جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « وزن خشک » در نشریات گروه « باغبانی »
تکرار جستجوی کلیدواژه «وزن خشک» در نشریات گروه «کشاورزی»-
یکی از عوامل ایجاد تنش محیطی در گیاهان، حضور فلزات سنگین در محیط کشت آن هاست. منگنز به عنوان یکی از عناصر غذایی ضروری کم مصرف در گیاهان شناخته می شود. با این حال، انباشت اضافی منگنز در خاک و گیاهان می تواند آثار منفی بر فعالیت های گیاهی داشته باشد، که به کاهش جذب عناصر غذایی و در نتیجه، کاهش محصول منجر می شود. در این پژوهش، تاثیر سیلیسیم بر گیاه کتان روغنی (.Linum usitatisimum L) تحت تنش منگنز ارزیابی شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب یک طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. دو عامل اصلی شامل سطوح مختلف منگنز در چهار سطح (2، 250، 500 و 1000 میکرومولار) و سیلیسیم در پنج سطح (0، 0/5، 1، 1/5 و 2 میلی مولار) بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که در بالاترین سطح تنش منگنز، محتوای پرولین، قندهای محلول و غلظت منگنز در ریشه و شاخساره گیاه نسبت به شاهد به ترتیب افزایش 1/5، 4/4، 2/5 و 3/1 برابری یافت. در هر چهار سطح منگنز، بیش ترین مقدار ویژگی های مورد بررسی از تیمار کاربرد 2 میلی مولار سیلیسیم به دست آمد. استفاده از سیلیسیم منجر به افزایش محتوای پرولین و قندهای محلول برگ و افزایش توان فتوسنتزی گیاه شد. این آثار باعث افزایش وزن خشک ریشه و شاخساره گیاهان تحت تیمار با سطوح مختلف سیلیسیم نسبت به سطح بدون کاربرد سیلیسیم گردید. با توجه به نتایج به دست آمده، استفاده از سطح دو میلی مولار سیلیسیم به عنوان یک راهکار مدیریتی موثر در بهبود آثار مضر منگنز در گیاه کتان روغنی پیشنهاد می شود. این اقدام می تواند منجر به کاهش میزان منگنز در ریشه و شاخساره گیاهان گردد.
کلید واژگان: پرولین, تنش, ویژگی های فیزیولوژیک, فلزات سنگین, وزن خشک}Environmental stress in plants, particularly due to heavy metal presence, poses a significant challenge to their growth. Manganese, an essential micronutrient, can become detrimental when accumulated in soil and plants. To assess the impact of silicon on linseed (Linum usitatissimum L.) under manganese stress, a factorial experiment was conducted. Linseed plants were grown in hydroponic culture with four different manganese levels (2, 250, 500 and 1000 μM) along with five silicon treatment levels (0, 0.5, 1, 1.5 and 2 mM). Results revealed that increasing manganese stress levels led to a rise in proline, soluble sugars content, and manganese in the root and shoot, accompanied by a decrease in other studied traits. Notably, the application of 2 mM silicon consistently yielded the highest values across all manganese levels for the examined traits. Silicon application enhanced proline and soluble sugars content in leaves, consequently increasing plant photosynthetic capacity and leading to greater root and shoot dry weights under various silicon levels. The use of silicon significantly ameliorated the harmful effects of manganese in linseed under manganese stress conditions. Therefore, 2 mM silicon is recommended as a beneficial solution in areas contaminated with manganese, which can lead to the reduction of this heavy metal in the root and shoot of plants.
Keywords: Dry Weight, Heavy Metals, Physiological Traits, Proline, Stress} -
نارنج از پایه های متحمل به سرما، خشکی و مناسب کاشت در خاک های با زهکشی ضعیف است. از آنجا که شوری یکی از تنش های مخرب بر رشد مرکبات است پس ارائه راهکار مناسب به منظور کاهش اثرات مضر آن می تواند موثر باشد. لذا به منظور بررسی تاثیر آب شور و فسفیت پتاسیم بر گیاه نارنج، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار به صورت گلدانی انجام شد. گیاهان مورد استفاده، دانهال های شش ماهه نارنج (ارتفاع حدود 60سانتی متر) سالم و عاری از بیماری بودند. تیمارها شامل شوری (5/1 ،3، 5/4 و 6 دسی زیمنس بر متر) و فسفیت پتاسیم (صفر، 5/1 و 3 گرم بر لیتر) بودند. نتایج نشان داد که سطح شوری شدید منجر به کاهش وزن تر و خشک ساقه (به ترتیب 63 و 22/60 درصد)، محتوای نیتروژن، پتاسیم، فسفر، کلسیم و آهن (به ترتیب 4، 7/15، 8، 6/18 و 2/12 درصد) در نارنج شد. تیمار فسفیت پتاسیم (5/1 گرم در لیتر) باعث افزایش محتوای پتاسیم، فسفر، نیتروژن، آهن (به ترتیب 6/32، 6/20، 7/19 ، 5/46 درصد)، وزن تر و خشک ساقه (به ترتیب 9/63 و 2/60 درصد)، وزن تر و خشک ریشه (به ترتیب 18/58 و 01/61 درصد) شد. به طور کلی، کاربرد فسفیت پتاسیم (5/1 گرم در لیتر) منجر به بهبود خصوصیات ریخت شناسی، جذب عناصر و کاهش اثرات نامطلوب شوری در نارنج شد.
کلید واژگان: تنش نمک, عناصر پرمصرف, عناصر کم مصرف, وزن تر, وزن خشک}Sour orange, among the cold, drought tolerant rootstocks, is suitable for planting in poor drainage soils. Since salinity is one of the destructive stresses on the growth of citrus plants, providing a suitable solution can be effective in reducing its harmful effects. So, a factorial pot research as a completely randomized design with three replications was conducted to evaluate the impact of saline water and potassium phosphite on sour orange plant. Sour orange plants were healthy and free disease six-months seedlings (height about 60 cm). The treatments were included salinity (1.5, 3, 4.5 and 6 dS/m) and potassium phosphite (0, 1.5 and 3 g L-1). The results showed that the high level of salinity led to a decrease in stem fresh and dry weight (63 and 60.22%, respectively), nitrogen, potassium, phosphorus, calcium and iron contents (4, 15.7, 8, 18.6 and 12.2 %, respectively) in sour orange. Potassium phosphite treatment (1.5 g L-1) increased the potassium, phosphorus, nitrogen, iron (32.6, 20.6, 19.7, 46.5%, respectively) contents, the fresh and dry weight of the stem (63.9 and 60.2%, respectively), the fresh and dry weight of roots (58.18 and 61.01 %, respectively) and finally the harmful impacts of salinity stress were reduced in sour orange plant. Generally, the application of potassium phosphite (1.5 g L-1) improved morphological characteristics, absorption of elements and reduced the adverse effects of salinity in Sour orange.
Keywords: Dry Weight, Fresh Weight, Macro Elements, Micro Elements, Salt Stress} -
انواع مختلفی از تکنیک های کشت بدون خاک در تولید محصولات کشاورزی توسعه یافته اند از جمله سیستم های کشت هیدروپونیک و آکواپونیک. سیتم کشت آکواپونیک تلفیقی است از تولید آبزیان و هیدروپونیک که در آن از فضولات ماهی در تغذیه ی گیاهان استفاده می شود. هدف از انجام این تحقیق مقایسه ی برخی صفات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و عملکرد دو رقم ریحان ’سبز‘ و ’بنفش‘ تحت تاثیر بسترهای مختلف در سیستم کشت آکواپونیک بود. این تحقیق براساس طرح آزمایشی فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در یک گلخانه ی تحقیقاتی در زنجان انجام شد. تیمارها شامل: ده بسترکشت کوکوپیت، پرلیت، ماسه، پوکه معدنی، و مخلوط50 درصد (کوکوپیت و پرلیت، کوکوپیت و پوکه معدنی، کوکوپیت و ماسه، پوکه معدنی و ماسه، پوکه معدنی و پرلیت، ماسه و پرلیت)، و دو رقم ریحان (’سبز‘ و ’بنفش‘) بود. پس از گذشت 4 ماه برخی صفات رشدی ریحان مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس نتایج تجزیه واریانس برهم کنش متقابل رقم × بستر کشت بر صفات تعداد گره، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، سطح برگ، تعداد برگ، وزن تر ریشه و ارتفاع گیاه معنی دار شد. اثر متقابل رقم × بستر بر صفات فیزیو فیتوشیمیایی شامل کلروفیل a، کلروفیل کل و آنتوسیانین دارای اثر معنی دار در سطح احتمال 1 درصد بود اما بر صفات کلروفیل b و کاروتنویید اثر معنی داری را نشان نداد. در این تحقیق بیشترین مقدار صفات رشدی ارقام ریحان در بستر کشت ترکیبی پرلیت و کوکوپیت به دست آمد. رقم ریحان ’بنفش‘ در بسیاری از صفات از رشد بیشتری نسبت به رقم ریحان ’سبز‘ در سیستم کشت آکواپونیک برخوردار بود. به طور کلی بسترهای کشت حاوی پرلیت و کوکوپیت از رشد مطلوب تری نسبت به سایر بسترهای کشت برخوردار بودند و در بسترهای ماسه و پوکه معدنی ارقام ریحان رشد کمتری را نشان دادند.
کلید واژگان: پرلیت, کلروفیل, کوکوپیت, وزن خشک}IntroductionThe aquaponic cultivation system, which is a combination of aquaculture and hydroponic systems, is among the novel cultivation systems. In an aquaponics system, it is possible to simultaneously produce aquatic animals and vegetables. One of the most important components of each soil-free system is the selection of a suitable substrate. This substrate makes water and nutrients available for the root system and also contributes to the proper establishment of the plant. It must also be non-toxic and should not impair plant growth. Another point to consider in the selection of the substrate is its cost and availability, as the transport process will increase the costs of initial establishments in such systems. Amon vegetables, basil is a special crop with a short growing season and high economic value, which is also highly suitable for an aquaponic system. The present study was carried out with the aim of comparing some morphological and physiological traits of 'purple' and 'green' basil cultivars in different substrates in the aquaponics system.
Materials and MethodsThe present study was conducted as a factorial based on a completely randomized design with three replicates in a research greenhouse located in Zanjan city. The experimental treatments included 10 substrates (cocopeat, perlite, sand, pumice, cocopeat + perlite (50:50), cocopeat + pumice (50:50), cocopeat + sand (50:50), pumice + sand (50:50), pumice + perlite (50:50) and sand + perlite (50:50)) and two basil cultivars ('green' and pueple). The aquaponic system in this study comprised of a 300 L fish tank containing 100 common carps. The fish were nurtured twice a day with powdered fish feed containing protein, carbohydrates, lipids, vitamins, etc. The water in the fish tank was filtered and fish wastes were removed in a filtration tank before entering the aquaponics medium to be used by the plant root system. Chemical properties of the fish water including pH, and nitrite (NO2), nitrate (NO3), and ammonium (NH4) concentrations were controlled using diagnostic kits on a weekly basis. At the flowering stage, various traits including plant height, dry and fresh weights of roots and shoots, number of nods, number of leaves, and leaf area were measured to investigate the growth of basil plants. Also, physio-phytochemical traits including the contents of chlorophyll a, chlorophyll b, total chlorophyll, carotenoid and anthocyanin were measured. Analysis of variance of the data was carried out using the SAS software. Also, the least significant difference method (LSD) was used for the comparison of means.
