به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه

هالوتان

در نشریات گروه پزشکی
  • مهرداد گودرزی، علیرضا ابراهیم سلطانی، سید حسین صدرالسادات، پوپک رحیم زاده، محسن ضیایی فرد
    زمینه و هدف
    داروهای بیهوشی بدون عارضه نیستند و از عوارض آن ها ایجاد تغییرات در ریتم قلبی حین القاء بیهوشی است. از جمله این موارد تاثیر در فاصله QT می باشد. این مطالعه جهت بررسی میزان تاثیر القاء بیهوشی استنشاقی با هالوتان به روش تک تنفسی در جراحی های غیر قلبی اطفال بر روی فاصله QT، ریت قلبی و فشار خون است.
    مواد و روش ها
    در50 بیمار بین 8-3 سال که تحت عمل جراحی غیر قلبی قرار می گیرند، القاء بیهوشی به روش تک تنفسی با هالوتان 5%، و اکسیژن و N2O (به نسبت7/0 N2O و 3/0 اکسیژن) با تنفس خودبخودی انجام می شود. فنتانیل1میکروگرم بر کیلوگرم وزن بدن و سپس آتراکوریوم با مقدار 15/0 میلی گرم بر کیلوگرم تجویز و لوله گذاری انجام می گردد. نگهداری بیهوشی با هالوتان 2/1% و اکسیژن و N2O به نسبت50% انجام می گردد. قبل از القاء، 1 دقیقه پس از القاء، 1 دقیقه پس از تجویز آتراکوریوم و 3 دقیقه پس از لوله گذاری، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک توسط فشار سنج جیوه ای، و ضربان قلب و QT توسط الکتروکاردیوگرام که قابل ثبت می باشد، اندازه گیری و در برگه مشخصات بیمار ثبت می گردد. سپس این اطلاعات تحت آنالیز آماری قرار می گیرد.
    یافته ها
    هالوتان باعث طولانی شدن فاصله QTC(و نیز افزایش ناچیز ریت قلبی شد که با تجویز آتراکوریوم ریت قلبی کاهش شدید داشت. سپس بعد از گذشت3 دقیقه از لوله گذاری، ریت قلبی افزایش مجدد پیدا کرد که با نزدیک شدن به مرحله اول (کنترل) فاصله QTD کوتاه شده و از نظر آماری پس از لوله گذاری معنی دار بود. فشار خون سیستولیک و دیاستولیک کاهش یافته و از نظر آماری معنی دار است.
    نتیجه گیری
    هالوتان یک داروی آریتمی زا بوده و باعث طولانی شدن فاصله QTC در اطفال (8-3) سال می شود، هم چنین موجب کوتاه شدن مداوم فاصله QTD، و کاهش مداوم فشار خون، و کاهش ریت قلبی شده که بعد از لوله گذاری افزایش می یابد.
    کلید واژگان: القای بیهوشی، هالوتان، فاصله QT، الکتروکاردیوگرام
    Mehrdad Goudarzi, Alireza Ebrahim Soltani, Sayedhossein Sadrosadat, Poupak Rahimzadeh, Mohsen Ziaeefard
    Aim and
    Background
    Rapid and Confident induction of anesthesia is a goal for the anesthesiologist. In the meanwhile, most of anesthetic drugs are not without complication. In this study we evaluated the effects of anesthesia induction with halothane by single breath on hemodynamic parameters in pediatric patients. Methods and Materials: In this study 50 children were enrolled. For induction of anesthesia the single breath method with 5% halothane and O2- N2O (30-70%) mixture was used. Systolic blood pressure, diastolic blood pressure and heart rate were recorded before induction, 1 minute after induction, 1 minute after using muscle relaxant, and 3 minutes after intubation. The heart rate and QT interval were recorded by ECG.
    Findings
    Halothane significantly prolonged the corrected QT (QTC); it caused a mild increase in heart rate which reduced again after using muscle relaxant. However, another heart rate elevation occurred three minutes after intubation.Blood pressure decreased after induction and even after intubation which was statistically significant.
    Conclusions
    Halothane is an arrhythmogenic drug which can prolong QTC in pediatric patients. Moreover, our study shows that it can decrease blood pressure and heart rate at the same time.
    Keywords: Induction of Anesthesia, Halothane, QT Interval, Electrocardiogram
  • عباس حسینی جهرمی، اصغر جباری، معصومه حسینی ولمی، تکنم کریم زاده
    زمینه و هدف
    آشنایی با روش‎ها و داروهای مختلف بی‎هوشی و نیز ایجاد عمق بی‎هوشی مناسب توسط آنها حائز اهمیت فراوان است. با توجه به این که انفوزیون وریدی لیدوکائین در صورت ایجاد سطح خونی مناسب، یک اثر بی‎دردی و سداتیو مرکزی تولید می‎کند، می‎تواند جهت بی‎هوشی مورد استفاده قرار گیرد. این مطالعه به‎ منظور مقایسه عمق بی‎هوشی در دو روش بی‎هوشی با هالوتان و یا انفوزیون لیدوکائین انجام گرفت.
    مواد و روش‎ها: این کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 66 بیمار کاندید عمل هر نیورافی اینگوینال انجام شد. بیماران به‎ طور تصادفی به‎ دو گروه مساوی تقسیم شدند. جهت نگهداری بی‎هوشی، علاوه بر اکسیژن درصد نیتروس اکساید در یک گروه از هالوتان(1 درصد) و در گروه دیگر از انفوزیون لیدوکائین(100میکروگرم بر کیلوگرم در دقیقه) استفاده گردید. در حین بی‎هوشی هر 5 دقیقه شاخص دو طیف ثبت شده و داده ها با نرم افزار آماری spss پردازش و با آزمون‎های آماری تی و مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سطح معنی داری نیز کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین شاخص دو طیف در طی نیم ساعت اول جراحی، در گروه لیدوکائین 72/65 و در گروه هالوتان 7/56 بود که اختلاف آماری معنی داری بین آنها وجود داشت(05/0p<).
    نتیجه گیری
    میانگین شاخص دو طیف در گروه لیدوکائین بالاتر از گروه هالوتان بود که اگر این خود دلیل سطحی بودن بی‎هوشی بیماران باشد بایستی بتوان با افزایش دوز مخدرها و هیپنوتیک‎ها عمق بی‎هوشی را افزایش داد. از آنجایی‎که مانیتورینگی جهت بررسی اثر مخدرها در دسترس نیست، بهتر است شاخص دو طیف همزمان با تغییرات همودینامیک بررسی گردد.
    کلید واژگان: شاخص دو طیف، عمق بی‎هوشی، هالوتان، لیدوکائین
    Abas Hoseni Jahromi, Asghar Jabbari, Masome Hoseini Valami, Takamom Karim Zade
    Background
    Familiarity with different methods and medications in anesthesia and producing sufficient depth of anesthesia are very important in anesthesia practice. Due to the central analgesic and sedative effect of lidocaine in the presence of the sufficient blood level، it can be used for general anesthesia. This study was carried out to compare the effect of halothane with lidocaine infusion on BIS during maintenance of anesthesia.
    Materials And Methods
    In this randomized double-blind controlled clinical trial، 66 patients scheduled for elective inguinal herniorrahaphy were randomized into two equal groups. For maintenance، one group received halothane (1%) with O2-N2O and another group received lidocaine infusion (100μg/kg/min). BIS was checked every 5 minutes for half an hour. Statistical analysis of data was done by Chi-square and T-test through SPSS software. P-values less than 0. 05 were considered meaningful.
    Results
    Mean of BIS was 65. 72 in the lidocaine group and 56. 7 in the halothane group during the first 30 minutes. There was a significant statistical difference between the two groups (P<0. 05).
    Conclusion
    Mean of BIS in lidocaine group was higher than that in the halothane group. If this indicates the presence of a light level of anesthesia، increasing the dose of hypnotics and opioids leads to an increase in the depth of anesthesia. However، since there is not any device for monitoring the effect of opioids on the central nervous system and the level of anesthesia، simultaneous monitoring of BIS and hemodynamic parameters seems to be a more reasonable idea.
    Keywords: BIS, depth of anesthesia, halothane, lidocaine
  • مهرداد کاشی فرد، ابراهیم علیجانپور، محمد حسینیان
    سابقه و هدف
    هالوتان شایعترین داروی بیهوشی استنشاقی مورد استفاده در دنیا می باشد. به تازگی تمایل به استفاده از دارو های بیهوشی تزریقی نظیر پروپوفول افزایش یافته است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر این دو داروی بیهوشی بر روی تستهای کبدی بعد از بیهوشی عمومی انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 58 بیمار 69-14 ساله کلاس یک دسته بندی انجمن متخصصان بیهوشی آمریکا که فاقد بیماری اولیه کبدی، قلبی و کلیوی بودند و جهت عمل جراحی الکتیو (جراحی گوش و حلق بینی، چشم، ارتوپدی، جراحی عمومی و اورولوژی) بستری شده بودند، انجام گردید. بیماران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. 30 نفر در گروه پروپوفول و 28 نفر در گروه هالوتان قرار گرفتند. در هر دو گروه براساس وزن بیمار از داروهای مسکن جهت آماده سازی استفاده و القاء بیهوشی نیز انجام شد. برای گروه پروپوفول از تزریق وریدی و مداوم پروپوفول و در گروه دیگر از هالوتان 1-5/0 درصد به صورت استنشاقی استفاده گردید. از تمام بیماران سه نمونه خون بطور جداگانه قبل از بیهوشی، 24 ساعت و 7 روز بعد از آن گرفته شد و از لحاظ میزان AST و ALT و ALP و بیلی روبین توتال و مستقیم مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    مدت زمان بیهوشی در گروه پروپوفول 7/14±91 دقیقه و در گروه هالوتان 17±2/93 دقیقه بود که از نظر آماری مدت زمان بیهوشی در دو گروه معنی دار نبود. سطح ALP، میزان بیلی روبین توتال و مستقیم پس از 7 روز از بیهوشی تفاوت معنی داری در دو گروه نداشت ولی میزان ای اس تی (008/0=p) و ای آی تی (003/0=p). به طور معنی داری در گروه هالوتان بیشتر از پروپوفول بوده است.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که پروپوفول در مقایسه با هالوتان اثر کمتری بر افزایش سطح آنزیم های کبدی دارد. لذا می توان در تجویز داروهای بیهوشی این مورد را مدنظر داشت.
    کلید واژگان: هالوتان، پروپوفول، آنزیم های کبدی، بیهوشی عمومی
  • فرناز مسلمی تبریزی، سوسن رسولی
    زمینه و اهداف
    در سالهای اخیر اعمال جراحی لاپاراسکوپی جزو شایعترین روش های جراحی سرپایی بوده اند. بیهوشی مناسب و ایده آل برای این اعمال، فراهم نمودن القاء بیهوشی آرام و راحت، شرایط مناسب جراحی و ریکاوری سریع با حداقل عوارض بعد از عمل می باشد. علی رغم عدم معرفی تکنیک بیهوشی ایده ال برای لاپاراسکوپی سرپایی، به نظر می رسد که بیهوشی کامل وریدی با پروپوفول نسبت به عوامل استنشاقی، القاء و ریکاوری سریعتر و کمترین عوارض بعد از عمل خصوصا تهوع-استفراغ را داشته باشد. در این مطالعه بیهوشی وریدی با پروپوفول با روش بیهوشی روتین توسط داروهای استنشاقی در لاپاراسکوپی های ژنیکولوژیک تشخیصی مقایسه شده و نیز تاثیر اضافه نمودن N2O به بیهوشی وریدی با پروپوفول نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است.
    روش بررسی
    تعداد150 خانم با ASA1 کلاس I یا II (کلاس I یا II درجه بندی انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا) داوطلب لاپاراسکوپی تشخیصی لگنی به صورت تصادفی در سه گروه جای گرفتند. گروه 1 بیهوشی روتین (القاء با تیوپنتال و نگهداری با هالوتان+اکسیژن)، گروه 2 بیهوشی کامل وریدی با انفوزیون پروپوفول و گروه 3 بیهوشی وریدی با پروپوفول به همراه 50% N2O دراکسیژن را دریافت کردند. بیماران از نظر میزان و شدت تهوع-استفراغ، میزان سداسیون (خواب آلودگی)، شدت درد و سایر عوارض بعد از عمل و نیز فاصله زمانی ورود به ریکاوری تا ترخیص از ریکاوری مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    بروز تهوع-استفراغ و خواب آلودگی بعد از عمل و فاصله زمانی ورود به ریکاوری تا ترخیص از ریکاوری به طور معنی داری در گروه 2 و 3 بهتر از گروه 1 بود (05/0>P). اضافه کردن N2O میزان تهوع-استفراغ را افزایش نمی دهد ولی شدت آن را کمی بیشتر می کند. همچنین سه گروه از نظر شدت درد، نیاز به داروی ضد درد و سایر اثرات جانبی بعد از عمل تفاوت معنی داری نداشتند
    نتیجه گیری
    بیهوشی کامل وریدی با پروپوفول در مقایسه با روش استنشاقی روش مناسبی برای اعمال لاپاراسکوپی ژنیکولوژیک سرپایی بوده و عوارض بعد از عمل که ترخیص بیماران را دچار مشکل می سازد با این روش کمتر است. همچنین اضافه نمودن N2O به پروپوفول تاثیری در بهبودی بی دردی بعد از عمل ندارد؛ با این وجود، عوارض بعد از عمل و زمان ترخیص از ریکاوری را نیز افزایش نمی دهد.
    کلید واژگان: لاپاراسکوپی سرپایی، پروپوفول، هالوتان، عوارض بعد از عمل
    Farnaz Moslemi, E-Mail: Moslemifa@Gmail.Com
    Background And Objectives
    Recently laparoscopy has become a common out patient – base surgical procedure. An ideal anesthetic technique should provide a rapid and smooth induction, rapid recovery and minimal postoperative complications. In spite of no single ideal technique has been shown for outpatient laparoscopy, it seems that total intravenous anesthesia with propofol has more rapid induction and recovery profiles and less side effects, in comparison with inhalational agents. In This study we compared the total intravenous anesthesia with inhalational agents during diagnostic gynecological laparoscopy. We also evaluated the effect of N2o addition on intravenous propofol anesthesia. Methods and Materials: In this Prospective study 150 women (age: 25-45) who were in physical class I and II of American Association of Anesthesiologists and were candidate for diagnostic laparoscopy were elected. They randomly subdivided in three groups. Group one received anesthesia with thiopental, halothane and oxygen, group two received Total Intravenous anesthesia with propofol and oxygen. Group three received propofol anesthesia with 50% N2O - oxygen. The incidence and severity of post operative nausea and vomiting, degree of sedation, severity of pain and also stay in recovery unit were evaluated.
    Results
    The incidence of Postoperative nausea and vomiting, sedation and time of discharge from recovery were significantly lower in group 2 and 3 compared with group 1 (P<0.05). Addition of N2O did not increase the incidence of Postoperative nausea and vomiting, but moderately increased the severity. There were not any significant difference between different groups in term of severity of pain and need for analgesia (P>0.05).
    Conclusion
    Total intravenous anesthesia with propofol in comparison with inhalation anesthesia is a better choice for outpatient gynecologic laparoscopy. The results of this study showed that addition of N2O to propofol does not improve postoperative analgesia. Also, it did not increase the postoperative complications and recovery time.
    Keywords: Outpatient laparoscopy, Propofol, Halothane, N2O, Postoperative complications
  • حسن جهانی هاشمی، حسین جعفری، سحر کاظمی
    زمینه و هدف
    امروزه مصرف گیاهان دارویی در بین مردم بسیار معمول شده است. عده زیادی از بیماران، همراه داروهای مدرن پزشکی، از گیاهان دارویی- بدون داشتن اطلاعات کافی از تداخل و اثرات بین داروها و گیاهان دارویی- استفاده می نمایند. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر مصرف سیر، قبل از بیهوشی بر فرایند بیهوشی با داروهای هالوتان و پنتوباربیتال انجام شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، 24 راس موش به چهارگروه شش تایی که میانگین وزنی آنها 5±30 گرم بود، تقسیم شدند. به دو گروه از حیوانات به مدت سه هفته متوالی روزانه دو نوبت صبح و عصر mg/kg40 کنسانتره سیر به صورت Intra-peritoneally (IP) تزریق شد و پس از دو روز استراحت، به یک گروه هالوتان و به گروه دیگر پنتوباربیتال تزریق شد؛ به دو گروه دیگر هم در همین دوره، سرم فیزیولوژی به صورت IP تزریق شد و پس از دو روز استراحت، به یک گروه هالوتان و به گروه دیگر پنتوباربیتال تزریق شد. بعد از بیهوشی، چهار متغیر زمان شروع بیهوشی، طول دوره بیهوشی، برگشت از بیهوشی و ضربان قلب اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری t، در سطح معنی داری 05/0P≤ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    در دو گروه اول (هالوتان و هالوتان+ سیر) اختلاف معنی داری در متغیر طول دوره بیهوشی به دست نیامد اما در سه متغیر زمان شروع بیهوشی (001/0P<)، برگشت از بیهوشی (001/0P<) و تعداد ضربان قلب (05/0P<) اختلاف معنی داری به دست آمد. در دو گروه دوم (پنتوباربیتال و پنتوباربیتال+ سیر) در هر چهار متغیر اختلاف معنی داری به دست آمد (05/0P<).
    نتیجه گیری
    با در نظر گرفتن یافته های این مطالعه و تعمیم آن به مدل انسانی بایستی به اثرات مثبت و منفی استفاده از سیر در زمان دریافت داروهای بیهوشی در اتاق عمل توجه نمود و در این موارد دوز داروهای هوشبر بایستی با دقت بیشتری محاسبه گردد.
    کلید واژگان: بیهوشی، سیر، هالوتان، پنتوباربیتال (تیوپنتال)، موش سوری
    Dr Hasan Jahani Hashemi, Dr Hossien Jafari, Sahar Kazemi
    Background And Aim
    Nowadays using herbal medicine is common among people. A large number of patients who take pharmaceuticals also use herbal medicine without knowing anything about the interaction between them. The present study was carried out to determine the effect of consuming garlic before anesthesia on the process of anesthesia with Halothane and Thiopental in male mice.
    Materials And Methods
    In this study 24 mice with the average weight of 30±5 gr were divided into 4 groups (6 in each). Two groups of the animals received 40mg/kg of garlic concentrate intraperitoneally in the morning and in the afternoon for three successive weeks and after a two day's rest one of the groups were injected with halothane and the other one received pentobarbital. Simultaneously, the remaining two groups were injected with physiologic saline intraperitoneally and under the same condition. After anesthesia, four variables namely induction (A), duration (B), recovery (C) and heart rate (D) were assessed. The obtained data was analysed by means of SPSS software (12.0) and statistical t-test and P≤0.05 was taken as the significant level.
    Results
    In the former 2 groups which had been injected with "Halothane" and "Halothane+garlic" there was a significant difference in the variables A (P<0.001), C (P<0.001) and D (P<0.05). In the latter 2 groups injected with "Pentobarbital" and "Pentobarbital + garlic" there was a significant difference in all the four variables (P<0.05).
    Conclusion
    Regarding the findings of this study and applying them to humans, positive and negative effects of simultaneous use of garlic together with anesthetic drugs must be taken into account. Thus, the dose of the drugs must be determined more accurately.
  • مسعود قانعی، فاطمه کاظمی، رها صحراییان، علی صحراییان
    زمینه و هدف
    گازهای استنشاقی هالوتان و ایزوفلوران جزء رایج ترین داروهای بیهوشی عمومی می باشند. سردرد از شایعترین شکایات بیماران بعد از عمل می باشد که عامل ایجاد کننده آن می تواند گازهای استنشاقی مصرفی باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه شیوع سردرد بعد از بیهوشی عمومی با گازهای استنشاقی هالوتان و ایزوفلوران در بیمارانی که جهت عمل جراحی اختیاری به بیمارستانهای آموزشی شهرستان جهرم مراجعه کرده بودند، انجام شد. روش تحقیق: نوع مطالعه کار آزمایی بالینی و روش نمونه گیری، نمونه گیری آسان می باشد. 120 نفر از بیمارانی که در طول دو ماه به بیمارستانهای آموزشی جهرم، جهت عمل جراحی اختیاری مراجعه کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه مساوی تقسیم گردیدند. روش بیهوشی در هر دو گروه بیهوشی عمومی بود که در یک گروه به عنوان نگهدارنده بیهوشی از هالوتان و اکسید نیترو و در گروه دیگر به جای هالوتان از ایزوفلوران استفاده شد. تمام بیماران بعد از عمل، در اتاق بهبودی، 6، 12 و 24 ساعت بعد از بیهوشی از طریق پرسشنامه و مصاحبه از نظر وجود سردرد مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSو روش های آماری آزمون t و مجذور کا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    شیوع سردرد بعد از بیهوشی عمومی با ایزوفلوران 3/68 درصد و بعد از بیهوشی عمومی با هالوتان 7/56 درصد گزارش گردید که این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نبود (1/0p=). بیشترین شیوع سردرد بعد از بیهوشی، با ایزوفلوران و در اتاق بهبودی با فراوانی 3/68 درصد و میانگین شدت درد 02/3 و کمترین شیوع آن با هالوتان و 24 ساعت بعد از عمل با فراوانی 3/18 درصد و میانگین شدت درد 48/0 بود. میانگین مدت سردرد در کسانی که ایزوفلوران دریافت کرده بودند 05/1 ساعت بوده و در کسانی که هالوتان گرفتند 7/0 ساعت بود (01/0p=). علایم همراه با سردرد در بیهوشی با ایزوفلوران بیشتر از گروه دیگر و بطور کلی شیوع سردرد در خانمها (8/64%) در هر دو گروه بیشتر از آقایان (15/60%) بود.
    نتیجه گیری
    شیوع، شدت و طول مدت سردرد بعد از بیهوشی عمومی با گاز ایزوفلوران در مقایسه با گاز هالوتان بیشتر می باشد.
    کلید واژگان: سردرد، بیهوشی عمومی، هالوتان، ایزوفلوران
    Z. Asemi, M. Taghizade
    Background And Aim
    Evaluation of the quality of food proteins has a great importance because of biological and economical impacts. Among existing methods, true Protein digestibility, net protein ratio and protein efficiency ratio have been suggested as appropriate methods to determine the quality of proteins. Considering the importance of protein quality in foods, this study has been conducted to compare the value protein Cerelac (food industry baby) with home made food (Rice -Bean mixed) in male rats.
    Materials And Methods
    This experimental study was performed on 64 male rats (wistar), aged 21days under 8 diets in 8 groups including of: 2 case diets (home made food and Cerelac), 1 diet standard (casein + Methionine) and 1 basal diet (protein free) in order to determine TPD, AD and 2 case diets, 1 standard diet and 1 basal diet in order to determine NPR, PER and FER. Comparison of TPD, AD, NPR, PER and FER between the groups was analyzed by ANOVA and Tukey methods.
    Results
    TPD were 92.8±4, 87±8 and 79.7±1.6, NPR were 4.3±0.4, 4.3±0.9 and 3.8±0.6 and PER were 3±0.2, 2.5±0.4 and 2.9±0.2 for Casein + Methionine, Cerelac and home made food groups respectively. So difference TPD ANOVA between three groups was significant (p<0.0001) but NPR and PER were not significant.
    Conclusion
    TPD and NPR are home made food based on Rice -Bean mixed in comparison with cereal in protein was higher and it is acceptable.
  • ولی الله حسنی، سیما جوان بخت
    زمینه و هدف
    یکی از مسایل مهم در فارماکولوژی داروهای بیهوشی، تاثیر آنها بر عمق بیهوشی می باشد که جهت سنجش این تاثیر، اخیرا از مارکر مهمی به نام Bispectral index monitoring) BIS) استفاده می گردد. در این مطالعه سعی شد تا تاثیر سه داروی هالوتان، ایزوفلوران و سووفلوران بر عمق بیهوشی به کمک مانیتورینگ BIS ارزیابی شود.
    روش بررسی
    این مطالعه بر روی 114 بیمار 6-2 ساله که کاندید عمل جراحی کاشت حلزون در بخش گوش و حلق و بینی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) شده بودند، انجام گردید. بیماران به سه گروه تقسیم شدند: گروه نخست شامل، 36 بیمار بود که جهت القای بیهوشی در آنها، از گاز هالوتان استفاده شد، برای گروه دوم که شامل 24 بیمار بود، از گاز ایزوفلوران جهت القای بیهوشی استفاده شد و برای گروه سوم که شامل 54 بیمار بود نیز، جهت القای بیهوشی از سووفلوران استفاده گردید. در هر بیمار، جهت مانیتورینگ عمق بیهوشی به صورت دقیق، از روش BIS استفاده گردید. همچنین زمان های رسیدن به بیهوشی عمومی با مانیتورینگ BIS در لحظات انتوباسیون و لارنگوسکوپی و نیز علایم حیاتی بیماران شامل فشار خون و ضربان قلب ثبت گردید. نوع مطالعه، کارآزمایی بالینی تصادفی (Randomized clinical trial) است و آزمون مورد مطالعه، آنالیز واریانس یکطرفه (One-Way ANOVA) و تست Tukey می باشد.
    یافته ها
    متوسط BIS زمان لارنگوسکوپی در گروه نخست، 42±1.6، در گروه دوم، 43±0.3 و در گروه سوم، 42.1±1.3 بود. متوسط BIS در هنگام انتوباسیون در گروه اول، 42.7±1.5، در گروه دوم، 42.1±3.7 و در گروه سوم، 42.4±1.3 بود (Pvalue<0.0001).
    نتیجه گیری
    تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله به کمک آنالیز واریانس یکطرفه (One-Way ANOVA) و انجام تست Tukey، نشان داد که از نظر تاثیر بر علایم حیاتی در جمعیت مورد مطالعه، تفاوت معنی داری از نظر آماری وجود نداشت و زمان رسیدن به بیهوشی عمومی با سووفلوران، نسبت به ایزوفلوران و هالوتان کمتر بود، یعنی سووفلوران جهت بیهوشی عمومی در کودکان مناسب تر است.
    کلید واژگان: کاشت حلزون، هالوتان، سووفلوران، ایزوفلوران، مانیتورینگ BIS
    V. Hassani, S. Javanbakht
    Background and Aim
    One of the most important points in the pharmacology of Anesthetic drugs is the their effect on the depth anesthesia and for its assessment recently an important marker BIS is used. In this study we evaluated the effect of three drugs namely Halothane, Isoflurane and Sevoflurane on depth of anesthesia using BIS monitoring. Patients and
    Methods
    This study was performed on 114 patients in ASA-2, who were candidates for cochlear implantation surgery in Hazrat-e Rasool Akram Hospital. The patients were divided in three groups randomly. In the first group who were 36 patients, Halothan was administered for induction. In second group there were 24 patients, Isoflurane was administered and in third group with 54 patients Sevoflurane was administered. For close monitoring of depth of anesthesia BIS technique was used. Time needed for inducing general anesthesia during laryngoscopy, intubation, blood pressure and heart rate were recorded by BIS in collecting data sheet. The study was a randomized clinical trial and tests used for data analysis were One way Anova and Tukey tests.
    Results
    BIS values for patients anesthetized with halothane were 42±1.6 and 42.7±1.5(laryngoscopy and intubation, respectively), with isoflurane were 43±0.3 and 42.1±3.7(laryngoscopy and intubation, respectively) and for sevoflurane group the BIS valves were 42.1±1.3 and 42.4±1.3(laryngoscopy and intubation respectively)(Pv<0.0001).
    Conclusion
    Analysis of data using one way ANOVA and Tukey test showed that there is no difference in regard to the effect on depth of anesthesia and vital signs between three groups but with sevoflurane time was decreased for achieving general anesthesia.
    Keywords: 1) Cochlear Implantation 2) Halothane 3) Sevoflurane 4) Isoflurane
  • بیژن یزدی، ابوالفضل جعفری، اسماعیل مشیری، علیرضا اکبری، مریم عزیزی
    در اعمال جراحی لوزه به دلیل مجاورت با راه های هوایی, کنترل بهتر خونریزی و به دست آوردن ریکاوری سریع تر از اهداف مورد توجه بوده است. به دلیل استفاده گسترده هالوتان و عوارض گزارش شده آن, بر آن شدیم تا مقایسه ای بین روش متداول بیهوشی با استفاده از هالوتان, و دیگری بدون هالوتان از نظر میزان خونریزی حین عمل و زمان ریکاوری, صورت دهیم.
    در یک کار آزمایی یک سو کور، 140 کودک 12-4 ساله کاندید عمل جراحی لوزه به طور تصادفی ساده در دو گروه 70 نفری تقسیم شدند. نحوه القا بیهوشی در دو گروه یکسان بود و نگهداری بیهوشی در یک گروه با هالوتان، N2O 50 درصد (گروه شاهد) و در دیگری بدون هالوتان به همراه هیپرونتیلاسیون (روش لیورپول) (گروه مورد) بود. میزان خونریزی از روی اختلاف هماتوکریت قبل و 6 ساعت بعد از عمل محاسبه شد. زمان ریکاوری نیز در هر گروه بر حسب دقیقه اندازه گیری شد. اطلاعات با استفاده از آزمون آماری من ویتنی یو، تی، لون و کی اس تجزیه و تحلیل گردید.
    دو گروه از نظر جنس, سن, وزن و مدت زمان عمل جراحی اختلاف معنی داری نداشتند. متوسط مدت زمان ریکاوری در گروه مورد 87/7 دقیقه و در گروه شاهد 59/15 دقیقه بود که اختلاف معنی داری داشت (00001/0 =p). متوسط خونریزی در گروه مورد 22/44 میلی لیتر و در گروه شاهد 52/58 میلی لیتر بود که اختلاف معنی دار بود(005/0=p).
    با توجه به مطالعه انجام شده به نظر می رسد تجویز هالوتان در مقایسه با روش لیورپول موجب خونریزی بیشتر و ریکاوری طولانی تر می شود.
    کلید واژگان: بیهوشی، هالوتان، هیپرونتیلاسیون، تونسیلکتومی، خونریزی، ریکاوری
  • آرش فربود، سینا غفاری پور، افشین امینی، کامبیز ظهوری
    سابقه و هدف
    کاهش عمدی فشار خون به روش های مختلف تکنیکی موثر در بیهوشی است. این تکنیک با کاهش میزان خونریزی سبب بهبود موضع جراحی و کاهش نیاز به ترانسفوزیون خون آلوژنیک می گردد. یکی از روش های مزبور کاهش عمدی استفاده از هوشبری های تبخیری است. در این تحقیق اثر استفاده توام از هالوتان و ایزوفلوران با استفاده از هر یک به تنهایی در کاهش فشار خون شریانی مقایسه شده است. هدف از این تحقیق دستیابی به روشی مناسب و ساده برای پایین آوردن فشار خون به هنگام جراحی است.
    مواد و روش ها
    تعداد 60 بیمار جراحی ستون مهره ها)محدوده زمانی اعمال جراحی: 1 تا 3 ساعت(با وضعیت فیزیکی کلاس یک ASA و محدوده سنی 19 تا 44 سال انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه مساوی 20 نفره تقسیم شدند. همه بیماران توسط یک جراح تحت عمل جراحی قرار گرفتند. در همه بیماران با روش مشابهی بیهوشی القا شد. سپس فاز نگهدارنده بیهوشی در هر گروه با روش ویژه خود آغاز گردید:گروه اول: هالوتان + (MAC 1.2) نیتروس اکسید + (%50) اکسیژن (%50)گروه دوم: ایزوفلوران + (MAC 1.2) نیتروس اکسید + (%50) اکسیژن (%50)گروه سوم: هالوتان + (MAC 0.6) ایزوفلوران + (MAC 0.6) نیتروس اکسید + (%50) اکسیژن (%50).
    فشار خون بیماران از زمان شروع بیهوشی تا پایان عمل هر 5 دقیقه یک بار به روش غیر تهاجمی اندازه گیری شد. در پایان داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس یکراهه (آنووایکراهه) و مقایسه دو به دوی میانگین های شف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج این بررسی نشان می دهد که فشار خون متوسط شریانی در گروه سوم (هالوتان + ایزوفلوران) نسبت به گروه اول (هالوتان) و دوم (ایزوفلوران) کاهش بیشتری داشته است p value) به ترتیب 0.04 و (0.014.
    نتیجه گیری
    بنابراین می توان نتیجه گرفت که اثر پایین آورندگی فشار خون ترکیب هالوتان و ایزوفلوران از هالوتان یا ایزوفلوران به تنهایی بیشتر است.
    کلید واژگان: هیپوتانسیون کنترله، هالوتان، ایزوفلوران
  • علی پیروی فر، مسعود نادرپور، عطا محمودپور
    سابقه و هدف
    هیپرترمی بدخیم یک حادثه تهدید کننده زندگی می باشد که شکل کلاسیک آن پس از مواجهه با هوشبرهای استنشاقی مثل هالوتان یا سوکسینیل کولین ایجاد می شود0 سفتی عضلانی، اسیدوز، افزایش دمای بدن (1درجه سانتیگراد در هر15 دقیقه) و حالت هیپرمتابولیک از علایم آن می باشد0 معرفی بیمار: بیمار آقای 56 ساله ای بودند که کاندید عمل جراحی تمپانوماستوئیدکتومی به علت اوتیت مزمن میانی بود0 بیمار 5 سال قبل تحت عمل جراحی و بیهوشی بدون عارضه با هالوتان قرار گرفته بود0 القای بیهوشی توسط تیوپنتال سدیم، فنتانیل، سوکسینیل کولین ولیدوکائین صورت گرفت 0حدود 75 دقیقه بعد از القای بیهوشی بیمار دچار افزایش فشار خون، ضربان قلب، دمای بدن واختلالات اسید- باز و الکترولیتی شد که دال بر وقوع هیپرترمی بدخیم بود0
    نتیجه گیری
    با توجه به ماهیت تهدید کننده زندگی هیپرترمی بد خیم وامکان بروز آن حتی در موارد با سابقه منفی در اعمال جراحی قلبی، پایش مداوم بیمارو شرح حال دقیق همواره در تشخیص سریع تر و کاهش عوارض هیپرترمی بدخیم تاثیر به سزایی دارد0
    کلید واژگان: سوکسینیل کولین، هالوتان، هیپرترمی بدخیم
  • مجتبی رحیمی، منوچهر امیری دوان، محمد گلی، مرتضی حیدری، سیدمهدی سنبلستان
    مقدمه
    نیاز به مصرف اپی نفرین برای اعمال جراحی سپتورینوپلاستی به منظور کاهش خونریزی و دید بهتر تحت بیهوشی عمومی با هالوتان همواره یک ریسک بوده و اثربخشی و عوارض غلظت های متفاوت آن مورد سوال بوده است.
    مواد و روش کار
    در این کارآزمائی بالینی تعداد 80 بیمار کاندید عمل سپتورینوپلاستی، در چهار گروه 1- اپی نفرین با غلظت 1.100000 همراه با لیدوکائین 2-اپی نفرین با غلظت 1.100000همراه با نرمال سالین 3-اپی نفرین با غلظت 1.200000 همراه با لیدوکائین 4-اپی نفرین با غلظت 1.200000 همراه با نرمال سالین، به طور مساوی (هر گروه 20 نفر) تقسیم و تحت بیهوشی با هالوتان، مورد ارزیابی از نظر تغییرات فشارخون سیستول، دیاستول، ضربان قلب، میزان خونریزی و بروز آریتمی خطرناک (بطنی) قرار گرفتند.
    نتایج
    درصد نواسانات فشارخون های سیستول (8.46±4.59SD) و دیاستول (10.55±5.89SD) و همچنین ضربان قلب (7.85±4.62SD) در هر چهار گروه، پس از تزریق کمتر از 15 درصد بوده و از نقطه نظر بالینی قابل قبول می باشد. میزان خونریزی حین عمل نیز در هر چهار گروه قابل انتظار (73.13ml±36.02SD) و تفاوتی معنی دار بین گروه ها وجود نداشت. از لحاظ بروز آریتمی در گروه اول یک مورد تاکیکاردی بطنی و در گروه دوم یک مورد تاکیکاردی بطنی و یک مورد فیبریلاسیون بطنی دیده شد.
    مصرف غلظت بالای اپی نفرین (1.100000) نسبت به غلظت کمتر آن (1.200000) در حضور هالوتان اگر چه از لحاظ تغییرات فشارخون های سیستول و دیاستول و ضربان قلب تفاوت قابل ملاحظه ای ندارند، لیکن در کاهش خونریزی نیز تفاوتی نداشته، و فقط خطر آریتمی های بطنی را افزوده و توصیه نمی گردد.
    کلید واژگان: اپی نفرین، هالوتان، بیهوشی، سپتورینوپلاستی، خونریزی
  • حسین مدینه، مریم ملکی لنکرانی*، شروین آثاری، امیرمسعود داودی، حمیدرضا آرتی
    سابقه و هدف

    استفراغ پس از عمل عارضه ای آزار دهنده و بالقوه خطرناک بوده که باعث تحمیل هزینه به بیماران می شود. مقایسه بروز تهوع و استفراغ بدنبال هالوتان و ایزوفلوران در مطالعات پیشین نتایج متناقضی را در برداشته است. برخی مطالعات تهوع و استفراغ را به دنبال ایزوفلوران بیشتر از هالوتان و برخی دیگر یکسان گزارش کرده اند. این تحقیق با هدف مقایسه بروز تهوع و استفراغ پس از عمل با استفاده از دو هوشبر عمومی هالوتان و ایزوفلوران و در شرایط کنترل متغیرهای مخدوش کننده انجام گرفت.

    روش بررسی

    80 بیمار که تحت جراحی الکتیو دست قرار گرفته بودند، به صورت تصادفی به دو گروه هالوتان (40 نفر) و ایزوفلوران (40 نفر) تقسیم شدند. عوامل مداخله گر شامل جنس، سن، طول مدت جراحی، وجود غذا در معده، سابقه بیهوشی عمومی، سابقه تهوع و استفراغ پس از عمل، استفاده از داروها، بیماری ها و شرایط دیگر تسهیل کننده استفراغ در یک پرسشنامه ثبت شد. تهوع و استفراغ در سه نوبت (ریکاوری، 3 ساعت و 6 ساعت پس از عمل) بررسی گردید.

    یافته ها

    تهوع و استفراغ در ریکاوری در گروه هالوتان و ایزوفلوران به ترتیب در 4 نفر (10%) و 3 نفر (%7.5) مشاهده شد که اختلاف معنی داری را نشان نداد. 3 و 6 ساعت پس از عمل، تهوع و استفراغ در هیچ یک از بیماران مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    مطالعه حاضر نشان داد که اگر چه می توان با کنترل دقیق عوامل موثر بر بروز تهوع و استفراغ پس از عمل این عارضه را به میزان قابل توجهی کاهش داد، اما به نظر می رسد که هالوتان و ایزوفلوران، از نظر بروز تهوع و استفراغ پس از عمل مزیتی بر دیگری نداشته باشند.

    کلید واژگان: بیهوشی عمومی، هالوتان، ایزوفلوران، تهوع و استفراغ پس از عمل
    Madine H., Moghani Lankarani M., Assari Sh, Davoudi Am, Arti Hr
    Background

    Postoperative nausea and vomiting (PONV) is potentially dangerous and causes morbidity and excessive costs to the patients. Prior investigators have reported controversies about halothane- and isoflurane-induced PONV, thus, the present study was conducted to compare these two drugs.

    Materials And Methods

    80 candidates for elective minor orthopedic surgery were randomly allocated into two groups, halothane (n= 40) and isoflurane (n=40). Confounding factors including sex, age, duration of surgery, NPO, history of general anesthesia, history of PONV, drugs, and history of disease were recorded in a questionnaire. PONV was assessed at three occasions (recovery, 3- and 6-hour post operative).

    Results

    PONV was reported in 4 (10%) and 3 (7.5%) patients in halothane and isoflurane groups, respectively (NS). None of the patients suffered PONV 3- or 6-hour post operative.

    Conclusions

    Results revealed that the incidence of PONV can be hold low, with an aggressive control of risk factors, in addition, halothane or isoflurane seems to have no preference from this aspect to each other.

  • ابراهیم علیجانپور، حکیمه آل رضا، محمود برادران، مریم نجفیان اشرفی، علی بیژنی
    سابقه و هدف
    با توجه به عوارض هوشبرهای هالوژنه، تمایل روزافزونی جهت استفاده از هوشبرهای وریدی به جای آنها وجود دارد. پروپوفول از داروهای وریدی نسبتا جدید برای القا و نگهداری بیهوشی می باشد که مصرف آن به دلیل شروع اثر سریع، مدت اثر کوتاه، داشتن خاصیت ضد تهوع و استفراغ و احساس راحتی بعد از عمل رو به افزایش می باشد. در این مطالعه به مقایسه تاثیر هالوتان و پروپوفول بر تغییرات فشار خون و ضربان قلب در نگهداری بیهوشی پرداخته می شود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه بر روی 100 بیمار کلاس یک و دو انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا، که در محدوده سنی 60-16 سال قرار داشته و بطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند، انجام شد. در نگهداری بیهوشی گروه اول از هالوتان و در گروه دوم، از اینفیوژن مداوم پروپوفول استفاده شد. بقیه داروهای مورد استفاده در هر دو گروه بر حسب وزن یکسان بود. تغییرات همودینامیک بعد از دادن پره مدیکاسیون، یک دقیقه بعد از لوله گذاری و سپس هر 5 دقیقه اندازه گیری، ولی تا نیم ساعت بعد از شروع عمل و پایان آن ثبت شد. در پایان عمل، بیماران به ریکاوری انتقال و برای بررسی تهوع و استفراغ به مدت یک ساعت تحت نظر قرار گرفتند و مدت زمان ریکاوری بر اساس پاسخ چشمی و کلامی مقایسه شدند.
    یافته ها
    فراوانی نسبی تهوع و استفراغ در گروه پروپوفول یک نفر و در گروه هالوتان چهار نفر بوده است (p=0.181). زمان ریکاوری اولیه و ثانویه در گروه پروپوفول به ترتیب 9.6 و 10.5 دقیقه و در گروه هالوتان 20.2 و 22.9 دقیقه بوده که اختلاف بین آنها معنی دار می باشد (P=0.000).
    نتیجه گیری
    با توجه به تغییرات قلبی عروقی در نگهداری بیهوشی با هالوتان و پروپوفول و مدت زمان ریکاوری، در مواردی که داروی استنشاقی منع مصرف دارد یا در مواردی که که ریکاوری سریع مد نظر باشد پروپوفول انتخاب بهتری می باشد.
    کلید واژگان: نگهداری بیهوشی، هالوتان، پروپوفول، فشار خون، ضربان قلب، تهوع و استفراغ، ریکاوری
  • سید عباس حسینی جهرمی
    زمینه
    درد یک تجربه حسی و عاطفی ناشی از صدمه بافتی است که کنترل آن مانع از بروز عوارض گوناگون در دستگاه مختلف بدن می شود.
    هدف
    مطالعه به منظور مقایسه اثر بی هوشی با لیدوکائین و هالوتان بر درد بعد از عمل در بیماران تحت جراحی فتق کشاله ران انجام شد.
    مواد و روش ها
    این کارآزمایی بالینی دوسوکور در سال 1380 در بیمارستان شهید رجایی قزوین انجام شد. 60 بیمار مذکر داوطلب عمل جراحی فتق کشاله ران به طور کاملا تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. جهت نگه داری بی هوشی بیماران گروه اول از لیدوکائین به روش قطره های مداوم وریدی(100 تا 120 میکروگرم بر کیلوگرم در دقیقه) و در گروه دوم از هالوتان(MAC 1.5-0.5) استفاده شد. بعد از اتمام عمل، بیماران هر 2 ساعت یک بار و به مدت 8 ساعت از نظر بروز شدت درد، تهوع و استفراغ مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با آزمون ه های t و مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین شدت درد بیماران در 2 ساعت اول پس از عمل در گروه لیدوکائین 3.7 و در گروه هالوتان5.13 بود که اختلاف آماری معنی داری بین دو گروه وجود داشت(P=0.002) ولی این اختلاف در 6 ساعت بعدی معنی دار نبود. تعداد بیماران نیازمند دریافت پتیدین و نیز بروز تهوع و استفراغ در دو گروه اختلاف آماری معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    اگر چه در اکثر شاخص های مورد مطالعه اختلاف آماری معنی داری بین دو گروه وجود نداشت، ولی با توجه به خواص ضد آریتمی و پایداری قلبی- عروقی لیدوکائین و محدودیت استفاده مکرر از هالوتان در فواصل زمانی کوتاه، بی هوشی با لیدوکائین می تواند روش بسیار مناسبی جهت جایگزینی بی هوشی با هالوتان باشد.
    کلید واژگان: بی هوشی، هالوتان، لیدوکائین، درد، عمل جراحی
  • غلامرضا موثقی، علیرضا پورنجفیان
    یکی از مهم ترین وظایف متخصص بیهوشی نگه داری برون ده قلبی در محدوده طبیعی، جهت اطمینان از خون رسانی کافی به بافت ها و اعضای حیاتی طی اعمال جراحی است. تغییر علائم همودینامیک و شاخص های قلبی از جمله برون ده قلبی، در اثر تجویز داروهای بیهوشی و نیز در اثر تغییرات وضعیت بدن طی اعمال جراحی مختلف، همواره از مسایل مهم و مورد توجه در این رشته می باشد. هدف از این مطالعه تعیین ارجحیت یکی از 2 روش استنشاقی یا وریدی برای بیماران در وضعیت نشسته از نظر کافی بودن خون رسانی به اعضای حیاتی، بوده است. در این تحقیق ترکیب 2 عامل جدا از هم یعنی وضعیت نشسته و نوع بیهوشی، در 38 بیمار که تحت 1 نوع عمل جراحی مشابه روی شانه(ترمیم روتاتورکاف) قرار گرفته بودند، بررسی شد. بیماران پس از القای بیهوشی مشابه، به صورت تصادفی در 2 گروه بیهوشی استنشاقی(هالوتان) و وریدی(پروپوفول) قرار گرفتند و برون ده قلبی آن ها با استفاده از روش غیرتهاجمی در دقیقه های مختلف طی عمل جراحی، اندازه گیری شد. در نهایت تفاوت آماری معنی داری بین میانگین برون ده قلبی در 2 گروه به دست نیامد و فرضیه ای جهت ارجحیت یکی از روش های بیهوشی ذکر شده بر دیگری در بیماران با وضعیت نشسته به اثبات نرسید.
    کلید واژگان: برون ده قلبی، وضعیت نشسته، ترمیم روتاتورکاف، هالوتان، پروپوفول
    Gh.R. Movassaghi, A.R. Pournajafian*
    Maintenance of cardiac output in normal range to assure tissues and vital organ perfusion is one of the most important tasks of anesthetists. Hemodynamic and cardiac indices(e.g. cardiac output) change due to either anesthetic drugs or changes in body position during various surgical operations and they have also been important and notable problems. The goal of the present study was to determine the preference of one of volatile or intravenous anesthetic methods in patients in sitting position in terms of adequacy of perfusion to vital organs. We studied combination of two different factors: sitting position and anesthesia regimen in 38 patients undergoing the same type of surgical operation on shoulder(rotator cuff repair). Patients were anesthetized in two different methods after similar induction of anesthesia, and then they were randomly assigned into volatile(Halothane) and intravenous(Propofol) groups. Patients’ cardiac output was measured in several minutes in sitting position during surgery. Finally, it was found out that there was no distinctive difference between mean cardiac output in two groups and no hypothesis was proved for preference of one of these methods of anesthesia to another.
    Keywords: Cardiac Output, Sitting Position, Rotator Cuff Repair, Halothane, Propofol
  • شیرین ببری، سعید خامنه، فرشته معتمدی
    زمینه و اهداف
    روند تشکیل حافظه در مغز و عوامل موثر بر آن از موضوعات مورد توجه علم اعصاب به شمار می رود، گو این که هنوز هم نکات ناشناخته فراوانی در آن وجود دارد. استفاده درمانی گسترده از هیپوترمی و کاربرد آن در اعمال جراحی، که غالبا با بیهوشی توسط گازهای استنشاقی توام می شود، نگرانی دانشمندان از عوارض احتمالی این روش را برانگیخته است.
    روش بررسی
    در این تحقیق 70 موش سفید نر از نژاد "ویستار" به طور تصادفی در گروه های ده تایی (گروه های A تاG) تقسیم شد و تاثیر هیپوترمی بر تثبیت حافظه در آنها مورد مطالعه قرار گرفت. موش های گروه شاهد از طریق روش "یادگیری اجتنابی غیر فعال" تعلیم دیدند و 24 ساعت بعد مورد آزمایش قرار گرفتند. دو گروه دیگر از موش ها بلافاصله بعد از تعلیم به ترتیب به مدت 15 و 60 دقیقه در معرض هالوتان %3 قرار گرفتند و پس از گذشت 24 ساعت آزمون یادگیری انجام شد. در چهار گروه دیگر از موش ها بلافاصله پس از تعلیم، بیهوشی با هالوتان اعمال شد و دمای مرکزی بدن دو گروه از آنها تا 28±1 Co و در دو گروه دیگر تا 24±1 Co به ترتیب به مدت 15 و 60 دقیقه پایین آورده شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل نشان داد که هالوتان اثر معنی داری بر تثبیت حافظه ندارد. پایین آوردن دمای بدن موش ها تا 28±1 Co به مدت 15 دقیقه تاثیر معنی دار بر تثبیت حافظه نداشت، در حالی که هیپوترمی عمیق (24±1 Co) به مدت 15 و 60 دقیقه فراخوانی حافظه را به طور معنی دار تحت تاثیر قرار داد(p<0.001, p<0.05).
    نتیجه گیری
    اعمال هیپوترمی متوسط در مدت 15 دقیقه تاثیر معنی دار بر حافظه نداشته است، در حالی که هیپوترمی عمیق در همین مدت به طور معنی داری حافظه را تحت تاثیر قرار می دهد.
    کلید واژگان: حافظه، هیپوترمی، هالوتان، فراموشی، یادگیری اجتنابی غیر فعال
  • علی هادی
    زمینه و هدف
    یکی از عوارض تهدید کننده و خطرناک ناشی از اعمال جراحی ENT با بیهوشی عمومی، خونریزی در حین عمل جراحی می باشد. هیپوتانسیون از میزان خونریزی محل عمل کاسته و هوشبرهای وریدی و استنشاقی به نسبتهای مختلف موجب هیپوتانسیون می شوند. هدف کلی پژوهش عبارت بود از مقایسه میزان خونریزی در بیمارانی که نگهداری بیهوشی آنها با هالوتان و پروپوفل بوده است.
    روش کار
    این بررسی یک تحقیق کارآزمایی بالینی انتخابی بود که به منظور مقایسه میزان خونریزی در افرادی که نگهداری بیهوشی آنان با داروی هوشبر استنشاقی هالوتان و یا هوشبر وریدی پروپوفل بوده و در بهمن ماه 82 در اتاق عمل گوش و حلق و بینی بیمارستان امام رضا (ع) تحت عمل جراحی قرار گرفته اند انجام شده است. بررسی بر روی 60 بیماریکه عمل جراحی رینوپلاستی و سپتورینوپلاستی داشته و 38 نفر آنها مرد و 22 نفرشان زن بوده اند صورت گرفته است. در یک گروه از واحدهای پژوهش نگهداری بیهوشی با هالوتان و در گروه دیگر با پروپوفل بوده است. در حین عمل جراحی وضعیت سر همه بیماران به میزان 30-15 درجه بالاتر از تنه بوده و برای همه بیماران پگ حلقی گذاشته شد. میزان خونریزی با شمارش گازهای خون آلود و مقدار خون ساکشن شده مشخص گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری t مستقل، مجذور کای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
    یافته ها
    بیشترین افرادی که در سنین 30-17 سال تحت عمل جراحی قرار گرفته اند خانم ها بوده اند (8/81درصد) که 2/68 درصد آنها عمل جراحی رینوپلاستی داشته اند میزان خونریزی در بیماران گروه پروپوفل کمتر از بیماران گروه هالوتان بوده است (4/23 درصد).
    نتیجه گیری و بحث: نتیجه این تحقیق مشخص کرد که هر دو داروی هالوتان و پروپوفل می توانند ایجاد هیپوتانسیون نمایند و میزان خونریزی را کاهش دهند.
    کلید واژگان: خونریزی، بیهوشی، هالوتان، پروپوفل، هیپوتانسیون جراحی گوش و حلق و بینی
    Haddi A
    Background and
    Purpose
    One of the dangerous complications after E.N.T surgery with general anesthesia is fleeding during surgery. Intravenous and inhalated anesthesia will cause hypotension and reduce bleeding. The purpose of this study was comparing the Halothane and propofol effects on bleeding in surgery.
    Method
    This research is a selective clinical study for comparing the range of bleeding after using the inhalating Halothane and intravenous propofol anesthesia. It was done on post surgery in Bahman 1382, in Department of car, nose and throat, Emam Reza hospital.
    Finding
    Our cases were 38 male and 22 female patients after rhinoplasty and septorhinoplasty. One group used halothane and another used propofol. Head and neck of patients were 15-30 degree upper than trunk and pharyngeal. Pack used for all of them. The range of bleeding was explained by the amount of bloody pads and suctioned blood. Independent T test and k2 and Pearson tests were used for data analysis.
    Conclusion
    The majority of cases were ladies in 1-30 years old (8108%) and 6802% had rhinoplasty. The range of bleeding in propofol group was lesser than halothane group (2304%). This study incapacitate that both halothane and propofol can cause hypotension and reduce bleeding.
  • مقایسه بیهوشی تیوپنتال سدیم وریدی با هالوتان استنشاقی در CT-Scan کودکان
    مرضیه لک، محمد جواد فروزان مهر، محمد صادقی، سیدجلال مدنی
    CT-Scan از تکنیکهای تشخیصی - درمانی است، که بی حرکتی برای ایجاد تصاویر با کیفیت بالا از ضروریات آن است. برای ایجاد شرایط مناسب در بیمارانی که همکاری ندارند و خصوصا کودکان به آرام بخشی و بیهوشی نیاز می باشد. در این مطالعه آینده نگر و تصادفی اثرات دو دارو از نظر کارآیی، زمان شروع و مدت اثر، زمان ریکاوری و عوارض حین و بعد از بیهوشی کودکان در توموگرافی رایانه ای بررسی گردید. 100 کودک 10 روزه تا 84 ماهه کاندید CT-Scan غیر اورژانس به دو گروه 50 نفری تقسیم گردیدند. مانیتورینگ سطح اشباع اکسیژن (SPO2) و سرعت ضربان قلب (PR) قبل، حین القا و در تمام مدت انجام CT صورت گرفت. از نظر جنس، وزن،(SPO2) قبل از القای PR قبل از القای تفاوت معنا داری میان دو گروه وجود نداشت. میانگین زمان القای بیهوشی در گروه هالوتان 2.98 دقیقه و گروه تیوپنتال 0.79 دقیقه که به طور معنی دار در گروه تیوپنتال کوتاه تر از هالوتال بود. میزان و شدت کاهش و مدت زمان کاهش (SPO2)به طور معنی دار در گروه هالوتان بیشتر از تیوپنتال بود. میانگین زمان بازگشت هوشیاری در گروه هالوتان 20.2 و گروه تیوپنتال 31.6 دقیقه و شروع تغذیه در گروه هالوتان 30.3 و گروه تیوپنتال 41.5 دقیقه که به طور معنی دار در گروه تیوپنتال بیشتر از هالوتان بود. میزان کاهش(SPO2) با افزایش سن در گروه هالوتان رابطه مستقیم و در گروه تیوپنتال رابطه معکوس داشت. میتوان نتیجه گرفت هر دو روش جهت بیهوشی کودکان در خارج از اتاق عمل قابل قبول هستند. در کودکان کوچکتر و نوزادان که دستیابی به راه وریدی ممکن است مشکل باشد شاید روش استنشاقی ارجح باشد (کاهش SPO2درکودکان کوچکتر در روش استنشاقی کمتر بود). در کودکان بزرگتر که کاهش (SPO2) در روش استنشاقی بیشتر است و دستیابی به راه وریدی نیز آسان تر می باشد روش بیهوشی با تیوپنتال ارجح است
    کلید واژگان: هالوتان، تیوپنتال سدیم، بیهوشی خارج از اتاق عمل، کودکان، CT-Scan
  • فرشته نظیری، ابراهیم علیجانپور، علیرضا فیروز جاهی، مجید جلالیان
    سابقه و هدف
    میدازولام تنها دارو از دسته بنزودیازپین ها می باشد که به دلیل اثر سریع و حداقل عوارض قلبی و عروقی برای شروع و نگهداری بیهوشی استفاده می شود. هالوتان نیز رایج ترین دارو جهت نگهداری بیهوشی می باشد که به دلیل برخی از عوارض و محدودیت های آن امروزه تمایل زیادی به استفاده از داروهای بیهوش کننده وریدی وجود دارد. این مطالعه به منظور بررسی اثر میدازولام و هالوتان بر تغییرات همودینامیک در نگهداری بیهوشی صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی بر روی 100 بیمار کلاس یک انجمن بیهوشی آمریکا در محدوده سنی 60-16 سال انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه 50 نفری تقسیم و به طور یکسان برحسب وزن، پری مدیکاسیون و القای بیهوشی داده، سپس لوله گذاری تراشه انجام شد. به منظور نگهداری بیهوشی به گروه کنترل 1-0.5% هالوتان و به گروه مطالعه 1gμ/kg/min میدازولام و به هر دو گروه N2O و اکسیژن (به نسبت مساوی 50%) داده شد. ضربان قلب و فشارخون سیستولی و دیاستولی بعد از پری مدیکاسیون، یک دقیقه بعد از لوله گذاری و سپس هر 10 دقیقه به مدت 90 دقیقه اندازه گیری و ثبت و سپس داده با هم مقایسه شدند.
    یافته ها
    بر اساس نتایج این مطالعه تغییرات ضربان قلب و فشارخون سیستولی و دیاستولی در گروه میدازولام کمتر از هالوتان بوده که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. دامنه تغییرات فشارخون سیستولی و دیاستولی در گروه میدازولام نسبت به هالوتان کمتر و از نظر آماری معنی دار بود(p<0.05). در ضمن مدت زمان خروج از بیهوشی در گروه میدازولام کمتر از هالوتان بود (p<0.01).
    نتیجه گیری
    تغییرات همودینامیک در نگهداری بیهوشی با انفوزیون میدازولام در مقایسه با هالوتان مشابه و یا کمتر بوده و از ثبات بیشتری برخوردار می باشد. بنابراین با توجه به معایب هالوتان می توان در صورت نیاز از انفوزیون مداوم میدازولام به جای هالوتان استفاده کرد.
    کلید واژگان: نگهداری بیهوشی، میدازولام، هالوتان، فشار خون، ضربان قلب
  • اسدالله فرخ فر، ابراهیم نصیری
    سابقه و هدف
    یکی ازهدف های مهم بیهوشی خصوصا در جراحی های چشمی جلوگیری ازافزایش فشار داخل چشمی(IOP) است. ازطرف دیگر به منظور تثبیت یک راه هوایی مطمئن درطی بیهوشی عمومی نیاز به لوله گذاری تراشه ای می باشد. مطالعات مختلفی باداروهای متعدد جهت مهار افزایش IOP در طی لوله گذاری تراشه و بیهوشی انجام گرفته است که بسیاری از آنها به راحتی در دسترس ما قرار ندارند. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر داروی قابل دسترس هالوتان با غلظت MAC 2 قبل از القاء وریدی همراه با پره اکسیژناسیون بر تغییرات IOP ناشی از لوله گذاری تراشه انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه کار آزمایی بالینی(Clinical trial) و با روش نمونه گیری مستمر (Sequential) بعد از تایید کمیته اخلاقی شورای پژوهشی دانشگاه و رضایت بیماران، 102 بیمار 16 تا 65 سال ریسک ASAI و II بیهوشی که تحت جراحی الکتیو ارتوپدی و عمومی قرار می گرفتند به طور تصادفی ساده به دو گروه هالوتان (مورد) و غیر هالوتان (شاهد) تقسیم شدند.گروه شاهد (51 نفر)، 8 دقیقه با اکسیژن صد درصد پره اکسیژنه شدند و با داروی مشابه فنتانیل، نسدونال و پاولون لوله گذاری شدند. گروه مورد در همه جهات مشابه گروه شاهد بودند و تنها در زمان پره اکسیژناسیون و هالوتان با غلظت برابر MAC دریافت کردند. IOP در قبل و بعد از لوله گذاری با تونومترشیوتز توسط فرد ثابتی اندازه گیری و ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t زوج و ANOVA استفاده شد.
    یافته ها
    در این مطالعه، IOP در قبل از لوله گذاری تراشه در دو گروه اختلاف نداشت (05/0P<) ولی در دقایق یک و پنج بعد از لوله گذاری اختلاف معنی دار بود (001/0P<، 001/0P=). این مطالعه نشان داد که بیشترین افزایش IOP در دقیقه اول بعد از لوله گذاری در گروه کنترل بود (68/42 درصد).
    استنتاج
    کنترل افزایش IOP در این مطالعه با هالوتان شاید به دلیل شلی بیشتر عضله خارج چشمی و تسریع در بازجذب مناسبتر زلالیه باشد. لذا در هنگام لوله گذاری تراشه پیشنهاد می شود قبل از القای بیهوشی وریدی حداقل به مدت 8 دقیقه همزمان با پره اکسیژناسیون از داروی سهل الوصول هالوتان با غلظت MAC برای بیمار استفاده شود.
    کلید واژگان: هالوتان، فشار داخل چشم، لوله گذاری داخل تراشه
    A. Farrokhfar, E. Nasiri
    Background and
    Purpose
    Ône of the main aims of anesthesia, particularly in ophtalmic surgeries is rise in intraocular (ÏÔP). Ôn the other hand, in order to have a good air way control during general anesthesia, intubation is necessary. Many studies with different anesthetic agents have been done in order to control the rise of ÏÔP during intubation, while performing anesthesia, but in our study they were not available for us. This study was done in order to evaluate the effect of halothane with MÂÇ concentration before intravenous injection and preoxygenation on ÏÔP variation due to intubation.
    Materials And Methods
    Ïn a clinical trial with sequential sampling and after obtaining approval from the university research ethics committee, 102 patients of 16 to 65 years old, with Ï,ÏÏ ÂSÂ risk undergoing elective general and orthopedic surgeries, were divided randomly in two halothane (case) and nonhalothane (Çontrol) groups. The control group (51 patients(were preoxygenated with 100% oxygen for 8 minutes and intubated with the drugs similar to fentanyl, nasdonal and pavelone. Çase group was matched with control group for all conditions. Ëxcept for the time of preoxygenation, MÂÇ. ÏÔP was measured by schiots tonometer in pre and post intubation. Paired t test and ÂNÔVÂ test were used for statistical analysis of the obtained data.
    Results
    Ïn this study, ÏÔP did not show any significant difference in pre and post intubation (P<0.05), but the difference in the minutes of one and five after intubation was significant (P=0.001, P<0.001). The highest rate of ÏÔP rise (42.68%) was observed in the first minute after intubation in the control group. Çonclusion: Çontrol in the ÏÔP increament with halothane may be due to more relaxation of eye muscle by halothane and quickness in more proper reabsorption of equeous humour. Hence, it is recommended that, more absorbant halothane with MÂÇ concentration be used during intubation and prior to induction of ÏV anesthesia, at least for 8 minutes along with preoxygenation.
    Keywords: Halothane, Ïntraocular pressure, Tracheal Ïntubution
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال