جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مدل سازی مطلوبیت زیستگاه" در نشریات گروه "اکولوژی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «مدل سازی مطلوبیت زیستگاه» در نشریات گروه «کشاورزی»-
افعی های کوهستانی جنس مونتی ویپرا (Montivipera) به طور کلی، و گونه های تبار Raddei به طور خاص، نمونه های ویژه ای از بوم زادی جدید (Neo-endemism) در فلات ایران، آناتولی و قفقاز هستند. با توجه به چالش های پیش روی حفاظت از گونه های مذکور، تعیین زیستگاه های مطلوب آنها، به منظور اتخاذ رویکردهای حفاظتی مناسب، ضروری است. به این منظور آشیان بوم شناختی هر گونه بر اساس چهار الگوریتم مدل تعمیم یافته خطی، مدل تعمیم یافته ارتقایی، جنگل تصادفی و بیشینه بی نظمی مدلسازی و در قالب یک مدل اجماعی بررسی شد. همچنین، با استفاده از یک رویکرد تجزیه به مولفه های اصلی، جدایی آشیان بوم شناختی گونه ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل پراکنش گونه ها با (Area Under the Curve, AUC) و (True Skills Statistics, TSS) بالاتر از 0/9 عملکرد پیش بینی بالایی دارند. گونه های تبار Raddei الگوهای متفاوتی از اشغال آشیان بوم شناختی را نشان داده و بیشترین تمایز در گرادیان متغیرهای تغییرات فصلی درجه حرارت، بارش سالانه و تنوع ناهمواری ها دیده شد. دو گونه افعی لطیفی و افعی کوهرنگی، با وجود فاصله جغرافیایی زیاد، بیشترین میزان مشابهت و هم پوشی آشیان بوم شناختی را نشان دادند. با توجه به پراکنش و انعطاف پذیری تکاملی محدود افعی های کوهستانی در مناطق کوهستانی البرز و زاگرس، طرح ریزی اقدامات مدیریتی جهت کاهش عوامل تهدید کننده بقای طولانی مدت این گونه ها امری ضروری است.
کلید واژگان: مدل سازی مطلوبیت زیستگاه, نگهداشت آشیان بوم شناختی, انعطاف پذیری تکاملی, طرح ریزی حفاظتMountain vipers of the genus Montivipera, generally, and the species of the Raddei clade, specifically, are interesting examples of species neo-endemism in Iran, Anatolia, and the Caucasus. Given the critical conservation status of these species, it is necessary to identify their suitable habitats for prioritizing conservation measures. We modeled ecological niche of each species based on four species distribution models, including generalized linear models, generalized boosting models, random forest, and maximum entropy and combined them in an ensemble model. Also, using a new principal component analysis (PCA-env), the ecological niche divergence of the species was investigated. Results indicated that all models with AUC and TSS > 0.9 had excellent predictive performance. The species of the Raddei clade showed different patterns of ecological niche occupation and the greatest differentiation was seen in the gradient of temperature seasonality, annual precipitation, and topographical ruggedness. M. latifii and M. kuhrangica, despite the great geographical distance, revealed the highest degree of niche overlap and niche similarity. Due to the restricted distribution and limited evolutionary adaptability of mountain vipers in the mountainous regions of Alborz and Zagros, it is imperative to plan conservation measures to reduce the factors that threaten the long-term survival of these species.
Keywords: Habitat suitability modeling, Niche conservatism, Evolutionary flexibility, Conservation planning -
تخریب و نابودی زیستگاه از مهم ترین دلایل انقراض گونه ها است، از این رو مدیریت جمعیت های حیات وحش مستلزم مدیریت زیستگاه است. مدل سازی زیستگاه یکی از بهترین روش ها برای شناسایی زیستگاه های بالقوه مطلوب یک گونه است. روش های متعددی برای مدل سازی زیستگاه وجود دارد که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. در این مطالعه از 15 روش مدل سازی به همراه 9 عامل محیطی شامل Bio12، Bio1، فاصله از جاده، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از اراضی کشاورزی، درصد شیب، جهت جغرافیایی، فاصله از آبراهه ها و NDVI برای مدل سازی مطلوبیت زیستگاه سنجاب ایرانی در جنگل های استان لرستان استفاده شد. سپس میزان AUC هر مدل بررسی و مدل های با AUC بالاتر از 0/9 انتخاب شدند. درنهایت نقشه خروجی حاصل از هر یک از این مدل های انتخاب شده در میزان AUC آن ضرب و میانگین آنها به عنوان مدل ترکیبی درنظر گرفته شد. در این مطالعه فقط مدل های حداکثر آنتروپی، درخت رگرسیون ارتقاء یافته، مدل خطی تعمیم یافته، و جنگل تصادفی دارای AUC بالای 0/9 بودند و از این رو به منظور تهیه مدل ترکیبی درنظر گرفته شدند. براساس مدل ترکیبی 66 درصد از گستره جنگل های استان لرستان دارای مطلوبیت زیستگاهی برای سنجاب ایرانی است که در این بین 32/1 درصد دارای مطلوبیت کم، 18/4 درصد دارای مطلوبیت متوسط و 15/5 درصد دارای مطلوبیت زیاد هستند. در این مطالعه، عوامل فاصله از جاده، فاصله از اراضی کشاورزی و NDVI به ترتیب بیشترین تاثیرگذاری را بر مطلوبیت زیستگاه سنجاب ایرانی از خود نشان دادند. پژوهش پیش رو نشان داد که استفاده ترکیبی از مدل های با صحت بالا نتایج بهتری را نسبت به استفاده مجزا از آنها به بار می آورد.کلید واژگان: تخریب و نابودی زیستگاه, مدل سازی مطلوبیت زیستگاه, مدل حداکثر آنتروپی, نرم افزار RHabitat destruction is the most important factor determining species extinction; hence, the management of wildlife populations necessitates the management of habitats. Habitat suitability modeling is one of the best tools used for habitat management. There are several methods for habitat suitability modeling, with each of having some different advantages and disadvantages. In this study, we used 15 modeling methods along with 9 environmental factors including Bio1, Bio2, distance to roads, distance to residential areas, distance to agricultural lands, distance to streams, the percentage of slope, geographic aspect, and NDVI to model the Persian squirrel’s habitat suitability in the forests of Luristan Province. The AUC of each model was computed and the models with an AUC higher than 0.9 were selected. Finally, the output maps resulted from the selected models were multiplied by their AUC and the average of them was considered as a combined model. In this study, Maximum Entropy, Boosted Regression Tree, Generalized Linear Model, and Random Forest were the only models with an AUC higher than 0.9. Based on the combined model, 66% of the forest areas in Luristan Province could be suitable for the Persian squirrel, of which 32.1%, 18.4%, and 15.5% have low, moderate, and high suitability, respectively. Among the 9 environmental factors used in this study, distance to roads, distance to agricultural lands and NDVI showed the highest contribution in the habitat suitability of the Persian squirrel. This study indicated that the combination of high-accuracy models could yield more reliable results, as compared to their separate use.Keywords: Habitat destruction, Habitat suitability modelling, MaxEnt model, R software
-
به منظور مدل سازی مطلوبیت زیستگاه، فنون مدل سازی متعددی توسعه یافته اند؛ که در این میان سیستم استنتاج فازی با دارا بودن قابلیت درنظر گرفتن ابهام و عدم قطعیت موجود در متغیرهای ورودی به عنوان یک روش موثر در این زمینه مطرح است. از اینرو طی این پژوهش، مدل سازی مطلوبیت زیستگاه پلنگ ایرانی در منطقه حفاظت شده شیمبار با استفاده از سیستم استنتاج فازی صورت گرفت. به منظور مدل سازی، پس از تعیین متغیرهای محیطی موثر، تعریف و تعیین متغیرهای زبانی، مقادیر زبانی و محدوده هر یک از آنها صورت پذیرفت. سپس توابع عضویت فازی هر یک از متغیرهای ورودی و خروجی تعریف شده، پایگاه قوانین تشکیل شد. در آخرین گام نیز، غیرفازی سازی مجموعه فازی خروجی انجام شد. همچنین، در اعتبارسنجی مدل، AUC به کار رفت. جهت حساسیت سنجی مدل و شناسایی متغیرهای محیطی مهم نیز 11 سیستم استنتاج فازی ایجاد شد. براساس یافته ها، مدل پیش بینی شده به طور معناداری بهتر از حالت تصادفی است (96/0AUC=). همچنین، متغیر فاصله از طعمه به عنوان مهم ترین متغیر محیطی شناخته شد. با توجه عملکرد موفق سیستم استنتاج فازی در مدل سازی مطلوبیت زیستگاه گونه مورد مطالعه، بهره گیری از آن جهت بهبود و تکمیل اطلاعات مکانی پیرامون زیستگاه های حیات وحش کشور به ویژه در ارتباط با مناطق و گونه های کمتر مطالعه شده، پیشنهاد می شود.کلید واژگان: سیستم استنتاج فازی, مدل سازی مطلوبیت زیستگاه, پلنگ ایرانیSeveral modelling techniques have been developed for habitat suitability modelling. In the meantime, the Fuzzy Inference System (FIS) with ability to model uncertainty of input variables is an effective method to model wildlife species habitat suitability. So, Persian Leopard habitat suitability was predicted in Shimbar Protected Area using FIS. Therefore, the effective environmental variables were determined. We also defined and determined the linguistic variables, linguistic values, and range of them. Then, we designed the membership functions of the fuzzy sets of the input and output variables. Also, the definition of the fuzzy rules in the system was performed. Finally, the defuzzification of output was carried out. The accuracy of the predictive model was tested using AUC. Also, 11 FISs were developed to determine sensitivity of the models and important variables in modelling. The results showed that the predictive model was more efficient than the random model (AUC=0.960). In addition, the distance to capra was the most important predictor. According to the success of FIS in Persian Leopard habitat suitability modelling, we suggest this method to improve and complete the existing spatial information of wildlife habitats in Iran, especially about regions and species that have been less studied.Keywords: Fuzzy inference system, Habitat suitability modelling, Panthera pardus saxicolor
-
تعیین مطلوبیت زیستگاه های حیات وحش دارای اهمیت به سزایی در برنامه های حفاظت و مدیریت حیات وحش است. لذا در پژوهش حاضر، مدل سازی مطلوبیت زیستگاه خرس قهوه ای در منطقه حفاظت شده شیمبار با استفاده از الگوریتم آنتروپی بیشینه انجام شد. بدین منظور، پس از بررسی و رفع خودهمبستگی مکانی داده های حضور، داده ها به دو دسته داده های آموزش و آزمون تقسیم و به همراه 10 متغیر محیطی (VIF<10) انتخاب شده توسط MMS، وارد نرم افزار MaxEnt شد. اعتبارسنجی مدل با استفاده از AUC و تحلیل جک نایف صورت گرفت. نقشه حضور/عدم حضور نیز براساس دو آستانه LPT و 10% تهیه شد. هم چنین تحلیل جک نایف دیگری جهت حساسیت سنجی مدل و شناسایی متغیرهای محیطی مهم در مدل سازی انجام شد. براساس یافته ها، مدل پیش بینی شده به طور معناداری بهتر از حالت تصادفی می باشد (AUC = 0/965 ، P = 0/000). به علاوه، 75/20% منطقه به عنوان زیستگاه مطلوب بالقوه خرس شناسایی شد. طبق تحلیل جک نایف، بالاترین میزان موفقیت مدل در پیش بینی مناطق مطلوب بالقوه 46/88% محاسبه شد(P=0/000). هم چنین، متغیر تیپ بندی گیاهی به عنوان مهم ترین عامل موثر بر پراکنش گونه شناسایی شد. براساس یافته ها، موفقیت این روش در مدل سازی مطلوبیت زیستگاه گونه های حیات وحش همچون خرس قهوه ای تایید شده، بهره گیری از آن به عنوان ابزاری نیرومند جهت بهبود اطلاعات زیستگاه های حیات وحش در سطح کشور پیشنهاد می گردد.کلید واژگان: الگوریتم آنتروپی بیشینه, مدل سازی مطلوبیت زیستگاه, منطقه حفاظت شده شیمبار, خرس قهوه ایStatus determination of wildlife habitats is very important in conservation programs and management of wildlife. So, in this study Ursus arctos habitat suitability was modeled using maximum entropy algorithm (MaxEnt) in Shimbar protected area. In order to model the habitat suitability, after investigating and resolving the spatial autocorrelation of occurrence records, spatially independent localities were divided into the calibration and evaluation sets and then were combined with 10 environmental variables (VIFKeywords: Maximum entropy algorithm, Habitat suitability modelling, Shimbar protected area, Ursus arctos
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.