ایسکمیک
در نشریات گروه پزشکی-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هشتاد و یکم شماره 11 (پیاپی 274، بهمن 1402)، صص 899 -908زمینه و هدف
ظهور داروهای ترومبولیتیک افق های جدیدی را در درمان مبتلایان به سکته حاد ایسکمیک مغزی گشوده است و این مطالعه با هدف ارزیابی موانع دریافت فعال کننده پلاسمینوژن بافتی در بیماران مبتلا به سکته مغزی حاد ایسکمیک در بیمارستان امام خمینی ارومیه انجام شد.
روش بررسیاین مطالعه به صورت توصیفی-تحلیلی به شیوه مقطعی از اول فروردین الی 29 اسفند 1394 بر روی بیماران مبتلا به سکته حاد ایسکمیک مغزی مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان امام خمینی ارومیه به روش نمونه گیری سرشماری انجام شد که برای جمع آوری داده ها از چک لیستی که شامل اطلاعات دموگرافیک بود استفاده شد که داده ها بعد جمع آوری وارد SPSS software, version 18 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) شده و با کمک آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد.
یافته هادر این مطالعه نتایج نشان داد که از 100 بیمار مورد بررسی یک درصد بیماران حایز دریافت داروی rtPA بودند و شایعترین عامل ممانعت کننده در دریافت دارو به ترتیب مربوط به تاخیر در مراجعه به بیمارستان (69%)، تاخیر در رویت سی تی اسکن (49%)، تاخیر در ویزیت سرویس نورولوژی (40%)، تاخیر در آماده شدن آزمایشات (26%) و از میان کنترا اندیکاسیون های دریافت دارو، بهبود سریع علایم با 19% قرار داشتند. میانگین های زمانی بین شروع علایم تا ورود به اورژانس، ورود بیمار به اورژانس تا ویزیت پزشک، جوابدهی آزمایشات، انجام سی تی اسکن، مشاوره نورولوژی و تصمیم نهایی برای بیمار به ترتیب برابر با 1305، 13، 118، 151، 162، 1523 دقیقه به دست آمد.
نتیجه گیریمهمترین مانع در شروع به موقع ترومبولیتیک تراپی تاخیر در مراجعه به اورژانس است. بنابراین آموزش همگانی در جهت ارتقاء سطح آگاهی عمومی جامعه می تواند در کاهش این تاخیر زمانی موثر باشد.
کلید واژگان: حاد، ایسکمیک، پلاسمینوژن، سکته مغزیBackgroundThe emergence of thrombolytic drugs has opened new horizons in the treatment of patients with acute ischemic stroke, and this study was conducted with the aim of evaluating the barriers of receiving tissue plasminogen activator in patients with acute ischemic stroke in Imam Khomeini Hospital of Urmia.
MethodsThis descriptive-analytical, cross-sectional study was conducted from April 21, 2015 to March 19, 2016 on patients with acute ischemic stroke referred to the emergency department of Imam Khomeini Hospital in Urmia using census sampling method. To collect data, a checklist containing demographic information was used. After collecting the data, it was entered into SPSS 18 and analyzed with the help of descriptive statistics.
ResultsIn this study, the results showed that out of 100 patients, most of the participants were male (58%)58 and the rest were female, and the average age was 63.71±17.3 years, and 86% were in the age range of 18-80 years, which was the appropriate age to receive or thrombolytics. and the rest were over 80 years old. The fastest visit time was 25 minutes and the latest was 10080 minutes (168 hours). Among these 40 people, only four people (40%) were in the golden time period of thrombolytic drug, i.e. Three hours from the onset of symptoms to the final evaluation. Among the four people who were placed in the golden time, in 50% of the cases there was a history of taking anticoagulants, in 25% a history of head injury, in 50% of the blood sugar less than 50 and finally 1 person (25% of the people placed in the golden time) that is, 1% of all patients were eligible to receive rtPA. About 24% of patients had NIHSS<4 and 2% had NIHSS>25, and the average number obtained was 10.
ConclusionThe most important obstacle in the timely initiation of thrombolytic therapy is the delay in visiting the emergency room. Therefore, public education in order to improve the level of general awareness of the society can be effective in reducing this time delay.
Keywords: Acute, Ischemic, Plasminogen, Stroke -
انسفالیت ناشی از HSV یکی از شایع ترین انسفالیت های ویروسی در اطفال می باشد که علایم و نشانه های شناخته شده ای دارد که شامل تغییر شخصیت، تب، اختلال در سطح هشیاری و نقص نورولوژیک فوکال می باشد. همچنین یافته های تصویر برداری در این بیماری شامل در گیری لوب تمپورال و فرونتواربیتال می باشد. در مطالعه حاضر ما یک دختر 7 ساله را با تشخیص انسفالیت هرپسی ناشی از HSV1 با علایم غیر معمول شامل عدم وجود علایم نورولوژیک فوکال و وجود ضعف عضلانی قرینه با یافته های تصویربرداری مطرح کننده نواحی مولتی فوکال ایسکمیک معرفی می کنیم که تحت درمان با آسیکلویر قرار گرفت و علایم بیمار کاملا بهبود یافت.
کلید واژگان: انسفالیت، ویروسی، نورولوژیک فوکال، لوب تمپورال، فرونتواربیتال، ایسکمیکHSV-induced encephalitis is one of the most common viral encephalitis in children with known signs and symptoms, including personality changes, fever, impaired consciousness and focal neurological deficits. Imaging findings also include temporal lobe and fronto-orbital involvement. In the present study, we present a 7-year-old girl diagnosed with HSV1-induced herpes encephalitis with unusual symptoms including absence of focal neurologic deficits and persistent muscle weakness with imaging findings suggestive of ischemic multifocal areas that Treated with acyclovir and the patient’s symptoms improved.
Keywords: Encephalitis, Viral, Focal neurological, Temporal lobe, Fronto-orbital, Ischemic -
مقدمهآسفیکسی هنگام تولد، از چالش های پیش روی حوزه ی فعالان در عرصه ی مراقبت های پری ناتال است؛ با توجه به آمار منتشر شده از سوی World Health Organization (WHO) در سال 2005، برآورد می شود یک چهارم مرگ شیرخواران در دوره ی نوزادی به علت آسفیکسی هنگام تولد باشد.روش هااین مطالعه، یک مطالعه ی مقطعی گذشته نگر بود. جامعه ی آماری مورد مطالعه، نوزادان با سن بارداری 36 هفته و بالاتر در سال های 94-1392 مبتلا به آسفیکسی هنگام تولد بودند. ارتباط بین نوع زایمان و موارد آسفیکسی هنگام تولد، با استفاده از آزمون Regression و نرم افزار SPSS مورد واکاوی قرار گرفت.یافته هااز 13574 نوزادی که در سال های 94-1392 متولد شده بودند، 67 نوزاد دچار آسفیکسی هنگام تولد بودند. میزان آسفیکسی هنگام تولد در بین نوزادان متولد شده در سال های 93-1392 کمتر از 3/0 درصد بود که این میزان در سال 1394 به نزدیک 1 درصد رسید؛ به این صورت که میزان آسفیکسی هنگام تولد در زایمان واژینال 2 برابر بود. این در حالی است که همین میزان در زایمان سزارین در سال 1394 افزایش 5 برابری نسبت به زایمان سزارین در 1392 داشت. با توجه به نتایج حاصل از آنالیز Regression، تنها یکی از متغیرهای مستقل مطالعه یعنی «سال»، یک ارتباط آماری قوی با آسفیکسی زمان تولد داشت (001/0 > P) و نوع زایمان هیچ اثر آماری معنی داری بر آسفیکسی هنگام تولد نوزادان نداشته است (993/0 = P).نتیجه گیریتفاوت واضحی بین میزان آسفیکسی هنگام تولد در ایران در سال 1394 و میزان جهانی آسفیکسی هنگام تولد وجود داشت. پیشنهاد می گردد تحقیقات وسیع تر و جامع تری در مورد عوامل خطر آسفیکسی هنگام تولد انجام شود.کلید واژگان: آسفیکسی هنگام تولد، آنسفالوپاتی هیپوکسیک، ایسکمیک، فلج مغزیBackgroundBirth asphyxia is still considered as one of the biggest challenges faced by perinatal care experts. According to the statistics published by World Health Organization (WHO) in 2005, it is estimated that one fourth of infant mortality cases occurs due to birth asphyxia.MethodsThis cross-sectional retrospective clinical trial study was done on newborn population with gestational ages of 36 weeks or higher, including those afflicted with birth asphyxia, during the years 2013-2015. The relationship between the mode of delivery and the cases of birth asphyxia were investigated using logistic regression test via SPSS software.
Findings: Of 13574 newborns, 67 newborns were afflicted with birth asphyxia between the years 2013 to 2015. The rates of birth asphyxia among the newborns in years 2013 and 2014 were less than 0.3%; but, this rate had reached almost 1% in 2015. Meanwhile, the birth asphyxia rate among the vaginal deliveries had doubled in 2015; while the same rate among section deliveries had risen to 5 times more than that of 2013. Logistic regression analysis showed that only one of the independent variables, "year", made a unique statistically significant contribution to the model (PConclusionThere was an obvious difference between the prevalence of birth asphyxia in our study and WHO rates. More studies with larger sample sizes in different centers and cities are recommended.Keywords: Birth asphyxia, Hypoxic ischemic encephalopathy, Cerebral palsy -
مقدمهسکته مغزی شایع ترین اختلال نورولوژیک و نیز سومین علت شایع مرگ در بسیاری از کشورهاست. سکته مغزی به دو گروه عمده ایسکمیک و هموراژیک تقسیم میشود، بطوریکه میزان مرگ و عوارض در سکته مغزی هموراژیک نسبت به ایسکمیک بیشتر میباشد. برخی از مهمترین عوامل خطر سکته مغزی نیز شامل دیابت، هیپرتانسیون، مصرف سیگار و هیپرلیپیدمی میباشند.هدفمقایسه فراوانی برخی از مهمترین عوامل خطر بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک و هموراژیک بستری در بیمارستان رسول اکرم (ص).مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی تعداد 100 بیمار مبتلا به سکته مغزی که در سال 1386 در بیمارستان رسول اکرم (ص) بستری شده بودند بطور تصادفی یک در میان انتخاب، و از نظر فراوانی مهمترین عوامل خطر دخیل در بیماری مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. جمع آوری داده ها از طریق فرم ثبت اطلاعات مشتمل بر سن، جنس، نوع سکته مغزی، و وجود یا عدم وجود عوامل خطر مربوطه از پرونده بستری بیماران انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و تست آماری کای دو با P<0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: از 100 بیمار تحت بررسی، 74 درصد سکته مغزی ایسکمیک و 26 درصد سکته مغزی هموراژیک داشتند. میانگین سنی بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک 56/16 3/68 سال بوده که نسبت به بیماران مبتلا به سکته مغزی هموراژیک (69/13 9/61) سال بالاتر بود. فراوانی عوامل خطر شامل دیابت، هیپرتانسیون، مصرف سیگار و هیپرلیپیدمی در سکته مغزی ایسکمیک به ترتیب چنین بود: 86/64 درصد، 75/56 درصد، 62/21 درصد و 51/13 درصد و نیز در سکته مغزی هموراژیک به ترتیب زیر بود:38/65 درصد، 53/61 درصد، 8/3 درصد و 8/3 درصد. بین فراوانی مصرف سیگار (048/0 = P) و نیز فراوانی هیپرلیپیدمی (000/0=P) در سکته مغزی ایسکمیک و هموراژیک اختلاف معنی داری وجود داشت.
بحث و نتیجه گیری: دیابت، هیپرتانسیون، مصرف سیگار و هیپرلیپیدمی برخی از مهمترین عوامل خطر سکته مغزی ایسکمیک و هموراژیک میباشند. با توجه به فراوانی بالای این عوامل خطر، کنترل بهتر و دقیق تر آنها، افزایش آگاهی عمومی و تغییر سبک زندگی موضوع ارزشمندی در پیشگیری اولیه و ثانویه از سکته مغزی، عوارض ناشی از آن میباشد.
کلید واژگان: سکته مغزی، ایسکمیک، سکته مغزی هموراژیک، عوامل خطر، دیابت، هیپرتانسیون، مصرف سیگار، هیپرلیپیدمیBackgroundStroke is the most common neurologic disorder and the third leading cause of death in many countries. It has two types: ischemic and hemorrhagic. The latter has more complications and is lethal. Some risk factors of stroke include diabetes, hypertension, smoking and hyperlipidemia.PurposeThis cross-sectional study was conducted to compare the frequencies of risk factors in patients with ischemic and hemorrhagic stroke, hospitalized at Hazrat-e-Rasoul Hospital in 2007.Methods100 patients were randomly selected in an every other manner for each type of stroke and assessed as well as compared in terms of most significant risk factors. A form for recording age, sex, type of stroke and related risk factors was used to collect data from medical records.Results74% and 26% of the patients suffered from ischemic and hemorrhagic stroke respectively. Mean ages of the first and second group were 68.3±16.56 and 61.9±13.69. The frequencies of risk factor in ischemic stroke were 64.86% for diabetes, 56.75% for hypertension, 21.62% for smoking and 13.51% for hyperlipidemia. The corresponding figures for hemorrhagic stroke were 65.38%, 61.53%, 3.8% and 3.8%. A significant difference was found between the frequencies of smoking (P=0.048) and hyperlipidemia (P=0.000) in ischemic and hemorrhagic stroke.ConclusionWith respect to high frequencies of the above risk factors, controlling them in a better and more accurate manner, increasing public awareness and modifying life style are valuable in primary and secondary prevention of stroke and its complications.Keywords: Stroke, Ischemic stroke, Hemorrhagic stroke, Risk factors, Diabetes, Hypertension, Smoking, Hyperlipidemia -
سابقه و هدفتغییرات مس و روی در بیماران مبتلا به کاردیومیوپاتی ایسکمیک (ISCMP) در مطالعات قبلی گزارش شده است. با توجه به تناقضات موجود، هدف از انجام این مطالعه اندازه گیری غلظت سرمی روی و مس به منظور بررسی نقش احتمالی این عناصر در بیماران مبتلا به ISCMP بوده است.مواد و روش هااین مطالعه بصورت مورد- شاهدی روی 30 بیمار ISCMP و 27 داوطلب سالم انجام گرفت. تشخیص ISCMP بر مبنای تاریخچه ای از انفارکتوس میوکارد و مشکلات عروقی و تایید آن توسط آنژیوگرافی بوده است. نارسایی کلیوی و کبدی، مصرف الکل و دریافت مکمل های ویتامینی حاوی روی یا مس در طی یک هفته قبل، از معیارهای خروج در این مطالعه بود. از بیماران و داوطلبان سالم 15 میلی لیتر خون وریدی گرفته شد و پس از سانتریفیوژ، سرم جداسازی و در دمای 20- درجه سانتی گراد فریز شد و با روش جذب اتمی میزان مس و روی اندازه گیری گردید. در نهایت مقایسه سطح سرمی مس و روی در دو گروه با استفاده از آزمون t مورد بررسی قرار گرفت.یافته هامیانگین غلظت سرمی مس در گروه(ISCMP (mg/L 1/5±0/5 بطور معنی دار بالاتر از گروه شاهد (mg/L 1/3±0/2) بوده است (048/0=p). میانگین غلظت روی در دو گروه ISCMP و افراد شاهد به ترتیب mg/L 1/1±0/3 و mg/L 1/1±0/4 بوده که این اختلاف معنی دار نبود.نتیجه گیریبر اساس نتایج این مطالعه، بالا بودن مس در بیماران مبتلا به ISCMP میتواند مطرح کننده نقش این عنصر در بروز کاردیومیوپاتی باشد. مداخلاتی نظیر استفاده از شلات دهنده های مس به منظور کاهش علایم و یا کند کردن سیر پیشرفت ISCMP نیاز به انجام کارآزمایی های بالینی دارد. براساس مطالعه کنونی کاهش روی در بروز کاردیومیوپاتی ایسکیمیک مؤثر نمی باشد.
کلید واژگان: کاردیومیوپاتی، ایسکمیک، مس، روی -
زمینه
انسفالوپاتی هیپوکسیک - ایسکمیک در دوره نوزادی - به علت مرگ و میر بالا و پیامدهای عصبی تکاملی طولانی مدت - از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
مواد و روش هابرای بررسی موارد (Hypoxic Enchemic Encephalopathy)HIE متوسط تا شدید و پیامد آن، طی یک مطالعه هم گروهی تاریخی، پرونده های تمام نوزادانی که با این تشخیص طی سالهای 85-1378 در بیمارستان علی اصغر (ع) بوشهر بستری شده بودند به صورت سرشماری بررسی شدند. از 134 نوزادی که با این تشخیص ظرف سال های فوق بستری شده بودند، 94 مورد که پرونده کامل داشتند و قابل پیگیری بودند مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافته هااز 94 نوزاد مورد مطالعه، 77 مورد (81.9درصد) به علت عوارض آسفیکسی فوت شده بودند. میزان بقای نوزادان 17 درصد و میانه بقا 5 روز بود. از 17 نوزاد زنده مانده، 5 نوزاد (29.4 درصد) دچار فلج مغزی شده بودند. مهمترین عامل خطر موثر در بقا، ماساژ قلبی بیش از 1 دقیقه، آپگار دقیقه اول پایین و وزن کم موقع تولد بود (P<0.05). به علاوه سزارین اورژانس نیز به عنوان عامل خطر مهمی برای مرگ ناشی از HIE شناخته شد.
نتیجه گیریپیامد آسفیکسی نوزادی بسیار نامطلوب بوده و از ابتلا و مرگ و میر بالایی برخوردار است. این مساله لزوم طراحی و اجرای برنامه های پیشگیری به خصوص بهبود مانیتورینگ حین زایمان را ایجاب می کند.
کلید واژگان: انسفالوپاتی هیپوکسیک، ایسکمیک، میزان بقا، نوزادان، هیپوکسیBackgroundHypoxic Ischemic Encephalopathy (HIE) neonatorum is very important due to its high morbidity and mortality rates and long-term neuromotor outcomes.
MethodsIn order to evaluate outcomes in moderate to severe HIE, in a historical cohort study, medical records of all neonates with HIE during 1999-2006 in a university hospital were reviewed. Of 134 neonates who had been admitted, 94 cases could be evaluated and were in reach of follow-up.
ResultsA total of 77 deaths (81.9%) were found due to sequel of asphyxia. The survival rate was 17% with a median of 5 days. Of 17 alive neonates, 5 cases (29.4%) had cerebral palsy. The most important risk factors related to survival were: heart massage more than one minute, low first minute APGAR score, low PH in arterial blood gas analysis and low birth weight (P<0.05). Also emergency cesarean section was a major risk factor for death.
ConclusionHIE has high morbidity and mortality rates and needs urgent attention for implementation of prevention programs including more intensive intrapartum monitoring.
Keywords: Hypoxic Ischemic Encephalopathy, survival rate, neonate, Hypoxia
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.