کووید-19
در نشریات گروه پزشکی-
مقدمه
یکی از جدیدترین بحران های جهانی که اغل کشورها با آن رو به رو شدند، پاندمی کرونا بود. می توان ادعا نمود که تقریبا همه گروه ها، طبقات و اقشار جامعه با آن مواجه شدند. یکی از گروه های حساس و آسیب پذیر جامعه شامل خانواده معتادان به ویژه زنانی که همسرانشان مصرف کننده مواد مخدر بودند، می شد. با توجه به شرایط خاصی که این دسته از زنان با آن مواجه شدند، پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه زیسته زنان داری همسر معتاد در دوران کرونا انجام گردید.
روش هااین مطالعه به صورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. 19 نفر از زنان دارای همسر معتاد ساکن شهر اصفهان که به مراکز ترک اعتیاد با رویکرد متفاوت ترک اعتیاد (کمپ ترک اعتیاد و مرکز متادون درمانی) و پایگاه های خدمات اجتماعی در نقاط مختلف شهر مراجعه کرده بودند، به صورت هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. داده ها به روش هفت مرحله ای Collaizi تجزیه و تحلیل گردید.
یافته هااز مصاحبه ها، 272 زیرطبقه، 32 طبقه و 7 مضمون اصلی شامل «زیست انزوایی، تجربه همگونی کرونا و اعتیاد، کرونا، اعتیاد و خانواده، مواجهه شناختی و هویت جدید، تجربه ناهمگونی کرونا و اعتیاد، اختلال در جامعه پذیری فرزندان از مدرسه و سبک زندگی فقیرانه» استخراج گردید.
نتیجه گیریشرایط دوران کرونا اگرچه برای عموم مردم متفاوت بود، اما تجارب زنان دارای همسر معتاد نشان داد که آنان علاوه بر سختی زندگی گذشته، با وضعیت دشوارتری روبه رو شده اند. وضعیت جدید موجب شکل گیری تجارب متفاوتی برای آنان شد.
کلید واژگان: تحقیق کیفی، کووید 19، زنان، اعتیاد به موادBackgroundOne of the most recent global crises faced by most countries was the coronavirus disease 2019 (COVID-19) pandemic. It can be argued that nearly all groups, classes, and strata of society were affected by it. Among the sensitive and vulnerable groups in society were the families of addicts, particularly women with spouses who were substance users. Given the unique challenges faced by this group of women, this study aimed to analyze the lived experiences of women with addicted spouses during the COVID-19 pandemic.
MethodsThis research was conducted using a qualitative and phenomenological approach. A total of 19 women with addicted spouses residing in Isfahan City, Iran, who attended addiction treatment centers (including addiction treatment camps and methadone treatment centers) and social service centers located in various parts of the city, were purposively selected. Semi-structured interviews were conducted, and the data were analyzed using the seven-step Colaizzi method.
FindingsFrom the interviews, 272 subcategories, 32 categories, and 7 main themes were extracted. These themes included: bio-isolation, the experience of homogeneity between COVID-19 and addiction, COVID-19, addiction, and family, cognitive exposure and new identity, the experience of heterogeneity between COVID-19 and addiction, disruption in children's socialization due to school closures, and poor lifestyle.
ConclusionAlthough the conditions during the COVID-19 period were challenging for the general population, the experiences of women with addicted husbands revealed that they faced even greater difficulties in addition to the hardships of their pre-existing lives. The new circumstances led to the formation of distinct experiences for these women.
Keywords: Qualitative Research, COVID-19, Women, Substance Addiction -
مقدمه
پیک هفتم بیماری کرونا نشان دهنده جدیدترین موج همه گیری کووید 19 در ایران می باشد که به طور عمده توسط زیرشاخه های امیکرون مشخص می شود. با توجه به تاثیر متقابل عوامل مرتبط در مرگ و میر ناشی از کووید 19، استفاده از یک تکنیک آماری پیشرفته مانند رگرسیون لجستیک مولفه اصلی، امکان طبقه بندی و ارزیابی این متغیرها را فراهم می کند و در عین حال، دقت پیش بینی را بهبود می بخشد و مسایلی مانند چند خطی بودن که اغلب در رگرسیون سنتی وجود دارد را کاهش می دهد.
روش هادر این مطالعه مقطعی، داده های 8994 بیمار از سامانه پایش داده های مراقبت های درمانی بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد در بازه زمانی تیر تا شهریور سال 1401 استخراج گردید. جهت شناسایی مهم ترین عوامل مرتبط بر مرگ بیماران، از رگرسیون لجستیک مولفه اصلی استفاده شد. داده ها در نرم افزار SPSS و سطح معنی داری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هامیانگین سنی شرکت کنندگان، 30/28 ± 87/50 سال بود. ارتباط معنی داری بین چندین متغیر از جمله مصرف مواد مخدر، تست کووید 19، وجود تب بالا، دیسترس تنفسی، کاهش سطح هوشیاری، علایم گوارشی، اینتوباسیون، میزان PO2، بیماری مزمن خون، سابقه پرفشاری خون، سرطان و دیابت با مرگ بیماران به دست آمد (05/0 > P). در مدل رگرسیونی، مولفه های فاکتورهای تنفسی و زمینه ای به ترتیب 62 و 15 درصد با فواصل اطمینان 86/1-41/1 و 30/1-01/1 و مولفه های اینتوباسیون و درجه حرارت، شانس مرگ و میر را 47/2 برابر با فاصله اطمینان 89/2-10/2 افزایش داد (05/0 > P).
نتیجه گیریشناسایی عوامل خطر برای ارایه دهندگان مراقبت های بهداشتی ضروری است تا زیرجمعیت های بیماران آسیب پذیر را شناسایی نمایند، کیفیت مراقبت را افزایش دهند، مداخلات درمانی را اولویت بندی کنند و منابع را به طور موثر تخصیص دهند.
کلید واژگان: کووید 19، آنالیز رگرسیون، عوامل خطر، مرگ و میر، ایرانBackgroundThe seventh peak represented the latest surge of the coronavirus disease 2019 (COVID-19) pandemic in Iran, predominantly characterized by Omicron subvariants. Due to the complex interplay of various factors contributing to COVID-19 mortality, employing an advanced statistical technique such as principal component regression (PCR) allows for the categorization and evaluation of these variables while improving predictive accuracy and mitigating issues such as multicollinearity often encountered with traditional regression methods.
MethodsIn this cross-sectional study, data from 8994 patients were extracted from the Medical Care Monitoring Center (MCMC) of hospitals affiliated with Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran, covering the period from July to September 2022. Principal component logistic regression was employed to identify significant factors associated with patient mortality. Data analysis was done using SPSS software at a significance level of 0.05.
FindingsThe mean age of participants was 50.87 ± 28.30 years. Statistically significant associations were found between several variables including drug use, COVID-19 test results, high fever, respiratory distress, decreased level of consciousness, gastrointestinal symptoms, intubation status, oxygen saturation (PO2) levels, chronic blood diseases, and histories of hypertension (HTN), cancer, and diabetes with patient mortality (P < 0.05). In the regression model, the components of respiratory factors and underlying factors increased the chance of death by 62% and 15%, respectively, with confidence intervals (CIs) of 1.41-1.86 and 1.01-1.30, respectively. Besides, the components of intubation and temperature increased the chance of death by 2.47 times with a CI of 2.10-2.89 (P < 0.05).
ConclusionIdentifying risk factors is essential for healthcare providers to recognize vulnerable patient subpopulations, enhance the quality of care, prioritize treatment interventions, and effectively allocate resources.
Keywords: COVID-19, Regression Analysis, Risk Factors, Mortality, Iran -
Introduction
Considering the risks of infectious diseases, especially COVID-19 in pregnant women and the existence of ambiguous results related to this disease on the health of mothers and babies, this study aims to determine the maternal, fetal, and neonatal consequences of COVID-19 in pregnant women.
MethodsIn this retrospective cohort study, 233 pregnant women (113 infected and 120 not infected with COVID-19) ≥ 18 years of age were referred to Kausar and Amirul Mominin (AS) hospitals in Semnan from April 2018 until May 2023. They were selected by the convenience method. Inclusion criteria included: age ≥ 18 years and access to clinical records. Women with chronic diseases, diabetes and gestational hypertension, eclampsia and pre-eclampsia, other infectious diseases, and people with disorders in pregnancy screening tests were excluded from the study. Demographic information and maternal, fetal, and neonatal outcomes of the two groups were compared using clinical records and phone calls.
ResultsIn women with COVID-19 compared to non-infected, the prevalence of hospitalization in the intensive care unit (P = 0.003), premature rupture of the amniotic sac (P = 0.039), gestational diabetes (P = 0.003), pregnancy hypertension (P = 0.016), preterm labour (P = 0.006), cesarean section (P < 0.001), intrauterine fetal growth restriction (P = 0.032), abortion (P = 0.038), fetal death (P = 0.042) and hospitalization of the newborn in the intensive care unit (P = 0.006) were significantly higher. Apgar score of one minute (8.34 ± 1.54 vs. 8.65 ± 0.87 and P = 0.048) and five minutes (9.61 ± 1.12 vs. 9.74 ± 0.68 and P = 0.039) in the neonates of affected women were less than the other group.
ConclusionHealth policies based on the education of the symptoms and risks of the disease, as well as screening and faster identification of pregnant women with COVID-19 at higher risk and providing appropriate facilities to control their risk factors and planning to make effective decisions in prevention and clinical management with quick diagnosis and timely treatment in the early stages, is necessary, which is recommended.
Keywords: COVID-19, Pregnancy Complications, Pregnancy Outcome -
زمینه و هدف
اطلاعات مرتبط با نحوه انتشار بیماری و عوامل خطر مکانی می تواند به سیاست گذاران و مدیران در کنترل بیماری کمک کند. این مطالعه با هدف تحلیل خوشه بندی فضایی- زمانی مرگ و میر کووید-19 در استان همدان انجام شد.
مواد و روش هامطالعه حاضر یک پژوهش اکولوژیک است. کلیه بیماران با تشخیص قطعی کووید-19 و مرگ به علت کووید در استان همدان از ابتدای 1399 تا پایان 1401 وارد مطالعه شدند. جهت نمایش توزیع موارد مرگ از نقشه های پهنه بندی استفاده شد. برای تحلیل نقطه داغ از آماره Getis-Ord G استفاده شد. برای بررسی روند مرگ و میر کووید-19 در طول اپیدمی، از مدل پواسون استفاده شد.
یافته هادر مجموع، 7265 بیمار مبتلا به کووید-19 که در طول دوره مطالعه فوت کردند، وارد مطالعه شدند. در آبان 1399، اردیبهشت و شهریور 1400 بیشترین موارد مرگ ناشی از کووید-19 رخ داده که این ماه ها در اوج موج های سوم، چهارم و پنجم اپیدمی قرار دارند. مرگ در هریک از دوره های زمانی، نسبت به دوره مبنا (اول 1399) به طور معنی داری تغییر کرده است. خطر نسبی مرگ به علت کووید-19 در استان در نیمه دوم سال 1399 و نیمه اول سال 1400 نسبت به دوره مبنا افزایشی و در دوره های بعدی کاهشی بوده است. نقاط پرخطر در استان همدان از نظر بروز مرگ از ابتدای 1399 تا پایان 1401 در تعدای از شهرستان های شمالی و مرکزی استان قرار داشته اند.
نتیجه گیریدر ابتدا، مناطق پرخطر در شهرستان های شمالی استان قرار داشته اند و در میانه دوره اپیدمی، دامنه مناطق پرخطر به شهرستان های مرکزی-جنوبی و سپس جنوبی استان گسترش پیدا کرد.
کلید واژگان: کووید-19، سیستم اطلاعات جغرافیایی، تحلیل خوشه بندی فضایی- زمانی، همدانBackground and ObjectivesInformation related to the spread of disease and spatial risk factors can assist policymakers and managers in disease control. This study aimed to analyze the spatial-temporal clustering of COVID-19 mortality in Hamadan Province.
Materials and MethodsThe present study is an ecological research. All patients with a definitive diagnosis of COVID-19 and death due to COVID in Hamadan Province from the beginning of 2020 to the end of 2022 were included in the study. Zoning maps were used to display the distribution of death cases.The Getis-Ord G statistic was utilized for hot spot analysis. To examine the trend of COVID-19 mortality over the course of the epidemic, a Poisson model was employed.
ResultsIn total, 7265 COVID-19 patients who died during the study period were included. In November 2020, and May and September 2021, the highest cases of COVID-19 related deaths occurred, coinciding with the peaks of the third, fourth, and fifth waves of the epidemic. In each of the studied periods, COVID-19 mortality significantly changed compared to the baseline period (from March to September 2020). The relative risk of death due to COVID-19 in the province increased from October to February 2020 and March to September 2021 compared to the baseline period and decreased in subsequent periods. High-risk points in Hamadan Province regarding the incidence of deaths caused by COVID-19 from March 2020 to February 2022 were located in several northern and central counties of the province.
ConclusionAt the beginning of the epidemic, high-risk areas with high incidence rates were located in the northern counties of the province. In later stages, during the middle of the epidemic, the range of high-risk areas expanded to the central-southern and then southern counties of the province.
Keywords: COVID-19, Geographic Information System, Spatial-Temporal Clustering Analysis, Hamadan -
سابقه و هدف
سطوح فریتین سرم در بیماری کووید-19 با شدت یافتن بیماری افزایش می یابد. بنابراین، می تواند به عنوان یک نشانگر زیستی احتمالی برای پیش بینی طوفان سایتوکاین در نظر گرفته شود. این مطالعه با هدف یافتن کاربرد عمل گرایانه فریتین به عنوان نشانگر زیستی در کووید-19، انجام پذیرفت.
مواد و روش هادر این مطالعه گذشته نگر، در مجموع 117 بیمار بالای 18 سال بستری به علت کووید-19 وارد شدند. تشخیص بیماری بر اساس علائم بالینی، تکنیک های رادیولوژیک و تست real-time PCR انجام گرفت. بیماران بر اساس میزان تنفس، سطح اشباع اکسیژن و ارتشاح ریوی در گروه های خفیف تا متوسط (47 نفر)، شدید (46 نفر) و بحرانی (24 نفر) طبقه بندی شدند. اطلاعات دموگرافیک و بالینی و هم چنین یافته های آزمایشگاهی بیماران جمع آوری و غلظت فریتین در بین گروه های مختلف مقایسه شد.
یافته هادر مجموع 117 بیمار با تشخیص قطعی کووید-19 طی بازه زمانی 6 ماهه وارد مطالعه شدند. بیش ترین درصد بیماران در گروه بحرانی (76/29درصد) بودند. میانگین سنی بیماران در گروه بحرانی (11/09±76/29) بیش تر بود (0/001 <p). میزان فریتین سرم در گروه بحرانی (0/001 <p) بیش تر از سایر گروه ها بود. سطح فریتین در بیماران فوت به طور قابل توجهی در مقایسه با بیماران ترخیص شده بالاتر بود (0/004 <p). تجزیه و تحلیل رگرسیون لجستیک باینری نشان داد که فریتین یک پیش بینی کننده مرگ و میر است (AUC برابر 0/808).
استنتاجسطح فریتین یک نشانگر زیستی امیدوارکننده در پیش بینی طوفان سایتوکاین است که به مدیریت بیماری و مراقبت بهینه از بیماران مبتلا به کووید-19 کمک می کند
کلید واژگان: فریتین، کووید-19، شدت، مرگ و میرBackground and purposeThe levels of serum ferritin increase with increasing disease severity, thereby suggesting a possible biomarker for the prediction of the cytokine storm. This study was carried out to evaluate the practical utility of ferritin as a serum biomarker in COVID-19.
Materials and methodsIn this retrospective study, a total of 117 adult hospitalized patients with COVID-19 infection were included. The disease was diagnosed based on clinical signs and chest radiography, followed by real-time PCR. Patients were classified into mild-to-moderate (n= 47), severe (n = 46), and critical (n = 24) groups. Demographic and clinical information, as well as laboratory findings, were collected, and the concentrations of ferritin were compared among the different groups.
ResultsThe highest percentage of patients were in the critical group (76/29%). Overall, COVID-19 infection was more prevalent in females (66%) and the median age of patients in the critical group (76.29) was more than the other ones. The amount of ferritin was significantly higher in the critical (p< 0.001) group. The level of ferritin remarkably was higher in dead patients (620.88 ng/mL. Based on logistic regression analysis and ROC curve, ferritin can be a biomarker to predict high-risk patients. Furthermore, binary logistic regression showed ferritin to be a predictor of mortality supplemented.
ConclusionSerum ferritin is a promising biomarker for anticipating cytokine storm, which may support clinical decision-making and contribute to the optimal management of patients with COVID-19.
Keywords: Ferritin, COVID-19, Severity, Mortality -
مقدمه
پاندمی کووید-19 منجر به تجربه سطح بالایی از استرس و اضطراب در پرستاران شد. پیاده سازی تکنیک های آموزشی روانشناختی با هدف ارتقاء تاب آوری یا کاهش استرس و اضطراب پرستاران می تواند تاثیر مثبتی بر پیامدهای روانشناختی آنان داشته باشد. هدف این مقاله، مروری بر مطالعات انجام شده در مورد اثرات تکنیک های آموزشی روانشناختی بر سلامت روان پرستاران می باشد.
مواد و روش هامقاله حاضر از نوع مرور روایتی بوده که بر پایه اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از کلید واژه های استرس، اضطراب، تاب آوری، پاندمی کووید-19 و آموزش در پایگاه های فارسی زبان همچون SID و Magiran و کلید واژه های انگلیسی COVID-19, nursing, stress, anxiety, learning, resilience, در پایگاه های داده انگلیسی مانند PubMed، Google Scholar،Web of Sciences و Scopusدر بازه زمانی 2023 -2019 انجام شد و در مجموع 684 مقاله یافت شد. از بین آن ها 27 مقاله استخراج گردید. معیارهای ورود شامل مطالعات دارای متن کامل، مداخله ای بودن مطالعه و به کارگیری یک تکنیک آموزشی روانشناختی با هدف ارتقاء تاب آوری یا کاهش استرس و اضطراب در گروه آزمون مطالعه بود. لذا مطالعات فاقد متن کامل، مطالعات موردی، مطالعات مروری، مقالات کوتاه، مطالعات نامه به سردبیر و مقالات سیستماتیک حذف شدند.
یافته هاپاندمی کووید-19 تاثیر زیادی بر سلامت جسمی و روانی پرستاران شاغل داشت. در پاندمی کووید-19 پرستاران به مراقبت از بیماران زیادی پرداختند و متحمل فشار کاری و روانی بسیاری شدند. به کارگیری یک تکنیک آموزشی روانشناختی با هدف ارتقاء تاب آوری یا کاهش استرس و اضطراب به پرستاران کمک می کند تا ضمن حفظ سلامت روانی خود بهترین عملکرد را در شرایط پر تنش داشته باشند. شواهد مبین آن است که تکنیک های مختلف آموزشی مانند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان شناختی-رفتاری، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و یا ترکیبی از این تکنیک ها باعث بهبود تاب آوری، کاهش استرس و اضطراب پرستاران در دوران پاندمی کووید-19 شده است.
بحث و نتیجه گیریبا توجه به وجود و تاثیرگذاری تکنیک های مختلف آموزش مانند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان شناختی-رفتاری، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و یا ترکیبی از این روش ها روی تاب آوری، استرس و اضطراب پرستاران، لازم است برنامه ریزی های درست جهت پیاده سازی تکنیک های مختلف آموزشی انجام شود تا اثرات منفی پاندمی کووید-19 روی پرستاران کاهش یابد.
کلید واژگان: تکنیک های آموزشی روانشناختی، تاب آوری، استرس، اضطراب، پرستاران، کووید-19IntroductionThe COVID-19 pandemic led to the experience of high levels of stress and anxiety in nurses. The implementation of psychological training techniques can have a positive effect on their psychological outcomes. The purpose of this article is to review the studies conducted on the effects of psychological training techniques on the mental health of nurses.
Material and MethodsThe present article is a narrative review based on the information collected using the keywords stress, anxiety, resilience, COVID-19 pandemic and education in the Persian language and English databases such as SID and Magiran, PubMed, Web of Sciences, and Scopus from 2019 to 2023 and a total of 684 articles were found. Twenty seven articles were extracted from them. The inclusion criteria required studies to have full text available, experimental and semi experimental studies, and the use of a psychological training technique to improve resilience or reduce stress and anxiety in the test group.
ResultsThe COVID-19 pandemic had a great impact on the physical and mental health of nurses. The use of psychological training techniques to improve resilience or reduce stress and anxiety helps nurses perform best in stressful situations while maintaining their mental health. The evidence shows that various educational techniques such as acceptance and commitment therapy, cognitive-behavioral therapy, mindfulness-based cognitive therapy, or a combination of these techniques have improved resilience, and reduced stress and anxiety of nurses during the COVID-19 pandemic.
Discussion and ConclusionConsidering the existence and effectiveness of different training techniques, on the resilience, stress, and anxiety of nurses, it is necessary proper planning should be done to implement various training techniques to reduce the negative effects of the COVID-19.
Keywords: Psychological Training Techniques, Resilience, Stress, Anxiety, Nurses, COVID-19 -
زمینه و اهداف
پاندمی کووید-19 مهمترین چالش بهداشتی- درمانی عصر حاضر است. کارورزان و کارآموزان پزشکی نقش مهمی در درمان، مراقبت و پیگیری بیماران مبتلا دارند و مهارت های تصمیم گیری و سازگاری از عوامل موثر در عملکرد آنها بهشمار میرود. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت مهارتهای تصمیم گیری و سازگاری و ارتباط آنها در کارورزان و کارآموزان پزشکی طی پاندمی کووید-19 انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی- مقطعی 210 نفر از کارورزان و کارآموزان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال 1401-1400 وارد مطالعه شده و پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی، مهارتهای سازگاری فردی و اجتماعی کالیفرنیا و سبکهای تصمیم گیری اسکات و برو را تکمیل کردند. ملاحظات اخلاقی در تمام مراحل مطالعه رعایت شد. داده ها توسط نرم افرار SPSS 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هایافته های مطالعه نشان داد، مهارت های تصمیم گیری 48/19 درصد دانشجویان مطلوب، 46/36 درصد متوسط و 5/45 درصد نامطلوب بود. اکثریت دانشجویان سازگاری فردی مطلوب (93/64 درصد) و سازگاری اجتماعی متوسط (24/1 درصد) داشتند. مهارت های تصمیم گیری با سازگاری فردی، اجتماعی و کل و متغیرهای سن، تحصیلات پدر و محل سکونت ارتباط معنیداری داشت (P<0/05). آنالیز رگرسیون نشان داد که سازگاری فردی، اجتماعی و کل و متغیرهای جمعیت شناختی (محل سکونت و تحصیلات پدر) پیش بینی کنندگی 59 درصد برای مهارتهای تصمیم گیری دارد.
نتیجه گیریمهارت های سازگاری و برخی متغیرهای جمعیت شناختی (محل سکونت و تحصیلات پدر) پیشبینی کننده مهارت تصمیم گیری دانشجویان پزشکی هستند.
کلید واژگان: کووید-19، سازگاری فردی و اجتماعی، مهارت های تصمیم گیریBackground and AimsThe COVID-19 pandemic is the most significant health challenge of the present era. Medical interns and trainees play a crucial role in treating, caring for, and monitoring patients, with decision-making and adaptability skills being key factors influencing their performance. Therefore, this study aimed to assess the status of decision-making and adaptability skills and their relationship among medical interns and trainees during the COVID-19 pandemic.
Materials and MethodsIn this cross-sectional descriptive study, 210 medical interns and trainees from Shahrekord University of Medical Sciences were enrolledduring the academic year 2021-2022. Participants completed questionnaires assessing demographic information, individual and social adaptation skills (California Adaptation Scale), and decision-making styles (Scott and Bro). Ethical considerations were adhered to throughout the study. Data were analyzed using SPSS 26 software.
ResultsThe findings revealed that 48.19% of students exhibited favorable decision-making skills, 46.36% had average skills, and 5.45% demonstrated unfavorable skills. A significant majority of students reported favorable personal adaptation (93.64%) and average social adaptation (24.1%). Decision-making skills were significantly correlated with individual and social adaptation as well as demographic variables such as age, father's education, and place of residence (P<0.05). Regression analysis indicated that individual, social, and overall adaptation, along with demographic factors (place of residence and father's education), accounted for 59% of the variance in decision-making skills.
ConclusionAdaptability skills and certain demographic variables (place of residence and father's education) are predictive of medical students' decision-making skills.
Keywords: Covid-19, Personal, Social Adaptation, Decision-Making Skills -
زمینه و اهداف
استان همدان با 20000 کیلومتر مربع مساحت و جمعیت 1700000 نفر در غرب ایران واقع شده است. شروع کووید-19 و توقف تجمعات عمومی بر کیفیت هوا تاثیر گذاشت. این مطالعه با هدف بررسی کیفیت هوای استان همدان طی دو سال قبل از شیوع کووید-19، دوره شیوع و پس از آن انجام شد.
مواد و روش هااین پژوهش با رعایت استانداردهای اخلاقی انجام شد. داده های کیفی هوای روزانه از پنج ایستگاه پایش استخراج شد. پس از اعتبارسنجی، داده ها طی سه دوره فوق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج توصیفی به صورت میانگین و انحراف معیار ارائه شد و پارامترها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون Post Hoc Bonferroni ارزیابی شدند.
یافته هادر دوران کووید-19، میانگین غلظت CO2، O3 و PM10 نسبت به قبل از کووید-19کاهش یافت، در حالی که غلظت PM2.5، SO2 و CO افزایش یافت. پس از کووید-19میانگین غلظت NO2، O3 و SO2 در مقایسه با دوره کووید-19 کاهش یافت، اما غلظت PM10 و CO افزایش یافت و PM2.5 میانگین ثابتی را حفظ کرد. همچنین مشخص شد که بیشترین میانگین غلظت NO2 و O3 در تابستان، CO در پاییز و SO2 در زمستان رخ داده است.
نتیجه گیریقرنطینه اجباری در دوره کووید-19 بر کیفیت هوای استان تاثیر گذاشته است. ممنوعیت سوخت مازوت در نیروگاه ها و واحدهای صنعتی پس از کووید-19 نیز به طور قابل توجهی بر کیفیت هوا تاثیر گذاشت. بنابراین کنترل ترافیک و ممنوعیت همزمان سوخت مازوت برای بهبود کیفیت هوای این استان توصیه می شود.
کلید واژگان: آلودگی هوا، کووید- 19، همدان، ایران، ویروس کروناBackground and AimsHamadan Province, located in western Iran, covers 20,000 square kilometers and has a population of 1.7 million. The onset of COVID-19 and the cessation of public gatherings significantly affected air quality. This study aimed to examine the air quality in Hamadan Province over two years prior to the COVID-19 outbreak, during the pandemic, and after its resolution.
Materials and MethodsThis research adhered to ethical standards. Daily air quality data were obtained from five monitoring stations. After validation, the data were analyzed during the three aforementioned periods. Descriptive results were presented as means and standard deviation, and parameters were evaluated using SPSS software with the Post Hoc Bonferroni tests.
ResultsDuring the COVID-19 period, the average concentrations of CO2, O3, and PM10decreased compared to pre-COVID-19 levels, while PM2.5, SO2, and CO concentrations increased. After COVID-19, the average concentrations of NO2, O3, and SO2decreased compared to the COVID-19 period, conversely,PM10and CO concentrations increased, with PM2.5maintaining a stable average concentration. The highest averageconcentrations of NO2and O3occurred in summer, CO in autumn, and SO2in winter.
ConclusionThe mandatory lockdown during the COVID-19 period significantly impacted the air quality of the province. The subsequent ban on Mazut fuel in power plants and industrial units also had a notable effect on air quality. Therefore, traffic control and the simultaneous prohibition of Mazut fuel are recommended to improve air quality in this province.
Keywords: Air Pollution, COVID-19, Hamadan, Iran, Coronavirus -
زمینهعلیرغم کاهش انتقال و مرگ و میر ناشی از کرونا ویروس (COVID-19) درجهان، این عفونت همچنان یکی از چالش های مهم جراحان ارتوپد محسوب می شود. مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر عفونت COVID-19، بر عوارض، شیوع، میزان و مرگ و میر و عوامل پیش بینی کننده پیامد های جراحی شکستگی های پروگزیمال فمور انجام شد.روش کارمطالعه ی مشاهده ای آینده نگر حاضر، بر روی 611 بیمار PPF مشکوک به کووید-19 که بین سال های 1392- 1390 در بیمارستان فیروزگر وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران تحت عمل جراحی قرار گرفتند، انجام شد. 59 بیمار با تشخیص قطعی کووید-19 شناسایی شدند. با استفاده از روش تطبیق سازی فراوانی، میزان مرگ و میر 30 روزه، عملکرد لگن، میانگین طول مدت بستری و احتمال بستری در بخش مراقبت های ویژه را بین بیماران مبتلا و غیر مبتلا به کووید-19 را مقایسه کردیم.یافته هامیزان مرگ و میر 30 روزه در گروه مبتلا به کووید- 19 به طور چشم گیری بیشتر بود (8/28 % در مقابل 2/10 %، سطح معناداری= 018/0). در آخرین پیگیری،میانگین امتیاز هیپ هریس (HHS) در بیماران مبتلا به کووید-19 کمتر بود.نتایج تجزیه و تحلیل چند متغیره نشان داد که میزان عفونت، میانگین مدت بستری در بیمارستان و میزان بستری در بخش مراقبت های ویژه دربیماران مبتلا به کووید-19 بیشتر است. افزایش سن، فشار خون بالا، سیگار کشیدن به طور قابل توجهی خطر پیامدهای پس از جراحی را در بیماران PPF افزایش می دهد.نتیجه گیریابتلا به کووید-19، میزان مرگ و میر،میانگین طول مدت بستری و احتمال بستری در بخش مراقبت های ویژه را افزایش و میانگین امتیاز HHS رادر جمعیت هدف کاهش می دهد. اهمیت این نتایج در بیماران مسن، مصرف کننده سیگار و مبتلا به فشار خون، بیشتر می باشد.واژه های کلیدی:شکستگی پروگزیمال فمور- میزان مرگ و میر- بیماری کرونا ویروس 2019- کووید-19 - پیش بینی کننده هاکلید واژگان: شکستگی پروگزیمال فمور، میزان مرگ و میر، بیماری کرونا ویروس 2019، کووید-19، پیش بینی کننده هاBackgroundDespite the global reduction in the transmission and mortality of Coronavirus (COVID-19), this infection remains a significant challenge for orthopedic surgeons. This study aims to evaluate the impact of COVID-19 infection on complications, prevalence, rates, mortality, and predictors of surgical outcomes in proximal femur fractures.MethodsThis prospective observational study was conducted on 611 PPF patients suspected of having COVID-19 who underwent surgery at Firouzgar Hospital affiliated with Iran University of Medical Sciences between 2011 and 2013. Fifty-nine patients were identified with a confirmed diagnosis of COVID-19. Using frequency matching, we compared the 30-day mortality rate, hip function, average length of hospitalization, and likelihood of ICU admission between patients with and without COVID-19.FindingsThe 30-day mortality rate was significantly higher in the COVID-19 positive group (28.8% vs. 10.2%, p=0.018). At the last follow-up, the mean Harris Hip Score (HHS) was lower in COVID-19 positive patients. Multivariate analysis showed that infection rates, average duration of hospitalization, and ICU admission rates were higher in COVID-19 positive patients. Older age, hypertension, and smoking significantly increased the risk of postoperative outcomes in PPF patients.ConclusionCOVID-19 infection increases mortality rates, average duration of hospitalization, and ICU admission likelihood while decreasing the mean HHS in the target population. These findings are particularly significant in elderly patients, smokers, and those with hypertension.Keywords: Proximal Femur Fracture, Mortality Rate, Coronavirus Disease, COVID-19, PredictorsKeywords: Proximal Femur Fracture, Mortality Rate, 2019 Coronavirus Disease, Covid-19 - Predictors
-
زمینه و هدف
کرونا یک بیماری نوپدید است که پرستاران را با تنش های اخلاقی جدیدی روبرو کرده و بر کارکرد و کیفیت مراقبت های پرستاری تاثیر گذاشته است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تنش اخلاقی و عوامل مرتبط با آن در پرستاران بخش های کرونای شهر اردبیل انجام شد.
روش کاردر این مطالعه توصیفی مقطعی، تعداد 159 نفر از پرستاران شاغل در بخش های کرونای مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اردبیل - به عنوان تنها مرکز کرونای شهر اردبیل- در سال 1399 مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده شامل فرم اطلاعات فردی و شغلی و پرسشنامه تنش اخلاقی کورلی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه در نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام گرفت.
یافته هامیانگین و انحراف معیار فراوانی و شدت تنش اخلاقی در پرستاران مورد پژوهش به ترتیب 24/5±28/52 و 86/5±54/51 بود، که نشان دهنده سطح متوسط تنش اخلاقی در هر دو بعد است. عامل "مردد هستم که به بیمار یا خانواده بیمار درباره وضعیت و درمان او چه بگویم" با میانگین و انحراف معیار 75/0±74/4 بیشترین تنش اخلاقی را در بعد شدت و گویه ی "مشغله کاری فراوان باعث کاهش کیفیت کاری ام می شود" با میانگین و انحراف معیار 55/0±81/4 بیشترین تنش اخلاقی را در بعد فراوانی ایجاد کردند. در خصوص ارتباط مشخصات دموگرافیک با تنش اخلاقی پرستاران، نتایج حاکی از وجود ارتباط معنی دار آماری بین شدت و فراوانی تنش اخلاقی با نوع استخدام پرستاران بود (05/0 <p) بطوری که پرستاران قراردادی بیشتر از سایرین، تنش اخلاقی را تجربه کردند. همچنین بین سمت با فراوانی تنش اخلاقی (04/0=P) و بین سابقه کاری با شدت تنش اخلاقی (02/0=p)، ارتباط معنی داری مشاهده شد.
نتیجه گیریبا توجه به سطح متوسط تنش اخلاقی بین پرستاران شاغل در بخش های کرونا، ارائه آموزش های لازم در زمینه چگونگی رویارویی با تنش های اخلاقی در خیزهای جدید بیماری و استفاده از تجارب پرستاران با سابقه در زمینه چگونگی مقابله با تنش اخلاقی ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: تنش اخلاقی، کرونا ویروس، کووید- 19، پرستارBackground and ObjectivesCOVID-19 is an emerging disease, which has confronted nurses with new moral distress. This study aimed to determine the moral distress and its related factors among nurses working in the COVID-19 wards of Ardabil City, Iran.
MethodsThis cross-sectional descriptive study evaluated 159 nurses working in the COVID-19 wards of Imam Khomeini Hospital, the only hospitalization center for patients with COVID-19 in Ardabil, in 2021. The instruments included a personal-occupational information form and Corley’s moral distress scale (MDS). Data analysis was performed by descriptive and inferential statistics using SPSS software, version 22.
ResultsThe mean frequency and intensity of the nurses’ moral distress were estimated at 52.28±5.24 and 51.54±5.86, respectively, which indicated a moderate level of moral distress in both dimensions. The results indicated a significant relationship between the intensity and frequency of moral distress and the type of nurses’ employment (P<0.05). Moreover, a significant relationship was observed between the nurses’ position and the frequency (P=0.04), as well as between the nurses’ work experience and the intensity of moral distress (P=0.02).
ConclusionIt seems that providing the necessary training on how to deal with moral distress in new waves of the disease and using the experiences of experienced nurses in this field is essential, given the moderate level of moral distress observed among nurses working in COVID-19 wards.
Keywords: Psychological Distress, Coronavirus, COVID-19, Nurses -
-
مقدمه
کووید 19 بیماری عفونی نوظهور ناشی از کرونا ویروس سندرم حاد تنفسی 2 (Severe acute respiratory syndrome-Coronavirus 2 یا (SASR-CoV-2 با قابلیت همه گیری در انسان می باشد. یافته های اخیر بر اهمیت تغذیه در پیشگیری و کنترل این ویروس تاکید دارد. با توجه به این که تاکنون پژوهشی در رابطه با مقایسه دریافت های غذایی با شدت ابتلا به بیماری کرونا انجام نشده است، مطالعه حاضر با هدف مقایسه دریافت های غذایی با شدت ابتلا به بیماری کووید 19 در افراد بزرگسال انجام شد.
روش هادر این تحقیق مقطعی- تحلیلی، دریافت های غذایی 3018 نفر از بیماران بستری (گروه متوسط و شدید) و 717 نفر از بیماران سرپایی (گروه خفیف) با استفاده از پرسش نامه بسامد خوراک (Food frequency questionnaire یا FFQ) بررسی گردید. به منظور مقایسه متغیرهای کمی، از آزمون Paired t و جهت مقایسه متغیرهای کیفی از آزمون 2c استفاده شد. مقایسه دریافت های غذایی نیز با استفاده از آزمون ANCOVA صورت گرفت.
یافته هابین دو گروه سرپایی و بستری در مصرف کربوهیدرات، پروتئین، چربی، اسیدهای چرب تک غیر اشباع (Monounsaturated fatty acids یا MUFAs) و اسیدهای چرب چند غیر اشباع (Polyunsaturated fatty acids یا PUFAs)، ویتامین های C، D، A، B6، B12 و روی پس از تعدیل اثر انرژی، تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P) و بین مصرف چربی اشباع (430/0 = P)، ویتامین های E (170/0 = P)، B1 (210/0 = P) و B2 (530/0 = P) تفاوتی مشاهده نشد.
نتیجه گیریمصرف چربی کل، اسیدهای چرب مفید MUFA و PUFA، ویتامین های C، D، A، B12، B6 و روی با شدت بیماری کرونا در ارتباط بود.
کلید واژگان: دریافت های غذایی، کووید 19، کرونا ویروس، مطالعات مقطعیBackgroundCoronavirus disease 2019 (COVID-19) is an emerging infectious disease caused by severe acute respiratory syndrome coronavirus 2 (SASR-CoV-2) with pandemic potential in humans. Recent findings emphasize the importance of nutrition in preventing and controlling this virus. Given that no study has been conducted on the comparison of food intake with the severity of COVID-19 disease, this study was intended to compare food intake with the severity of COVID-19 disease in adults.
MethodsIn this cross-sectional-analytical study, the dietary patterns of 3018 inpatients (moderate and severe group) and 717 outpatients (mild group) were determined by using the food frequency questionnaire (FFQ). A paired t-test was used to compare quantitative variables, and the chi-square test was used to compare qualitative variables. The comparison of food intake was done using the analysis of covariance (ANCOVA) test.
FindingsBetween the two outpatient and inpatient groups, a significant difference was observed in the consumption of carbohydrates, protein, fat, monounsaturated fatty acids (MUFAs), polyunsaturated fatty acids (PUFAs), vitamins C, D, A, B6, B12, and zinc after adjusting for the effect of energy (P < 0.001). No difference was observed between consumption of saturated fat (P = 0.430), vitamins E (P = 0.170), B1 (P = 0.210), and B2 (P = 0.530).
ConclusionThe consumption of total fat, MUFA and PUFA, vitamins C, D, A, B12, B6, and zinc was related to the severity of COVID-19.
Keywords: Food Intake, COVID-19, Coronavirus, Cross-Sectional Studies -
هدف
آموزش مجازی، علی رغم مزایای فراوان، نیازمند توجه ویژه به نیازهای متنوع فراگیران و تدوین استراتژی های مناسب برای رفع چالش های موجود است. جمع آوری تجربیات مستقیم دانشجویان از فرآیند آموزش مجازی می تواند داده های ارزشمندی را در اختیار مدیران آموزشی قرار داده و زمینه ساز ارتقای کیفی این نوع آموزش گردد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش ها و فرصت های آموزش مجازی از دیدگاه دانشجویان به انجام رسیده است.
روش هااین مطالعه کیفی با روش تحلیل محتوا بر روی20 دانشجوی پرستاری و بهداشت عمومی انجام شد. افراد با روش نمونه گیری ساده و در دسترس وارد مطالعه شدند. با توجه به محدودیت ها، جمع آوری اطلاعات از طریق گروه واتساپی انجام شد. تجزیه و تحلیل، همزمان با جمع آوری داده ها تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. بر اساس واحدهای معنایی کدها طبقه بندی گردید.
یافته هامیانگین سن مشارکت کنندگان 0.31±20.60 بوده و 60 درصد مشارکت کنندگان دانشجویان زن بوده اند پس از ادغام کدهای اولیه مضامین استخراج شده شامل دو طبقه اصلی و 5 زیر طبقه می باشد. طبقه مشکلات آموزش مجازی شامل سه زیر طبقه مشکلات یادگیری دانشجو، مشکلات اساتید در آموزش مجازی، مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری آموزش و طبقه مزایای آموزش مجازی شامل دو زیر طبقه انعطاف پذیری آموزش، یادگیری و بهره گیری از تکنولوژی بود.
یافته های مطالعه نشان داد که آموزش مجازی دارای مشکلات و مزایایی می باشد.با توجه به ضرورت استفاده از آموزش مجازی در برخی شرایط، شناسایی مشکلات و مزایای این روش آموزش از دیدگاه دانشجویان ضروری می باشد.لازم است مدیران نظام آموزشی با بهره گیری از نتایج مطالعات در راستای رفع مشکلات شناسایی شده و ارتقای کیفیت آموزش مجازی مداخلاتی را اجرا نمایند.نتیجه گیرییافته های پژوهش صورت گرفته در حوزه آموزش مجازی نشان می دهد که این روش آموزشی، ضمن دارا بودن مزایای متعدد، با چالش هایی نیز همراه است. با توجه به نقش پررنگ آموزش مجازی در نظام آموزشی معاصر، شناسایی دقیق نقاط قوت و ضعف آن از دیدگاه دانشجویان امری ضروری به شمار می آید. لذا، مدیران آموزشی می بایست با بهره گیری از نتایج پژوهش های مرتبط، اقدامات لازم را جهت رفع چالش ها و ارتقای کیفی آموزش مجازی به عمل آورند.
کلید واژگان: آموزش مجازی، مطالعه کیفی، دانشجویان، کووید-19IntroductionProper virtual education needs to pay attention to the needs of the learners, create a platform and implement the necessary interventions to solve the challenges. Accessing the experiences of learners from virtual education can provide valuable information to managers to improve the quality of virtual education. This study was conducted with the aim of identifying the problems and advantages of virtual education from the students' point of view.
MethodsThis qualitative study was conducted with content analysis method on 20 nursing and health students. People were included in the study with a simple and accessible sampling method. Due to the limitations, information was collected through the Whats App group. Analysis continued simultaneously with data collection until data saturation. Codes were classified based on semantic units.
ResultsAfter merging the primary codes, the extracted themes include two main classes and 5 subclasses. The category of virtual education problems included three subcategories of student learning problems, professors' problems in virtual education, hardware and software problems of education, and the category of virtual education advantages included two subcategories of flexibility of education, learning and using technology.
ConclusionThe findings of the study showed that virtual education has problems and advantages. Considering the necessity of using virtual education in some conditions, it is necessary to identify the problems and advantages of this method of education from the students' point of view.
Keywords: Virtual Education, Qualitative Study, Education -
مقدمه
کووید-19یک بیماری فراگیر است و درمان آن مهم می باشد. پژوهش حاضر، با هدف تعیین تاثیر هشت هفته تمرینات پیلاتس بر عملکرد ریوی زنان با سابقه ابتلا به بیماری کووید-19 انجام گرفت.
مواد و روش هامطالعه حاضر، کاربردی و از نوع نیمه تجربی بود که در سال 1400 انجام شد. پس از اطلاع رسانی در محیط های درمانی و باشگاه های ورزشی شهر اهواز، 50 نفر زن جوان غیرفعال با سابقه ابتلا به بیماری کووید-19 به محقق مراجعه کردند که پس از بررسی شرایط ورود و خروج مطالعه، 20 نفر (گروه تمرین پیلاتس 12 نفر، هشت هفته، سه جلسه در هفته) و گروه کنترل (8 نفر) وارد مطالعه شدند. متغیرهای وزن، BMI و شاخص های تنفسی (VC, FVC, FEV1, FEV1/FVC, MVV, VO2max) قبل و بعد از برنامه تمرینی با استفاده از اسپیرومتری اندازه گیری شدند. داده ها توسط آزمون های آنکووا، تی مستقل و تی زوجی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هامیانگین سنی آزمودنی ها در گروه کنترل 9/8±87/31 و در گروه تمرین 26/7±66/39 سال بود (063/0=p). VC (017/0=p)، MVV (001/0=p) و VO2max (041/0=p) در گروه تمرین در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معنی دار داشتند. VO2max در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار (001/0=p) و وزن (001/0=p) و BMI (001/0=p)، کاهش معنی دار نشان داد. متغیرهای وزن و BMI در گروه تمرین در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش و در گروه کنترل افزایش معنی دار داشتند (001/0=p).
نتیجه گیریتمرین پیلاتس می تواند به عنوان یک عامل بازتوانی در دوران پساکرونا برای زنان جوان با سابقه کووید-19 موثر باشد. تحقیقات بیشتر در این زمینه تا رسیدن به خطوط راهنمای قطعی، ضروری است.
کلید واژگان: کووید-19، پیلاتس، عملکرد تنفسی، زنان جوان، حداکثر اکسیژن مصرفیIntroductionCovid-19 is a widespread disease and its treatment is important. The present study was conducted with the aim of determining the effect of eight weeks of Pilates exercises on the lung function of women with a history of covid-19 disease.
Materials and Methods20 inactive young women with a history of covid-19 disease in 1400 were randomly divided into two Pilates training groups (N=12, eight weeks, three sessions per week) and the control group (N=8). Respiratory indices (VC, FVC, FEV1, FEV1/FVC, MVV, and VO2max) were measured before and after the exercise program using a spirometer. Using SPSS26 software, to determine the difference between the groups using the ANCOVA test and to determine the difference between the pre-test times between the groups using the independent t-test and the pre-post-test times using the t-test A pair with a significant level (p<0.05) was used.
ResultsThe average age of the subjects (control: 31.87±8.9, training: 39.66±7.26 years) was. Vital capacity (p=0.017), maximum voluntary deep breathing (MVV) (p=0.001), VO2max (p=0.041), in the post-test compared to the pre-test in the group Exercise had a significant increase. Also, VO2max in the training group increased significantly (p=0.001) and weight (p=0.001) and BMI (p=0.001) decreased significantly. Also; There was a significant decrease in weight and BMI variables in the post-test training group compared to the pre-test (p=0.001) and a significant increase in the control group (p=0.001).
ConclusionThe findings of the present study showed; Pilates exercise can be effective as a rehabilitation factor in the post-corona era for young women with a history of covid-19. However, more research in this field is necessary to reach definitive guidelines.
Keywords: COVID-19, Pilates, Respiratory Function, Young Women, Maximum Oxygen Consumption -
مقدمه
ویروس کرونا اولین و آخرین بحران همه گیر در جهان نخواهد بود. اینکه یک جامعه بداند چگونه و از چه طریقی آن بحران را مدیریت و رهبری نمایند موضوعی مهم است که متخصصان و دولتمردان باید به آن بپردازند. مطالعه حاضر با هدف بررسی راهکارهای مدیریت بحران بر اساس درس های آموخته شده از دوران کرونا انجام شده است.
روش کاراین مطالعه کیفی به صورت تحلیل محتوا انجام شد. اطلاعات در سال 1401 با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 10 نفر از مدیران و کارکنان بیمارستان حضرت علی ابن ابیطالب (ع) رفسنجان که به روش هدفمند انتخاب شدند، جمع آوری گردید. مصاحبه ها ابتدا با یک سوال کلی و باز شروع شد تا شرکت کنندگان به بیان نظرات خود بپردازند. سپس سوالات بعدی پرسیده شد تا پژوهشگر به هدف نهایی مطالعه دست یابد. طول مدت مصاحبه ها 45 تا 90 دقیقه بود. داده ها به روش تحلیل محتوای استقرایی و با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 کدگذاری و تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هااز مجموع مضامین استخراج شده از دیدگاه کارکنان و مدیران، شش مضمون اصلی شامل: منابع و تجهیزات، پرسنل درمان، فضای فیزیکی، آموزش، توانبخشی و درمان بودند که به عنوان راهکارهای مدیریت بحران کووید-19 شناسایی شدند.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش حاکی از آن است که پیشگیری و آمادگی پیش از وقوع بحران، در زمینه های مختلف اعم از تامین وسایل و تجهیزات تا برنامه ریزی و آموزش های تخصصی و عمومی، که باید به آن ها پرداخته شود، علیرغم اهمیت فراوانی که دارند مورد غفلت واقع شده اند.
کلید واژگان: مدیریت، بحران، کووید-19، مطالعه کیفیIntroductionCorona virus will not be the first and the last pandemic crisis in the world. For a society to know how and in what way to manage and lead that crisis is an important issue that experts and statesmen should be address. Therefore, this study aimed to explain the crisis management strategies according to the lessons learned from the covid-19 period.
Materials and MethodsIn this qualitative study, semi structured interviews were held with 10 managers and employees in Ali-Ibn-Abitaleb hospital of Rafsanjan, 2022. The interviews first started with a general and open question for express the participants, opinions. the next questions were asked so that the researcher can reach the final goal of the study. The duration of the interviews was between 45-90 minutes. For transcription and analysis of interviews, MAXQDA2020 software was used and date were analyzed using content analysis approach.
ResultsData analysis led to the development of 6 categories. They included: "resources and equipment", " human resources ", "physical space", "training", "rehabilitation" and "treatment", which was identified as crisis management strategies in Covid-19 period.
ConclusionThe results of this research indicate that prevention and preparation before the occurrence of a crisis, in various fields ranging from the provision of tools and equipment to planning and specialized and general training, which should be addressed, despite the great importance of They are neglected.
Keywords: Management, Crisis, COVID-19, Qualitative Study -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال شصت و هشتم شماره 1 (پیاپی 199، فروردین و اردیبهشت 1404)، صص 114 -122مقدمهدر این مطالعه یافته های سی تی اسکن قفسه سینه در بیماران واکسینه شده و واکسینه نشده مبتلا به کووید-19 در سنین 20_50 سال مورد مقایسه قرار گرفت.روش کاربیماران 20-50 ساله بدون بیماری زمینه ای مبتلا به کووید-19 وارد مطالعه شدند. یافته های موجود در CT اسکن های قفسه سینه انجام شده از بیماران بر اساس گزارش رادیولوژیست در چک لیست به ثبت رسید. بعد از جمع آوری داده ها، با کمک نرم افزار SPSS به بررسی فروانی داده ها و ارتباط داده ها با یکدیگر پرداخته شد.نتایجمجموعا 189 بیمار با میانگین سنی 6.56±35.71 سال وارد مطالعه که از این بین 109 بیمار (57.7 درصد) مونث و مابقی مذکر بودند. شایع ترین یافته در CT اسکن بیماران، اپاسیته شیشه مات بود که در 146 بیمار (77.2 درصد) مشاهده گردید. تفاوت معناداری در فراوانی کانسالیداسیون، ضخیم شدن دیواره برونش، اپاسیته شیشه مات، Halo Sign و Reverse Halo Sign بین سه گروه وجود داشت (در همه موارد 0.001p<) به طوری که بیشترین شیوع آن ها در بیماران واکسینه نشده و کمترین شیوع در بیماران واکسینه کامل مشاهده گردید. تفاوت معناداری بین درصد درگیری ریه در 3 گروه وجود داشت (0.001p<) به طوری که بیشترین درگیری ریه در گروه واکسینه نشده و کمترین آن در گروه واکسینه شده کامل مشاهده گردید.نتیجه گیریبر اساس نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر، انجام واکسیناسیون بر علیه کووید-19 منجر به کاهش شدت تظاهرات رادیولوژیک این بیماری می گردد.واژه های کلیدی: کووید-19، CT scan، واکسنکلید واژگان: کووید-19، سی تی اسکن، واکسنIntroductionIn this study, chest CT scan findings were compared in vaccinated and unvaccinated patients with COVID-19 aged 50-20 years.MethodologyPatients aged 20-50 with covid-19 were included in the study. The findings in the chest CT scans of the patients were recorded in checklists based on the radiologist's report. After collecting the data, with the help of SPSS software, the frequency of the data and the relationship between the data were investigated.FindingsA total of 189 patients with an average age of 35.71 ± 6.56 years were included in the study, of which 109 patients (57.7%) were female and the rest were male. The most common finding in the CT scan of the patients was ground glass opacity, which was observed in 146 patients (77.2%). There was a significant difference in the frequency of consolidation, bronchial wall thickening, ground glass opacity, Halo Sign, and Reverse Halo Sign among the three groups (in all cases, p<0.001) so that their prevalence was the highest in unvaccinated patients and the lowest patients with Complete vaccination. There was a significant difference between the percentage of lung involvement in the 3 groups (p<0.001), so that the highest lung involvement was observed in the non-vaccinated group and the lowest in the fully vaccinated group.ConclusionBased on the results obtained in the present study, vaccination against covid-19 leads to a decrease in the severity of the radiological manifestations of this disease.Keywords: Covid-19, CT scan, vaccineKeywords: COVID-19, CT Scan, Vaccine
-
عوامل تعیین کننده در پذیرش کادر درمانی نسبت به واکسن کووید-19
در دو سال اخیر جهان شاهد یک بحران انسانی بزرگ به دلیل شیوع کرونا ویروس 2019 بوده است که تمامی ابعاد زندگی در سراسر کره زمین را تحت تاثیر قرارداد و کشورهای جهان را وادار به اقدامات احتیاطی و کنترل های سختگیرانه برای مهار شیوع کووید-19 اعمال کرد که شامل فاصله گذاری اجتماعی و استفاده اجباری از پوشش ماسک می باشد با این حال، در همان ماه های نخستین مشخص شد که چنین اقدامات پیشگیرانه ای برای متوقف کردن گسترش کووید-19 ناکافی است؛ بنابراین جهان به اتفاق نظری در مورد تولید و توسعه واکسن به عنوان یکی از امیدوارکننده ترین استراتژی های مداخله بهداشتی برای کاهش شیوع کووید-19رسید (1). از دیرباز واکسن ها اختراع نجات دهنده ای شمرده شدند که عامل حذف و کنترل بسیاری از بیماری های عفونی در بسیاری از نقاط جهان بدند که علاوه بر ایجاد مصونیت مستقیم و پیشگیری از بیماری در بین افراد واکسینه شده، باعث مصونیت در برابر بیماری جامعه مورد نظر خواهد شد (2). پذیرش واکسیناسیون کووید -19 به عنوان یک عامل تعیین کننده لازم برای کنترل همه گیری به نظر می رسید اما این تصور که ویروس با نرخ بالای واکسیناسیون کاملا کنترل می شود، با ظهور انواع عفونی بیشتری مانند دلتا، همراه با نسبت های قابل توجهی از افراد مردد در پذیرش واکسن در کشورها به چالش کشیده شد، از طرفی هم زمان با شیوع این بیماری دنیا دچار چالش بی اعتمادی و گسترش یافتن تئوری توطئه نیز شد و این باور توطئه درحالی که جوامع عمومی در انتظار تولید واکسن بودند به مسئله واکسیناسیون نیز سرایت کرد که منجر به تردید در پذیرش واکسیناسیون همگانی شد (3).
کلید واژگان: کووید-19، مقاومت، پذیرش واکسن، کادر درمانی -
بررسی ویژگی ها و شدت بیماری کووید 19 در پرسنل بیمارستانی با سابقه واکسیناسیون آنفولانزامقدمه
فعال شدن سیستم ایمنی در برابر آنفولانزا شاید بتواند در مقابل ابتلا به کرونا محافظت کند، ولی تعامل پاسخهای ایمنی بسیار پیچیده است. تزریق واکسن آنفولانزا تاثیراتی بر تلاقی این دو بیماری با هم و احتمالا شدت بیماری کووید19 دارد. برخی از مطالعات ارتباط معکوس بین واکسیناسیون آنفولانزا و عفونت کووید19 ویافته های بالینی آن را مشاهده کردند. هدف از این مطالعه بررسی ویژگی ها و شدت بیماری کووید 19 در پرسنل بیمارستانی که واکسن آنفولانزا تزریق کرده بودند می باشد.
روش کاراین مطالعه یک مطالعه مقطعی در پرسنل مبتلا به کرونای بیمارستان دکتر مسیح دانشوری که واکسن آنفولانزا دریافت کرده بودند می باشد. اطلاعات دموگرافیک بیماران، طول مدت استعلاجی به علت ابتلا به کرونا، نتایج سی تی اسکن ریه، علائم بالینی کووید-19، ابتلا یا عدم ابتلا به بیماری زمینه ای، نتایج شمارش گلبولهای خونی و Cycle Threshold ratio و لود ویروس مورد بررسی قرار گرفت. بیماران به دو گروه دارای Cycle Threshold ratio کمتر یا بیشتر از 25 تقسیم شدند و توزیع جنسیت، میزان بستری در بخش مراقبتهای ویژه، میزان ابتلا به تنگی نفس و میزان ابتلا به بیماری زمینه ای در این دو گروه با هم مقایسه شد.
نتایجمیانگین روزهای استعلاجی پرسنل 69/17 روز بود. 7/16% به بستری در بخش مراقبت های ویژه نیاز پیدا کردند. 8/2% بیماری زمینه ای داشتند. نتایج سی تی اسکن ریه 75% نرمال بود. تب 4/33 درصد، گلودرد 5/37 درصد، سرفه 2/47 درصد، و تنگی نفس 2/4 درصد بود. متوسط تعداد گلبولهای سفید خون 6920 عدد بود. تفاوت آماری معنی داری در جنسیت بیماران، میزان بستری در ICU، ابتلا به تنگی نفس و ابتلا به بیماری زمینه ای بین دو گروه دارای Cycle Threshold ratio کمتر یا بیشتر از 25 وجود نداشت.
نتیجه گیرینتایج مطالعه توزیع سنی، جنسی، شغلی، بیماری زمینه ای، روزهای استعلاجی، شدت علائم، تستهای آزمایشگاهی و تصویربرداری پرسنل بیمارستانی که واکسن آنفولانزا دریافت کرده و به کرونا مبتلا شده بودند را نشان داد. ارتباطی بین لود ویروس با جنسیت بیماران، ابتلا به بیماری زمینه ای، میزان ابتلا به تنگی نفس و بستری در ICU وجود نداشت. نتایج در مجموع نمی تواند تاثیر کاهشی تزریق واکسن آنفولانزا در شدت علائم بیماری کووید 19 را ثابت کند.
کلید واژگان: واکسیناسیون آنفولانزا، پرسنل بیمارستانی، کووید 19، شدت کووید 19، مرگ و میر کووید 19 -
مقدمه و هدف
به دلیل ابهام و عدم توافق در منابع داخلی(از جمله پروتکل کشوری) و خارجی در کارایی داکسی سایکلین در بهبود علائم بالینی و پیشگیری از پیشرفت بیماری در بیماران مبتلا به کووید-19، هدف از انجام این مطالعه بررسی اثربخشی داکسیسایکلین در سیر و بهبود بالینی بیماران سرپایی مبتلا به کووید-19 می باشد.
مواد و روش هادر این مطالعه کار آزمایی بالینی82 بیمار مبتلا به کووید- 19 (بر اساس علائم بالینی و یافته های پاراکلینیک) مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی در سال 1401-1400 که نیازمند بستری نبودند، وارد مطالعه شدند. بیماران گروه کنترل اقدامات مراقبتی و دارویی استاندارد بیماران کووید- 19 را دریافت کردند. گروه مداخله علاوه بر این مراقبت ها، کپسول داکسیسایکلین با دوز 100 میلی گرم دو بار در روز به مدت-10 روز دریافت کردند. میزان نیاز به بستری در بیمارستان، مرگ ومیر و بهبودی کامل و سیر علائم بالینی به مدت 30 روز در هر دو گروه بیماران پیگیری و مقایسه شد. جهت مقایسه پیامد بیماری برحسب متغیرهای کیفی اسمی و رتبه ای از آزمون مجذور کای (آزمون دقیق فیشر) و مقایسه برحسب متغیرهای کمی از تی زوجی استفاده شد.
نتایج41 بیمار در گروه مداخله و 37 بیمار در گروه کنترل قرار گرفتند، که ازنظر میانگین سنی، جنسیت، علائم بالینی در زمان مراجعه تفاوت آماری معنی داری نداشتند. میزان بستری شدن در بیمارستان در گروه مداخله 8 نفر(5/19%) و در گروه کنترل 9نفر (3/24%) بود (784/0= P). یک ماه پس از درمان 21 نفر (7/56%) از بیماران گروه کنترل و 29 نفر (7/70%) از بیماران گروه مداخله بهبودی کامل داشتند. در هر دو گروه درصد اکسیژن اشباع شریانی با گذشت زمان افزایش پیدا کرد که این افزایش در گروه مداخله بیشتر بود که ازنظر آماری معنی دار بود (001/0 =P).
نتیجه گیریبر اساس یافته های این مطالعه داکسی سایکلین در بیماران سرپایی مبتلا به کووید-19 باعث بهبود سریعتر و نیاز کمتر به بستری شد.
کلید واژگان: کووید-19، داکسی سایکلین، پیامدBackground and ObjectiveThe ambiguity and lack of consensus in both domestic (including national protocols) and international sources regarding the efficacy of doxycycline in improving clinical symptoms and preventing disease progression in patients with CORONAVIRUS Disease 2019 (Covid-19) led to the decision to conduct this study. The objective was to evaluate the effectiveness of doxycycline in the clinical course and improvement of outpatients with the disease..
Materials and MethodsThe present clinical trial was conducted on 82 patients diagnosed with the disease (in accordance with the established clinical criteria) who presented at Shahid Beheshti Hospital during the years 2021-2022 and did not require hospitalization. The control group received the standard care and medication for patients with the disease. In addition to these care measures, the intervention group received doxycycline capsules at a dose of 100 mg twice daily for a duration of 10 days. The need for hospitalization, mortality, complete recovery, and the progression of clinical symptoms were monitored and compared for 30 days in both patient groups. For the purpose of comparing the disease outcomes based on nominal and ordinal categorical variables, the Chi-square test (Fisher's exact test) was utilized, while paired t-test was employed for the purpose of comparing quantitative variables.
ResultsThere were 41 patients in the intervention group and 37 patients in the control group with no statistically significant difference in terms of average age, gender, and clinical symptoms at the time of referral. Hospitalization rate was 8 cases (19.5%) in the intervention group and 9 cases (24.3%) in the control group (P=0.784). One month after treatment, 21 (56.8%) patients in the control group and 29 (70.7%) patients in the intervention group had complete recovery. In both groups, the percentage of arterial oxygen saturation increased over time in both groups and this increase was greater in the intervention group, the difference between the two groups was statistically significant (P=0.001).
Conclusiondoxycycline can be effective in outpatients with covid-19 due to faster recovery and less need for hospitalization.
Keywords: COVID-19, Doxycycline, Outcome -
مقدمه و هدفهایپرگلایسمی معمولا در بیماران بدحال ازجمله مبتلابه کووید-19 رخ می دهد که ممکن است با پیش آگهی آنها مرتبط باشد. هدف از انجام این مطالعه مقطعی بررسی شدت هایپرگلایسمی در بیماران دیابتی مبتلابه کووید-19 بستری در بیمارستان شهید بهشتی همدان در سال 1400 و تاثیر آن بر پیش آگهی آنها می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، 378 بیمار مبتلا به دیابت (هایپرگلایسمی) که در سال 1400 به دلیل کووید-19 در بیمارستان شهید بهشتی بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این بیماران بر اساس یافته های بالینی و پاراکلینیکی ارزیابی شدند و همچنین شدت بیماری و پیامدها به همراه مشخصات دموگرافیک و بالینی آن ها مورد تحلیل قرار گرفت. برای مقایسه وضعیت قند خون بیماران بر اساس سن و مدت بستری از آزمون آنالیز واریانس استفاده شد. همچنین جهت مقایسه وضعیت قند خون بیماران بر اساس جنسیت، بخش بستری، پیامد، بیماری زمینه ای و نیاز به تهویه مکانیکی از آزمون کای دو استفاده شد.نتایجاز 1665 بیمار بستری مبتلابه کووید-19 378 نفر (7/22%) مبتلابه دیابت بودند. از 378 نفر 215 نفر (9/56%) زن، 331 نفر (6/87%) متاهل و 320 نفر (7/84%) ساکن شهر بودند. میانگین سنی بیماران 5/12 ± 3/65 سال، قند خون 1/120 ± 2/220 میلی گرم بر دسی لیتر و مدت بستری آنها 9/5 ± 7/8 روز بود. 96 بیمار (4/25%) در بیمارستان به دنبال ابتلا به کووید -19 فوت نمودند.116 نفر(7/30 %) قند خون با کنترل شدید،60 نفر (9/15 %) قند خون با کنترل مناسب ، 74 نفر (6/19 %)کنترل ضعیف و 128 نفر (9/33 %) کنترل خیلی ضعیف داشتند. افرادی که در بیمارستان فوت نمودند قند خون کنترل شده ضعیف تری نسبت به افراد زنده (6/158 ± 8/272 در برابر 9/97 ± 3/202 میلی گرم بر دسی لیتر) داشتند (P=0.001).نتیجه گیریبر اساس یافته های مطالعه حاضر شدت هایپرگلیسمی در بیماران مبتلابه کووید-19 با افزایش خطر مرگ ومیر همراه می باشد؛ بنابراین ضرورت دارد این بیماران ازنظر پایش و مدیریت قند خون موردتوجه لازم قرار بگیرند.کلید واژگان: کووید-19، هایپرگلایسمی، دیابت، پیش آگهیBackground and ObjectiveHyperglycemia usually occurs in critically ill patients, including COVID-19 patients, and may be related to their prognosis. The aim of this cross-sectional study is to examine the severity of hyperglycemia in COVID-19 diabetic patients hospitalized at Shahid Beheshti Hospital in Hamadan in 2022 and its impact on their prognosis.Materials and MethodsIn this cross-sectional study, 378 patients with diabetes who were hospitalized due to confirmed cases of the novel corona virus (Covid-19) at Shahid Beheshti Hospital in 2021 were evaluated. These patients were assessed based on clinical and paraclinical findings, and the severity of the disease and outcomes were analyzed alongside their demographic and clinical characteristics. ANOVA was employed to compare the blood glucose status of patients based on age and length of hospital stay, while the chi-squared test was used to compare the blood glucose status of patients based on gender, type of ward, outcomes, underlying diseases, and the need for mechanical ventilation.ResultsOut of 1665 hospitalized COVID-19 patients, 378 (22.7%) were diagnosed with diabetes. Among the 378 patients, 215 (56.9%) were female, 331 (87.6%) were married, and 320 (84.7%) were residents of the city. The average age of the patients was 65.3 ± 12.5 years, blood glucose level was 220.2 ± 120.1milligrams per deciliter, and their hospital stay duration was 8.7 ± 5.9 days. Unfortunately, 96 patients (25.4%) succumbed to COVID-19 in the hospital. Of those, 116 (30.9%) had intensive blood glucose control, 60 (15.7%) had appropriate blood glucose control, 74 (19%) had poor control, and 128 (33%) had very poor control. Patients who passed away in the hospital had significantly worse controlled blood glucose levels compared to survivors (272.8 ± 158.6 vs. 202.3 ± 97.9 milligrams per deciliter) (P=0.001).ConclusionBased on the findings of this study, hyperglycemia in COVID-19 patients is associated with an increased risk of mortality; therefore, it is necessary to monitor and manage blood sugar in these patients.Keywords: COVID-19, Hyperglycemia, Diabetes, Prognosis
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.