به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « هرمزگان » در نشریات گروه « شیلات »

تکرار جستجوی کلیدواژه «هرمزگان» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • غلامعلی اکبرزاده چماچایی*، شیوا آقاجری خزایی، محمد درویشی، سیامک بهزادی، رامین کریم زاده

    در مطالعه حاضر اثرات احتمالی ناشی از فعالیت پرورش ماهی سی باس آسیایی (Lates calcarifer) در قفس بر ساختار جمعیتی ماکروبنتوزها در محدوده استقرار قفس های واقع در منطقه ریگوی جزیره قشم استان هرمزگان طی یک دوره پرورش در سال1397مورد بررسی گرفت. میانگین تغییرات (خطای استاندارد ± میانگین) مربوط به فراوانی کل جمعیت ماکروبنتوز ها در محل استقرار قفس ها و ایستگاه شاهد بترتیب برابر با (19154±52765) و (21002±50642) عدد در متر مربع بوده است. نتایج نشان داد که از بین جنس های شناسایی شده Ammonia sp.  با فراوانی نسبی 41/73 صدم درصد در محل استقرار قفس ها نسب به ایستگاه شاهد و جنس های  Archasterope sp.  ،sp.  Spirolochulina،sp. Nephtys بترتیب با فراوانی های 9/63 ،1/49 و 6/12 درصد درایستگاه شاهد نسبت به محل استقرار قفس ها از فراوانی و غالبیت بیشتری برخوردار بوده اند. نرخ بارگذاری مواد آلی در بستر محل استقرار قفس ها تحت اثر فعالیت های پرورش ماهی قابل توجه بوده و در برخی از زمان ها با ایستگاه شاهد اختلاف معنی داری را از خود نشان داد (P<0.05). بطور کلی در زمان مورد مطالعه فعالیت های مربوط به پرورش ماهی در قفس برساختار جمعیتی ماکروبنتوز ها در منطقه مورد مطالعه بی اثر بوده است.

    کلید واژگان: پرورش ماهی در قفس, ماکروبنتوز, قشم, هرمزگان}
    Gholamali Akbarzadeh Chomachaei*, Shiva Aghajary Khazaei, Siamak Darvishi, Siyamak Behzadi, Ramin Karimzadeh

    This study was conducted to investigate the possible effects of cages culture Asian sea bass fish (Lates calcarifer) on the population structure of macrobenthos in the Rigo area of Qeshm Island in Hormozgan province during a breeding period in 1397 were investigated. The average abundance of macrobenthos at the location of the cages culture and the refrences site in this study was equal to (52765 ± 19154 in m2) and (50642 ± 21002 in m2), respectively.The results showed that at the time of the study among the identified the genus of Ammonia sp. With a relative abundance of 73.41 percent at the location of the cages compared to the control station and Archasterope sp., Spirolochulina sp. and Nephtys sp. with a relative abundance of 63.9%, 49.1% and 12.6%, respectively, were more dominant in the control station compared to the location of the cages.The loading rate of organic matter in the bed of the cages was significantly affected by fish farming activities and in some times showed a significant difference with the control station (P<0.05). In general, at the time of the study, activities related to fish farming in cages had no effect on the population structure of macrobenthos in the study area.

    Keywords: Cage culture, Macrobenthos, Qeshm, Hormozgan}
  • فاطمه ارزانی، سلیم شریفیان*، مهران لقمانی

    ماهی یکی از مهم ترین منابع پروتیینی برای تغدیه و سلامت انسان است. از این رو پایش تجمع فلزات سنگین در ماهیان تجاری همواره مهم می باشد. در مطالعه حاضر میزان تجمع فلزات سنگین (مس و سرب) در بافت عضله و خطرات احتمالی آن ها برای مصرف کنندگان در سه گونه ماهی پرمصرف در جنوب کشور(بندرعباس) یعنی سرخو (Lutjanus ehrenbergi)، سنگسر (Pomdasys Kaakan) و کفشک تیز دندان (Psettodes erumei) در سال 1398مورد بررسی قرار گرفت. میانگین میزان تجمع (میکروگرم بر گرم وزن خشک) فلز مس در ماهی سرخو، سنگسر و کفشک به ترتیب برابر با 025/0±078/0، 017/0±136/0 و 013/0±127/0 بود، در حالی که میزان تجمع سرب در آن ها به ترتیب برابر با 018/0±079/0، 023/0±090/0 و 031/0±107/0 بدست آمد. بالاترین میزان جذب روزانه (میکروگرم در کیلوگرم وزن بدن در روز) مس برابر با 023/0 و ناشی از مصرف ماهی سنگسر بود، در حالی که بالاترین میزان جذب روزانه سرب ناشی از مصرف ماهی کفشک و برابر با 018/0 به دست آمد. میزان جذب روزانه و هفتگی در هر دو فلز و در هر سه گونه ماهی کمتر از مقادیر دوز مرجع EPA و مصرف قابل تحمل (TI) ارایه شده توسط کمیسیون مشترک FAO/WHO ، بود. برآورد میزان خطر (THQ) محاسبه شده برای هر دو فلز به میزان قابل توجهی پایین تر از 1 بود. نتایج نشان داد که جوامع شهری استان هرمزگان با میزان مصرف های محاسبه شده در معرض هیچ گونه خطری ناشی از تجمع فلزات سنگین مورد بررسی در این مطالعه نمی باشند.

    کلید واژگان: ریسک خطر, فلزات سنگین, هرمزگان, ماهیان تجاری}
    Fatemeh Arzani, Salim Sharifian*, Mehran Loghmani

    Fish is one of the most important sources of protein for human nutrition and health. Therefore, the monitoring of heavy metals accumulation in commercial fish is always important. In the present study, the accumulation of heavy metals (copper and lead) in muscle tissue and their potential hazards for consumers in three species of high-consumption fish in the south of the country(BandarAbas), namely black-spot snapper (Lutjanus ehrenbergi), javelin grunter (Pomdasys Kaakan) and Indian halibut (Psettodes erumei) was examined. The average concentrations (µg/g dry weight) of copper snapper, grunter and halibut were 0.078±0.017, 0.136±0.025, and 0.127±0.013, respectively, while the accumulation of lead in them was 0.079±0.018, 0.090±023, and 0.107±0.031, respectively. The highest daily intake (µg/ kg body weight/ day) of copper was equal to 0.023 and due to consumption of grunter, while the highest daily intake of lead was obtained due to consumption of halibut and equal to 0.018. The daily and weekly intake of both metals and all three fish species was less than the EPA reference dose and tolerable intake (TDI) values provided by the FAO / WHO Joint Commission. The risk level of target hazard quotient (THQ) calculated for both metals was significantly lower than 1. The results showed that the urban communities of Hormozgan province with the calculated consumption are not exposed to any risk due to the accumulation of heavy metals studied in this study.

    Keywords: Risk assessment, Heavy metals, Hormozgan, Commercial fish}
  • کیومرث روحانی قادیکلایی*، غلامعلی اکبرزاده، عیسی عبدالعلیان، مریم معزی، محمد صدیق مرتضوی

    (74 مشاهده) با توجه به اینکه پرورش میگو به عنوان یک صنعت آبزی‌پروری در سواحل جنوب و شمال کشور در حال توسعه است، از اینرو با چالش‌های مهمی در زمینه کیفیت آب روبروست که نیاز به پایش دارد. این مطالعه با هدف بررسی پارامترهای کیفی آب و مواد آلی کل (TOM) بستر مزارع پرورش میگوی وانامی طی یک دوره پرورشی از نیمه دوم تیرماه 1393 در منطقه تیاب شمالی واقع در 130 کیلومتری جنوب شرقی بندرعباس صورت گرفته است. نتایج بدست آمده بیانگر این است که میانگین میزان درجه‌حرارت، شوری، pH و اکسیژن محلول اختلاف معنی‌داری طی دوره پرورش نداشته است (05/0(p> در حالیکه میزان TOM به سمت انتهای دوره پرورش به طور معنی‌داری افزایش یافته است. نتایج بدست آمده همبستگی مثبتی را بین pH و درجه‌حرارت، pH و اکسیژن محلول، pH و آمونیاک نشان داده است. از سوی دیگر، بین میزان مواد آلی و pH، میزان مواد آلی و درجه حرارت، میزان مواد آلی و آمونیاک همبستگی منفی مشاهده شد. نتایج حاصل از آنالیز خوشه‌‌بندی نشان داد که کیفیت آب طی اوایل دوره پرورش از ثبات نسبی برخوردار بوده و از ماه دوم به سمت پایان دوره پرورش شرایط کیفیت آب ناپایدار گردیده است. بهرحال پارامترهای کیفیت آب بایستی مورد پایش قرار گیرد تا از آن به عنوان راهنمایی برای مدیریت استخرهای پرورش استفاده شود و از بروز شرایطی که به طور مخاطره‌آمیزی پرورش میگو را تهدید می‌کند، پرهیز گردد.

    کلید واژگان: پرورش میگو, کیفیت آب, پرورش, تیاب, هرمزگان}
    Kiuomars Rohani Ghadikolaei*, Gholamali Akbarzadeh, Eesa Abdolalian, Maryam Moezzi, Mohammad Seddiq Mortazavi

    Considering shrimp farming is as an improving aquaculture practice in southern and northern coastal parts of Iran, it faces some critical and challenging problems in terms of water quality that need to be monitored. The present study purposed to assess the water quality and total organic matter (TOM) in sediment of Litopenaeus vannamei shrimp farms during the culturing period from July 2014 in Teyab shrimp farms, Hormozgan, Iran. The results indicated that during the culturing period, mean values for temperature, salinity, pH and dissolved oxygen were not significantly different in 3 farms, whereas the levels for total organic matter showed the highest content onwards to the end of culturing period. The results showed positive correlation was found between pH and water temperature, pH and dissolve oxygen (DO), pH and ammonia. However a negative correlation was observed between TOM and pH, TOM and water temperature, TOM and ammonia. Dendrogram of temporal clustering results showed that the water quality was relatively consistent during early culturing period and then represent an unstable condition from the second month towards end of culturing period. However, water quality parameters should be monitored to serve as guide for managing a pond so that conditions that can adversely affect the growth of prawns can be avoided.

    Keywords: Shrimp farming, Water quality, Culturing period, Teyab, Hormozgan}
  • قاسم عسکری، رسول قربانی*، علی شعبانی، عبدالرسول ماهینی، فرهاد کی مرام، رحمت ندافی

    در این بررسی 12 نمونه ماهی ساردین رنگین کمان از 6 منطقه جاسک، قشم و بندر لنگه صید گردید. استخراج DNA با روش فنل-کلروفرم از بافت باله ماهیان انجام شد. به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی ساردین رنگین کمان از ژن COI استفاده شد. تکثیر ژنCOI  با استفاده از پرایمرهای اختصاصی طراحی شده بر اساس توالی های موجود در بانک ژن صورت گرفت. طول 619 جفت باز از محصول واکنش زنجیره پلی مرازی توالی یابی شد. توالی های ژنی نمونه ها با استفاده از نرم افزارهای MEGA5 و Bioedit7  مورد مقایسه قرار گرفتند و میزان همولوژی نمونه ها مشخص گردید. همچنین با استفاده از نرم افزار dnaSP5  میزان پلی مورفیسم یا تعداد هاپلوتیپ ها ارزیابی شد.  نتایج این تحقیق نشان داد که در بین نمونه های جمعیت های مختلف ساردین رنگین کمان فاصله ژنتیکی کمی وجود دارد. همچنین تعداد 9 نوع هاپلوتیپ بین نمونه های مورد مطالعه شناسایی گردید.

    کلید واژگان: تنوع ژنتیکی, COI, ساردین رنگین کمان, هرمزگان}
    Ghasem Askari, Rasoul Ghorbani*, Ali Shabani, Abdolrasoul Mahini, Farhad Keymaram, Rahmat Nadafi

    In this study 12 specimens were collected from Bandar Jask, Qeshm Island and Bandare Lengeh in Hormozgan Province. DNA extraction was performed using Phenol-Chloroform method. A partial DNA sequence of Cytochrome oxidase subunit I gene (COI) was used to evaluate genetic diversity. The sequence of Cytochrome oxidase subunit I gene was done using specific primers designed based on sequences registered in NCBI GenBank. The diversity of 619 bp of COI was estimated. Gene sequencing of samples were compared with using MEGA5 and Bioedit7 software. Also, polymorphism or haplotype frequency was evaluated using dnaSp7 software. Results showed that there was low genetic distance equals to among all population and 9 haplotypes among samples were determined.

    Keywords: Genetic diversity, COI, Rainbow sardine, Hormozgan Province}
  • سید یوسف پیغمبری*، احمد فولادی ثابت، هادی رییسی، مجتبی پولادی، رضا عباسپور نادری

    این مطالعه جهت بررسی پراکنش و فراوانی ماهی یال اسبی (Trichiurus lepturus, Linnaeus. 1758) به عنوان گونه هدف بین صیدگاه های واقع در استان های بوشهر و هرمزگان انجام گردید. عملیات نمونه برداری در طی فصل تابستان در استان بوشهر و فصل پاییز در استان هرمزگان در سال 1392 انجام شد. عملیات نمونه برداری توسط کشتی ترالر صنعتی کلاس کیش به طول 27 متر، عرض 2/7 متر و طی 73 بار تورکشی در فصول صید صورت گرفت. تور بکار گرفته شده در این تحقیق از نوع تورترال میان آبی با جنس نخ پلی اتیلن و چشمه تور 75 میلی متر(گره تاگره مقابل) در قسمت ساک بود. بیشترین فراوانی طولی ماهی یال اسبی صید شده در دامنه طولی 92-84 سانتیمتری و کمترین فراوانی طولی در دامنه طولی 36-28 سانتیمتری مشاهده گردید. میزان زیست توده و میانگین CPUA در منطقه مطاف بوشهر به ترتیب 55/17916 تن و (Kg nm-2) 58/1076 ± 42/8624 و در صیدگاه های هرمزگان به ترتیب 804/7425 تن و (Kg nm-2) 87/1529 ± 74/8105 برآورد شد. همچنین بر اساس نقشه های پراکندگی ترسیم شده توسط نرم افزار GIS و شاخص CPUA، بیشتر تراکم صید ماهی یال اسبی در منطقه هرمزگان در اطراف جزایر هنگام و تنب بزرگ بود و در منطقه صیادی مطاف در استان بوشهر، پراکنش به صورت افقی در جهت غربی آبهای این استان مشاهده گردید.

    کلید واژگان: یال اسبی, ترال میان آبی, بوشهر, هرمزگان, خلیج فارس}
    Seyed Yousef Paighambari*, Ahmad Fouladi Sabet, Hadi Raeisi, Mojtaba Pouladi, Reza Abbaspour Naderi

    This study was conducted to survey of distribution and abundance of cutlassfish (Trichiurus lepturus, Linnaeus 1758) as target species between the fishing grounds of Bushehr and Hormozgan provinces. Sampling operations were carried out during the summer season in Bushehr province and autumn season in Hormozgan province in 2013. The fishing operation was done using commercial trawler vessel with a length of 27 m, the width of 7.2 m during 73 times net hauling in the fishing seasons. The used net in this research was a mid-water trawl net with a polyethylene yarn and mesh size of 75 mm (stretched) in the codend. The highest length frequency of cutlassfish was observed in the length range of 84-92 cm and the least length frequency was in the length range of 28-36 cm. The biomass and mean CPUA in Bushehr were 17169.55 tons and 8624.42 ± 1076.58 (kg nm-2) and in Hormozgan were 7425.804 tons and 8105.74 ± 1529.87 (kg nm-2), respectively. Also based on depicted maps by GIS software and CPUA index, Most densities of trapped cutlassfish in Hormozgan fishing grounds were around Hengam and Greater Tomb islands, and in Bushehr (Motaf area), there was a horizontal distribution in the western waters of this province.

    Keywords: Cutlassfish, Mid-water trawl, Bushehr, Hormozgan, Persian Gulf}
  • محمدرضا زاهدی*، عبدالرسول دریایی، مریم معزی، حجت الله فروغی فرد، عیسی عبدالعلیان، کیومرث روحانی قادیکلایی، سجاد پور مظفر

    پرورش میگو یکی از محورهای مهم فعالیت های شیلاتی در جنوب کشور و بخصوص استان هرمزگان بوده و این روند باعث اشتغال زایی بالایی در استان هرمزگان که رتبه اول تولید در سال 1397 را داشته خواهد گردید .مطالعات نشان داده که مهمترین چالش پیش روی صنعت پرورش میگو در دنیا بحث بیماری های میگوی پرورشی است. اهمیت و شناخت اولیه برخی از مهمترین بیماری هایی که موجب کاهش تولید در دنیا شده است از ضروریات دانش آبزی پروان در مزارع پرورش میگو است. انگل درون سلولی hepatopenaei Enterocytozoon ((EHPیکی از مهمترین بیماری هایی است که آبزی پروان را دچار مشکل کرده و باعث کاهش زیادی در تولید بسیاری از مناطق جنوب شرق آسیا در سالهای اخیر شده است. حضور این انگل که از خانواده قارچ ها می باشد در بسیاری از گونه های تجاری میگو و همچنین میگوی پا سفید گزارش شده است. این انگل دلیل اصلی کاهش میزان رشد در میگوها بوده و با مختل کردن فرایند هضم وجذب در بدن ، میگوها ضعیف و مستعد به انواع بیماری ها می گردند. این انگل از طریق خوراکی ، آب و سایر میگوها به راحتی منتقل شده و حتی در شرایط بستر استخرها به دلیل دیواره مقاوم ایجاد شده در اسپور تا یکسال قابلیت زنده مانی دارند. بهترین راهکارهای کاهش میزان اسپور در استخرها ، مدیریت مناسب پرورش ، تهیه لاروهای عاری از این بیماری و آماده سازی مناسب استخر عنوان شده است. در این مقاله روش های انتقال ، درگیری و شناسایی این بیماری به اختصار بیان گردد.

    کلید واژگان: وانامی, EHP, بیماری, هرمزگان}
  • اسلام مهدی زاده، محسن صفایی*، سهیلا ابراهیمی
    رژیم غذایی کوسه گربه ماهی عربی (C. arabicum)، طی یک دوره شش ماهه از آبان 1394 تا فروردین 1395 در آبهای خلیج فارس (منطقه بندرعباس) بصورت ماهانه مورد مطالعه قرار گرفت. در طی این مدت 180 نمونه (102 عدد ماهی نر و 78 عدد ماده) در اندازه های طولی بین 37/2 تا 73/4 میلیمتر در صید شناورهای سنتی مجهز به تور ترال کف و تور گوشگیر کف از محدوده آبهای خلیج فارس (آبهای ساحلی بندرعباس تا قشم) جمع آوری گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد ماهی ها مهم ترین و مطلوب ترین ماده غذایی (47 درصد) بوده و دومین گروه غذایی سخت پوستان (31 درصد) بودند. اقلام غذایی بعدی بترتیب شامل مواد مخلوط (غیر قابل تفکیک) 19 درصد و نرم تنان 3 درصد بودند. همچنین براساس اقلام غذایی مشاهده شده در فصول مختلف مشخص گردید که درصد فراوانی حضور ماهی ها در اسفند ماه بیش ترین مقدار را به خود اختصاص داده بود؛ این در حالیست که بیش ترین درصد فراوانی برای سخت پوستان مربوط به دی ماه بود. مواد مخلوط و نرم تنان نیز در آبان ماه بیشترین ترین درصد فراوانی حضور را به خود اختصاص داده بودند. براساس نتایج این تحقیق هیچ گونه تفاوت معنی داری از نظر نوع رژیم غذایی در جنس های مختلف کوسه گربه ماهی عربی مشاهده نشد اما تفاوت معنی داری به لحاظ نوع رژیم غذایی در کلاس های طولی مختلف مشاهده شد. شاخص تهی بودن معده (CV) در طی مدت نمونه برداری به طور معنی داری در دو جنس نر و ماده کوسه گربه ماهی عربی متفاوت بود و این شاخص در جنس های نر بین 23/3-3/3 و در جنس های ماده بین 11/8 -3/8 متغیر بود. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که بیشترین مقدار شاخص معدی (GaSI) در اسفندماه و کم ترین آن مربوط به فروردین ماه می باشد.
    کلید واژگان: C, arabicum, رژیم غذایی, شاخص های تغذیه ای, خلیج فارس, هرمزگان}
    Eslam Mehdizadeh, Mehdi Safaie Dr *, Soheila Ebrahimi Dr
    Feeding habits of bamboo shark (C. arabicum) were studied monthly in Persian Gulf (Bandar Abbas area) during the period from November 2015 to April 2016. A total sample of 180 specimens (including 102 males and 78 females) ranging from 37/2 to 73/4 mm total length, were caught in Persian Gulf waters (Bandar Abbas up to Qeshm island) using trawl and bottom gill nets. The contents of the stomachs consisted of mainly large quantities of fish (47%), crustaceans (31%), mixed materials (unidentifiable matter) (19%) and molluscs (3%). Based on the major food contents observed in different seasons, fish item was the most dominant in March (63 %) and the crustaceans items and Mollusca were the most dominant ones in January (45 %) and November (8%), respectively. There was no significant difference in terms of the diet composition in both sexes, but significant differences were observed in the preference for food items in different size groups. The Stomach emptiness index (CV) index varied significantly in both sexes that was ranged between 3/3- 23/3% and 3/8 - 11/8 % for male and female, respectively. Additionally the results showed that the maximum and minimum of Gastrosomatic index (GaSI) observed in March and April 2016, respectively.
    Keywords: C. arabicum, Diet composition, Feeding index, Persian Gulf, Hormozgan}
  • هادی رئیسی، احسان کامرانی، رحمان پاتیمار *، ایمان سوری نژاد
    مطالعه حاضر با هدف بررسی رژیم غذایی کوسه چانه سفید C. dussumieri، جهت تعیین ارجحیت غذایی آن در آب های دریایی استان هرمزگان پی ریزی شد. در مجموع، محتویات معده 360 کوسه ماهی شامل 169 ماده و 191 نر که با استفاده از ترال میان آبی یال اسبی و تور گوشگیر طی 18 ماه از آذرماه 1392 تا خرداد 1394 صید شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ها از رژیم غذایی کوسه چانه سفید با دامنه طولی 98-41 سانتی متر و دامنه وزنی 5100-500 گرم با استفاده از روش های وزنی، شمارشی، فراوانی و شاخص اهمیت نسبی بررسی شدند. 252 معده حاوی عناوین غذایی بودند و درغالب معده ها ماهیان استخوانی کوچک یافت شد. کوسه چانه سفید از گروه های متنوعی از ماهیان استخوانی شامل خانواده شگ ماهیان، کیجارماهیان، گوازیم ماهیان و به طور اتفاقی سخت پوستان عالی و سفالوپوداها تغذیه کرده بودند. میانگین تعداد طعمه در معده برای جنس نر و ماده به ترتیب 0/84±1/59 و 0/81±1/51 بود. سطح تروفی برای کوسه چانه سفید در این مطالعه 4/4 بدست آمد. تفاوت معنی داری در جیره غذایی بین دو جنس نر و ماده وجود داشت. تغییر در جیره غذایی ماهیان نابالغ در حال بلوغ و بالغ در دو جنس نر و ماده گواه این امر است که کوسه چانه سفید یک تغییر رژیم غذایی در طول دوره زندگی را تجربه می کند.
    کلید واژگان: C, dussumieri, هرمزگان, رژیم غذایی, خلیج فارس, سطح تروفی}
    Hadi Raeisi, Dr Ehsan Kamrani, Dr Rahman Patimar *, Dr Iman Sourinejad
    The present study aimed at investigating the diet of white cheek shark¡ Carcharhinus. dussumieri¡ in order to determine its feeding preferences in Hormozgan waters¡ Persian Gulf. Overall¡ stomach contents of 360 shark were sampled including female (n=169) and male (n=191). The content of 360 white cheek sharks including 169 female and 191 male¡ which were caught using trawl and gill net during 18 months from December 2013 to May 2015¡ were examined. Diet of Whitecheek shark¡ with the length range of 41-98 and weight range of 500-5100 gr.¡ was described using the numeric¡ frequency¡ weight methods and the index of relative importance index (IRI). Two hundred fifty two stomachs contained food items and small teleost fish were found in the majority of full stomachs. Results indicated that C. dussumieri fed on a wide variety of teleost species¡ primarily Engraulidae¡ Synodontidae¡ Nemipteridae with occasional crustacean and cephalopod prey. There was a significant difference in diets of males and females shark samples. The average prey content in the stomach was 1.59±0.84 and 1.51±0.81 for male and female¡ respectively. In addition¡ trophic level was calculated 4.4. A shift in diets of maturing¡ immature and mature males and females deemed to be an evidence that C. dussumieri experiences an ontogenetic feeding diet shift.
    Keywords: C. dussumieri, Hormozgan, Feeding diet, Persian Gulf, Trophic level}
  • احسان فرخی، احسان کامرانی، هادی رئیسی، آرش اکبرزاده
    این مطالعه با هدف برآورد میزان صید ماهیان دارای اندازه غیر استاندارد (طول کمتر از LM50) در تور ترال میگو در صیدگاه های استان هرمزگان طی سال 1391 در فصل صید میگو انجام شد. عملیات نمونه برداری با کشتی های ترال کش طبس طی 55 مرتبه توراندازی انجام شد. هشت گونه از گونه های باارزش تجاری یا غالب در صید میگو شامل حلوا سفید (Pampus argenteus)، حلوا سیاه (Parastromateus niger)، گربه ماهی خاکی (Plicofollis dussumieri)، کریشو (Saurida tumbil)، گوازیم دم رشته ای (Nemipterus japonicus)، قباد (Scomberomorus guttatus)، زمین کن دم نواری (Platycephalus indicus) و شوریده (Otolithes ruber) در این مطالعه بررسی شدند. ماهیان دارای اندازه غیر استاندارد (طول کمتر از LM50) که در تور ترال میگو در صیدگاه های استان هرمزگان مشاهده شدند به ترتیب فراوانی عبارت بودند از: ماهی قباد (33/94 درصد)، حلوا سفید (19/93 درصد)، شوریده (57/91 درصد)، حلوا سیاه (86/89 درصد)، زمین کن (66/66 درصد)، ماهی کریشو (4/60 درصد)، گوازیم (38/35 درصد) و گربه ماهی خاکی (42/4 درصد). نتایج این مطالعه بیان گر تاثیرات تخریبی شدید تور ترال در گونه های مورد مطالعه بود که می تواند یکی از دلایل تغییر در ترکیب صید خلیج فارس طی سال های اخیر باشد.
    کلید واژگان: تور ترال, صید ضمنی, میگو, LM50, هرمزگان}
    Ehsan Farrokhi, Ehsan Kamrani, Hadi Raeisi, Arash Akbarzade
    This study was conducted to estimating the amount of non-standard sizes (with lengths less than LM50) fishes of shrimp trawls in the Hormozgan Province coastal water during shrimp fishing season. Sampling was carried out using the Tabas otriger commercial trawler during 55 hauls. Eight commercially valuable species including Pampus argenteus، Parastromateus niger، Plicofollis dussumieri، Saurida tumbil، Nemipterus japonicus، Scomberomorus guttatus، Platycephus indicus and Otolithes ruberwere were investigated in this study. S. guttatus (94. 33%)، P. argenteus (93. 19%)، O. ruber (91. 57%)، P. niger (89. 86%)، P. indicus (66. 66%)، S. tumbil (60. 4%)، N. japonicas (35. 38%) and P. dussumieri (4. 42%) had most high non-standard length in catch، respectively. LOPT were calculating for P. dussumieri. The results showed a high pressure on the species of the shrimp trawl that can be the reason of species composition change in the Persian Gulf fisheries.
    Keywords: Bycatch, Shrimp, Trawl Net, Hormozgan, LM50}
  • علی سالارپوری*، محمد رضا طاهری زاده، سیامک بهزادی، محمد درویشی

    گل خورک یال دار (Boleophthalmus dussumieri,</em> Valenciennes, 1837) از ماهیان شاخص در مناطق گلی جزر و مدی می باشد. نمونه برداری از 1461 ماهی با استفاده از دست صورت گرفت، ویژگی های تولید مثلی و جمعیتی این ماهی بصورت ماهانه از مهر1387 تا شهریور1388 به مدت 12 ماه مورد مطالعه قرارگرفت. میانگین طول این ماهی 6/3±7/14، حداقل و حداکثر طول کل به ترتیب 8/4 و 5/23 سانتی متر ثبت شدند. پارامترهای رشد ∞L وK برای این گونه به ترتیب5/24 سانتی متر و47/0(در سال) تخمین زده شدند. to این ماهی برابر با 37/0- و بیشینه سن آن 6 سال محاسبه شد. معادله رشد وان برتالانفی آن ((37/0-)- </sup>t</sup>)47/0-)</sup>exp-1)5/24= L(t)بدست آمد. در مجموع پنج گروه همزاد طولی با میانگین 63/6، 64/9، 6/14، 57/18و 72/20 سانتی متر در طی یک سال تشخیص داده شد، به علاوه بیشینه بازگشت شیلاتی این ماهی درخرداد ماه و به میزان 3/21 درصد بود. مرگ و میر طبیعی (M) گل خورک یال دار 15/1 (در سال) تعیین گردید. اوج رسیدگی جنسی برای گل خورک یال دار در فرودین ماه بدست آمد. نسبت جنسی ماده : نر به صورت 54/1:0 محاسبه شد و آزمون مربع کای اختلاف معنی داری را نشان داد (05/0>P). مقدار LM50</sub> بر اساس طول کل، 5/13 سانتی متر بدست آمد. میانگین هم آوری مطلق، 1031±3952و هم آوری نسبی36±146عدد تخم برآورد گردید. رابطه طول کل- وزن کل برای گل خورک یال دار به صورت 3963</sup>/2</sup> L027/0W= به دست آمد، آزمون t  بیانگر رشد ایزومتریک این ماهی می باشد. نتایج بیانگر آنست که جمعیت این ماهی در شرایط مطلوبی قرار دارد.

    کلید واژگان: خلیج فارس, هرمزگان, Boleophthalmus dussumieri, تولید مثل, پویایی جمعیت}
    Salarpouri A*, Taherizadeh M, Behzadi S, Darvishi M

    Mudskipper ( Boleophthalmus dussumieri ) is one of the dominant fishes in tidal mud flats area. A totally of 1461 speciments were sampled, reproduction and population parameters of Mudskipper studied monthly from october 2008 to september 2009. Maean of total length calculated The asymptotic length (L∞) and growth coefficient (K) were estimated as 24.5(cm) and 0.47(yr-1), respectively. The minimum and maximum T.L was recorded 4.8 and 23.5 (cm) respectively. The value of to was calculated -0.37, and Tmax was estimated 6 year. The growth equation of Von Bertalanffy was obtained at L (t) = 24.5(1- exp (-0.47(t-(-0.37))) for this species. The rates of natural mortality (M) on Pauly's empirical equation, was estimated 1.15 (yr-1). Five cohorts were distinguished annualy on Bhattacharya's method with mean length of 6.63, 9.64, 14. 6, 18.57 and 20.72 cm. Maximum recruitment was in Seprember at 21.3 percent. Reproductive studies showed that peak of maturity season occurred in April. The female to male ratio was calculated as 1:0.54 and chi-square analysis showed that it is statistically significant (P<0.05). LM50 is attained at a total length of 13.5 cm. The mean of absolute and relative fecundity were estimated to be 3952(±1031) and 146(±36) respectively. The length-weight relationship was determined as W= 0.027 L 2.3963, that was isometric growth. Result showed that slender mudskipper population was in congenial condition, nevertheless not evaluated.

    Keywords: Persian Gulf, Hormozgan province, Boleophthalmus dussumieri, reproduction, population dynamic}
  • احسان فرخی، احسان کامرانی، آرش اکبرزاده، هادی رئیسی، ایوب سلیمانی
    این مطالعه با هدف تعیین میزان و ترکیب گونه ای صید ضمنی طی مدت فصل صید میگو در صیدگاه های استان هرمزگان در مهر و آبان 1391 صورت گرفت. عملیات نمونه برداری طی 54 فقره تورکشی از سه شناور میگوگیر صنعتی انجام شد. صیدگاه ها شامل مناطق اطراف جزیره هرمز و قشم بود. مدت زمان تورکشی بین 1 تا 5/3 ساعت (میانگین h1/0 ± 995/1) متغیر بود. در این مطالعه حدود 02/21933 کیلوگرم آبزی صید شد که از این مقدار 26/86 درصد صید ضمنی (80/18918کیلوگرم) و 74/13 درصد میگو (22/3014 کیلوگرم) بود، نسبت صید ضمنی به هدف 27/6 برآورد شد. در این مطالعه گونه های دورریز، دورریز درشت، تجاری و هدف به ترتیب 02/68، 35/3، 7/14 و 74/13 درصد از بیومس کل صید را به خود اختصاص دادند. در نمونه برداری ها 103 گونه متعلق به 64 خانواده که به تفکیک شامل 77 گونه ماهی استخوانی از 47 خانواده، 13 گونه ماهی غضروفی از 9 خانواده، 3 گونه بی مهره متعلق به 3 خانواده، 4 گونه میگو از خانواده پنائیده و لاک پشت دریایی، مار دریایی و ستاره دریایی بودند. نتایج این تحقیق بیانگر فشار زیاد صیادی روی گونه های تجاری و غیرتجاری در این منطقه است. در خصوص گونه های حاضر در ترال میگو به منظور اجرای مدل های مرسوم جمعیتی برای پایش جمعیت، اطلاعات زیستی و بلندمدت بسیار اندکی وجود دارد. نتایج این مطالعه می تواند برای ارزیابی خسارات ناشی از تور ترال میگو روی ذخایر ماهیان خلیج فارس و در مدل های ارزیابی ریسک اکولوژیکی استفاده شود.
    کلید واژگان: ترال, خلیج فارس, صید ضمنی, میگو, هرمزگان}
    Ehsan Farrokhi, Ehsan Kamrani, Arash Akbarzade, Hadi Raeisi, Ayoob Solaimani
    This study was conducted for estimation of bycatch shrimp trawl from fishing grounds of Hormozgan province. Sampling operation was carried by commercial trawler around Hormoz and Qeshm Island during fishing season in October and November 2012. Towing duration was between 1 to 3. 5h (2±0. 08h). Contribution of bycatch and target species was 86. 26% (18918. 80 kg) and 13. 74% (3014. 22kg) respectively. By-catch-to-shrimp ratio was estimated 6. 27. Small discard species، large discard species، commercial species and target species were constituted 68. 02%، 3. 35%، 14. 7%، 13. 74% of total catch respectively. In this study، species composition included 103 species belonging to 64 families that include 77 teleost species from 47 families، 13species elasmobranchia from 9 families، 3species invertebrate from 3 families، 4 species Penaeid shrimps and sea turtle، sea snake and sea stare. The results of this research indicate fishing pressure on commercial and non commercial species in this region. The little long term information exists for Bycach species shrimp trawl that used for conventional population models. The results of this study can be used for assessment damages shrimp trawl fisheries on the resources of the Persian Gulf and the ecological risk assessment models.
    Keywords: bycatch, Hormozgan, Persian Gulf, shrimp, trawl}
  • مرتضی ایقانی، سید یوسف پیغمبری، پریا رئوفی
    توجه به اهمیت موضوع صید ضمنی، این مطالعه برای اولین بار به بررسی میزان صید ضمنی در طبقه های عمقی مختلف در سواحل استان هرمزگان می پردازد. عملیات نمونه برداری در فصل صید میگو در ماه های مهر سال 1390 و آبان سال 1391 انجام شد. منطقه مورد بررسی از هرمز تا کشتی سوخته () و از کشتی سوخته تا طولا ((بود. برای مقایسه میانگین مجموع صید ضمنی در میان عمق های مختلف، منطقه نمونه برداری به 3 طبقه عمقی تقسیم شد: 1 تا 10 متر، 10 تا 20 متر و 20 تا 30 متر. در مجموع 30 بار تورریزی، 4416.2 کیلوگرم صید حاصل شد که 1028.2 کیلوگرم آن میگو و 3388 کیلوگرم آن صید ضمنی بود. نسبت صید میگو به صید ضمنی در سال 1390، 1:2.80 و در سال 1391، 1:3.77 بود. نسبت صید میگو به صید ضمنی در سال 1390 نسبت به سال 1391 در تمام طبقات عمقی کمتر بوده است. در هر دو سال 90 و 91 در طبقه عمقی 10 تا 20 متر کمترین صید ضمنی حاصل شده و کمترین مقدار نسبت صید میگو به صید ضمنی به دست آمده است. همچنین در سال 1391 مقدار CPUE صید ضمنی و میانگین مقدار CPUE صید ضمنی بالاتر از سال 1390 می باشد. در بررسی مقدار میانگین CPUE صید ضمنی بین فصل صید 1390 و 1391 (F=2.544; P>0.05)، همچنین بین طبقات عمقی (F=2.264; P>0.05) و طبقات عمقی در ترکیب با فصل (F=0.579; P>0.05) با استفاده از تجزیه واریانس دو فاکتوره (ANOVA) تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
    کلید واژگان: ترال میگو, طبقه عمقی, اندازه ماهی, صید ضمنی, هرمزگان}
    Morteza Ighani
    With regard to bycatch problem, this is the first study of the shrimp trawl bycatch in different depth variation in Hormuzgan coastal waters. Samples were collected during shrimp season in October 2011 and November 2012. The study area was divided into two regions: Hormuz-Keshtisoukhte (56°, 27ʹ E/27°, 07ʹ N) to (56°, 18ʹ E/27°, 06ʹ N) and Keshtisoukhte-Toola (56°, 18ʹ E/27°, 06ʹ N) to (55°, 58ʹ E/26°, 58ʹ N). To compare the mean CPUE of bycatch among different depths, sampling zone were divided into 3 depths: 1 to 10, 10 to 20 and 20 to 30 m. In 30 hauls, 1028.2 Kg of shrimp and 3388 Kg of bycatch were caught in the trawl net. Bycatch-to-shrimp ratio was calculated 2.80:1 and 3.77:1 in 2011 and 2012 respectively. Bycatch-to-shrimp ratio in 2011 was less than 2012, in all depth category. In the depth of 10 to 20 m, the less bycatch and Bycatch-to-shrimp ratio in two years of study be obtained. Also, the CPUE and mean CPUE of bycatch in 2012 was higher than 2011. In investigation of the mean CPUE of bycatch between seasons 2011 and 2012 (F=2.544; P>0.05) also, among different depths (F=2.264; P>0.05) and in depths in combination with seasons (F=0.579; P>0.05) with using Two-factor analysis of variance (ANOVA), no significant difference were detected.
    Keywords: Shrimp trawl, Depth variation, Fish size, Bycatch, Hormuzgan}
  • سیوان رضایی، حمید فرحمند، محمدعلی نعمت الهی
    با توجه به نبود اطلاعات دودمانی و نسبی مشخص از مولدین وارداتی میگوی وانامی (Litopenaeus vannamei)، در کشور، وضعیت ساختار ژنتیکی و تنوع ژنتیکی این گونه مشخص نیست. به منظور برآورد وضعیت کنونی خزانه ژنتیکی و بررسی شاخص های تنوع ژنتیکی، مجموع 30 نمونه از دو مزرعه امیری و گورگیج در بندر جاسک استان هرمزگان با چهار نشانگر ریزماهواره ای Pvan1758، TUDGLv1-3.224، TUDGLv5-7.33، و TUDGLv7-9.17 ردیابی شدند. تعداد آلل ها در هر نشانگر، پنج تا ده آلل بود. میانگین تعداد آلل ها (Na) از نظر جمعیتی، محدوده ای از 5/7 تا 75/7 و تعداد موثر آنها (Ne) از 834/4 تا 148/5 بود. میانگین مقدار هتروزیگوتی مشاهده شده (Ho) از نظر جمعیتی، محدوده ای از 458/0 تا 479/0، که کمتر از مقدار هتروزیگوتی مورد انتظار (791/0 تا 794/0) بود. مقادیر هتروزیگوتی مشاهده شده (Ho) پایین تر از مقادیر هتروزیگوتی مورد انتظار (He) بودند، بجز برای TUDGLv1-3.224، در جمعیت گورگیج، که نقص کلی انواع هتروزیگوتی را برای نشانگرهای تحت مطالعه نشان می دهد. میانگین محتوی اطلاعات چند شکل (PIC) در دو جمعیت از نظر نشانگری (88/0)، نشان دهنده به شدت چند شکل بودن نشانگرهای مورد مطالعه است. جمعیت مزرعه امیری در نشانگرهای TUDGLv5-7.33 و Pvan1758 (P<0.001)؛ و جمعیت مزرعه گورگیج در نشانگرهای TUDGLv5-7.33 (P<0.01)، TUDGLv7-9.17 و Pvan1758 (P<0.001)؛ از تعادل هاردی- واینبرگ (HWE) انحراف داشتند. میانگین ضریب درون آمیزی (FIS)، 41%، و ضریب تمایز ژنتیکی جفتی بین جمعیتی (FST)، 100/0 بود. با استفاده از تجزیه و تحلیل واریانس مولکولی (AMOVA)، تنوع مولکولی بین جمعیتی (15%) و درون جمعیتی (85%)، بدست آمدند. همچنین، مقادیر PhiPT و Nm، به ترتیب 149/0 و 432/1، نشان داد که تمایز ژنتیکی متوسط و جریان ژنی کافی بین دو جمعیت مطالعه شده وجود دارد. FIS بالا و FST متوسط، اهمیت ارزیابی مداوم تنوع ژنتیکی را در جمعیت های میگوی وانامی پرورشی در هرمزگان، مورد تاکید قرار می دهد.
    کلید واژگان: تنوع ژنتیکی, ریزماهواره, Litopenaeus vannamei, نشانگر, هرمزگان}
    Due to the lack of specified linage and parentage information from exotic broodstocks of Litopenaeus vannamei shrimp, in Iran, the status of genetic structure and genetic variability of this species isn’t clear. In order to estimate the current status of genetic pool and investigate the genetic variability indices, total of 30 samples from Amiri and Gorgeaj farms in Jask port of Hormozgan province, were detected with four microsatellite markers Pvan1758, TUDGLv1-3.224, TUDGLv5-7.33 & TUDGLv7-9.17. The number of alleles in every marker was 5-10; the mean number of alleles (Na) by populations ranged from 7.5 to 7.75 and their effective number of alleles (Ne) from 4.834 to 5.148. The mean value of observed heterozygosity (Ho) by populations ranged from 0.458 to 0.479, which was lower than the expected one (0.791-0.794). Observed heterozygosity values (Ho) were lower than expected heterozygosity values (He), except for TUDGLv1-3.224, in Gorgeaj population that indicating a general deficit of heterozygous types for the under studied markers. Mean polymorphism information content (PIC) in two populations based on markers (0.88), indicating the high polymorphism of studied markers. Amiri’s farm population in TUDGLv5-7.33 and Pvan1758 (P<0.001) markers; Gorgeaj’s farm population in TUDGLv5-7.33 (P<0.01), TUDGLv7-9.17 and Pvan1758 (P<0.001) markers; departed from Hardy-Weinberg equilibrium (HWE). The mean coefficient of inbreeding (FIS), 41%, and the coefficient of genetic differentiation among populations (FST), was 0.100. Using analysis of molecular variance (AMOVA), the molecular variability among (15%) and within (85%) populations were obtained. Also, values of PhiPT and Nm, 0.149 and 1.432 respectively, showed that there is moderate genetic differentiation and adequate gene flow among two studied populations. The high FIS and moderate FST highlight the importance of continuous evaluation of genetic variability in Hormozgan cultured Litopenaeus vannamei shrimp populations.
    Keywords: genetic variability, microsatellite, Litopenaeus vannamei, marker, Hormozgan}
  • معصومه الماسی*، امیر هوشنگ بحری، میر مسعود سجادی

    این تحقیق درسال 1391، به منظور تعیین میزان غذای مصرفی روزانه و هماوری مایسید گونه()، از استخرهای نگهداری مولدین میگوی سفید هندی بندرکلاهی استان هرمزگان انجام گرفت. نمونه برداری در طی فصل پائیز انجام شد. آزمایش تعیین غذا با 4 تیمار   5= 1</sub>T، 10=2</sub>T ، 15 =3</sub>T و 20=4</sub>T عدد ناپلی آرتمیا به ازاء هر مایسید انجام شد. برای تعیین هماوری کیسه لاروی هر مایسید ماده شکافته و جوانهای موجود در کیسه زیر لوپ مورد شمارش قرارگرفتند. آزمایش تعیین میزان غذای مصرفی مایسیدها نشان داد که روزانه به طور متوسط   2/2 ± 75/9- 5 عدد ناپلی آرتمیا مصرف نمودند. نتایج تعیین هماوری نشان داد که میانگین تعداد لاروها 98/2 ± 21/6 عدد به ازاء هر ماده بود. مایسید گونه()که به عنوان اولین گونه شناسایی شده دراستان هرمزگان  می باشد که دارای طول کل 2/8 - 5/5 میلیمتر بوده، هماوری آن بین 23- 2 عدد جوان بود. نتایج این تحقیق نشان داد که اندازه مایسید ماده در این گونه نقشی در تعداد جوانهای موجود در کیسه شکمی نداشت.

    کلید واژگان: غذا, هماوری, مایسید (Indomysis nybini), هرمزگان}
    Almasi M*, Bahri A.H, Sajadi M.M

    In this research, fecundity and Determination food rate in I n d o m y s i s n y b i n i (Opossum shrimp) was studied in Indian White Shrimp brood stock ponds of Kollahi port in Hormuzgan province, Iran. Food determination experiment was performed with 4 treatments, T1=5, T2=10, T3=15 and T4=20 Artemia napliuse per mysids. For determination of fecundity, the marsupiums female mysids were analyzed and the juveniles in their marsupium were counted under the loop. Food Determination experiment showed the mysids consumed between 5-9.75 ± 2.2 Artemia naupliuse for 24 hours. The fecundity results showed that the average of larvae was 6.21 ± 2.98 per female. Indomysis nybini mysid was the first mysid species that identified in Hormuzgan and had the total length between 5.5 and 8.2 mm with her fecundity of 2-23 juveniles. The results showed that size of female mysid in this species doesn't have any effect on the numbers of juveniles in marsupum.

    Keywords: Food, Fecundity, Indomysis nybini, Hormuzgan}
  • مجید افخمی*، امین مخلصی، مازیار یحیوی، مریم احسان پور، آیدا خزاعلی، علی جوادی

    مطالعه حاضر جهت بررسی ترکیب اسیدهای چرب در دو گونه ماهی هامور معمولی(Epinephelus coioides</em>) و صبیتی(Sparidentex hasta</em>) (پرورشی و دریایی)انجام گرفت. نمونه ها از استخرهای پرورشی و نمونه های دریایی از سواحل خلیج فارس جمع آوری گردیدند. استخراج چربی ها از بافت ماهیچه بر اساس روش  Bligh and Dyer, 1959 انجام گرفت، پس از استخراج چربی ترکیب اسیدهای چرب با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگرافی(GC) انجام شد. نتایج نشان داد که DHA (C22:6n3)، EPA(C20:5n3)، پالمیتیک اسید(C16:0)، استئاریک اسید (C18:0)،مریستیک اسید(C14:0)، اولئیک اسید(C18:1n9c) و پالمیتولئیک اسید(C16:0) از مهمترین اسیدهای چرب در نمونه های ماهی ها بودند. غلظت کمی از لینولئیک اسید(ALA, C18:3n3) در تمام نمونه های آنالیز شده دیده شد. مقادیر بالا معنی داری از SFA در نمونه های پرورشی مشاهده گردید. اگرچه در نمونه های د ریایی مقادیر MUFA و به دنبال آن PUFA بالاتر بود. در نمونه های دریایی مقادیر PUFA و DHA به عنوان فراوانترین اسیدهای چرب و به دنبال آن EPA اندازه گیری شد. همچنین فراوان ترین اسید چرب در نمونه های پرورشی EPA و DHA بود. نسبت ω3/ω6 در ماهی های دریایی به مقدار معنی داری بالاتر بوده و بیشترین میزان اندازه گیری شده مربوط به گونه هامور معمولی دریایی(mg/ml04/13)بود.

    کلید واژگان: اسیدهای چرب, Epinephelus coioides, Sparidentex hasta, پرورشی, دریایی, هرمزگان}
    Afkhami M *_Mokhlesi A_Yahyavi M_Ehsanpour M_Khazaali A._Javadi A

    This study was carried out on fatty acid composition in wild and culturedof two fish species, Epinephelus coioides and Sparidentex hasta . Fresh fish samples collected from Hormozgan, Iran. After oil extraction, fatty acids composition was analysed by gas chromatography. Results showed DHA (C22:6n3), EPA (C20:5n3), Palmitic acid (C16:0), Stearic acid (C18:0), Myristic acid (C14:0), Oleic acid (C18:1n9c) and Palmitoleic acid (C16:1) were important fatty acids in the fish samples. There was low concentrate of linolenic acid (ALA, C18:3n3) in all analyzed samples. Cultured fishes were found to contain significantly higher values of SFA, while its wild relative contained higher levels of MUFA followed by PUFA. In the wild fish species among PUFA, DHA was the most abundant followed by EPA. Altogether, EPA was the abundant followed by DHA in the cultured fish species. Also the ω3/ω6 ratio was significantly higher in wild fishes and it was highest (13.04 mg/ml) in wild Epinephelus coioides .

    Keywords: Fatty acid, Epinephelus coioides, Sparidentex hasta, Cultured, Wild, Hormozgan, Iran}
  • مجید افخمی*، محمد رضا احمدی، علیرضا سالارزاده

    در این مطالعه پارامترهای یونی (Na+</sup>، K+</sup>، Ca +2</sup>،Fe+2</sup>و Cl-</sup>) و فاکتورهای متابولیک (آلکالین فسفاتاز، آلبومین، پروتئین کل و گلوبولین) در سرم خون و ارتباط بین آنها در 30 عدد ماهی صبیتی (Sparidentex hasta</em>) صید شده در سواحل استان هرمزگان(خلیج فارس) بررسی گردید. بر اساس نتایج بدست آمده مشاهده گردید که میزان های یون های سدیم، کلر، کلسیم و پتاسیمدارای بیشترین تا کمترین مقدار در پلاسمای خون ماهی صبیتی بود. میزان کل پروتئین بیشتر از گلوبولین و کمی بیشتر از میزان آلبومین بود. ارتباط معنی دار معکوسی بین K+</sup>و میزان Na+</sup>به K+</sup>وجود داشت(P</em><0.01). کلسیم ارتباط معنی دار مثبتی با سدیم و پتاسیم داشت(P</em><0.01). در این مطالعه اطلاعات پایه در خصوص پارامتر های بیوشیمیایی خون این گونه در شرایط خلیج فارس گزارش شده است. بنابراین این داده ها می توانند در هشدار اولیه و شناسایی بروز بیماری ها و بررسی وضعیت سلامت جمعیت این گونه در سایر مطالعات آتی مفید و قابل استفاده باشند.

    کلید واژگان: ماهی صبیتی, Sparidentex hasta, فاکتور های بیوشیمیایی, سرم خون, هرمزگان, خلیج فارس}
    Afkhami M*, Ahmadi M. R, Salarzadeh A.R

    This study is the first to characterize and provide a comparative physiological account of wild population female Sobaity sea bream in spawning season. Interestingly in Sparidentex hasta
    average of Na+, Cl-, Ca+2 and K+ were highest to lowest concentrations. Otherwise level was higher than globulin and albumin. K+ concentration correlated negatively with Na+/k+ (P<0.01) and Ca+2 correlated positively with Na+ K+ (P<0.01). We established serum parameters values for the S. hasta , which can be used as interpretative data obtained from this species in Persian Gulf. Therefore, values reported here will be useful for the early detection, identification and monitoring of diseases and sub lethal conditions in this species

    Keywords: Blood, Plasma composition, Sparidentex hasta, Spawning season, Persian Gulf}
  • هادی رئیسی، سیدعباس حسینی، سیدیوسف پیغمبری
    با توجه به اطلاعات اندک در مورد صید ضمنی به دست آمده از تورهای ترال ماهی یال اسبی، این مطالعه با هدف تعیین میزان و ترکیب گونه ای صید ضمنی به دست آمده در صیدگاه های ماهی یال اسبی در سال 1389 طی فصل پاییز در استان هرمزگان صورت پذیرفت. در صیدگاه های استان هرمزگان 45 گونه آبزی متعلق به 31 خانواده شناسایی شد، که به تفکیک شامل 37 گونه ماهی استخوانی متعلق به 24 خانواده، 9 گونه ماهی غضروفی متعلق به 5 خانواده و 2 گونه بی مهره از 2 خانواده بودند. از 9/652 تن صید ضمنی برآورد شده، ماهیان استخوانی 90 درصد (6/587 تن) ماهیان غضروفی 91/9 درصد (7/64 تن) و نرم تنان با کمتر از 1/0 درصد (65/0 تن) از کل صید را به خود اختصاص دادند. هم چنین فراوانی نسبی گونه هدف 75/67 درصد، گونه های تجاری 81/17 درصد، گونه های آبزی کوچک دورریز 58/10 درصد و گونه های درشت دورریز 84/3 درصد بود. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان دهنده فشار بالای حاصل از تولید صید ضمنی توسط ترال یال اسبی در صیدگاه های ماهی یال اسبی در استان هرمزگان می باشد.
    کلید واژگان: ترال, خلیج فارس, صید ضمنی, هرمزگان, یال اسبی}
    H. Raeisi, S. A. Hosseini, S.Y. Paighambari
    Cutlassfish trawl fisheries have been used in the Persian Gulf, However, the species composition of the large volumes of by catch caught in this region is poorly known This study was conducted for estimation rates of by catch and species composition in the fishing grounds of Hormozgan province. The data on total species composition of 30 hauls from Kish vessels with the length of 47m and the width of 7.3m with 1200hp engine power operating off the fishing grounds of Hormozgan has been collected. From the estimated 1941.5 tonnes of bycatch taken annually in the fishing grounds of cutlass fish 45 species from 31 families were obtained which: 37 teleost species with 90 percent of the total biomass (1747.9t) from the main composition of the catches and followed by 9 elasmobranchs with 9.91 percent (192.5t) and 2 invertebrate with 0.1 percent (1.08t) of the biomass. The percentages of different groups of by catch and target catch (cutlass fish) were 67.75% cutlass fish, 17.81% commercial species, 10.58 small discards and 3.84 large discards. The examination of the by catch indicates the large impact on stocking density of commercial and non-commercial species in the fishing grounds of cutlass fish by cutlass fish.
    Keywords: By catch, Cutlassfish, Hormozgan, Persian Gulf, Trawl}
  • داریوش کریمی، غلامحسین کیانی، فرشته اسلامی، هومان لیاقتی
    بدلیل هزینه بالای پرورش میگو و افزایش قیمت تمام شده این محصول، قدرت رقابت تولیدکنندگان در بازارهای داخلی و خارجی کاهش یافته است. یکی از راه های کاهش هزینه پرورش میگو استفاده بهتر و کارامدتر از نهاده ها از طریق افزایش کارایی فنی و اقتصادی است. هدف این مطالعه اندازه گیری کارایی فنی و مقیاس در مزارع پرورش میگو بوده است تا با الگوبرداری از تولیدکنندگان کارا، کارایی مصرف نهاده ها توسط تولیدکنندگان ناکارا افزایش یافته و در نتیجه هزینه های تولید کاهش یابد. بدین منظور با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها و با بکارگیری الگوی نهاده محور، ارتباط میان کارایی فنی و بازده مقیاس 26 مزرعه پرورش میگو در استان هرمزگان در سال 1385 محاسبه گردید. نتایج نشان داد که 54 درصد از مزارع مورد مطالعه از لحاظ فنی ناکارا می باشند. حداقل کارایی فنی خالص 69/0 و میانگین آن در سطح نمونه 92/0 بود و از اینرو امکان کاهش مصرف نهاده ها، بدون کاهش در مقدار تولید وجود دارد. در همین راستا با الگو برداری از مزارع کارا مقدار مصرف بهینه نهاده ها در مزارع ناکارا تعیین گردید. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهند 77 درصد از مزارع با ناکارآیی مقیاس مواجه هستند. حداقل کارایی مقیاس 59/0 و میانگین آن در نمونه 90/0 بود. هفتاد و سه درصد از مزارع دارای بازده افزایشی نسبت به مقیاس بوده و با افزایش اندازه این مزارع و بهره گیری از صرفه جویی های ناشی از مقیاس می توان هزینه های تولید را کاهش داد.
    کلید واژگان: تولید, اقتصاد شیلاتی, بهره برداری, هرمزگان, ایران}
    D. Karimi, G.H. Kiani, F. Eslami, H. Liaghati
    Due to increased shrimp production costs and consequent final price, shrimp farmers in Hormuzgan province have lost their advantage in the domestic and international markets. In this connection, technical and economic efficiency enhancement can be a way to decrease shrimp cost price. In this study, using data envelope analysis (DEA) and an input-oriented model, technical and scale efficiency of 26 shrimp farms were measured in the province in the year 2006. Results show that 54% of shrimp farms are technically inefficient, while minimum and average pure technical efficiency are 0.69 and 0.92 respectively. Also, 77% of shrimp farms have scale inefficiency and minimum and average of scale efficiency were 0.59 and 0.90, respectively. In addition, 73% of the farms have increasing return to scale. As a result, shrimp production costs can be reduced even more using economy of scale.
    Keywords: Production, Fisheries Economics, Utilization, Hormuzgan, Iran}
  • عیسی کمالی، حجت الله فروغ فرد، رضا دهقانی، علی سالارپوری
    در این تحقیق ماهی سنگسر معمولی (Pomadasys kaakan) از شهریور 1381 تا آذرماه 1382 مورد بررسی قرار گرفتند. در طی 15 ماه بررسی، جمعا 477 ماهی سنگسر معمولی جمع آوری شد. و تغذیه آن مورد بررسی قرار گرفت. شاخص خالی بودن معده (CV) در کل نمونه ها محاسبه گشت و مقدار 69/75 بدست آمد. همچنین ترجیح غذایی (FP) برای هر نوع غذا محاسبه گشت که به ترتیب برای خرچنگ، میگو، سایر سخت پوستان، ماهی، خیار دریایی، ماهی مرکب و هشت پا برابر 8/39، 07/7، 4/27، 58/18، 4/4، 77/1 و 88/0 بود. نتایج نشان داد که سنگسر معمولی از ماهیان کم خور بودند. و غذای مصرفی اصلی سنگسر معمولی را سخت پوستان بخصوص خرچنگ و غذای جانشینی آن را میگو و ماهی تشکیل می دادند. غذای تصادفی این ماهی شامل ماهی مرکب، خیار دریایی و هشت پا بود.
    کلید واژگان: تغذیه طبیعی, ماهی سنگسر, ضریب خالی بودن معده, ترجیح غذایی, هرمزگان, خلیج فارس}
    Kamali E., Dehghani R., Forooghi Fard H., Salarpouri A
    Food and feeding habits of the Javelin grunter (Pomadasys kaakan) were studied from a total of 477 Javelin grunter collected in Hormuzgan waters between September 2002 and December 2003.Capacity vacancy of stomach (CV) calculated 75.69 in total spacemen’s. Food priority (FP) were for crab, shrimp, other crustacean, fish, sea cucumber, cuttlefish and octopus 39.8,7.07, 27.4, 18.58, 4.4, 1.77 and 0.88 respectively.Result showed that this fish was underfeeding. Main food for Javelin grunter was crustacean specially crab. Subsidiary foods were fish and shrimp and random foods were Octopus, sea Cucumber and Cuttlefish
  • مقایسه رشد، بقاء و تولید نهایی میگوی سفید هندی در سیستم پرورش تک گونه ای و توام با میگوی ببری سبز در منطقه تیاب هرمزگان
    اسماعیل تازیکه، حجت الله فروغی فرد، غلامعباس زرشناس، علی اکبر صالحی، احمدرضا تورجی
    این پژوهش با هدف بررسی میزان رشد، بقاء و تولید نهایی میگوی سفید هندی در سیستم پرورش تک گونه ای و توام با میگوی ببری سبز اجرا شد. این طرح در مزرعه پرورش میگوی پرشیان پران واقع در منطقه تیاب جنوبی استان هرمزگان در سال 1382 انجام گرفت. بدین منظور شش استخر 5/0 هکتاری از مزرعه انتخاب گردیده که در سه استخر آن پرورش تک گونه ای میگوی سفید هندی و در 3 استخر دیگر پرورش توام میگوی سفید هندی و ببری سبز انجام گردید. به طوری که استخرهای تحت تیمار، پس از آماده سازی، آبگیری و غنی سازی گردیدند و ذخیره سازی بچه میگو در آنها بر اساس 18 قطعه در متر مربع با سن پانزده روز(PL15) و در کشت توام نیز به همین صورت و با نسبت 80: 20 (20 درصد میگوی ببری سبز و 80 درصد میگوی سفید هندی) انجام گرفت. تغذیه بر اساس احتیاجات آن در مراحل مختلف سنی، وزنی و شرایط محیطی با استفاده از غذای کنسانتره وارداتی صورت گرفت. نمونه برداری از میگوها در طی دوره پرورش برای زیست سنجی و برآورد میانگین وزن و محاسبه جیره غذایی روزانه و ارزیابی مدیریت اعمال شده همزمان با اندازه گیری و ثبت برخی از پارامترهای محیطی آب هر 14-10 روز یکبار انجام شد. نتایج نشان داد که میانگین رشد وزنی میگوی سفید هندی در کشت توام، در برداشت نهایی به میزان 02/1 ± 51/13 گرم و در کشت تک گونه ای به میزان 34/0 ± 44/ 11 گرم بدست آمده که از میزان بالاتری برخوردار گردیده که آنالیز واریانس داده ها نیز اختلاف معنی داری در سطح اعتماد 95 درصد نشان داده است (05/0 P<). میانگین میزان تولید نهایی میگوی سفید هندی در تیمار کشت توام و کشت تک گونه ای به ترتیب به میزان 1042 و 1666 کیلوگرم در هکتار بدست آمد، همچنین بر اساس نتایج حاصله میانگین میزان بقاء در کشت تک گونه ای 81 درصد و در کشت توام 54 درصد بدست آمده که از لحاظ آماری اختلاف معنی دار بود (05/0 P<). این امر می تواند ناشی از عدم بکارگیری غذای اختصاصی میگوی ببری سبز در کشت توام باشد که علاوه بر خارج شدن غذا از دسترس میگو و افزایش هزینه تولید منجر به ایجاد شرایط استرس زای محیطی گردیده که در نهایت موجب کاهش بقاء میگو شده است.
    کلید واژگان: میگوی سفید هندی, میگوی ببری سبز, کشت تک گونه ای, کشت توام, هرمزگان}
    Compare the growth, survival and total production of Fenneropenaeus indicus in mono and biculture systems with Fenneropenaeus semisulcatus in Tiab area (Hormozgan province)
    Tazikeh E., Fourooghifard H., Zarshenas G., Salehia., Turaji M.R
    This study was performed of one on the farms in Tiab Area Hormozgan province in 2004.In this research to obtain aims used two treatments (one for each species) and 3 replicats. postlarvaes were stocked at a density 18 ind/m2 with rate 20% fenneropenaeus semisulcatus and 80% fenneropenaeus indicus. Shrimp were fed by imported pellet on the basis of standard feeding table. In order to obtain the growth rate and calculation of daily feeding, shrimp became biometry twice a month. Some of the physicochemical factors such as pH, dissolved oxygen and salinity were measured twice a month too. Results revealed that mean weight of fenneropeneaeus indicus were about 13.51 ±1.02 gr and 11.44 ± 0.34 gr respectively for biculture and monoculture systems and the diference was significant (P<0.05) Final production of fenneropeneaeus indicus were 1042 kg/ha and 1666 kg/ha respectively in biculture and monoculture systems and diference was significant (P< 0.05).Also Survival rate of shrimp were 81% in monoculture systems and 54% biculture system. The most important reason for the low production and low survival of shrimp in biculture system that is we didn’t use the especial food for fenneropenaeus semisulcatus. This kind of shrimp couldn’t use the food and the unused the food changed to waste mater that has caused the bad environmental condition and decreasing of survival rate and final production.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال