جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « کم وزنی » در نشریات گروه « پزشکی »
-
International Journal of Reproductive BioMedicine، سال بیست و دوم شماره 1 (پیاپی 168، Jan 2024)، صص 1 -18مقدمه
کاهش اکسیژن رسانی و جریان خون مغز طبق تعریف انسفالوپاتی هیپوکسیک-ایسکمیک (HIE) در 1 تا 8 تولد از هر 1000 تولد کامل در کشورهای توسعه یافته و تا 26 مورد در هر 1000 در کشورهای در حال توسعه رخ می دهد.
هدفوضعیت رشد بازماندگان تولد HIE به اندازه کافی ارزیابی نشده است. در این مطالعه پارامترهای رشد (وزن، قد و دور سر) نوزادان مبتلا به سرنات مرحله 2 HIE در ماه های 6، 10 و 12 و ارتباط آن با یافته های تصویربرداری وزنی با انتشار مغز نوزادان (DWI) مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش هاپارامترهای رشد 35 نوزاد با سن حاملگی بالاتر از 34 هفته که با مرحله 2 HIE در بخش مراقبت های ویژه نوزادان بیمارستان شهید صدوقی یزد از اسفند 1399 تا اسفند 1400 بستری شده بودند، از پرونده بیماران استخراج شد. ارتباط با یافته های توالی DWI مغز نوزادان ارزیابی شد.
نتایج15 دختر و 20 پسر با میانگین وزن هنگام تولد 8/221 ± 3/2880 گرم مورد بررسی قرار گرفتند. تصویربرداری رزونانس مغناطیسی معمولی (MRI) و DWI در 6 نوزاد (1/%17) و 18 نوزاد (4/%51) غیرطبیعی بود. غیرطبیعی ترین یافته DWI سیگنال بالا در گانگلیون قاعده/تالاموس در 9 نوزاد (7/%25) بود. DWI غیرطبیعی در نوزادان مبتلا به تشنج و در نوزادان کم وزن بیشتر است. روزهای بستری در نوزادان با DWI غیرطبیعی طولانی تر بود. میکروسفالی در 12 ماهگی در کودکان مبتلا به DWI غیرطبیعی بیشتر بود.
نتیجه گیریدر بازماندگان HIE نوزادان متوسط، توالی غیرطبیعی DWI مغز ممکن است رشد نامناسب سر را پیش بینی کند و برای بهبود رشد نیاز به مداخلات پزشکی و تغذیه ای دقیق دارند.
کلید واژگان: هایپوکسیک ایسکمیک انسفالوپاتی, تصویربرداری رزونانس مغناطیسی, تصویربرداری با وزن انتشار, میکروسفالی, کم وزنی}BackgroundHypoxic-ischemic encephalopathy (HIE), caused due to reduced oxygenation and brain blood flow, occurs in 1-8 per 1000 live full-term births in developed countries and up to 26 per 1000 live in the developing world. The growth status of survivors of birth HIE has not been evaluated sufficiently.
ObjectiveThis study evaluated, the growth parameters (weight, height, and head circumference) of neonates with Sarnat stage.2 of HIE at 6, 10, and 12 months and its relationship with findings of neonatal brain diffusion-weighted imaging (DWI) sequence.
Materials and MethodsMedical records and growth parameters of 35 neonates with gestational age > 34 wk who were admitted with stage.2 of HIE in Neonatal Intensive Care Unit of Shahid Sadoughi hospital, Yazd, Iran from March 2021-March 2022, and its relationship with neonatal brain DWI sequence finding was evaluated.
Results15 girls and 20 boys with a mean birth weight of 2880.3 ± 221.8 gr were evaluated. Conventional magnetic resonance imaging and DWI were found to be abnormal in 6 (17.1%) and 18 neonates (51.4%). The most abnormal finding of DWI was high signal in basal ganglia/thalamus in 9 neonates (25.7%). Abnormal DWI is more frequent in neonates with seizures and low birth weight. Hospital stay days were more prolonged in neonates with abnormal DWI. Microcephaly at 12 months was more frequent in children with abnormal DWI.
ConclusionIn survivors of moderate neonatal HIE, abnormal brain DWI sequence might predict inappropriate head growth, and need close medical and nutritional interventions for growth improvement.
Keywords: Hypoxic ischemia encephalopathy, Magnetic resonance imaging, Diffusion weighted imaging, Microcephaly, Underweight} -
مقدمه و هدف
کم وزنی هنگام تولد یکی از شاخص های مهم بهداشتی در ارزیابی مراقبت های دوران بارداری در سراسر جهان است. لذا با شناخت عوامل خطرزای مرتبط با کم وزنی می توان از بروز کم وزنی پیشگیری کرد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله مثبت نگر بر کاهش افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای نوزاد کم وزن است.
مواد و روش هاطرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای نوزاد کم وزن در شهر شهر دزفول بود که از میان آنان 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و در 2 گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابزار پژوهش مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (لاوبوند و لاوبوند، 1995) بود. ابتدا پیش آزمون در دو گروه اجرا شد، سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخله مثبت نگر قرار گرفت. این جلسات به صورت گروهی و هفتگی برگزار شد. در پایان، هر دو گروه مورد سنجش پس آزمون قرار گرفتند. از تحلیل واریانس یک طرفه برای تغییرات بین گروهی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و سطح معنی داری 05/0>P استفاده شد.
یافته هانتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که مداخله مثبت نگر موجب کاهش افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای نوزاد کم وزن شده است (P<0.001).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که مداخله مثبت نگر یک درمان موثر برای کاهش افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای نوزاد کم وزن و به طور کلی بهبود سلامت روان افراد باشد.
کلید واژگان: افسردگی, اضطراب, استرس, کم وزنی, مداخله مثبت نگر}Aim and BackgroundThe prevalence of low birth weight is one of the important sanitary indices in evaluating the prenatal care all over the world. So, recognition of risky factor related to low birth weight can help prevent the occurrence of being low birth weight. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of positive intervention on reducing depression, anxiety and stress in mothers with Infant’s low birth weight.
Materials and MethodsThis semi-experimental study was conducted as pre-test and post-test with control group. Statistical population included all mothers with Infant’s low birth weight in the city of Dezful. From among these mothers, 30 mothers were randomly selected and put into the experimental and control groups of 15 persons each. The DASS-22 Scale was the instrument of this study. First, the pretest was conducted on the two groups. Then, the experimental group was exposed to an eight-session training of group schema therapy these sessions were weekly held in group. At the end, the post-test was applied on both groups. One-way analysis of variance was used for intergroup changes using SPSS version 25 software and a significance level of P<0.05.
FindingsThe results of univariate covariance analysis showed that the positive intervention reduced depression, anxiety and stress of mothers with low-birth-weight babies (P<0.001).
