جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « emotional competence » در نشریات گروه « علوم انسانی »
-
Since beliefs and emotions are involved in teachers’ daily professional life, this case study aimed to reveal the beliefs of pre-service teachers (PST) emotional strategies and the reasons underlying their beliefs during teaching practicum. Six PSTs from three Indonesian universities who conducted teaching practicum in three different school areas participated in this study. Fruitful data were gained from classroom observations, in-depth interviews, and journal entries. The findings reveal that Indonesian PSTs believe designing both a lesson plan and a second one is significant in preparing the classroom situation appropriately for students. These strategies can improve their self-confidence and motivation and help them regulate down emotions to respond to spontaneous incidents. They also believe in cognitive strategies that the students' problems and the teacher's weaknesses provoke the students' misbehavior. To up-positive emotion regulation, they believe in fake strategies showing their excitement and enthusiasm in teaching through verbal and nonverbal cues. However, hiding and avoiding emotions are not suitable due to harmful impacts. Hence, teachers have to unveil their emotions in appropriate situations. Teachers' attention to all students is pivotal for learning and growth. Thus, PSTs' emotional competence must be enhanced, for they have the ability to identify, analyze, regulate, and express emotions in the proper context and situation. The teacher education program must give PSTs full support by including emotional competence as one of the subjects or a part of the course contents to promote positive beliefs on emotion regulation.
Keywords: emotional competence, teaching practicum, emotional expression, unobservable behaviors} -
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش میانجی شایستگی هیجانی و رضایت از زندگی در رابطه بین اهمال کاری تحصیلی و بهزیستی روانی دانشجویان انجام گرفت. پژوهش، از نوع توصیفی همبستگی و روش آماری، تحلیل مسیر بود. جامعه ی پژوهش 2500 نفر از دانشجویان دانشگاه های استان مازندران درسال تحصیلی 9998 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 326نفر، انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984)، مقیاس چندبعدی رضایت دانشجویان اسکات هابنر (2001)، بهزیستی روانی ریف (1989) و مقیاس شایستگی هیجانی وار (1990) بود. یافته ها نشان داد، اهمال کاری تحصیلی با شایستگی هیجانی رابطه مستقیم، منفی، و معنی دار دارد (41/0- r=). اهمال کاری تحصیلی با بهزیستی روانی رابطه مستقیم، منفی و معنی دار دارد (39/0- r=). رضایت از زندگی با بهزیستی روانی رابطه مستقیم، مثبت و معنی دار دارد (35/0r=). شایستگی هیجانی با بهزیستی روانی رابطه مستقیم، مثبت و معنی دار دارد (38/0 r=). شایستگی هیجانی با رضایت از زندگی رابطه مستقیم، مثبت و معنی دار دارد (31/0 r=). اهمال کاری تحصیلی از طریق کاهش شایستگی هیجانی با بهزیستی روانی رابطه غیرمستقیم، منفی و معنی دار دارد. نتیجه گیری می شود، اهمال کاری دانشجویان، به شایستگی هیجانی آنها لطمه می زند، د و اگر شایستگی هیجانی با رضایت از زندگی و ارتباط موثر با خانواده، دوستان، محیط دانشگاه، تصور مثبت از خود و پذیرش و تعهد همراه شود، بهزیستی روانی افزایش می یابد. پیشنهاد کاربردی این است که متخصصان تعلیم و تربیت با برگزاری کارگاه های آموزشی به منظور ارزیابی سطوح اهمال کاری تحصیلی و آشنایی با نیازهای روان شناختی این دسته از دانشجویان، آنها را برای زندگی تحصیلی بهتر و رضایت از زندگی شخصی آماده کنند. پیشنهاد پژوهشی این است که، این رابطه در میان دانشجویان سایر دانشگاه ها و در شرایط بحران کرونا و پس آن مورد آزمون و مورد مطالعه قرار گیرد.کلید واژگان: رضایت از زندگی, شایستگی هیجانی, بهزیستی روانی, اهمال کاری تحصیلی, دانشجویان}The present study was conducted with the aim of studying the mediating role of emotional competence and life satisfaction in the relationship between academic procrastination and psychological well-being of students. The research was of a descriptive-correlation type and the statistical method was path analysis. The research population was 2500 university students of Mazandaran province in the academic year of 1998-99, who were selected by random cluster sampling method, 326 people. The research tools were Solomon and Roth Bloom's academic procrastination questionnaire (1984), Scott Hubner's multidimensional student satisfaction scale (2001), Riff's psychological well-being (1989) and Warr's Emotional Competence Scale (1990). The findings showed that academic procrastination has a direct, negative, and significant relationship with emotional competence (r=-0.41). Academic procrastination has a direct, negative and significant relationship with psychological well-being (r=-0.39). Life satisfaction has a direct, positive and significant relationship with psychological well-being (r=0.35). Emotional competence has a direct, positive and significant relationship with psychological well-being (r=0.38). Emotional competence has a direct, positive and significant relationship with life satisfaction (r=0.31). Academic procrastination has an indirect, negative and significant relationship with psychological well-being through the reduction of emotional competence. It is concluded that students' procrastination harms their emotional competence, and if emotional competence is associated with life satisfaction and effective communication with family, friends, university environment, positive self-image and acceptance and commitment, psychological well-being increases. The practical suggestion is that education specialists hold educational workshops in order to evaluate the levels of academic procrastination and learn about the psychological needs of this group of students, to prepare them for a better academic life and personal life satisfaction. The research proposal is to test and study this relationship among students of other universities in the conditions of the Corona crisis and after.Keywords: Life Satisfaction, Emotional competence, psychological well-being, Academic procrastination, Student}
-
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری تاب آوری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی با واسطه گری شایستگی هیجانی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان اوز واقع در جنوب استان فارس بود که از بین آن ها تعداد 292 نفر (118 پسر، 174 دختر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ و به مقیاس تاب آوری تحصیلی و پرسش نامه های شایستگی هیجانی و بهزیستی تحصیلی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-16 و AMOS-24 استفاده شد. نتایج نشان داد که تاب آوری تحصیلی هم به صورت مستقیم و هم به واسطه شایستگی هیجانی درون فردی قادر به پیش بینی بهزیستی تحصیلی است؛ در حالی که اثر واسطه ای شایستگی هیجانی بین فردی معنی دار نیست. همچنین شایستگی هیجانی درون فردی، بهزیستی تحصیلی را به صورت مثبت و معنی دار پیش بینی می کند؛ در صورتی که شایستگی هیجانی بین فردی قادر به پیش بینی معنی دار بهزیستی تحصیلی نیست. یافته های این پژوهش از دو بعد نظری و عملی شامل مضامین جدیدی است. نتایج پژوهش حاضر می تواند به لحاظ نظری، دانش موجود در مورد پیشایندهای درون فردی بهزیستی تحصیلی را افزایش دهد. به لحاظ کاربردی نیز می توان با ارتقای تاب آوری تحصیلی و شایستگی هیجانی درون فردی به بهزیستی تحصیلی دانش آموزان کمک نمود.
کلید واژگان: آموزش مجازی, بهزیستی تحصیلی, تاب آوری تحصیلی, شایستگی هیجانی}This study aimed to investigate the structural relationship between academic resilience and academic well-being with the mediating role of emotional competence. This study adopted a descriptive-correlational design, and the statistical population included all high school students in Evaz, a city located in the south of Fars province, of which 292 (118 boys and 174 girls) were selected using a convenience sampling method. The participants were asked to fill in academic resilience scale, emotional competence, and academic well-being questionnaires. To analyze the data, descriptive statistics and structural equation modeling using SPSS-16 and AMOS-24 statistical software were used. The results showed that academic resilience predicted academic well-being both directly and through intrapersonal emotional competence though the mediating effect of interpersonal emotional competence was not significant. In addition, while intrapersonal emotional competence positively and significantly predicted academic well-being, interpersonal emotional competence did not significantly predict academic well-being. The findings of this study contribute to the literature both theoretically and practically. From a theoretical perspective, the findings highlight the importance of intrapersonal antecedents in enhancing academic well-being. From a practical point of view, the results show that students’ intrapersonal emotional competence and academic resilience can be promoted by providing them with the necessary training, which, in turn, can contribute to students’ academic well-being.
Keywords: academic resilience, academic well-being, emotional competence, high school students} -
زمینه و هدف
هیجان نوعی درک یا احساس عاطفی قوی است که از شرایط شخصی، خلق و خوی فرد یا برقراری ارتباط با دیگران ناشی می شود. هیجان ها چند بعدی و دارای ساختارهای کل نگر هستند که از ابعاد مختلفی مانند بیان رفتاری، لایه های فیزیولوژیکی، تجربه پدیدارشناختی، فرآیندهای شناختی و بافت اجتماعی تشکیل می شوند. این مطالعه با هدف بررسی سازه هیجان و مولفه های آن، طبقه بندی هیجان ها، تاثیر آسیب بینایی بر تحول هیجان، شناسایی هیجان ها در یادگیرندگان با آسیب بینایی، شایستگی هیجانی و کاربرد شناسایی هیجان ها در دانش آموزان با آسیب بینایی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری بود. برای جمع آوری اطلاعات از مقاله ها و کتاب های موجود در پایگاه های علمی معتبر در سال 2001 تا 2022 استفاده شد.
نتیجه گیریتحول هیجانی کودکان و نوجوانان با آسیب بینایی در مقایسه با همسالان عادی آنها به نحو متفاوتی توسعه می یابد. توانایی شناسایی دقیق احساسات دیگران به عنوان مرکز دستیابی به شایستگی هیجانی در نظر گرفته می شود. درک محتوای حالات هیجانی دیگران فراتر از درک ساده هیجان های اولیه مانند شادی، خشم یا غم است. ا گرچه افراد با آسیب بینایی لزوما مشکلی در درک هیجان های اولیه ندارند ولی در شناسایی هیجان ها و به ویژه در شناسایی هیجان های سطح بالاتر مانند عصبانیت، خجالت، ناامیدی تاخیر دارند. با توجه به اینکه دنیای اجتماعی از طریق درک این هیجان ها برای افراد با آسیب بینایی یکپارچه و قابل درک می شود. بنابراین، با آموزش هیجان های سطح بالاتر می توان تحول شایستگی هیجانی آنها را بهبود بخشید.
کلید واژگان: آسیب بینایی, تحول هیجان, شایستگی هیجانی, یادگیرندگان}Background and AimEmotion is a strong affective perception or feeling that arises from personal circumstances, one's mood, or communication with others. Emotions are multidimensional and have holistic structures that consist of different dimensions such as behavioral expression, physiological layers, phenomenological experience, cognitive processes and social context. The aim of this study was to investigate the structure of emotion and its components, classification of emotions, the effect of visual impairment on the development of emotion, identification of emotions in learners with visual impairment, emotional competence and the application of emotion identification for students with visual impairment. The method of this research is descriptive and review. Articles and books in reputable scientific databases from 2001 to 2022 were used to collect information.
ConclusionThe emotional development of children and adolescents with visual impairment develops differently compared to their normal peers. The ability to accurately identify the emotions of others is considered central to achieving emotional competence. Understanding the content of other people's emotional states goes beyond simple understanding of primary emotions such as happiness, anger or sadness. Although people with visual impairment do not necessarily have a problem in understanding basic emotions, they are delayed in identifying emotions and especially in identifying higher-order emotions such as anger, embarrassment, and disappointment. Considering that the social world becomes integrated and comprehensible for people with visual impairment through the understanding of these emotions. Therefore, it is possible to improve the development of their emotional competence by teaching higher-order emotions.
Keywords: Emotional competence, Emotional development, Learners, Visual impairment} -
هدف پژوهش حاضر ارزیابی صلاحیت های حرفه ای دانشجویان آموزش ابتدایی دانشگاه های شهر کرمان با رویکرد بهینه کاوی است. روش پژوهش آمیخته بود که ابتدا با روش کمی از نوع توصیفی- پیمایشی، و برای آشکارشدن جنبه های بهینه دانشگاه برتر از روش کیفی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه ساختارمند بود. جامعه آماری دانشجویان رشته های مرتبط با آموزش ابتدایی دانشگاه های شهر کرمان، شامل 506 نفر در سال تحصیلی 1396-1395بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران 339 نفر انتخاب شدند، در بخش کیفی از دیدگاه 14 نفر از مسیولان و استادان دانشگاه فرهنگیان با روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تی و روش مدل سازی معادلات ساختاری اجرا شد. در بخش کیفی متن مصاحبه ها کدگذاری و مقوله بندی شد. یافته های بخش کمی پژوهش نشان دهنده وضعیت نسبتا مطلوب دانشگاه های مربوط به پژوهش (فرهنگیان، شهید باهنر، پیام نور کرمان) در بعد صلاحیت حرفه ای (شناختی، مهارتی و عاطفی) بود و از بین آن ها دانشگاه فرهنگیان در هر سه بعد صلاحیت حرفه ای در وضعیت بهتر و مطلوب تری نسبت به دانشگاه های دیگر (دانشگاه شهید باهنر، دانشگاه پیام نور) قرار داشت. همچنین، در بررسی کیفی، علت برتری دانشگاه فرهنگیان در مرحله کدگذاری محوری غنی سازی در هفت عنصر برنامه درسی شامل اهدف، محتوا از بعد نظری و عملی، فرایند یاددهی یادگیری، امکانات و تجهیزات، فضای یادگیری، فرایند ارزشیابی و توجه به فرد یادگیرنده به عنوان هفت مقوله محوری و در مرحله کدگذاری گزینشی، غنی بودن برنامه درسی به عنوان یک مقوله محوری اصلی یافت شد.
کلید واژگان: آموزش ابتدایی, صلاحیت شناختی, صلاحیت عاطفی, صلاحیت مهارتی, صلاحیت حرفه ای}The purpose of this study is to evaluate the professional competencies of primary school students in Kerman universities with Bench Marking approach. The research method was mixed with a quantitative descriptive survey method, and a qualitative method was used to reveal the optimal aspects of the top university. Data collection tools were researcher-made questionnaire and semi-structured interview. The statistical population of students related to primary education in Kerman universities included 506 people in the academic year 1395-1396, 339 people were selected by stratified sampling method using Cochran's formula, In the qualitative section, the views of 14 officials and professors of Farhangian University were used by purposive sampling. To analyze the data, t-test and structural equation modeling method were performed. In the qualitative part, the text of the interviews was coded and categorized. The findings of the quantitative part of the research showed the relatively favorable situation of the research-related universities (Farhangian, Shahid Bahonar, Payame Noor Kerman) in terms of professional competence (cognitive, skill and emotional) among them, Farhangian University was in a better and more favorable situation than other universities (Shahid Bahonar University, Payame Noor University) in all three dimensions of professional competence. Also, in a qualitative study, the reason for the superiority of Farhangian University in the axial coding stage was enrichment in seven curriculum elements including objectives, content from theoretical and practical dimensions, learning teaching process, facilities and equipment, learning space, evaluation process and attention to the learner as Seven pivotal categories and in the selective coding phase, curriculum richness was found to be a key pivotal category.
Keywords: bench marking, cognitive competence, emotional competence, Primary education, professional competence, Skills competence} -
Introduction
Childlessness is defined as the inability to achieve pregnancy after one year of unprotected sexual intercourse. It is linked not only with psychological problems like low self-esteem, depression, and anxiety but also affects a couple's marital adjustment. The aim of this study was to compare emotional competence and marital adjustment among childless women and women with children and to find out the correlation between emotional competence and marital adjustment of childless women and women with children.
MethodThis was a descriptive and correlational study. Its sample consisted of two groups including childless women (n = 100) and women with children (n = 100) selected through purposive sampling technique from three districts (Ganderbal, Srinagar and Baramulla) of Kashmir Valley. Standardized tools were used for data collection. The collected data were analyzed through SPSS software.
ResultsFindings revealed that women with children were higher on emotional competence than childless women. Similarly, women with children were much better in marital adjustment as compared to childless women. Results also indicated a positive correlation between emotional competence and marital adjustment.
ConclusionAccordingly it can be stated that emotional competence can be considered effective in the better adjustment of women.
Keywords: Childless Women, Emotional Competence, marital adjustment} -
پژوهش حاضر با هدف تعیین اعتبار، روایی و ساختار عاملی نیمرخ شایستگی هیجانی (براسور و همکاران، 2013) در دانش آموزان ایرانی انجام شد. با این هدف 518 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی در سال تحصیلی 1397-1398 به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و نیمرخ شایستگی هیجانی (براسور و همکاران، 2013)، پرسشنامه شایستگی فرهنگی (جامعه چندفرهنگی جزیره مرکزی ونکور کانادا، 2007)، و مقیاس رضایت از زندگی (داینر، ایمونز، لارسن و گریفین، 1985) را تکمیل کردند. برای بررسی روایی از روش تحلیل عامل تاییدی و روایی همگرا استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی ساختار دو عاملی پرسشنامه را تایید کرد و دو عامل با نامهای شایستگی هیجانی فردی و شایستگی هیجانی بین فردی حاصل گردید. همبستگی نمره های پرسشنامه با رضایت از زندگی و شایستگی فرهنگی به ترتیب 30/0 و 0/52 بود و روایی همگرای پرسشنامه را نشان داد. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضرایب آلفای کرونباخ برای هر مولفه (شایستگی هیجانی فردی، 0/78 و شایستگی هیجانی بین فردی، 0/80) و نمره کل پرسشنامه (0/92) در حد مطلوب به دست آمد. بنابراین در مجموع می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه نیمرخ شایستگی هیجانی برای سنجش شایستگی هیجانی دانش آموزان ایرانی ابزاری معتبر است و می توان از آن در پژوهش های روانشناختی استفاده کرد.
کلید واژگان: شایستگی هیجانی, ساختار عاملی, اعتبار, روایی}Journal of Psychology, Volume:24 Issue: 2, 2020, PP 150 -166The present study aimed at examining the validity, reliability, and the factor structure of the Profile of Emotional Competence (PEC) among Iranian students. To this end, 518 high school female students were selected in the 2019 academic year using cluster sampling method, and they completed the Profile of Emotional Competence (Brasseur, Grégoire, Bourdu, & Mikolajczak, 2013), Cultural Competence Questionnaire (Central Vancouver Island Multicultural Society, 2007), and Satisfaction with Life Scale (Diener, Emmons, Larsen, & Griffin, 1985). To investigate the validity, the confirmatory factor analysis, and the convergent validity were used. The findings of confirmatory factor analysis confirmed a two-factor structure of the questionnaire and yielded two factors named as intra emotional competence and inter emotional competence. The correlation coefficients of the questionnaire scores with life satisfaction and cultural competence were 0.30 and 0.52 respectively. These results showed the convergent validity of the scale. To assess the reliability of the questionnaire, Cronbach’s alpha was used. The Cronbach’s alpha coefficient was in satisfactory level for each factor (α = 0.78 for intra emotional competence, and α = 0.80 for inter emotional competence), and the total score of the scale (α = 0.92). The findings suggest that the profile of emotional competence is a reliable and valid instrument for assessing emotional competence for Iranian high school students and can be used as a suitable instrument in psychological research.
Keywords: emotional competence, factor structure, reliability, validity} -
فصلنامه روانشناسی سلامت، پیاپی 28 (زمستان 1397)، صص 113 -130مقدمهاختلالات رفتاری بعنوان شایعترین اختلالات دوره کودکی هزینه های بهداشتی، فردی، خانوادگی، آموزشی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی دارند که از طریق واسطه های عصیبی-شناختی و هیجانی تاثیری گسترده بر سلامت جسمی و روانی کودکان دارند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر نسخه فارسی برنامه PATHS بر کاهش مشکلات و اختلالات رفتاری برون نمود کودکان بود.روشاز نوع شبه آزمایشی(گروه های کنترل نامعادل) بود. به این منظور تعداد 600 دانش آموز پسر سنین 6 تا 12 سال از پایه های آمادگی تا پایه ششم بر اساس ملاکهای ورودی همسانی طبقات اجتماعی و اقتصادی و شرایط آموزشی و فقدان اختلالات شدید جسمی و روانی بصورت در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی جایگزین شدند. هر دو گروه پیش و پس از مداخلات به وسیله فرم گزارش معلم آخنباخ (TRF) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت یک سال تحصیلی (هفته ای دو جلسه) تحت مداخله برنامه PATHS قرار گرفت. همزمان گروه کنترل برنامه های متعارف خود را دریافت کرد.یافته هابا استفاده از تحلیل کواریانس روشن شد که گروه آزمایشی در خرده مقیاسهای اختلالات برون نمود TRF کاهش معنی داری نشان داده اند و این تفاوت کاهش در مقایسه با گروه کنترل نیز معنادار بوده است (05/0pنتیجه گیریاین مطالعه با توجه به خلاء برنامه های جامع، مستمر و مبتنی بر شواهد برای این دسته از مداخلات، چشم انداز روشنی را برای گسترش چنین برنامه هایی ترسیم می کندکلید واژگان: برنامه PATHS, شایستگی اجتماعی و هیجانی, اختلالات رفتاری برون نمود, سلامت جسمی و روانی کودکان, واسطه های عصبی-شناختی}ObjectiveBehavioral disorders are the most common Childhood problems. They have many health, individual, family, educational, social and economic consequences and costs and through neurocognitive and emotional mediators have a great effect on children's physical and mental health. The purpose of the current study was to investigate the effects of PATHS program (Persian version) on children's externalized behavioral disorders and problems.Method600 students ages 6 to 12 include grades k-6 based on inclusion criteria such as social and economic class, educational settings and absence of severe physical and mental problems were selected conventionally and assigned in experimental and control groups randomly. Both groups were assessed by the Achenbach Teacher Report Form (TRF) before and after interventions. The experimental group received PATHS program for 1 educational year (two sessions per week), While the control group received custom educations.ResultThe results by ANCOVA indicated that the externalized behavioral disorders in the experimental group decreased significantly (pConclusionResults of the study have implications for using evidence-based programs such as PATHS for behavioral and preventive purposes and have a promising perspective for extending such programs.Keywords: PATHS Program, Social, Emotional Competence, Externalized Behavioral Disorders, Children's Physical, Mental Health, Neurocognitive Mediators}
-
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر اضطراب،حل مسئله اجتماعی وحافظه کاری کودکان بوده است روش پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از پیش آزمون – پس آزمون باگروه کنترل بود. نمونه آماری عبارت بود از 30 نفر از دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ایانتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند (هر گروه 15 نفر). ارزیابی با استفاده از مقیاس چندبعدی اضطراب کودکان(MASC)، پرسشنامه تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی (SPSI-R) و آزمون حافظه کاری دانیمن و کارپنتر(1980) انجام شد.گروه آزمایش، برنامه آموزش شایستگی هیجانی را بر اساس دو برنامه پیشگیری مبتنی بر هیجان EBP ایزارد و همکارانش(2008،2004) و و مداخله ی مبتنی بر دانش هیجانی کول(2009) برگرفته ازحصارسرخی(1395)، به تعداد 10 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره نشان داد که بین نمره اضطراب، حل مسئله سازنده و حافظه کاری در کودکان گروه آزمایش در پس آزمون وگروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه آموزش شایستگی هیجانی می تواند روش موثری برای کاهش اضطراب و افزایش توانایی حل مسئله سازنده،حافظه کاری کودکان باشد.کلید واژگان: اضطراب, حل مسئله اجتماعی, حافظه کاری, شایستگی هیجانی, کودکان}The aim of this study was to investigate the effectiveness of the training of emotional competence in the improvement of anxiety, problem solving and working memory in children. It was a semi experimental research in which pre- test, post -test design with control group was used. Through the cluster sampling method 30 female children were selected from the primary schools of Babol city and then they were randomly put into two experimental and control groups. The assessment was performed using Multi-dimensional Children's Anxiety Scale (MASC), Social Solution Scheduler (SPSI-R) and Dunnian and Carpenter Working Memory Test (1980). The experimental group received an emotional competence training program based on two, EBP emotion-based prevention programs (Izard et al2004, 2008) and Cole's emotional knowledge intervention (2009), adapted from Hesarsorkhi (1395), for 10 group sessions for 60 minute. There was no intervention in the control group. The results of one-variable and multivariate covariance analysis showed that there is a significant difference between the experimental group and control group in the post-test in anxiety score constructive problem solving and memory working in the children. The results of this study showed that emotional competence training program can be an effective way to reduce anxiety and increase the ability of constructive problem solving, working memory of children.Keywords: Emotional competence, social problem solving, Working memory, children}
-
کیفیت هر نظام آموزشی درنهایت به کیفیت معلمان آن وابسته است و هیچ کشوری نمی تواند از معلمانش جلوتر رود. توجه به شایستگی های معلمان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین شایستگی های حرفه ای با احساس خودکارآمدی معلمان مدارس ابتدایی است. این تحقیق از نوع پیمایشی و زمینه یابی است. جامعه آماری شامل 316 نفر (210 زن و 106 مرد) از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان محمودآباد در سال تحصیلی 1395-1394 بودند که بر اساس جدول کرجسی-مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 173 نفر (103 زن و 70 مرد) به منزله نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه استاندارد شایستگی های حرفه ای معلمان و پرسش نامه استاندارد خودکارآمدی معلمان بود. ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه شایستگی های حرفه ای 97/0 و برای پرسش نامه خودکارآمدی معلمان 83/0 به دست آمد. بر اساس این، پایایی ابزارها تایید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های کالموگروف-اسمیرنوف، آزمون همبستگی، رگرسیون گام به گام و آزمون تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج نشان داد بین شایستگی های حرفه ای معلمان و مولفه های آن (شناختی، عاطفی و مهارتی) با احساس خودکارآمدی معلمان دوره ابتدایی رابطه معناداری وجود دارد.کلید واژگان: معلم, شایستگی های حرفه ای, شایستگی شناختی, شایستگی عاطفی, شایستگی مهارتی, احساس خودکارآمدی}The quality of any educational system ultimately depends on the quality of the teachers in that community, and no country can increase its teacher's level. It is important to pay attention to the competencies that teachers need to have.The present study aimed to investigate the relationship between professional competence and self-efficacy of primary school teachers in Mahmudabad city.The aim of this study is applied and the method of data collection is descriptive survey.The population consisted of 316 person (210 women and 106 men) who were primary school teachers in Mahmudabad city and based on the sample table-Morgan, 173 person (103 women and 70 men) were selected and sampling was done randomly. Measuring tool was a standard questionnaire for professional qualifications of teachers and teacher's self-efficacy questionnaire of Tschann and colleagues. Its validity was confirmed by supervisor and counselor. For the questionnaire professional qualifications of teachers mullaInejad (1391), 97/. Alpha reprted and for self-efficacy questionnaire Tschann and colleagues hosseinchari and colleagues (1389), 83 /. Alpha reported. To analyze the data the Kolmogorov-Smirnov, independent t-test, correlation analysis, stepwise regression and ANOVA test was used.The results showed that there is a significant relationship between the professional competence of teachers and elementary school teacher's self-efficacy.The results also showed that there is a significant positive relationship between teacher's professional competence, cognitive competence,emotional competence and skill competencies.Keywords: Teacher, Professional competency, Cognitive competence, Emotional competence, Competency, Self efficacy}
-
مقدمهبهزیستی ادراک شده (فاعلی) با دربرداشتن مولفه های هیجانی و شناختی، یکی از مهم ترین عوامل م رتبط با سلامت روانی و جسمی قلمداد می شود. این پژوهش درصدد بررسی مقایسه ای مضمون کفایت هیجانی در دو گروه دختران نوجوان ایرانی با ادراک بیشتر و کمتر بهزیستی بود.روشبا استفاده از نمونه گیری موارد شدید و در نظر داشتن حداکثر تنوع شرایط، داده ها از طریق سه روش مصاحبه های عمیق (10 نفر)، تکمیل جملات ناتمام (37 نفر) و نوشتار روایتی (32 نفر) گرداوری شد و بر اساس تحلیل مضمونی براون و کلارک، تحلیل محتوا انجام شد.یافته هایافته ها پنج مضمون کلی را نشان داد که یکی از آن ها مضمون کفایت هیجانی بود. کفایت هیجانی متشکل از هفت طبقه شناخت هیجانی، مدیریت هیجان های خود، مدیریت هیجانی در روابط متقابل، توجه به هیجان های دیگران و همدلی، ابراز هیجان ها، میزان امید در باور و عملکرد و تعادل در شور و هیجان برای مضمون کفایت هیجانی بود.نتیجه گیریاین طبقه ها با توجه به مبانی فرهنگی و نظری مورد بحث قرار گرفته است.
کلید واژگان: بهزیستی فاعلی, کفایت هیجانی, دختران نوجوان, تحلیل مضمونی}IntroductionSubjective Well-Being (SWB), which includes emotional and cognitive elements, is one of the most important factors related to psychological and physical health. This study aimed at comparing emotional competence in two groups of Iranian adolescent girls with high and low SWB.MethodIntensity sampling with regard to maximum variation was utilized to select the participants. The data were gathered using in depth interviews (10 girls), incomplete sentences (37 girls), and narrative writing (32 girls).ResultsThe results demonstrated seven sub-themes of emotional competence theme including: Recognition of emotions, Self-management of emotions, Management of emotions in relationships, Caring for others’ emotions and Empathy, Expressing emotions, level of hope in thought, and Balance of passion.ConclusionThese sub-themes were discussed based on cultural and theoretical frameworks.Keywords: Subjective Well, Being, Emotional Competence, Adolescent Girls, Thematic Analysis}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.