Results and DiscussionAccording to the results, the greatest plant height (60.57 cm), shoot fresh weight (90.57 g), root fresh weight (22.33 g), and leaf number (133.99) belonged to purple basil and the lowest value for these traits were observed in green basil cultivar. The results of the mean comparison for the morphological traits indicate the superiority of perlite + cocopeat compared with the other substrates. Basil plants cultivated in sand substrate exhibited the lowest values for growth traits compared to other treatments. Analysis of the interaction effect between substrate and cultivar revealed that the highest number of nodes (10.5), dry weight of shoots (25.17 g), dry weight of roots (4.67 g), and leaf area (17.13 cm2) were observed in the perlite + cocopeat substrate with purple basil. Conversely, the lowest values for these traits (5.23, 12.93 g, 1.46 g, and 11.03 cm2, respectively) were recorded in the silt substrate with the green basil cultivar. The results related to physio-phytochemical traits showed that the highest content of chlorophyll a (1.57 mg g -1 FW) and total chlorophyll (2.1 mg g -1 FW) were observed in the perlite + cocopeat substrate and green basil. Also, anthocyanin content was the highest (0.17 mg g -1 FW) when the purple cultivar was grown in the perlite + c cocopeat substrate. The lowest content of chlorophyll a and total chlorophyll were recorded in the sand substrate and purple cultivar with 0.96 and 1.17 mg g -1 FW, respectively. Also, the lowest content of anthocyanin was related to the green basil cultivar with 0.058 mg g -1 FW.
ConclusionOverall, the 'purple' cultivar of basil was superior to the 'green' cultivar regarding most traits in the aquaponic system. Also, substrates containing perlite and cocopeat led to better results compared with the other substrates, whereas the basil plants grown in sand and pumice had lower growth, relatively.
Keywords: Chlorophyll, Cocopeat, Dry weight, perlite} -
یک آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با سه تکرار به منظور بررسی اثر کمبود آب بر خصوصیات مورفولوژیک و فیزیولوژیک پریوش تحت محلول پاشی اسید آسکوربیک، در سال 1399 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل: تنش کمبود آب در چهار سطح: 1) بدون تنش آبیاری در100 درصد ظرفیت مزرعه، 2) تنش ملایم آبیاری در 75 درصد ظرفیت مزرعه؛ 3) تنش متوسط آبیاری در 50 درصد ظرفیت مزرعه؛ و 4) تنش شدیدآبیاری در 25 درصد ظرفیت مزرعه؛ محلول پاشی اسید آسکوربیک در چهار سطح: صفر، 25، 50، 100 میلی مولار، بودند. نتایج به دست آمده نشان داد که غلظت کلروفیل a و کارتنویید، قند محلول برگ، مقدار پرولین و فعالیت آنزیم کاتالاز با افزایش شدت کمبود آب افزایش یافت ولی صفات وزن خشک ریشه و اندام هوایی کاهش یافتند. کاربرد اسید آسکوربیک منجر به بهبود صفات اندازه گیری شد و سظوح کاربرد اسید آسکوربیک نسبت به عدم کاربرد آن برتری معنی دار داشت و سطح 20 میلی مولار نسبت به سایر سطوح، تاثیر بیشتری، در اغلب صفات، داشت. با توجه به نتایج به دست آمده، کاربرد اسید آسکوربیک برای بهبود رشد گیاهانی مانند پریوش تحت تنش خشکی قابل توصیه می باشد.
کلید واژگان: اسید اسکوربیک, تنش خشکی, کاتالاز, گیاهان زینتی و دارویی, وزن خشک}A factorial pot experiment in the form of a completely random basic design with three replications was conducted to investigate the effect of water deficit on the morphological and physiological characteristics of Catharanthus roseus (L.) under ascorbic acid foliar spraying in 2019. The test factors include: Drought stress (I) at 4 levels based on field capacity (FC): 1) no stress (I1) irrigation at 100% FC, 2) mild stress (I2) irrigation at 75% FC; 3) medium stress (I3) of irrigation at 50% FC; and 4) severe stress (I4) of irrigation at 25% FC; Foliar application of ascorbic acid was at 4 levels: 0, 25, 50, 100 mM. The obtained results showed that the concentration of chlorophyll a and carotenoids, leaf soluble sugar, proline amount and catalase enzyme activity increased with increasing severity of water deficit, but the morphological characteristics of root and shoot dry weight decreased. The application of ascorbic acid led to the improvement of the measured traits, and the results of the application of ascorbic acid were significantly superior to its non-use, and the level of 50 mM had a greater effect on most of the traits than other levels. According to the obtained results, it is recommended to use ascorbic acid to improve the growth of plants such as Catharanthus roseus under drought stress.Key words: Ascorbic acid, Catalase, Drought stress. Dry weight, Ornamental and medicinal plants.
Keywords: Ascorbic acid, Catalase, Drought stress, dry weight, Ornamental, medicinal plants} -
برهمکنش شوری و سولفات آمونیوم بر رشد و غلظت عناصر غذایی در گیاهان پرتقال والنسیا پیوند شده روی لیمو
تحت تنش شوری جذب عناصر غذایی از جمله نیتروژن، کاهش مییابد. به منظور مطالعه اثر نیتروژن بر رشد و غلظت عناصر غذایی در پرتقال والنسیای پیوند شده روی پایه لیمو، آزمایشی به صورت فاکتوریل انجام شد. عامل اول شوری آب آبیاری در چهار سطح (86/0، 2، 4 و 6 دسی زیمنس بر متر) و عامل دوم نیتروژن در پنج سطح (50، 80، 120، 160 و 200 میلیگرم نیتروژن در کیلوگرم خاک) بود. شوری غلظت یونهای سدیم در برگ و ریشه و کلر در برگ را تا حد سمیت افزایش داد و وزن ماده خشک برگ و ریشه را کاهش داد. شوری 6 دسی زیمنس بر متر نسبت به شوری 86/0 به ترتیب سبب افزایش 9، 5 و20 برابری محتوای سدیم برگ و ریشه و کلر برگ گردید. نیتروژن تاثیر محسوسی بر غلظت سدیم برگ نداشت، اما در شوری 2، 4 و 6، افزایش کاربرد نیتروژن از 50 به 200 میلیگرم در کیلوگرم خاک به ترتیب سبب کاهش 19، 16 و 18 درصدی غلظت کلر برگ شد که متناظر با آن وزن خشک برگ 117، 39 و 42 درصد افزایش یافت. شوری غلظت نیتروژن، فسفر، پتاسیم و عناصر کم مصرف را در گیاه کاهش داد و در بعضی موارد به کمتر از حدود بهینه رساند. در مقابل نیتروژن با بهبود این تاثیر سوء، غلظت این عناصر را در بافت گیاهی افزایش داد. بر اساس نتایج، در شرایط شور میتوان با در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی از مقادیر نیتروژن بالاتر از حدود بهینه برای کاهش اثرات سوء شوری استفاده کرد.
کلید واژگان: شوری, کلروفیل, غلظت عناصر, نیتروژن, وزن خشک}Under salinity stress nitrogen and other plant nutrients uptake is reduced. In order to study the effect of nitrogen on growth and nutrient concentrations of Valencia orange grafted on lemon seedlings, a factorial experiment was carried out. The first factor was irrigation water salinity at four levels (0.86, 2, 4 and 6 dS m-1) and the second factor was nitrogen at five levels (50, 80, 120, 160 and 200 mg N kg-1 soil as ammonium sulfate). Salinity increased sodium and chloride ions concentration in plant leaf and roots to toxic levels and reduced the plant leaf and root dry weight. The highest level of salinity increased the sodium content in leaves and roots and also chlorine in leaves by 9, 5 and 20 times compared to salinity of 0.86, respectively. Although nitrogen had no significant effect on sodium concentration in plant leaves, at salinity levels of 2, 4 and 6 dS m-1, increasing the application of nitrogen from 50 to 200 mg kg-1 soil reduced 19, 16 and 18% of leaf chlorine and increased the corresponding dry weight of leaves by 117, 39 and 42%, respectively. Salinity decreased nitrogen, phosphorus, potassium, and micro nutrients concentration in plant leaf and in some cases reached them to sub optimal levels. In contrast, nitrogen alleviated this adverse effect by increasing the concentration of these elements in plant tissues. Based on the results, by taking into account of environmental considerations, nitrogen levels above the optimum limits can be used to reduce the adverse effects of salinity in saline conditions.
Keywords: Chlorophyll, dry weight, elements concentration, nitrogen} -
به منظور بررسی پاسخ شش رقم انار تجاری ایران به تنش خشکی آزمایشی بر اساس میزان برخی از عناصر غذایی برگ انجام شد. این مطالعه بصورت یک آزمایش فاکتوریل با دو فاکتور: 1- رقم انار درشش سطح (’رباب نی ریز‘، نادری بادرود، شیشه کپ فردوس، اردستانی مه ولات، ملس یزدی و شیرین شهوار) و 2- تنش خشکی در سه سطح شامل بدون تنش خشکی (80 درصد رطوبت ظرفیت زراعی، شاهد)، خشکی متوسط، (60 درصد رطوبت ظرفیت زراعی) و خشکی شدید (40 درصد رطوبت ظرفیت زراعی) در قالب طرح کاملا تصادفی و در سه تکرار در گلخانه اجرا گردید. نتایج این مطالعه نشان داد میزان عناصر غذایی در تمامی ارقام مورد مطالعه تحت تاثیر تنش خشکی قرار گرفت، اما پاسخ آن به تنش متفاوت بود. میزان عناصر غذایی آهن، روی، مس، منگنز، سدیم و فسفر بر مبنای وزن خشک در شرایط تنش خشکی کاهش یافت در حالیکه غلظت عنصر پتاسیم تحت تنش خشکی روند افزایشی داشت. بر اساس نتایج بدست آمده از این پژوهش به ترتیب ارقام رباب نیریز و ملس یزد از نظر جذب عناصر غذایی در مقایسه با سایر ارقام مورد مطالعه دارای تحمل بیشتری در برابر تنش خشکی بودند. بالاترین میزان آهن (9/126 میلیگرم بر گرم)، روی (9/39 میلیگرم بر گرم)، مس (13 میلیگرم بر گرم)، منگنز (8/51 میلیگرم بر گرم) و پتاسیم (11/2 درصد) در رقم رباب نیریز حاصل شد. بنابراین استفاده از این رقم در شرایط تنش خشکی مشابه پیشنهاد می گردد. در بین ارقام مورد بررسی ارقام نادری بادرود و اردستانی مه ولات بیشترین حساسیت را به تنش خشکی داشتند و ارقام شیرین شهوار یزد و شیشهکپ فردوس از این نظر مقاومت متوسطی نشان دادند.
کلید واژگان: آهن, روی و پتاسیم, ظرفیت زراعی, وزن خشک}IntroductionIran has the most diverse and richest gene pool of pomegranate cultivars in the world. Drought is the most common environmental stress and the most important limiting factor of agricultural production in the world and limits production in almost 25% of the world's agricultural lands. One of the most harmful effects of dehydration stress is disruption of the process of absorption and accumulation of nutrients. Among nutrients, potassium is one of the most important cations required by plants, which has been reported to accumulate during osmotic stress. The role of this cation in osmotic regulation and stomatal control has been described. Due to the fact that drought stress is one of the limiting factors for agricultural production, therefore, research on the mechanism of plant resistance to water scarcity is important. Therefore, this study was conducted to investigate the response of six Iranian commercial pomegranate cultivars to drought stress based on the amount of some leaf nutrients.
Materials and MethodsThe executive operations of this research were carried out in the research greenhouse of Lorestan Agricultural and Natural Resources Research Center with a temperature of 25 °C and a relative humidity of 70%. The experiments were performed due to similar climatic conditions of Lorestan and Kermanshah provinces. The plant materials used in this study were annual rooted seedlings of six pomegranate cultivars. This study is a factorial experiment with two factors: 1- Pomegranate cultivar in six levels (RababNeyriz, NaderyBadrood, ShishehcapFerdous, ArdestanyMahvelat, Malase Yazd and ShirinShavar Yazd) and 2- Drought stress in three levels including non-stress drought (80% of field moisture, control), moderate drought (60% of field moisture) and severe drought (40% of field moisture) were screened in a completely randomized design with three replications in the greenhouse. All data obtained from the experiments of this study were statistically analyzed by SAS-9.1 software and the comparison of the mean of the simple effect of the treatments was performed using Duncan's multiple range test. The comparison of the mean interaction of the treatments was performed by SAS and MSTAT-C software using Duncan's multiple range test. Graphs were drawn using Excel software.
Results and DiscussionThe results of this study showed that the amount of nutrients in all studied cultivars was affected by drought stress, but the response to stress was different. The amount of nutrients of iron, zinc, copper, manganese, sodium and phosphorus based on dry weight decreased under drought stress conditions while the concentration of potassium under drought stress increased. Based on the results of this study, Rabab Neyriz and Malase Yazd cultivars had more tolerance to drought stress in terms of nutrient uptake compared to other cultivars, respectively. Highest levels of iron (126.9 mg.g-1), zinc (39.9 mg.g-1), copper (13 mg.g-1), manganese (51.8 mg.g-1) and potassium (2.11% was obtained from Rabab Neyriz cultivar. Therefore, the use of this cultivar in drought stress conditions is recommended. Among the studied cultivars, Naderi Badroud and Ardestani Mehvalat had the highest sensitivity to drought stress and Shirin Shahvar Yazd and Shishecap Ferdows cultivars showed moderate resistance in this regard.
ConclusionBased on the results of this study, it showed that Rabab Neyriz and Malase Yazd cultivars have high tolerance to drought stress and are also able to show a better response to nutrient uptake under drought stress conditions. Between these two cultivars, Rabab Neyriz cultivar had higher absorption of iron, zinc, copper, manganese and potassium and was considered the superior cultivar in this regard.
Keywords: Dry weight, Field capacity, Iron, Zinc, Potassium} -
به منظور بررسی بهبود عملکرد بیولوژیکی و شاخصهای فیزیولوژیکی زنیان تحت تاثیر کاربرد پلیآمینها در شرایط تنش شوری پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 2 فاکتور و 3 تکرار اجرا شد. فاکتور اول شامل 4 سطح تنش شوری آب شامل شاهد (بدون تنش شوری) و شوری 1000، 2000 و 3000 میلیگرم در لیتر و فاکتور دوم شامل 5 سطح استفاده از پلیآمین صفر، 5/0 و 5/1 میلیمولار پوترسین و 5/0 و 5/1 میلیمولار اسپرمیدین بود. نتایج نشان داد که افزایش سطوح شوری سبب کاهش ارتفاع بوته، عملکرد بیولوژیکی، شاخه جانبی و تعداد چتر در بوته شد. کمترین میزان کلروفیل a و b و بیشترین محتوای سدیم و کلر در تنش شوری 3000 میلیگرم در لیتر مشاهده شد. در شرایط تنش شوری 2000 میلیگرم در لیتر، تیمار اسپرمیدین 5/1 و 5/0 میلیمولار سبب افزایش محتوای پرولین به میزان 56/44 و 16/40 درصد نسبت به شاهد شد. همچنین بیشترین پراکسیداز در تیمار اسپرمیدین 5/1 و 5/0 میلیمولار به ترتیب به میزان 60/3 و 20/3 میکرومول بر دقیقه بر میلیگرم پروتئین مشاهده شد. بنابراین ترکیبات پلیآمین از طریق بهبود ویژگیهای فیزیولوژیکی از جمله افزایش تنظیم کنندههای اسمزی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی سبب کاهش اثرات تنش شوری شده است. همچنین در شرایط تنش شوری، ترکیبات پلیآمین اسپرمیدین نسبت به پوترسین بهتر عمل نموده است.
کلید واژگان: سدیم, کلر, پرولین, وزن خشک, کاتالاز}This experiment was conducted to study the improvement of biological yield and physiological indicators of Ajwan by application of polyamines under salt stress conditions in 2018. A factorial study was conducted with a randomized complete design with two factors and three replications. The first factor included four levels of water salinity including the control (without salt stress) and salinities of 1000, 2000 and 3000 mg/l. The second factor included five levels of using zero polyamine, 0.5 and 1.5 mmol/l putrescine and 0.5 and 1.5 mmol/l spermidine. The results showed that increasing the salinity levels resulted in a reduction of the height, the biological yield, the lateral branch and the number of umbels in the plant. The lowest amount of chlorophyll a and b and the highest sodium and chloride content in the salt stress of 3000 mg/l was observed. Under salt stress of 2000 mg/l, the spermidine treatment as 1.5 and 0.5 mmol/l led to an increase in the proline content to the amounts of 44.56 and 40.16% as compared with that of the control. Also, the highest peroxidase in the spermidine treatment of 1.5 and 0.5 mmol/l was observed in the amounts of 3.60 and 3.20 micromoles per minute protein. Therefore, the polyamine compounds lead to the reduction of the salt stress effects through improvement in the physiologic characteristics, including increase in the osmotic adjusting compounds and the activity of antioxidant enzymes. Moreover, the polyamine compound of spermidine has a better function than putrescine.
Keywords: sodium, chloride, Proline, dry weight, Catalase} -
مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، سال سی و ششم شماره 6 (پیاپی 104، بهمن و اسفند 1399)، صص 1038 -1051
به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی اسید جیبرلیک و اسید سالیسیلیک بر شاخص های مورفوفیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و عملکرد گیاه دارویی سرخارگل Echinacea purpurea (L.) Moench این پژوهش طی سال های 1397 و 1398 به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظت های صفر، 100 و ppm200 اسید جیبرلیک و اسید سالیسیلیک و همچنین ترکیب آنها بود که به صورت محلول پاشی طی دوره رشد رویشی روی گیاه سرخارگل طی دو سال زراعی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که تیمارها در هر دو سال بررسی باعث بهبود شاخص های مورد مطالعه در گیاه سرخارگل شدند، به طوری که بیشترین ارتفاع بوته، تعداد گل، وزن تر و خشک بوته در سال اول و دوم مربوط به تیمار اسید جیبرلیک ppm200 و بیشترین میزان کلروفیل کل و کاروتنویید در هر دو سال بررسی مربوط به اسید جیبرلیک ppm100 بود. همچنین بیشترین قطر کاپیتول و وزن تر و خشک گل در سال اول و بیشترین محتوای آنتوسیانین در سال دوم مربوط به تیمار اسید جیبرلیک ppm200 بود. از سویی بیشترین قطر کاپیتول در سال دوم و بیشترین میزان آنتوسیانین سال اول نیز مربوط به اسید سالیسیلیک ppm100 بود. علاوه براین بیشترین وزن تر و خشک گل در سال دوم نیز مربوط به تیمار اسید سالیسیلیک ppm200 بود. بیشترین میزان اسانس گل، اسانس شاخساره و اسانس کل در سال اول و دوم در ترکیب اسید جیبرلیک ppm100 و اسید سالیسیلیک ppm100 بدست آمد. با توجه به اینکه افزایش عملکرد وزن خشک بوته و همچنین میزان اسانس از مهمترین اهداف این پژوهش هستند، برترین تیمار پیشنهادی در این پژوهش برای افزایش وزن خشک بوته تیمار اسید جیبرلیک ppm200 و برای افزایش میزان اسانس ترکیب اسید جیبرلیک ppm100 و اسید سالیسیلیک ppm100 است.
کلید واژگان: ارتفاع بوته, اسانس, قطر کاپیتول, محلول پاشی, وزن خشک}To investigate the effects of foliar application of gibberellic acid (GA3) and salicylic acid (SA) on the morphophysiological, biochemical, and yield characteristics of Echinacea purpurea (L.) Moench, an experiment began as a factorial in a randomized complete blocks design with three replications at the research farm of Agriculture Faculty, Ilam University, Iran, by sowing the plants in 2018 and continued by evaluating the plant characteristics for the two consecutive years (2018 & 2019). The experimental treatments included the foliar spray of plants during vegetative growth period with GA3 (0, 100, and 200 ppm) and SA (0, 100, and 200 ppm) as well as their combinations. The results showed that the highest plant height, number of flowers, and fresh and dry weight of the plants (in both years) were obtained in the GA3-200 ppm treatment and the highest amount of total chlorophyll and carotenoids (in both years) in the GA3-100 ppm one. The highest capitol diameter and fresh and dry weight of flowers in the first year and the highest anthocyanins content in the second year were observed in the GA3-200 ppm treatment. Also, the highest capitol diameter in the second year and the highest anthocyanins content in the first year were obtained in the SA-100 ppm treatment. In addition, the highest fresh and dry weight of flowers in the second year was recorded in the SA-200 ppm treatment. The highest essential oil amount of flowers, shoots (without flowers), and total essential oil (in both years) were obtained in the GA3-100 ppm+SA-100 ppm combination treatment. Considering that increasing the plant dry matter yield as well as essential oil content were the most important objectives of this study, the GA3-200 ppm treatment for the plant dry weight increase and the GA3-100 ppm+SA-100 ppm combination treatment for the essential oil content increase could be suggested as the best treatments.
Keywords: plant height, essential oil, capitol diameter, Foliar application, Dry weight} -
به منظور تاثیر علف ش های کلودینافوپپروپارژیل(تاپیک) و تری بنورون متیل(گرانستار) با ماده افزودنی کوداساید بر کنترل علف های هرز گندم آزمایشی در سال 1393-1392 در مزرعه تحقیقاتی گیاه پزشکی کشور در کرج در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 13 تیمار و 4 تکرار انجام شد.فاکتورهای آزمایش شامل علفکش تری بنورون متیل در سه دوز(14، 17 و 20گرم در هکتار بدون ماده افزودنی)،علفکش تری بنورون متیل در سه دوز(14، 17 و 20 گرم در هکتار+بیست و پنج صدم درصدحجم به حجم کوداساید) وعلفکش کلودینافوپ پروپارژیل در سه دوز(6/0،8/0،1 لیتر در هکتار بدون ماده افزودنی)، کلودینافوپ پروپارژیل در سه دوز(6/0،8/0،1 لیتر در هکتار +بیست و پنج صدم درصد حجم به حجم کوداساید)درزمانپنجه زنی و شاهد با وجین(حذف علف های هرز) در مزرعه گندم بودند.نتایج تحقیق نشان داد برترین تیمار تریبنورون متیل به مقدار 17 گرم ماده تجاری در هکتار + کداساید به مقدار 25/0 درصد به منظور کنترل علف های هرز پهن برگ غالب مناسب بودو بیشترین تاثیر را در کنترل علف های هرز داشت.
کلید واژگان: علف کش, باریک برگ کش, پهن برگ کش, تراکم, وزن خشک}In order to investigate of the effects of topic and granstar herbicides with codacide adjuvant to weeds control of wheat fields an experiment was carried outwith 13 treatment and 4 replication in 2012-2013, in Karaj. Experiment factor were granstar herbicide 3 dose (14,17,20 g/ha), granstar herbicide (14,17,20 g/ha+0.25% V/V Codacide) and topic herbicide(0.6,0.8,1 lit/ha) and topic herbicide (0.6,0.8, 1 lit/ ha+ 0.25% V/V codacide). These treatments were used in tillering time. The result of this experiment indicated that Granstar 17 gr/ha+ 0.25% herbicide had the best of effect on weed control.
Keywords: Herbicides, Density, herbicide, Wheat, dry weight} -
اثر سطوح مختلف نیتروژن بر عملکرد، محتوای نیترات، عملکرد اسانس و برخی صفات فیزیولوژیکی چهار رقم ریحان
به منظور ارزیابی عملکرد، محتوای نیترات، عملکرد اسانس و برخی صفات فیزیولوژیکی چهار رقم ریحان، آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در زمان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی خرم آباد اجرا گردید. فاکتور اول آزمایش شامل ارقام مختلف ریحان (O. basilicum var. Italian Large Leaf،O. basilicum var. Mobarakeh ،O. basilicum var. Sweet Thai و O. basilicum var. Cinnamon)، فاکتور دوم کاربرد کود شیمیایی نیتروژن (اوره) در سه سطح شاهد (عدم کاربرد کود نیتروژن)، 100 کیلوگرم در هکتار و 200 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی اوره و فاکتور سوم برداشت گیاه ریحان در 3 سطح شامل برداشت اول، برداشت دوم و برداشت سوم بود. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که در رقمItalian Large Leaf با کاربرد 200 کیلوگرم در هکتار اوره در برداشت دوم بیشترین میزان عملکرد خشک و نیترات حاصل شد. کمترین تعداد شاخه جانبی، درصد برگ، کلروفیل b و عملکرد اسانس متعلق به رقمMobarakeh بود. بیشترین و کمترین عملکرد اسانس به ترتیب به تیمارهای 100 کیلوگرم در هکتار اوره و شاهد مربوط بود. بر اساس نتایج این تحقیق، رقم Italian Large Leaf به همراه کاربرد 100 کیلوگرم در هکتار اوره برای دستیابی به رشد و عملکرد کمی و کیفی قابل قبول ریحان تحت شرایط آب و هوایی خرم آباد توصیه می گردد.
کلید واژگان: اوره, رنگیزه های فتوسنتزی, ریحان, وزن خشک, اسانس}IntroductionSweet basil (Ocimum basilicum L.) is one of the oldest spices belongs to the Lamiaceae family. It is a herbaceous annual plant, which is native to subtropical regions of Asia, Africa, America. Basil is an important economic crop and widely used in the culinary arts, food processing and pharmaceutical industries. Nitrogen is one of the most important nutrients for plant production that plays a major role in photosynthetic activities and crop yield capacity and its availability affects plants growth and biochemical processes. Nitrogen deficiency is often a limiting factor in vegetable production such as sweet basil. Nitrogen usage significantly can be increased the herb yield of basil grown in different environmental conditions. The nutritional and environmental factors are the most important factors for growth of the medicinal plants. In the present research, changes in yield, nitrate content, essential oil yield and some physiological traits have been investigated in four cultivars of sweet basil under different levels of nitrogen.
Materials and MethodsA field experiment was carried out in the Agricultural Research Station of Khorramabad during 2016 growing season. The experimental factors were arranged as a factorial-split-plot in time experiment based on randomized complete blocks design with three replications. Experimental factors were cultivars of sweet basil (O.basilicum var Italian Large Leaf، O. basilicum var Mobarakeh, O. basilicum var Sweet Thai and O. basilicum var Cinnamon) and nitrogen fertilizer (0, 100 and 200 kg ha-1 urea) assigned to the main plots as factorial and different cuttings (three harvests from each plot) considered as sub-plots. The half amount of nitrogen (as urea; 46% N) was distributed in experimental plots before planting the seeds and the rest used after the first harvest. Seeds of sweet basil were planted at May, 25th 2016 as five rows with 2m length and each main plot area was 5 m2. The space between rows was 50 cm. All plots were irrigated immediately after sowing. Subsequent irrigations were carried out every four days. The control of weeds conducted manually during the experiment time. The sweet basil plants were harvested three times in early flowering stage in July 12, August 15 and September 25. Samples of 1 m length were taken from the center of two rows located in the middle of each plot. Plants were cut from above ground and transferred to the lab for measuring total dry yield. The measured traits in this study included branches per plant, inflorescences per plant, plant height, leaf percentage, total dry yield, essential oil yield, chlorophyll a, chlorophyll b, total chlorophyll, carotenoid and nitrate content. SAS (version 9.1) and MSTAT-C statistical software were used to conduct analysis of variance (ANOVA) and comparison of means, respectively. The Duncan's multiple range test, at 5% probability level, was used to rank the differences among means.
Results and DiscussionThe results indicated that the application of nitrogen fertilizer significantly improved all the studied traits. The highest and the lowest essential oil yield belonged to 100 kg ha-1 urea and control, respectively. Nitrogen fertilizer by providing the nitrogen needed for the basil plant during the growing season provides a favorable environment for the production of further biomass. Total dry weight of the all basil cultivars increased with application of nitrogen fertilizer in all harvests. The highest total dry weight and nitrate concentrations were achieved by Italian largel cultivar with application of 200 kg ha-1 urea in the second harvest. The increment in total dry weight of basil by application of nitrogen fertilizer could be attributed to the increment in chlorophyll content and better growth of plants and subsequently the better canopy development which ultimately leads to the better usage of solar irradiance, higher photosynthesis and finally higher dry weight in basil plants. Application of nitrogen chemical fertilizer could increase essential oil yield of sweet basil, mainly due to the increasing of total dry weight. Among basil cultivars, Italian large leaf cultivar had the highest leaf percentage and essential oil yield compared to the other cultivars. The lowest number of branches per plant, number of inflorescences per plant, leaf percentage, essential oil yield and total chlorophyll belonged to Mobarakeh cultivar. All the evaluated parameters were lower than the first harvest except leaf percentage and chlorophyll content.
ConclusionAccording to the results, application of nitrogen fertilizer had a positive effect on growth, and consequently led to increase the plant vegetative yield. Due to the fact that in terms of more of the studied traits there was no significant difference between application of 100 and 200 kg ha-1 urea fertilizer and also reduce the consumption of chemical fertilizers generating pollution, Italian large leaf cultivar and application of 100 kg ha-1 urea are recommended to access an acceptable growth and quantitative and qualitative yield in sweet basil under the environmental conditions similar to Khorramabad.
Keywords: Dry weight, Essential oil, Photosynthetic pigments, Sweet basil, Urea} -
یکی از محدودیت های توسعه کشت لوبیا چشم بلبلی در مناطق مساعد زراعت این گیاه وجود تنش شوری می باشد. به منظور بررسی اثر شوری بر جوانه زنی و رشد گیاهچه لوبیا چشم بلبلی، آزمایشی در آزمایشگاه ژنتیک و بانک ژن گیاهی ملی ایران به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. عوامل آزمایش شامل 15 ژنوتیپ مختلف لوبیا چشم بلبلی (مشهد، امید بخش1، امید بخش2، 001، 002، 7245، 7254، 7262، 7288، 7244، 7256، 7291، 7289، 7278و 7305) و چهار سطح NaCl با غلظت های صفر، 50، 100 و 150 میلی مول بودند. نتایج آزمایش نشان دادند که اثر ژنوتیپ و سطوح شوری بر اکثر صفات از نظر آماری در سطح پنج درصد معنی دار بود در بررسی اثر متقابل ژنوتیپ و سطوح شوری، ژنوتیپ مشهد در سطح شوری 150 میلی مول دارای بالا ترین درصد جوانه زنی (84%) و قدرت جوانه زنی (1/8) بود. همچنین بیش ترین و کم ترین سرعت جوانه زنی در بالا ترین سطح شوری به ترتیب در ژنوتیپ 7291 با 3/5 بذر در روز و امید بخش2 با 7/3 بذر در روز مشاهده شد. با افزایش شوری وزن تر و خشک ریشه چه و ساقه چه کاهش یافت. به طور کلی، ژنوتیپ مشهد و 001 به ترتیب به عنوان متحمل ترین و حساس ترین ژنوتیپ نسبت به شوری انتخاب شدند. بر اساس نتایج این آزمایش تنوع ژنتیکی لازم برای انتخاب ارقام متحمل به شوری در میان ژنوتیپ های لوبیا چشم بلبلی ایران وجود دارد
کلید واژگان: ژنوتیپ, وزن خشک, رقم مشهد, NaCl}One of the constraints in development of cowpea cultivation in growing areas of this crop is soil salinity. In order to investigate the effect of salinity on germination and seedling growth of cowpea (Vigna unguiculata), an experiment was conducted as factorial based on completely randomized design with 4 replications. The study was carried out June 2013 at the genetic and gene nation bank laboratory of Seed and Plant Improvement Institute, Karaj, Iran. Treatments were including of 4 levels of salinity (0, 50, 100 and 150 mM), 15 genotypes of cowpea (mashhad, omid bakhsh1, omid bakhsh 2, 001, 002, 7245, 7254, 7262, 7288, 7244, 7256, 7291, 7289, 7278 and 7305). The results showed that the effects of genotypes and salinity levels on different measured traits were significant at 5% probability level. Germination under saline conditions gave significant reductions for each treatment tested. The interaction effects of genotype and salinity, cultivar Mashhad in 150 mM NaCl salinity had the highest final germination percentage (84 %) and vigor germination (8.1). Also, the highest and lowest germination rate in high salinity (150 mM NaCl) had obtained in 7291 (5.3 seed per dar) and omid bakhsh 2 (3.7 seed per dar) cultivar, respectively. Increasing NaCl applications generally decreased the fresh and dry weight of Plumule and fresh and dry weight radicle. In high salinity level (150 mM NaCl), the highest of fresh and dry weight of Plumule had obtained in cultivar Mashhad (0.76 and 0.995 gr). Decrease in Plumule and radicle weight by NaCl application is due to increase in osmotic pressure of soil and decrease in availability of soil water because of NaCl Genotypes mashhad and 001 in NaCl salinity were evaluated as the most resistant and susceptible genotypes, respectively. Based on the results of this experiment, there is necessary genetic diversity among the Cowpea genotypes of Iran for selection of salinity resistant cultivars.
Keywords: Cowpea, cultivar Mashhad, Dry weight, Genotype, NaCl} -
مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، سال سی و ششم شماره 2 (پیاپی 100، خرداد و تیر 1399)، صص 227 -244اخیرا روش های مختلفی برای کاهش اثرهای مخرب آلاینده ها مورد استفاده قرار می گیرد که کاربرد کودهای زیستی با اثرهای مثبت آنها بر خصوصیات خاک و محیط زیست می توانند جایگزینی مناسب برای بسیاری از این روش ها باشند. به منظور بررسی اثر دو سویه باکتری سودوموناس فلورسنس بر شاخص های رشد، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاه شوید (Anethum graveolens L.) در شرایط تنش سرب، یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1394 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل تنش سرب در دو سطح (صفر و ppm600) و تیمار تلقیح با باکتری در سه سطح (تلقیح با سویه های 150 و 159 سودوموناس فلورسنس به صورت جداگانه و بدون تلقیح یا شاهد) بود. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که صفات رشدی تعداد برگ، تعداد ساقه، ارتفاع بوته، وزن تر و خشک اندام هوایی و وزن تر و خشک ریشه به طور معنی داری تحت تاثیر آلودگی سرب قرار گرفت و صفت وزن تر و خشک بوته، تعداد برگ و ارتفاع گیاه به ترتیب 22، 31، 19 و 9 درصد کاهش یافتند. محتوی پرولین و کربوهیدرات گیاه شوید تحت تاثیر حضور سرب افزایش معنی داری نشان داد، همچنین تلقیح با باکتری نیز محتوی پرولین و کربوهیدرات گیاه را افزایش داد که میزان این افزایش در تلقیح با سویه 150 چشمگیرتر بود. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی به صورت معنی دار تحت تاثیر سرب و باکتری قرار گرفت و حضور سرب به ترتیب موجب افزایش و کاهش فعالیت آنزیم پراکسیداز و کاتالاز شد، اما تلقیح با باکتری سودوموناس به ویژه سویه 150 سبب افزایش معنی دار فعالیت هر دو آنزیم شد. علاوه براین باکتری ها توانستند میزان سرب گیاه شوید را کاهش دهند. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که تلقیح با باکتری سودوموناس با افزایش رشد و بهبود فعالیت های آنزیمی در کاهش اثرهای تنش سرب بر گیاه شوید کارآمد بودند.کلید واژگان: پرولین, عناصر سنگین, کودهای زیستی, وزن خشک}Recently, various methods have been used to alleviate the detrimental effects of pollutants. The application of biofertilizers with respect to their positive impacts on soil characteristics and environment can be served as a suitable alternative to many of these methods. In order to investigate the two-way effect of bacterium Pseudomonas fluorescens on plant growth, physiological and biochemical characteristics of dill (Anethum graveolens L.) under Pb stress conditions, a factorial experiment based on a completely randomized design with three replications was conducted at Mohaghegh Ardabili University. Experimental treatments included Pb stress at two levels (0 and 600 ppm) and bacterial inoculation at three levels (inoculation with Pseudomonas fluorescens strains150 and 159 separately and without inoculation (control)). The results of this study showed that the growth characteristics such as leaf number, plant height, and shoot fresh and dry weight were significantly affected by Pb contamination and shoot fresh and dry weight, leaf number and plant height decreased by 22, 31, 19 and 9%, respectively. The content of proline and carbohydrates in dill showed a significant increase under the influence of lead. Bacterial inoculation also increased the content of proline and plant carbohydrates, which was more pronounced in inoculation with strain150. The activity of antioxidant enzymes was significantly influenced by Pb contamination and bacterial inoculation. Pb increased peroxidase but decreased catalase activity, but inoculation with Pseudomonas bacteria, especially strain 150, significantly increased the activity of both enzymes. In addition, the bacteria were able to reduce the amount of Pb in dill. In general, the results of this experiment indicated that Pseudomonas bacterial inoculation was effective in alleviating the effects of Pb stress on dill via growth promotion and improving enzymatic activity.Keywords: Proline, Heavy metal, biofertilizers, Dry weight}
-
برای بررسی اثر تنش یخ زدگی و ارزیابی تحمل به آن با استفاده از انواع مالچ های آلی در گیاه تاج الملوک تحت شرایط کنترل شده، این آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا گردید. تیمار های آزمایشی شامل 4 نوع مالچ در ترکیب با خاک (شاهد (بدون استفاده از مالچ)، 50 درصد خاک+50 درصد کود دامی، 50 درصد خاک+ 50 درصد سوزنی برگ، 50 درصد خاک + 50 درصد سبوس برنج) و 5 سطح دمای یخ زدگی (0، 5-، 10-، 15-، 20- درجه سانتیگراد) بود. جهت ارزیابی تحمل به دماهای یخ زدگی درصد نشت الکترولیت ها، تعداد برگ، سطح سبز برگ، وزن خشک بوته و محتوای پرولین برگی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد با کاهش دما از 0 به 20- درجه سانتیگراد قطر ساقه، سطح برگ و تعداد برگ در تیمار مالچ سبوس به ترتیب 6/42، 4/73، 2/21 درصد، در مالچ سوزنی برگ 2/35، 9/64، 6/47 درصد ، در مالچ کودی 1/ 20، 4/46، 8/7 درصد و در شاهد مالچ 8/32، 79، 7/30 درصد کاهش یافت در دمای 5- درجه سانتیگراد مقدار پرولین در برگ 26 درصد و در دمای 20- 50 درصد نسبت به شاهد افزایش داشت. همچنین کمترین مقدار پرولین (73/0 میکرومول بر گرم وزن تر) در گیاهان تحت تیمار با مالچ سبوس بود. به طور کلی، تنش یخبندان باعث کاهش صفات مورفولوژیک اندازه گیری شده در تاج الملوک شد ولی استفاده از مالچ های آلی منجر به بهبود این صفات گردید به طوریکه بهترین نتایج در مالچ کود دامی بدست آمد.
کلید واژگان: پرولین, کربوهیدرات, کلروفیل کل, نشت الکترولیت, وزن خشک, تاج الملوک}IntroductionEach year, with the onset of cold season and severe drop in temperature, the probability of frost bite and frost damage is a problem for landscaping plants. Many plant species, especially tropical and subtropical species, are damaged when exposed to frostbite, causing damage to their cells, tissues, and organs. Research has shown that by altering membrane properties during cold stress, metabolic balance is disturbed and with the increase in toxic metabolites, secondary damage to the plant can occur. At low temperature, decreases the efficiency of energy transfer to the center of the photosystem II. In addition, low temperatures are the main cause of the formation of reactive oxygen radicals. Also, lowering the temperature in the presence of light, due to the imbalance between light absorption and photosynthesis, increases the risk of light oxidation. Low temperature also reduces the activity of Rubisco. The amount of free proline in many plants increases significantly in response to environmental stresses such as frost stress, and stabilizes the membrane during cold stress.On the other hand, the use of some organic materials such as organic mulches increase temperature of the soil, and thus helps plant from frostbite. Use of organic mulch is widespread in agriculture due to the positive effect in soil temperature, weed control and moisture retention. Also, these mulches are effective in height, growth and flowering, early maturity and total yield of the products. Mulches in the warm seasons reduces soil temperature. Use of mulch can also help plants to withstand frostbite. Organic mulch decomposition in appropriate temperature and humidity conditions, liberates the nutrients gradually and provides for root plant and microorganisms of the soil. Organic mulches can reduce the effect of salt toxicity on plant growth and actively increase soil desalination. The most important benefit of mulch is the increase in soil temperature in the seed area, which accelerates the growth and yield of the product. Use of straw as mulch resulted in accelerated germination in cucumber. Use of straw mulch leads to an increase in temperature at night, thus protecting plants from temperature stress that has a positive effect on the growth and development of wheat.
Material and methodsIn order to investigate the effect of freezing stress and using different types of organic mulch for Aquilegia plant, this experiment was conducted as a factorial experiment based on completely randomized design with four replications at Faculty of Agriculture, Ferdowsi University of Mashhad. The experimental treatments included four types of mulch (control (without mulch), 50% soil + 50% manure, 50% soil + 50% leaf needle + 50% soil + 50% rice bran) and five levels of freezing temperature (0, -5, -10, -15 and 20). Characteristics such as percentage of electrolyte leakage, relative water content, chlorophyll index and total chlorophyll, leaves number, leaf area, plant dry weight and proline leaf content were considered.
Results and DiscussionThe results showed with decrease of temperature from 0 to -20 °C, stem diameter, leaf area and leaf number in bran mulch treatment decreased by 42.6%, 73.4%, 21.2% respectively, also stem diameter, leaf area and leaf number in mulch of leaf needle were 35.2%, 9/64%, 47.6%, in manure mulch were 20.20%, 46.4%, 7.8% and in the control of mulch decreased, 32.8%, 79.7%, 30.7%, respectively. At -5 °C, the amount of proline was 26% in the leaf and at -20°C, the amount of proline increased 50% compared to the control. Also, the lowest proline (0.73 μmol / g fresh weight) was obtained from the plants that treated with bran mulch. With application of, electrolyte leakage reached 63.6%, 68%, 61% and 57% in control conditions bran, needle and manure, respectively. In short, the least electrolyte leakage was observed in manure. On the other hand, when temperature dropped from 0 to -20 °C, the percentage of electrolyte leakage increased in Aquilegia. Relative water content of the leaf were 24% at 0°C, 38% at -15 °C and 23% at -20 °C. In terms of non-use of mulch, the relative water content was 36% and reached a 42% and 40% with application of manure and needle using mulch. By measuring the total carbohydrate found in Aquilegia leaf, it was observed that the amount of this trait was increased under frost stress. In general, although frost stress reduced the morphological traits of Aquilegia, use of organic mulch resulted in the improvement of these traits. The best results were observed in manure mulch.
Keywords: dry weight, carbohydrate, electrolyte leakage, proline, total chlorophyll} -
مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، سال سی و پنجم شماره 1 (پیاپی 93، فروردین و اردیبهشت 1398)، صص 158 -169شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.158.93.1.1576.1610 تنش خشکی منجر به کاهش رشد و تغییر شاخص های بیوشیمیایی گیاهان می شود. به منظور بررسی تاثیر تلقیح با قارچ میکوریز و سلنیم بر کاهش اثرهای مخرب تنش خشکی، این آزمایش به صورت اسپلیت پلات-فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در شرایط گلخانه ای بر روی گیاه بادرشبو (Dracocephalum moldavica L.) اجرا شد. فاکتور اصلی شامل سه سطح خشکی براساس حداکثر تخلیه مجاز (Maximum Allowable Depletion) (بدون تنش، 0.75 حداکثر تخلیه مجاز و 5/0حداکثر تخلیه مجاز) و فاکتورهای فرعی شامل سلنیم در سه سطح (صفر، 100 میکروگرم به ازای هر بوته و 200 میکروگرم به ازای هر بوته) و تلقیح با قارچ میکوریزای (Glumus verciforme) در دو سطح (بدون قارچ، دارای قارچ) بود. نتایج نشان داد که تنش خشکی موجب کاهش ارتفاع بوته، وزن خشک گیاه و سطح برگ شد؛ به طوری که کمترین و بیشترین میزان این صفات، به ترتیب در تلقیح با قارچ در 0.75 حداکثر تخلیه مجاز و در شرایط بدون تنش خشکی حاصل شد. در شرایط بدون تنش، ارتفاع بوته، وزن خشک گیاه و سطح برگ حاصل از تلقیح با قارچ و سلنیم به طور معنی داری بیشتر از شاهد بود. در تمام سطوح تنش خشکی، میانگین فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز در گیاهان تلقیح شده با قارچ همراه با سلنیم به طور معنی داری بیشتر از شاهد بود. کمترین میزان فعالیت آنزیم کاتالاز (25.06) و کمترین میزان پراکسیداز (14.81) در تیمار شاهد بدون قارچ و سلینیم در شرایط تنش 0.75 حداکثر تخلیه مجاز بدست آمد و بیشترین میزان فعالیت آنزیم کاتالاز (53.62) در تیمار 200 میکروگرم سلنیم و تلقیح با قارچ در شرایط بدون تنش و بیشترین میزان فعالیت پراکسیداز (31.59) در شرایط تنش 0.5 حداکثر تخلیه مجاز و تلقیح با قارچ و استفاده از 200 میکروگرم سلنیم بود. همچنین تلقیح با قارچ همراه با کاربرد سلنیم موجب افزایش میزان پرولین در حدود 1 تا 1.5 برابر و مالون دی آلدئید در حدود 1.3 تا 1.5 برابر نسبت به شاهد در شرایط تنش خشکی شده است. نتایج نشان داد که حضور میکوریزا و عنصر سلنیم در شرایط تنش خشکی تاثیر مثبتی بر رشد و خصوصیات بیوشیمیایی موردمطالعه داشت.کلید واژگان: آنزیم های آنتی اکسیدان, پرولین, سطح برگ, مالون دی آلدئید, وزن خشک}Drought stress causes reduction in growth and changes in biochemical indices of plants. In order to investigate the effect of arbuscular mycorrhizal fungi and selenium on reduction the detrimental effects of drought stress in Moldavian balm (Dracocephalum moldavica L.), a split plot-factorial experiment based on complete randomized block design with four replications was carried out under greenhouse condition. The main factor was three levels of drought [control, 0.75 Maximum Allowable Depletion (MAD) and 0.5 MAD] and sub factors included selenium at three levels (0, 100 μg per plant and 200 μg per plant) and inoculation with mycorrhizal fungi in two levels (non-inoculated as control and Glomus.verciforme). The results indicated that drought stress reduced height, dry weight and leaf area of plants. The lowest and highest value for all of these characteristics was obtained at 0.75 MAD and without drought stress, respectively. In non-stress condition, height, dry weight and leaf area of plants obtained from inoculation with mycorrhizal fungus and selenium were significantly higher than those of control. In all levels of drought stress, the content of catalase and peroxidase enzymes in plants inoculated with mycorrhizal fungus and selenium was significantly higher than that of control. The lowest content of catalase enzyme (25.06) was obtained in control and lowest content of peroxidase (14.81) was in the treatment with mycorrhizal fungus and selenium under 0.75 MAD drought stress. The highest content of catalase enzyme (53.62) was in inoculation with mycorrhizal fungus and 200μg selenium without stress, and the highest content of peroxidase (31.59) was obtained in 0.5 MAD stress and inoculation with mycorrhizal fungus and 200 μg selenium. Also, in condition of inoculation with fungus and selenium, the content of proline and MDA increased about 1 to 1.5 folds and about 1.3 to 1.5 folds, respectively, more than the control. Results showed that the presence of mycorrhiza and selenium in drought stress condition had a positive effect on growth and biochemical indices studied.Keywords: Antioxidant enzymes, proline, leaf area dry, malon de aldehid, weight}
-
به منظور بررسی تاثیر کاهش غلظت نیتروژن محلول غذایی بر عملکرد و شاخص های رشدی کاهوی باترهد (. Lacttuca sativa L) در کشت شناور، آزمایشی در گلخانه های پژوهشی دانشگاه شهرکرد انجام شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار اجرا شد. بوته های کاهو در سیستم کشت شناوری حاوی محلول غذایی بوس (Both) که غلظت نیتروژن آن از 120 به 100 ، 80، 60 میلی گرم بر لیتر نیتروژن کاهش یافته بود، پرورش یافتند. هر واحد آزمایشی شامل 10 بوته کاهو بود که در استخرهای چوبی با ابعاد 15 (ارتفاع) ×50 (عرض) ×100 (طول) سانتی متر روی صفحات یونولیتی پرورش یافتند. نتایج نشان داد اختلاف معنی داری بین تیمارها در صفات تعداد برگ، وزن هد، وزن تر ریشه و محتوای نیتروژن، فسفر، پتاسیم و منیزیم برگ وجود نداشت، اما تفاوت های معنی داری بین تیمارها در صفات وزن خشک برگ و ریشه، طول و قطر ساقه، غلظت عناصر کلسیم برگ مشاهده شد. بیشترین وزن هد در تیمار 60 میلی گرم بر لیتر نیتروژن به دست آمد (326 گرم) که تفاوت معنی داری با وزن هد در سایر غلظت های نیتروژن نداشت. بیشترین وزن خشک برگ و ریشه و نیز طول و قطر ساقه در غلظت 100 میلی گرم بر لیتر نیتروژن مشاهده شد. نتایج نشان داد که کاهش غلظت نیتروژن محلول غذایی تا 60 میلی گرم بر لیتری تاثیری بر کاهش عملکرد کاهو نداشتکلید واژگان: کشت بدون خاک, کود نیتروژنه, محتوای نیتروژن برگ, وزن خشک, وزن هد کاهو}In order to assess reduced nitrogen level impacts on butterhead lettuce (Lacttuca sativa L.) growth and yield, an experiment was done from May to August 2015 in research greenhouse of Shahrekord University. The experiment was conducted through randomized completed design with three replications and four treatments. The lettuce plants were grown in floating system using 60, 80, 100 and 120 mg/l nitrogen in nutrient solution. In every plot, ten plants were grown in wooden pool with 100 ×50 ×15 cm dimensions and plants were spaced 20×25 cm apart on polyester sheet. There was no significant difference among treatments in the leaf number, head weight, root fresh weight and leaf elements nitrogen, phosphor, potassium, magnesium and zinc, but significant differences were observed among treatments in leaf and root dry weight percent, stem length and diameter and leaf calcium, iron and manganese concentration. The largest fresh head mass were obtained from 60mg/l nitrogen (326 g/plant), but it had not significant difference with other treatments. The highest leaf and root dry weight percent, stem length and diameter was observed in 100 mg/l nitrogen concentration. Deceasing of nitrogen concentration until 60 ppm, did not reduce the weight of lettuce headKeywords: Dry weight, Leaf nitrogen content, Lettuce head weight, Nitrogen fertilizer, Soilless culture}
-
مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، سال سی و چهارم شماره 2 (پیاپی 88، خرداد و تیر 1397)، صص 298 -308Betula pendula Roth. یکی از گونه های مهم خانواده Betulaceae در ایران به علت رویشگاه طبیعی محدود و عدم زادآوری در معرض خطر انقراض می باشد. استفاده از تکنیک کشت بافت گیاهی راه حلی مناسب برای تکثیر غیرجنسی این گونه و همچنین حفاظت و حمایت آن در شرایط کنترل شده است. در این پژوهش کالزایی B. pendula با استفاده از پنج ریزنمونه (برگ، ساقه، تک گره، دمبرگ و پوست) در دو محیط کشت WPM و NT با دو ترکیب هورمونی (A: 1 میلی گرم بر لیتر BAP و 0.1 میلی گرم بر لیتر 2،4-D) و (B: 0.1 میلی گرم بر لیتر BAP، 0.01 میلی گرم بر لیتر TDZ) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، ریزنمونه دمبرگ و تک گره حداقل درصد کالزایی را داشتند و تنها در محیط کشت NT با ترکیب هورمونی A کالزایی کردند. کالزایی، وزن تر و خشک ریزنمونه های پوست، ساقه و برگ در محیط کشت NT و WPM با ترکیب B نسبت به محیط های با ترکیب هورمونی A به صورت معنی داری کاهش یافت. ریزنمونه پوست در محیط کشت WPM و NT با ترکیب هورمونی A بالاترین درصد کالزایی (به ترتیب 81.14% و 70.36%) را نسبت به سایر ریزنمونه ها نشان داد. متوسط وزن تر و خشک این ریزنمونه در محیط کشت NT با همین ترکیب هورمونی بالاتر از محیط کشت WPM بوده است.کلید واژگان: کالوس زایی, وزن تر, وزن خشک, محیط کشت}Birch (Betula pendula Roth.) is one of the most important species exposed to extinction due to the limited natural habitat and lack of regeneration. Plant tissue culture technique is an appropriate solution for asexual reproduction of this species and to protect it in controlled conditions. In this research, callogenesis of B. pendula was investigated using five types of explants (leave, stem, nodal, petiole and bark) in WPM and NT media enriched with two hormonal combinations including A) 1mg/l BAP, 0.1 mg/l 2,4-D and B) 0.1 mg/l BAP, 0.01mg/l TDZ). The results indicated that the minimum callogenesis was observed in nodal and petiole explants in NT medium enriched with A hormonal combination. Callogenesis, fresh and dry weight of bark, stem and leave explants were significantly decreased in WPM and NT media containing B hormonal combination as compared with A hormonal combination. The maximum callogenesis was observed in bark explant in WPM (81.14) and NT (70.36) media with A hormonal combination as compared with other explants. The average fresh and dry weight of this explant in NT medium was more than that of WPM medium with the same hormonal combination.Keywords: Callogenesis, wet weight, dry weight, medium}
-
کلرید پتاسیم به عنوان یک عنصر غذایی مهم برای محصولات زراعی و همچنین کاهنده شوری در زمین های تحت تنش شوری محسوب می شود. به منظور مطالعه اثر تعدیل کنندگی شوری ناشی ازکلریدسدیم توسط کلریدپتاسیم در گیاه خردل آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل ترکیب دو سطح KCl (شاهد و 20 میلی مولار) در چهار سطح NaCl (شاهد،30، 60 و90 میلی مولار) به عنوان عامل اول و دو رقم خردل (Parkland و Goldrush) به عنوان عامل دوم بود. برهمکنش تیمار سدیم و پتاسیم با عامل رقم در صفات وزن خشک ریشه و اندام هوایی، سطح برگ، فتوسنتز، هدایت روزنه ای، محتوای رطوبت تسبی، پایداری غشا و مقدار کلروفیل معنی دار شد. حداکثر مقدار فتوسنتز (14 میکرومول در مترمربع در ثانیه) در رقم Goldrush و تیمار 20 میلی مولار کلریدپتاسیم بدون کلریدسدیم، بیشترین هدایت روزنه ای (114 میکرومول در مترمربع در ثانیه) در گیاهان شاهد رقم Goldrush، بیشترین محتوای آب نسبی در گیاهان شاهد و در ارقام Goldrush و Parkland (به ترتیب 67/79 و 47/89 درصد) و همین صفت در تیمار 20 میلی مولار کلریدپتاسیم بدون کلریدسدیم رقم Goldrush به مقدار 27/71 درصد بود. ضمن اینکه بیشترین پایداری غشا نیز در رقم Goldrush و تیمار 20 میلی مولار کلریدپتاسیم بدون کلریدسدیم مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش غلظت سدیم و پتاسیم حجم ریشه کاهش می یابد که در تیمارهای 90 میلی مولار کلرید سدیم بدون کاربرد کلرید پتاسیم و 90 میلی مولار کلرید سدیم همراه با 20 میلی مولار کلرید پتاسیم به کمترین میزان رسید. به طور کلی با افزایش شوری حاصل از کلریدسدیم صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک اندازه گیری شده خردل کاهش یافت، و در تیمار استفاده از کلریدپتاسیم در غلظت 20 میلی مولار بدون کلریدسدیم کمترین مقدار تعرق و بیشترین شاخص پایداری غشا (100درصد)، عدد کلروفیل متر (3/30)، فتوسنتز (2/11 میلی مول بر متر مربع در ثانیه) در همین تیمار مشاهده شد. ضمن اینکه رقم Goldrush در تحمل شوری نسبت به Parkland نتایج بهتری از خود نشان داد.کلید واژگان: سطح برگ, فتوسنتز, کلروفیل, هدایت روزنه ای, وزن خشک}IntroductionSalinity tolerance in plants can increase the importance of it as a result of the decreasing availability of high-quality irrigation water. Saline irrigation water can have many negative effects on crops. When irrigation water has high salinity, the salt may precipitate on the leaves as the water evaporates. Thus it can result in foliar uptake and phytotoxicity. The irrigation water may also cause accumulation of salt in the substrate, which may lead to salt uptake by the plants. Salt injury occurs when too much NaCl accumulates in the substrate. When excessive concentrations of NaCl are present in the soil, water uptake may be inhibited and it causing a physiological drought stress. However, potassium is required by plants in amounts (in kg unit) of similar or greater than nitrogen (N). K Uptake by the plant is highly selective and closely coupled to metabolic activity. At all levels in plants, within individual cells, tissues and in long-distance transport via the xylem and phloem, K exists as a free ion in solution or electrostatically bound cation. Potassium takes part in many essential processes such as enzyme activation, protein synthesis, photosynthesis, phloem transport, osmoregulation, cation-anion balance, stomatal movement and light-driven nastic movements. Potassium Chloride (KCl) is used as a source of nutrients in agricultural development and also used as relieve salinity stress.Materials And MethodsIn order to study the mitigation effects of KCl on salinity (NaCl) in mustard plant (Parkland and Goldrush), an experiment was carried out at the Research Greenhouse, Faculty of Agriculture, Ferdowsi University of Mashhad, Iran. The experiment was managed as a factorial arrangement based on completely randomized design in three replications. Treatments were included NaCl (0, 30, 60 and 90 mM) and KCl (0 and 20 mM) and two cultivars.
Relative water content was calculated by the following formula using leaf disc obtained from a young leaf of each plant.
(DW FW/ DW TW)*100FW=fresh weight, DW=dry weight, and TW=turgid weight
Electrolytic leakage was calculated by the following formula: EL=L1/L2 where L1 is electric conduction of leaf after putting in the deionized water in 25°C and L2 is the electric conduction of the autoclaved samples.
Leaf area was measured by Leaf area meter. Shoot and root dry weights were determined after drying the samples in 75°C for 48 h.
Chlorophyll concentration was calculated by the fallowing formula: Chla (μg/ml) = 15.65A666 7.340 A653
Chlb (μg/mml) = 27.05A653 11.21 A666
Analysis of variance was calculated using MSTAT-C.1software and means were compared by LSD test at probability level of 5%.Results And DiscussionThe results showed that the treatments of NaCl, KCl and interactions with cultivars were significantly different on dry weight, leaf area, photosynthesis, stoma conductivity and chlorophyll rate. The maximum shoot dry weight (3.44 g/plant) and photosynthesis rate was obtained from T2 (20 mMKCl and without NaCl). The maximum membrane stability index was obtained in Goldrush cultivar and T2. The minimum of these traits were observed in zero mMKCl and 90 mMNaCl. High level of NaCl (60 and 90 Mm) and increasing application of KCl could not improve all traits. According to the result of the analysis of variance increasing density of sodium chloride in planting areas has a special effect on the size of leaves, weight of dried plant and each leaf and dried root. This effect shows a meaningful variation between the weight of dried leaves and its dried root and shoots. The salty areas have a lot of negative ions like Magnesium, Chlorine, sodium and sulfate. These materials are harmful by themselves or cause affective disorder in plants metabolism. Salinity treatments applied to significant influence (p≤0.01) on the characteristics of photosynthesis, stomatal conductance and number of stomata was read out by SPAD. For example, sodium and potassium competition and chlorine and nitrate competition impairs the absorption of nutrients. The result of this reaction is that the plant needs more energy for producing organic matter so it loses most of its energy to resist against salt. This situation causes a low activity of the root and the growing of shoot consequently reduces. Also, weight and length of plant would reduce too. For example, existing potassium in salty lands causes the reduction of sodium in the shoot of plants. This research was done in a pot with the same amount of salt. Potassium causes the reduction of toxicity effects of sodium. This research showed that the potassium can regulate osmotic pressure and permeability of plant cell membranes and also cause to increase plant tolerance to salinity.ConclusionIn salty condition, increasing the amount of sodium causes the reduction of potassium, compared with sodium. As a matter of fact this kind of reaction causes the reduction of potassium compared with sodium. We know that potassium can cause a suitable osmotic pressure and reduce the destructive effect of oxidation. So, amount of potassium more than sodium in salty lands is known as the standard resistance. In general, increasing the salinity of sodium chloride can decrease morphological and physiological traits of mustard. The use of potassium chloride in T2 treatment showed the best result. However, Goldrush cultivar showed better results compared with Parkland cultivar in salt tolerance.Keywords: Chlorophyll, Dry weight, Leaf area, Photosynthesis, Stoma conductivity} -
گیاهان زینتی امروزه علاوه بر رفع نیازهای روحی و روانی، از لحاظ اقتصادی نیز در بازارهای جهانی خودنمایی می کنند. تولید مطلوب محصولات کشاورزی نیازمند به خاک مناسب و عناصر غذایی کافی و قابل جذب برای گیاه است. مواد آلی نقش مهمی در بهبود خصوصیات فیزیکی خاک و باروری خاک دارند. به منظور بررسی تاثیر مواد هیومیکی بر روی گیاه زینتی شمعدانی، آزمایشی در محل گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در طی سال های 1393-1394 انجام گرفت. تحقیق به صورت فاکتوریل 4×4 بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل اول اسیدهیومیک و عامل دوم اسید فولویک هر در چهار سطح (0، 2/0، 5/0و 1 گرم بر لیتربودند. صفات مورفولوژیک گیاه شامل تعداد برگ، تعداد گره، تعداد شاخه فرعی، ارتفاع شاخه اصلی، ارتفاع گیاه، طول ریشه، سطح برگ، وزن تر اندام های هوایی، وزن تر ریشه، طول ریشه، حجم ریشه، حجم اندام هوایی وزن خشک ریشه، وزن خشک اندام هوایی و نسبت اندام هوایی به ریشه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که کاربرد ترکیبی اسیدهیومیک و اسیدفولویک سبب بهبود اکثر صفات مورفولوژیک اندازه گیری شده گردید، به طوریکه بیشترین ارتفاع (75/41 سانتی متر)، وزن تر اندام هوایی (83/94 گرم)، وزن خشک اندام هوایی (71/20 گرم)، وزن تر ریشه (40/16 گرم)، سطح برگ (27/60 سانتی متر مربع)، طول ریشه (16/45 سانتی متر) و حجم ریشه (33/15 سانتی متر مکعب) در /تیمار ترکیبی اسیدهیومیک و اسیدفولویک حاصل شد. کمترین ارتفاع، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، وزن تر ریشه، سطح برگ، طول ریشه، حجم ریشه به ترتیب 75/20 سانتی متر، 49/36 گرم، 78/5 گرم، 75/4 گرم، 60/29 سانتی متر مربع، 88/25 سانتی متر، 00/4 سانتی متر مکعب ثبت شد. همچنین تعداد برگ گیاه تحت تاثیر کاربرد اسیدهیومیک و اسیدفولیک قرار گرفت و کمترین تعداد برگ (16/14 عدد) در تیمار شاهد ثبت شد. به طور کلی کاربرد مواد هیومیکی (اسیدهیومیک و اسیدفولویک) سبب بهبود صفات رشدی گیاه شد، این درحالی است که تیمار ترکیبی این دو تاثیر مشهودتری نسبت به کاربرد جداگانه هر کود داشت.کلید واژگان: سطح برگ, گیاهان زینتی, مواد آلی, وزن خشک}IntroductionOrnamental plants play a vital role in meeting the mental and spiritual needs of peoplethat considered significance from commercial point of view as well. Optimal production of agricultural products requires suitable soil and adequate and absorbable nutrients for plant. Organic materials are important because ofimproving soil physical properties and soil fertility. Soil fertility depends on the content oforganic matter as well as the quality, quantity and dynamics of these materials insoil. Organic acids are an important source of organic matter. One of the most abundant forms of organic matter in nature is humic compounds which can be found in all soil and water environment. They play an important role in cation exchange, nutrients release, phosphorus buffering capacity and metal and toxic organic molecules maintenance.Materials And MethodsIn order to evaluate the effect of humic substances on morphological characteristics of geranium, thisexperiment was conducted in research greenhouse of Ferdowsi University of Mashhad during the years 2014 and 2015. The experiment was carried out as factorial based on completely randomized design with two factors and three replications. The first factor hadfour levels of humic acid (0, 0.2, 0.5 and 1 g/l), and the second hadfour levels of fulvic acid (0, 0.2, 0.5 and 1 g/ml). Treatment was usedalong with irrigation. Morphological characteristics included the number of leaves, number of nodes, number of branches, plant height, root length, leaf area, fresh weight of shoot, fresh weight of leaf, fresh weight of root, dry weight of shoot, dry weight of leaf, dry weight of root, volume of shoots, volume of root, fresh weight of shoot were measured at the end of the experiment. Statistical analysis of the results was performed by using Jmp-8 software. Charts were drawn using Excel 2010 and difference among treatments means were compared with LSD test.Results And DiscussionThe results of means comparison showed that combined use of humic acid and fulvic acid hadpositive effects on growth traits such as height, internode length, root length, fresh weight of shoot, fresh weight of root, fresh weight of leaf, dry weight of shoot, dry weight of leaf, volume of shoot, volume of root and leaf area. Research had shown that the application of humic fertilizers increased nitrogen content in shoots of the plant. It wasreported that nitrogen compounds existed in humic acid are important factors affecting the growth of plants. Humic acid also increasedshoot growth by increasing the uptake of nitrogen, calcium, phosphorus, potassium, manganese, zinc, iron and copper as well as hormone-like properties. It wasalso found that humic acid enhancedplant growth by increasing the activity of the RuBisCO enzyme and the subsequent increase in photosynthetic activity. Furthermore, humic acid reduced the pH of alkaline soils and causedthe nitrogen to be absorbed to a greater extent. The use of humic substances increased the leaf area and thus photosynthesis, therefore leading to the production of more dry matter in plants. Humic fertilizers also had a significant effect on root growth. Researchers had suggested that the presence of oxygen groups in humic acid increased lateral root growth. Although humic acid increased the growth of both root and shoot, its effectiveness on the root system wasmore evident.ConclusionsThis experiment was conducted with the aims of evaluating the effect of humic organic fertilizers, reducing the harmful effects of chemical fertilizers and improving the quality of plant growth in geranium. According to the results obtained from the present research, it can be concluded that combined application of humic acid and fulvic acid had greater effects on the majority of traits compared to the sole application of aforementioned compounds.Keywords: Fulvic acid, Geranium, Humic acid, Ornamental plants}
-
به منظور مطالعه تاثیر بستر کاشت و اسید هیومیک بر برخی شاخص های رشد و ویژگی های بیوشیمیایی گیاهچه گوجه فرنگی، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در پایه طرح کاملا تصادفی در پنج تکرار صورت گرفت. فاکتورهای مورد بررسی شامل بستر کاشت (پیت، کوکوپیت، خاکبرگ، کمپوست، ورمیکمپوست، کود گاوی و خاک رس) و اسید هیومیک (به دو صورت محلول پاشی و عدم محلول پاشی) بودند. نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد که بیشترین و کمترین درصد و سرعت جوانه زنی به ترتیب به بستر کاشت پیت و کود دامی تعلق داشت. همچنین، بیشترین وزن خشک اندام هوایی (17/1 گرم)، سطح برگ (9/125) تعداد میانگره (19/6)، ارتفاع گیاه (51/13 سانتی متر) و میزان کلروفیل a (55/2) در بستر کشت پیت مشاهده شد. بستر کود دامی در صفات نامبرده کمترین میزان را نشان داد. بعنوان مثال کمترین میزان وزن خشک اندام هوایی (44/0 گرم) و ارتفاع بوته (67/16 سانتیمتر) مربوط به تیمار کود دامی بود. میزان کاروتنوئید در بسترهای کود دامی و رس بیش از بقیه بسترها بود. همچنین محلول پاشی نسبت به عدم محلول پاشی، ارتفاع گیاهچه، سطح برگ، تعداد میانگره، کلروفیل a و کاروتنوئید را افزایش معنی داری داد. نتایج نشان داد که وزن خشک اندام هوایی، ارتفاع گیاهچه و تعداد میانگره تحت اثر متقابل بستر کاشت و اسید هیومیک قرار گرفتند. در کلیه صفات فوق بسترهای ضعیف مانند خاک رس و کود دامی نسبت به بقیه بسترها به مصرف اسید هیومیک پاسخ بهتری دادند. بعنوان مثال، کاربرد اسید هیومیک باعث افزایش حدود 62 و 3 درصدی وزن خشک اندام هوایی نسبت به عدم استفاده از اسید هیومیک به ترتیب در تیمارهای کود دامی و پیت شد. بطور کلی، به نظر می رسد استفاده از بستر پیت به همراه محلول پاشی با اسید هیومیک می تواند منجر به بهبود رشد نشاء گوجه فرنگی شود.کلید واژگان: سبز شدن, سطح برگ, کلروفیل, میانگره, وزن خشک}IntroductionSuccessful greenhouse and nursery production of plants is largely dependent on the chemical and physical properties of the growing substrate. An ideal potting substrate should be free of weeds and diseases, heavy enough to avoid frequent tipping over and yet light enough to facilitate handling and shipping. The substrate should also be well drained and yet retain sufficient water to reduce the frequency of watering. Other parameters to consider include cost, availability, consistency between batches and stability in the media over time. Greenhouse crops in general, have higher nutrient demands than field grown crops. Therefore, in order to optimize production it is essential to focus on the growing substrate and fertilization. The physical properties of the growing medium are important parameters for successful plant growth, as these are related to the ability to adequately store and supply air and water to plants. Humic acid is a principal component of humic substances, which are the major organic constituents of soil (humus), peat and coal. It is also a major organic constituent of many upland streams, dystrophic lakes, and ocean water. It is produced by biodegradation of dead organic matter. It is not a single acid, but it is a complex mixture of many different acids containing carboxyl and phenolate groups so that the mixture behaves functionally as a dibasic acid or occasionally as a tribasic acid. Humic acids can form complexes with ions that are commonly found in the environment creating humic colloids. Humic and fulvic acids (fulvic acids are humic acids with lower molecular weight and higher oxygen content than other humic acids) are commonly used as a soil supplement in agriculture. Humic Plus contains humic acid, fulvic acid, macro micro nutrients and proprietary constituents essential for plant growth. Organic matter soil amendments have been known by farmers to be beneficial to plant growth for longer than recorded history. However, the chemistry and function of the organic matter have been a subject of controversy since humans began their postulating about it in the 18th century. Selection of the proper media components is critical to the successful production of plants. So, the objective of this study was to assess the effect of humic acid foliar application and various substrate on quantitative and qualitative characteristics of tomato seedling.
Material andMethodsThe experiment was conducted in a greenhouse at Bardsir Faculty of Agriculture , Shahid Bahonar University of Kerman in 2015, as a factorial arrangement based on completely randomized design with five replications. The experimental treatments were substrate in 7 levels (peat, coco-peat, leaf-soil, compost, vermi-compost, manure and clay soil), humic acid in two levels (foliar application and non- foliar application). After preparation of substrates, plastic boxes with 12 cm diameter and 10 cm height were chosen. After extracting gravity water, tomato (cv. Canyon) seeds were sown in pots. Rain irrigation was done daily. Foliar application of humic acid with concentration of 0.001 liter was performed from seedling emergence to transplanting every two days. The germinated seeds was daily counted and number and rate of seed emergence was estimated. Plant height, stem diameter, number of internodes, leaf area, shoot and root dry matter and chlorophyll contents were calculated at transplanting time of seedling.Results And DiscussionThe substrate treatment had a significant effect on rate and percent of germination, plant height, shoot dry matter, leaf area, number of internodes and, chlorophyll a and carotenoid contents. According to the results, the greatest and smallest rate and percent of germination ýwas found in peat and manure treatments, respectively. Also the greatest shoot dry matter (1.17 g), leaf area (125.9 ýcm plant-1), number of internodes (6.19), plant height (13.51 cm) and chlorophyll a concentration (2.55 µg/ml) ýwere observed for peat substrate. Manure and clay soil substrates showed the smallest of ýthese measurements and carotenoid contents. It seems that physical characteristics of peat was better than other substrates. Plant height, shoot dry matter, leaf area, number of internodes, chlorophyll a and carotenoid contents showed a significant effect by humic acid application. Foliar application of humic acid significantly increased the mentioned traits.ConclusionThe results illustrated that between substrates in this study, peat was the best for seedling production of tomato. Foliar application of humic acid had a positive effect in improving growth characteristics of tomato seedling.Keywords: Chlorophyll, Dry matter Leaf area, Emergence, Internodes} -
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر پاکلوبوترازول به عنوان یک آنتی جیبرلین بر برخی ویژگی های مورفوفیزیولوژیک گل اطلسی و تعیین مناسب ترین غلظت پاکلوبوترازول برای ایجاد مقاومت به تنش خشکی در این گیاه انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه اجرا شد. پاکلوبوترازول در 4 سطح (شامل غلظت های صفر، 25، 50 و 75 میلی گرم در لیتر) و تنش خشکی در سه سطح (آبیاری هنگام رسیدن رطوبت خاک به 90 درصد ، 75 درصد و 50 درصد ظرفیت زراعی) فاکتورهای مورد بررسی در این آزمایش بودند. نتایج نشان داد که استفاده از پاکلوبوترازول باعث افزایش تعداد گل، وزن خشک اندام هوایی و تعداد شاخه فرعی شده است و استفاده از این ماده باعث کاهش ارتفاع بوته، وزن خشک ریشه و مقدار کاروتنوئید گردید. در حالی که پاکلوبوترازول اثر معنی داری بر میزان نشت یونی، تعداد شاخه اصلی و مساحت برگ نداشت. همچنین نتایج نشان داد که تنش خشکی باعث افزایش تعداد گل در بوته گردید و کاهش محتوای کلروفیل، کاروتنوئید، قطر گل، وزن خشک اندام هوایی و ریشه گیاه و سطح برگ اطلسی را در پی داشت. غلظت 75 میلی گرم در لیتر پاکلوبوترازول بیشترین تاثیر را در کنترل ارتفاع اندام رویشی گیاه اطلسی تحت تنش خشکی از خود نشان داد. از طرفی با افزایش غلظت پاکلوبوترازول تحت تنش 50 درصد ظرفیت زراعی روند افزایشی در میزان کاروتنوئید و کلروفیل کل دیده شد. به طور کلی می توان استنباط کرد که پاکلوبوترازول توانسته است مانع کاهش مقدار کلروفیل و کاروتنوئید تحت شرایط تنش شدید خشکی شود و استفاده از آن تا حدی در غلبه بر عوارض جانبی ناشی از تنش خشکی موثر است.کلید واژگان: آنتی جیبرلین, کاروتنوئید, کلروفیل, وزن خشک, نشت یونی}This experiment was conducted to investigate the effect of paclobutrazol as an anti-gibberellin on some morpho-physiological characteristics of Petunia × grandiflora Bravo Blue, and determine the optimum concentration of paclobutrazol for drought resistance in this plant. The experiment was carried out as factorial based on completely randomized design with three replications in greenhouse. The studied factors were included paclobutrazol in four levels (0, 25, 50 and 75 mg a.i. l-1) and drought stress in three levels (irrigation when soil moisture reached 90 %, 75 % and 50 % of field capacity). Results showed that the application of paclobutrazol had increased the number of flowers, aerial part dry weight and number of lateral branches, and the application of this substance decreased the plant height, root dry weight and amount of carotenoids. While, paclobutrazol did not have significant effect on the electrolyte leakage, main branch number and leaf area of petunia. Also, the results showed that drought stress increased the number of flowers per plant, and reduced the content of chlorophyll, carotenoids, flower diameter, shoot and root dry weight and leaf area of petunia. Application of 75 mg a.i. l-1 paclobutrazol had the greatest effect on height controlling of petunia plant under drought stress. Carotenoids and chlorophyll content was increased by increasing the paclobutrazol concentration under 50% of field capacity. Generally, the results indicated that the application of paclobutrazol under severe drought stress could prevent chlorophyll and carotenoids decline, and had partially been effective in overcoming adverse effects of drought stress.Keywords: Anti gibberellin, Carotenoids, Chlorophyll, Dry weight, Electrolyte leakage}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.