به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « قزوین » در نشریات گروه « عمران »

تکرار جستجوی کلیدواژه «قزوین» در نشریات گروه «فنی و مهندسی»
  • مبشر کاظمی، فرهاد حسینعلی*
    پیشینه و اهداف

    سامانه های اطلاعات مکانی، کاربردهای خود را در شاخه های مختلف علمی و اجرایی گسترش داده اند. دلیل مبرهن این گسترش، استوار بودن این سامانه ها بر اطلاعات مکانی است، چراکه این اطلاعات بخش گسترده ای از اطلاعات تولید شده و مبادله شده در دنیای امروز را به خود اختصاص می دهد. یکی از حوزه هایی که سامانه های اطلاعات مکانی کاربرد وسیعی در آن یافته است، حوزه ی حمل و نقل و ترافیک می باشد و پر واضح است که این حوزه، وابسته به اطلاعات مکانی است. در این تحقیق، حمل و نقل چند منظوره ی شهری با استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، مد نظر می باشد. مسافرت درون شهری، می تواند با استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، نظیر اتوبوس،  مترو، تاکسی و نظایر آن، یا با استفاده از وسایل شخصی مانند اتومبیل و موتور سیکلت، انجام گردید. مدیران شهری، همواره می کوشند که مردم را به استفاده از حمل و نقل عمومی ترغیب و تشویق نمایند، چون استفاده از وسایل شخصی پیامدهای ناخوشایند زیادی نظیر افزایش مصرف سوخت، سنگینی ترافیک و به تبع آن آلودگی هوا، آلودگی صوتی، اتلاف وقت و غیره را، به همراه دارد. وسایل حمل و نقل عمومی در خطوط مشخصی حرکت می کنند و به همین دلیل بسیاری از سفرهای شهری با استفاده از تنها یک وسیله ی حمل و نقل عمومی، به سرانجام نم ی رسد. از این رو، مسافر برای طی طریق از مبدا به مقصد، مجبور می شود که از چند خط حمل و نقل عمومی که ممکن است شامل وسایل غیر یکسانی باشند، استفاده نماید و حتی مسیری را نیز، به صورت پیاده بپیماید. در این جا، با یک مساله ی حمل و نقل چند حالته روبرو هستیم که در یک بستر مکانی با استفاده از ابزارهای مختلف و با در نظر گرفتن معیارهای مختلف، قابل بررسی است. این مساله، سابقه ی پژوهش های زیادی در دنیا دارد ولی در ایران و مشخصا در شهر قزوین که مورد مطالعه ی این پژوهش است، چنین سیستمی تاکنون به ثمر ننشسته است.

    روش ها

    در این پژوهش، از مدل عامل- مبنا برای شبیه سازی استفاده ی مسافران از وسایل حمل و نقل عمومی در داخل شهر، استفاده می شود. محیط کار، نقشه ی شبکه ی خیابان های شهر قزوین است که مسیرهای حمل و نقل عمومی روی آن، پیاده شده است. وسایل حمل و نقل عمومی در شهر قزوین، اتوبوس و تاکسی است که استفاده از آژانس نیز به آن، افزوده شده است. در این مدل، عامل ها در نقش مسافرانی هستند که از یک مبدا مشخص، قصد عزیمت به مقصدی مشخص را دارند و با گزینه های مختلفی برای سفر خود، مواجه می باشند. عامل، می تواند همه ی این گزینه ها را در محیط نقشه، تجربه نماید و زمان و هزینه ی استفاده از هر یک از آن ها را به دست آورد تا در نهایت، مشخص شود که کدام گزینه می تواند برای مسافر، مطلوب تر باشد.

    یافته ها

    نتایج، نشان داد که وسایل حمل و نقل عمومی شهر قزوین در مسیرهای مختلف می توانند مطلوبیت های متفاوتی داشته باشند و بهتر است هر مسیر، به صورت جداگانه سنجیده شود. با این حال، به صورت کلی می توان گفت در مسیرهای کوتاه، تاکسی گزینه ی مطلوبی است، در مسیرهای متوسط، اتوبوس می تواند از نظر هزینه، مقرون به صرفه باشد و در مسیرهای طولانی، استفاده از آژانس، توجیه پذیر خواهد بود. امروزه، استفاده از تاکسی های اینترنتی، گسترش بسیاری یافته است. این تاکسی ها را نیز، می توان به صورت آژانس در نظر گرفت. تنها تفاوت آن ها در این است که معمولا هزینه کمتری نسبت به آژانس های تلفنی دارند و از فراوانی بسیار بیشتری نیز، برخوردار هستند.

    نتیجه گیری

    به کارگیری مدل عامل مبنا به عنوان یک مدل شبیه ساز، قدرت زیادی در تحلیل مسایل حمل و نقل و ترافیک ایجاد می کند و این تحقیق، گواه این امر است. نتایج این تحقیق، یک دید کلی از میزان مطلوبیت گزینه های مختلف حمل و نقل عمومی در شهر قزوین ایجاد می کند، حال آن که هر مسافری، ممکن است دیدگاه اختصاصی خود را داشته باشد. برای مثال، ممکن است افرادی به دلیل اقتصادی یا امنیت، تنها از اتوبوس برای سفر درون شهری، استفاده نمایند. در هر صورت، مدل توسعه داده شده در این پژوهش، می تواند مطلوبیت هر سفر را از جنبه های مختلف حتی فراتر از زمان و هزینه، به شرط فراهم بودن اطلاعات آن، ارزیابی و در اختیار مسافر قرار دهد. از این رو، قدرت و قابلیت واقعی این مدل، زمانی به منصه ی ظهور خواهد رسید که در یک سامانه ی برخط با قابلیت استفاده در تلفن های همراه، در اختیار عموم قرار گیرد.

    کلید واژگان: سامانه اطلاعات مکانی, شبکه حمل و نقل عمومی, شبیه سازی, قزوین}
    M. Kazemi, F. Hosseinali *
    Background and Objectives

    Geospatial Information Systems has developed their applications in varioua area of science. The reason for this development is that Geospatial Information Systems are based on spatial data while nowadays spatila data is a major porion of information. One of the areas of wide use of Geospatila Information Systenms is Transportation and Traffic. It is obvious that Transportation and Traffic is dependent on Geospatial Information. In this paper the public multi-modal transportation in the city is studied. In cities, people may use private vehicles (such as automobile or motorbike) or public vehicles (such as bus, subway, etc). The city managers always aim to engage people to use public transportation system because extensive use of private vehicles can lead to various problems such as air pollution, noise, increasing fule consumption etc. Public transport only runs on a certain route and so many travels within the city needs use of more than one public vehicle. Thus, a traveler in a city may be obliged to use several and probably dissimailar public vehicles. He/she may also traverse a short path on his/her feet. In this situation we are facing a multi-modal transportation problem on a spation framework which can be solve by multiple methods considering various criteria. Such a problem has a good research background. However, in Iran, especially in Qavin city (the case of this study) such a system does not exist.

    Methods

    In this study the agen-based modeling is applied to simulate the travels of people in the city by public transportation system. The environment is the map of street network of Qazvin city which the routes of public transportation system have layed on it. The public transportation system in Qazvin city includes taxies and buses plus telephon taxi agencies. In this mode, the agents play the role of the travellers who travel from a specific point to another specific point in the city and have various options of using transportation system. The agent is able to use all of the options of travel and calculate the duration and the cost of each one to determine the mos desirable option.

    Findings

    The results revealed that public transportation system of Qazvin city have various desirability in its various routes. Thus, it is etter to estimate the desirailty of each route separately. However, generally speaking, we can argue that in the short travels, taxi is a good option, in mean travels the bus is affordable and for long travels using telephone taxies may be convinving. Nowadays, internet taxies are widely used. Internet taxies may be considered similar to telephone taxies. The difference between internet taxies and telephone taxis is that internet taxies are usually more abundant and also chepaer than telephone taxies.

    Conclusion

    Deployment of agent-based model as a simulator model creates a lot of power to analyze the problems of transportation system and traffic. This study proved this claim. The results of this study provide a general view of the cost and speed of public transportation system of Qazvin city while any traveller may have his/her specific idea. For instance, some people may choose the bus for their travel because of their own economical or security reasons. Nevertheless, the model developed in this study is able to evaluate the desirability of each travel based on not only cost and time but based on the other citeria if the data is available. Therefore, the power of the model is revealed when it is implemented on a public online or mobile application.

    Keywords: Geo-spatial Information System, Public transport network, Qazvin, Simulation}
  • جواد بخشیان، علیرضا وفایی نژاد*، علیرضا قراگوزلو

    وقوع جرم در جامعه، نه تنها باعث ایجاد ناامنی و آشفتگی زندگی مردم می شود و هزینه های مادی و معنوی گسترده ای بر دوش جامعه می گذارد، بلکه زمان، هزینه و انرژی بسیار زیادی را نیز از ماموران امنیتی کشور به خود معطوف می کند. بررسی مکانی وقوع جرم در گذشته و پیش بینی احتمال رخداد آن در آینده و یا به عبارت دیگر، تعیین کانون های مکانی جرم خیز می تواند به مدیریت بهتر پیشگیری از وقوع جرم و یا برخورد موثر با آن کمک کند. اما متاسفانه اندازه گیری یک کانون بحران یک مسیله پیچیده است. در این راستا، روش های آماری وجود دارند که برای شناسایی کانون های بحران می توانند مورد استفاده قرار گیرند، که از جمله آن ها تحلیل های خوشه ای است. در پژوهش حاضر سعی شده است جهت کارایی مناسب اینگونه تحلیل ها، با رویکردی ترکیبی از سامانه های اطلاعات مکانی و خوشه بندی K-means، توزیع مکانی جرم در شهر قزوین (به عنوان نمونه موردی) مورد بررسی قرار گیرد تا براین اساس، به تعیین دقیق تر مکان کانون های جرم کمک شود. نتایج نشان داد که این رویکرد ترکیبی، امکان مدلسازی کانون های مکانی وقوع جرم در شهر قزوین را دارا بوده، به نحوی که مشخص شد، توزیع جرم های اقتصادی و اجتماعی در حوالی کلانتری 11 و جرایم امنیتی در کلانتری 17 شهر مذکور، بیشتر است.

    کلید واژگان: وقوع جرم, کانونهای بحران, خوشه بندی, سامانه های اطلاعات مکانی, قزوین}
    J. Bakhshian, A. R. Vafaeiejad*, A. R. Gharagozlu

    The occurrence of crime in society causes insecurity and chaos in people's lives, imposes extensive material and spiritual costs on society, and diverts a lot of time, money, and energy from the country's security agents. Spatial investigation of a crime in the past and predicting the likelihood of its occurrence in the future, or in other words, determining the spatial centers of crime, can help manage crime prevention better or deal with it effectively. Unfortunately, measuring a crisis center is a complex issue. In this regard, many statistical methods can be used to identify crisis hotspots, including cluster analysis. In the present study, for the proper efficiency of such analyzes, with a combined approach of spatial information systems and K-means clustering, the spatial distribution of crime in Qazvin (as a case study) is investigated. Assist in locating crime centers more accurately. The results showed that this combined approach could model the local centers of crime in Qazvin.

    Keywords: Crime Occurrence, Crisis Centers, Clustering, Geospatial Information Systems, Qazvin}
  • مظفر خادمی شیراز*، مهدی روانشادنیا، افشین خشند، حمیدرضا عباسیان جهرمی

    امروزه با توسعه روز افزون شهری، پسماند ساختمانی یک معضل بزرگ برای زندگی شهری است. شهر قزوین نیز از این قایده مستثنی نبوده و یافتن مکان دفن مناسب یک ضرورت مهم است. هدف از این پژوهش شناسایی مناطق مستعد دفع پسماندهای ساختمانی در محدوده شهرستان قزوین با در نظرگرفتن شرایط و ضوابط سازمان هایی همچون شهرداری، مدیریت پسماند و سازمان حفاظت محیط زیست و با استفاده از سامانه ی اطلاعاتی جغرافیایی GIS می باشد. بدین منظور در این پژوهش از 16 لایه ی اطلاعاتی شامل لایه هایی مانند زمین شناسی، نوع خاک و نفوذ پذیری، کاربری اراضی، اقلیم، فاصله از رودخانه، فاصله از مناطق حفاظت شده، جهت شیب و غیره در محدوده شهرستان قزوین بکار گرفته شدند و بعد از تولید نقشه های اولیه، طبقه بندی و ارزش گذاری زیرمعیارهای هر لایه اطلاعاتی انجام گرفته است و مقادیر ارزش گذاری به مقادیر فازی بین صفر و یک تبدیل گردیدند. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی وزن مطلق هر لایه اطلاعاتی محاسبه شد و با تلفیق و هم پوشانی وزن دار لایه ها نقشه شایستگی مکانیابی محل دفن پسماندهای ساختمانی برای شهرستان قزوین تولید گردید. طبق نقشه شایستگی، مکان های موجود برای دفن پسماند در پنج پهنه مشخص و زمین هایی با مساحت بالا از میان زمین های پهنه پنجم (با ارزش 9) جهت بهترین مکان برای دفن پسماند ساختمانی در بازه 40 ساله پیشنهاد شدند. طبق نتایج تحقیق مشخص شد محدوده شمال غربی قزوین به دلیل جنس خوب خاک، کاربری اراضی مناسب، فاصله از رودخانه ها، گسل ها و دسترسی به جاده ارتباطی و اقلیم خشک می تواند مناسبترین مکان برای دفن پسماند ساختمانی باشد.

    کلید واژگان: سیستم اطلاعات مکانی (GIS), تحلیل فرآیند سلسله مراتبی فازی (FAHP), دفن پسماند, مکانیابی, قزوین}
    Mozaffar Khademi Shiraz *, Mehdi Ravanshadnia, Afshin Khoshand, Hamidreza Abbasianjahromi

    Today, with the increasing urban development, construction waste is a major problem for urban life. The city of Qazvin is no exception to this, and researching an optimum landfill site is an important necessity. The purpose of this research is to optimum site selection areas for landfill of Construction wastes using the geographic information system (GIS) in a boundary area of Qazvin county which taking into account the terms and conditions of organizations such as the Municipality, Waste Management and Environmental Protection Organization. In this study, 16 layers of information including geology, soil type and permeability, Landuse, climate, river distance, distance from protected areas, aspect, etc. in the boundary of Qazvin county were used. After producing the preliminary maps, the sub-criteria of each information layer are classified and evaluated and the values are converted to fuzzy values between zero and one. Then, Fuzzy Hierarchical Process (FAHP) method have been used to determine the absolute weight of each information layer and by integrating and overlapping weighted layers, to the landfill suitability map of construction landfill for Qazvin city is produced. According to the suitability map, sites for landfill were identified in five distinct zones and high-lying areas of the fifth zone (with value 9) were suggested as the best landfill site for a 40-year period. The results showed that northwest of Qazvin due to good soil type, suitable land use, distance from rivers, faults and access to communication road and dry climate could be the most suitable site for landfill.

    Keywords: Geographical Information System (GIS), Fuzzy Analytical Hierarchical Process (FAHP), Construction Waste Landfill, Site selection, Qazvin}
  • بهرام امین زاده گوهرریزی، فاطمه بهرامی هیدجی *

    تراکم ساختمانی به عنوان نسبت سطح زیربنای ساختمان (در تمام طبقات) به مساحت قطعه زمین مسکونی، موضوع مهمی در برنامهریزی شهری و مدیریت زمین است. امروزه به دلیل کمبود منابع و برای کاهش هزینه های توسعه شهری و ارایه خدمات مطلوب تر و در عین حال اقتصادیتر، توجه به متراکم شدن جمعیت و به تبع آن افزایش تراکم ساختمانی بیشتر شده است. اینکه چه معیارهایی در تعیین تراکم موثرند و میزان تاثیر آنها چه اندازه است، موضوع مهمی است که باید در تعیین تراکم به آنها توجه شود. از آنجایی که معیارهای کمی و کیفی متعددی در تعیین تراکم تاثیرگذارند، لذا ضروری است برای تلفیق و ترکیب معیارها از سیستمهای پشتیبان تصمیم گیری استفاده کنیم. هدف از این تحقیق، شناخت معیارهای موثر بر تراکم ساختمانی و در نهایت تعیین منطقه مناسب برای افزایش تراکم در شهر قزوین میباشد. در این مقاله برای وزندهی معیارها و  VIKORو TOPSIS ،AHPبرای بالا بردن ضریب اطمینان از سه روش اولویت بندی مناطق استفاده شد و اولویت بندی مناطق با هر سه روش به ترتیب مهدیه، امامزاده حسین، مینودر، آزادگان، بابایی و امامزاده علی به دست آمد.

    کلید واژگان: تراکم, ویکور, تاپسیس, ای اچ پی, قزوین}
    Fatemeh Bahrami Hidaji*, Bahram Aminzadeh Goharizi

    Building density, as a ratio of the building area (across all floors) to the area of the residential plot, is an important issue in urban planning and land management. Today, due to the scarcity of resources and to reduce urban development costs and provide more desirable and yet economical services, attention has been drawn to population densification and consequently, increased building density. What criteria are effective in determining density and how effective they are, is an important issue that should be considered in determining density. Since several quantitative and qualitative criteria influence density determination, it is necessary to use decision support systems to integrate and combine criteria. The purpose of this study is to identify factors affecting building density and finally, determine the suitable area for increasing density in Qazvin. In this paper, the AHP, TOPSIS, and VIKOR methods are used for criteria weighting and area prioritization to increase the reliability coefficients. Priority areas with all three methods are Mahdieh, Imamzadeh Hossein, Minoodar, Azadegan, Babaei and Imamzadeh Ali, respectively.

    Keywords: Density, VIKOR, TOPSIS, AHP, Qazvin}
  • محمد رزاقیا، حسین آقامحمدی *، سعید بهزادی، زهرا عزیزی
    یکی از مشکلات اساسی شهرهای ایران مسئله ی فرسودگی بافت های شهری است که در اثر افزایش جمعیت و توسعه شتابان شهرنشینی در سال های اخیر به وجود آمده است، این مسئله باعث جابه جایی شهروندان و به تبع آن کاربری های مهم شهری از نواحی سکونتی اولیه به نقاط جدید گردیده است. به تدریج هسته های اولیه ی سکونتی ازنظر کالبد و عملکرد دچار مشکلات و تغییرات اساسی شده، به سمت فرسودگی و افت کیفیت زندگی شهروندان پیش می روند، ازاین رو نوسازی، بازسازی و بهسازی این بافت ها یکی از دغدغه های مهم مدیران شهری است. این مقاله تلاش دارد تا با ارائه مدلی مکانمند، به بهبود وضعیت بافت های فرسوده شهری ایران نائل آید، ازاین رو شهر قزوین به عنوان یکی از شهرهای مهم و تاریخی ایران، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و از طریق مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مشاهدات میدانی تمامی مولفه های عملکردی و کالبدی موثر بر میزان فرسودگی بافت های شهری شناسایی و تعریف گردیده، سپس با در نظر گرفتن مدل های ANP و TOPSIS و اعتبارسنجی آن ها مناسب ترین روش در تعیین اهمیت معیارها نسبت به هم معرفی شده، همچنین از تلفیق مدل های تصمیم گیری چندمعیاره با سامانه اطلاعات مکانی و بهره گیری از منطق فازی به شناسایی و درجه بندی میزان فرسودگی محله های شهر قزوین پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده این موضوع است که عوامل اجتماعی و اقتصادی (عملکردی) ساکنین در محله های شهری، تاثیر به سزایی بر روی کالبد و روند فرسایش محلات دارد، به طوری که نقشه نهایی بافت های فرسوده حاصل از مدل به ما نشان می دهد که برخلاف نقشه بافت فرسوده مصوب در سال های 1387 و 1389 که تنها حدود 14 درصد از شهر قزوین (504 هکتار) را با استفاده از 3 شاخص ریزدانگی، نفوذناپذیری و ناپایداری، فرسوده معرفی می نماید، با درنظر گرفتن شاخص های 22 گانه عملکردی و کالبدی در این پژوهش، مساحت بافت های فرسوده شناسایی شده به 1564 هکتار در قالب 27 محله، یعنی 42. 8 درصد از مساحت 3647 هکتاری شهر قزوین رسیده است که این مسئله نامناسب بودن کیفیت زندگی، در حدود نیمی از شهر قزوین را نشان می دهد.
    کلید واژگان: بافت فرسوده, مولفه های فرسودگی, ANP-TOPSIS, منطق فازی, سامانه اطلاعات مکانی, قزوین}
    M. Razaghia, H. Aghamohammadi *, S. Behzadi, Z. Azizi
    One of the major problems in the Iranian cities is distressed urban areas, which has been caused by population growth and the rapid development of urbanization in recent years; this has led cities to displacement of citizens and consequently displacement of important urban utilities from primary residential areas to new ones. Gradually, the initial housing cores have been in major problems and changes in terms of performance and fabrics which leads to distress and decline in life quality of the citizens. Distressed urban textures is one of the most important issues of urban spaces, which is cause Disorganization, imbalance, lack of proportion and disproportion witch is classified into two categories, relative distressed (fabric or performance) and complete distressed (fabric and performance). The subject of restructuring urban decay is one of important subjects in developing urban frameworks. According to studies, 20 percent of urban areas located in urban decays, and 30 percent of the urban population are living in urban decay Therefore, renovation, rehabilitation and repair of these textures along with new ones is one of the important concerns of urban managers. This research tries to improve gentrification in Iran by providing a spatial model, Therefore the Qazvin city has been studied as one of the most important and historic cities in Iran. The research method in this research is descriptive-analytical and all of the functional and physical standards affecting urban distressing are identified and defined based on library studies, documentation and field observation. Then, by considering the ANP and Topsis models and validating them, the most appropriate method for determining the significance of the criteria is introduced as well as the combination of multi-criteria decision making models with Geographic Information System (GIS) and fuzzy logic has been used to identify and grade distressed neighborhoods in Qazvin.
    The results of the research indicate that the social and economic factors (functional) of residents in urban neighborhoods have a significant impact on the structure and erosion of the neighborhoods, so that the final distressed texture map of the model`s output shows us that In contrast to the distressed texture map in 1387 and 1389, by using three indicators of Microhardness, impenetrability and instability, about only 14 percent of Qazvin city is estimated distressed (504 hectares), by considering 22 functional and physical indicators In this study, the identified area of distressed texture was 1564 hectares in the form of 27 neighborhoods, in the other words 42.8 percent of ​​ Qazvin`s area (3647 hectares) which all these studies indicates low quality of life in about half of the city of Qazvin.
    Keywords: Distressed Texture, Components of Depletion Deteioration, ANP-Topsis, Fuzzy, GIS, Qazvin}
  • وحید زالی، علی اصغر آل شیخ، فرهاد حسینعلی *
    توسعه سناریوهای برنامه ریزی رشد شهری با توجه به پیامدهای آتی که برای کاربری اراضی و پیشرفت برنامه های مکانی و سیاست ها دارد، برای برنامه ریزان شهری و منطقه ای بسیار مهم می باشد؛ اما پدیده توسعه شهری به عنوان یک فرآیند پیوسته در حیطه مکان و زمان، تحت تاثیر رفتارهای تصمیم گیری انسانی است و در معرض ابهام و عدم قطعیت مکانی قرار دارد. بدین سبب در این پژوهش با پیاده سازی منطق فازی، چهارچوبی برای مدل سازی ماهیت مبهم پدیده توسعه شهری ارائه شده است. سپس جهت اینکه تعیین پارامترهای توابع عضویت فازی و وزن قوانین فازی مستقل ازنظر کارشناس باشد، از الگوریتم ژنتیک جهت تنظیم این مقادیر و بهبود عملکرد منطق فازی استفاده گردیده است.
    در این تحقیق با به به کارگیری سه معیار ارزش زمین، دسترسی و جذابیت که نماد سه رکن توسعه پایدار هستند، یک مدل اتوماسیون سلولی فازی برای شبیه سازی گسترش کاربری اراضی شهری منطقه قزوین توسعه داده شد. سپس با تنظیم پارامترهای مدل در دوره زمانی 1384-1389، حداکثر میزان انطباق با توسعه های حادث شده در سال 1389 به دست آمد. در حقیقت این مدل با دقتی برابر با 31/94% برمبنای شاخص کاپا و 28/55% برمبنای شاخص سازگاری تنظیم شد که در مقایسه با مدل عامل مبنای ارائه شده با معیارهایی مشابه در این منطقه، دارای نتایج به مراتب مطلوب تری می باشد. ازاین رو با به به کارگیری این مدل بهینه، توسعه شهری سال 1394 شبیه سازی شد که به مقدار شاخص کاپا 73/88% و مقدار شاخص سازگاری 05/39% در پیش بینی مناطق توسعه یافته دست یافت. این نتایج نشانگر کارایی بالای مدل مذکور در حوزه مدل سازی توسعه شهری و تغییرات کاربری اراضی می باشد و بر توانایی مدل اتوماسیون سلولی، منطق فازی و همچنین الگوریتم ژنتیک در شبیه سازی فرآیندهای جغرافیایی پیچیده صحه می گذارد.
    کلید واژگان: توسعه شهری, منطق فازی, واسنجی, الگوریتم ژنتیک, شاخص سازگاری, قزوین}
    V. Zali, A. A. Alesheikh, F. Hosseinali *
    Developing the scenarios for planning urban expansion is vitally important for urban planners especially because of its effects on land-use and improvement of land-use politics. However, urban expansion as a continuous and contiguous phenomenon is itself under the effect of human decisions and so uncertainty. Thus, in this research by using fuzzy logic, we tried to model the vagueness of urban expansion. Moreover, to determine the weights of fuzzy rules independent from the idea of experts, genetic algorithms was used to find the best values.
    In this research by taking three criteria, namely land-value, accessibility and attractiveness, which are three pillars of sustainable development, a fuzzy-cellular automata model was developed to simulate the physical urban development in Qazvin area, Iran. After that, by setting the model parameters between years 2005 and 2010, the best results for 2010 were achieved. This model attained to the accuracy of 94.31% based on Cappa Index and 55.28% based on Figure of merit which is certainly better than previous researches on this area of study. Therefor using the calibrated model, urban development of year 2015 was simulated. For that year Cappa Index calculated as 88.73% and Figure of merit calculated equal to 39.05%. These results show the high performance of this model in the area of urban land use development. Thus combining cellular automata, fuzzy logic and genetic algorithm seems to be successful in simulating geographic phenomena.
    Keywords: Urban Expansion, Fuzzy Logic, Calibration, Genetic Algorithm, Figure of Merit, Qazvin}
  • علیرضا ماهپور، سید احسان سید ابریشمی*، امیررضا ممدوحی، امیرحسین باغستانی
    در یک تقسیم بندی کلان، مدل سازی در برنامه ریزی حمل و نقل به دو دسته ی سفر-مبنا و فعالیت- مبنا تقسیم می شود در رویکرد فعالیت-مبنا، برای باز تولید زنجیره ی سفر هر فرد، محل انجام فعالیت های روزانه فرد مدل و در نهایت زنجیره سفر هر فرد استخراج می گردد. از همفزون سازی زنجیره سفر افراد در هر ناحیه برای ساعت مشخص، ماتریس مبدا- مقصد بدست می آید در مقاله جاری، با استفاده از مشخصات اقتصادی- اجتماعی همفزون نواحی و بررسی اثرگذاری مشخصات کاربری زمین، مدل خطی تور هر منطقه باز تولید و ارائه شده است. برای ساخت این مدل از اطلاعات مبدا- مقصد استفاده شده در فرآیند چهارمرحله ای استفاده شده است که نسبت به اطلاعات رویکرد فعالیت-مبنا هزینه گردآوری کمتری لازم دارد.مدل سازی تور شهروندان به دلیل ناهمسانی واریانس خطاها با استفاده از روش حداقل مربعات وزنی صورت پذیرفت که در نتیجه رگرسیون خطی چندگانه وزنی با متغیرهای مستقل جمعیت و تعداد شاغلین بر حسب وزن تعداد شاغلین بدست آمد. ناهمسانی واریانس کارایی مدل را تحت تاثیر قرار می دهد و دیگر ویژگی حداقل واریانس ضرایب تامین نمی شود در مقایسه با نتایج رگرسیون چندگانه معمولی با متغیر مستقل تعداد شاغلین و جمعیت مقدار F برابر با 689(27 درصد رشد) است. مقدار تست t متغیر مستقل جمعیت از 2/79 در حالت غیر وزنی به 2/72 کاهش پیدا کرده است که تغییر ناچیزی است ولی برای متغیر مستقل از 2/62 به 3/40 (حدود 30 درصد) افزایش پیدا کرده است. علامت ضریب ثابت منفی است ولی مدقار آن بسیار کوچک بوده ( در مقایسه با مقدرا بیشینه مشاهده 7202 تور (0/069 درصد) و میانگین 1386 تور (0/36 درصد) و مقدار R2 (0/927 ) و قابل قبول است.
    کلید واژگان: مدل فعالیت- مبنا, تور, رگرسیون چندگانه وزنی, قزوین}
    A. R. Mahpour, S. Seyedabrishami *, A. R. Mamdoohi, A. H. Baghestani
    In this paper by using the aggregate socioeconomic features of each zone and considering the land use prosperities, the aggregate zonal tours were modeled. For that, classic 4-step modeling database was utilized in which less data collection cost needs. Due heteroscedasticity , appling weighted least square (WLS) method led to multiple weighted regressions by two exogenous independent variables; population and number of employers in zone. Heteroscedasticity affect the efficiency of regression. In comparing of two model, the F test of WLS method growth 27 percent and the amount t students for population reduced from 2.79 to 2.27 that in negligible. On the other hand, the amount of t students for number of employers increases from 2.62 to 3.40 (30 percent). Constant coefficient is negative but in comparison with the maximum number of observed tours (7202 tours) is 0.069 percent and the average number of observed tours (1386 tours) is 0.36 percent that is negligible and the R2 goodness of fit index is 0.927 and acceptable.
    Keywords: Activity-based Model, Tour, Weighted Multiple Regressions, Qazvin}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال