جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « محصولات گوشتی » در نشریات گروه « کشاورزی »
-
فسفات ها در بسیاری از مواد غذایی فرایند شده به عنوان پایدارکننده و امولسیفایر به کار می روند. از فسفات ها در بیش از 65 درصد فراورده های گوشتی استفاده می شود. با توجه به مخاطرات احتمالی مصرف فسفات ها برای سلامتی و نیز با توجه به تمایل مصرف کنندگان به خرید فراورده های فاقد فسفات یا با فسفات کاهش یافته، در سال های اخیر مطالعات متعددی برای جایگزینی فسفات در فراورده های گوشتی شده است. به دلیل ویژگی های عملکردی منحصر به فرد فسفات ها، از لحاظ تکنولوژیکی حذف کامل آنها چالش برانگیز است. هدف از پژوهش حاضر، جایگزینی نسبی فسفات به میزان 50 درصد اولیه، در سوسیس کوکتل با نشاسته اصلاح شده سیب زمینی است. اثر افزودن سه نوع نشاسته بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی سوسیس شامل pH، افت پخت، سفتی بافت، ویژگی های میکروبی (کلی فرم، اشریشیاکلی، استافیلوکوکوس اوریوس، کلستریدیوم پرفرینژنز، سالمونلا و کپک و مخمر) و ویژگی های حسی (رنگ، مزه، عطر و بو، بافت و پذیرش کلی) در سیستم هدونیک 5 امتیازی و طی سی روز نگهداری (زمان های صفر، 15 و 30 روز بعد از تولید) بررسی شد. این سه نوع نشاسته عبارت اند از: استیلیتد دی استارچ آدیپات (Acetylated distarch adipate)، هیدروکسی پروپیل دی استارچ فسفات (Hydroxypropyl distarch phosphate) و استارچ سدیم اکتنیل سوکسینات (Starch sodium octenyl succinate) در دو سطح 1.35 و 2.7 درصد در مقایسه با نمونه های سوسیس تولید شده با فسفات تجاری (نمونه شاهد- فاقد نشاسته اصلاح شده). جایگزین کردن فسفات با نشاسته اصلاح شده تفاوت معنی داری در pH نمونه ها با شاهد ایجاد نکرد. تفاوت معنی داری (p<0.05) در میزان افت پخت نمونه های حاوی 1.35 درصد نشاسته اصلاح شده، با نمونه شاهد مشاهده نشد. افت پخت در سوسیس های حاوی 2.7 درصد نشاسته اصلاح شده که میزان رطوبت بالاتری داشتند، به صورت معنی داری بیشتر بود. تمامی نمونه ها از نظر میکروبی مطابق استانداردهای ملی ایران بودند. نمونه های سوسیس فرموله شده، در زمان صفر تفاوت معنی داری (p<0.05) با شاهد نداشتند. پس از 30 روز نگهداری، بار میکروبی تیمارهای حاوی 1.35 درصد استیلیتد دی استارچ آدیپات و هیدروکسی پروپیل دی استارچ فسفات کمتر از بار میکروبی شاهد بود. افزایش مقدار نشاسته به 2.7 درصد، صرف نظر از نوع آنها، باعث افزایش بار میکروبی شد. در این تحقیق مطلوب ترین فرمول از نظر کیفی سوسیس های حاوی 1.35 درصد نشاسته اصلاح شده هیدروکسی پروپیل دی استارچ فسفات بودند. سوسیس های حاوی 2.7 درصد نشاسته اصلاح شده استارچ سدیم اکتنیل سوکسینات در مقایسه با سایر فرمولاسیون ها مطلوبیت کمتری داشتند.کلید واژگان: افزودنی های شیمیایی, فسفات کاهش یافته, ظرفیت نگهداری آب, محصولات گوشتی}Phosphates are used as stabilizers and emulsifiers in many processed foods. Phosphates are used in more than 65% of meat products. Due to the potential health risks of phosphate consumption and the tendency of consumers to buy phosphate-free or phosphate-reduced products, several studies have been conducted in recent years to replace phosphate in meat products. Due to the unique functional properties of phosphates, their complete removal is technologically challenging. The aim of the present study was to partially replacement of phosphate in cocktail sausages with modified potato starch. Effect of adding three types of starch including: Acetylated distarch adipate, Hydroxypropyl distarch phosphate and Starch sodium octenyl succinate at two levels of 1.35 and 2.7% compared to samples of sausages produced with commercial phosphate (Control sample - no modified starch) on physicochemical properties of sausage including pH, cooking loss, tissue firmness, microbial characteristics (coliform, Escherichia coli, Staphylococcus aureus, Clostridium perfringens, Salmonella and mold and yeast) and sensory characteristics (color, odor, texture and acceptance) were evaluated in a 5-point hedonic system during 30 days of storage (zero, 15 and 30 days after production). Replacement of phosphate with modified starch did not make a significant difference in the pH of the samples with the control. No significant difference (p <0.05) was observed in the cooking loss of samples containing 1.35% of modified starch with the control sample. The cooking loss was significantly higher in sausages containing 2.7% of modified starch with higher moisture content. All samples were microbiologically in accordance with Iranian national standards. Formulated sausage samples were not significantly different (p <0.05) from the control at time zero. After 30 days of storage, the microbial load of treatments containing 1.35% of acetylated diastarch adipate and hydroxypropyl diastarch phosphate were less than the control. Increasing the amount of starch to 2.7%, regardless of their type, increased the microbial load. In this study, the most desirable formula in terms of quality were sausages containing 1.35% modified hydroxypropyl diastarch phosphate starch and sausages containing 2.7% modified sodium starch actinyl succinate starch were less desirable compared to other formulations.Keywords: Chemical Additives, Reduced Phosphate, Water Storage Capacity, Meat Products}
-
در این مطالعه تاثیر خاصیت آنتی اکسیدانی و ضد میکروبی غلظت های مختلف کیتوزان/ صمغ ریحان و اسانس گزنه، بر ماندگاری و کیفیت همبرگر طی دوره نگهداری 12 روزه در یخچال بررسی شد. بدین منظور غلظت های مختلف کیتوزان در دوزهای 1، 1.5 و 2 درصد، صمغ دانه ریحان در دوزهای 0.5، 1 و 1.5 درصد و اسانس گزنه در دوزهای 0.5، 1 و 1.5 درصد به صورت ترکیبی به همبرگر افزوده شد. همبرگرهای تولیدی به همراه تیمار شاهد (همبرگر بدون نگهدارنده) به صورت دوره ای مورد ارزیابی میکروبی (مقادیر کلی باکتری (TVC)، مقادیر باکتری های سرما دوست (PTC)) و شیمیایی (پراکسید (PV)، مقادیر تیوباربیوتیک اسید (TBA)، بازهای نیتروژنی فرار (TVB-N)، و اسید چرب آزاد (FFA)) قرار گرفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد بیشترین مقادیر شاخص های میکروبی و شیمیایی در تیمار شاهد مشاهده شد. استفاده از کیتوزان به همراه صمغ دانه ریحان و اسانس گزنه سبب کند شدن روند فساد اکسیداسیونی و میکروبی در همبرگر شد. کمترین مقادیر پارامترهای میکروبی و شیمیایی در طول دوره نگهداری به ترتیب در تیمارهای S13 (C 2%, N 1.5%, B 1%) و S8 (C 1.5%, N 1%, B 1.5%) و S11 (C 1%, N 1.5%, B 1.5 %)مشاهده شد و این 3 تیمار تا پایان دوره نگهداری از محدوده مجاز شاخص های شیمیایی و میکروبی برخوردار بودند. با توجه به نتایج، امتیازدهی حسی تیمارهای مورد تایید توسط ارزیاب ها تیمار S11 به عنوان بهترین تیمار تشخیص داده شد.کلید واژگان: محصولات گوشتی, ماندگاری, هیدروکلوئید, کیفیت}In this study, the effects of different concentrations of basil seed gum, nettle essential oil, and chitosan on the physiochemical, microbial, and sensory characteristics of hamburgers were examined during refrigerated (4± 1 ᵒC) storage. For this purpose, different concentrations of chitosan (1, 1.5, and 2% w/w), basil seed gum (0.5, 1, and 1.5% w/w), and nettle essential oil (0.5, 1, and 1.5% w/w) were added to the burgers. The produced hamburgers were analyzed by chemical and microbial parameters: Total Viable Count (TVC) and Psychrotrophic Counts (PTC), Peroxide Value (PV), Thiobarbituric Acid (TBA), Total Volatile Basic Nitrogen (TVB-N), and Free fatty acid (FFA)) evaluation at 3-day intervals within 12 days. Also, sensory evaluations were carried out. The results of this study showed that the rate of chemical and microbial spoilage of hamburger was slowed by the application of chitosan, basil seed gum, and nettle essential oil. Treatments with this combination Sample S13, S08, and S11 had the best result sensory evaluation indicated that the sample containing S11 had a favorable acceptance rate and could be used to extend the shelf life of hamburgers during refrigerated storage.Keywords: Meat Products, Shelf life, Hydrocolloid, quality}
-
اسید لینولئیک مزدوج (CLA) و کلسترول دو ترکیب تغذی های مهم میباشند که به طور طبیعی در مواد غذایی مشتق شده از نشخوارکنندگان یافت میشوند. در این تحقیق، میزان ایزومر 9- سیس،11- ترانس اسید لینولئیک مزدوج که فعالترین ایزومر از نظر بیولوژیکی شناخته شده است و نیز میزان کلسترول در تعدادی از محصولات شناخته شده و پرمصرف لبنی و گوشتی در بازار ایران، از طریق آنالیز با کروماتوگرافی گازی تعیین شد و علاوه برآن، میزان دریافت روزانه CLA و کلسترول از طریق مصرف این محصولات تخمین زده شد. نتایج نشان داد که میزان ایزومر 9- سیس،11- ترانس در محصولات لبنی، دامنهمتغیری از 3/0 درصد (پنیر پروبیوتیک) تا 2/1 درصد (کره) ، در نمونه های گوشتی از 16/0 (گوشت مرغ) تا 5/1 درصد (گوشت بره) و در فراورده های گوشتی از 05/0 (سوسیس مرغ) تا 5/0 درصد (کوکتل بلغاری) را شامل میشد. از طرف دیگر، میزان کلسترول در محصولات لبنی از 71 میلیگرم در 100 گرم چربی در شیر گاو پاستوریزه تا 460 میلیگرم در 100 گرم چربی در پنیر پروبیوتیک، در نمونه های گوشت، از 1/17 میلیگرم در 100 گرم گوشت گوساله تا 6/58 میلیگرم در 100 گرم گوشت بره و در فراورده های گوشتی، از 4/18 میلیگرم در 100 گرم کوکتل بلغاری تا 5/94 میلیگرم در 100 گرم هات داگ پنیری متغیر بود. با در نظر گرفتن نتایج این تحقیق، میزان تقریبی دریافت روزانه برای هر فرد بالغ ایرانی برای CLA و کلسترول به ترتیب 43/0 گرم و 4/153 میلیگرم تخمین زده شد.
کلید واژگان: محصولات لبنی, کروماتوگرافی گازی, محصولات گوشتی, کلسترول, اسیدلینولئیک مزدوج}Conjugated linoleic acid (CLA) and cholesterol are two nutritionally important compounds found naturally in ruminant-derived foods. In the present study, the content of the biologically active isomer of conjugated linoleic acid (c9t11-C18 isomer) and cholesterol in some well-known and widely-used brands of commercial meat and dairy products were analyzed by capillary gas chromatography. In addition, the contribution of these foods to the daily intake of CLA and cholesterol was finally calculated. The content of c9t11- C18 isomer ranged from 0.3 (prob iotic cheese) to 1.2 g/100 g FAs (butter) in dairy products; from 0.16 (chicken) to about 1.5 g/100 g FAs (lamb) in meats, and from 0.05 (chicken sausage) to 0.5 g/100g FAs (Kielbasa) in meat products. On the other hand, cholesterol content in dairy produc ts varied from 71.0 in pasteurized cow milk to 460.0 mg/100 g fat in probiotic cheese, in meats from 17.1 in beef to 58.6 mg/100g meat in lamb, and in meat products from 18.4 in Kielbasa to 94.5 mg/ 100 g products in hot dog. The estimated average daily in take of c9t11-C18 isomer and cholesterol through most-consumed dairy and meats products consumption were calculated to be approximately 330 mg and 97.8 mg respectively for each Iranian adult.
Keywords: Fatty acids, Dairy products, Meat products, Cholesterol, Conjugated linoleic acid} -
نوسان های قیمت مواد غذایی، یکی از دشواری های تاریخی اقتصاد ایران بوده که نارضایتی در بین تمامی گروه های جامعه و بدنبال آن، به چالش کشیدن مسئولان و دولتمردان را در پی داشته است. از اینرو، ثبات و تنظیم بازار این محصولات و ایجاد قیمت های متعادل برای آنها یکی از نگرانی های معمول سیاست گذاران است. محصولات گوشتی همواره جزء محصولات مهم و ضروری برای افراد جامعه ایرانی بوده است. در تحقیق حاضر، سیستم توابع تقاضای محصولات گوشتی برای گوشت سفید (مرغ)، گوشت قرمز (گاو) و گوشت آبزیان (ماهیان) در مناطق شهری استان مازندران در قالب سیستم تقاضای ترکیبی معکوس (SIDS) طی دوره زمانی1392-1367 برآورد شده است. پس از آزمون ضرائب، نتایج مشخص کرد که از بین 4 سیستم تقاضای IROT، ICBS، IAIDS و INBR، تنها سیستم تقاضای INBR با داده های تحقیق سازگار است. همچنین کشش های جبرانی و غیرجبرانی متقاطع نشان از جانشینی انواع گوشت دارد. بر اساس کشش مقیاس، گوشت قرمز محصولی لوکس و گوشت سفید و آبزیان محصولی نرمال و ضروری است.کلید واژگان: استان مازندران, سیستم تقاضای معکوس ترکیبی (SIDS), کشش تابع تقاضا, محصولات گوشتی}Fluctuations in food prices are one of the challenges of the economic history of Iran that had resentment among all groups of the population and Followed challenging the authorities and the authorities have been seeking. Thus, the stability and regulation of market equilibrium prices of these products and creating permanent prices are traditional concern of policy makers. Always Meat product had been the most important and essential products for Iranian society. In present research, demand functions of Meat products estimated in urban region of Mazandaran province in term of 1988-2013. After coefficient test, results denoted that between the four systems demand IROOT, CBS, AIDS and INBR, only the inverse demand system NBR (INBR) is consistent with research data. Results show that INBR system is compatible system according to data. Also compensatory and non-compensatory cross elasticitys show that all type of meat are substitution. According to Scale elasticity, Beef is a Luxury product and Chicken and Aquatic Meat are normal and essential product.Keywords: Elasticity of demand function, Mazandaran Province, Meat Products, Synthetic Inverse Demand System (SIDS)}
-
نیتریت ماده ای است که نقش پدید آوردن و بهبود دادن بسیاری از ویژگی های محصولات گوشتی عمل آوری شده را به عهده دارد. برای مثال بهبود رنگ و طعم و جلوگیری از رشد و تولید سم توسط باکتری کلستریدیوم بوتولینیوم. با وجود داشتن این خصوصیات مطلوب، نیتریت در ایجاد ماده سرطانزای نیتروز آمین نقش دارد. این پژوهش، با ایجاد تحول در سیستم عمل آوری گوشت، به دنبال حذف یا کاهش نیتریت از محصولات گوشتی است. سیزده فرمولاسیون متفاوت بر پایه ترکیبات موجود در سوسیس فرانکفورتر استاندارد تهیه شد و در آنها، فرمول های بدون نیتریت و کم نیتریت و استفاده از رنگ های طبیعی کوچنیل و پاپریکا منظور شد. برای مثال، نمونه کنترل با 120 میلی گرم در کیلوگرم نیتریت، نمونه کم نیتریت حاوی 40 میلی گرم در کیلوگرم نیتریت و برخی نمونه ها بدون نیتریت بود. نمونه ها در دمای 4 درجه سانتی گراد به مدت هشت هفته نگهداری شد. در ضمن نگهداری، تغییرات رنگ (شاخص های b*،a*،L*) اندازه گیری و ارزیابی گردید. همچنین نمونه های تولیدی در معرض نور طبیعی و نور مصنوعی قرارداده شد و پایداری رنگ آنها مورد مقایسه قرارگرفت. از طرف دیگر، رنگ نمونه ها از دیدگاه گروه ارزیاب حسی نیز ارزیابی شد. نتایج نشان داد که نمونه حاوی 40 میلی گرم در کیلوگرم نیتریت و 002/0 درصد کوچنیل، نمونه محتوی 40 میلی گرم در کیلوگرم نیتریت و 1 میلی گرم در کیلوگرم پاپریکا و نمونه بدون نیتریت حاوی 015/0 درصد کوچنیل در مقایسه با نمونه شاهد از نظر رنگ تفاوت معنی داری را در سطح 5 درصد نداشتند. در مجموع، می توان نتیجه گیری کرد که بویژه از دیدگاه گروه ارزیاب حسی رنگ، امکان تولید سوسیس فرانکفورتر با رنگ نزدیک به نمونه شاهد، بدون استفاده از نیتریت و یا با نیتریت کم وجود دارد.
کلید واژگان: رنگ, نیتریت, محصولات گوشتی, سوسیس بدون نیتریت, سوسیس کم نیتریت}Nitrite is responsible for some characteristics of cured meat products such as color, flavor and suppressing the outgrowth and production of toxin from Clostridium botulinum. Despite all of its desired properties, nitrite is responsible for the formation of carcinogenic N-nitrosamine. In this study, nitrite-free and low-nitrite meat curing systems were developed to eliminate or reduce nitrite from meat products. Thirteen different formulations were made including standard frankfurter ingredients with or without nitrite in combination with cochineal and paprika as natural coloring agents. For example, control sample was with 120 mg/kg nitrite, low-nitrite sample was contained 40 mg/kg nitrite and some samples were without nitrite. The samples were stored at 4 oC for eight weeks. During the storage, color changes (L*, a*, b*) were determined and evaluated. Also, the produced samples were exposed to natural and artificial light and their color stability were compared. In addition, the colors of samples were evaluated by trained panelists. The results showed that the sample with 40 mg/kg nitrite and 0.002 % cochineal, the sample contained 40 mg/kg nitrite and 1 mg/kg paprika and the sample without nitrite and contained 0.015 % cochineal had no significant different color (pKeywords: Color, Nitrite, Meat Products, Nitrite, Free Sausage, Low, Nitrite Sausage}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.