جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « آگاهی مادران » در نشریات گروه « پزشکی »

Background: The objective was to determine the role of newborn workshop in promoting mothers'' knowledge. Methods: This is an interventional study (before and after study). Training courses in neonatal care were held with participants including 150 women visiting the child health center. Learning material was offered in two parts، 1. taking care of healthy newborn and، 2. common neonatal problems. Findings: The rate of correct answers to the questions related to neonatal problems was significantly higher than that of incorrect answers. In one half of the questions concerning nutrition and neonatal care there was no difference between rates of correct and incorrect answers، and in the other half، the rate of correct answers was significantly higher than incorrect ones. The study also showed a significant difference between mothers'' knowledge before and after workshops (p=0.00). Several variables، such as age، job، number of pregnancies، number of children، and mother''s level of education were evaluated. Results showed that none of them had any effect in increasing mothers'' knowledge before and after classes. Conclusions: Regarding the extension of necessary information for mothers and to exterminate wrong attitudes facing neonates (especially first child)، there is a need for education of mothers dealing with neonatal daily care، breast feeding and common neonatal problems.

رشد و تکامل بهینه کودکان مستلزم تغذیه خوب آن ها در مراحل گوناگون کودکی است و مادران در مقام اولین و مهم ترین مراقبین بهداشت و سلامت نقش تعیین کننده ای در وضعیت تغذیه کودکان دارند و ارتقای آگاهی آنان ضامن سلامت کودکان در سال های آینده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان آگاهی مادران درمورد الگوی صحیح تغذیه اطفال زیر یک سال و برخی عوامل مرتبط با آن در عرصه جامعه نگر کرمانشاه در سال 1382 انجام شد.
این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بود. از بین مادران دارای طفل زیر یک سال مراجعه کننده به درمانگاه جامعه نگر کرمانشاه در سال 1382 تعداد 200 نفر به روش نمونه در دسترس انتخاب و از لحاظ گروه های سنی شیرخوار به 4 گروه مجزا تقسیم شدند و برای هر گروه سنی پرسشنامه ای جداگانه با سوالاتی در زمینه آگاهی مادر از الگوی تغذیه شیرخوار با توجه به سن شیرخوار بر اساس دستورالعمل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ارائه شد و هر مادر پرسشنامه مربوط به گروه سنی شیرخوار خود را دریافت و تکمیل نمود. سپس نتایج با آزمون کای دو و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردید.
53 درصد از مادران مورد مطالعه نسبت به تغذیه شیرخوار خود آگاهی نامطلوب داشتند و تنها 6/9درصد آنان آگاهی مطلوب و 37.4 درصد مادران آگاهی نیمه مطلوب داشتند. آگاهی نامطلوب در مادران کم سواد (=0.034 P) و در موارد تعداد فرزندان زیاد (=0.037 P) به طور معنادار بیشتر بود. در این مطالعه یافته خاصی که نشان دهنده توزیع آگاهی بر اساس سن و جنس شیرخوار باشد، به دست نیامد. 50 درصد مادران شاغل در این مطالعه آگاهی نامطلوب داشتند و در مادرانی که فاصله موالید را رعایت کرده بودند، موارد با آگاهی مطلوب محسوس تر بود. 70 درصد موارد آگاهی نامطلوب در مادرانی که همسر آن ها بیکار بود، مشاهده شد.
بحث: نتایج این تحقیق همچون سایر تحقیقات در این زمینه نشان داد که متاسفانه مادران از اهمیت برنامه ریزی غذایی شیرخواران و چگونگی انجام آن اطلاع کافی ندارند و به نظر می رسد که به طور سلیقه ای شیرخوار خود را با مواد مختلف مورد تغذیه قرار می دهند. احتمال می رود که بخش مهمی از این نقص در دانش مادران به دلیل نارسایی در زمینه انتقال آموزش به مادران بوده باشد که لازم است در تحقیقات بعدی به علل این عدم آگاهی به طور دقیق تر پرداخته شود..

واکسیناسیون به عنوان یکی از اجزای مهم نظام ارائه خدمات بهداشتی اولیه، در جهت حفظ و ارتقای سلامتی جامعه نقش مؤثری دارد. در این بررسی میزان آگاهی مادران در ارتباط با واکسیناسیون در سال 1380 مورد بررسی قرار گرفت.
در این مطالعه توصیفی تحلیلی، 27298 کودک زیر 5 سال و 67882 مادر ساکن در مناطق مختلف استان ایلام به عنوان جامعه هدف انتخاب شدند. به منظور انتخاب نمونه ای مناسب و فراگیر از بین 51 خوشه شهری و 49 خوشه روستایی، به صورت نمونه گیری تصادفی ساده، 1040 کودک و 1050 مادر کودک مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ای که در سه قسمت اطلاعات مربوط به خصوصیات فردی، اطلاعات مربوط به وضعیت واکسیناسیون کودک و اطلاعات مربوط به آگاهی مادران در خصوص نحوه واکسیناسیون کودکان زیر پنج سال طراحی گردیده بود جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری کای دو، دقیق فیشر و T مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته های پژوهش: یافته های تحقیق نشان داد که بین سطح آگاهی مادران و محل سکونت، شغل و تحصیلات پدر و مادر، نحوه مراجعه به مراکز ارائه دهنده خدمات، تاخیر در اخذ واکسن های ثلاث، هپاتیت و سرخک، محل تولد فرزند، منبع کسب اطلاعات، فاصله گیرنده خدمات تا مرکز، رضایت مندی از پرسنل و شناخت بیماری های هدف ارتباط معنی داری وجود دارد(000/P=).
نتیجه گیری نهایی: به نظر می رسد انجام بررسی خوشه ایسالیانه، جهت ارزیابی وضعیت واکسیناسیون از طریق انجام بازآموزی پرسنل بهداشتی، درمانی و توسعه آموزش های مرتبط با وضع بهداشت و نیز توجه به داشتن کارت واکسیناسیون و تعمیم طرح داوطلبین بهداشتی می تواند در جهت ارتقای پوشش واکسیناسیون در سطح استان تاثیر به سزائی داشته باشد.

اسهال یکی از علل عمده مرگ و میر کودکان در کشورهای در حال توسعه می باشد. شیوع سالانه آن در جهان یک میلیارد و سیصد میلیون مورد و مرگ و میر ناشی از آن 3.2 میلیون نفر در بین کودکان زیر 5 سال می باشد. با روش های ساده، قابل دسترس و موثر درمانی، می توان مرگ و میر ناشی از اسهال را کاهش داد و پذیرش بیمارستانی را غیرضروری ساخت و در این میان نقش مادران بسیار حایز اهمیت است.
این مطالعه بصورت توصیفی - تحلیلی، به طریق تصادفی بر روی 250 مادر دارای کودک زیر 5 سال صورت گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و جهت آنالیز داده ها از آمار توصیفی و تست آماری Chi-Square و ضریب همبستگی استفاده گردید.
نتایج نشان داد آگاهی بیشتر مادران (84%) در مورد اسهال متوسط و عملکرد آنان ضعیف (50%) بوده است. آگاهی و عملکرد مادران با متغیر شغل، میزان تحصیلات، شغل همسر، محل سکونت، سطح درآمد، تعداد فرزندان، ترتیب تولد فرزندان، رتبه کودک در خانواده، سن کودک، سابقه ابتلای کودک به اسهال، اطلاع از مراقبت کودک در زمان اسهال، مهمترین منبع کسب اطلاع، و نیز آگاهی مادران با جنس کودک رابطه معنی داری در سطح اطمینان 95% نداشته است. بین آگاهی و عملکرد مادران رابطه خطی معنی داری وجود داشت P=000) و. (R=0.385 با توجه به نتایج حاصله و عملکرد ضعیف مادران و نیز بر اساس آمار WHO که در سال بالغ بر یک میلیارد دلار هزینه صرف داروهای زیان آور ضد اسهال می گردد، توصیه می شود به مادران آگاهی های لازم از طریق برنامه های آموزشی منظم داده شود و آنان را به مؤثر بودن مایع درمانی خوراکی مطمئن ساخت تا مهارت مورد نیاز را کسب نموده و در نتیجه از مرگ و میر به علت دهیدراسیون جلوگیری گردد.

تغذیه صحیح کودکان در 2 سال اول زندگی مهمترین عامل در تامین سلامت، رشد و نمو کودکان در سالهای آتی زندگی خواهد بود. تغذیه انحصاری با شیر مادر در 6 ماه اول زندگی، شروع تغذیه کمکی پس از 6 ماهگی همراه با شیر مادر و مصرف مولتی ویتامین از هفته دوم تولد و قطره آهن از 6 ماهگی و ادامه آن تا پایان و سالگی از مهمترین جنبه های تغذیه شیرخواران می باشد.