه، توانمندسازی کارکنان، حمایت مدیریت)، شرایط بسترساز (رهبری و مدیریت سازمان، اقدامات مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمان)، مداخله‎ای (جو سیاسی، هزینه های سازمانی)، راهبردها (ترویج فرهنگ مشتری مداری، تناسب فرد- شغل) و پیامد (توسعه انسانی، خلق ارزش، افزایش تعهد) شناسایی و استخراج شد.

    کلید واژگان: بازاریابی, بازاریابی داخلی, انگیزش و رضایت کارکنان, توسعه و پاداش, ارتباطات مثبت}
    Zahra Ramzanpour Osmavandani, Mehdi Rouholamini *, Shahrbanoo Gholipour

    The purpose of this research is to provide a model of the impact of internal marketing on the performance of the banking industry based on the data-based theory method. The research method is applicable in terms of the purpose, and qualitative in terms of the implementation method, based on the inductive approach. The statistical population of the research includes 8 experts of the banking industry, and the sampling was done in a targeted manner and the interviews continued until reaching theoretical saturation. Semi-structured interview was used in this research. To collect and analyze the data, the foundation's data theory research strategy was used. For data analysis, MAXQDA 2020 software was used to code the interviews. The results indicated that a total of 5 components of job security, training, employee motivation and satisfaction, positive communication, development and reward were identified as internal marketing features in the banking industry, and 14 components were identified and extracted in the form of causal conditions (establishing constructive interaction between employees and managers, generous rewards, employee empowerment, management support), foundational conditions (organizational leadership and management, human resource management measures, organizational culture), interventions (political climate, organizational costs), strategies (promotion of customer-oriented culture, person-job fit), and outcome (human development, value creation, increased commitment).

    Keywords: Marketing, Internal Marketing, Employee Motivation, Satisfaction, Development, Reward, Positive Communication}
  • علیرضا نجفی*، غلامرضا نورمحمد نصرآبادی، سهیلا محمدزاده

    هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش هوش مصنوعی در سیاست های بازاریابی و مدیریت بازار است. داده‎های گردآوری شده کیفی و با رویکرد تحلیل محتوا است. جامعه ی آماری پژوهش، مدیران بازاریابی و خبرگان این حوزه بوده که از طریق نمونه گیری نظری با پانزده نفر از آنان مصاحبه‎های عمیق نیمه‎ساختارمند انجام شده است. سپس با استفاده از روش مقوله بندی فرعی و اصلی، کدهای مورد نظر استخراج شدند. براساس فرایند تحلیل محتوا، طی مراحل کدگذاری 50 مقوله فرعی و 13 مقوله اصلی شناسایی و دسته بندی شدند. سپس مدل نهایی پژوهش با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای رسم شد. نتایج نشان داد که استفاده از قدرت هوش مصنوعی نه تنها برای ماندن در رقابت، بلکه برای بازتعریف استانداردهای برتر در بازاریابی نیز آماده است. ادغام هوش مصنوعی در بازاریابی و مدیریت بازار صرفا یک پیشرفت تکنولوژیکی نیست بلکه نشان دهنده یک تغییر اساسی در نحوه درک، تعامل و ارائه خدمات کسب و کارها به مشتریان در یک چشم انداز بازاریابی پویا و مبتنی بر داده است

    کلید واژگان: بازاریابی, هوش مصنوعی, مدیریت بازار, سیاست های بازاریابی}
    Alireza Najafi*, Gholamreza Noormohammad Nasrabadi, Soheila Mohammadzadeh Vanestan

    The objective & purpose of the present research is to determine the role of artificial intelligence in Marketing Policies & Market Management. The research method is the qualitative data acquisition by the content analysis approach. The research statistical population includes marketing managers and experts in this field, of which 15 out of them have made semi structured & in-depth interviews through theoretical sampling. Then, the relevant and intended codes were extracted by main and secondary categorization method.Results showed that by virtue of the content analysis process,50 secondary & 13 main categories were identified and classified during the encoding stages. Then, the final research model was drawn by using MAXQDA software.It can be concluded that power of artificial intelligence utilization is not only ready for staying in competition, but also for redefinition of marketing superior standards. The integration of artificial intelligence in marketing and market management is not considered only as a technological progress, but also represents a permutation in the way of comprehending, interaction and presenting the business services to customers in a dynamic and data-based marketing outlook.

    Keywords: Marketing, Artifical Intelligence, Market Management, Marketing Policies}
  • مینا سرشار، مجید فتاحی، نیلوفر ایمان خان

    اکثر مدیران فروش بیش از حد بر روی محصول و روش های مختلف بازاریابی تمرکز می کنند و به استراتژی فروش توجه کافی ندارند.هدف از این مطالعه شناسایی اهمیت برنامه ریزی استراتژیک بر فروش محصولات ارگانیک در شرکت های دانش بنیان بود.روش تحقیق آمیخته، اکتشافی است.در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند استفاده شد.در مجموع 20 نفر از کارشناسان و اساتید دانشگاه مورد مصاحبه قرار گرفتند.در بخش کمی، جامعه آماری شامل 30 شرکت دانش بنیان بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده براساس فرمول حجم نمونه کوکران، 300 شرکت بودند.افراد انتخاب شده و پرسشنامه برای آزمایش مدل در اختیار مدیران و کارکنان قرار گرفت.ابزار تحقیق در بخش کیفی مصاحبه با خبرگان و در بخش کمی پرسشنامه بود.در بخش کیفی از روایی از معیارهای تاییدپذیری،پایایی،انتقال پذیری،اعتبار و در بخش کمی از روایی محتوایی و روایی سازه استفاده شد.پایایی در بخش کیفی با دو روش بازآزمایی و توافق درون موضوعی بین کدگذاران و در بخش کمی با ضریب آلفای کرونباخ تاییدشد.مدل کیفی تدوین شده در قالب پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفت.در بخش کمی،مدل با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت و برازش مدل تجربی تعیین شد.به طور کلی نتایج مدل ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی از اعتبار کافی برخوردار است که با استفاده از نرم افزار Amoss برای تحلیل مدل معادلات ساختاری و برازش مدل های اندازه گیری ساختاری و مدل کلی مورد تایید قرار گرفت.در نهایت رویکرد کلی برنامه ریزی استراتژیک در فروش نشان دهنده آن است که برای فروش محصولات در شرکت های دانش بنیان به تعامل میان اعضا برای تدوین استراتژی شرکت به شدت نیازمندمی باشند.

    کلید واژگان: برنامه ریزی استراتژیک, فروش, بازاریابی, محصول ارگانیک, شرکت دانش بنیان}
    Mina Sarshar, Majid Fattahi*, Niloufar Imankhan

    ost sales managers focus too much on the product and various marketing methods and not enough on sales strategy. The purpose of the study was the importance of strategic planning in the sale of organic products in knowledge-based companies. The adopted research method is exploratory mixed research. In the qualitative part, purposeful sampling was used. In total, 20 experts and university professors were interviewed. In the quantitative part, the statistical population included 30 knowledgebased companies, which were selected using a simple random sampling method based on Cochran's sample size formula. As such, 300 people were selected and a questionnaire was provided to managers and employees for model testing. The validity in the qualitative part was addressed taking into consideration the criteria of confirmability, dependability, transferability, and credibility, and in the quantitative part, was addressed using content validity and construct validity. Reliability was confirmed in the qualitative part by test-retest methods and intercoder reliability and in the quantitative part by Cronbach's alpha coefficient. The developed qualitative model was tested in the form of a questionnaire. In the quantitative part, the model was investigated using confirmatory factor analysis and the fit of the experimental model was determined. In general, the results of the structural model showed that the proposed model has sufficient validity, which was analyzed using the Amoss software for the structural equation model. The fit of the structural measurement models and the overall model were confirmed. Finally, the general approach of strategic planning in sales shows that in order to sell products in knowledge-based companies, there is a strong need for interaction among members to formulate their strategy.

    Keywords: Planning, Strategic, Sales, Marketing, Organic Product, Knowledge-Based Company}
  • یزدان شیرمحمدی*، آناهیتا محمدی
    با جهانی شدن بازار، شرکت ها تلاش می کنند، با بهره گیری از فرایندهای گوناگون، عملکرد خود را بهبود بخشند. پیشرفت فناوری داده های بزرگ موجب شده شرکت های بازاریابی حجم زیادی از داده های مربوط به مشتریان خود را نگهداری کنند. ازاین رو، به شناخت بیشتر مشتریان توسط فناوری اطلاعات داده های بزرگ و به کارگیری نرم افزارهای پیچیده آماری برای تحلیل نیازهای گردشگران در دهه های اخیر توجه شده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی به کارگیری روش تجزیه وتحلیل داده های بزرگ، اینترنت اشیا و هوش مصنوعی به منظور بهبود عملکرد شرکت است. پژوهش حاضر از نوع کمی و از لحاظ گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شرکت های گردشگری و مسافرتی مبتنی بر وب است که تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به صورت در دسترس انتخاب شدند. روایی پژوهش عوامل به تایید خبرگان رسید و به منظور تایید پایایی پژوهش از آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا در ایجاد دانش مشتری و دانش کاربر اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین، ایجاد دانش مشتری، دانش کاربر از بازار خارجی، در تصمیم گیری منطقی بازاریابی و تصمیم گیری منطقی بازاریابی اثر مثبت و معناداری دارد.
    کلید واژگان: هوش مصنوعی, داده های بزرگ, اینترنت اشیا, بازاریابی, گردشگری}
    Yazdan Shirmohammadi *, Anahita Mohammadi
    With the globalization of the market, companies try to improve their performance by using different processes. The advancement of big data technology has caused marketing companies to store a large amount of data about their customers. Therefore, better understanding of customers by big data information technology and the use of complex statistical software to analyze the needs of tourists has been considered in recent decades. Therefore, the aim of this research is to investigate the use of big data analysis strategy, Internet of Things and artificial intelligence to improve the company's performance. The current research is quantitative in terms of data collection and survey. The statistical population of the research is web-based tourism and travel companies, 384 of whom were selected using Cochran's formula and available. The validity of the research factors was confirmed by experts and Cronbach's alpha was used to confirm the reliability of the research. The findings of the research showed that artificial intelligence and the Internet of Things have a positive and significant effect on the creation of customer knowledge and user knowledge. Also, the creation of customer knowledge, user knowledge of the foreign market has a positive and significant effect on the rational decision making of marketing and the rational decision making of marketing.
    Keywords: Artificial intelligence, Big Data, Internet of Things, Marketing, Tourism}
  • فاطمه الماسی، یوسف محمدی فر*، محمدجواد جمشیدی

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های توسعه قابلیت های بازاریابی دیجیتال صنعت بیمه در ایران انجام گرفته است؛ بنابراین ازنظر هدف، توسعه ای- کاربردی، براساس ماهیت، توصیفی- پیمایشی و به لحاظ رویکرد از نوع آمیخته می باشد. در این پژوهش به استخراج شاخص های توسعه قابلیت های بازاریابی دیجیتال با استفاده از روش تحلیل محتوای متنی و سپس به غربال این شاخص ها در صنعت بیمه با استفاده از تکنیک دلفی پرداخته شده است و در آخر شاخص ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی دسته بندی شده اند. در بخش تحلیل محتوای متنی جامعه آماری پژوهش شامل مستندات و سوابق بالادستی در رابطه با توسعه قابلیت های بازاریابی دیجیتال بوده و روش نمونه گیری هدفمند می باشد. در بخش دلفی جامعه آماری 10 نفر از خبرگان صنعت بیمه است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در بخش تحلیل عاملی اکتشافی نیز جامعه آماری 384 نفر از کارشناسان صنعت بیمه می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. همچنین ابزار مطالعه میدانی این پژوهش پرسشنامه می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد آگاهی از مجموعه عوامل و شاخص های توسعه قابلیت های بازاریابی دیجیتال صنعت بیمه در ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است. ازجمله این شاخص ها می توان به تبلیغات محیطی، تبلیغات پیامکی، ارتباط با مشتری و... اشاره کرد. در نهایت با توجه به شاخص ها، آن ها در سه بعد تحقیقات بازاریابی، تشکیلات دیجیتالی سازمان و عوامل مربوط به مشتری دسته بندی شدند.

    کلید واژگان: بازاریابی, بازاریابی دیجیتال, صنعت بیمه}
    Fatemeh Almasi, Yousef Mohammadifar *, MohammadJavad Jamshidi

    The aim of present study is to identify indicators for development capabilities of digital marketing insurance industry indexes in Iran. It is a development- applied research and it is a descriptive- survey by nature and it is also the mixed type of qualitative and quantitative approach. In this study, extraction of indicators for development capabilities of digital marketing with the help of textual content analysis method is performed and then these indicators are screened in the insurance industry by using Delphi technique and finally, the indicators have been categorized by using the exploratory factor analysis method. In the textual content analysis section, the statistical population of the research includes documents and upstream records related to the development of digital marketing capabilities and the sampling method is purposeful. In Delphi section, the statistical population of the study was 10 insurance industry experts who were selected using purposive sampling and the statistical population in the exploratory factor analysis section is 384 insurance industry experts who were selected by using random sampling method. The field study tool of this research is a questionnaire. Findings show that knowledge of the set of factors and indicators for development of digital marketing capabilities of the insurance industry in Iran is very important for managers and researchers. These indicators include environmental advertising, SMS advertising, customer relationship, and etc. Finally, according to the indicators, indicators were categorized in the three dimensions of marketing research, organization's digital organization, and customer-related factors.

    Keywords: Marketing, Digital Marketing, Insurance Industry}
  • منیژه برازیده، مریم تقوایی یزدی*، کیومرث نیازآذری

    هدف این پژوهش رابطه آینده نگاری حاکمیت الکترونیک با شفافیت سازمانی مدیران (مطالعه موردی: بانک صادرات استان تهران) می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی)، با ماهیت اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 12 نفر از خبرگان که شامل اساتید دانشگاه، مشاورین سازمانی، و مدیران ارشد بانک صادرات در استان تهران و روش نمونه گیری غیرتصادفی گلوله برفی می باشد و جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه کارکنان بانک صادرات در استان تهران به تعداد 7170 نفر می‎باشد که براساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 365 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده می‎باشد. برای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه و ادبیات پژوهش و در بخش کمی از دو پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج نشان داد در مجموع 101 شاخص و 6 بعد برای آینده نگری حاکمیت الکترونیک و 6 بعد شفافیت سازمانی مدیران شناسایی گردید. تمامی مولفه های آینده نگاری حاکمیت الکترونیک بر شفافیت سازمانی مدیران ارتباط معنادار و مثبت داشت و مدل پیشنهادی شکل گرفت. نتایج آزمون روابط بین متغیرهای مدل رابطه آینده نگاری حاکمیت الکترونیک با شفافیت سازمانی مدیران را نشان می دهد که متغیرهای مستقل توانسته است سطح قوی از تغییرات متغیرهای وابسته را پیش بینی کند و در نهایت تمامی روابط بین متغیرهای مدل رابطه آینده نگاری حاکمیت الکترونیک با شفافیت سازمانی مدیران تایید شده است.

    کلید واژگان: آینده نگاری, آینده نگاری حاکمیت الکترونیک, حاکمیت الکترونیک, شفافیت سازمانی, منابع انسانی, بازاریابی}
    Manijeh Barazideh, Maryam Taghvaeeyazdi *, Kiomars Niazazari

    The purpose of this research is the relationship between e-governance foresight and the organizational transparency of managers (case study: Saderat Bank of Tehran province). According to its purpose, the research method is applicable, and in terms of its implementation, it is mixed (qualitative-quantitative), with an exploratory nature. The statistical population of the research in the qualitative part includes 12 experts, including university professors, organizational consultants, and senior managers of Saderat Bank in Tehran province, and the sampling method is non-random snowball; and the statistical population in the quantitative part includes all the employees of Saderat Bank in Tehran province; 7170 people of which 365 were selected as a statistical sample based on the table of Karjesi and Morgan. The sampling method is simple random. To collect information in the qualitative part, interviews and research literature were used, and in the quantitative part, two questionnaires made by the researcher and taken from the qualitative part were used. SPSS and PLS software were used for analysis. The results showed that a total of 101 indicators and 6 dimensions were identified for the foresight of e-governance, along with 6 dimensions of organizational transparency of managers. All the components of e-governance foresight had a significant and positive relationship on the organizational transparency of managers, and thus, the proposed model was formed. The results of the test of the relationships between the variables of the e-governance foresight relationship model with organizational transparency of managers show that the independent variables have been able to predict a strong level of changes in the dependent variables, and finally all the relationships between the variables of the e-governance foresight relationship model with organizational transparency Managers are approved.

    Keywords: Foresight, e-governance foresight, E-governance, Organizational Transparency, human resources, Marketing}
  • صبا ساعدی

    یک موقعیت شغلی در حیطه ی فروش تلفنی نیازمند مهارت های ارتباطی، توانایی فروش و اطلاعات خدمات رسانی به مشتری است. بازاریابی تلفنی یکی از موارد بسیار مهم در موفقیت یک کسب و کار است. به فرایند تماس و تعامل با مشتری از طریق تلفن، بازاریابی تلفنی (telemarketing) می گویند. از بازاریابی تلفنی برای تولید سرنخ ها (lead)، فروش تلفنی و سایر فعالیت های مرتبط استفاده می گردد. تعریف بازاریابی تلفنی از گذشته تا به امروز، تماس با مشتریان بالقوه برای فروش محصول و خدمات بوده است. بازاریاب های تلفنی از تماس های تلفنی برای ایجاد علاقه، ارائه ی اطلاعات، شنیدن بازخورد مشتری و سرنخ دادن استفاده می کنند. بازاریابی تلفنی، یکی از استراتژی های قدیمی بازاریابی است که به باور متخصصان، قدمت آن تقریبا با اختراع تلفن به یک اندازه است. این بازاریابی اگر درست و صحیح انجام شود، نه تنها در مقایسه با سایر انواع بازاریابی تاثیر بیشتر و عملکرد بهتری دارد، بلکه بسیار کم دردسر و ارزان نیز هستنقش بازاریابی از راه دور ایجاد چشم اندازهای فروش است، در حالی که فروش تلفنی فرصت هایی را برای افزایش تعداد مشتریان ثابت محصولات یا خدمات یک شرکت فراهم می کند. باید توجه داشت اهمیت اصول بازاریابی تلفنی در آن جایی است که این اصول در مناطق جغرافیایی، کشورها و فرهنگ های مختلف متفاوت است. با توجه به اهمیت بالای این موضوع در مقاله حاضر قصد داریم به بپردازیم. روش تحقیق از نوع تحلیلی-توصیفی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات و داده ها فیش برداری و بهره از مطالب کتب، مقالات و منابع مرتبط است.

    کلید واژگان: بازاریابی, تماس با مشتری, تماس تلفنی, توانایی فروش, کسب و کار, اصول بازاریابی, رضایت مشتری}
  • آرش فرح دل

    بنادر به عنوان دروازه های اصلی ورود و خروج کالاها و ارتباط دهنده های مختلف حمل و نقل با یکدیگر، نقش بسیار حیاتی و استراتژیکی دارند. امروزه بنادر نه تنها به عنوان محل پذیرایی و ترانزیت کشتی ها و مسافران مشهورند، بلکه به عنوان مراکزی برای فعالیت های اقتصادی گسترده تر عمل می کنند. این فعالیت ها شامل تامین کالاها و خدمات مورد نیاز، تسهیل تجارت بین المللی، و ایجاد فرصت های شغلی متنوع است. بنابراین، بنادر از جنبه های مختلفی از جمله اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، نقش مهمی را در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها دارند و به عنوان نقاط ارتباطی بین المللی عمل می کنند. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر بازاریابی بنادر می باشد. بطور کلی از جنبه غایت پژوهش می توان آن را بنیادی-کاربردی دانست. به لحاظ روش اجرایی جزء پژوهش های میدانی- پیمایشی است به این معنی که به توصیف و تحلیل تاثیر متغیرهای مورد نظر پرداخته خواهد شد. از نظر پیمایشی و جنبه معیار زمانی به صورت مقطعی می باشد چرا که به پژوهش در یک برهه از زمان می پردازد. این پژوهش در سال 1402 انجام خواهد گرفت. این پژوهش به صورت آمیخته اکتشافی و شامل دو مرحله اصلی کیفی و کمی می باشد. جامعه اماری پژوهش حاضر مدیران بنادر مهم در ایران میباشد. در خصوص اطلاعات جمعیت شناختی نیز باید عنوان کرد که تعداد 11 نفر در بخش کیفی این پژوهش همکاری داشته اند. شایان ذکراست که فرایند مصاحبه در خبره نهم به اشباع رسید که به منظور تایید و تاکید بر این موضوع مصاحبه تا 9 خبره دیگر ادامه یافت. یافته های پژوهش نشان داد که وجود صنایع کشتی سازی، شیلات، نیروگاه ها، شرکت های پالایشگاهی، ارایه ساختاری منحصر به فرد در خصوص کاهش زمان انتظار کشتی برای پهلوگیری و تخلیه و بارگیری، وجود سیستم های نظارتی و کنترلی، موقعیت جفرافیایی مناسب استفاده از امکانات و تکنولوژی های روز دنیا و وجود نیروی کار با دانش و تجربه به عنوان اولویت اصلی بازاریابی بنادر میباشد.

    کلید واژگان: بازاریابی, بنادر, آمیخته اکتشافی, اولویت بندی}
  • یونس عزت پناه

    استفاده از اصول تبلیغاتی درست و صحیح رمز موفقیت در هر شغلی می باشد چراکه دستیابی به فروش بیشتر و معرفیت و جا افتادن در بازار نیازمند بهره بردن از اصول تبلیغاتی صحیح و کارآمد است. کسب و کارهای زیادی حتی با داشتن محصولات و خدمات بسیار باکیفیت و ایده هایی نو به خاطر عدم برقراری ارتباط درست با مشتری، شکست خورده اند. یکی از اهداف اصلی که در بخش «ارتباط با مشتری در مدل کسب و کار، مدیریت بازاریابی و بازرگانی » باید به دنبال آن بود، «راه های جذب مشتری» می باشد. در این راستا، باید استراتژی خود در ارتباط با مشتری را به گونه ای طرح کرد که منجر به جذب حداکثری مشتریان و کسب سهم بیشتری از بازار گردد. در این مقاله قصد داریم به بررسی نقش و جایگاه اصول تبلیغاتی با مشتریان در مدیریت بازاریابی و بازرگانی بپردازیم. روش تحقیق از نوع تحلیلی-توصیفی می باشد و ابزار گردآوری داده ها با استفاده از فیش برداری است.

    کلید واژگان: بازاریابی, ارتباط با مشتری, اصول تبلیغاتی, مدیریت بازاریابی, اصول بازرگانی, مشتری مداری}
  • نیلوفر شاه محمدی، امین مهاجر شرقی، بهزاد سیفی، فاطمه حامد*
    این مطالعه به بررسی تاثیر استفاده از فناوری های واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) در بازاریابی و فروش پرداخته است. هدف از این تحقیق، شناسایی و تحلیل نحوه به کارگیری این فناوری ها و تاثیر آن ها بر تجربه و رضایت مشتریان است. این تحقیق از نوع کیفی بوده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 26 شرکت کننده جمع آوری شده اند. شرکت کنندگان از میان مدیران بازاریابی، کارشناسان فناوری اطلاعات و طراحان تجربه کاربری انتخاب شدند. تحلیل داده ها از طریق تکنیک تحلیل محتوای کیفی انجام شد. تحقیق نشان داد که استفاده از AR و VR در بازاریابی و فروش می تواند به بهبود تجربیات مشتری، افزایش تعامل و درک محصول، و ارتقاء رضایت و وفاداری مشتری منجر شود. چهار مضمون اصلی شامل «استراتژی های بازاریابی با واقعیت افزوده»، «فناوری های پیاده سازی»، «تاثیر بر تجربه مشتری»، و «چالش ها و فرصت ها» شناسایی شدند. استفاده از فناوری های AR و VR پتانسیل قابل توجهی برای ایجاد تغییرات مثبت در بازاریابی و فروش دارد. این فناوری ها ارتباطات معنادارتری را با مشتریان فراهم می کنند و به شرکت ها کمک می کنند تا تجربه مشتری را بهینه سازی و رضایت و وفاداری آن ها را افزایش دهند.
    کلید واژگان: واقعیت افزوده, واقعیت مجازی, بازاریابی, فروش, تجربه مشتری, رضایت مشتری, وفاداری مشتری}
    Nilofar Shahmohamadi, Amin Mohajer Sharghi, Behzad . Seify, Fatemeh Hamede *
    This study examines the impact of Augmented Reality (AR) and Virtual Reality (VR) technologies on marketing and sales. The aim is to identify and analyze how these technologies are utilized and their effect on customer experience and satisfaction. This qualitative research collected data through semi-structured interviews with 26 participants. Participants were selected from marketing managers, information technology specialists, and user experience designers. Data analysis was performed using qualitative content analysis techniques. The study revealed that the use of AR and VR in marketing and sales could lead to improved customer experiences, increased interaction and product understanding, and enhanced customer satisfaction and loyalty. Four main themes were identified, including "Marketing Strategies with Augmented Reality," "Implementation Technologies," "Impact on Customer Experience," and "Challenges and Opportunities." The use of AR and VR technologies holds significant potential for positive changes in marketing and sales. These technologies provide more meaningful interactions with customers and help companies optimize customer experience and increase their satisfaction and loyalty.
    Keywords: Augmented reality, Virtual Reality, Marketing, Sales, Customer experience, Customer Satisfaction, customer loyalty}
  • مریم قادری فر، جمشید سالار*، علی اکبر آقاجانی افروزی

    هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدل بازاریابی محتوای در فروشگاه های آنلاین محصولات آرایشی و بهداشتی است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد به صورت کیفی اجراشده است. نخست بر اساس نظریه داده بنیاد برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و تجزیه وتحلیل داده ها به روش استراوس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت. جهت نمونه گیری برای انجام مصاحبه های عمیق از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد که با 21 تن از خبرگان و اساتید دانشگاه مصاحبه انجام گردید. کدهای باز، محوری و انتخابی تولید و سپس مدل پارادایمی بازاریابی محتوای فروشگاه های آنلاین محصولات آرایشی و بهداشتی و خروجی نرم افزار MAXQDA ارایه شد. در مرحله کیفی، مبتنی بر رویکرد داده بنیاد، با انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته 20 عامل مرتبط با مدل بازاریابی محتوای شناسایی شد و مبنای طراحی مدل پارادایمی قرار گرفتند که عبارت اند از طراحی، برند سازی، اثر اجتماعی، کیفیت ارایه خدمات وب سایت، زیرساخت فناوری، بازاریابی، عامل قانون، تصمیم گیری مدیران، رقابت پذیری وب سایت محصولات آرایشی و بهداشتی، خلق محتوای صحیح و باارزش، توانمندسازی مدیران فروش، استراتژی، محتوا، منابع انسانی، مدیریت ارتباط با مشتری، عملکرد، عناصر ارتباط موثر، اقتصادی، رسانه ها، عوامل حریم شخصی که این مولفه ها زیرمجموعه 6 بعد اصلی پژوهش که شامل شرایط علی، زمینه ای، مداخله ای، پدیده محوری، پیامدها و راهبردها طبقه بندی شدند. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر این است که فروشگاه های آنلاین محصولات آرایشی و بهداشتی برای بیشتر دیده شدن باید محتوای مرتبط و جذاب و صحیح تولید تا مشتریان زیادی را جذب و مزیت رقابتی پایدار را به دست آورند.

    کلید واژگان: بازاریابی محتوا, بازاریابی, رویکرد کیفی}
    Maryam Ghadrifar, Jamshid Salar*, AliAkbar Aghajani Afrozi

    The main goal of this research is designing a content marketing model in online stores of cosmetics and health products, carried out qualitatively based on the grounded theory approach. First, with the help of the foundation theory, a semi-structured interview was utilized to collect data. The data were then analyzed through Strauss and Corbin’s method and the Paradigm Model. Targeted modeling and snowball technique were used to samples for deep interviews, carried out with 21 experts and university professors. The open, central, and selective codes were produced followed by the development of the paradigm model for the content marking in online cosmetics and health stores as well as the output of MAXQDA software. During the qualitative stage, which was based on the grounded theory, 20 factors relating to content marketing model were identified by carrying out deep and semi-structured interviews and were used as the basis for the design of the paradigm model; there were: design, branding, social effect, quality of website services, technology infrastructure, marketing, law, managers’ decision-making, cosmetics and health website competitiveness, creating accurate and valuable content, empowerment of sales managers, strategy, content, human resources, customer relations management, performance, effective communication factors, economic factors, media, privacy factors. These components were classified under 6 main dimensions of the research which were causal conditions, background conditions, interfering conditions, phenomenon orientation, consequences, and strategies. The results of the study indicate that the online cosmetics and health stores are required to create relevant, attractive, and accurate content so that they will be able to attract more customers and retain sustainable competitive advantage.

    Keywords: Marketing, Content marketing, Qualitative approach}
  • حامد جهان فر*، اکبر الهی خراسانی

    فناوری های تحول آفرین مانند اینترنت اشیا، تحلیل داده های بزرگ، بلاکچین و هوش مصنوعی شیوه ی عملیات کسب و کارها را تغییر داده اند. از بین تمام فناوری های تحول آفرین، هوش مصنوعی جدیدترین فناوری تحول آفرین است و پتانسیل زیادی در متحول سازی بازاریابی دارد. متخصصین در سرتاسر جهان تلاش می کنند تا آن دسته از راه حل هایی هوش مصنوعی را پیدا کنند که بهترین تناسب و هماهنگی را با نقش های بازاریابی خود دارند. با این حال، مرور نظام مند پیشینه ی تحقیقاتی می تواند اهمیت هوش مصنوعی را در بازاریابی نشان داده و مسیرهای تحقیقاتی آتی را نشان دهد. مطالعه ی حاضر بدنبال پیشنهاد مرور جامع هوش مصنوعی در بازاریابی با استفاده از تحلیل شبکه ی کتاب سنجی، مفهومی و عقلانی پیشینه ی تحقیقاتی موجود منتشر شده بین سال های 1982 تا 2020 می باشد. مرور جامع 1580 مقاله به شناسایی عملکرد کنشگران علمی مانند مناسب ترین نویسندگان و مناسب ترین منابع کمک کرد. علاوه براین، تحلیل استناد مشترک و هم رخدادی ، شبکه ی مفهومی و عقلانی را پیشنهاد کرد. خوشه بندی داده ها با استفاده از الگوریتم لوواین، به شناسایی مضامین فرعی پژوهش و مسیرهای تحقیقاتی آتی به منظور بسط و توسعه ی هوش مصنوعی در بازاریابی کمک کرد.

    کلید واژگان: بازاریابی, هوش مصنوعی, تحلیل کتاب سنجی, ساختار عقلانی, ساختار مفهومی}
    Hamed Jahanfar *, Akbar Elahi Khorasani

    Disruptive technologies such as the internet of things, big data analytics, blockchain, and artificial intelligence have changed the ways businesses operate. Of all the disruptive technologies, artificial intelligence (AI) is the lat- est technological disruptor and holds immense marketing transformation potential. Practitioners worldwide are trying to figure out the best fit AI solutions for their marketing functions. However, a systematic literature review can highlight the importance of artificial intelligence (AI) in marketing and chart future research directions. The present study aims to offer a comprehensive review of AI in marketing using bibliometric, conceptual and intel- lectual network analysis of extant literature published between 1982 and 2020. A comprehensive review of one thousand five hundred and eighty papers helped to identify the scientific actors’ performance like most relevant authors and most relevant sources. Furthermore, co-citation and co-occurrence analysis offered the conceptual and intellectual network. Data clustering using the Louvain algorithm helped identify research sub-themes and future research directions to expand AI in marketing.

    Keywords: Marketing, Artificial intelligence Bibliometric analysis Intellectual structure Conceptual structure}
  • ارائه الگوی افیلیت مارکتینگ در صنعت بیمه با روش تحقیق ساختاری تفسیری
    سید نجم الدین موسوی*، رضوان منتی، سیده مریم موسوی زاده

    افیلیت مارکتینگ یکی از روش های سنتی بازاریابی است که با رشد ابزارهای اینترنتی در بستر بازاریابی دیجیتالی با استقبال زیادی مواجه شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی افیلیت مارکتینگ در صنعت بیمه انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران شرکت های بیمه هستند که تعداد 17 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزارگردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها با استفاده از روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار تایید شد. دراین پژوهش داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و نرم افزار Maxqda و نتایج کمی با روش ISM تحلیل شد. یافته های پژوهش مشتمل بر شناسایی مولفه های اثرگذار بر پیاده سازی برنامه افیلیت مارکتینگ و پیامد های آن است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که پیاده سازی افیلیت مارکتینگ افزایش اعتبار و اطمینان به بخش تجاری، افزایش بازدید و ترافیک وب سایت، کاهش هزینه ها و سرعت انتشار را به دنبال خواهد داشت. افیلیت مارکتینگ یکی از روش های سنتی بازاریابی است که با رشد ابزارهای اینترنتی در بستر بازاریابی دیجیتالی با استقبال زیادی مواجه شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی افیلیت مارکتینگ در صنعت بیمه انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران شرکت های بیمه هستند که تعداد 17 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند.

    کلید واژگان: بازاریابی, افیلیت مارکتینگ, صنعت بیمه}
    Presenting the model of affiliate marketing in the insurance industry with an interpretive structural research method
    Seyed Najmoudin Mousavi *, Rezvan Mennati, Sayede Maryam Mousavizadhe

    Affiliate marketing is one of the traditional marketing methods that has been greatly welcomed with the growth of Internet tools in the context of digital marketing. Therefore, the current research was conducted to present the model of affiliate marketing in the insurance industry. This research is applied in terms of purpose and descriptive survey in terms of nature and method. The statistical population of the research is the managers of insurance companies, 17 of whom were selected using the purposeful sampling method. The data collection tool is an interview in the qualitative part and a questionnaire in the quantitative part, the validity and reliability of which were confirmed using the content method and theoretical validity and intra-coder and inter-coder reliability. In this research, qualitative data were analyzed with the content analysis method and Maxqda software, and quantitative results were analyzed with the ISM method. The findings of the research include the identification of the components affecting the implementation of the affiliate marketing program and its consequences. The results of the research show that the implementation of affiliate marketing will increase credibility and confidence in the business sector, increase website traffic and visits, and reduce costs and speed of publication.publication.hjjhh mk

    Keywords: Marketing, Affiliate Marketing, Insurance Industry}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال