به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تحلیل عاملی » در نشریات گروه « هنر و معماری »

  • عامر نیک پور*، محمد سلیمانی، منا غلامی، بهناز محمدیاری
    شناخت پهنه های فقر در هر شهری و ارائه راهبردها و راهکارهای مناسب برای بهبود شرایط و برنامه ریزی برای دسترسی شهروندان به خدمات اساسی از اقدامات ضروری برای کاهش فقر می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی بلوک های فقیرنشین و تغییرات فضایی آنها در یک دوره 5 ساله (1390-1395) درشهر تویسرکان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. روش گردآوری داده ها برای مبانی نظری به صورت اسنادی، کتابخانه ای و داده های خام پژوهش درهردو دوره از مرکز آمار ایران استخراج شده است. برای کاهش تعداد شاخص های موثر در فقرشهری و تشکیل ساختار جدید برای آنها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و برای انجام تحلیل فضایی از روش لکه های داغ و خودهمبستگی فضایی موران استفاده شده است. طبق نتایج، کانون اصلی پهنه فقر در سال 1390، درمرکز شهر بوده، اما در سال 95 این پهنه در نواحی شمال، شمال غرب و اطراف ناحیه مرکزی تشکیل خوشه داده است. یافته ها نشان می دهد که پهنه فقر در سال 1390 در حدود 37/6 درصد مساحت و 40/47 درصد جمعیت را شامل می شد که این مقدار با افزایش در سال 1395 به 54/58 درصد مساحت و 68/32 درصد جمعیت شهر رسیده است. شاخص موران نیز نشان داده، خودهمبستگی فضایی فقر در سال 95 اندکی بیشتر از سال 90 بوده و الگوی نهایی هر دو دوره خوشه ای بوده است. در مجموع نتایج نشان می دهد تغییرات فضایی شهر تویسرکان به سمت فقیر شدن بیشتر است.
    کلید واژگان: تغییرات فضایی, پهنه های فقر, تحلیل عاملی, تویسرکان}
    Amer Nikpour *, Mohammad Soleymani, Mona Gholami, Behnaz Mohammadyari
    the results of this study showed that poor Individuals suffer from various constraints that therefore aim to identify areas of poverty in the city of tuyserkan and for this purpose all indices extracted from statistical blocks have been used.the results of the integration of the indicators showed that there were very poor zones in central districts of the city in 1390, but in the last year it has formed a cluster in the north, north - west and around the central region. Overall, in 2011, the city of tuyserkan has a very poor, poor, affluent, affluent, affluent area of the city centre, but has been disrupted by the past five years. According to findings of the poverty zone in 1390, it covers about 37/6% percent of the area and 40/47% percent of the population, with an increase in 1395 per year to 54/58% percent, and 68/32% percent of the population. On the other hand, the field of wellbeing is estimated at about 28/75% of the area and 20/98% of the population in 1390, which has decreased to 20/15% per cent and 10/57% per cent in 1395 per year. The Moran's index also showed that spatial autocorrelation was more than 90 in the year 95 and the final pattern of poverty in the city of tuyserkan was in both cluster periods. On the whole, it can be said that the direction and direction of the town of tuyserkan is greater in order to be poor.
    Keywords: Spatial Changes, Poverty Zones, Factor Analysis, Tuyserkan}
  • جلیل توشنی، پرویز سعیدی*، مجید نصیری
    امروزه گردشگری مذهبی به عنوان یکی از روبه رشدترین گونه های گردشگری در سطح جهان و ایران مطرح است. این گردشگری به عنوان ابزاری مناسب در راستای توسعه مقصدهای برخوردار از قابلیت گردشگری مذهبی مورد توجه است. بنابراین ضرورت شناسایی عوامل اثرگذار در توسعه این گونه گردشگری مطرح می شود. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی زنجیره تامین گردشگری مذهبی ایران با رویکرد ساختاری تفسیری بوده است که از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش اجرا توصیفی - پیمایشی و از نوع همبستگی است. در این پژوهش ابتدا از مطالعه نسبتا گسترده ادبیات مرتبط، مهم ترین عوامل زنجیره تامین گردشگری مذهبی استخراج شد. سپس براساس نظر خبرگان 98 مولفه در قالب ده بعد اصلی شناسایی شد. در گام بعدی به منظور برقراری ارتباط و توالی بین ابعاد و ارایه مدل ساختاری شان از روش مدل سازی ساختاری تفسیری بهره گرفته شده است. در این روش براساس دیدگاه نظرات خبرگان و تجزیه وتحلیل های صورت گرفته، زنجیره تامین گردشگری مذهبی ایران احصا و گردآوری گردید. نتایج نشان دادند سه بعد مراکز پذیرایی، فروشگاه ها و آژانس های مسافرتی و تورها در سطح اول و دو بعد اقامتی و زیست محیطی و انرژی در سطح دوم و مراکز بازدید در سطح سوم و دو بعد مدیریتی و اقتصادی، اطلاعات و ارتباطات در سطح چهارم و حمل ونقل در سطح پنجم و در نهایت امنیت و ایمنی در سطح ششم قرار دارند. اهداف پژوهش: شناسایی ابعاد مولفه های زنجیره تامین در صنعت گردشگری مذهبی در ایران.سطح بندی موثر بر مولفه های زنجیره تامین در صنعت گردشگری مذهبی ایران.سوالات پژوهش:ابعاد و مولفه های زنجیره تامین در صنعت گردشگری مذهبی در ایران کدامند؟سطح بندی موثر بر مولفه های زنجیره تامین در صنعت گردشگری مذهبی ایران با روش LSM چگونه است؟
    کلید واژگان: زنجیره تامین, گردشگری مذهبی, تحلیل عاملی, مدل سازی ساختاری تفسیری}
  • احسان حیدرزاده، مجتبی آراسته*، الناز رفیعی
    امروزه اغلب کشورهای مردم سالار با کاربست رویکرد حکمروایی خوب شهری، سعی در تحقق توسعه پایدار شهری دارند. از همین رو، پژوهش حاضر تلاش دارد وضعیت مدیریت شهری در ایران را بر مبنای مباحث حکمروایی خوب شهری مورد تحلیل قرار دهد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است. شاخص های حکمروایی خوب شهری مشتمل بر 19 شاخص از پژوهش های مرتبط با موضوع این پژوهش استخراج گردیده و از آن ها برای طراحی سوالات پرسشنامه ای استفاده شده است. روش تحقیق مورداستفاده به صورت کمی و با استفاده از مدل تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی انجام پذیرفته است. فرایند انتخاب نمونه ها در پژوهش به صورت هدفمند و سیستماتیک بوده و جامعه نمونه ای از میان مراجعین مستمر به دبیرخانه معاونت معماری و شهرسازی شهرداری شیراز انتخاب شده است. خروجی مدل تحلیل عاملی نشان می دهد حکمروایی خوب شهری درگرو ارتقای عوامل «ظرفیت سازی نهادی»، «شفافیت»، «کارایی و اثربخشی»، «مقبولیت عمومی»، «شهروندمداری» و «مشارکت جویی» است و مدل رگرسیون خطی به این مسیله اشاره دارد که دو عامل «کارایی و اثربخشی» و «شفافیت» بیشترین نقش را در تحقق حکمروایی خوب شهری ایفا می نمایند. همچنین در مورد شهرداری شیراز، بیشترین چالش و فاصله تا حصول به حکمروایی خوب در عامل «شهروندمداری» و «ظرفیت سازی نهادی» دیده می شود.
    کلید واژگان: حکمروایی شهری, شهرداری, تحلیل عاملی, شیراز}
    Ehsan Heidarzadeh, Mojtaba Arasteh *, Elnaz Rafiee
    Recently the terms "governance" and "good governance" are being increasingly used in development literature. The concept of "governance" is not new. It is as old as human civilization. Simply put "governance" means: the process of decision-making and the process by which decisions are implemented (or not implemented). Nowadays, countries claiming democracy are trying to achieve sustainable urban development by applying a new approach called good urban governance. Good governance relates to the political and institutional processes and outcomes that are necessary to achieve the goals of development. The true test of 'good' governance is the degree to which it delivers on the promise of human rights: civil, cultural, economic, political and social rights. The present study tries to analyze the situation of urban management in Iran (Shiraz) based on the issues of good urban governance. The research method is descriptive-analytical and based on documentary studies and field survey. The variables of good urban governance (consisting of 19 variables) were extracted from previous articles and they were used to design questionnaire questions. In this research quantitative and analytical model are used include exploratory factor analysis and multivariate linear regression. The process of selecting samples is purposeful and systematic, and the sample community was selected from among the regular visitors to the secretariat of the architecture and urban planning department of Shiraz municipality. Based on statistical principles and concepts, the number of samples is considered equal to 200 people. In the following, the data obtained from the questionnaires have been entered into the SPSS software. The output of the factor analysis model of good governance in Shiraz shows that it depends on improving the factors of "institutional capacity of organization", "transparency", "efficiency and effectiveness", "public acceptance", "citizenship" and "participation". Findings of this study show a considerable part of good urban governance factors and indicators have significant similarities with each other. But one of the differences that can be seen in this research with similar researches is the emphasis of this research on an important factor under the title of " institutional capacity of organization" in order to apply the concepts and criteria of good urban governance in the structure of local, regional and national governments. This factor emphasizes the important point that with the creation of institutional capacity in the society and the strengthening of non-governmental organizations, the two-way connection between the people and officials, which are the two main pillars of local management and urban development, has been accelerated other Governance factors. The main output of this study indicates that the two factors of "efficiency and effectiveness" and "transparency" play the most important role in achieving good urban governance. Also, in the case of Shiraz Municipality as the main body in the management of this city, the greatest challenge and distance to achieve good governance can be seen in the factor of "citizenship" and "institutional capacity of organization". In the following, some prominent suggestions are presented in order to promote good governance in the city of Shiraz: Changing the attitude of local managers towards city management as a dynamic, continuous process that requires the alignment of the interests of different groups; Facilitating people's presence and participation in city affairs and communication with managers; Increasing the sense of place and belonging through citizen participation in activities such as beautifying the environment; Citizenship education and familiarizing citizens with the concept of citizenship rights.
    Keywords: Urban Governance, municipality, Factor analysis, Shiraz}
  • اسفندیار زبردست*، حسین قانونی
    یکی از ابعاد مهم مخاطرات طبیعی، آسیب پذیری اجتماعی است. همچنین افزایش جمعیت شهرها باعث ظهور اثرات مختلفی همچون پراکنده رویی شهری شده است. در پژوهش حاضر پس از مرور متون نظری، شاخص های منتخب برای سنجش پراکنده رویی و آسیب پذیری اجتماعی انتخاب و با کمک آمار سرشماری و GIS، داده های شهر قزوین استخراج گردید. سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی (نرم افزار SPSS)، این شاخص ها برای پراکنده رویی در 4 عامل «تراکم»، «پیکربندی»، «کاربری» و «دسترسی» (تبیین 22/70 درصدی) و برای آسیب پذیری اجتماعی در 1 عامل (تبیین 9/66 درصدی) قرار گرفتند. تحلیل همبستگی رابطه معنادار میان عامل تراکم (801/0) و پدیده پراکنده رویی (440/0) با آسیب پذیری اجتماعی را نشان داد. رابطه آسیب پذیری با تراکم/پراکنده رویی، مثبت/منفی است، بدین معنا که با افزایش تراکم/کاهش پراکنده رویی، آسیب‎ پذیری اجتماعی افزایش می یابد. در پایان نقشه های پراکنده رویی و آسیب‎پذیری اجتماعی و نقشه پتانسیل توسعه نواحی شهر قزوین بر اساس رابطه میان این دو پدیده ارایه شده است.
    کلید واژگان: پراکنده رویی شهری, آسیب پذیری اجتماعی, تحلیل عاملی, تحلیل رگرسیونی, قزوین}
    Esfandiar Zebardast *, Hossein Ghanouni
    Iran is a country prone to earthquakes in which so many cities have experienced earthquakes in far and near past. Although there is a high potential for earthquakes to be destructive, the level of losses and damages of them is not solely dependent on the magnitude and the location of the earthquake, or physical aspects of buildings and urban areas. In the analysis of the impacts of natural hazards, three broad categories have been defined: 1) focus on natural hazard's biophysical impacts because of the place it occurs; 2) focus on hazard's impacts on societies that experience the hazard because of the social characteristics of those societies and 3) an approach that takes into account both of impacts. This article takes the second approach to analyze the effects of natural hazards. In this approach, social characteristics of the communities and societies, in which earthquake happens, come to center stage. Social vulnerability is one of the important aspects of earthquake risks and consequences. In addition, the progress of communication and transportation technologies and an increase in agricultural production surplus because of the Industrial Revolution has caused many rural settlers to migrate to cities. The increasing population raise in cities has led to many economic, social and environmental consequences, of which excessive horizontal and leapfrog development (which is called urban sprawl in scientific literature) is one. In this article urban sprawl is defined as: "unplanned, far-from-center and automobile-accessed growth of cities which has environmental, economic and social effects and is characterized by low density, segregation of land-uses and limited accessibility". In this research, at first theoretical literature of urban sprawl and social vulnerability were reviewed and the indicators for measuring them were chosen (13 for urban sprawl and 7 for social vulnerability) and the relevant data for Qazvin was extracted by using national census data and Geographic Information System (GIS). Then explorative factor analysis for eigenvalues bigger than 1 was conducted by using SPSS software and the indicators for sprawl were categorized into 4 factors: “density”, “configuration”, “land-use” and “accessibility” (70.22% of variance explained), and the indicators for social vulnerability were grouped in 1 factor: social vulnerability (66.9% of variance explained). Then the maps for each factor of sprawl and two main topics (sprawl and social vulnerability) were made. The correlation analysis was conducted on four factors of sprawl, social vulnerability factor (which is representative of social vulnerability altogether) and sprawl as a whole. The results show that from 4 factors of sprawl, just density factor has a significant correlation (0.801) with social vulnerability. Sprawl is also significantly (although weaker) correlated to social vulnerability (0.44). In addition, regression analysis showed that four factors of sprawl can explain 67.6% of the variance of social vulnerability. The relation between social vulnerability and density/sprawl is positive/negative, i.e. by an increase in density/decrease in sprawl, social vulnerability increases. Finally, the maps of sprawl and social vulnerability in Qazvin city districts and the map of potential districts for development are shown based on the correlation of sprawl and social vulnerability.
    Keywords: Urban Sprawl, Social Vulnerability, Factor analysis, Regression Analysis, Qazvin}
  • دکتر محمدرضا قربانی پارام*، زهرا گلی وند، ایرج خانی افچای، روناس یوسفیان

    شهر امروز بالاخص تهران در شرایط کنونی و آلودگی های زیست محیطی بین سال های 1390 تا 1401، به عنوان اثر بارز تمدن معاصر، باید به چیزی ورای طراحی بناها و شبکه های رفت و آمد بیاندیشد لازم است فضاهایی ایجاد شود که با نیازهای امروز مطابقت داشته باشد. در این فضاها روحی جست وجو می شود که به شهر معنا و تنوع بخشد. فضاهای باز شهری، بستر ارتباطات و تعاملات اجتماعی شهروندان می باشد. وجود این فضاها برای پیش گیری از افسردگی، گوشه گیری و خشونت، بسیار موثر و حتی ضروری می باشد. فضاهای سبز تفریحی یکی از فضاهای تفریحی است که می تواند به عنوان یکی از فضاهای شهری، سرزندگی اجتماعی را برای شهرها به ارمغان بیاورد. در این مقاله با استفاده از مطالعات نظری سعی گردیده است ضمن بیان مفهوم فضاهای عمومی شهری و ضرورت توجه به آن ها، نقش پارک ها را به عنوان نمونه ای از فضاهای عمومی شهری، در ارتقای حیات اجتماعی شهرها و آرامش بخشی به شهروندان تهرانی و درضمن توسعه فضایی با رویکرد تحلیل سلسله مراتبی موردتوجه قرار گیرد. اطلاعاتی که ملزم این پژوهش بوده ترکیبی از روش‌های آماری، اسنادی، کتابخانه‌ای، تحلیلی و خصوصا میدانی از طریق ادارات مربوطه بدست آمده و برای تجزیه وتحلیل آماری بهتر از نرم افزارهای ARC Viewو ARC GIS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که موارد زیر در راستای ارتقا فضای سبز استان تهران و در راستای وظایف شهرداری تهران ضروری است: 1. همکاری بیشتر شهرداری برای ایجاد فضاهای سبز نسبت به زمین های واگذار شده به شهرداری و اختصاص مکان ها مناسب استفاده نشده، مخروبه یا متروکه به ایجاد و احداث فضای سبز؛ 2. تاکید بر سیاست-های تشویقی و ترغیب ساکنان در تجمیع قطعات ریزدانه و یا استفاده از تراکم مازاد و یا امتیاز تغییر کاربری در قبال واگذاری بخشی از اراضی مسکونی برای احداث پارک ها و فضاهای سبز محله ای و ناحیه ای؛ 3. استفاده از مشارکت عمومی در ایجاد، حفظ و نگهداری فضاهای سبز و 4. تدوین طرح جامع فضای سبز.

    کلید واژگان: سیستم اطلاعات جغرافیایی, تحلیل عاملی, توسعه فضای سبز, شهرداری تهران}
    MohamadReza GhorbaniParam*

    Today's city, as an obvious effect of contemporary civilization, should think about something beyond the design of buildings and transportation networks, it is necessary to create spaces that match today's needs. In these spaces, a soul is searched for that gives meaning and variety to the city. Urban open spaces are the basis of communication and social interactions of citizens. The existence of these spaces is very effective and even necessary to prevent depression, isolation and violence. Recreational green spaces are one of the recreational spaces that can bring social vitality to cities as one of the urban spaces. In this article, by using theoretical studies, while expressing the concept of urban public spaces and the need to pay attention to them, the role of parks as an example of urban public spaces in promoting the social life of cities and relaxing Tehrani citizens and spatial development with a hierarchical analysis approach should be considered. The information required for this research is a combination of statistical, documentary, library, analytical and especially field methods obtained through the relevant departments, and ARC View and ARC GIS software were used for better statistical analysis. The findings of the research show that the following things are necessary in order to improve the green spaces of Tehran province: 1. Greater cooperation of the municipality to create green spaces in relation to the lands assigned to the municipality and to allocate unused, dilapidated or suitable places. Abandoning the creation and construction of green spaces; 2. Emphasis on encouraging policies and persuading residents to collect fine-grained parts or use excess density or change of use privilege in exchange for handing over a part of residential land for the construction of neighborhood and regional parks and green spaces; 3. Using public participation in the creation, preservation and maintenance of green spaces and 4. Compiling the comprehensive plan of green spaces.

    Keywords: geographic information system, factor analysis, green space development}
  • عامر نیک پور*
    مسکن یکی از شاخص های اجتماعی پایه است. کیفیت زندگی و رفاه افراد و مکانها را مشخص می کند. امروزه مفهوم مسکن دیگر صرفا به عنوان سرپناه مطرح نیست بلکه نقش حیاتی در دستیابی به توسعه پایدار دارد. بنابراین توسعه مسکن به عنوان یک موضوع چند بعدی از مهم ترین اهداف برنامه ریزی و مدیریت شهری به شمار می رود. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل شاخص های کیفیت مسکن در محله های شهر آمل تدوین شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی - توسعه ای و از نظر ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از بلوک های آماری شهر آمل در سرشماری 1395 استخراج شده است. نتایج به دست آمده از روش تحلیل عاملی نشان داد که 4 عامل اصلی در کیفیت مسکن محله های شهر آمل تاثیرگذارند که در مجموع 86 درصد از واریانس را تبیین کرده اند. پهنه بندی کیفیت مسکن نشان داد که در مجموع پهنه مسکونی مناسب با 55 درصد از مساحت و 66 درصد از جمعیت، بیشتر در نیمه غربی رودخانه هراز و در امتداد محور شمالی - جنوبی شهر وجود دارد و پهنه مسکونی نامناسب نیز با 24 درصد مساحت و 21 درصد از جمعیت در بافت های قدیم، فرسوده و بافت های پیرامونی متصل به محدوده شهری و به ویژه در نواحی غرب، شمال شرقی و شرق شهر دیده می شود. بر اساس روش تحلیل خوشه ای، محله های آمل در پنج خوشه طبقه بندی شده اند، خوشه اول 4 محله و24 درصد از مساکن شهر، خوشه دوم 2 محله و 9 درصد از مساکن، خوشه سوم 3 محله و 9 درصد از مساکن ، خوشه چهارم 2 محله و 6 درصد از مساکن و خوشه پنجم 9 محله و حدود 50 درصد از کل مساکن شهر را تشکیل داده است.
    کلید واژگان: شاخص های مسکن, تحلیل عاملی, تحلیل خوشه ای, آمل}
    Amer Nikpour *
    Housing is one of the basic social indicators that determines the quality of life and well-being of people and places. Today, the concept of housing plays a vital role in achieving sustainable development. Therefore, housing development as a multidimensional issue is one of the most important goals of urban planning and management. This study has been compiled with the aim of reviewing and analyzing housing quality indicators in the neighborhoods of Amol City. The present study is applied-developmental in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of nature and method. The required data has been extracted from the statistical blocks of Amol City in 2016 census. The results obtained from the factor analysis method showed that 4 main factors affect the quality of housing in the neighborhoods of Amol City, explaining a total of 86% of the variance. Housing quality zoning showed that, in total, the suitable residential region covering 55% of the area and including 66% of the city population is more concentrated in the western half of Haraz River and along the north-south axis while the unsuitable residential region covering 24% of the area and 21% of the population can be seen in old, worn and surrounding textures connected to the urban area, in the western, northeastern, and eastern zones of the city. According to the cluster analysis method, the neighborhoods of Amol City are classified into five clusters; in the first cluster, there are 4 neighborhoods and 24% of the total housing; in the second cluster, there are 2 neighborhoods and 9% of the total housing; in the third cluster, there are 3 neighborhood and 9% of the total housing; in the fourth cluster, there are 2 neighborhoods and 6% of the total housing; and in the fifth cluster, there are 9 neighborhoods and 50% of the total housing of the city.
    Keywords: Housing indicators, Factor Analysis, Cluster Analysis, Amol}
  • خاطره مغانی رحیمی، مصطفی بهزادفر، سمانه جلیلی صدرآباد*
    استرس شهری یکی از مهم ترین عوامل افزایش اختلالات روانی در شهرهاست. به همین دلیل لازم است برنامه ریزان و طراحان شهری در برنامه ها و طرح های خود استرس شهری را به عنوان اصلی مهم در نظر داشته و از اقداماتی که به این آشفتگی ذهنی دامن می زند، بپرهیزند. ساکنین شهر تهران و به خصوص ناحیه 8 منطقه 1 بر اساس نظر متخصصان در معرض استرس شهری بالایی قرار دارد. به همین منظور این پژوهش با هدف تدوین برنامه ریزی شهری درمانگر استرس در این ناحیه انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تبیینی بوده و برمبنای هدف از جمله تحقیقات کاربردی محسوب می شود. برای جمع آوری اطلاعات از روش های کمی-کیفی و برای تحلیل آنها از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عوامل استرس ناشی از نظام دسترسی، وضعیت اجتماعی و اقتصادی ضعیف، امنیت پایین، عدم انسجام و حمایت اجتماعی، تمایز و انزوای اجتماعی، تاب آور نبودن محیط شهری، عدم سرزندگی محیط، احساسات منفی ساکنان، تبعیض و جابه جایی اجتماعی، استرس ناشی از تراکم، احساس هویتمندی و تعلق پایین مهم ترین عوامل استرس زا محدوده مورد مطالعه می باشند. در نتیجه برنامه ریزی شهری با درنظر گرفتن این عوامل به عنوان اهداف خرد می تواند استرس شهری را درمحدوده مورد مطالعه تا حد بسیاری کاهش دهد.
    کلید واژگان: برنامه ریزی شهری, استرس شهری, تحلیل عاملی, ناحیه 8 منطقه 1 شهرداری تهران}
    Khatereh Moghani Rahimi, Mostafa Behzadfar, Samaneh Jalilisadrabad *
    Stress in urban life can be a breeding ground for mental disorders. In addition to being an important cause of physical and mental illness, urban stress also increases the rate of moral anomalies in the city and reduces the security of citizens. For this reason, it is necessary for urban planners and designers to consider the peace of mind of citizens as an important principle in their plans and designs, and to avoid actions that cause this mental disorder. However, although many studies in the last century have examined the relationship between urbanization and stress and effective solutions to it with different approaches, so far no studies on urban planning stress therapy to consider all the indicators affecting urban stress and there is no effective strategic planning based on the results. Moreover, Tehran is the sixth most stressful city in the world, according to the Zipjet Institute. For this reason, it is very important to conduct theoretical studies in this field and formulate urban planning for stress therapists in this city. But due to its large scope, doing such research requires a lot of time and money. For this purpose, in this study, after determining the general indicators, using the Delphi technique, District 8, District 1 of Tehran Municipality has been selected as the study sample. The research method in this research is descriptive-explanatory and is based on the purpose of applied research. Quantitative and qualitative methods were used to collect information and factor analysis was used to analyze them. Then the urban stressors have been identified and a strategic document has been presented.The findings of the research indicate that the stress factors caused by the access system, poor social and economic status, low security, lack of cohesion and social support, differentiation and social isolation, lack of resilience of the urban environment, lack of vitality of the environment, negative feelings of residents, discrimination and social displacement, stress caused by crowding, low sense of identity and belonging are the most important stressors in the study area. As a result, by considering these factors as micro-objectives, urban planning can reduce urban stress in the studied area to a great extent. This research develops the theoretical and empirical findings of previous studies. As a result, with the implementation of this research, the psychological pressure that is imposed on the citizens of this area can be reduced to a great extent. This research provides a suitable method for measuring and identifying urban stressors to urban planners who seek to reduce urban stress.. Applying the factor analysis approach in recognizing and analyzing urban contexts in terms of stress and developing a strategic document corresponding to stressful factors in other parts or the whole city of Tehran and developing a comprehensive mental health program in this city can be very effective in this field.
    Keywords: Urban Planning, urban stress, factor analysis, District 8, District 1, Tehran Municipality}
  • سامان صلواتی، سید علی علوی*، خاطره رمضانی پور
    مدیران شهری همواره سعی کرده اند تا با جلب مشارکت مردمی در سطح محله، به اهداف خود در راستای دست یابی به توسعه و مدیریت شهری نایل آیند. مشارکت شهروندان در سطح محلات یکی از اصول مهم پایداری و دموکراسی در جوامع شهری محسوب می شود. با توجه به اهمیت مشارکت در توسعه محلات و مدیریت شهری، در این تحقیق هدف، اتخاذ رویکرد برنامه ریزی مشارکتی محله محور در احیای بافت های فرسوده شهری و شناخت مهمترین معیارهایی که بیشترین تاثیر را در مشارکت محله محور در احیای بافت های فرسوده دارند می باشد. روش تحقیق حاضر به صورت توصیفی - تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و از 308 خانوار موجود در محله، 50 سرپرست خانوار با استفاده از فرمول کوکران با سطح اطمینان 93 درصد برای پرسش گری انتخاب شدند. نتایج حاصله از طریق نرم افزا SPSS از جمله آزمون های تحلیل مسیر و آزمون تحلیل عاملی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که شاخص های مربوط به ابعاد اجتماعی؛ اقتصادی و مدیریتی به ترتیب با میانگین وزنی (45/4، 739/3، 112/5) بیشترین تاثیر را بر بافت های فرسوده محله سرتپوله شهر سنندج داشته اند. همچنین ازطریق تحلیل مسیر عواملی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر بهبود کیفیت بافت های فرسوده محدوده مورد نظر تاثیر دارند مشخص گردید.
    کلید واژگان: برنامه ریزی مشارکتی, محله, بافت فرسوده, تحلیل عاملی, سرتپوله سنندج}
    Saman Salavati, Ali Alavi *, Khatereh Ramazanipoor
    Urban managers have always tried to achieve their goals in order to achieve urban development and management by attracting people's participation at the neighborhood level. Participation of citizens at the neighborhood level is one of the important principles of stability and democracy in urban societies. Considering the importance of participation in neighborhood development and urban management, the aim of this research is to adopt a neighborhood-oriented participatory planning approach in the revitalization of worn-out urban tissues and to identify the most important criteria that have the greatest effect on neighborhood-oriented participation in the revival of worn-out tissues. The current research method is descriptive-analytical and practical in terms of purpose. Sampling was purposeful and out of 308 households in the neighborhood, 50 heads of households were selected for questioning using Cochran's formula with a confidence level of 93%. The results were analyzed through SPSS software, including path analysis tests and factor analysis tests. The results of the analysis showed that the indicators related to social dimensions; Economic and management have had the greatest impact on worn-out tissues of Sartpoule neighborhood of Sanandaj city with weighted average (4.45, 3.739, 5.112). Also, through path analysis, the factors that have a direct and indirect effect on the improvement of the quality of the worn tissues of the target area were identified.
    Keywords: participatory planning, neighborhood, dilapidated fabric, factor analysis, Sartpole, Sanandaj}
  • سمیه حق روستا، مجتبی رفیعیان*، اسفندیار زبردست

    مطالعه بازار مسکن در سطح ملی، لزوما نشان دهنده ویژگی های این بازار در سطح مناطق نیست. ازاین رو مفهوم بازارهای فرعی یا جزءبازارهای مسکن1 توسط محققان حوزه مسکن مطرح شد. جزءبازارهای مسکن، مجموعه ای از واحدهای مسکونی هستند که به شکلی منطقی، از ویژگی های مشابهی برخوردارند و درعین حال مشابهت کمتری با واحدهای مسکونی در سایر جزءبازارها دارند. شناخت بازار مسکن در قالب بازارهای فرعی، امکان درک و تحلیل بهتر، پیش بینی و تخمین دقیق تر قیمت مسکن و سیاست گذاری مطلوب تر را ممکن می سازد. در این مقاله شناسایی و تحلیل فضایی جزءبازارهای مسکن در مناطق 22گانه کلان شهر تهران با استفاده از 22 متغیر موردتوجه قرار گرفته است. نتایج دو مرحله تحلیل عاملی روی متغیرهای تعیین کننده جزءبازارهای مسکن، متشکل از 11 متغیر ساختار مسکن و 11 متغیر ویژگی های طرف عرضه و تقاضای مسکن، ارتباط معنادار 21 متغیر را نشان می دهد. این متغیرها به 6 عامل قیمت و مالکیت مسکن، توانایی تامین مسکن، عرضه زمین و مسکن، ویژگی فضایی - مکانی، ویژگی زیست محیطی و وضعیت رفاهی خانوارها تبدیل شده اند. سپس با تحلیل خوشه ای و بر اساس عوامل استخراج شده، مناطق تهران به 5 جزءبازار مسکن تقسیم شده اند. مقایسه میانگین متغیرها در جزءبازارهای مختلف، تفاوت فاحش بین آن ها را روشن می کند. به طوری که میانگین قیمت هر مترمربع زمین مسکونی و هر مترمربع زیربنای مسکونی در جزءبازار 1، به ترتیب 7/5 و 3/4 برابر جزءبازار 5 است. شاخص های مکانی نیز تفاوت های قابل ملاحظه ای را بین بازارهای فرعی نشان می دهند. به نظر می رسد تفاوت در سطح امکانات و خدمات از عوامل تعیین کننده قیمت مسکن در مناطق شهر تهران است. جزءبازارهایی که از قیمت مسکن بالاتری برخوردارند، امکانات و خدمات بالاتری به خود اختصاص داده اند. بنابراین با یک سیاست یکسان نمی توان برای همه مناطق برنامه ریزی نمود و باید تفاوت ویژگی های مسکن در جزءبازارها را موردتوجه قرار داد.

    کلید واژگان: جزءبازار, مسکن, تهران, تحلیل عاملی, تحلیل خوشه ای}
    Somayyeh Haghroosta, Mojtaba ‪Rafieian*, Esfandiar Zebardast

    Studying the housing market at the national level does not necessarily reflect the characteristics of this market at the regional level. Therefore, the concept of submarkets or housing submarkets was proposed by researchers. Housing submarkets are a set of dwellings that have similar characteristics. They are reasonably close substitutes for one another, yet relatively poor substitutes for dwelling in other submarkets. Identifying housing submarkets makes it possible to predict housing prices more accurately. Moreover, it helps planners and policymakers to make better decisions. Despite the importance of this issue, few studies have analyzed housing submarkets in developing countries. In this article, spatial analysis of housing submarkets in 22 districts of Tehran City has been considered. The results of two stages of factor analysis on 22 variables consisting of housing structure and characteristics of housing supply and demand variables show a significant relationship between 21 variables. These variables have been reduced to 6 factors: price and ownership of housing, ability to provide housing, land and housing supply, spatial characteristics, environmental characteristics, and welfare status of households. Then, the districts of Tehran are divided into 5 clusters of the housing submarket by cluster analysis. Comparing the average variables in different submarkets will clarify a huge difference between them. So that the average price of each square meter of residential land and each square meter of residential infrastructure in submarket 1 is 5.7 times and 3.4 times that of submarket 5, respectively. Location indicators also show significant differences between submarkets. It seems that the difference in the level of facilities and services is one of the determining factors of housing prices in Tehran. Submarkets with higher housing prices have higher facilities and services. Therefore, it is not possible to plan for all regions with the same policy, and the difference in housing characteristics in submarkets should be taken into consideration.

    Keywords: submarket, housing, Tehran, factor analysis, cluster analysis.​​​​​​​}
  • مهدی منتظرالحجه*، نازنین صاحبی

    ایجاد شهرهای جدید به دلیل حجم عظیم فعالیت های انجام یافته، منابع مصرف شده و گروه جمعیتی قابل توجهی را که به خود جذب می کند، اثرات عمیقی بر ابعاد مختلف زندگی انسان و اکوسیستم برجای می گذارد؛ بنابراین ضروری است این طرح ها از جنبه اثراتشان بر ابعاد مختلف زندگی شهروندان به ویژه سلامت ایشان مورد ارزیابی قرار گیرند. در طی سال های اخیر روش مناسب برای انجام این امر «ارزیابی اثرات سلامت» هست. در ایران به استناد بند (ب) ماده (32) قانون برنامه پنجم توسعه، تهیه تنظیم پیوست ملی سلامت، برای طرح های بزرگ توسعه ای که از جمله مصادیق آن طرح شهرهای جدید می باشد، لازم الاجرا است. بدین منظور در این پژوهش پروژه شهر جدید صدرا مورد ارزیابی اثرات سلامت قرار گرفته است. هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر سلامت ساکنین شهر صدرا و بررسی آثار احتمالی (مثبت و یا منفی) این عوامل بر سلامت و میزان شدت تاثیر هر یک از این عوامل است. بدین منظور با بررسی شاخص های مستخرج شده از منابع و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی عوامل سلامت در شهر صدرا شناسایی شدند و پس از شناسایی این عوامل در قالب عوامل اولویت بندی شده، اثرات مثبت یا منفی هرکدام با استفاده از نظرات ساکنان شهر صدرا در قالب پرسشنامه و با کمک آزمون تی تست (T-test) تک متغیره مورد بررسی قرارگرفته شد. نتایج نشان دادند تمامی متغیرهای عوامل 12 گانه مستخرج شده از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی، به جز دو متغیر «کیفیت هوا » و «کیفیت آب » اثرات منفی بر سلامت دارند.

    کلید واژگان: توسعه پایدار, سلامت, ارزیابی اثرات سلامت, شهر جدید صدرا, تحلیل عاملی}
    Mahdi Montazerolhodjah *, Nazanin Sahebi

    The creation of new towns has profound effects on various aspects of human life and ecosystems due to the huge volume of activities carried out, the resources consumed and the significant population group that it attracts. In contemporary urban planning, many of these effects of projects and developments on people’s health have been ignored, while today human health and the environment are the focus of sustainable development. Therefore, it is necessary to evaluate these projects in terms of their effects on various aspects of citizens’ lives, especially their health. In recent years, the appropriate method to do this is to “Health Impact Assessment”. Health impact assessment is a combination of procedures, methods and tools by which a policy, program or project is judged in terms of its potential impacts on the health of a community, and the distribution of these effects within the population is also examined. In Iran, according to paragraph (b) of clause (32) of the Law on the Fifth Strategic Development Plan, the preparation of a national health annex is required for large development projects, such as the creation of new towns. Therefore in this research, Sadra New town project has been evaluated for health impacts. The main purpose of this study is to identify the factors affecting the health of Sadra residents and to investigate the possible impacts (positive or negative) of these factors on health and the severity of the impact of each of these factors. For this purpose, by examining the indicators extracted from the literatures and using the exploratory factor analysis method, health factors in Sadra city were identified and after identifying these factors in the form of prioritized factors, the positive or negative impacts of each using the opinions of Sadra town residents in the form of a questionnaire was used with the help of univariate t-test. The results showed that all the variables of the 12 factors extracted from the exploratory factor analysis test, except for the two variables “air quality” and “water quality” have negative effects on health.

    Keywords: Sustainable development, health, Health Impact Assessment, Sadra New Town, Factor analysis}
  • شناسایی عوامل فرهنگی و هنری در شهر خلاق ایرانی - اسلامی (8)
    سهیلا رضایی آدریانی، نورالدین عظیمی

    یکی از جدیدترین استراتژی‌های توسعه شهری که تاکید اصلی بر محوریت فرهنگ و هنر درروند توسعه شهری دارد، ایده شهر خلاق است. شهر خلاق رویکردی فرهنگی در توسعه شهر است که بر ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان از طریق جذب و پرورش استعدادها و خلاقیت افراد تاکید دارد. برای این منظور، شاخص‌های شهر خلاق با استفاده از روش کتابخانه‌ای و تحلیل اسناد و مدارک جمع آوری شد و جهت بررسی میزان انطباق شاخص‌ها با معیارهای اسلامی- ایرانی، از نظرات و دیدگاه‌های طلاب و اساتید علوم دینی و اساتید شهرسازی استفاده به عمل آمد. جمعیت نمونه در این مطالعه شامل 230 نفر از طلاب حوزه علمیه اصفهان برای تکمیل پرسشنامه و 15 نفر از متخصصین شهرسازی و اساتید حوزه برای مصاحبه عمیق بودند. از تکنیک تحلیل عاملی تاییدی جهت تجزیه‌وتحلیل اطلاعات استفاده شد و درنهایت عوامل تحقق شهر خلاق ایرانی- اسلامی، در چهار گروه توسعه فرهنگ و هنر، ادبیات و هنرهای تجسمی، آزادی اجتماعی و فکری و آزادی سیاسی طبقه بندی شد. نتایج پژوهش نشان داد که «افزایش سطح سواد مردم»، «دسترسی به منابع معتبر کتابخانه‌ای و تالیفات جدید» و «افزایش کمیت و کیفیت مطبوعات و نشریات» ازجمله مهم‌ترین شاخص‌های فرهنگی هنری، می‌باشند.

    کلید واژگان: عوامل فرهنگی هنری, شهر خلاق ایرانی - اسلامی, تحلیل عاملی, کلان شهر اصفهان}
    Exploring the role of cultural and artistic factors in Iranian-Islamic creative city(8)
    Sohila Rezaiee adaryani, Nooreeddin Azimi

    One of the latest urban development strategies that emphasizes the importance of culture and art in the urban development process is the idea of creative city. Creative city is a cultural approach of urban development that emphasizes the improvement of the citizens’ life quality through the attraction and development of people's talents and creativity. The purpose of this study is to investigate the effects of cultural factors on the formation of creative Irani-Islamic city. For this purpose, the indicators of creative city were collected by using library method and document analysis and in order to examine the degree of compliance of the indicators with Islamic-Iranian criteria, we used the opinions and views of students, professors of religious sciences and professors of urban planning. The sample size includes 230 people to complete the indicators identification questionnaire and 15 people for in-depth interviews. Using factor analysis, the cultural factors of creative Irani-Islamic city were divided into four groups including development of culture and art, literature and visual arts, social and intellectual freedom, and political freedom. The results of the research include cultural and artistic indicators of the Iranian-Islamic creative city, "increasing the level of literacy of the people", "access to reliable library resources and new writings" and "increasing the quantity and quality of press and publications" are among the most important cultural and artistic indicators. "People from other cities and countries have the last three priorities to create demographic and cultural diversity," "expand the art of music," "increase the number of music shops and schools." Finally, in order to extract strategies, in-depth interview technique and content analysis have been used.

    Keywords: Cultural, artistic factors, Irani Islamic creative city, factor analysis, Isfahan metropolitan}
  • اریان رضایی، مهدی غفوری*، حسین ذبیحی

    شهرها سیستم های اجتماعی و اقتصادی پایدار و پیچیده ای هستند که اگر عوامل تعادل آن ها، مانند امنیت کنترل نشود، روبه نابودی می روند. یکی از جدیدترین رویکردها در برابر بحران امنیت شهری توجه به نسل جدید پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی است. از این رو تاثیر الگوی رفتاری ساکنین بر امنیت و سنجش رابطه بین خصوصیات محیط کالبدی و رفتار ساکنین با توجه به رویکرد CPTED که منجر به بالا رفتن امنیت محیطی می گردد؛ ضروری به نظر می رسد. با توجه به موفقیت آمیزبودن CPTED در دنیا طبق هدف می توان با ارایه مدل به افق هایی در ارتقا مفهومCPTED  دست یافت. همچنین طبق فرضیه ها دریافت بین خصوصیات محیط کالبدی و ویژگی های رفتاری ساکنین فضاهای مسکونی رابطه وجود دارد، با تبیین الگوهای محیط های مسکونی امن در شهر ساری آن را با شاخصه هایCPTED  تطبیق داد و با به کارگیری ویژگی های رفتاری و طبقاتی متفاوت شهر ساری به الگوهای کالبدی فضای مسکونی امن دست یافت. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی در دسته تحقیقات آمیخته بوده، در آغاز تجزیه و تحلیل از یک فرآیند نقشه برداری مفهومی برای کشف موقعیت نظری هر عنوان مفهومی استفاده شده، سپس مولفه هایCPTED  با سه فرضیه ارزیابی شده است. از روش شناسی اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد بازنگری نظام مند منابع مرتبط استفاده شده است، متعاقبا با انجام گونه شناسی کالبدی و اجتماعی محله طبرستان ساری از طریق توزیع پرسشنامه تحقیق و تحقیق میدانی به صورت هدفمند و سپس تحلیل داده های کیفی حاصل با SPSS3 درجه اهمیت هر معیار ارزیابی شد، از مدل تحلیل عاملی، آمار توصیفی در تایید یا ردGOF ، آمار استنباطی از طریق معیار فرضیه های تحقیق و آزمون کولموگروف-اسمرینوف و تحلیل 384 پرسشنامه در سال99 استفاده گردید، طبق خروجی ها برای مدل حاضر GOF برابر 0/64 محاسبه که نشان از برازش قوی مدل دارد، کلیه فرضیه های تحقیق تایید گردیده و در خاتمه نتایج تحقیق از طریق ارایه مدل مفهومی CPTED از عوامل تاثیرگذار بر امنیت فضاهای مسکونی ارایه گردید.

    کلید واژگان: الگوهای رفتاری ساکنین, فضای زیست شهری, امنیت محیطی, تحلیل عاملی, رویکرد CPTED}
    Arian Rezaei Khonakdar, Mehdi Ghafouri *, Hossein Zabihi

    It's obvious that crime is a general society concern. There are two main logic in crime investigations. The first set of research is based on physical characteristics such as different kinds of land use. This approach is derived from Jin Jacobs and then improved by using CPTED(Crime Prevention Through environmental design) and its strategies which previously had been discussed by Oskar Neman via protect's spaces. Second set of studies are related to quarters inhabitants' social characteristics, such as neighborhood, taking responsibilities, have a feeling of belongings to a place, social capital, cultural patterns and other variables that have been among a wide range of focused social factors in this research. Many fields of studies by considering some concepts, compare summary of netted problems. Historically, safety is perceived as an important factor in social life of every society. We can state that, city expansion and safety are two linked compartments that are followed by city sustainability, in a manner that the absence of one would cause some problems for the others and might bring obstacles for it. During recent decades, Civil researchers became vigilant about the role of architecture and city construction via making decisions and policies to create a desirable place and found some defensible theories of preventing crime by crime prevention through environmental design (CPTED) and environmental crime identification. Evidences shows that researches about the linkage between environment and behavior are very rampant. Nevertheless, hypothesis and processes of CPTED have been poorly tested. Sari city, reaches Mazandaran Sea from north and it reaches Alborz range of mountain from south, according to 2016 census, it's population was 347,402 people and the rate of population growth till 2026 is equal to 1.9 %. In this study, by various inhabitants' behavioral variables such as place ownership and realm protection, the sense of crowd and lack of control on environment, and anatomical variables with subsets such as place ownership, defensive privacy according to CPTED subsystems, by explicating safe habitable places in Sari city we try to figure out how can we adjust them to CPTED characteristics? Cities are sustainable and Complicated economic and social systems that deteriorate if their imbalances, such as security, are not controlled. It seems essential to examine the effect of behavioral patterns of residents (isolation, affinity, tolerance and anonymity) on security as well as the relationship between physical environment features and behavioral characteristics of residents based on CPTED approach in favor of environmental security. One of the newest approaches to urban security is Crime prevention Through Environmental Design(CPTED). It seems essential to examine the effect of behavioral patterns of residents on security as well as the relationship between physical environment features and behavioral characteristics of residents based on CPTED approach in favor of environmental security.Given the success of the CPTED model in different parts of the world, it is hoped that according to the hypotheses, by explaining the patterns of safe residential environments in the city, it can be adapted to CPTED characteristics and the relationship between physical environment characteristics and behavioral characteristics of residents in residential spaces. The present study, which is a descriptive and exploratory research methodology with a quantitative research approach, evaluates the components of CPTED under the hypothesis that in the course of the research, documentary and library methodology was first used to systematically review the relevant resources to identify the main CPTED criteria. Physical and social cognition of Tabarestan neighborhood through the distribution of a questionnaire extracted from the components of residents' behavioral patterns and characteristics of the physical environment, purposefully and the analysis of qualitative data, the degree of importance of each criterion was evaluated to aim to examine the relationship between physical environment and residents' behavior Determinants in designing a safe urban environment and using descriptive statistics in GOF certification, using factor analysis model, using inferential statistics through the criterion of research hypotheses and using Kolmogorov-Smrinov test using analysis of 384 questionnaires in the present model of G-years for 98 and 99 It was calculated that it shows a strong overall fit of the model, all research hypotheses are confirmed and conclude the presentation of the CPTED conceptual model with challenges in generations of this concept.

    Keywords: Resident Behavior Patterns, Urban living space, Environmental Security, factor analysis, CPTED Approach}
  • مهدی اخترکاوان*، اصغر محمد مرادی

    توجه به موضوعات مرتبط با ارزیابی، تصمیم گیری و انتخاب، امروزه یکی از مسایل مورد مناقشه بوده و در اغلب موارد نه تنها به تمامی عوامل موثر در ارزیابی و انتخاب توجه نمی شود، بلکه مجموعه عوامل و متغیرهای در نظر گرفته شده، مورد اتفاق نظر متخصصین و صاحب نظران نیز قرار ندارند. از این جهت، در این تحقیق، به موضوع شناسایی عوامل و متغیرهای موثر در افزایش بهره وری در حوزه مرمت و استفاده مجدد از بناهای تاریخی پرداخته شده و پژوهش بر پایه این سوال شکل گرفته است که به منظور افزایش بهره وری در ارزیابی و انتخاب پروژه های مرمتی و استفاده مجدد از بناهای تاریخی ایران، به چه عواملی باید توجه نمود و درجه اهمیت هر کدام از عوامل چگونه است؟بر این اساس، هدف از انجام تحقیق حاضر، شناسایی عوامل و متغیرهای موثر در ارزیابی و انتخاب پروژه های مرمتی و استفاده مجدد از بناهای تاریخی با رویکرد افزایش بهره وری و تعیین درجه اهمیت آنها در نظر گرفته شد. در این پژوهش با بهره گیری از روش انجام تحقیق پیمایشی و از طریق تهیه پرسش نامه، دیدگاه ها و نظریات متخصصین و صاحب نظران در ارتباط با موضوع تحقیق جمع آوری شدند و پس از انجام اعتبارسنجی های لازم با استفاده از روش تحلیل عاملی، این امکان فراهم شد تا متغیرها و عوامل موثر در افزایش بهره وری در حوزه مرمت و استفاده مجدد از بناهای تاریخی ایران (با کاربری مسکونی دوره قاجار) استخراج شوند. هر عامل بسته به وسعت و اهمیت خود متشکل از چندین متغیر مستقل دیگر به دست آمد و درجه اهمیت هر کدام مشخص شد. بررسی نتایج استخراج شده از پرسش نامه تحقیق و تجزیه و تحلیل به عمل آمده از آنها، هشت عامل (مفهوم) اصلی را در ارتباط با افزایش بهره وری در بناهای تاریخی به این شرح مشخص ساخت؛ 1. حفاظت از ارزش ها، 2. مدیریت بهر ه برداری، 3. پشتیبانی، 4. تعیین کاربری (احیا)، 5. اصول عمومی حفاظت، 6. مراقبت و نگهداری، 7. سازگارسازی و 8. اجرا (مرمت). در این میان، عامل حفاظت از ارزش ها، بیشترین درجه اهمیت را در بین عوامل شناسایی شده به دست آورد و در نهایت با به دست آمدن ضریب پایایی هر کدام از عوامل، این امکان فراهم شد تا در ارزیابی و انتخاب پروژه های مرمتی و افزایش بهره وری در آنها، مجموع عوامل مورد اتفاق نظر متخصصین به دست آورده شوند.

    کلید واژگان: بناهای تاریخی, افزایش بهره وری, مرمت, استفاده مجدد, تحلیل عاملی}
    Mahdi Akhtarkavan*, Asghar Mohammad Moradi

    Paying attention to issues related to evaluation, decision making and selection has beenone of the most controversial topics today, and in most cases, not only all the factorsinfluencing the evaluation and selection are not considered, but also the set of factors andvariables considered are not agreed upon by experts. Hence, in this research the issueof identifying factors and variables effective in increasing productivity in the field ofrestoration and reuse of historic buildings has been addressed, and the research is basedon the question that what factors should be considered in order to increase productivityin the evaluation and selection of restoration projects and reuse of historical houses inIran and how important is each of the factors? According to this, the purpose of theresearch is identifying effective variables in evaluating and selectiong restoration projectsand reuse of historic houses with the approach of increasing efficiency and determiningdegree of importance in restoration and reuse of historical houses. In this manuscriptby taking advantage of survey research and through the preparation of questionnaire,experts’ views and opinions on the subject were collected and after doing the validationby factor analysis method, the variables were allowed to be extracted entitled “EffectiveFactors of increasing efficiency and Restoration of Iran Houses”. Each factor was derivedfrom several independent variables and was ranked depending on their significance. Theresults of the questionnaire analysis revealed eight main factors associated with increasingefficiency in houses including: “Protecting Values”, “Efficiency Management”, “Support”,“Uses Determination (Revival)”, “General principles of protection”, “Maintenance”,“Adaptation”, “Execution (Restoration)”. Among the factors determined, “ProtectingValues” gained the most importance. Finally, by obtaining the reliability coefficient ofeach of the factors, it was possible to evaluate and select the restoration projects andincrease their productivity and obtain the total factors agreed upon by the experts.

    Keywords: Historical houses, Increasing efficiency, Restoration, Conservation, Reuse, Factor analysis method}
  • مصطفی بهزادفر، سمانه جلیلی صدرآباد*، فاطمه برجی

    حرکت پیاده به عنوان یکی از کهن ترین شیوه های جابه جایی انسان در فضای شهری محسوب می شود. هدف این رویکرد سالم سازی و فراهم آوردن تسهیلات حرکت پیاده به صورت مطمین و کارآمد است، از این رو به یکی از محور های اصلی برنامه ریزی و طراحی شهری تبدیل شده. با توجه به افزایش روزافزون مداخلات برنامه ریزانه و طراحانه بر مبنای شهر خودرومحور و پیامدهای منفی این امر، توجه به مقوله پیاده مداری و حرکت به سوی شکل گیری شهرهای پیاده مدار امری ضروری است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تطبیقی عوامل تبیین کننده میزان پیاده مداری در محلات جنت آباد شمالی و هفت حوض نارمک است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه پژوهش توصیفی- تحلیلی و کمی دسته بندی شده است. روش پژوهش و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و همچنین پیمایشی، مشاهده مستقیم و پرسشنامه بود. با توجه به هدف اصلی پژوهش جهت مقایسه سطح پیاده مداری در محلات هدف از آزمون مقایسه میانگین ها و همچنین برای تعیین عوامل تبیین کننده میزان پیاده مداری در محلات هدف از روش تحلیل عاملی در محیط نرم افزار SPSS 26 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد میانگین سطح پیاده مداری در محله هفت حوض با عدد 78.3017 بالاتر از محله جنت آباد شمالی با عدد 69.4010 است. مهمترین عامل تبیین کننده میزان پیاده مداری در محله جنت آباد شمالی عامل "تنوع خدمات محله" با واریانس تبیین شده 6.706 است در حالی که در محله هفت حوض نارمک عامل "کیفیت محیطی" با واریانس تبیین شده 11.365 به عنوان عامل اول و قویترین عامل شناسایی شده است.واژگان کلیدی: پیاده مداری، آزمون مقایسه میانگین ها، تحلیل عاملی، جنت آباد شمالی، هفت حوض نارمک

    کلید واژگان: پیاده مداری, آزمون مقایسه میانگین ها, تحلیل عاملی, محله جنت آباد شمالی, محله هفت حوض نارمک}
    M. Behzadfar, Samaneh Jalili sadrabad*, Fatemeh Borji

    the aim of this study is to improve safety and provide reliable and efficient pedestrian movement facilities and is one of the main axes of urban planning and design . due to the increasing day of designer and designer interventions based on auto city and negative consequences of this , it is necessary to pay attention to the concept of walkability and moving toward the formation of new cities . the main objective of this research is comparative study of the factors of walkability in the neighborhoods of north and south of narmak . the present study is an applied research and the method of research is descriptive - analytical and quantitative . the method of gathering information is library , documents as well as survey methods have direct observation and questionnaire . according to the main purpose of this study to compare the walkability in the target neighborhoods , the comparison of means and also to determine the factors of walkability in the target neighborhoods , factor analysis technique was used in spss software . the results show that the average of walkability in the seven - basin neighborhood is higher than the north - abad district . the most important factor of walkability is the " neighborhood services diversity " with explained variance , whereas in the seven districts of narmak , the " environmental quality " with explained variance was identified as the first factor and factor loadings .

    Keywords: walkability, mean comparison test, Factor analysis, north nazimabad, seven villages of narmak}
  • نورالدین عظیمی*، سهیلا رضایی آدریانی

    در قرن 21، رشد شتابان شهرنشینی همراه با انقلاب انفورماتیک و توسعه ی تکنولوژی و فناوری-های جدید نشان از تغییر و دگرگونی ساختاری در روند توسعه ی شهری دارد. شهرها تلاش اصلی خود را در فراهم سازی محیطی مناسب برای جذب بیشتر افراد نخبه و بااستعداد که در اصطلاح، «طبقه ی خلاق» نامیده می شوند، معطوف می دارند. شهر خلاق مرکز نوآوری، خلاقیت، فناوری، و تبدیل ایده به ثروت می باشد. از این رو، امروزه بسیاری از شهرها در تلاش برای دستیابی به این الگو هستند. مقاله ی حاضر، تلاشی است برای پاسخ به این پرسش که با توجه به جایگاه مهم و نقش اثرگذار فرهنگ اسلامی در نحوه ی سازماندهی مراکز شهری و فضاهای سکونتی در ایران، شاخص های مدیریت و فناوری اطلاعاتی که بتواند شهر خلاق ایرانی- اسلامی را تحقق بخشند کدامند؟ در این مطالعه از روش توصیفی- تحلیلی و داده های حاصل از توزیع پرسشنامه استفاده شده است. پس از جمع آوری شاخص های ارایه شده در ادبیات موجود مرتبط با حوزه ی شهر خلاق نسبت به طبقه بندی آنها در بخش های مختلف اقدام شده است. در مجموع 230 نفر از استادان و محصلان حوزه های علمیه در شهر اصفهان مورد مصاحبه و پرسش گری قرار گرفتند، از تکنیک تحلیل عاملی به منظور طبقه بندی شاخص های انتخابی استفاده شده است. در نهایت، شاخص های موثر در دستیابی به شهر خلاق ایرانی - اسلامی در حوزه ی مدیریت و فناوری اطلاعات در چهار طبقه دسته بندی شد که شامل: 1) توسعه ی زیرساخت های جدید فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ 2) مدیریت کارآمد؛ 3) روابط خارجی و سیاست های مدیریتی و 4) مشارکت زنان در مدیریت شهری می باشد. در این مطالعه از روش توصیفی- تحلیلی و داده های حاصل از توزیع پرسشنامه استفاده شده است. پس از جمع آوری شاخص های ارایه شده در ادبیات موجود در حوزه شهر خلاق نسبت به طبقه بندی آنها در بخش های مختلف اقدام شده است. در مجموع 230 نفر از اساتید و محصلان حوزه های علمیه در شهر اصفهان مورد مصاحبه و پرسش گری قرار گرفتند، از تکنیک تحلیل عاملی به منظور طبقه بندی شاخص های انتخابی استفاده شده است. در نهایت، شاخص های موثر در دستیابی به شهر خلاق ایرانی - اسلامی در حوزه مدیریت و فناوری اطلاعات در چهار طبقه دسته بندی شد که شامل: 1) توسعه زیرساخت های جدید فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ 2) مدیریت کارآمد؛ 3) روابط خارجی و سیاست های مدیریتی و 4) مشارکت زنان در مدیریت شهری می باشد.

    کلید واژگان: تحلیل عاملی, شاخص, شهر خلاق ایرانی - اسلامی, مدیریت و فناوری اطلاعات, کلان شهر اصفهان}
    Nooreddin Azimi *, Sohila Rezaiee

    Identification of Information Technology and Management Indicators to Construct an Iranian-Islamic Creative City: A Case Study on Isfahan Metropolis in Iran In this research we have employed a descriptive - analytical method and its main data comes from a questionnaire survey. After extracting the required indices of creative city from existing literature, we classified them into different sections. In this study a total of 230 religious students and scholars in Isfahan religious schools were interviewed. Factor analysis was used to categorize the selected indicators. Finally, by using factor analysis, selected indicators were reduced to four categories including: 1) development of new information technology infrastructures, 2) efficient management, 3) foreign relations and management policies and 4) women participation in urban management.

    Keywords: Factor analyze, Indicator, Irani-Islami creative city, management, Information technology, Isfahan metropolis}
  • شادی شکری یزدان آباد، احمد خلیلی*، مصطفی بهزدافر

    شهر موجود زنده ای است که عرصه ای برای تعامل میان انسان و محیط می باشد. در دهه های اخیر جمعیت شهرنشین افزایش یافته که همراه با مزایا خود، معضلاتی را نیز به دنبال آورده است. همچنین ظرفیت شهرها، متناسب با حجم تحمیل شده بر آن ها نیست و درنتیجه مشکلات افزون تری به وجود می آید؛ بنابراین از طرفی رشد جمعیت شهرنشین در تمامی محلات شهری (محلات قدیمی و ارگانیک و یا محلات جدید)، در حال افزایش می باشد و مشکلات جدیدی را برای جوامع شهری و شهروندان به وجود آورده است؛ و از سوی دیگر حل بسیاری از مشکلات شهری در مقیاس های خردتری نظیر محله ای و از طریق برنامه ریزی محله مبنا قابل تحقق است. درنتیجه با توجه به روند صعودی شهرنشینی، برنامه ریزان شهری سعی در حل این مشکلات و ارایه راه حل و مدل برنامه ریزانه برای آن نظیر روندهای مشارکت از پایین به بالا می باشند تا اثرات نامطلوب محیطی را به حداقل رسانده و کیفیت زندگی را بیشتر نمایند.  هدف از پژوهش حاضر  تحلیل عوامل موثر بر تحقق پذیری برنامه ریزی محله مبنا است. پژوهش کاربردی است و با رویکرد آمیخته (کمی-کیفی) به بررسی موضوع میپردازد. در این پژوهش از روش هایی نظیر تبیین و اکتشاف عوامل موثر بر تحقق برنامه ریزی محله مبنا استفاده شده است. مورد مطالعاتی محله سنگلج تهران است. از شیوه های نظیر داده پردازی مشاهده، پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه طبق روش نمونه گیری نیمن 264 نفر است؛ در نتیجه 264 پرسشنامه در محله سنگلج تهران تکمیل شده است. برای دستیابی به اطلاعات از تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج پژوهش نیز نشان میدهد که عوامل موثر بر تحقق برنامه ریزی محله مبنا  مواردی نظیر خدمات محله ای ، ایمنی و امنیت محله ای، ساختار محله ای، سرمایه اجتماعی، نظام حمل و نقلی، ساخت و ساز، مشاغل محله ای، جامعه مدنی، مشارکت و مسکن همه شمول است که بیشترین تاثیر را در مقیاس محله ای دارد.

    کلید واژگان: برنامه ریزی محله مبنا, تحلیل عاملی, محله سنگلج تهران}
    Shadi Shokri Yazdan Abad, Ahmad Khalili *, Mostafa Behzadfar

    The city is a living being that provides the connection between man and the environment, and is an arena for interaction between the two. In recent decades, the urban population has increased, which, along with its benefits, has also led to problems. Also, the capacity of cities, especially in the cities of developing countries, is not commensurate with the volume imposed on them, and as a result, more problems arise. Thus, on one hand, the growth of urban population in all urban neighborhoods, both old and organic, as well as new and designed neighborhoods, is increasing, and in turn has created new problems for urban communities and citizens; On the other hand, solving many urban problems on a smaller scale, such as in the neighborhood, can be achieved through basic neighborhood planning. As a result, due to the upward trend of urbanization, urban planners try to solve these problems and provide solutions and planning models for it such as participation processes from bottom to top to minimize adverse environmental effects and increase quality of life. The purpose of this study is to analyze the factors affecting the feasibility of neighborhood planning. The current study is an applied research and examines the issue with a mixed (quantitative-qualitative) approach. case study is Sangalaj neighborhood of Tehran. Methods such as data processing (observation, questionnaire) have been used. The sample size according to Nimen sampling method is 264 people. As a result, 264 questionnaires have been completed in Sangalaj neighborhood of Tehran. Factor analysis has been used to obtain information. The results also show that factors affecting the implementation of neighborhood planning are based on issues such as neighborhood services, neighborhood safety and security, neighborhood structure, social capital, transportation system, construction, neighborhood jobs, civil society., Participation and Inclusive housing, which has the greatest impact on the neighborhood scale.

    Keywords: neighborhood base planning, Sangalaj neighborhood of Tehran, Factor Analysis}
  • اسفندیار زبردست، حسین قانونی*

    ایران کشوری است زلزله خیز که بسیاری از شهرهای آن وقوع زلزله را تجربه کرده اند. میزان آسیب رسانی زلزله تنها به مسایل کالبدی بستگی ندارد؛ بلکه یکی از ابعاد مهم مخاطرات زلزله، آسیب پذیری اجتماعی است که یکی از آن ها پراکنده رویی شهری براثر افزایش جمعیت است. د ر پژوهش حاضر پس ا ز مرو ر متون نظری، شاخص های منتخب برای سنجش پراکند ه رویی و داده های مربوط برای شهر ،(GIS) آسیب پذیری اجتماعی انتخاب و با کمک آمار سرشماری ایران و سیستم اطلاعات جغرافیایی این شاخص ها برای پراکنده رویی در 4 عامل ،SPSS قزوین استخراج گردید. سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی با نرم افزار 70 درصد) و برای آسیب پذیری اجتماعی در 1 عامل (با تبیین واریانس / تراکم، پیکربندی، کاربری و دسترسی (با تبیین واریانس 22 66/9 درصد) قرار گرفتند و نقشه های مربوط به هر یک تهیه شد. سپس با انجام تحلیل همبستگی بر روی 4 عامل پراکنده رویی، پدیده پراکنده رویی و تنها عامل آسیب پذیری اجتماعی، مشخص شد که از میان 4 عامل پراکنده رویی، تنها تراکم است که رابطه 0) را با آسیب پذیری اجتماعی نشان می دهد. پدیده پراکنده رویی نیز همبستگی ضعیف تر اما همچنان معناداری / معناداری (801 67 درصد از / 0/440) با آسیب پذیری اجتماعی نشان می دهد. تحلیل رگرسیون نشان داد که عوامل پراکنده رویی، می توانند 6) آسیب پذیری اجتماعی را تبیین نمایند. رابطه آسیب پذیری با تراکم/ پراکنده رویی مثبت/منفی است، بدین معنا که با افزایش تراکم/کاهش پراکنده رویی، آسیب پذیری اجتماعی افزایش می یابد. در پایان نقشه های پراکنده رویی و آسیب پذیری اجتماعی و نقشه پتانسیل توسعه نواحی شهر قزوین بر اساس رابطه میان این دو پدیده ارایه شده است.

    کلید واژگان: پراکنده رویی شهری, آسیب پذیری اجتماعی, تحلیل عاملی, تحلیل رگرسیون, قزوین}
    Esfandyar Zebardast, Hossein Ghanoni*

    Iran is an earthquake-prone country that many cities have experienced the earthquake. Magnitude of earthquake damage not only depends on physical destructions, but also one of the major dimensions of earthquake hazards is social vulnerability. In this research, after reviewing the theoretical literature, selected indicators for urban sprawl and social vulnerability were chosen and data were extracted from census data of Iran and Geographic Information System (GIS) for Qazvin. Then, using exploratory factor analysis with SPSS software, these indexes were used for urban sprawl overhead in four factors of density, configuration, user and access (with explanation of variance 70.22%) and in one factor for social vulnerability (with explanation of variance 66.9%) and their maps were prepared. It was clarified that among four factors of urban sprawl only density has significant relationship (0.801) with social vulnerability. The urban sprawl phenomenon also shows a weaker but still significant correlation (0.440) with social vulnerability. Regression analysis showed that urban sprawl factors can explain 67.6% of social vulnerability. The relationship between vulnerability and density/urban sprawl is positive/negative. It means that increasing social density /decreasing urban sprawl will lead to social vulnerability decreasing as well. At the end, urban sprawl and social vulnerability maps and potential development map of Qazvin city are presented based on relationship between these two phenomena.

    Keywords: Urban Sprawl, Social Vulnerability, Factor Analysis, Regression Analysis, Qazvin}
  • سعید محمدزاده بلالمی*، محسن قاسمی، ملیحه نوروزی، منصور نیکپور

    در ایران با توجه به تسلط حرکت سواره بر فضاهای شهری، روزبه روز از میزان مقیاس انسانی و ارزش های اجتماعی فضاهای شهری کاسته شده است. متاسفانه در بسیاری از شهرهای ایران، تلاش هایی در راستای انسان محور بودن فضاهای شهری صورت نمی گیرد که میدان مرکزی شهر بم نیز یکی از این فضاها می باشد، در پژوهش حاضر با توجه به اهمیت حیات جمعی در فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از عناصر اصلی شهر و عرصه همگانی، به شناسایی عوامل موثر در ارتقای حیات جمعی در فضاهای عمومی شهری با تاکید بر عامل محصوریت و تحلیل نقش و اهمیت هر یک از عوامل شناسایی شده در انجام و شکوفایی فعالیت های اجتماعی پرداخته شد. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است، با استفاده از روش گروه خبرگان و نمونه گیری در دسترس، 83 نفر موردبررسی قرار گرفتند و مرحله تکمیل پرسش ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش های آماری تحلیل عاملی و مدل سنجش جذابیت استفاده شد. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان داد که از مجموع 35 معرف مستخرج از ادبیات تحقیق و مشورت با اساتید، 3 عامل اصلی کالبدی-فضایی، فعالیتی-عملکردی و ادراکی-معنایی با 29 معرف شناسایی شدند که با تاکید بر عامل محصوریت و اجتماع پذیری در ارتقای حیات جمعی فضاهای عمومی شهری نقش دارند. همچنین مشخص شد درصورتی که عوامل شناسایی شده در فضاهای عمومی شهری ایجاد یا احیا شوند، در ارتقای فعالیت های اجتماعی و اختیاری نقش مهمی دارند، ولی بر فعالیت های اجباری تاثیری ندارند. سخن آخر اینکه محصوریت فضا اصل بنیادین در طراحی معماری و فضای شهری به حساب می آید و فضا درواقع با محصوریت شروع می شود و رعایت عوامل شناسایی شده در مقاله ی حاضر می تواند فضاهای عمومی شهری را در پیوند با سایر اصول طراحی معماری برای افراد جامعه اجتماع پذیر نماید.

    کلید واژگان: فضاهای عمومی شهری, محصوریت, اجتماع پذیری, تحلیل عاملی}
    Saeed Mohammadzade*, Mohsen Ghasemi, Malihe Norozi, Mansor Nikpor

    The dominance of vehicles in the urban spaces of Iran has continuously decreased the human scale and degraded social values. Unfortunately, the issue of human-centered designs has been rejected in many cities of Iran. The central square of Bam city is one of these spaces. In this study, with regard to the importance of social life in public urban spaces as one of the main elements of the city and public sphere, the effective factors of improving social life in urban spaces are identified. The focus of this identification is on the element of enclosure and the role and significance of each factor in flourishing social activities. The nature of this study is descriptive-analytical, and it has a practical purpose. The study investigates the views of 83 participants in SPSS software with factor analysis and attractiveness measurement model. The results indicate that from a total of 35 identifiers extracted from the literature and the views of experts, 3 main factors (physical-spatial, activity-performance and preceptive-conceptual) are determined with 29 identifiers, which play a significant role in improving social life in urban spaces with focus on enclosure and sociability. Moreover, it was found out that the revitalization of these factors is important in improving social and optional activities without a ffecting compulsory activities. At the end, the results showed that enclosure is the fundamental principle of urban spaces and architectural design, and that the space is in fact begins with enclosures. The observance of the factors identified in this study may turn urban spaces to spaces that are sociable for people in connection with other principles of architectural design.

    Keywords: Urban public spaces, Enclosure, Sociability, Factor Analysis}
  • مهدی غفوری*، آریان رضایی خنکدار، حسین ذبیحی

    شهرها سیستم های اقتصادی، اجتماعی پایدار و پیچیده ای هستند،که اگرعوامل برهم زننده تعادل آنها چون امنیت کنترل نشود، روبه زوال می روند. یکی از جدیدترین رویکردها دربرابر بحران امنیت شهری توجه به رابطه بین محیط و رفتار و فرضیات و فرآیندهای مبتنی بر پیشگیری ازجرم ازطریق طراحی محیطی(CPTED) است. باتوجه به موفقیت آمیزبودنCPTED دردنیا، می توان طبق فرضیه ها دریافت بین خصوصیات محیط کالبدی و ویژگی های رفتاری ساکنین درفضاهای مسکونی رابطه وجود دارد، باتبیین الگوهای محیط های مسکونی امن درشهرساری آن را باشاخصه هایCPTED تطبیق داد و با به کارگیری ویژگی های رفتاری طبقه محروم به الگوهای کالبدی فضای مسکونی امن دست یافت. پژوهش حاضر ازنظر روش شناسی دردسته تحقیقات آمیخته، ترکیب روش های کمی-کیفی ازنوع موردکاوانه(محله راهبند)است، مولفه هایCPTEDرایاسه فرضیه ارزیابی کرده، ابتدا ازروش شناسی اسنادی وکتابخانه ای بارویکرد بازنگری نظام مندمنابع مرتبط،جهت شناسایی معیارهایCPTED بهره گرفته شد، متعاقبا باانجام گونه شناسی کالبدی و اجتماعی محله راهبند ازطریق توزیع پرسشنامه مستخرج ازمولفه های متغیرهای اصلی تحقیق به صورت هدفمند وتحلیل داده های کیفی حاصل باSPSS درجه اهمیت هرمعیار ارزیابی شد، هدف تحقیق بررسی رابطه ی بین محیط کالبدی و رفتارساکنین درجهت ارایه فاکتورهای تعیین کننده درطراحی فضای شهری امن و استفاده ازآمارتوصیفی درتایید یاردGOF به کاربست مدل تحلیل عاملی استفاده ازآمارتوصیفی، استنباطی ازطریق معیارفرضیه های تحقیق و استفاده ازآزمون کولموگروف-اسمرینوف بااستفاده ازتحلیل384پرسشنامه درفاصله سال های98و99است، طبق خروجی ها برای مدل حاضر GOFبرابر0/63محاسبه که نشان ازبرازش کلی قوی مدل دارد، کلیه فرضیه های تحقیق تایید ومولفه ویژگی های رفتاری ساکنین محله مهمترین معیارامنیت محیطی محله راهبندشناخته شده است.

    کلید واژگان: الگوهای رفتاری ساکنین, شهر ایمن, تحلیل عاملی, رویکرد CPTED, محله راهبند ساری}
  • لادن مصطفی زاده*، اسماعیل شیعه، قادر احمدی

    پراکنده رویی پدیده ای است که تاثیراتی بر کیفیت زندگی دارد. این پژوهش به بررسی رابطه بین کیفیت زندگی با پراکندگی و فشردگی شهری در شهر خرمدره می پردازد. برای انجام پژوهش از روش های قیاسی، اسنادی و نرم افزارهای GIS، SPSS، LISREL 8.5 و برای تحلیل داده ها از آزمون های من ویتنی، t و تحلیل عاملی استفاده شده است. محله های شهر خرمدره در دو حوزه پراکنده و فشرده دسته بندی شدند که چهار محله به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و حجم نمونه برای سنجش آن بر اساس فرمول کوکران 130 عدد محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که کیفیت زندگی در حوزه پراکنده بالاتر از حوزه فشرده با اطمینان 95 درصد قرار دارد.

    کلید واژگان: محله, پراکندگی و فشردگی شهری, کیفیت زندگی, تحلیل عاملی, آزمون t, شهر خرمدره}
    Ladan Mostafazadeh *, Esmaeil Shieh, Ghader Ahmadi

    This paper examines the relationship between urban Sprawl and urban compaction with quality of life. By technology progress and the use of fast means of transportation, the deployment of citydwellers was possible in rural areas around the city. However, due to problems in urban centers (such as high price of housing and land, over population jamming, etc.) population is poured into the suburb and on the other side due to the existence of highways, they were able to meet their requirements easily by refering to urban centers where it was caused spread cities horizontally. Urban sprawl event was stared at the united states in twentieth century then it was taken in to place in other countries like Iran. And surely conseques of this event have had some effect on quality of life (positive or negative). The purpose of this study is to investigate the effects of urban sprawl on the quality of life and the sample is Khoramdareh city. The main question in this study is that if the urban sprawl affects on the quality of life and how much is it? Therefore, after the study and examination of the theories, concepts and approaches to the phenomenon of urban sprawl and quality of life, the global experiences in respect of sprawl and quality of life and indicators of their measurement was investigated. First in the evaluation of case study, causing factors of dispersion in Khoramdareh was analyzed and then urban sprawl was investigated by examining 13 factors in 12 urban district. It was divided into sprawl district (1, 2, 3, 4, 10, 11, 12 neighborhoods) and compact districts (5, 6, 7, 8, 9 neighberhoods). Then urban neighberhoods of Khoramdareh gradation based on sprawl from 1 until 12 dirges (11, 12, 10, 1, 4, 2, 3, 5, 7, 8, 9 and 6 neighberhoods). Also quality of life by 18 indexes and questionnaire design by 18 indexes and by filling it in Khoramdeh selected neighberhoods (1 and 11 neighborhoods from sprawl district and 6 and 8 neighborhoods from compact district) were evaluated. The number of questionnaires was calculated by Cochran formula and the number rose to 130 in the four neighberhoods of Khoramdeh and by Using of this technique, the samples were made to collect data. Then the questionnaire data were analyzed and summarized by using of descriptive statistics tools (tables and charts) and finally analyzed by using of inferential statistical techniques and the results was granted with a certain confidence level of extension. Used analysis includes: Mann-Whitney Test and t Test by using of SPSS16 software and exploratory factor analysis by using the LISREL 8.5 software. The results show that the quality of life in 1 and 11 neighborhoods (ave = 2/5) is upper than the quality of life in 6 and 8 neighborhoods (Average = 2/22), with 95 percent confidence level. And then by this 95 percent confidence level, it can be said that quality of life in sprawl neighberhoods is upper than the quality of life in compact neighborhoods.

    Keywords: Neighborhood, Urban Sprawl & density, quality of life, Factor analysis, T test, Khoramdareh city}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال