به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « استارت آپ » در نشریات گروه « صنایع »

تکرار جستجوی کلیدواژه «استارت آپ» در نشریات گروه «فنی و مهندسی»
  • محمد مومن نژاد لیمودهی، اسد حجازی*، حامد رحمانی

    ایجاد کسب و کار جدید اهمیت زیادی دارد؛ زیرا موجب ایجاد فرصت های شغلی جدید، تولید فناوری جدید و خلق ثروت و ارزش در جامعه می شود . برای این منظور در کشورها، استارت آپ ها عهده دار این امر هستند. استارت آپ ها لزوما یک شرکت نبوده و شخصیت حقوقی مستقلی ندارند بلکه یک مجموعه ی تسهیل گر و توانمندساز هستند. هدف پژوهش شناسایی پیشایندها و برآیندهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی است. روش پژوهش، کیفی با طرح اکتشافی، روش گرانددتئوری و هدف کاربردی- توسعه ای است. در ابتدا با نمونه گیری نظری هدفمند، 15 صاحب نظر دانشگاهی حوزه مدیریت کارآفرینی و صنایع غذایی کشور مشارکت داشتند. تحلیل کیفی، طی پنج دور مصاحبه تا رسیدن به اشباع و اجماع نظری جهت کدگذاری های باز، محوری و انتخابی مقوله های پیشایندها و برآیندهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی انجام شد. الگوی پارادایمی پژوهش در 4 محور؛ 23 مقوله، 102 مفهوم، 145 گویه و 4 سازه: پیشایندها (شرایط علی، بسترساز و میانجی) و برآیندها (پیامدها)، جای گرفتند. پیشایندها در 19 مقوله و برآیندها: در 4 مقوله، شناسایی شد. مدیران و سیاست گذاران صنایع غذایی کشور می توانند با مدیریت مطلوب منتورینگ در ایجاد و توسعه پیشران های استارت آپ های صنایع غذایی، گام موثری در جهت افزایش برآیندهای اجتماعی- فرهنگی، حرفه ای، اقتصادی و بازاریابی، بهبود کارایی و اثربخشی و توسعه نقش منتورها در هدایت کارآفرینان صنایع غذایی بردارند.

    کلید واژگان: استارت آپ, برآیندها, پیشایندها, توسعه منتورینگ, صنایع غذایی}
    Mohammad Momen Nezhad Limodehi, Asad Hejazi *, Hamed Rahmani

    Creating a new business is very important; Because it creates new job opportunities, produces new technology and creates wealth and value in the society. For this purpose in countries, startups are responsible for this. Startups are not necessarily a company and do not have an independent legal personality, but are a group of facilitators and enablers.The purpose of the research is to identify the antecedents and outcomes of mentoring development in food industry startups. The research method is qualitative with exploratory design, grand theory method and practical-developmental purpose. At first, 15 academic experts in the field of entrepreneurship management and food industries of the country participated with targeted theoretical sampling. Qualitative analysis was conducted during five rounds of interviews until saturation and theoretical consensus were reached for open, central and selective coding of the categories of antecedents and outcomes of mentoring development in food industry startups. The paradigmatic model of research in 4 axes; 23 categories, 102 concepts, 145 items & 4 structures: antecedents (causal, contextual & intervening) conditions and outcomes (consequences) were placed. Antecedents were identified in 19 categories and outcomes: in 4 categories. Managers and policy makers of the country's food industry can take an effective step towards increasing socio-cultural, professional, economic and marketing results, improve efficiency and effectiveness, and develop the role of mentors in guiding food industry entrepreneurs with the favorable management of mentoring in the creation and development of food industry start-up drivers.

    Keywords: Antecedents, Food Industry, Mentoring Development, Outcomes, Start-Up}
  • فاضل بذرافشان، جمشید عدالتیان شهریاری، نصرت الله شادنوش

    امروزه سیستم های تجارت الکترونیک B2C مهمترین سیستم های تجارت در ارایه خدمات و کالا به مشتریان هستند. استارت آپ ها در این سیستم ها نیازمند به روش هایی هستند تا بتوانند بازار خود را برای پاسخگویی مناسب به مشتریان گسترش دهند. یکی از نوآوری های اخیر جهت توسعه خدمات و کالاها در استارت آپ ها استفاده از اقتصاد مشارکتی است. اقتصاد مشارکتی در استارت آپ های B2C باعث استفاده بهتر از امکانات و منابع می شود و به آنها جهت کاهش هزینه های مبادله و ارتقاء بهره وری کمک می نماید. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارایه الگوی تجارت الکترونیک B2C با تاکید بر اقتصاد مشارکتی در استارت آپ ها بود که به ‌صورت ترکیبی انجام شد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، بنیادین و بر اساس روش، توصیفی- همبستگی می‌باشد. در گام اول عوامل موثر بر اساس تحلیل محتوا و مصاحبه با 15 نفر از خبرگان دانشگاهی، شناسایی شدند. خروجی این مرحله 14 مولفه در قالب 3 بعد (تکنولوژی، اجتماعی و اقتصادی) بود. سپس در گام دوم ابعاد شناسایی شده با روش ساختاری تفسیری سطح‌بندی و با تحلیل میک‌مک خوشه‌بندی شدند که برای تحلیل از نرم‌افزار اکسل استفاده شد. نتایج ساختاری تفسیری نشان داد مولفه‌ها در 10 سطح قرار دارند، همچنین تحلیل میک‌مک نشان داد، مولفه های (اعتماد- همکاری-محصول- کیفیت ارتباط- فاکتور اقتصادی) در خوشه وابسته، مولفه های (قابلیت استفاده وب سایت- دسترسی- تعهد- اشتراک گذاری اطلاعات-کیفیت اطلاعات) در خوشه پیوندی و مولفه های (ارزش اجتماعی- امنیت- زیرساخت- سفارشی سازی) نیز در خوشه مستقل قرار گرفته‌اند.

    کلید واژگان: تجارت الکترونیک B2C, اقتصاد مشارکتی, استارت آپ, تحلیل محتوا, ساختاری تفسیری, میک مک}
    Fazel Bazrafshan, Jamshid Edalatian Shahriari, Nosratollah Shadnoush

    Today, business to customer e-commerce systems are the most important business systems in providing services and goods to customers. Startups in these systems need methods to be able to expand their market to respond appropriately to customers. One of the recent innovations to develop services and goods in startups is the use of sharing economy. sharing economy in B2C startups make better use of facilities and resources and helps them to reduce transaction costs and improve productivity. Therefore, the purpose of this study was to present a B2C e-commerce model with an emphasis on sharing economy in startups, which was done in combination. The present research is fundamental in terms of purpose and descriptive-correlation based on the method. In the first step, effective factors were identified based on content analysis and interviews with 15 academic experts. The output of this stage was 14 components in 3 dimensions (technology, social and economic). Then, in the second step, the identified dimensions were graded by interpretive structural method and clustered by Mikmak analysis, which was analyzed using Excel software. Interpretive structural results showed that the components are in 10 levels, also Micmac analysis showed that the components (trust- collaboration- product- communication quality- economic factor) in the dependent cluster, components (website usability- availability- obligation- sharing information- information quality) in the link cluster and components (social value- security- infrastructure-customization) are also in the independent cluster.

    Keywords: B2C E-commerce, Sharing Economy, Startup, Content Analysis, Interpretive Structure, Micmac}
  • مهدی نصراللهی، محمدرضا فتحی*، فریبا شش پری
    هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر انتخاب استراتژی همکاری بین استارت آپ ها و برند ها می باشد. مدیران و کارشناسان شرکت های دانش بنیان فعال در پارک علم و فن آوری قزوین و نیز برخی از برندهای فعال در شهرک های صنعتی قزوین، به عنوان جامعه آماری این تحقیق در نظر گرفته شده است. با توجه به جدول مورگان تعداد نمونه مورد نیاز 80 نفر بدست آمده است. ابزار گردآوری اطلاعات در تحقیق حاضر، پرسشنامه محقق ساخته می باشد و براساس شاخص های مطرح شده در مقاله کوهلر (2016) تدوین شده است. در این تحقیق به منظور آزمون فرضیات از روش های تی استودنت و فریدمن استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد میزان تطابق اهداف برند با اهداف استارت آپ، زمان تاسیس استارت آپ و تنوع ایده های نوآورانه بر انتخاب استراتژی همکاری تاثیر دارد. نیاز استارت آپ به کانال جدید برای توزیع محصولات، نیاز استارت آپ به ورود به بازارهای جدید و احساس نیاز مدیران استارت آپ به افزایش اعتبار شرکتشان بر انتخاب استراتژی حمایت تاثیر دارد. همچنین قدرت مالی برند، نیاز مالی برند، نیاز مالی استارت آپ، اهمیت دسترسی به منابع شرکت و اهمیت دسترسی به استعدادهای استارت آپ بر انتخاب استراتژی سرمایه گذاری تاثیر دارد. علاوه بر این ریسک پذیری مدیران، ارزش (قیمت) استارت آپ و شکاف (خلاء) نوآوری بر انتخاب استراتژی بلعیدن تاثیر دارد.
    کلید واژگان: استراتژی همکاری, استراتژی حمایت, استراتژی سرمایه گذاری, استراتژی بلعیدن, استارت آپ, پارک علم و فن آوری}
    Mahdi Nasrollahi, Mohammad Reza Fathi *, Fariba Shoshpari
    The aim of this research is to study the effective factors on the selection of collaboration strategy among startups and brands. The managers and experts of knowledge-based companies in Qazvin Science and Technology Park, and also, some of the active brands of Qazvin industrial towns are considered as the statistical population of this research. The number of required samples was 80 persons regarding Morgan Table. Researcher-made questionnaire, based on indices mentioned in Kohler article (2016), is compiled to gather the data, and T-Student & Freidman methods are applied to test the hypotheses. Findings show that the degree of conformity between the brand and startup goals, the time of startup establishment, and the variety of innovative ideas are effective on the selection of collaboration strategy. The startup’s need to new channel for products distribution and to enter new markets, and the startup managers’ desire to increase the credibility of their companies, influence the selection of support strategy. Also, the financial power and need of the brand, the financial need of startup, and the importance of the access to company resources and to the startup’s talents are effective on the selection of investment strategy. Besides, the risk bearing of the managers, startup value, and innovation gap affect the selection of absorption strategy.
    Keywords: Collaboration strategy, supporting strategy, investment strategy, absorption strategy, startup, science, technology park}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال