حاملگی پرخطر
در نشریات گروه پزشکی-
مقدمه
هدف از اجرای این مطالعه، تعیین پیش بینی کنندگی مقادیر پایین پروتئین پلاسما مرتبط با بارداری (A PAPP) در سه ماهه ی اول بارداری در شاخص های بیومتریک و همچنین شاخص های مقاومت و ضربانی شریان های نافی، مغزی میانی جنین و شریان های رحمی در سونوگرافی داپلر در سه ماهه ی سوم بارداری بود.
روش هادر یک مطالعه ی کوهورت در طی سال های 1399-1401، تعداد 120 زن باردار که در سه ماهه ی اول بارداری 0/4 ≥ PAPP A داشتند، وارد مطالعه شدند و سپس در هفته ی 28 تا 32 بارداری، تحت سونوگرافی بیومتریک و سونوگرافی داپلر بطور همزمان قرار گرفتند. ارتباط بین مشخصات بالینی نوزادان در موقع تولد، اندکس های سونوگرافیک داپلر و بیومتری و 0/4 ≥ PAPP A و امکان پیش گویی کنندگی شاخص های فوق الذکر در رخداد محدودیت رشد جنین (Fetal growth retardation) FGR، بررسی گردید.
یافته هابین مقدار 4/ 0≥ PAPP A و (Small for gestational age) SGA و محدودیت رشد جنین FGR ارتباط آماری معنی داری مشاهده نشد ولی با اندازه گیری مولفه هایی همچون: اندازه ی دور شکم جنین، نسبت موج سیستولیک به دیاستولیک، می توان رخداد SGA را پیش بینی نمود. مولفه های: سن حاملگی، اندازه ی دور شکم جنین و اندازه ی دور سر جنین، برای رخداد FGR بطور معنی داری، نقش پیش گویی کننده، نشان دادند.
نتیجه گیریدر خانم های باردار با مقادیر 0/4≥ PAPP A در سه ماهه ی اول بارداری، می توان رخداد SGA را بر اساس دور شکم جنین، نسبت موج سیستولیک به دیاستولیک، پیش بینی نمود. مولفه هایی مانند: سن حاملگی، اندازه ی دور شکم جنین و اندازه ی دور سر جنین، بطور معنی داری در پیش بینی رخداد FGR، نقش داشتند.
کلید واژگان: PAPP A، محدودیت رشد جنین، مارکرهای سرمی، سونوگرافی داپلر، حاملگی پرخطرBackgroundThe purpose of this research was to determine the predictability of low values of “Pregnancy Associated Plasma Protein A” (PAPP A) in the first trimester of pregnancy in biometric indicators, as well as the resistance and pulsatility Indices of the umbilical arteries, fetal middle brain, and uterine arteries in Doppler ultrasound in the third trimester of pregnancy.
MethodsIn a cohort study during 2020-2022, a number of 120 pregnant women who had PAPP A ≤ 0.4 in the first trimester of pregnancy were included in the study and then underwent biometric sonography assessment at the 28th to 32nd week of pregnancy. Also, Doppler sonography was performed simultaneously. The study measured the relationship between clinical signs, Doppler sonographic indices, biometry, and PAPP A ≥ 0.4 and the potential to predict these indicators in the occurrence of fetuses with growth restriction.
FindingsNo statistically significant relationship between PAPP A≤0.4 and SGA and FGR was observed. However, components such as the S/D Ratio and AC revealed a predictive role in the occurrence of SGA, and components such as pregnancy age, AC, and HC showed a significant predictive role in the occurrence of FGR.
ConclusionIn pregnant women with PAPP A values ≤0.4 in the first trimester, the occurrence of SGA can be predicted based on the following components: fetal abdominal circumference and systolic to diastolic ratio. Factors such as gestational age, fetal abdominal circumference, and fetal head circumference significantly played a role in predicting the occurrence of FGR.
Keywords: Biomarkers, Fetal Growth Retardation, Doppler Ultrasonography, High-Risk Pregnancy, PAPP-A -
مقدمه
با توجه به شیوع حاملگی های پرخطر در کشورهای در حال توسعه، افزایش موربیدیتی و مورتالیتی مادر و جنین و اثرات نامطلوب این حاملگی ها بر سلامت روان زوجین، درک تجربه بارداری پرخطر در زوجین ضروری است. از آنجایی که از واقع گرایانه ترین راه ها برای دست یابی به چالش های پیش رو، استفاده از تجربیات خود افراد است، مطالعه حاضر با هدف تبیین تجربه زوجین با بارداری پرخطر انجام شد.
روش کارمطالعه کیفی حاضر در سال 1397 در زوجین با حاملگی پرخطر در مراکز بهداشتی درمانی و بیمارستان صیاد گرگان انجام شد. مشارکت کنندگان به روش هدفمند و با حداکثر تنوع جهت مصاحبه عمیق ساختاریافته، انتخاب شدند. جهت صحت داده ها از معیار گوبا و لینکن استفاده شد. جمع آوری، تجزیه و تحلیل داده ها به طور همزمان بر اساس فرآیند تحلیل محتوای کیفی از نوع قراردادی بر مبنای روش گرانهایم و توسط نرم افزار مکسودا (نسخه 10) انجام شد.
یافته هادر مجموع 23 زوج با حاملگی پرخطر مشارکت کردند. محدوده سنی زنان 45-20 سال و مردان 52-22 سال بودند. درون مایه ها شامل نگرانی و ترس زوجین بابت سلامت مادر و جنین، شیوه مقابله با مشکل، نیاز به خدمات جامع و حمایت همه جانبه اطرافیان بود.
نتیجه گیریبا توجه به تجربه نگرانی از سلامت مادر و جنین و نبودن خدمات جامع، توجه به افزایش اطلاعات و کسب مهارت های تطابق با مشکلات و سبک زندگی سالم در زوجین، همچنین ارائه خدمات جامع حمایت گر و حمایت همه جانبه اطرافیان لازم است تا با کاهش عوارض بارداری پرخطر، زوجین تجربه خوبی داشته باشند.
کلید واژگان: تجربیات، حاملگی پرخطر، زوجینIntroductionConsidering the prevalence of high-risk pregnancies in developing countries, the increase in maternal and fetal morbidity and mortality, as well as the adverse effects of these pregnancies on the mental health of couples، it is necessary to understand the experience of high-risk pregnancy in couples. Since one of the most realistic ways to achieve the challenges ahead is to use people's own experiences, this study was conducted with aim to explain the experience of couples with high-risk pregnancies.
MethodsThis qualitative study was conducted in 2018 on couples with high-risk pregnancies in the health centers and Sayad Hospital in Gorgan. The participants were selected in a purposeful way and with maximum diversity for structured in-depth interviews. Guba and Lincoln criteria were used for data accuracy. The data collection and analysis was done simultaneously based on the contract qualitative content analysis process based on Granheim's method and by MAXQDA software (version 10).
ResultsTotally, 23 couples with high-risk pregnancies participated. The age range of women was 20-45 years and men were 22-52 years. The contents included the concern and fear of couples for maternal and fetal health, the way to deal with the problem, and need to comprehensive services and support of the relatives.
ConclusionConsidering the worry about maternal and fetal health and the lack of comprehensive services, paying attention to increasing information and acquiring skills to cope with problems and a healthy lifestyle in couples, as well as providing comprehensive supportive services and support of the relatives is required in order to couples have a good experience of high-risk pregnancy by reducing high-risk pregnancy complications.
Keywords: Couples, Experiences, High-Risk Pregnancy -
آرتریت تاکایاسو یا به اصطلاح بیماری بدون نبض یک بیماری بسیار نادر در جوانان است که علایم اولیه آن در سن 5 تا 40 سالگی ایجاد می شود. اگرچه ممکن است هر دو جنس تحت تاثیر قرار بگیرند، 80-90 درصد بیماران زن هستند. این بیماری، آرتریت التهابی مزمنی است که عروق بزرگ را درگیر می کند. این شکل آرتریت می تواند با آنژیوگرافی غیرطبیعی بخش فوقانی آیورت و شاخه های اصلی آن همراه باشد که سبب اختلال در خون رسانی عروق اندام فوقانی گردد. حاملگی همراه با سابقه آرتریت تاکایاسو جز حاملگی های پرخطر محسوب می شود و بسته به پیشرفت بیماری و میزان آسیب به عروق، احتمال خطر افزایش می یابد. هدف از این بررسی، گزارش یک مورد حاملگی موفقیت آمیز و بدون عارضه در بیمار مبتلا به آرتریت تاکایاسو است. معرفی مورد: بیمار خانم 36 ساله حاملگی سوم صاحب دو فرزند سالم با سن حاملگی 38 هفته که با دردهای زایمانی مراجعه کرده بود. در سابقه آرتریت تاکایاسواز 8 سال قبل داشته که در بارداری فعلی هیچ گونه پیگیری انجام نداده و درمانی دریافت نکرده بود. اولین مراجعه وی در 38 هفتگی به علت شروع دردهای زایمانی بود. برای بیمار بررسی ها و اقدامات اورژانسی انجام شد و درنهایت به دلیل ارست دیلاتاسیون سزارین اورژانسی انجام گرفت که حاصل این بارداری نوزاد پسر سالم با اپگار 9-10 و وزن 4300 گرم بود.
کلید واژگان: آرتریت تاکایاسو، حاملگی پرخطر، آئورتTakayasu arteritis, a so-called pulseless disease, is a very rare disease in young people. The first symptoms appear at the age of 5 to 40 years. Although both sexes may be affected, 80-90% of patients are female. It is a chronic inflammatory arthritis that affects the large arteries. This form of arthritis can be associated with abnormal angiography of the upper aorta and its main branches, which disrupts blood flow to the arteries of the upper extremities. Pregnancy with a history of Takayasu arteritis is considered a high-risk pregnancy and the risk increases depending on the progression of the disease and the extent of vascular damage. The purpose of this article is to report the case of a successful and uncomplicated pregnancy in a patient with Takayasu arteritis. A 36-year-old woman in her third pregnancy with two healthy children, with a gestational age of 38 weeks was referred to us with labor pains. The patient had a 8-year history of Takayasuchr('39')s arteritis. She did not follow-up and received no treatment during her current pregnancy. Her first visit in week 38 was due to the onset of labor pains. Emergency evaluation and procedures were performed. Finally, due to arrest dilatation, an emergency cesarean section was performed. She delivered a healthy boy weighing 4300 g with an Apgar score of 9-10.
Keywords: Takayasu arteritis, high-risk pregnancy, aorta -
مقدمهتروما، یکی از علل مهم بروز حامگلی های پرخطر محسوب می شود. مهم ترین علت مرگ ومیر زنان باردار و سپس جنین، تروما می با شد. مرگ ناشی از تروما در حاملگی قابل پیشگیری می باشد؛ بنابراین شناخت اصول ایمنی در برخورد با مادر باردار ضروری است. در این گزارش یک مورد مادر باردار دچار تیرخوردگی معرفی می شود که علی رغم بارداری پرخطر و بیهوشی طولانی مدت، با تدابیر مناسب و به موقع متخصص زنان و زایمان و متخصص بیهوشی، وضعیت مادر و جنین پایدار گشت. معرفی بیمار: بیمار خانمی 38 ساله و 32 هفته باردار بود که در آذر ماه 1395 یک عدد تیر به ناحیه فک بیمار اصابت کرده و از طرف مخالف آن خارج شده بود. تیر به ناحیه شانه نیز وارد شده بود که بیمار به دنبال تنگی نفس اینتوبه شد. 3 روز بعد بیمار جهت انجام تراکئوستومی و عمل فک و نیز ارتوپدی به مدت 3 ساعت تحت بیهوشی عمومی با حضور پزشک زنان و زایمان تحت عمل جراحی قرار گرفت که در نتیجه مادر به سلامت ریکاوری گشت. در روز بعد به علت ناپایداری وضعیت جنین، سزارین اورژانسی انجام گردید و در نهایت مادر و جنین با سلامت کامل مرخص شدند.نتیجه گیریدر بسیاری از موارد مرگ ناشی از تروما در حاملگی قابل پیشگیری می باشد. هنگامی که تروما رخ می دهد، ابتدا باید مادر را پایدار کرد، سپس مانیتورینگ جنین و انقباضات رحمی جزء مهمی از نحوه برخورد با تروما و احتمال افزایش سلامت مادر و جنین بعد از سه ماهه دوم بارداری می باشد.کلید واژگان: بیهوشی، تروما، تیرخوردگی، حاملگی پرخطر، سزارینIntroductionTrauma is considered as one of the important factors of high risk pregnancies. Trauma is the most important cause of mortality among pregnant women and then fetus. The death caused by trauma during pregnancy is preventable; therefore knowledge regarding the immune principles of treating a pregnant mother is necessary. In this report, a beaten pregnant woman by shotgun is presented which in spite of a high risk pregnancy and longtime anesthesia, the mother and fetus condition return stable by proper and timely management of gynecologist and anesthesiologist,.Case presentationThe case is a 38 year-old women with gestational age of 32 weeks that a bullet was shot to her jaw and was ejected from the other side in Nov 2016. The bullet was also hit the shoulder area and the patient was intubated following shortness of breath. Three days later, the patient undergone general anesthesia with the presence of a gynecologist for 3 hours in order to perform Tracheostomy and jaw surgery and orthopedic surgery, and eventually the mother was recovered successfully. In the next day, because fetus condition was instable, emergency cesarean section was performed and finally the mother and neonate were discharged with good condition.ConclusionIn many cases, the death caused by trauma in pregnancy is preventable. When trauma happens, at first, the mother should be stabilized, then the monitoring of the fetus and uterine contractions are important part of dealing with trauma and the increased chance of mother and fetus health after the second trimester of pregnancy.Keywords: Anesthesia, Cesarean section, High risk pregnancy, Shotgun, Trauma
-
دوآرفیسم به کوتاهی قد ناشی از یک مشکل طبی که منجر به کندی رشد می گردد اطلاق می شود. آکندروپلازی شایع ترین شکل دوآرفیسم می باشد. در این افراد برخی مشکلات مامایی مانند؛ افزایش قابل توجه سزارین، دیسترس تنفسی اواخر بارداری، لیبر و زایمان پره ترم و سقط شیوع بیش تری دارد. اداره بارداری و زایمان این افراد برای متخصصین زنان و بی هوشی چالش برانگیز است و در مورد آن اختلاف نظرهایی وجود دارد. در این گزارش مورد؛ خانم 30 ساله، بلوچ با اولین بارداری، 37 هفته و مبتلا به آکندروپلازی معرفی می شود. قد او 110 سانتی متر و وزنش 44 کیلوگرم بود. او با بی هوشی عمومی تحت عمل سزارین قرار گرفت.کلید واژگان: دوآرفیسم، آکندروپلازی، سزارین، حاملگی پرخطرDwarfism occurs when a medical condition causes short stature due to slow growth. Achondroplasia is the commonest form of dwarfism. Some pregnancy problems like significant increase in cesarean section rate, respiratory distress towards the end of pregnancy, preterm labor and delivery and abortion are more prevalent in these patients. Management of pregnancy and delivery are challengeable for obstetricians and anesthesiologist and there are controversies. This case report discusses a 30-year-old achondroplastic primigravida Baluch woman at 37 weeks gestation. She weighed 44 kg and her height was 110 cm. The patient had an emergency cesarean section under general anesthesia.Keywords: Dwarfism, Achondroplasia, Cesarean section, Pregnancy, High, risk
-
مقدمه بارداری پرخطر به معنای وجود بیماری، عوارض شدید و مشکلاتی است که ممکن است منجر به از دست دادن جنین شود و به همین دلیل نیازمند مراقبت های پیوسته است. به نظر می رسد با استفاده از فناوری پزشکی از راه دور دسترسی گسترده تری به مراقبت های دوران بارداری فراهم گردد.
مواد و روش ها مطالعه حاضر به روش کمی انجام شد و جامعه پژوهش را ماماها و پزشکان متخصص زنان شاغل در مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران تشکیل می دادند. به منظور گردآوری داده ها دو پرسشنامه بر اساس مقیاس پنج گزینه ای لیکرت و بر اساس بررسی مقالات مرتبط طراحی شد. روایی صوری و محتوایی و پایایی پرسشنامه تایید گردید) 83/0 (r=. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافته ها در مطالعه حاضر از 103 پرسشنامه توزیع شده، 79 پرسشنامه توسط 50 ماما (29/63%) و 29 پزشک متخصص (71/36%) تکمیل گردید. ماماها (001/0P =) و پزشکان متخصص زنان (003/0P =) معتقد بودند که امکان بکارگیری فناوری مبتنی بر تلفن همراه در مقایسه با فناوری های مبتنی بر وب جهت مراقبت از زنان باردار پر خطر بیشتر است.
نتیجه گیریبه نظر می رسد برنامه ریزی برای آینده فناوری و ارائه برنامه های کاربردی مبتنی بر تلفن همراه می توانند به عنوان راهکارهایی برای ارتقاء کیفیت مراقبت های دوران بارداری و افزایش دسترسی عادلانه به خدمات سلامت برای زنان باردار پرخطر در نظر گرفته شوند.کلید واژگان: امکان سنجی، حاملگی پرخطر، پایش از راه دور، سلامت همراهCaring for high-risk pregnancies: A feasibility study of applying web- and mobile-based technologiesIntroduction High-risk pregnancy means that there is an illness or there are severe complications and problems that may cause fetal loss and as a result, requires continuous care. It seems that using telemedicine technology will provide wider access to prenatal care. The aim of this study was to compare the feasibility of using web and mobile-based technologies in high-risk pregnancy care.
Materials and methods This study is a cross-sectional study. The study population included midwives and gynecologists working at the University of Medical Sciences hospitals in Iran. The data were collected by using two five-point Likert scale questionnaires which were designed based on the literature review. The questionnaires included two main sections: demographic questions and questions related to the feasibility study in five areas. Face and content validity of the questionnaires were confirmed by the experts in related fields and the reliability was checked by using the test-retest method (r = 0.83). The data were analyzed using descriptive and inferential statistics.
Results In this study, 103 questionnaires were distributed and 79 questionnaires were completed by 50 midwives (63.29%) and 29 gynecologists (36.71%). In general and particularly from the technical perspective, midwives (P-value = 0.001) and gynecologists (P-value = 0.003) believed that using mobile-based technologies was more feasible than using web-based technologies in high-risk pregnancy care.
Conclusion Overall, the results showed that the feasibility of using mobile-based technologies was higher compared to using web-based technologies in high-risk pregnancy care. Therefore, it seems that planning for the future technological direction and providing mobile-based applications should be taken into account to improve the quality of prenatal care and to increase access to healthcare services for high-risk pregnant women.Keywords: Feasibility study, High-risk pregnancy, Telemonitoring, Mobile health -
سابقه و هدفپره اکلامپسی سومین علت مرگ و میر مادران در دنیا است. علی رغم تحقیقات فراوان، اتیولوژی آن ناشناخته باقی مانده است. شناسایی بروز این اختلال و عوامل خطر آن در مناطق مختلف می تواند در تشخیص، درمان و پیشگیری از عوارض آن مفید باشد. این پژوهش با هدف تعیین میزان بروز پره اکلامپسی و عوامل مرتبط با آن در زنان بستری در بخش های زنان و زایمان انجام شد.مواد و روش هادر این پژوهش توصیفی- مقطعی پرونده 572 زن باردار با حاملگی پرخطر مراجعه کننده به بخش های زنان و زایمان مرکز آموزشی درمانی شهید صیاد شیرازی گرگان طی ماه های فروردین تا اسفند 1392 با استفاده از چک لیست معتبر بررسی شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 صورت گرفت.یافته هااز کل پرونده های بررسی شده 43 مورد شناخته شده ی پره اکلامپسی و 17 مورد اکلامپسی بود. بروز پره اکلامپسی در بازه ی زمانی مورد نظر 7/51 درصد و اکلامپسی 2/97 درصد بود. میانگین سنی مادران بستری به دلیل پره اکلامپسی 29/11 سال بود. 55/8 درصد مادران در دامنه سنی 26-35 سال قرار داشتند. 5 درصد از مادران سابقه ی ابتلا به بیماری های قلبی عروقی و 28/3 درصد از آنان سابقه ی ابتلا به پرفشاری خون داشتند.نتیجه گیریبستری شدن مادران به علت پره اکلامپسی در بین سایر مشکلات جدی بارداری از درصد بالایی برخوردار بود. همچنین شیوع سنی برای پره اکلامپسی در جمعیت مورد مطالعه با آمارهای جهانی تفاوت چشمگیری را نشان داد که نیازمند بررسی های بیشتر است.کلید واژگان: پره اکلامپسی، اکلامپسی، حاملگی پرخطر، اپیدمیولوژی، زنان، مطالعه بیمارستانیBackground And ObjectivesPreeclampsia is the third leading cause of maternal mortality in the world. Despite extensive studies, its etiology remains unknown. Determining the incidence and the risk factors of the disorder in different regions can be useful in diagnosis, treatment and prevention of complications. The aim of this study was to determine the incidence of preeclampsia and its related factors in the women admitted to obstetrics and gynecology ward of Shahid Sayyad Shirazi Hospital.Materials And MethodsIn this descriptive cross-sectional study, 572 high risk pregnant women referred to obstetrics and gynecology department of Shahid Sayyad Shirazi Teaching Hospital in Gorgan during April to March 2013 were evaluated using valid checklist. Data were analyzed by SPSS software version 16 and descriptive statistics.ResultsAmong total of 572 records, 43 women were known preeclampsia cases and 17 of them were eclampsia. The incidence of preeclampsia was 7.51% and ecclampsia was 2.97%. The mean age of hospitalized mothers due to preeclampsia was 29.11 years. 55.8% of mothers were in age range of 26-35 years. Five percents of the mothers had a history of cardiovascular disease and 28.3% had a history of hypertension.ConclusionsMaternal hospitalization due to preeclampsia was high among other serious pregnancy problems. The prevalence of preeclampsia in our study population was significantly different from global statistics requiring further investigation.Keywords: Preeclampsia, Eclampsia, High risk Pregnancy, Epidemiology, Women
-
مقدمهامروزه یکی از معضلات زنان و زایمان، حاملگی های پرخطر می باشد که جنین به دلیل خطرات حاصل از آن دچار عارضه می شود. در این حاملگی ها جهت بررسی وضعیت سلامت جنین از تست های مختلفی مانند NST، BPP، OCT و سونوگرافی داپلر و... استفاده می شود. چون بیوفیزیکال پروفایل استاندارد نیاز به دقت و مهارت زیادی دارد، مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین BPP مدیفیه با نتایج نوزادی صورت گرفت تا در صورت تایید این ارتباط، روش مدیفیه جایگزین استاندارد شود.روش کاراین مطالعه تحلیلی و آینده نگر در سال 1391 بر روی 106 بیمار پرخطر مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) در سه ماهه سوم بارداری که در صورت نداشتن مشکل اورژانس، نیاز به ختم فوری بارداری داشتند، انجام شد. برای افراد جهت ارزیابی سلامت جنین، همزمان از BPP استاندارد و BPP مدیفیه استفاده شد. این تست، هفته ای 2-1 بار تکرار می شد و در صورت انجام زایمان، نمره آخرین BPP با نتایج نوزادی مقایسه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS (نسخه 14) و آزمون های کای اسکوئر و تی دانشجویی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هادر بررسی آخرین نتایج تست های BPP استاندارد، 88 نفر (1/83%) از بیماران BPP نرمال و 18 نفر (9/16%) غیر نرمال بودند و در BPP مدیفیه، 78 نفر (6/73%) از بیماران نرمال و 28 نفر (4/26%) غیر نرمال بودند. بین نمره BPP استاندارد و نتایج نوزادی ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0>p). ولی بین بیوفیزیکال پروفایل مدیفیه و نتایج نوزادی ارتباط معنی داری وجود نداشت (05/0نتیجه گیریبا توجه به ارتباط معنادار امتیاز بیوفیزیکال پروفایل مدیفیه با بیوفیزیکال پروفایل استاندارد، روش مدیفیه می تواند جایگزین روش طولانی و سخت استاندارد شود و در مواردی که مدیفیه غیرنرمال است، از روش BPP استاندارد و یا سایر روش های ارزیابی سلامت جنین استفاده شود.
کلید واژگان: بیوفیزیکال پروفایل استاندارد، بیوفیزیکال پروفایل مدیفیه، حاملگی پرخطر، نتایج نوزادیIntroductionNowadays، high risk pregnancies are one of the difficulties in gynecology that can result in many complications for fetus. In these pregnancies، different tests such as NST، BPP، OCT، Doppler sonography and etc can be used to evaluate fetus health status. Since standard biophysical profile needs more accuracy and skill، this study was performed to evaluate relationship between standard BPP and modified BPP with neonatal outcome، so that if there was significant relationship، we could use modified BPP as a replacement of standard BPP.Methodthis analytic-prospective study was performed on 106 high risk pregnant women at their third trimester referred to Emam Reza hospital in 2012، if they had no emergency problem leaded to emergent termination of pregnancy. To evaluate fetus health status، both standard BPP and modified BPP were spontaneously used. These tests were repeated once or twice weekly and if delivery was performed، last BPP score was compared with neonatal outcomes. Data analysis was performed by SPSS software (version 14) and Chi-square، and t-student tests. PResultsIn the evaluation of last results of standard BPP، 88 cases (83. 1%) of patients were normal BBP and 18 (16. 9%) were abnormal. In modified BPP، 78 cases (73. 6%) were normal and 28 (26. 4%) were abnormal. There was significant relationship between neonatal outcome and standard BPP (P<0. 05). But، there was no significant relationship between modified BPP and neonatal outcomes (P>0. 05). There was significant relationship between modified BPP and standard BPP (P=0. 003).ConclusionRegarding to significant relationship between modified BPP score and standard BPP score، so، modified method can replace the hard and time taking standard method، and in the cases of abnormal modified method، we can use standard BPP or other methods of fetus health evaluation.Keywords: High risk pregnancy, Neonatal outcome, Modified biophysical profile, Standard biophysical profile -
زمینه و اهدافحاملگی های پر خطر به مواردی اطلاق می شود که خطر برای مادر یا جنین بیش از یک حاملگی نرمال باشد. یکی از راه های پیشگیری از این حاملگی های پر خطر استفاده از تنظیم خانواده مناسب می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه از واحد جمعیتی ارومیه و درمانگاه تخصصی مرکز کوثر ارومیه بیماران پر خطر انتخاب شده و بر اساس نوع بیماری روش های مناسب تنظیم خانواده پیشنهاد شده و آموزش لازم جهت نحوه استفاده صحیح از آن داده شد. بعد از یک سال مجددا این افراد مورد بررسی قرار گرفتند.یافته ها464 بیمار مورد ارزیابی قرار گرفتند که 74 نفر دارای بیماری زمینه ای و 390 سن بالای 35 سال و بدون بیماری زمینه ای بودند. 18 بیمار مبتلا به دیابت، 23 بیمار ابتلا به فشار خون، 10 بیمار آسم و 22 نفر بیماری قلبی داشتند و یک نفر هم مبتلا به آسم و فشار خون بود.بعد از یکسال 6/72% موارد تنظیم خانواده توصیه شده را استفاده میکرند. شایعترین علت عدم استفاده، عدم رضایت همسر و مخالفت وی (9/15%) بود. در مصاحبه حضوری ازبیماران جهت ارزیابی از آموزش انجام شده 1/93% از آموزشهای داده شده رضایت داشتند و 2/77 % از خانمها آموزش راکافی ارزیابی کردند.نتیجه گیریجهت استفاده از تنظیم خانواده مناسب، آموزش همسر اهمیت زیادی دارد. در مطالعه حاضر شایعترین علت عدم استفاده از وسایل تنظیم خانواده آن مخالفت همسر بود. ترس از عوارض جانبی روش های تنظیم خانواده در زنان بالای 40 سال یکی از مهمترین علل عدم استفاده بود. با توجه به موفق بودن آموزش در این مطالعه (کاهش 20 درصدی بارداری های ناخواسته در عرض یک سال) استفاده از رسانه های اطلاعاتی و آموزش مداوم و دسترسی به درمانگاه اختصاصی تنظیم خانواده جهت پیشگیری از بارداری های ناخواسته در گروه پر خطر مفید خواهند بود.
کلید واژگان: حاملگی پرخطر، روش های تنظیم خانواده، بیماریهای زمینه ایBackground And ObjectivesIn high risk pregnancies mother and her fetus are in greater risk than normal pregnancies and an appropriate contraception method could prevent these risky conditions to be happened.Materials And MethodsHigh risk women from population unit and Kowsar center were referred and regarding the underlying medical diseases the best contraception method recommended and educated were implemented for them. After a year of education، women are surveyed again.ResultsIn our referees 390 women had the old age (>35 yrs) as their only risk factor. Hypertension was the medical risk in 23، cardiac diseases in 22، diabetes mellitus in 18 and asthma in 10 patients. The frequency of using different contraception methods among this high risk women was 72. 8% and the most important reason for their uncompliance non satisfaction (15. 9 %.). 93. 1% of women participant were agree with the implemented dejection and 77. 2% of them were believed that those dejection were sufficient. The rate of satisfaction and usefulness about contraception method’s education were and respectively.ConclusionWe concluded that educating the women could not be enough and in order to obtain better results we need to educate husbands too.Keywords: High risk pregnancy, Family planning methods, Underlying diseases -
مقدمهزایمان پیش از موعد، سلامت جنین تازه متولد شده را از جهات مختلف تحت تاثیر قرار می دهد که شامل افزایش خطر زایمان با وزن کم نوزاد، هیپوکسی حین زایمان و ترومای زایمان عوارض محدودیت رشد داخل رحمی، سندرم دیسترس تنفسی، انتروکولیت نکروزانت، خونریزی های اینتراکرانیال و سپتی سمی می باشد. بنابراین پیشگیری از زایمان زودرس می تواند در کاهش این مشکلات موثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارزش سطح β-HCG در ترشحات سرویکوواژینال به منظور پیش بینی زایمان زودرس است.روش کاردر این مطالعه مورد- شاهدی، غلظت β-HCG در ترشحات سرویکوواژینال روی 87 زن باردار مراجعه کننده به بیمارستان 22 بهمن دانشگاه آزاد اسلامی مشهد در فاصله سالهای1386 تا 1388 انجام شد. که از این میان 55 نفر به عنوان گروه مورد با سابقه زایمان پره ترم و 32 نفر تحت عنوان گروه شاهد بدون این سابقه انتخاب شدند. بعد از توضیح روش و سودمندی این مطالعه برای خانمهای حامله وکسب رضایتنامه کتبی نمونه برداری از ترشحات سرویکوواژن آنها جهت سنجش میزان β-HCG به روش الیزا در هفته های 28-30-32-34و36 حاملگی و زمان زایمان انجام شد. اطلاعات پس از جمع آوری توسط نرم افزار آماری SPSS (نسخه 15) آنالیز گردید، در تحویل داده ها ابتدا نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون گلوموگروف و اسمیرنوف بررسی شده است که در موارد نرمال از آزمون تی تست و در موارد غیر نرمال از آزمون های نان پارامتری معادل مانند من ویتنی استفاده شده است، سطح معناداری آزمون ها کمتر از 05/0 درنظر گرفته شده است.یافته هادر گروه مورد از میان 55 زن باردار با خطر بالای زایمان زودرس، 12 نفر (9/21%) زایمان پره ترم انجام دادند و در گروه شاهد از 32 زن باردار بدون این خطرهیچکدام (0/0%) زایمان پره ترم نداشتند و در زمان ترم زایمان نمودند. متوسط سن مادران تحت مطالعه 57/5±55/24 سال بود. در مجموع بین میانگین غلظت β-HCG ترشحات سرویکوواژینال در خانم هایی که برای زایمان پره ترم در معرض خطر بالا بودند (باسطح متوسط mIU/ml 067/81) و گروه شاهد که خطر زایمان پره ترم برایشان بالا نبود و 32نفر از زنان باردار را تشکیل می دادند (باسطح متوسطmIU/ml 872/78)) اخلاف آماری معناداری یافت نشد (05/0 p>). اما درگروه زنان با خطر بالای زایمان زودرس بین 12 نفری که در این حاملگی زایمان پره ترم با سطح mIU/ml 098/92 داشتند و43 نفر باقیمانده که علیرغم وجود خطر پره ترم، در زمان ترم باسطح mIU/ml 492/75 زایمان نمودند در هفته های 28-30-32و34 حاملگی اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد (05/0 p>).نتیجه گیریغلظت β-HCG سرویکوواژینال، معیار پیشگویی کننده خوبی برای زایمان زودرس در بیماران باخطر بالا در این بیماری است.
کلید واژگان: زایمان زودرس، حاملگی پرخطر، β، HCG سرویکوواژینال، ارزش پیشگویی β، HCG در زایمانIntroductionPreterm labor affects the new born exuberance in multiple aspects such as increasing the risk of very low birth weight infants, intrapartum hypoxia and birth trauma, the sequelae of intrauterine growth retardation, respiratory distress syndrome, necrotizing enterocolitis, intracranial hemorrhage and septicemia. So prevention of preterm labor can be effective in decreasing of these complications. Our study focused on the cervicovaginal levels of Beta-HCG in order to determine its predictive value in preterm labor.MethodsIn this case-control study, we determined the Beta-HCG concentration in the cervicovaginal secretions of 87 pregnant women of whom 55 had preterm labor in their medical history (cases) and 32 of them didn’t have such medical history (controls) since 2006 to 2008 in 22 Bahman hospital affiliated to Islamic Azad university in Mashhad. After explaining the procedure and the potential benefits of the study, we obtained cervicovaginal samples at 28, 30,32,34,36 weeks of gestation and labor time for measuring the Beta-HCG by ELIZA test. The data were analysed by statistical program of SPSS version 15, first the data were checked by Glumogroff and Smearnoff tests for being normal, then t-test and nonparametrical tests like mean whitney were used for normal and abnormal cases, respectively. Significance level of the tests was considered less than 0/05.ResultsAmong the 55 pregnant women (cases), 12(21.9%) had preterm labor however none of the other 32 pregnants with no past history of preterm labor (controls) had preterm delivery (0/0%). The mean maternal age in this study was 24/55±5/57. In all, the median concentration of Beta-HCG in cervicovaginal secretions of the women at high risk of preterm labor (81.067mIU/ml) showed no statistically significant difference with that control normal risk group pregnant women (78.872mIU/ml and p>0/05). But there was statistically significant difference between the 12 high risk women who had preterm labor (92.098 mIU/ml) and the remaining 43 high risk women who had normal labor (75.492mIU/ml) in 28,30,32 and 34 weeks of gestation (p>0/05).ConclusionCervicovaginal Beta-HCG concentration is a good predictor of preterm delivery in patients with high risk of preterm labor. -
زمینه و هدفزایمان زودرس یک علت اصلی مرگ و میر و ناتوانی نوزادی در سرتاسر جهان است. مراقبت ویژه از این افراد سبب افزایش هزینه های درمانی مامایی و نوزادی می گردد. هدف از این مطالعه بررسی اثر شیاف پروژسترون در جلوگیری از زایمان زودرس و عوارض آن در حاملگی های با عوامل خطر زایمان زودرس می باشد.
روش بررسیاین مطالعه 150 خانم حامله تک قلو، بدون علائم و نشانه های زایمان زودرس که در خطر بالا برای زایمان زودرس بودند را شامل شد. این افراد به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. این دو گروه از نظر سن حاملگی و عوامل خطر زایمان زودرس مشابه بودند. بین هفته 34-24 حاملگی به یک گروه، روزانه 100 میلی گرم شیاف واژینال پروژسترون داده شد و گروه دیگر به عنوان گروه کنترل تحت نظر قرار گرفتند. به افراد آموزش های لازم داده شد که در صورت انقباضات منظم و ریتمیک به بیمارستان مراجعه کنند و با استفاده از توکودینامومتر برای 60 دقیقه مونیتورینگ انقباضات رحمی به عمل آمد و در صورت واقعی بودن انقباضات، بیمار تحت درمان با داروهای توکولیتیک رایج قرار گرفت و در بیمارانی که علیرغم درمان با توکولیتیک زایمان متوقف نشد، اطلاعات ثبت و جمع آوری شد. پس از جمع آوری داده ها و وارد کردن آن در نرم افزار آماری SPSS نتایج با استفاده از آزمونهای مناسب آماری مانند کای اسکوار، تی تست، تست فیشر و تست من- ویتنی، تجزیه و تحلیل شدند و نتایج در سطح اطمینان 95 درصد گزارش شد.
یافته هامیانگین سن حاملگی در گروه دریافت کننده پروژسترون (08/2±62/38 هفته) و در گروه کنترل (5/3 ± 88/35 هفته) بود (01/0P<). زایمان زودرس در کمتر از 37 هفته حاملگی در 9/31 درصد خانم های گروه کنترل و در 6/11 درصد گروه دریافت کننده پروژسترون دیده شد (01/0P<). زایمان زودرس در کمتر از 34 هفته در 2/22 درصد خانم های گروه کنترل و 9/2 درصد گروه دریافت کننده پروژسترون دیده شد (01/0P<). سندرم زجر تنفسی، وزن کم تولد، وزن زمان تولد، نیاز به دستگاه مکانیکی، نیاز به بستری در NICU، نیاز به اکسیژن حمایتی و آپگار نوزاد هنگام تولد به طور معناداری بین دو گروه متفاوت بود (01/0P<).نتیجه گیریدرمان با شیاف پروژسترون، تناوب انقباضات رحمی را کاهش می دهد و به این وسیله موجب کاهش زایمان زودرس در خانم های با عوامل خطر زایمان زودرس می شود.
کلید واژگان: زایمان زودرس، شیاف پروژسترون، جلوگیری از زایمان زودرس، حاملگی پرخطرBackground And AimPreterm delivery is a major cause of prenatal mortality and morbidity in the world and results in increased obstetric and pediatric care costs. The purpose of this study was to evaluate the effects of prophylactic vaginal progesterone in decreasing the rate of preterm delivery and its complications in high risk women.Material And MethodsThis study included 150 asymptomatic women with high risk singleton pregnancies. The subjects were assigned randomly into two similar groups. One group received 100 mg of prophylactic vaginal progesterone therapy (n=75) daily between the 24th and 34th week of gestation and the other group received no treatment (n=75). The two groups were similar regarding maternal age and preterm delivery risk factors. Uterine contractions were monitored by external tocodynamometer for 60 minutes and in case of true contractions, routine tocolytic drugs were started for the subjects. In some patients, in spite of receiving tocolytic drugs, delivery progressed and the related data were collected. Data were introduced into SPSS software and analyzed by means of chi square, exact Fischer, ManWitney U, and t tests. The results were reported with a confidence level of 95%.ResultsThe mean gestational age at the time of delivery was higher in the interventional group (38.62 2.08 week vs. 35.88 3.5 week) (P=0.001). Preterm delivery before the 37th week of gestation occurred in 11.6% and 31.9% of the subjects in the progesterone and control groups respectively (P=0.004) and preterm deliveries before the 34th week occurred in 22.2% and 2.9% of the women in the control and progesterone groups respectively (p=0.001). Moreover respiratory distress syndrome, low birth weight, birth weight, need for oxygen, infant apgar,need for mechanical ventilator, and hospitalization in NICU were significantly different between the two groups (P<0.01).Conclusionprophylactic vaginal progesterone reduced the frequency of uterine contractions which led to decreased rate of preterm delivery in women with high risk factors for preterm delivery. -
مقدمه و اهداف
حاملگی زمانی پرخطر محسوب می گردد که سلامتی مادر یا نوزاد بیشتر از حد معمول در معرض خطر قرار گیرد. میزان مرگ و میر نوزادان یکی از مهم ترین شاخص های تعیین کننده سلامت کودکان به شمار می رود و نظر به نقش تعیین کننده حاملگی پرخطر بر مرگ نوزاد این تحقیق در بخشی از مناطق روستایی کشور به منظور بررسی تاثیر هر چه دقیقتر رابطه این دو متغیر اجرا گردید.
روش کاراین تحقیق با استفاده از روش مورد-شاهدی لانه گزیده (Nested case-control study) صورت گرفت. با توجه به وقوع 97 مورد مرگ در هم گروه مورد مطالعه تعداد 97 شاهد به روش Risk set sampling انتخاب گردید. آنالیز داده ها با نرم افزار Stata و با روش Conditional Logistic Regression انجام شد.
نتایجحاملگی پرخطر رابطه کاملا معنی داری با مرگ نوزاد نشان داده ونسبت شانس خام مرگ نوزاد برای حاملگی پرخطر در مقایسه با نسبت شانس اصلاح شده آن با حضور سایر متغیرها کاهش قابل توجهی نداشته است (از 50/5 به 25/3 برای حاملگی با یک عامل خطر و از 21/5 به 80/4 برای حاملگی با بیش از یک عامل خطر تغییر یافته است).
نتیجه گیریحاملگی پرخطر در مناطق روستایی از مهمترین عوامل خطر مرگ نوزادان محسوب گردیده و مراقبت های دوران بارداری توجه بیش از پیش را می طلبد. هم گروه های بالقوه در سیستم شبکه ای بهداشت و درمان کشور فرصت مناسبی جهت اجرای مطالعات مورد-شاهدی لانه گزیده برای محققین فراهم نموده اند.
کلید واژگان: حاملگی پرخطر، مرگ نوزاد، مطالعه مورد، شاهدی لانه گزیدهBackground And ObjectivesA pregnancy can be considered high-risk if there are conditions that put the mother or the baby at higher-than-average risk of morbidity or mortality. Neonatal mortality rate is one of the most important indices of children's health status. The present study was conducted to evaluate the effects of high-risk states on neonatal mortality.
MethodsWe performed a nested case-control study in the rural areas of Kohgiluyeh and Boyerahmad province. Within the study cohort, 97 cases and 97 controls were selected by a risk-set sampling method. Data were analyzed with univariate and multivariate conditional logistic regression models.
ResultsNeonatal mortality was shown to increase significantly in high-risk pregnancies. There were no substantial differences between crude odds ratios and those adjusted for the presence of other risk factors (crude odds ratio decreased from 5.5 to an adjusted figure of 3.25 for pregnancies with one risk factor and from 5.21 to adjusted level of 4.80 for pregnancies with more than one risk factor).
ConclusionsHigh-risk pregnancies need great attention in family health and prenatal care programs, especially in remote rural areas. Within our rural health network there are potential cohorts for use in nested case-control studies, especially in the evaluation of neonatal mortality risk factors.
-
زمینه و هدفعلی رغم مراقبتهای دوران بارداری، پره اکلامپسی هنوز یکی از مهمترین علل مرگ و میر و عوارض در مادر و جنین است. در حال حاضر هیچ گونه غربالگری برای پره اکلامپسی وجود نداردکه قابل اعتماد، میسر و مقرون به صرفه باشد. یکی از تستهای بیوشیمیایی ارزان قیمت و قابل دسترس، اندازه گیری اسید اوریک می باشد. هدف از این مطالعه بررسی بیماران پرخطر از نظر پیدایش پره اکلامپسی چند هفته زودتر از پیدایش علائم بالینی آن است.روش بررسیاین مطالعه بر روی 124 زن باردار پر خطر در هفته24-28 حاملگی اجرا شد. بیماران در صورت زایمان قبل از هفته 32 از مطالعه خارج شدند. نمونه گیری به صورت غیر احتمالی آسان از افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان اجرا شد. اسید اوریک بیماران در هفته 24-28 حاملگی اندازه گیری شد. افرادی که اسیداوریک بالای 5/4 داشتند، به عنوان بالا و افرادی که اسید اوریک سرم آنها کمتر از 5/4 بود، به عنوان پایین در نظر گرفته شدند.یافته هااز 124 زنان بارداری که در هفته 24- 28حاملگی اسید اوریک آنها اندازه گیری شد، 20 نفر (1/16 %) مبتلا به پره اکلامپسی شدند و 104 نفر (9/83 %) مبتلا به پره اکلامپسی نشدند.
39 نفر (4/31 %) دارای اسید اوریک بالای 5/4 و 85 نفر (6/68 %) دارای اسید اوریک کمتر یا مساوی 5/4 بودند. از میان افرادی که دارای اسید اوریک بالای 5/4 بودند، 10 نفر (6/25 %) مبتلا به پره اکلامپسی شدند و 29 نفر (4/74 %) پره اکلامپسی نشدند. در بین افرادی که اسید اوریک کمتر یا مساوی 5/4 داشتند، 10 نفر (8/11 %)به پره اکلامپسی مبتلا شدند و 75 نفر (2/88 %) پره اکلامپسی نشدند.
نتیجه گیریخطر نسبی افزایش اسید اوریک به تنهایی در بروز پره اکلامپسی در هفته24 -28 حاملگی 2/2 محاسبه شد. آزمون chi-square نشان دادکه بین پره اکلامپسی و اسید اوریک بالای 5/4 رابطه معنی داری وجود دارد. (P < 0.05) مسلما بالا بودن اسید اوریک در هفته4 2-28 همراه با سایر عوامل خطر ارزش پیشگویی کننده بیشتری خواهد داشت.
کلید واژگان: پره اکلامپسی، اسید اوریک، حاملگی پرخطرBackground And ObjectivesDespite prenatal care, pre-eclampsia is still one of the most important causes of maternal and fetal mortality. There is no screening test for pre-eclampsia to be reliable and economical. One of the most accessible and easiest screening tests is blood uric acid measurement. The goal of this study is to assess the level of uric acid in high risk pregnant women a few weeks before emerging the manifestations of pre- eclampsia.Materials and MethodsIn this study carried out in Isfahan medical centers, 124 pregnant women with gestational age of 24-28 weeks were selected by simple non-probability sampling. Then the subject's uric acid were measured and considered high if it would be more than 4.5mg/dl.Resultsof all the subjects, only 20 (16.1%) suffered from preeclampsia. 10 of 39(31.4%) who had high uric acid(more than 4.5mg/dl) showed pre-eclampsia.It is true for low uric acid women(68.6%), that is, the number of pre-eclampsia was ten.ConclusionRelative risk of increased level of uric acid in preeclampsia at 24-28 weeks of gestational age was 2.2. Chi-square test showed that there is significant difference between the level of uric acid at 24-28 weeks of gestational age and the Incidence of preeclampsia.Keywords: pre, eclampsia, uric acid, high risk pregnancy -
زمینهیکی از عوامل موثر بر نتایج آزمون بدون استرس که جهت غربال گری سلامت جنین انجام می شود، وضعیت قرارگیری مادر طی انجام آزمون است. اما این که چه وضعیتی موجب کسب نتایج بهتر از این آزمون می شود مورد بحث است.هدفمطالعه به منظور تعیین ارتباط بین وضعیت قرارگیری مادر با نتایج آزمون بدون استرس در زنان حامله پر خطر انجام شد.مواد و روش هااین کارآزمایی بالینی بر روی 150 مادر حامله پر خطر با حاملگی تک قلویی بین هفته های 32 تا 42 بارداری بستری در مرکز آموزشی درمانی الزهرای تبریز در سال 1382 انجام شد. نمونه گیری به روش غیر احتمالی مبتنی بر هدف و جمع آوری داده ها به وسیله فهرست وارسی بود. برای انجام آزمون، اولین بیمار برای وضعیت نیمه نشسته یا خوابیده به پهلوی چپ به طور تصادفی انتخاب شد و سپس مادران به ترتیب ابتدا در وضعیت نیمه نشسته و بعد در وضعیت خوابیده به پهلوی چپ یا بر عکس (در هر وضعیت به مدت ده دقیقه) تحت پایش خارجی جنین قرار گرفتند. داده ها با آزمون مجذور کای و مک نمار تجزیه و تحلیل شدند.یافته هامیانگین سن بارداری مادران 36.67 هفته و بیش تر آنها (%51.3) حاملگی اول بودند. بین خصوصیات دموگرافیک و وضعیت قرارگیری مادر با نتایج آزمون بدون استرس ارتباط معنی دار آماری وجود نداشت.نتیجه گیریبا توجه به یافته ها، نتایج آزمون بدون استرس در دو وضعیت نیمه نشسته و خوابیده به پهلوی چپ تفاوت آماری ندارد و می توان از هر دو وضعیت در این آزمون استفاده کرد.
کلید واژگان: حاملگی پرخطر، وضعیت قرارگیری مادر، آزمون بدون استرس -
زمینه و هدفدر بیماران دارای دریچه مصنوعی قلب، جهت جلوگیری از عوارض ترومبوآمبولی به داروهای ضد انعقاد نیاز می باشد. اما علیرغم مصرف این داروها حملات ترومبوآمبولی همواره در این بیماران دیده می شود. به علت وجود حالت افزایش انعقادپذیری خون در حین حاملگی خطر ترومبوز دریچه مصنوعی افزایش می یابد. ادامه مصرف وارفارین در طی حاملگی و یا جایگزین نمودن آن با هپارین می تواند مخاطراتی برای جنین و مادر داشته باشد؛ لذا در زنان در سنین باروری با دریچه مصنوعی، توصیه عمومی پیشگیری از بارداری است. هدف از انجام این مطالعه تعیین بهترین روش های پیشگیری از بارداری در بیماران با دریچه مصنوعی مکانیکی قلب می باشد.روش بررسیدر این مطالعه توصیفی که در مرکز قلب شهید رجایی و در نیمه اول سال 1383 انجام شد 155 بیمار زن متاهل با سابقه عمل جراحی تعویض دریچه مکانیکی قلب در سنین باروری در طی سال های 82-1353 مورد مطالعه قرار گرفتند. برای هر بیمار پرسشنامه ای مشتمل بر مشخصات فردی، تاریخچه باروری قبل و بعد از عمل جراحی و تاریخچه بیماری و جراحی بر اساس اطلاعات خود بیمار و پرونده پزشکی وی توسط یک پژوهشگر تکمیل شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایجبیماران در فاصله سنی 55-24 سال (با میانگین 6.09±39.67 سال) قرار داشتند. شایعترین عمل جراحی در این بیماران تعویض دریچه میترال (4/57%)، دریچه آئورت و میترال (2/23%) و تعویض دریچه آئورت به تنهایی (2/14%) بود. 9% بیماران سابقه حاملگی قبل از عمل جراحی قلب نداشتند اما 91% آنها 8-1 حاملگی را تجربه کرده بودند. 5/35% زنان تحت عمل بستن لوله بعد از عمل جراحی قلب قرار گرفته و 8/16% همسرشان تحت عمل وازکتومی قرار گرفته بود. 5/33% روش طبیعی، 7/9% کاندوم، 9% IUD، 2.6% قرص های پیشگیری از بارداری، 3/1% پروژسترون تزریقی، 5/4% هیسترکتومی و 5/4% هیچگونه روش پیشگیری نداشتند. 4/17% بیماران از دو روش پیشگیری در طی دوران بعد از عمل جراحی قلب استفاده می کردند. 38 نفر (5/24%) از بیماران بعد از عمل جراحی قلب تجربه 5-1 حاملگی را داشتند که 9/57% حاملگی ناخواسته بود. 82/81% حاملگی های ناخواسته در گروه زنان استفاده کننده از روش طبیعی و 09/9% در گروه مصرف کنندگان IUD و 09/9% در گروه مصرف کنندگان کاندوم رخ داده بود.نتیجه گیریبا توجه به درصد حاملگی ناخواسته مشاهده شده در این مطالعه و خطراتی که حاملگی در این بیماران مادر و جنین را تهدید می کند، آموزش و استفاده از مطمئن ترین روش های پیشگیری که بستن لوله در زن یا وازکتومی همسر می باشد بعد از عمل جراحی جهت بیماران فوق توصیه می گردد.
کلید واژگان: روش های پیشگیری از بارداری، حاملگی پرخطر، بیماری های دریچه قلبی، داروهای ضد انعقاد، تعویض دریچه مکانیکی قلب -
هدف از این مطالعه بررسی عوامل خطر ایجاد کننده دیابت حاملگی (GDM=Gestational diabetes mellitus) بوده است. در این مطالعه مقطعی (cross-sectional) و توصیفی تحلیلی که در سال 1377 و 1378 در بیمارستان فیروزآبادی صورت گرفت، 80 زن حامله طبیعی غیردیابتی به طور تصادفی انتخاب شدند و همراه با 62 بیمار مبتلا به دیابت حاملگی، از نظر سن، وزن قبل از حاملگی یا 3 ماهه اول حاملگی، پاریتی، سابقه خانوادگی دیابت، سابقه ماکروزومی در حاملگی های قبلی، سابقه فشار خون بالا، سابقه ناهنجاری های جنینی و مرگ جنین داخل رحمی(IUFD) و سقط مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. براساس نتایج به دست آمده بیماران 2 گروه از نظر سن (p<0.0002)، پاریتی (p<0.0001)، وزن قبل از حاملگی (p<0.0001)، سابقه خانوادگی دیابت (p<0.0002)، سابقه ماکروزومی(p<0.00004) سابقه فشار خون بالا (p<0.0002)، سابقه ناهنجاری جنینی(p<0.0003) و سابقه IUFD (p<0.0002) اختلاف معنی داری با هم داشتند اما در مورد سقط، اختلاف معنی داری مشاهده نشد. به طور کلی می توان گفت سن بالای 30 سال، تعداد پاریتی بیش تر از 3، چاقی، سابقه خانوادگی دیابت، سابقه ماکروزومی و فشار خون بالا و ناهنجاری جنینی و نیز سابقه IUFD، بیماران را از نظر دیابت حاملگی در خطر بالایی قرار می دهد و حاملگی پرخطر محسوب می شود و این افراد باید طی حاملگی در این رابطه مورد ارزیابی قرار گیرند تا از پیامدهای بد زمان حاملگی پیش گیری به عمل آمده و هشداری نیز برای سلامت آینده بیمار و احتمال ابتلا به دیابت باشد.
کلید واژگان: دیابت حاملگی، دیابت ملیتوس، ماکروزومی، حاملگی پرخطرThe objective of the present cross-sectional study was to evaluate the risk factors for gestational diabetes mellitus. A case-control study was performed on 62 pregnant women with gestational diabetes mellitus and 80 normal pregnant women at Firooz Abadi Hospital during 1998 1999. The patients in two groups were compared according to age, parity, pre-pregnancy weight, family history of diabetes mellitus, history of macrosomia in their previous pregnancies, history of hypertension, previous malformed fetus, history of IUFD and abortion. Based on the obtained results there was a statistically significant difference between two groups in terms of age (P<0.0002), parity(P<0.0001), pre-pergnancy weight (P<0.0001), family history of diabetes mellitus (P 0.0002),previous macrosomia (P<0.0004), history of hypertension (P<0.0002), previousmalformed fetus(P<0.0003) and previous IUFD (P<0.0002), but abortion was notsignificantlydifferent.Older age,parity (3 or more) obesity, family history of diabetes mellitus, history of macrosomia, hypertension, malformed fetus and also previous IUFD are risk factors for gestational diabetes. Therefore, these women should be screened and handled for gestational diabetes in their pregnancies, and controlled for possible diabetes mellitus in the future.Keywords: Gestational Diabetes, Diabetes Mellitus, Macrosomia, High Risk Pregnancy -
هدف از این مطالعه بررسی عوامل موثر در عدم مراجعه منظم زنان باردار جهت مراقبت های دوران بارداری بوده است. در این پژوهش مقطعی 800 زن باردار سالم که جهت مراقبت های دوران بارداری به مرکز بهداشتی مراجعه کرده بودند و ماه آخر حاملگی را می گذراندند مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد به 2 گروه تقسیم شدند. گروه اول شامل 400 نفر از افرادی بود که به طور منظم جهت مراقبت های دوران باردرای مراجعه کرده بودند(حداقل 8 بار مراجعه طبق پرونده بهداشتی موجود). گروه دوم نیز شامل 400 نفر از افرادی بود که مراجعه نامنظم داشتند سپس این 2 گروه از نظر سن، شغل، تعداد فرزندان، نژاد(ایرانی بودن و غیرایرانی بودن) میزان درآمد خانواده، محل سکونت(شهر یا روستا)، حاملگی ناخواسته و سواد، مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. براساس نتایج به دست آمده 2 گروه از نظر سن(001/0P<)، تعداد فرزندان(001/0P<)، غیرایرانی بودن(002/0P<)، درآمد خانواده(005/0P<)، محل سکونت(002/0P<) و حاملگی ناخواسته(005/0P<) و سواد(001/0P<) اختلاف معنی داری داشتند اما از نظر شغل، تفاوت بین 2 گروه معنی دار نبود. به طور کلی می توان چنین نتیجه گرفت که سن بالاتر مادران، تعداد بیش تر فرزندان، حاملگی ناخواسته، بی سوادی، پایین بودن سطح درآمد خانواده و روستایی بودن عواملی هستند که نقش اساسی در عدم مراجعه منظم برای مراقبت های دوران بارداری دارند و بارداری این افراد را پرخطر می سازندکلید واژگان: مراقبت های منظم دوران بارداری، حاملگی ناخواسته، حاملگی پرخطرThe objective of the present study was to evaluate the effective factors in irregular prenatal care. A cross-sectional study was performed on 800 healthy pregnant women who had prenatal care in our prenatal clinic and were in last month of their pregnancy. 400 women had regular prenatal care(at least 8 times visits according to health care records) and 400 women did not have regular prenatal visits. Age, occupation, number of pregnancies, race(Iranian or non Iranian), income level, place of residence(city or village), unwanted pregnancy and the level of education were recorded and compared in two groups. The two groups had statistically significant difference in terms of age(P<0.001), number of pregnancies(P<0.001), race(P<0.002), income level(P<0.005), place of residence(P<0.002), unwanted pregnancy(P<0.005) and education level(P<0.001). However, there was no significant difference between two groups in terms of occupation. Older age, more previous pregnancies, unwanted pregnancies, low education, low income and living in villages have essential importance in irregular and late prenatal care and render these groups as high risk in their pregnancies.Keywords: Regular Prenatal Care, Unwanted Pregnancy, High Risk Pregnancy
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.