تخمک گذاری
در نشریات گروه پزشکی-
International Journal of Reproductive BioMedicine، سال نوزدهم شماره 11 (پیاپی 142، Nov 2021)، صص 979 -986مقدمه
تحقیقاتی که به بررسی نقش کمبود ویتامین D و ایجاد اختلالات قاعدگی در زنان میپردازد، مورد توجه گسترده است. مطالعاتی منتشر شده است که نشان میدهد مصرف مکمل ویتامین با دوز بالا میتواند به ترمیم چرخه قاعدگی منجر شود. به دلیل نتایج متناقض گزارش شده توسط مطالعات، ما اطلاعات کافی در مورد تاثیر سطوح ویتامین بر فیزیولوژی قاعدگی و همچنین بر باروری در زنان در سنین باروری نداریم.
هدفمطالعه ارتباط 25-هیدروکسی ویتامین با ویژگیهای چرخه قاعدگی شامل زمان طولانی یا کوتاه سیکل و همچنین بی نظمی سیکل.
مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، سطح سرمی ویتامین در 166 زن مراجعه کننده به بخش سرپایی با بی نظمی قاعدگی پس از حذف تمامی علل آشکار اختلالات قاعدگی (83 نفر) در فاصله آوریل تا ژوین 2019 اندازه گیری و با زنان با پروفایل های مشابه با شکایاتی غیر از بی نظمی های قاعدگی (83 نفر) مقایسه شد.
نتایجکاهش سطح ویتامین D با احتمال 13.3 برابر یک چرخه نامنظم همراه بود. (001/0 > p، (60/30-79/5) 30/13 :(CI 95%) OR). 25-هیدروکسی ویتامین با سن یا شاخص توده بدن ارتباطی نداشت. ما تفاوت معنی داری (001/0 > p) را در میانگین سطوح ویتامین در بین زنان با چرخه های نامنظم در مقایسه با دوره های منظم پیدا کردیم.
نتیجه گیریویتامین در فیزیولوژی تولیدمثل در ارتباط با سیکل قاعدگی و تخمک گذاری نقش دارد. مطالعات آینده نگر بلندمدت برای ارزیابی مقدار برش دقیق و دوز دقیق مکمل مورد نیاز است.
کلید واژگان: اختلالات قاعدگی، تخمک گذاری، دوره باروری، کمبود ویتامینD، مکمل های غذایی، سندرم تخمدان پلی کیستیکBackgroundResearch examining the role of vitamin D deficiency and the development of menstrual disorders in women is of widespread interest. Studies have been published showing that supplementation with high-dose vitamin D can lead to the restoration of the menstrual cycle. We lack adequate information regarding the effect of vitamin D levels on the physiology of menstruation and further on fertility in women of reproductive age due to the contradictory results reported by studies.
ObjectiveTo study the association of 25-hydroxy vitamin D with menstrual cycle characteristics including long and short cycle length and cycle irregularity.
Materials and MethodsIn this cross-sectional study, serum vitamin D level of 166 women attending an outpatient department with menstrual irregularities after excluding all obvious causes of menstrual disorders (n = 83) between April-June 2019 were measured and were compared with women of similar profiles with complaints other than menstrual irregularities (n = 83).
ResultsA decreased level of vitamin D was associated with a 13.3 times odds of an irregular cycle (OR (95% CI): 13.30 (5.79-30.60), p < 0.001). 25-hydroxy vitamin D was not associated with age or body mass index. We found a significant difference (p < 0.001) in mean vitamin D levels among the females with irregular cycles vs. regular cycles.
ConclusionVitamin D plays a role in the physiology of reproduction specific to the menstrual cycle and ovulation. Long-term prospective studies assessing the exact cutoff value and the exact dose of supplementation required are needed.
Keywords: Menstrual disturbances, Ovulation, Reproductive period, Vitamin D deficiency, Dietary supplements, Polycystic ovarian syndrome -
مقدمهادیپونکتین، یکی از هورمون های خانواده ادیپوکین است که از سلول های بافت چربی آزاد می شود و نقش های بیولوژیک فراوانی دارد. بر اساس مطالعات گذشته، سطح این هورمون در افراد چاق کاهش می یابد. مطالعات مختلفی در مورد ارتباط ادیپونکتین و بیماری های زنان انجام شده است، ولی تاکنون مطالعه ای مروری در رابطه با نقش هورمون ادیپونکتین در باروری و ناباروری انجام نشده است. مطالعه مروری حاضر با هدف بررسی نقش هورمون ادیپونکتین در باروری و ناباروری انجام شد.روش کاردر این مطالعه مروری 18 مقاله با جستجو در بانک های اطلاعاتی Science Direct، Iran Medex و Pubmed با کلید واژه های ادیپونکتین، باروری، ناباروری، تخمک گذاری از بازه زمانی 1996 تا 2018 مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعات دسته بندی شدند. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هاادیپونکتین یکی از هورمون های موثر در سیستم باروری است. اختلالات تخمک گذاری (PCO، آمنوره هیپوتالاموسی)، سندرم متابولیک، مقاومت به انسولین و نازایی با کاهش ادیپونکتین همراه است. درمان های نازایی (تحریک تخمک گذاری، IVF، ICSI و...) با افزایش غلظت ادیپونکتین همراه است. موفقیت درمان در افرادی که ادیپونکتین بالاتری دارند، بیشتر است.نتیجه گیریبا توجه به اثرات مثبت ادیپونکتین و نقش اساسی آن در باروری و ناباروری، می توان از اندازه گیری آن در مدیریت و پیگیری باروری و ناباروری بهره مند شد، لذا توجه و تحقیق بیشتر نسبت به ادیپونکتین لازم است.کلید واژگان: ادیپونکتین، باروری، تخمک گذاری، ناباروری، ARTIntroductionAdiponectin is a hormone from adipokine family, which releases from adipose tissue cells and has many biological roles. According to the literature, the level of this hormone reduces in obese individuals. Several studies have investigated the relationship between adiponectin and gynecological diseases. However, no study reviewed the role of adiponectin hormone in fertility and sterility. Therefore, the aim of this study was to review the literature regarding adiponectin hormone role in fertility and sterility.MethodsThis study reviewed 18 articles which were searched in the reputable online databases, including PubMed, Science Direct, and Iran Medex. The searches were performed using keywords, such asadiponectin, fertility, sterility, and ovulation among the papers published during 1996-2018. We classified the studies and considered PResultsAdiponectin is one of the hormones that affect the reproductive system.Ovulation disorders (e.g., PCO and hypothalamic amenorrhea), metabolic syndrome, insulin resistance, and infertility are associated with reduced adiponectin level. On the other hand, treatments for infertility, including ovulation induction, IVF, and ICSI are accompanied by increase in adiponectin level. Therapy is more likely to be successful in subjects with higher adiponectin.ConclusionRegarding the positive effects of adiponectin and its basic role in fertility and sterility, it is possible to measure and evaluate this hormone for management and follow-up of fertility and sterility. Consequently, further attention and research about this hormone seems to be necessary.Keywords: Adiponectin, ART, Fertility, Ovulation, Sterility
-
International Journal of Reproductive BioMedicine، سال پانزدهم شماره 6 (پیاپی 89، Jun 2017)، صص 351 -356هدف
هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی آگونیست هورمون آزاد کننده گنادوتروپین (GnRH) و گنادوتروپین جفتی انسانی (HCG) بر بلوغ نهایی تخمک و میزان حاملگی درچرخه های تلقیح داخل رحمی (IUI) بود.
موارد و روش هادر این کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 110 زن نابارور که برای درمان IUI انتخاب شدند وارد مطالعه شدند. تحریک تخمک گذاری انجام شد. گروه یک 0.1 میلی گرم آگونیست GnRH به عنوان عامل تحریکی و گروه دوم نیز 10،000 واحد HCG دریافت کردند. سطح سرمی E2، LH، FSH در 12 و 36 ساعت پس از تزریق اندازه گیری شد.
نتایجفوران LH در تمام بیماران تشخیص داده شد. سطح LH در 12 و 36 ساعت پس ازتحریک نهایی تخمک گذاری در گروه یک بالاتر بود و زودتر از گروه دوم از خون شسته شد (00/0=p). میزان بارداری در گروه یک بالاتر بود، اما تفاوت آماری معنی دار نبود (9/26% در مقابل 8/20%، 46/0=p). همچنین بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان در دو گروه متفاوت نبود (11/0=p). اختلاف معنی داری از نظر سطح سرمی استرادیول در 36 ساعت بعد از تحریک نهایی تخمک گذاری وجود داشت (000/0=p).
نتیجه گیریاثر آگونیست هورمون آزاد کننده گنادوتروپین در افزایش LH درونی برای آزاد سازی تخمک و بلوغ نهایی فولیکولی کافی است. میزان بارداری و بروزسندرم تحریک بیش از حد تخمدان بین گروه ها متفاوت نبود. ما استفاده از آگونیست های GnRH رابه عنوان یک گزینه جایگزین به جای HCG در چرخه های تلقیح داخل رحمی پیشنهاد می کنیم.
کلید واژگان: هورمون آزاد کننده گنادوتروپین، آگونیست، گنادوتروپین جفتی، داخل رحمی، تلقیح، تخمک گذاری، حاملگیBackgroundThe purpose of triggering in ovulation induction is to induce the final maturation of oocytes and their release from the ovary for fertilization.
ObjectiveThe aim of the present study was to compare the effectiveness of gonadotropin-releasing hormone (GnRH) agonist and human chorionic gonadotropin (HCG) on the final maturation of oocytes and pregnancy rates in intrauterine insemination (IUI) cycles.
Materials And MethodsIn this randomized clinical trial, 110 infertile women who were selected for IUI entered the study. Ovulation induction was performed. Group I received 0.1 mg GnRH agonist as triggering and group II received 10,000 IU of HCG. The serum Estradiol (E2), Luteinizing Hormone (LH), and Follicle-Stimulating Hormone (FSH) levels were measured at 12 and 36 hr after injection.
ResultsLH surge was detected in all patients. LH levels at 12 and 36 hr after triggering was higher in Group I and it washed out earlier than group II (p=0.00). The pregnancy rate was higher in Group I, but the difference was not statistically significant (26.9% vs. 20.8%, respectively p=0.46). Also, the incidence of ovarian hyperstimulation syndrome was not different between the two groups (p=0.11). There was a significant difference regarding the estradiol levels at 36 hours after triggering (p=0.00).
ConclusionEffects of GnRH on endogenous LH surge is sufficient for oocyte releasing and final follicular maturation. Pregnancy rates and ovarian hyperstimulation syndrome incidence were not different between the groups. We suggest that GnRH agonists might be used as an alternative option instead of HCG in IUI cycles.
Keywords: Gonadotropin-Releasing Hormone, Chorionic gonadotropin, Insemination, Artificial, Ovulation, Pregnancy -
زمینه و هدفعامل تحریک کننده کلنی گرانولوسیت (G-CSF) و گیرنده آن در فولیکول های در حال رشد، سلول های بافت جنینی و دستگاه تولید مثل وجود داشته و تجمع سرمی G-CSF به طور آشکاری در زمان تخمک گذاری افزایش می یابد. لذا این مطالعه به منظور تعیین اثر عامل تحریک کننده کلنی گرانولوسیت بر میزان تخمک گذاری و موفقیت لانه گزینی رویان های حاصل از آمیزش موش سوری انجام شد.روش بررسیاین مطالعه تجربی روی 40 سر موش سوری ماده نژاد NMRI در دو گروه کنترل و تیمار و 10 سر موش سوری نر انجام شد. در هر دو گروه به منظور تحریک تخمدان و القای اوولاسیون به ترتیب 10 واحد PMSG و 48 ساعت بعد 10 واحد hCG به صورت داخل صفاقی و تک دوز به ازای هر موش تزریق شد. سپس در گروه تیمار، هم زمان با تزریق PMSG ، 50 μg/kg از G-CSF و در گروه کنترل نیز در همین مرحله و هم حجم با آن نرمال سالین به صورت داخل صفاقی تزریق گردید. نیمی از موش های گروه کنترل و تیمار پس از گذشت 16تا 18ساعت از آخرین تزریق به روش دررفتگی مهره های گردنی کشته شدند تا تعداد تخمک های آزادشده به وسیله میکروسکوپ اینورت بررسی شود. نیمی دیگر از موش های گروه کنترل و تیمار با موش های نر آمیزش داده شدند و پس از گذشت 16 روز بعد از لقاح موش های ماده باردار با همان روش کشته و جنین های حاصل از نظر تعداد بررسی شدند.یافته هامیانگین تخمک های آزادشده در گروه تیمار (1.25±18.5) بیش از گروه کنترل (1.32±12.1) بود (P<0.05). میزان لانه گزینی در گروه کنترل و تیمار از نظر آماری تفاوت معنی داری نشان نداد.نتیجه گیریعلی رغم این که عامل تحریک کننده کلنی گرانولوسیت نتوانست بر تعداد لانه گزینی اثر داشته باشد؛ ولی موجب افزایش تعداد تخمک های آزاد شده گردید.کلید واژگان: عامل تحریک کننده کلنی گرانولوسیت، تخمک گذاری، موش سوریBackground And ObjectiveGranulocyte colony-stimulating factors (G-CSF) and its receptor express in developing follicles, fetal and reproductive tissues. The serum G-CSF concentration significantly increases during the ovulatory phase in comparison with other phases, so G-CSF may have an important role in ovulation and the early cross-talk between mother and conceptus in both human and animal models. This study was done to evaluate the Effect of exogenous G-CSF on ovulation and pregnancy rate in NMRI mice.MethodsIn this experimental study, 40 mature female and 10 male NMRI mice were randomly allocated into the control and treatment groups. All Ovaries were stimulated with intraperitoneal injections (IP) of 10 IU PMSG and after 48 hour by 10 IU hCG per mouse. The treatment group were recieved G-CSF (50mg/kg i.p.), at the time of PMSG administration, while the control group had the same volume of normal saline instead of G-CSF at the same time. 16-18 hours post-hCG administration, twenty female mice of both groups were sacrificed by cervical dislocation and ovulated oocytes were assessed. On day 16 post coitus, the rest of female mice of both groups were scarificed for withdrawing their fetuses to determine the effect of G-CSF on pregnancy rates.ResultsThe ovulation rate in the treatment group (18.5±1.25) were significantly more than that of control (12.1±1.32) (PConclusionThis study demonstrated that exogenous G-CSF may affect on folliculogenesis and ovulation but the following pregnancy outcome was not impressed.Keywords: Granulocyte colony-stimulating factor, Ovulation, Mouse
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و چهارم شماره 12 (پیاپی 192، اسفند 1395)، صص 869 -874زمینه و هدفکلومیفن سیترات در القای تخمک گذاری بسیار موفق است، ولی معمولا اختلافی بین میزان تخمک گذاری و حاملگی وجود دارد. اگر درمان در پیش از سیکل اخیر شروع شود این اثر منفی ممکن است کاهش یابد. از این رو مطالعه حاضر با هدف مقایسه زمان شروع کلومیفن سیترات در فاز لوتئال و روز سوم قاعدگی و اثر آن بر رشد فولیکول تخمدانی، ضخامت آندومتر و میزان تخمک گذاری و بارداری انجام گردید.روش بررسیدر این کارآزمایی بالینی 115 زن مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک که به مرکز نازایی فاطمه الزهرا بابل از فروردین ماه سال 1391 به مدت یک سال مراجعه نمودند، به طور متوالی در دو گروه قرارگرفتند. در یک گروه کلومیفن سیترات mg 100 روزانه به مدت پنج روز از روز اتمام مدروکسی پروژسترون و در گروه دیگر کلومیفن سیترات از روز سوم پریود پس از دریافت مدروکسی پروژسترون تجویز شد. سپس رشد فولیکول تخمدانی، ضخامت آندومتر و میزان تخمک گذاری و بارداری در دو گروه مقایسه شدند.یافته هانتایج به دست آمده نشان داد که در گروه تجویز زودتر 14 نفر (6/%63) از بیمارانی که فولیکول غالب تشکیل دادند باردار شدند که در گروه تجویز دیرتر هشت نفر (4/%36) بوده است که از لحاظ آماری تفاوت معناداری با هم داشتند (001/0P<). ولی از نظر تعداد فولیکول، ضخامت آندومتر، میزان بارداری تفاوت آماری معناداری دیده نشد. وقوع بارداری در گروه تجویز زودرس کلومیفن 5/25% و در گروه تجویز دیرتر کلومیفن 3/13% بود (882/0P=).نتیجه گیریبا توجه به نتایج این مطالعه شروع درمان با کلومیفن سیترات در فاز لوتئال در صورتی که منجر به ساختن فولیکول غالب شود میزان وقوع بارداری موفق بیشتر می باشد.کلید واژگان: نازایی، سندروم تخمدان پلی کیستیک، کلومیفن سیترات، تخمک گذاری، میزان بارداریBackgroundClomiphene citrate is very successful in inducing ovulation; there is usually a discrepancy between ovulation and pregnancy rate. If treatment is started early in the cycle this negative effect is reduced. The aim of this study was to investigate the effect of the time of administration of clomiphene citrate on follicular growth, endometrial thickness and ovulation and pregnancy rates in PCOS (Polycystic ovary syndrome) patients.MethodsThis randomized controlled trial study was performed on 115 PCOS (Polycystic ovary syndrome) women in Fateme Zahra Fertility and Infertility Research Health Center in April 2012. Patients randomly divided into two groups. Patients in the early group (No. 55) received 100 milligrams of clomiphene citrate tablet daily starting the next day after finishing medroxyprogesterone acetate tablet for 5 day, whereas the patient in the late group (No. 60) received 100 milligrams of clomiphene citrate tablet daily for 5 day starting on day 3 of the menstrual cycle. Then on follicular growth, endometrial thickness and ovulation and pregnancy rates by SPSS software, version 16 (Armonk, NY, USA) were compared in two groups.Results36.4% of patients of early administration of clomiphene and 60% of patients in the later administration of Clomiphene were able to build dominant follicle. This difference was statistically significant (PConclusionAccording to the results of this study, if the dominant follicle was made, with administration of clomiphene citrate in luteal phase the incidence of successful pregnancy is higher.Keywords: clomiphene, infertility, ovulation, polycystic ovary syndrome, pregnancy rate
-
مقدمهناباروری در 15-10 درصد زوج ها وجود دارد. داروهای گوناگونی در درمان نازایی بکار می رود که شایع ترین آنها داروهای محرک تخمک گذاری هستند که پیامد متفاوت از بروز عوارض مادری یا نوزادی در مطالعات گوناگون داشته است.هدفمقایسه پیامد حاملگی های همراه یا بدون درمان با داروهای محرک تخمک گذاریمواد و روش هااین مطالعه مقطعی طی 2 سال(1390-1391) انجام شد. از بیماران باردار در زایمان، 552 نفر حاملگی خودبخود و 232 نفر حاملگی با درمان نازایی داشتند. داده های دموگرافی مادر(مدت نازایی، نوع داروی مصرفی)، عوارض دوران حاملگی(سزارین، دیابت حاملگی، پره اکلامپسی و...) و پیامد نوزادی(آپگار دقیقه 1و5، بستری در NICU، وزن کم زمان تولد و...) بررسی شد.نتایجدو گروه از نظر مدت ازدواج، سن حاملگی و سابقه سقط تفاوت معنی دار داشتند.(05/0>P) از نظر پره اکلامپسی، دکولمان، زایمان زودرس، جفت سرراهی، پارگی زودرس پرده، دیابت حاملگی، سزارین، محدودیت رشد داخل رحمی، مرگ نوزاد، مرگ داخل رحمی، وزن کم زمان تولد، کاستی های مادرزادی(نقص لوله عصبی، هیپوسپادیاس، آترزی مری)، بستری نوزاد در NICU تفاوت معنی دار نبود ولی از نظر وزن نوزاد(0001/0=P)، دور سر(01/0=P)، آپگار دقیقه 1 و5(01/0=P) و(01/0=P) دو گروه تفاوت معنی دار داشتند.نتیجه گیرینازایی و درمان آن با داروهای محرک تخمک گذاری ممکن است بر وزن نوزاد، دور سر، آپگار دقیقه 1 و 5 تاثیر بگذارد، لذا در این گروه بیماران مراقبت دقیق دوران حاملگی باید درنظر باشد.
کلید واژگان: القا، تخمک گذاری، عوارض آبسننی، عوارض زایمان، مادران، ناباروری، نوزادIntroductionInfertility is defined as 1 year of unprotected intercourse without conception and affects 10-15% of couples. Pregnancy in this population is believed to be associated with increased obstetric and neonatal risksObjectivePregnancy in this population is believed to be associated with increased obstetric and neonatal risks, so we compared these complications in pregnancies after ovulation induced by drugs with spontaneous pregnancy.Materials And MethodsThis is a prospective cross-sectional study and was done during 2 years (2011-2012). Study population consisted of 552 pregnant women without infertility treatment, and 232 patients with infertility treatment, (ovulation induction). Maternal demographic data (duration of infertility, type of ovulatory drug,…), complication of pregnancy (cesarean section, gestational diabetes, preeclampsia,…), also neonatal outcomes (1 and 5 minutes apgar score, admission in neonatal intensive care unit[NICU], low birth weight,…) were collected.ResultsThere was a significant difference between two groups in terms of duration of marriage, gestational age and history of abortion. There were no differences between spontaneous and stimulated pregnancy with regard to preeclampsia, abruptio placenta, preterm birth, placenta previa, Intrauterine growth retardation (IUGR), neonatal death, intrauterine fetal death (IUGR), low birth weight (LBW), congenital malformation [neaural tube defect (NTD), hypospadias, alimentary tract atresia], admission in NICU, but there were significant differences between two groups regarding one and five minutes Apgar score(P=0.01), (P=0.01), mean neonatal weight (P=0.0001) and head circumference (P=0.01).ConclusionBased on this study findings, we can conclude that pregnancies achieved by ovarian stimulation may be at higher risk for low birth weight, decreased head circumference and 1 and 5 minutes Apgar score, so close surveillance during pregnancy should be considered.Keywords: Infant, Newborn, infertility, Mothers, Natural Childbirth, Ovulation Induction, Pregnancy Complications -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و یکم شماره 4 (پیاپی 148، تیر 1392)، صص 209 -215زمینه و هدف
اندومتریوز تخمدانی یکی از بیماری های زنان در سنین باروری است. اثرات سیستکتومی در باروری این بیماران مورد بحث است. در این مطالعه، ما به بررسی اثر جراحی سیستکتومی لاپاراسکوپیک اندومتریوز تخمدانی از نظر پاسخ به تحریک تخمک گذاری در مقایسه با تخمدان مقابل پرداختیم.
روش بررسیدر این مطالعه مورد- شاهدی، 30 بیمار مبتلا به اندومتریوما یک طرفه تخمدان که سابقه جراحی سیستکتومی لاپاراسکوپیک به روش Stripping داشتند، از سال 1388 الی 1391 در بیمارستان زنان دانشگاه علوم پزشکی تهران تحت تحریک تخمک گذاری در سیکل In Vitro Fertilization (IVF) قرار گرفتند. سپس تخمدان سیستکتومی شده با تخمدان مقابل از نظر تعداد فولیکول های تولید شده مقایسه شد.
یافته هامیانگین سنی بیماران (4/3±3/32) سال بود. میانگین اندازه کیست اندومتریومای جراحی شده (2/10±4/42) میلی متر بود. میانگین تعداد فولیکول ها در تخمدان های جراحی شده (2/1±5/2) با دامنه (5-1) بود و در تخمدان های کنترل میانگین تعداد فولیکول ها (4/1±9/3) با دامنه (6-1) بود. آزمون آماری نشان داد که اختلاف معنی داری بین تعداد فولیکول ها در تخمدان های جراحی شده در مقایسه با تخمدان های جراحی نشده، وجود داشت به طوری که کاهش معنی دار در ذخیره تخمدانی و تولید فولیکول ها در تخمدان های جراحی شده مشاهده شد (0/6- الی0/2-). 95%CI و (001/0>P).
نتیجه گیریسیستکتومی لاپاراسکوپیک اندومتریوما باعث کاهش پاسخ تخمدان به تحریک تخمک گذاری در سیکل IVF می شود. این کاهش پاسخ تخمدان ارتباط معنی داری با سن، شاخص توده بدنی، اندازه و محل کیست و فاصله زمانی از جراحی تخمدان نداشت.
کلید واژگان: اندومتریوما، لاپاراسکوپی، تخمک گذاری، تحریک تخمک گذاریBackgroundEndometrioma of ovary is one of the common diseases during reproductive age and the effect of laparoscopic cystectomy of endometrioma on infertility is still matter of debate. We designed this case control study to evaluate the ovarian response to controlled ovarian hyperstimulation during IVF (In vitro fertilization) cycle following laparoscopic unilateral cystectomy of endometrioma.
MethodsIn a case control study، we enrolled 30 women with history of unilateral laparoscopic cystectomy of ovarian endometrioma in stripping method who underwent IVF cycle in women Hospital، 2009-2012. The numbers of follicles in response to controlled ovarian hyperstimulation during IVF cycle in the ovary with history of unilateral laparoscopic cystectomy of endometrioma were compared with those from the contralateral ovary.
ResultsThe mean age (±SD) of patients was 32. 3 (±3. 4). The mean (±SD) diameter of excised ovarian endometrioma was 42. 4 (±10. 4) mm. Time since ovarian surgery to induction ovulation was 2. 7 (±2. 6) years. Mean number of follicles in the ovary with history of unilateral laparoscopic cystectomy of endometrioma was 2. 5 (±1. 2) with the range of (1-5) and in the control ovary 3. 9 (±1. 4) with the range of (1-6). There was significant difference in the number of follicles in the ovary with laparascopic cystectomy of endometrioma compared with opposite one (P<0. 001).
ConclusionLaparoscopic cystectomy for unilateral endometrioma is associated with a reduced ovarian response to controlled ovarian hyperstimulation during IVF cycle. We did not find any statistically significant difference in reduced ovarian response with regard to patients age، body mass index، size and location of the cyst، and time duration since ovarian cystectomy.
-
International Journal of Reproductive BioMedicine، سال دهم شماره 6 (پیاپی 35، Nov 2012)، صص 543 -548مقدمهسال های بسیاری است که کوریونیک گنادوتروپین انسانی (HCG) به عنوان جایگزین هورمون LH در میانه سیکل قاعدگی استفاده می شود. در سال های اخیر کوریونیک گنادوتروپین انسانی نوترکیب (rHCG) با استفاده از تکنیک نوترکیبیDNA قابل دسترس می باشد.هدفاین مطالعه با هدف مقایسه rHCG با فرم ادراری کوریونیک گنادوتروپین انسانی (uHCG) برای آزادسازی تخمک و القای بلوغ نهایی اووسیت در سیکل های با فن آوری کمک باروری (ART) انجام شده است.مواد و روش ها200 بیمار کاندید ICSI، به طور اتفاقی به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول (rHCG)، تزریق 250 میکروگرم rHCG برای بلوغ نهایی اووسیت و در گروه دوم (uHCG)، تزریق 10000 واحد uHCG انجام گردید.نتایجتفاوت معنی داری از نظر میزان بلوغ اووسیت و میزان باروری در بین دو گروه مشاهده نگردید. (58/58% در گروه rHCG در مقابل 60/58% در گروه uHCG، p=0.666). میزان حاملگی بالینی به ازای سیکل در دو گروه نیز مشابه به دست آمد. (34% در گروه rHCG در مقابل 39% در گروه uHCG، p=0.310)نتیجه گیریاطلاعات ما نشان می دهد که تزریق 250 میکروگرم از rHCG با تزریق عضلانی 10000 واحد uHCG تاثیر یکسانی دارد. ما تزریق rHCG را در مقایسه با uHCG برای بلوغ نهایی اووسیت در سیکل های ART به دلیل تزریق راحت تر برای بیماران پیشنهاد می کنیم.
کلید واژگان: کوریونیک گنادوتروپین انسانی نوترکیب، کوریونیک گنادوتروپین انسانی ادراری، تکنیک فن آوری کمک باروری، تخمک گذاری، بلوغ نهایی اووسیتBackgroundHuman chorionic gonadotropin (HCG) has been used as a replacement for the mid-cycle luteinizing hormone (LH) surge for several years. The recent arrival of recombinant DNA technology has made recombinant HCG (rHCG) accessible.ObjectiveTo assess efficacy of rHCG compared to urinary HCG (uHCG) for triggering of ovulation and induction of final oocyte maturation in assisted reproductive cycles.Materials And Methods200 patients who were candidate for ICSI were randomly divided in two groups. In group I (rHCG), patients received 250µg of rHCG for final oocyte maturation, and in group II (uHCG) the patients received 10000 IU of uHCG. Measured outcomes were number of retrieved oocyte and mature oocyte, maturation rate of oocyte, fertilization rate and clinical pregnancy rate.ResultsThe rates of oocyte maturity were similar in both groups. Fertilization rate was similar in two groups (58.58% in rHCG group versus 60.58% in uHCG group p=0.666). The clinical pregnancy rate per cycle was similar in both group 34.0% in rHCG group versus 39% in uHCG group (p=0.310).ConclusionWe demonstrated that rHCG is as effective as uHCG, when it is used for final oocyte maturation in ICSI cycles. The numbers of retrieved oocyte and maturation rates were similar in both groups; also fertilization and clinical pregnancy rates were similar.Keywords: Recombinant HCG, Urinary HCG, Assisted reproduction technology, Ovulation, Final follicular maturation -
مقدمهتخمدان پلی کیستیک شایع ترین بیماری اندوکرین در خانم های سن باروری است. در این بیماران، مقاومت به انسولین از اختلالات شایع متابولیک می باشد. کمبود ویتامین D نیز از مشکلات شایع است. شواهدی وجود دارد که ویتامین D می تواند در حساسیت به انسولین و لذا کاهش سطح آندروژن ها مفید باشد.هدفهدف از انجام این مطالعه بررسی اثر ویتامین D در بهبود اختلالات متابولیک و تخمک گذاری در بیماران تخمدان پلی کیستیک بود.مواد و روش ها51 بیمار مبتلا به تخمدان پلی کیستیک که درمان نشده بودند، انتخاب و بصورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. گروه ها تحت درمان با مت فورمین، کلسیتریول یا پلاسبو قرار گرفتند. شواهد تخمک گذاری در گروه ها با استفاده از سونوگرافی تخمدانی قبل و سه ماه بعد از درمان با یکدیگر مقایسه شدند. قند ناشتا، انسولین، مقاومت به انسولین، 25 هیدروکسی ویتامین D، هورمون پاراتورمون، سطوح آندروژن ها و تست تحمل قند با 75 گرم گلوکز قبل و بعد از درمان اندازه گیری و نتایج قبل و بعد با یکدیگر مقایسه شدند.نتایجسه بیمار درمان را ادامه ندادند. تنها 11 بیمار (22/9%) سطوح کافی ویتامین D داشتند. مت فورمین باعث کاهش معنی داری در وزن (0/027=p)، انسولین (0/043=p) و میزان مقاومت به انسولین (0/048=p) شد. کاهش معنی داری در هورمون پاراتورمون و فشارخون سیستولیک (به ترتیب 0/009=p و 0/029=p)و همچنین بهبودی در تخمک گذاری در گروه درمان شده با کلسیتریول دیده شد. هفت بیمار که قبل از درمان بدون تخمک گذاری بودند بعد از درمان با کلسیتریول تخمک گذاری را نشان دادند. در ایجاد تخمک گذاری کلسیتریول نسبت به دو نوع درمان دیگر تفاوت معنی دار داشت (0/02=p).نتیجه گیریشاید کلسیتریول نسبت به مت فورمین در ایجاد تخمک گذاری در بیماران مبتلا به تخمدان پلی کیستیک ارجح باشد.
کلید واژگان: تخمدان پلی کیستیک، تخمک گذاری، مقاومت به انسولین، ویتامین DBackgroundPolycystic ovary syndrome (PCOS) is the most common endocrine disorder in females of reproductive age. Insulin resistance is a frequent metabolic disturbance in PCOS. Vitamin D deficiency is a common problem. Accumulating evidence suggests that vitamin D has a role on insulin sensitivity so may contribute to reduction of hyperandrogenemia.ObjectiveThe aim was to determine the effects of vitamin D treatment in metabolic components and ovulation evidence in PCOS.Materials And MethodsFifty one untreated PCOS patients were randomly divided into three groups and treated with calcitriol, metformin, or placebo. Before and 3 months after treatment, ovulation evidence was assessed by ovarian trans abdominal sonography. Plasma fasting glucose, insulin, homeostasis model assessment insulin resistance (HOMA-IR), 25-hydroxyvitamin D, parathyroid hormone and androgen levels were measured before and after treatment. A 75gr glucose test was performed before and after treatment and two set of results was compared.ResultsThree patients did not continue this study. Only 11 patient (22.9%) had sufficient vitamin D levels (>30 ng/ml). Metformin caused a significant decrease in weight (p=0.027), insulin level (p=0.043), and insulin resistance (p=0.048). Systolic blood pressure and PTH significantly improved after calcitriol (p=0.029, p=0.009 respectively). An improvement in ovulation was detected after calcitriol and seven patients, without evidence of ovulation before treatment, illustrated ovulation after 3 months. Difference with calcitriol in ovulation was significant versus other two methods (p=0.02).ConclusionCalcitriol treatment in PCOS may be prior to metformin in ovulation induction.Keywords: PCOS, Ovulation, Vitamin D, Insulin resistance -
مقدمهبیماری تخمدان پلی کیستیک حدود 10 درصد زنان را تحت تاثیر قرار می دهد. کمبود ویتامین D در کل جوامع شایع است. با توجه به نقش ویتامین D در افزایش ترشح انسولین و کاهش مقاومت به انسولین و اثرات هیپرانسولینمی بر افزایش آندروژن ها، مطالعه حاضر با هدف تعیین اثرات ویتامین D در بیماران مبتلا به PCOS انجام شد.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1389 در بیمارستان قائم (عج) بر روی 51 زن که معیارهای تشخیصی PCOS را داشتند انجام شد. افراد به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شده و تحت درمان با کلسیتریول (5/0 میکروگرم در روز)، متفورمین (1000 میلی گرم روزانه) و پلاسبو قرار گرفتند. پس از سه ماه بیماران از لحاظ بهبود تخمک گذاری و متابولیک مورد بررسی قرار گرفتند.یافته هااز 51 بیمار مورد مطالعه، 3 بیمار مطالعه را ادامه ندادند. تنها 11 نفر از بیماران (9/22%) دارای سطح 25 هیدروکسی ویتامین D کافی بودند. متفورمین سبب بهبود معنی داری در وزن (027/0=p)، سطح انسولین (043/0=p)، شاخص توده بدنی (019/0=p) و مقاومت به انسولین (048/0=p) شد. کلسیتریول سبب بهبود قابل توجهی در فشار خون سیستولی (029/0=p) و هورمون پاراتورمون (009/0=p) شد. درمان با کلسیتریول به میزان قابل توجهی سبب بهبود اوولاسیون در بیماران شد و 7 نفر از بیمارانی که قبل از درمان، تخمک گذاری نداشتند بعد از سه ماه درمان، شواهد تخمک گذاری را پیدا کردند. گر چه این تغییر در دو گروه دیگر نیز مشاهده شد ولی تفاوت درمانی با کلسیتریول در بهبود اوولاسیون با دو روش دیگر کاملا معنی دار بود (02/0=p).نتیجه گیریبه نظر می رسد درمان با ویتامین D در بیماران مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک در مقایسه با متفورمین در ایجاد تخمک گذاری ارجح می باشد.
کلید واژگان: تخمک گذاری، سندروم تخمدان پلی کیستیک، کلسیتریول، متفورمین، هیرسوتیسمIntroductionPrevalence of polycystic ovarian syndrome (PCOS) in reproductive age women is about 10 %. There is a lot of morbidity due to this syndrome. Vitamin D deficiency is a common problem in the world and especially in Iran. Because of probable role of activated vitamin D on induction of insulin secretion and reduction in insulin resistance and the effect of hyperinsulinemia on elevation of free androgens; we designed to evaluate the effect of active form of vitamin D on control of PCOS clinical and metabolic complications.MethodsThis clinical trial study was carried out in Ghaem hospital. 51 untreated PCOS patients randomly were divided into three groups. Treatment with calcitriol (0. 5mg)، metformin (1000 mg) and placebo were started for each group for three month. After three month assessment for improvement in clinical (improvement of ovulation) and metabolic status (fasting blood glucose، glucose tolerance test، insulin resistance and androgen levels) were performed.ResultsOnly 22. 9% of patients had sufficient vitamin D levels (>30 ng/ml). Treatment with metformin significantly decreased weight (p=0. 027)، insulin level (p=0. 043)، insulin resistance (p=0. 048) and BMI (p=0. 019). Systolic blood pressure and PTH significantly decreased after calcitriol therapy (p=0. 029، 0. 009 respectively). An improvement in ovulation was detected after calcitriol treatment and 7 patients without ovulation demonstrated ovulation features after treatment with calcitriol. Resumption of ovulation was observed in treatment with metformin and placebo but this changes were significantly more evident in calcitriol group (p=0. 02).ConclusionIt seems that treatment with calcitriol may be effective in management of PCOS and it may be better in ovulation induction than metformin therapy. -
زمینه و هدففرآیند تخمک گذاری واکنشی فیزیولوژیک- التهابی و وابسته به هماهنگی فعالیت گنادوتروپینها و هورمون های استروئیدی است. علاوه بر آن میانجی های درگیر در واکنش های التهابی همچون سایتوکینها، پروستاگلاندینها، لپتین، نیتریک اکساید و... در آن دخیلند. اسیدلینولئیک مزدوج (CLA) گروهی از اسیدهای چرب غیر اشباع با زنجیره بلند بیش از یک پیوند دوگانه هستند که در محصولات لبنی، گوشت گاو و گوسفند یافت می شوند. براساس شواهد موجود، CLA خوراکی بر میانجی های درگیر در فرایند تخمک گذاری اثر می گذارد. هدف از این مطالعه تعیین اثرات دوزهای مختلف CLA در رژیم غذایی بر هورمونها و عوامل سیستمیک و موضعی است که بر تخمک گذاری اثر می گذارند.روش بررسیدر این مطالعه 80 سر موش ماده سفید (سوری) با سن 250 روز در چهار گروه به طور تصادفی تقسیم شدند (گروه شاهد C و گروه های تیمار 1T، 2T و3T). هر گروه واجد 4 تکرار و در هر تکرار 5 موش (واحد آزمایشی) قرار داشت (مجموعا 20 موش در هر گروه). موشها برای مدت 120 روز در گروه کنترل دریافت کننده جیره فاقد اسیدلینولئیک مزدوج و در گروه های تیمار دریافت کننده جیره g/kg1/0، g/kg3/0 و g/kg5/0 اسید لینولئیک مزدوج بودند که جایگزین روغن ذرت جیره شده بود. 120 روز پس از شروع آزمایش از ده موش در هر گروه که علایم فحلی داشتند بوسیله قطع دم خونگیری شد و غلظت های سرمی استرادیول، پروژسترون، LH، FSH، نیتریک اکساید، لپتین و TNFα اندازه گیری شدند. همچنین اثر CLA بر تولید پروستاگلاندینها و نیتریک اکساید تخمدانی بررسی شد. داده ها توسط نرم افزار SAS با تشکیل جدول ANOVA و آزمون مقایسه بین میانگین های دانکن آنالیز شد. احتمال کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.نتایجاسیدلینولئیک مزدوج به طور معنی داری باعث کاهش سطوح سرمی FSH (05/0pکلید واژگان: تخمک گذاری، اسید لینولئیک مزدوج، نیتریک اکساید، پروستاگلاندینها، گونادوتروپین، تخمدانIntroductionOvulation is a physiologic process with an inflammatory response that depends on a coordinated activity of gonadotropins and steroid hormones, as well as inflammatory mediators such as cytokines, prostaglandins, leptin, nitric oxide (NO), etc. Conjugated linoleic acid (CLA) is composed of polyunsaturated fatty acids (PUFA) found in dairy products, beef and lamb. There is strong evidence that dietary CLA affects mediators involved in ovulation. The aim of this study was to determine the effects of different doses of dietary CLA on systemic and local hormones and factors involved in ovulation.Materials And MethodsIn this case-control study, 80 (50±2-day old) female mice were randomly divided into four groups (C as the controls and T1, T2 and T3 as the treatment groups). There were four replicates in each group and there were five mice in every replicate (20 mice, in total). The mice in the control group were fed with no CLA in their diet but the ones in the treatment group received 0.1, 0.3 and 0.5g/kg of CLA (replacing corn oil in the diet), respectively for 120 days. Later on, blood samples were obtained from the tails of animals that displayed estrus signs and estradiol (E2), progesterone (P4), LH, FSH, NO, leptin and TNFα were measured. Furthermore, the effects of CLA on the ovarian production of prostaglandins (PGs) and NO were investigated. The data were analyzed by SAS software.ResultsCLA significantly decreased serum levels of FSH (p<0.05), LH, estradiol, NO, leptin and TNFα (p<0.01). In addition, CLA decreased progesterone levels but this effect was statistically insignificant. The significantly negative effects of CLA were seen on the ovarian production of PGE2 and PGF2α (p<0.01).Keywords: Conjugated linoleic acid, Nitric oxide, Ovary, Ovulation, Prostaglandin, Gonadotropin
-
زمینهتعداد و کیفیت مناسب تخمک در دوره های درمان کمک باروری اهمیت فراوانی دارد. از جمله عوامل موثر که نقش چشمگیری دارد، سطح FSH سرم در روز سوم قاعدگی است.هدفمطالعه به منظور تعیین ارتباط سطح سرمی FSH روز سوم قاعدگی با پاسخ دهی تخمدان در بیماران تحت درمان IVF انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه تحلیلی، پرونده 2200 بیمار مراجعه کننده به پژوهشکده رویان تهران در فاصله سال های 1370 تا 78 بررسی و از میان آنها 212 بیمار با حداکثر فاصله زمانی 6 ماه بین اندازه گیری FSH آنها تا انجام IVF (با به کارگیری روشlong protocol GnRHa) جهت ادامه مطالعه انتخاب شدند. بیماران دارای اندومتریوز از مطالعه حذف و اولین دوره IVF در کلیه بیماران بررسی شد. پس از اندازه گیری FSH روز سوم، بیماران به گروه اول شامل 36 بیمار با FSH بیشتر یا مساوی 15 واحد بین المللی بر لیتر و گروه دوم شامل 176 بیمار با FSH کمتر از 15 واحد بین المللی بر لیتر تقسیم شدند و داده های مربوط به سن بیمار، فولیکول های رشد یافته، مدت و نوع نازایی، سطح FSH، LH و پروژسترون با استفاده از آزمون های مجذور کای، تی و فیشر تجزیه و تحلیل شدند.یافته هابین گروه ها از نظر سن و تعداد آمپول های HMG مصرفی تفاوت معنی داری وجود نداشت؛ اما از نظر تعداد فولیکول های رشد یافته (گروه اول3.3±3.3 و در گروه دوم 2.9±5.2)، اووسیت های به دست آمده (گروه اول 7.75±4.5 و در گروه دوم 5.5±7.0)، جنین های انتقال یافته (گروه اول 5/1±4/1 و در گروه دوم 1.7±2.2)، دوره های متوقف شده (گروه اول 5/30 درصد و در گروه دوم 2.8 درصد)، و میزان LH سرم (گروه اول 20.5±23.5 و در گروه دوم 8.5±9) اختلاف معنی دار بین دو گروه وجود داشت.نتیجه گیریذخیره تخمدانی و احتمال موفقیت درمان روش های کمک باروری با آگاهی از سطح FSH روز سوم قاعدگی به طور نسبی قابل پیش گویی است.
کلید واژگان: باروری آرمایشگاهی، تخمدان، اووسیت، تخمک گذاری -
سابقه و هدفاختلال تخمک گذاری یکی از علل شایع نازایی زنان می باشد و اکثر آنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک می باشند. اولین قدم در درمان نازایی این افراد، تحریک تخمک گذاری با کلومیفن سیتراتاست. 22.1- 20 درصد موارد بیماران به تحریک تخمک گذاری با کلومیفن مقاوم می باشند. هدف از این مطالعه بررسی میزان تخمک گذاری و بارداری ناشی از مصرف تاموکسیفن در مبتلایان به تخمدان پلی کیستیک مقاوم به کلومیفن می باشد.مواد و روش هااین مطالعه یک بررسی توصیفی است که در 100 زن مبتلا به تخمدان پلی کیستیک مقاوم به کلومیفن و مراجعه کننده به کلینیک نازایی بیمارستان امام خمینی (1383) انجام شده است. بیماران از روز 7-3 سیکل قاعدگی تحت درمان با قرص تاموکسیفن به میزان mg/d 40 قرار گرفتند. مانیتورینگ با سونوگرافی واژینال انجام شد و در حضور 3-1 فولیکول، بزرگتر از mm 18، آمپول HCG 000/10واحد عضلانی تزریق گردید. میزان تخمک گذاری (بر اساس میزان پروژسترون سرم 7 روز پس از تزریق آمپول HCG) و میزان بارداری کلینیکی تعیین شد.یافته هادر 27 بیمار از 100 بیمار تخمک گذاری رخ داد و در 18 مورد ساک بارداری در سونوگرافی مشاهده گردید. آنالیز آماری نشان داد که ضخامت اندومتر در خانم هایی که باردار شدند 72.10 میلی متر و در خانم هایی که باردار نشدند 16.8 میلی متر بود که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود. هم چنین تعداد فولیکول غالب بزرگتر از 16 میلی متر در خانم های باردار 3.4 و در خانم های غیر باردار 2.7 بوده که این تفاوت نیز معنی دار بود.استنتاجنتایج مطالعه نشان داد که تاموکسیفن در مبتلایان به تخمدان پلی کیستیک مقاوم به کلومیفن احتمالا از طریق افزایش ضخامت اندومتر و تعداد فولیکول های بالغ ناشی از اثرات آگونیستی استروژن در القا تخمک گذاری و بارداری موثر است و می تواند قبل از تحریک تخمک گذاری با HMG و یا لاپاروسکوپی مد نظر قرار گیرد.
کلید واژگان: تخمک گذاری، تاموکسیفن، تخمدان پلی کیستیک، کلومیفنBackground andPurposeÇhronic annovulation is a common cause of infertility in women and polycystic ovarian syndrome (PÇÔS) is the most common cause of anovulation. Ôvulation induction with clomiphene is the first line of therapy in pcos. 20-22% of the patients may be resistant to clomiphene. The objective of this study was to assess the ovulation and pregnancy rates with tamoxifen in clomiphene resistant PÇÔS patients.Materials And MethodsThis is a descriptive study on 100 patients with PÇÔS and resistance to clomiphene reffered to infertility clinic of Ïmam Hospital in Sari, Ïran. patients were given tamoxifen 40 mg/d from the third to seventh day of the cycle. Treatment was monitored by serial vaginal sonography. hÇG was administered 10/000 unit ÏM when 1-3 follicles were >18mm. Ôvulation rate based on (midluteal progesteron level>3ng/ml) and clinical pregnancy rate were assessd.ResultsThe ovulation rate was 27%. gestational sac was seen in 18 patients (18%). The study showed that endometrial thickness was 10.72 mm in pregnant versus 8/16 mm in nonpregnant subjeots with significant differences (p<0/05). The number of dominant follicles >16mm were 3/4 in pregnant versus 2.7 in nonpregnant (p<0/05) with significant differences. Çonclusion: This study showed that tamoxifen is usefull in inducting ovulation and pregnancy in clomiphene-resistant PÇÔS patients by increasing the endometrial thickness and dominant follicle due to estrogen agonist effect.Keywords: Ovulation induction, tamoxifen, clomiphene resistant polycystic ovary -
سابقه و هدفعدم تخمک گذاری یکی از علل شایع ناباروری در زنان است. بیش تر زنان با عدم تخمک گذاری مزمن، دارای دوره های قاعدگی نامنظم و SFH طبیعی هستند (تیپ 2 تعریف سازمان بهداشت جهانی) پیش بینی وقوع تخمک گذاری در نحوه درمان این بیماران مفید بوده و توانایی پزشکان را در انتخاب داروی مناسب و بی خطر افزایش می دهد. هدف از این مطالعه بررسی برخی عوامل موثر بر تخمک گذاری در بیماران الیگومنوره نابارور بود که از آبان 1381 لغایت آبان 1382 به پژوهشکده رویان مراجعه کرده بودند.مواد و روش هادر مجموع 74 بیمار با قاعدگی های نامنظم و عدم تخمک گذاری مراجعه کننده تحت درمان با تاموکسی فن قرار گرفتند. عوامل مورد بررسی شامل علایم بالینی مانند رویش غیر عادی مو در ناحیه صورت (Hirsutism) و نمایه توده بدنی (BMI) آندوکرین LH،FSH) تستوسترون و انسولین) و یافته های سونوگرافیک (اندازه گیری حجم و استرومای تخمدان) قبل از درمان بود.
پاسخ دهی تخمدان و تخمک گذاری با پایش سونوگرافی و اندازه گیری پروژسترون (در فاز لوتئال) تعیین شد.یافته هابراساس آنالیزهای آماری، هیرسوتیسم، BMI، غلظت LH سرم و نسبت LH/FSH و حجم تخمدان به عنوان پارامترهای پیش بینی کننده تخمک گذاری شناخته شدند (0.05≥P). تفاوت آماری معنی داری بین سن، مدت ناباروری، نسبت FBS به انسولین ناشتا و تخمک گذاری مشاهده نشد.استنتاجنتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که علایم بالینی شامل BMI و هیرسوتیسم، وضعیت آندوکرین و شاخص های سونوگرافیک تخمدان زنان اولیگومنوره در مرحله قبل از درمان می تواند در پیش گویی پاسخ تخمدان ها پس از تحریک با داروی تاموکسی فن موثر باشد.
کلید واژگان: ناباروری، تخمک گذاری، تاموکسی فنBackground andPurposeChronic anovulation is a common cause of infertility in women. Most women with chronic anoulation have irregular menstural cycles and normal serum FSH concentration s(WHO-type 2). finding out influential factors on ovarian responsiveness is useful for managing the infertile patients. The objective of this study is to assess the relation of some factors on ovulation in infertile women referring to Royan institute between November 2002 to November 2003.Materials And MethodsA total of 74 normogonadotropic, oligomenorrhic, undergone ovulation induction using tamoxifen, were studied. The factors studied were pretreatment clinical sings (Hirsutism, BMI) endocrine (FSH, LH, Insulin- testosterone) and sonographic screening characteristics of these patients. Ovarian response and ovulation were monitored by ultrasound scans and measurement of mid-luteal progestron.ResultsAccording to statistical analysis pretreatment Hirsutism- BMI – serum LH consentration, LH/FSH ratio and ovarian volume were identified as the significant parameters for prediction of ovulation with tamoxifen (P≤0.05). There was no statistically significant differences in age, duration of infertility, FBS/Fasting insulin ratio and ovulation between the groups.ConclusionOvarian responsiveness to tamoxifen in anovulatory infertile women can be predicted on the basis of some initial screening characteristics. The prediction model in this study may improve the outcome and make the treatment more safe and efficient. These approaches should be further evaluated in prospective comparative trial.Keywords: Anavulatory, avarian, tamoxifen -
بررسی شیوع چاقی و ارتباط بین چاقی و عدم تخمک گذاری در دانش آموزان دبیرستانیمقدمهبیش از 30% جمعیت بالای 30 سال نزدیک به 20% اضافه وزن دارند و متاسفانه در خلال 100 سال گذشته به دلیل کم تحرکی و زندگی مرفه، تعداد مبتلایان به چاقی همواره رو به افزایش است. همراه با افزایش چاقی میزان بعضی از بیماری ها از جمله بیماری پلی کیستیک تخمدان رو به افزایش است.مواد و روش هااین تحقیق به منظور تعیین شیوع چاقی و بررسی ارتباط بین تخمک گذاری و چاقی بر روی دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه شهرستان خرم آباد انجام گرفت. مطالعه از نوع توصیفی - مقطعی بود. که برای انجام تعداد 986 نفر به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک از دبیرستانهای دخترانه شهر خرم آباد انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه و مشاهده بود.یافته هانتایج حاصل نشان داد که شیوع اضافه وزن بر اساس BMI:24-30 حدود 8/%17بوده و شیوع چاقی بر اساس BMI>30 حدود 7/3% بوده است. میزان تخمک گذاری در گروه با اضافه وزن نسبت به عدم تخمک گذاری در این گروه 2/43% در مقابل 8/56% بوده و این نسبت در گروه افراد چاق 1/36% در مقابل 9/63% بوده است. آزمونهای آماری ارتباط معنی داری را بین چاقی و عدم تخمک گذاری نشان دادند.نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده آموزش صحیح به دانش آموزان دختر در مورد سیکلهای قاعدگی، علائم و نشانه های قبل از قاعدگی دیسمنوره و... امری ضروری است. چنانچه اختلالهای مذکور ناشی از چاقی باشد باید با شناخت به موقع و درمان فوری از عوارض صعب العلاج آن کاست.
کلید واژگان: چاقی، تخمک گذاری، شاخص توده بدن
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.