جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « استخوان » در نشریات گروه « زیست شناسی »
تکرار جستجوی کلیدواژه «استخوان» در نشریات گروه «علوم پایه»-
وقوع حوادث مختلف از جمله تصادفات، آسیب و جراحات وارده طی فعالیت های ورزشی و نیز بروز برخی از بیماریها میتوانند منجر به تحلیل و از بین رفتن بافت استیوکندرال شده و مشکلات عدیده ای در سلامت و کیفیت زندگی بیمار ایجاد کنند، بنابراین کنترل و ترمیم این ضایعات یکی از چالشهای مهم در حوزه پزشکی بازساختی به شمار میرود. از آنجاییکه نقص های استیوکندرال هم آسیب به غضروف مفصلی و هم استخوان تحت غضروفی زیرین آن را شامل میشود، برای ترمیم نیز باید نیاز بخشهای استخوانی، غضروفی و بخش حدفاصل میان استخوان و غضروف در نظر گرفته شود. درمانهای بالینی فعلی بیشتر تسکینی بوده و جنبه درمانی کمتری دارند. از این رو، به دلیل محدودیت های روش های درمانی موجود طی دهه گذشته استفاده از مهندسی بافت به عنوان یک روش درمانی کارآمد و کم خطر برای درمان بسیاری از بیماریها خصوصا ضایعات استخوانی-غضروفی مطرح شده است. در این روش میتوان با پیوند بافتهای کامپوزیت استیوکندرال که از طریق ترکیب سلولهای خود بیمار با بیومتریالهای متخلخل سه بعدی با شکل و اندازه از پیش تعیین شده بدست آمده اند، برخی از محدودیت های روش های پیشین را برطرف نمود. تا کنون استراتژی های متنوعی برای ساخت داربست به منظور ترمیم نقص های استیوکندرال به کار گرفته شده است که از جمله آنها میتوان به داربست های تک فاز، چند لایه و مدرج شده اشاره کرد. در این مطالعه برخی استراتژیهای رایج در مهندسی بافت و همچنین چالش های پیش رو به طور خلاصه مورد بررسی قرار گرفته است.
کلید واژگان: بافت استئوکندرال, داربست, مهندسی بافت, استخوان, غضروف}Occurrence of various types of incidents such as road accidents, damage and injuries during sports activities as well as some diseases can lead to the destruction and resorption of osteochondral tissue and cause many problems in health and quality of life of the patient, therefore control and repairing these defects is one of the major challenges in the field of regenerative medicine. Since osteochondral defects involve damage to both articular cartilage and underlying subchondral bone, the demands of bone, cartilage, and bone cartilage interface should be taken into account for repair. Current clinical therapies are more palliative and less therapeutic. Hence, due to the limitations of existing treatment methods over the past decade, the use of tissue engineering as an effective and low-risk treatment method for the treatment of many diseases, especially bone-cartilage lesions has been introduced. In this approach, some of the limitations of previous methods could be overcome by transplanting osteochondral composite tissues, which have been obtained by combining patient's own cells with three-dimensional porous biomaterials of predetermined shape and size. So far, various strategies for scaffold fabrication have been used to repair osteochondral defects, including single-phase, multilayer, and graded structures. In this study, some common strategies in tissue engineering as well as the challenges ahead are briefly discussed.
Keywords: Osteochondral tissue, Scaffold, Tissue engineering, Bone, Cartilage} -
مهندسی بافت استخوان رویکردی امیدوارانه جهت توسعه درمان های مناسب جدید برای رفع آسیب های بافت استخوانی است. یکی از اهداف مهم در این رشته، ساخت داربست هایی با تقلید از ماتریکس خارج سلولی است. هدف از این مطالعه تولید داربست پلی لاکتیک اسید/لاپونیت (PLA/LAP) و بررسی رفتار سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسانی (hBMSCs) بر روی آن بود. ابتدا داربست PLA به روش الکتروریسی ساخته شد و سپس LAP با غلظت 8/0 درصد وزنی (LAP0.8%) بر روی آن پوشش داده شد. مورفولوژی داربست توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس (EDX)، ساختار شیمیایی آن توسط طیف سنجی ATR-FTIR و میزان آبدوستی داربست با آزمون زاویه تماس آب بررسی شد. نهایتا زیست سازگاری داربست و بقای سلولی توسط تست MTT، بر روی سلول های hBMSC انجام شد. نتایج حاصل از مورفولوژی داربست نشان دهنده پوشش دهی موفق LAP0.8% بر روی داربست PLA بود. همچنین، سطح آبدوستی داربست PLA پس از پوشش دهی با LAP بهبود یافت. زیست سازگاری داربست تا 24 ساعت بعد از کشت سلولی و بقای سلول های hBMSC تا 72 ساعت پس از کشت (001/0 ≥ p) تایید شد. از نتایج بدست آمده در این تحقیق به نظر می رسد که داربست PLA/LAP0.8% بدلیل حفظ زیست سازگاری و بقای سلولی که بواسطه حضور یون های موجود در نانوذره LAP است، می تواند کاندیدای مناسبی برای برنامه های مهندسی بافت استخوان باشد.
کلید واژگان: پلی لاکتیک اسید, لاپونیت, الکتروریسی, مهندسی بافت, استخوان}Bone tissue engineering is a promising approach to develop new appropriate treatments for bone tissue damage. One of the important goals in this field is to fabricate the scaffolds by mimicking the extracellular matrix. The aim of this study was to study the fabrication of polylactic acid/Laponite (PLA/LAP) scaffold and to investigate the behavior of human bone marrow mesenchymal stem cells (hBMSCs) on it. First, PLA scaffold was fabricated by electrospinning technique, and then LAP (0.8 wt%) was coated on it. The morphology of the scaffold was examined by scanning electron microscopy (SEM) and Energy-dispersive X-ray (EDX) spectroscopy. The chemical structure of the scaffold was evaluated by ATR-FTIR spectroscopy and its hydrophilicity was tested by measuring the water contact angle. Finally, the biocompatibility of the scaffold and cell viability tested with MTT assay was performed on hBMSCs. The results of scaffold morphology showed a successful coat of LAP 0.8% on the surface of PLA scaffold. Furthermore, the hydrophilicity of PLA scaffold improved after coating with LAP 0.8%. The Biocompatibility of scaffold up to 24 hours and hMSCs viability up to 72 hours after cell culture were confirmed (p≤0.001). Based on the results of this study, it seems that PLA/LAP of 0.8% scaffold can be a promising candidate for bone tissue engineering applications by maintaining biocompatibility and cell viability due to the presence of ions in LAP nanoparticles.
Keywords: Polylactic Acid, Laponite, Electrospinning, Bone tissue engineering} -
مقایسه ساختارهای ریختی، یک عنصر کلیدی در زیست شناسی تکاملی است که هم در آرایه شناسی و هم در درک تنوع موجودات کاربرد دارد. این مطالعه با هدف مقایسه ساختارهای استخوانی Chondrostoma orientale و C. nasus به اجرا درآمد. برای این منظور سه نمونه از C. orientale از رودخانه کر ایران و پنج نمونه از C. nasus از حوضه رودخانه های دانوب، دنیپر و رون و دریاچه اوهرد بررسی شدند. نتایج نشان داد که دو زایده قدامی استخوان فراپرویزنی در C. orientale نسبت به C. nasus فاصله بیشتری ازهم دارند. نمای قدامی استخوان فراپرویزنی در C. orientale مقعر ولی در C. nasus تقریبا صاف است. زایده حلقی- خلفی در استخوان قاعده ای پس سری در C. orientale پهن و مثلثی شکل و در C. nasus باریک و مستطیلی شکل است. زایده بالارونده میانی- جانبی استخوان فکی در C. orientale متمایل به جلو، درحالی که در C. nasus کمی به سمت عقب متمایل شده است. زایده پایین رونده استخوان فکی در C. orientale بلند و در C. nasus کوتاه است. استخوان پیش فکی در C. orientale دارای زایده بالارونده منقاری است، در حالی که در C. nasusوجود ندارد. بخش قدامی استخوان دندانی در C. orientale باریک و کشیده و زایده منحنی به صورت عمود بر وسط استخوان دندانی قرار گرفته، درحالی که در C. nasus بخش قدامی استخوان دندانی کوتاه و پهن و زایده منحنی به سمت جلو متمایل شده است.
کلید واژگان: استخوان, اسکلت, رودخانه کر, کپور, نازک}Nova Biologica Reperta, Volume:7 Issue: 3, 2020, PP 278 -284Comparison of morphological structures is a key element in evolutionary biology and taxonomy, as well as in the studies concerning variation and biodiversity either at interspecific or intraspecific levels. This study aimed to compare the bony structures of Chondrostoma orientale and C. nasus. For this purpose, three specimens of C. orientale from the Kor River (passing through Iran), and five specimens of C. nasus from the Danube (passing through Germany, Austria, Slovakia, Hungary, Croatia, Serbia, Romania, Bulgaria, Moldova and Ukraine), Dnieper (passing through Russia, Belarus and Ukraine) and Rhône river basins (passing through Switzerland and France), as well as Lake Ohrid (Located between Macedonia and Albania) were analysed. The results showed that the two anterior lateral processes of supraethmoid bone were more distant in C. orientale than those in C. nasus. The anterior profile of the supraetmoid bone was concave in C. orientale, while it was almost flat in C. nasus. The posterior pharyngeal process in the basioccipital was wide and triangular in C. orientale and narrow and rectangular in C. nasus. The maxillary mid-lateral ascending process was slightly inclined forward in C. orientale, while it was slightly inclined backward in C. nasus. The maxillary distal process was long in C. orientale and it was short in C. nasus. The premaxillary had a rostral ascending process in C. orientale, while it was missing in C. nasus. The anterior portion of the dentary was narrow and elongated in C. orientale and the coronoid process was perpendicular and located in the middle of the dentary; in contrast, the anterior portion of the dentary was short and wide in C. nasus and the coronoid process was inclined forward.
Keywords: bone, Cyprinid, Kor River, Nase, skeleton} -
The development of cartilaginous and osteological structures of the dorsal, anal and caudal fins, and axial skeleton in Nile tilapia (Oreochromis niloticus) was studied under three temperature treatments (22, 28 and 34ºC). Fish samples were collected periodically during the developmental stage from hatching up to 39 days post hatching. Bone and cartilage development were evaluated. The results showed that the pattern and sequence of development and appearance of these elements in the three treatments are similar, and the difference is in timing of appearance and ossification of skeletal elements. Samples from 34ºC started and ended bone formation earlier, but these process in 22ºC treatment was very late. The temperature on the onset and end of chondrogenesis and ossification had a profound effect; these effects on 22ºC treatment were severe than other treatments. The sequences of the chondrogenesis and ossification process was well conserved at all temperature treatments.Keywords: Development, Skeleton, Bone, Cartilage, Ontogeny}
-
در این مطالعه روند اسکلت زایی و کلسیم گیری جمجمه در تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) با روش Clearing & staining مورد بررسی قرار گرفت. رشد غضروف پس از تفریخ در ناحیه سر و نوتوکورد و کلسیم گیری در استخوان های dentary و dermopalatine روی آرواره ها همزمان با شروع تغذیه مختلط آغاز شد. انتوژنی اسکلت سر در تاس ماهی ایرانی به سه مرحله طبقه بندی شد. مرحله اول از زمان تفریخ تا شروع اولین تغذیه خارجی (12 روز پس از تفریخ: 16 میلی متر) بود که هیچ ساختار کلسیمی شده ای مشاهده نشد و اجزایی از جمجمه که اهمیت حیاتی در تغذیه و تنفس دارند بصورت غضروفی ظاهر گردید. اولین فرآیندهای استخوان سازی در مرحله دوم از شروع تغذیه خارجی تا 23 روز پس از تفریخ (25/20-16میلی متر) مشاهده شد و کلسیم گیری ضعیفی روی اسخوان های پوستی سر مانند subopercle و supracleithrum مشاهده شد. سایر استخوان ها از جمله استخوان های مربوط به سقف جمجمه در مرحله سوم از جذب کامل کیسه زرده تا روز 50 (بین 25/27 و 3/83 میلی متر) پدیدار شد و دندان ها در استخوان های dentary وdermopalatine ناپدید شدند. در مجموع نتایج این مطالعه می تواند در جهت بهبود برنامه های بازسازی دخایر این گونه با ارزش کمک کند.کلید واژگان: استخوان, انتوزنی, غضروف, کلسیم گیری, ماهیان خاویاری}In the present study, the process of the skull development and calcification in Persian sturgeon (Acipenser persicus) was studied. Development of cartilage started after hatching around the head and notochord (10.6 mm, total length, TL) and the first calcification process occurred in dermopalatine and dentary bone jaw coincident with mixing feeding. The appearance of dermal skeletal on the body divided into three stages: (a) the yolk-sac (comprised of hatching to the late larval stage (12 DPH, 16 mm TL) in which no calcified structures became visible and the cartilaginous elements of skull with feeding and breathing roles have appeared. (b) the larval stage (between 16 and 20.25 mm, 23 DPH) in which, the first calcification process related to feeding and breathing occurred and weak mineralized dermal bones such as subopercle and supracleithrum developed; and (c) the metamorphosis stage between 27.25 and 83.3 mm TL) during which the formation of mineralized dermal bones occurred between 32 and 50 days post-hatching, and teeth were disappeared on dentary and dermopalatine bones. The results of this study could be useful for decreasing the larval mortality and improving the stock conservation programme of Persian sturgeon.Keywords: Sturgeon fish, Cartilage, Osteogenesis, Calcification, Ontogeny}
-
هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر عصاره میوه زرشک در روزهای حساس بارداری بر رشد و نمو جنین و شاخص های هیستومورفومتریک بافت استخوان جنین موش است. تعداد 20 سر موش باردار سوری به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروه شاهد هیچ تزریقی نداشتند. گروه شم آب مقطر و گروه های تجربی عصاره زرشک را در مقادیر 4 میلی گرم بر کیلوگرم (تجربی 4) و 40 میلی گرم بر کیلوگرم (تجربی 40) در روزهای 7، 8 و 9 بارداری به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. موش های باردار در پایان روز 19 بارداری کشته شده و جنین ها خارج و از نظر وجود ناهنجاری های ظاهری مورد بررسی قرار گرفتند. طول سری-دمی جنین ها و قطر جفت آنها نیز اندازه گیری شد. پس از فیکس کردن و پردازش جنین ها، مقاطع 5 میکرونی از ساق پای آنها تهیه و تحت رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین قرار گرفته و بررسی شاخص های هیستومورفومتری بافت استخوان تیبیای جنین ها انجام شد.کلید واژگان: جنین, استخوان, موش, عصاره زرشک}In recent decades, several researches have been done on plants in order to evaluate the expression of genes influenced by blue and red light. The aim of present study is analyzing the effects of blue and red light on the expression of CRY1 and HY5 genes in rape seedlings. These seedlings were placed in steady environmental conditions and then in blue light treatment (2, 4 or 8 hr) and in red light treatment (2, 4 or 8 hr) for 5 days, and the variation of hypocotyl length in various treatments was scrutinized and the expression level of CRY1 gene was analyzed by Semi-quantitative Reverse Transcription-Polymerase Chain Reaction (RT-PCR) technique. Also, the amount of HY5 gene expression along with CRY1 gene expression was examined by Quantitative Real-time-Polymerase Chain Reaction (qRT-PCR) technique. Results of studying the effects of blue light treatment on control and treated plants showed that the blue light is capable to adjust expressing CRY1 gene and thus to control photomorphogenesis in rape (Brassica napus L.) plants, so that in an 8-hour treatment with blue light, we observed the highest level of CRY1 expression. Of course, the expression level of HY5 gene reached to its highest point, which resulted in maximum inhibition of hypocotyl elongation in this special group.Keywords: Brassica napus L, blue, red light, CRY1 genes, HY5 genes}
-
پژوهش کنونی به منظور استخراج پروتئین کلاژن از پوست، باله و استخوان ماهی تون دم دراز با نام فارسی هوور (Thunnus tonggol) صورت گرفت. در فرآوری ماهی، مقادیر زیادی از ضایعات شامل آب و مواد جامد تولید می شوند و استخوان و پوست و باله ی ماهی حاصل از ضایعات فرآوری آبزیان را می توان به عنوان جایگزین منابع ژلاتینی و کلاژنی مذکور در نظر گرفت. نمونه های مورد استفاده در پژوهش حاضر از ضایعات کارخانه کنسرو ماهی بندرعباس تامین گردید. طی آزمایش به منظور استخراج کلاژن از هر ناحیه پوست، استخوان و باله ها با سه تکرار از آنها در آزمایشگاه مورد آزمایش و تجزیه شیمیایی قرار گرفت. همچنین میزان رطوبت، خاکستر، چربی، پروتئین و اسیدهای آمینه در این قسمت ها نیز سنجیده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که از نظر میزان رطوبت پوست ماهی هوور بیشترین درصد را به خود اختصاص داده در حالی که اختلاف معنی داری با میزان رطوبت باله و استخوان نداشت (05/0P>). علاوه بر این، خاکستر و چربی استخوان بیشترین میزان خاکستر را داشته و اختلاف معنی داری با پوست و باله نشان داد (05/0P<). پروتئین در پوست بیشترین میزان را داشت (05/0P<). در هر سه نمونه پوست، باله و استخوان ماهی هوور اسید آمینه گلیسین به عنوان اسید آمینه غالب بود و اسید آمینه هیدروکسی پرولین (شاخص اصلی کلاژن) در پوست نسبت به باله و استخوان مقادیر بالاتری را نشان داد (05/0>P). با توجه به نتایج حاصله می توان گقت: پوست ماهی هوور دارای مقادیر بیشتری از کلاژن در مقایسه با دو بخش دیگر است (05/0>P). همچنین الگوی الکتروفورز نشان داد که هیچ گونه اختلافی در الگوی کلاژن در پوست، باله و استخوان ماهی هوور وجود ندارد (05/0کلید واژگان: کلاژن, پوست, باله, استخوان, ماهی هوور Thunnus tonggol}This study investigated isolation of collagen from fish waste materials- skin, bones and fins of Thunnus tonggol. Samples were collected from Bandar Abbas factory. Sampling was done from skin, bones and fins of T. tonggol at three treatments with three replications. Moreover, humidity, protein, fat and ash were surveyed. Results showed that humidity and protein amount were high in skin and there were significant differences between skin with bones and fins at protein (p< 0.05), while there were no significant differences between skin with bones and fins at humidity (p> 0.05). The present study showed that amino acid of Glysin was dominant at skin, bones and fins of T. tonggol. Results showed that the rate of amino acid of hydroxiproline (collagen indicator) in skin was more than in bones and fins (p< 0.05). This means that there are more collagen in T. tonggol skin than in bones and fins (p< 0.05). Results of the SDS-polyacrylamide gel electrophoresis (SDS- PAGE) showed that there were not significant differences between skin with bones and fins at a pattern of collagen (p> 0.05) and all of them had two chains of α1 and α2.Keywords: Collagen, Skin, Fins, Bone, Thunnus tonggol.}
-
مقدمه و هدفسلول های بنیادی مزانشیمی در بافت های متنوعی مثل مغز استخوان یافت می شوند. این سلول ها با دارا بودن ویژگی چندتوانی، قابلیت تمایز به انواع رده های مزودرمی را دارند. سلول های بنیادی مزانشیمی به عنوان کاندید مناسبی در سلول درمانی معرفی شده اند. در این تحقیق توانایی تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان انسان به سلول های رده استخوان مورد بررسی قرار گرفته است.روش کارپس از استخراج مغز استخوان از استخوان لگن افراد دهنده، مراحل جداسازی سلول ها صورت گرفت. سپس سلول-های جدا شده در محیط کشت مناسب کشت داده شدند. جهت تعیین هویت سلول ها از فلو سایتومتری استفاده شد. سلول های بنیادی مزانشیمی در محیط کشت تمایزی استخوان کشت داده شده و سپس رنگ آمیزی اختصاصی صورت گرفت.یافته هانتایج آنالیز فلو سایتومتری نشان داد که این سلول ها نسبت به مارکرهای 45 CDو80 CD منفی می باشند، در حالی که نسبت به مارکر90 CD مثبت هستند و سلول های بنیادی مزانشیمی پس از 21 روز به سلول های استخوانی تمایز یافتند.نتیجه گیرینتایج این تحقیق نشان داد که سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان انسان یکی از منابع مهم سلول های بنیادی می باشند که توانایی تمایز به رده استخوان را دارا می باشند.
کلید واژگان: سلول های بنیادی مزانشیمی, مغز استخوان انسان, استخوان, تمایز}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.