ConclusionAccording to the obtained results, it can be concluded that positive intervention is an effective treatment for reducing depression, anxiety and stress of mothers with low-birth-weight babies and generally improving people's mental health
Keywords: Low birth weight, Depression, Anxiety, Stress, Positive intervention} -
زمینه و هدف
کموزنی میتواند اختلالات کوتاهمدت و بلندمدتی را برای فرد بهوجود آورد؛ بهعلاوه عوامل متعددی با کموزنی ارتباط دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای زیستی و شناختی والدین با کموزنی نوزادان شهرستان سیرجان بود.
روش بررسیمطالعه حاضر از نوع مورد شاهدی بود. جامعه آماری آن را تمامی نوزادان متولدشده از اول مهرماه 1393 تا اول مهرماه 1394 بههمراه والدینشان (پدر و مادر) تشکیل دادند. با استفاده از فهرست نوزادان و پرونده زایمانی موجود در بیمارستان امامرضا(ع) سیرجان، تعداد 25 نفر از والدین نوزادان با وزنهای کمتر از 2500 گرم و 25 نفر از والدین نوزادان با وزنهای بیشتر از 2500 گرم انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه ویژگیهای زیستی، روانی و اجتماعی دکتر افروز بهکار رفت. برای توصیف متغیرهای پیوسته از میانگین و انحراف معیار و برای متغیرهای رستهای از تعداد و درصد استفاده شد. همچنین بهمنظور بررسی ارتباط بین متغیرهای رستهای با کموزنی، آمارههای کایدو، آزمون دقیق، ارتباط خطی، رگرسیون لجستیک باینری و نیز آزمون ناپارامتری مقایسه میانگینهای دو گروه مستقل برای متغیرهای پیوسته بهکار رفت. تحلیل دادهها بهکمک نرمافزار SPSS صورت گرفت. سطح معناداری تمام آزمونها 0٫05 در نظر گرفته شد.
یافته هانتایج نشان داد، میانگین متغیرهای مربوط به سن مادران و پدران و نیز میانگین اضافهوزن مادر در زمان بارداری در هر دو گروه نوزادان کموزن و نرمال اختلاف آماری معناداری ندارد؛ درحالیکه میانگین وزن هنگام تولد، قد هنگام تولد و دور سر بههنگام تولد در نوزادان با وزن نرمال بهطور معناداری بیشتر از نوزادان کموزن است (0٫05>p). متغیر نوع ازدواج نیز اختلاف معناداری را در دو گروه نشان نداد. در بررسی تکمتغیره و تحلیل رگرسیون لجستیک تنها متغیر آگاهی پدر از شرایط دوران بارداری مادر دارای اثر معناداری بر کموزنی هنگام تولد نوزاد بود (0٫017=p).
نتیجه گیریویژگیهای زیستی و ویژگیهای شناختی با وزن نوزاد بههنگام تولد رابطه دارد. از نتایج این پژوهش میتوان در مراکز بهداشتی و بهویژه برای مادران باردار بهمنظور کنترلکردن عوامل مرتبط با کموزنی نوزاد، استفاده کرد.
کلید واژگان: وزن نوزاد به هنگام تولد, ویژگی های زیستی, ویژگی های شناختی, کم وزنی}Background & ObjectivesLow birth weight is among the causes of various disorders. Low birth weight is one of the most serious health problems in today's world. It is probably a cause of death in the neonatal period. The mortality rate of infants weighing less than 2500 grams is 40 times higher than their normal–weight counterparts. This case is valid in these children even concerning mortality before 15 years of age (at greater risk). Low birth weight can also be associated with short–term and long–term problems for the individual. Sensory and motor disorders, such as intellectual disabilities, behavioral problems, hyperactivity, cardiovascular disease, can also be induced by low birth weight. Several factors contribute to this condition. Thus, recognizing these characteristics can be controlled by taking them to reduce the incidence of this disorder. Among the factors affecting birth weight are biological, cognitive, and psychological characteristics. The current study aimed to investigate the relationship between parents' biological and cognitive characteristics and low birth weight in neonates.
MethodsThis was a case–control study. The statistical population consisted of all infants born from October 2014 to October 2015 and their parents. Using the neonatal and maternity records of Imam Reza Hospital in Sirjan City, Iran, 25 parents of neonates weighing less than 2500 grams and 25 parents of neonates weighing over 2500 grams were selected. Dr. Afrooz's questionnaire on biological, psychological, and social characteristics was used to collect the necessary data. The mean and standard deviation were used; for the serial variables, frequency and percentage were applied. Furthermore, to investigate the relationship between the study variables, the Chi–squared test, Fisher's Exact test, linear correlation, binary logistic regression analysis, and nonparametric test, Independent–Samples t–test (for continuous variables), were used. SPSS was implemented to analyze the collected data at the significance level of 0.05.
ResultsThe present study findings suggested no significant difference between the mean scores of maternal and fetal age and the mean maternal overweight at the time of admission in both groups of low and normal infants (p<0.05); however, the mean weight at birth, birth height, and head circumference in normal–weight infants were significantly higher than those in their low birth weight counterparts (p<0.05). Marriage type did not present any significant difference between the two groups (p<0.05). In single–variable and logistic regression analyses, only the father's knowledge about maternal pregnancy significantly affected low birth weight (p=0.017).
ConclusionThe biological characteristics and recognition features affect newborns' weight at birth. This study's results can be used in health care, especially for pregnant women.
Keywords: Birth weight, Biological characteristics, Cognitive characteristics, Low birth weight} -
زمینه و هدف
کم وزنی زمان تولد یکی از مشکلات عمده بهداشت عمومی به شمار می آید و با میزان بالای مرگ در دوره نوزادی ارتباط دارد. این مطالعه با هدف تعیین عوامل خطر مادری موثر بر کم وزنی زمان تولد نوزادان در سطح بیمارستان های شهرستان رفسنجان طراحی گردید.
مواد و روش هااین مطالعه مورد شاهدی از 120 نوزاد کم وزن (کم تر از 2500 گرم) به عنوان گروه مورد و 120 نوزاد با وزن طبیعی (2500 گرم و بیش تر) به عنوان شاهد در سال 1397 تشکیل شده است. داده ها به وسیله یک چک لیست محقق ساخته به طور تصادفی از روی پرونده مادران زایمان کرده در بیمارستان های شهرستان رفسنجان جمع آوری و داده ها با استفاده از آزمون های آماری مجذور کای، t مستقل و رگرسیون لوجستیک تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هابر اساس نتایج آزمون ها تعداد مراقبت های بارداری و سن بارداری هنگام زایمان در گروه مورد کم تر از شاهد بود اما سابقه تولد نوزاد کم وزن در گروه مورد بیش تر از شاهد بود. در رگرسیون لوجستیک سابقه تولد نوزاد کم وزن (196/4=OR , 008/0=P) در گروه مورد بیش تر از شاهد و میانگین فاصله بین تولد ها (992/0=OR , 036/0=P) و سن بارداری هنگام زایمان (61/0=OR , 001/0>P) در گروه مورد کم تر از شاهد بود.
نتیجه گیریکم بودن تعداد مراقبت های بارداری، داشتن سابقه تولد نوزاد کم وزن، زایمان زودرس و فاصله کم بین زایمان ها در تولد نوزاد کم وزن نقش دارد. لذا مراقبت های بارداری و توجه به مادرانی که سابقه تولد نوزاد کم وزن و زایمان زودرس دارند و افزایش فاصله بین زایمان ها می تواند باعث کاهش تولد نوزاد کم وزن شود.
کلید واژگان: کم وزنی, نوزاد, عوامل خطر, رفسنجان}Maternal Risk Factors Affecting Low Birth Weight in Rafsanjan Township in 2018: A Case Control StudyBackground and ObjectivesLow birth weight is one of the most widespread public health problems associated with high infant mortality. This study aimed to identify maternal risk factors affecting low birth weight neonates in Rafsanjan hospitals.
Materials and MethodsThis case-control study consisted of 120 low birth weight infants (less than 2500 grams) as the case group and 120 normal weight infants (2500 grams and more) as controls in 2018. The data were collected by a randomized checklist from the records of the delivery mothers in the hospitals of Rafsanjan and were analyzed using Chi-square, independent t-test and logistic regression.
ResultsAccording to the results of the tests, the number of prenatal care and gestational age at birth was lower in the case group than in the control group, but the history of low birth weight was higher in the case group. Logistic regression for the history of low birth weight (OR=4.196, p=0.008) in the case group was more than the control and mean birth interval (OR=0.992, p=0.036) and gestational age at birth delivery (p<0.001, OR=0.61) was lower in the case group than in the control group.
ConclusionFindings showed that low number of prenatal care, having low birth weight, preterm delivery, and low birth interval have a role in low birth weight. Therefore, increasing pregnancy care coverage and paying attention to mothers who have low birth weight and preterm birth and increasing the interval between births can decrease low birth weight infants.
Keywords: Low birth weight, Infant, Risk factors, Rafsanjan} -
مقدمه
سلامت انسان در گرو تاثیر دو عامل وراثت و محیط است. مساله وراثت از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است ولی در عین حال تاثیر عوامل محیطی و شرایط تغذیه ای در حدی است که حتی گاهی نقش فراتر از عوامل وراثتی می باشد. بررسی وضع رشد و نمو کودک مهمترین معیار برای شناسایی سلامت آن است.
روش هانمونه گیری به صورت خوشه گیری دو مرحله ای انجام گرفت. اطلاعات با روش مشاهده و مصاحبه از طریق پر کردن پرسشنامه، در مورد متغیرهای زمینه ای جمع آوری شده است. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های T-test و Chi-Square در سطح معنی داری 0/05 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایجدر این مطالعه 900 کودک مورد مطالعه قرار گرفتند. 49 درصد (441 نفر) دختر و 51 درصد (459 نفر) پسر بودند. از این تعداد کودک 700 نفر (77/7 %) دارای وزن طبیعی، 155 نفر (17/3 %) دچار کم وزنی متوسط و 45 نفر (5%) دچار کم وزنی شدید می باشند. شیوع سوء تغذیه به طور نسبی در دختران کمتر از پسران بوده است. حداکثر شیوع سوء تغذیه در پسران در سن 2 سالگی و دختران در سن 3 سالگی می باشد. 91/1 درصد ساکن روستا، 8/4 درصد ساکن شهر،0/5 درصد بقیه در حاشیه شهر و عشایر سکونت داشتند. در این پژوهش ارتباط معنی داری بین مصرف بی سوادی مادران و پدران، خوردن صبحانه در هفته، مکان زندگی، وعده ی اصلی غذا در روز، سن کودک، چند قلویی بودن، چندمین فرزند بودن در خانواده، بستری کودک به علت بیماری و تعداد حاملگی مادر و شیوع کم وزنی وجود داشت (0/05≥P).
نتیجه گیریاین پژوهش نشان داد که شیوع کم وزنی ترکیبی از سوء تغذیه در زمان حال و گذشته قرار دارد. با توجه به نتایج و مقایسه با استاندارد، عوامل محیطی را می توان در تاخیر رشد وزنی موثر دانست و لذا آموزش مراقبت های بهداشتی و درمانی به والدین در جهت تغذیه صحیح منجر به سلامتی کودکان در این مرحله از رشد خواهد شد.
کلید واژگان: شیوع, کم وزنی, کودکان زیر6 سال, لردگان}IntrudoctionHuman health depends on the impact of two factors of heredity and the environment. The issue of inheritance is of paramount importance, but at the same time, the impact of environmental factors and nutritional conditions is such that it is sometimes even beyond hereditary factors. Survey the status of child development is the most important criterion for identifying health.
MethodsSampling was carried out using two stage clustering. The information was collected by means of observation and interviewing by filling in the questionnaire on the field variables. Collected data was analyzed using SPSS software, T-test and Chi-Square tests at a significant level of 0.05.
ResultsIn this study, 900 children were studied. 49% (441 persons) were female and 51% (459 persons) were boys. Of this number of children 700 (77.7%) were of normal weight, 155 (17.3%) were moderate underweight and 45 (5%) had severe underweight. The prevalence of malnutrition was in girls, less than boys. The highest prevalence of malnutrition is in boys at the age 2 years and in girls at the age of 3 years. 91.1% of the population lived in the village, 8.4% lived in the city, 0.5percent were living on the fringes of cities and tribes. In this study, there is a significant relationship between the consumption of illiteracy of mothers and fathers, breakfast in the week, the place of living, the main meal per day, the age of the child, the number of children, the number of children in the family, the hospitalization of the child due to illness and the number of pregnancies Maternal and low weight prevalence (P≤0.05).
ConclutionThis study showed that low prevalence is a combination of malnutrition in the present and the past. Regarding the results and comparison with the standard, environmental factors can be effective in delaying weight gain. Therefore, education of health care and parental care for proper nutrition will lead to the health of children at this stage of growth.
Keywords: prevalence, low weight, children under six years, Lordegan} -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و ششم شماره 4 (پیاپی 208، تیر 1397)، صص 241 -249زمینه و هدفسلامت کودکان و حفظ و ارتقا آن از اولویت های بهداشتی هر جامعه ای است. سوءتغذیه همه گروه های سنی را درگیر می کند، اما سوءتغذیه در کودکان از شایعترین مشکلات تغذیه ای بوده که می تواند موجبات تاخیر در رشد بدن، کوتاهی قد، ابتلا به عفونت های مکرر، اختلال در تکامل ذهنی، شیوع اختلالات روانی، عدم پیشرفت تحصیلی و کاهش بازده کاری را فراهم آورد، هدف از این مطالعه مرور نظام مند (سیستماتیک) و متاآنالیز، تعیین شیوع کم وزنی در کودکان ایرانی بود.روش بررسیمطالعه حاضر با روش متاآنالیز در محدوده زمانی فروردین 1375 تا اسفند 1396 انجام شد. مقالات داخلی و خارجی مرتبط با موضوع مورد بررسی از طریق جستجو در پایگاه های Scientific Information Database (SID)، ScienceDirect، PubMed و Google Scholar به دست آمد. معیارهای ورود شامل مطالعات مقطعی بود که شیوع کم وزنی در کودکان ایرانی مناطق مختلف ایران را گزارش داده بودند. مقالات غیرمرتبط شامل مقالات مروری، مداخله ای، هم گروهی، مورد-شاهدی و مطالعاتی که به بررسی کوتاه قدی، چاقی، اضافه وزن و رابطه این عوامل با سایر بیماری ها پرداخته بودند از فهرست مطالعه خارج شدند. ناهمگنی مطالعات با استفاده از شاخص I2 و احتمال سوگیری در انتشار توسط نمودار قیفی و توسط آزمون Begg and Manzumdar و با سطح معناداری 0/1 بررسی شد. تحلیل داده ها توسط نرم افزار Comprehensive meta-analysis، version 3 (Biostat، Englewood، NJ، USA) انجام شد.یافته هادر 26 مقاله واجد شرایط کیفی و مورد بررسی، شیوع کلی کم وزنی در کودکان ایرانی 15/5% (حدود اطمینان 95%: 19/7-12%) به دست آمد. بیشترین شیوع کم وزنی در کودکان بیرجند و زاهدان با 68/6% (حدود اطمینان 95%: 72/9-63/3%) و کمترین شیوع کم وزنی در کودکان جهرم با 1/8% (حدود اطمینان 95%: 2/9-1/2%) به دست آمد.نتیجه گیریبر اساس نتایج این مطالعه شیوع کم وزنی در کشور بالا بوده و نیازمند اقدامات مداخله ای می باشد.کلید واژگان: کودکان, ایران, سوءتغذیه, متاآنالیز, کم وزنی}BackgroundChildren's health, preserving and promoting it is a health priority of any society. Malnutrition affects all age groups, but malnutrition in children is one of the most common nutritional problems that can delay body growth, shortened height, frequent infections, mental retardation, the prevalence of mental disorders, lack of academic achievement and reduced efficacy. Because of the importance and impact of this issue in children, the purpose of this study was a systematic review and meta-analysis of the prevalence of underweight in Iranian children, in order to highlight the importance of this issue to health policy-makers.MethodsA meta-analysis was performed for relevant articles in scientific databases including Scientific Information Database (SID), ScienceDirect, PubMed and Google Scholar. Entrance criteria included cross-sectional studies (March 1996 to February 2017) that had a low incidence of underweight in Iranian children in different parts of Iran. Non-relevant articles included review articles, interventions, cohorts and case studies, and studies that looked at obesity, overweight and the relationship between these factors and other diseases, excluded from the study list. Reference lists of identified articles were reviewed for additional articles. Heterogeneity of study was checked using I2 index and the possibility of publication bias by funnel plot and Begg and Mazumdar's rank correlation test and a significance level of 0.1. Data were analyzed using the comprehensive meta-analysis software, version 3 (Biostat, Englewood, NJ, USA).ResultsIn 26 articles reviewed in the study, total number of participants was 142938 persons at the age of 1 month to 12 years. The overall prevalence of underweight in Iranian children was 15.5% (Cl 95%: 12%-19.7%) during 1996 to 2017. The highest prevalence of underweight in was recorded in Birjand city in 2006 and Zahedan city in 2009, 68.6% (Cl 95%: 63.3%-72.9%) and the lowest prevalence of underweight in was found in city of Jahrom in 2013, 1.8% (Cl 95%: 1.2%-2.9%).ConclusionAccording to the results of this study, the prevalence of low-birth-weight in the country is high and requires interventional measures.Keywords: children, Iran, malnutrition, meta, analysis, underweight}
-
مقدمهکمبود ویتامین A یک مشکل سلامت همگانی در کشورهای متعدد در دنیا است. هدف این مطالعه ارزیابی وضعیت ویتامین A، در کودکان 6-1 ساله شهرستان داراب و ارتباط آن با برخی عوامل اجتماعی- اقتصادی و شاخص های تن سنجی بود.مواد و روش کاردر این مطالعه مقطعی- توصیفی که قسمتی از طرح تعیین شیوع سوئ تغذیه کودکان زیر 6 سال استان فارس بود تعداد 510 کودک 6-1 ساله شهرستان داراب به روش نمونه گیری چند مرحله ای- خوشه ایانتخاب شدند. ویژگی های جمعیتی و مشخصات اجتماعی و اقتصادی از طریق پرسشنامه و با مصاحبه حضوری ارزیابی شدند. اطلاعات قد و وزن کودکان بر اساس Z-Score محاسبه شد. برای ارزیابی وضعیت دریافت ویتامین A از پرسشنامه بسامد خوراک مرکز بین المللی هلن کلر استفاده گردید. آزمون کای-دو و رگرسیون لجستیک با تعدیل برای سن و جنسیت، استفاده شد.یافته هاشغل پدر با کمبود منابع ویتامین A ارتباط معنی دار داشت. ارتباط مالکیت و درآمد خانوار با دفعات دریافت ویتامین A ارتباط معنی دار آماری نداشت. درجات خفیف سوء تغذیه در کودکان بیشتر شایع بود. تمام شاخص های تن سنجی با کمبود دریافت منابع حیوانی ویتامین A ارتباط معنی دار داشت.بحث و نتیجه گیریکمبود ویتامین A به عنوان یک مسئله بهداشتی در شهرستان داراب مطرح نیست. بررسی ارتباط شاخص های تن سنجی با دریافت منابع حیوانی ویتامین A نشان داد بی توجهی به تغذیه کودکان در مصرف منابع حیوانی با سوء تغذیه کودکان ارتباط معنی دار دارد.کلید واژگان: ویتامین A, پرسشنامه هلن کلر, عوامل اجتماعی, اقتصادی, لاغری, کوتاه قدی, کم وزنی}Objective(s)The World Health Organization (WHO) estimates that 250 million children under the age of five suffer from vitamin A deficiency and 2.8 to 3 million children under the age of 5 suffer from clinical symptoms of vitamin A deficiency. Since the malnutrition of children is related to their diet, the purpose of this study was to evaluate the status of vitamin A in children aged 1-6 years in Darab city and its relationship with some socioeconomic factors and anthropometric indices using a specific vitamin A questionnaire.MethodsIn this cross-sectional study, which was part of a project to determine the prevalence of malnutrition in children under 6 years old in Fars province Fars province, 510 one to six years old children were selected by multi-stage cluster sampling in Darab. Demographic and socio-economic characteristics were evaluated through questionnaires and interviews. Children height and weight were calculated based on Z score. To evaluate the status of receiving vitamin A, the Helen Clare International Center for Dietary Frequency Questionnaire was used. Chi-square test and logistic regression were adjusted for age and sex were used.Resultsfather's occupation [OR=1.1; CI %95 [0.980-1.46], P=0.05] differed significantly in two groups [no efficient or efficient vitamin A].Contact between Property and income with vitamin A deficiency means no statistic different. [p>0.05]. Mild degrees of malnutrition in children is more common and there is significant difference between under weighting and stunting and wasting parameters with vitamin A deficiency in animal source [pConclusionVitamin A deficiency is not a matter of health issue in Darab. It rather correlates with deficiency in animal vitamin A intake that might be proxy of poor socioeconomic status.Keywords: vitamin A, HKI Questionnaire, socio-economic factor, stunting, waiting, under weighing}
-
اهداف
سوءتغذیه و نارسایی رشد از مشکلات عمده بهداشتی کشورهای در حال توسعه است. هدف از انجام این پژوهش بررسی شاخص های رشد (قد و وزن) و میزان شیوع نارسایی رشد در شیرخواران 1 تا 18ماهه بود.
ابزار وروش هااین مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی در جمعیت کودکان 18-1ماهه کلیه مراکز بهداشتی شهر قوچان در دو مرحله در بازه زمانی نیمسال اول 1391 انجام شد و 1002 نوزاد در سه گروه سنی به روش در دسترس انتخاب شدند. قد و وزن کودکان ثبت شد. منحنی های قد و وزن برای سن رسم گردید. داده ها با نرم افزار SPSS 14 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هاقد و وزن زیر صدک 5 در مقطع سنی 6-1ماه، در دختران به ترتیب 9/7 و 5/3% و در پسران 6/8 و 4/2%، در مقطع سنی 12-7ماه، در دختران به ترتیب 3/5 و 3/9% و در پسران 1/8 و 0/7% و در مقطع سنی 18-13ماه، در دختران به ترتیب 6/11 و 6/8% و در پسران 7/9 و 5/6% ثبت شد. بیشترین مقطع سنی مبتلاء به نارسایی رشد در پسران (7/9%) گروه 18-13ماهه و در دختران (3/9%) گروه 12-7ماهه بودند. بیشترین فراوانی صدک زیر 5 برای قد در هر دو جنس در گروه سنی 18-13ماهه گزارش شد.
نتیجه گیریوضعیت تغذیه ای نوزادان 1 تا 18ماهه در قوچان طبق استانداردهای جدید سازمان بهداشت جهانی از وضعیت مناسبی برخوردار است.
کلید واژگان: نارسایی رشد, سوءتغذیه, کودکان, کم وزنی}Aims: Two major health problems in the developing countries are malnutrition and growth failure. The aim of this study was to investigate the growth indices (height and weight) and rate of growth failure in 1- to 18-mounth infants.
Instrument &MethodsIn the analytic-descriptive cross-sectional study, 1- to 18-mounth infants referred to the health centers of Quchan were studied in two steps in 2012. 1002 infants were selected via available method classified in three age groups. Heights and weights of the infants were recorded. Height and weight diagrams were described. Data was analyzed by SPSS 14 software.
Findings: Less than 5 percentile height and weight in 1- to 6-mounth infants, in 7- to 12-mounth infants, and in 13- to 18-mounth infants were 7.9 and 3.5% (in females) and 8.6 and 2.4% (in males), 5.3 and 9.3% (in females) and 8.1 and 7.0% (in males), 11.6 and 8.6% (in females) and 9.7 and 6.5% (in males), respectively. In growth failure, the most prevalent ages in males (9.7%) and in females (9.3%) were 13- to 18-mounth and 7- to 12-mounth, respectively. Maximum frequency of less than 5 percentile height was in 13- to 18-mounth infants (both genders).ConclusionBased on WHO criteria, nutritional status is favorable in 1- to 18-mounth infants in Quchan.
Keywords: Malnutrition, Failure to Thrive, Child, Body Weight} -
مقدمه
کم وزنی نوزاد از مهم ترین مشکلات بهداشتی به خصوص در کشورهای در حال توسعه می باشد که با عوارض زیادی همراه است. منیزیم یک عنصر ضروری برای بسیاری از آنزیم ها است و در دهه های اخیر، بسیار مورد توجه قرار گرفته است و می تواند باعث کاهش زایمان زودرس و تولد نوزاد نارس و کم وزن گردد. از این رو، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین سطح سرمی منیزیم مادر با کم وزنی نوزاد زمان تولد صورت گرفته است.
روش هادر این مطالعه ی مورد- شاهد، 21 نوزاد کم وزن (مورد) و 39 نوزاد با وزن طبیعی (شاهد) مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات توسط معاینه ی بالینی کودک، مصاحبه با مادر و انجام آزمایش های خون مادر جمع آوری گردید. برای اندازه گیری منیزیم سرمی مادر، از روش اسپکتروفوتومتری جذب اتمی استفاده گردید. داده ها پس از جمع آوری وارد نرم افزار SPSS نسخه ی 18 گردید و با استفاده از آزمون های آماری t مستقل و 2χ تجزیه و تحلیل شد.
یافته هامیانگین منیزیم سرم در مادران گروه مورد 07/0 ± 24/2 میلی گرم و در مادران گروه شاهد 09/0 ± 61/2 میلی گرم بود و سطح منیزیم سرمی مادران گروه مورد به صورت معنی داری کمتر از گروه شاهد بود (001/0 = P) و سطح پایین منیزیم مادر عامل خطر تولد کم وزن نوزاد می باشد.
نتیجه گیریسطح سرم منیزیم مادر یک پیش گویی کننده و عامل خطر برای تولد نوزاد کم وزن می باشد. از این رو، برای کاهش بروز تولد نوزاد کم وزن به عنوان یکی از مهم ترین علل مرگ نوزادان، می توان با استفاده از تجویز خوراکی های حاوی منیزیم و مشاوره ی تغذیه ای اقدام نمود.
کلید واژگان: کم وزنی, منیزیم, نوزاد, مورد, شاهد}BackgroundLow birth weight is the most important public health problem, especially in the developing countries, associated with many complications. Magnesium, an essential element for many enzymes, have been studied in recent decades and can reduce preterm labor and low birth weight. Hence, this study aimed to investigate the relationship of maternal serum magnesium levels and the incidence of low-birth-weight infants.
MethodsIn this case-control study, 21 low- (cases) and 39 normal-birth-weight (control group) infants were studied. Information was collected by infant physical examination, interview with the mother and maternal blood laboratory tests. For the measurement of maternal serum magnesium level, atomic absorption spectrometry method was used. The collected data were analyzed using independent t and chi-square tests.
FindingsThe mean maternal serum magnesium level was significantly (P = 0.001) lower in the case group (2.24 ± 0.07 mg) compared with the control group (2.61 ± 0.09 mg). Low maternal serum magnesium level is a risk factor for incidence of low birth weight.
ConclusionMaternal serum magnesium level is a predictive risk factor for low birth weight. Therefore, to reduce the incidence of low birth weight, as one of the most important causes of infant mortality, oral administration of magnesium and dietary advices can be taken.
Keywords: Low birth weight, Magnesium, Infant, Case, control} -
مقدمه و هدفکودکان به دلیل نیازهای ویژه غذایی جهت رشد بطور قابل توجهی در معرض ابتلا به سوء تغذیه هستند. سوء تغذیه به ویژه کم وزنی تغذیه ای به عنوان یکی از مشکلات در کودکان مطرح می باشد. این مطالعه با هدف بررسی شیوع کم وزنی در کودکان 3 تا 6 ساله روستایی در شهرستان نیشابور انجام شده است.مواد و روش هااین مطالعه بصورت مقطعی و بر روی کلیه کودکان 3 تا 6 ساله مهد کودکهای روستایی شهرستان نیشابور در سال 1388 انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمونهای آماری تی استودنت، کای اسکوئر و کروسکال والیس انجام شده است.نتایجدر این مطالعه مشاهده شد که 576 نفر (5/ 35 %) از 1621 کودک مورد بررسی دچار کم وزنی بودند، از این تعداد 330 نفر پسر (39 %) و 246 نفر دختر (7/ 31 %) بودند که این اختلاف از نظر آماری معنا دار بود (002 / P=0). از بین کودکان دچار کم وزنی، 445 کودک دچار کم وزنی خفیف (3/ 77 %)، 119 کودک دچار کم وزنی متوسط (7/ 20 %) و 12 کودک دچار کم وزنی شدید (1/ 2%) بودند. بیشترین شیوع کم وزنی در کودکان 6 ساله مشاهده شد.نتیجه گیریبا توجه به نتایج حاصله در این مطالعه شیوع کم وزنی در کودکان 3 تا 6 ساله مورد بررسی بالاخص پسران در سطح بالایی می باشد و بهتر است آموزش های لازمه به والدین در زمینه تغذیه صحیح کودکان داده شود.
کلید واژگان: شیوع, کم وزنی, کودکان, نیشابور}Introduction &AimsChildren, with special dietary needs due to growth are significantly at risk for malnutrition. Malnutrition, particularly underweight malnutrition, is one of the nutritional problems in children. This study investigated the prevalence of children underweight 3- 6 years old in the villages of Neyshabur.MethodsThis cross-sectional study was done in all 3-6 year- old children (1621 cases) in the rural kindergartens of Neyshabur in 1388. Collected data were analyzed by SPSS software ver. 16, used t-student, Chi-square and Kruskal-Wallis tests.ResultsThis study showed that 576 cases (Prevalence=35.5%) of 1621 children under observation were suffering from underweight, of this number, 330 cases (Prevalence=39%) were boys and 246 cases (Prevalence 31.7%) were girls.This difference was statistically significant (P=0.002). 77.2% of children had mild malnutrition, 20.7% had moderate malnutrition and 2.1% had severe malnutrition.The highest prevalence of underweight was observed in 6- year- old children.ConclusionAccording to the results of this study, the prevalence of underweight in children studied in rural areas, especially in boys, is relatively high and appropriate training is essential to be given to parents in the field of proper nutrition in children.Keywords: Prevalence, Underweight, Children, Neyshabur} -
مقدمهمتاسفانه امروزه به دلایل مختلفی شیوع شاخص توده ی بدنی (Body Mass Index: BMI) غیر طبیعی در نوجوانان در حال افزایش می باشد که این مسئله می تواند تاثیر منفی بر سلامت آنان داشته باشد. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت BMI و پیشگویی کننده های فردی – اجتماعی آن در نوجوانان شهر سنندج در سال 1391 انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه روی 1500 نفر از نوجوانان 18- 14 سال (750 پسر و 750 دختر) مشغول به تحصیل در مدارس دولتی و نیمه دولتی و غیرانتفاعی شهرستان سنندج انجام گرفت. روش نمونه گیری از نوع تصادفی بود. از تحلیل رگرسیون لجستیک چند جمله ای برای تعیین پیشگویی کننده های فردی- اجتماعی BMI استفاده گردید.یافته هامیانگین (انحراف معیار) BMI در نوجوانان 89/20 (73/3) kg/m2 بود. حدود یک چهارم نوجوانان BMI غیرطبیعی داشتند (به ترتیب 9/4% و 2/21% برای BMI کمتر و بیشتر از حد طبیعی). متغیرهای جنسیت، وضعیت اشتغال و مصرف دارو به صورت مداوم پیشگویی کننده های BMI غیرطبیعی بودند. میزان BMI کمتر و بیشتر از حد طبیعی در نوجوانان پسر بیشتر از نوجوانان دختر بود. فراوانی BMI بیشتر از حد طبیعی در نوجوانان با مصرف مداوم دارو بطور معنی داری بیشتر و در نوجوانانی که همراه با تحصیل مشغول به کار بودند کمتر بود.بحث و نتیجه گیریطبق نتایج بدست آمده، شیوع BMI غیر طبیعی بویژه اضافه وزن و چاقی در نوجوانان زیاد می باشد. بنظر می-رسد که انجام پژوهش های بیشتر در زمینه دلایل اصلی این مشکل و یافتن راهکارهای عملی برای حل آن از ضروریات فوری برای تامین سلامت نوجوانان و در نتیجه سلامت نسل آینده باشد.
کلید واژگان: شاخص توده ی بدنی, نوجوانان, مشخصات فردی, اجتماعی, چاقی, اضافه وزن, کم وزنی}IntroductionUnfortunately, today the incidence of abnormal body mass index (BMI) in adolescents is increasing for various reasons that can have a negative impact on their health. This study aimed to determine the status of BMI in adolescents and its socio-demographic predictors in adolescents was conducted in the city of Sanandaj in 1391.Materials and MethodsThis cross-sectional study was performed on 1,500 adolescents 18-14 years (750 boys and 750 girls) enrolled in public, semi-public and private schools in the city of Sanandaj. The sampling method was random. Multinomial logistic regression was used to determine socio-demographic predictors of BMI.FindingsThe mean (SD) of BMI in adolescents was 20.89 (3.73) kg/m2. About a quarter of adolescents had abnormal BMI (4.9% and 21.2% respectively for lower and higher than the normal range). Gender, employment status, and use drug continually were predictors of abnormal BMI. The lower and higher range of BMI was more in boys. Frequency of higher rang of BMI was significantly more frequent in adolescent used drug continually and lower in adolescents who were working with education. Discussion &ConclusionAccording to our results, the prevalence of abnormal BMI, particularly overweight and obesity is high in adolescents. It seems that further researches to determine the main reasons of this problem and practical solutions to solve it are urgent necessity for the health of adolescents and so the next generation.:Keywords: body mass index, adolescents, socio, demographic characteristics, obesity, overweight, underweight} -
زمینه و هدفتولد نارس و وزن کم هنگام تولد به عنوان عوامل مهم مرگ و میر، اختلالات تکاملی، عوارض نوزادی و شیرخواری مطرح می باشند. از آن جایی که پیامدهای بهداشتی در گروه های قومی- نژادی متفاوت است و اطلاعات کمی در این زمینه در کشور وجود دارد، این مطالعه با هدف بررسی وضعیت تولد نوزادان نارس و کم وزن در نژاد ایرانی و افغانی انجام شده است.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی بر روی 5925 نوزاد زنده ایرانی و افغانی زایشگاه نیک نفس رفسنجان در سال 1390 انجام گرفت. اطلاعات از داده های موجود در پرونده های زایمانی واحد مدارک پزشکی زایشگاه جمع آوری شد. ملاک تولد نارس در این مطالعه، سن حاملگی کمتر از 37 هفته بارداری و ملاک اطلاق کم وزنی، وزن موقع تولد کمتر از 2500 گرم است. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری t مستقل، مجذور کای و آزمون دقیق فیشر استفاده گردید.یافته هاتعداد 5532 نوزاد (4/93%) ایرانی و 393 نوزاد (6/6%) افغانی بودند. در این مطالعه میزان شیوع تولد نارس 5/7% (447 نفر) بود، به طوری که این میزان در بین موالید ایرانی 1/7% (391 نفر) و در بین موالید افغانی 5/14% (56 نفر) مشاهده شد (001/0>p). میزان شیوع کم وزنی در مطالعه حاضر 7% (416 نفر) بود که این میزان در بین موالید ایرانی 7/6% (367 نفر) و در موالید افغانی 7/12% (49 نفر) به دست آمد (001/0>p).نتیجه گیریبا توجه به بالا بودن میزان تولدهای نارس و کم وزن در بین مهاجران افغانی، به نظر می رسد نژاد و احتمالا عواملی چون نبود خدمات بیمه ای مناسب، کمبود دسترسی به خدمات بهداشتی و سطح اجتماعی- اقتصادی پایین مهاجران افغان از عوامل تاثیرگذار بر این افزایش باشند.
کلید واژگان: تولد نارس, کم وزنی, نژاد, ایرانی, افغانی}Background And ObjectivePreterm birth and low birth weight are considered as causes of morbidity and mortality، developmental disorders and child abnormalities. Since health outcomes differ on ethno-racial groups and there is little information among hand with regards to the said matter in Iran، this study was designed to survey the preterm and low birth weight prevalence on Iranian and Afghan nationalities.Materials And MethodsThis cross-sectional study was carried out on 5925 Iranian and Afghan live births which delivered in Rafsanjan Nik-Nafs hospital on 2011-2012. Data was collected via use of delivery records of hospital medical documentary unit. The criterion for preterm birth was gestational age less than 37 weeks، and for low birth weight was birth weight less than 2500 grams. For data analysis، independent two-sample t-test، chi-square and Fisher''s exact tests were used.Resultsoveral، 5532 infants (93. 4%) were Iranian and 393 infant (6. 6%) were Afghan. Preterm birth prevalence was 7. 5% (447 cases)، so that 7. 1% (391 cases) and 14. 5% (56 cases) were Iranian and Afghan respectively (p<0. 001). In the present study، low birth weight prevalence was 7% (416 cases) out of which 6. 7% (367 cases) were Iranian and 12. 7% (49 cases) were Afghan (p<0. 001).ConclusionSince high prevalence of preterm birth and low birth weight were seen among the Afghan refugees، it appears that race and different factors such as: lack of proper insurance، availablity of health services and a lower socio-economic status are in linked with this increase.Keywords: Preterm birth, Low birth weight, Race, Iranians, Afghans} -
مقدمهکم وزنی هنگام تولد یکی از شاخص های مهم بهداشتی در ارزیابی مراقبت های دوران بارداری در سراسر جهان است. با شناخت عوامل خطرزای مرتبط با کم وزنی می توان از بروز آن پیشگیری کرد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه درماندگی روانشناختی مادران دارای نوزادان با وزن کم و مادران دارای نوزادان با وزن مطلوب بود.مواد و روش هادر این پژوهش علی مقایسه ای ابتدا کلیه ی نوزادان متولد شده از اول فروردین ماه 1390 تا پایان اسفند ماه 1390 در مراکز بیمارستانی و زایشگاهی استان خوزستان انتخاب شدند و سپس 100 نوزاد کم وزن و 100 نوزاد دارای وزن طبیعی به صورت تصادفی انتخاب شدند و مادران به فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس(DASS- 21) با اعتبار کل 82/0 پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری T مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش: نتایج نشان داد بین مادران دارای نوزادان با وزن کم با مادران دارای نوزادان با وزن مطلوب در مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس تفاوت معناداری وجود دارد(001>P).بحث و نتیجه گیریبا شناسایی برخی عوامل خطرزای مرتبط با کم وزنی می توان از آن پیشگیری کرد. نتایج پژوهش مورد بحث و بررسی قرار گرفت و محدودیت های پژوهش و پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارائه گردید.
کلید واژگان: استرس, افسردگی, اضطراب, کم وزنی, وزن هنگام تولد}Introductionlow birth weight is one of the important sanitary indices in evaluating the prenatal care all over the world. So، recognition of risky factor related to low birth weight can help prevent the occurrence of being low birth weight. The purpose of this research is comparison of psychological distress of low birth weight – newborns، mothers with those of normal weight- newborns’ counterparts.Materials And MethodsIn this causal-comparative study، first، all newborn babies in hospitals and maternity centers Khuzestan between Farwardin (May. 2012) and Esfand (March. 2013) were selected. Then، 100 low birth weight babies and 100 normal weight babies were randomly selected along with their mothers who filled the Depression‚ Anxiety and Stress Scales (DASS- 21) with 0/82 reliability. the results are compared using t-test.Resultsthere was a significant difference between the mothers of the two groups in Depression‚ Anxiety and Stress (p<0/ 001).Conclusionrecognition of some risk factors pertaining of low birth weight province can help take preventive measures to reduce its rate. the results of research were discussed، and research limitation and suggestions were presented.Keywords: Birth Weight, Low Birth Weight, Depression, Anxiety, Stress} -
سابقه و هدفسوء تغذیه یک وضعیت جدی نقصان انرژی، پروتئین، چربی، ویتامین ها و مواد معدنی در تغذیه است. سوء تغذیه در سطح جهان دارای میزان بالای ابتلا به بیماری و مرگ و میر در کودکان است. هدف از این مطالعه بررسی عوامل موثر (آنتروپومتریک) بر سوء تغذیه شیرخواران در شهر بابل می باشد.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی بر روی 782 شیرخوار از 6 مرکز بهداشتی درمانی شهر بابل انجام شد. با استفاده از پرسشنامه، اطلاعات دموگرافیک، آنتروپومتریک و ویژگی های خانوادگی و نوع تغذیه جمع آوری گردید. در این مطالعه از اندازه گیری وزن، قد و سن برای ارزیابی وضع نغذیه ای استفاده شد، همچنین برای مقایسه این اندازه ها، استانداردهای مرکز ملی آمارهای بهداشتی آمریکا (NCHS) که مورد تایید سازمان بهداشت جهانی (WHO) است، بکار گرفته شد.یافته هااز 782 شیرخوار مورد مطالعه 370 (3/47%) کودک دختر و 412 (7/52%) کودک پسر بودند. در شیرخواران زیر 6 ماه 9/89% (250 شیرخوار) از شیر مادر و درشیرخواران بالای 6 ماه 8/69% (349 شیرخوار) از شیر مادر و تغذیه تکمیلی تغذیه شده اند. 4/5% دختران و 5/0% پسران کم وزن، 4/10% دختران و 9/3% پسران لاغر، 6/4% دختران و 1% پسران کوتاه قد بوده اند. در این مطالعه کم وزنی (000/0p=)، لاغری (000/0p=) و کوتاه قدی (002/0p=) با متغیر جنسیت ارتباط معنی داری داشت. همچنین بین کم وزنی (006/0p=) و کوتاه قدی (000/0p=) و متغیر وزن زمان تولد، ارتباط معنی داری وجود داشته است.نتیجه گیریدر این مطالعه بر اساس شاخص های رشدی، شیرخواران مبتلا به سوء تغذیه خفیف بودند. بنابراین ارتقاء سطح آگاهی خانواده ها در زمینه عوامل مختلف ایجاد سوءتغذیه و ارائه روش های آموزشی و حمایتی و تخصیص کمک های تغذیه ای توصیه می شود.
کلید واژگان: آنتروپومتریک, سوءتغذیه, کم وزنی, لاغری, کوتاه قدی}Background And ObjectiveMalnutrition is a serious medical condition marked by a deficiency of energy، essential protein، fats، vitamins and mineral in a diet. Malnutrition causes a high rate of childhood morbidity and mortality in the world. The aim of this study was to assess the effective factors (anthropometrics) on malnutrition in infants of Babol، Iran.MethodsThis cross-sectional study was performed on 782 infants from six medical health centers in Babol. Data were gathered by using a questionnaire including demographic and anthropometric information، family characteristics and kind of nutrition. In this study، the height، weight and age measurement was used to evaluate the nutrition condition. NCHS (National Center for Health Statistics) reference which confirmed by WHO were used to compare these measurements.FindingsFrom 782 infants، 370 (47. 3%) were female and 412 (52. 7%) were male. 250 infants (89. 9%) under 6 months were fed with breast milk and 349 (69. 8%) infants above 6 months fed with breast milk and supplementary feeding. 5. 4% of female and 0. 5% of male infants were underweight، 4. 6% of female and 1% of male infants were stunting، and wasting observed in 10. 4% of female and 3. 9% of male infants. Gender had a relationship with underweight (p=0. 000)، wasting (p=0. 000) and stunting (p=0. 002). There was also a significant relationship between birth weight and underweight (p=0. 006) and stunting (p=0. 000)ConclusionIn this study the infants had mild malnutrition based on growth indices. This study showed that the infants had mild malnutrition. So، promoting family awareness about different factors causing malnutrition، family education، family support and nutritional support are recommendedKeywords: Anthropometric, Malnutrition, Underweight, Wasting, Stunting} -
مقدمه و اهدافهدف این تحقیق بررسی شیوع سوء تغذیه در کودکان زیر پنج سال و عوامل مرتبط با آن در شهرستان چادگان، استان اصفهان بوده است.روش کاراین مطالعه به صورت مقطعی- تحلیلی انجام شد. نمونه گیری از همه کودکان زیر پنج سال به روش تصادفی چند مرحله ای انجام گردید. جمع آوری داده ها با پرسشنامه استاندارد شده انجام شد که این اطلاعات از طریق مصاحبه با مادران و اطلاعات پرونده خانوار تکمیل گردید. داده های تحقیق وارد نرم افزار آماری SPSS و EPI-Info گردید و تجزیه و تحلیل آماری انجام شد.نتایجنتایج به دست آمده نشان می دهد که شیوع سوء تغذیه برای شاخص لاغری، کم وزنی، کوتاه قدی و چاقی به ترتیب برابر با 8/17 و 5/34 و 37 و 2/2 درصد است. بین شاخص لاغری با سن کودک، محل سکونت، زمان شروع غذای کمکی، سابقه داشتن بیماری و سابقه بستری کودک و نیز بین شاخص کم وزنی با سن و جنسیت کودک، قومیت، محل سکونت، سابقه داشتن بیماری و سابقه بستری کودک و همچنین، بین شاخص کوتاه قدی با جنسیت کودک، شغل پدر، تحصیلات مادر، قومیت، محل سکونت و سابقه داشتن بیماری، رابطه معنی دار آماری دیده شد (05/0 >P).
نتیجه گیریبه نظر می رسد بالا بردن فرهنگ تغذیه صحیح، ارتقاء سواد بهداشتی و توزیع عادلانه امکانات حمایتی و بهداشتی می توانند راه گشای مناسبی برای پیشگیری از سوءتغذیه کودکان باشند.
کلید واژگان: سوء تغذیه, کم وزنی, کوتاه قدی, لاغری}Background and ObjectivesMalnutrition among children under five year is a significant public health index. The aim of study was to estimate the prevalence of malnutrition in under 5 years old children in Chadegan (area district city) parish of in Isfahan، Iran.MethodsThis was a community-based cross-sectional study. It was carried out on all randomly selected households with children age under five years old in rural and urban area of Chadegan in 2010 year. Demographic information was collected via household and a standardized questionnaire was administered to mothers or guardians and trained personnel measured weight and height or length.ResultsThe results revealed that prevalence of malnutrition’s based on wasting، underweighting and stunting and obesity were 17. 8%، 34. 5%، 37% and 2. 2% respectively. The main contributing factors for wasting were found to be child’s age، habitat، onset of complementary food، history of disease، hospitalization (P<0. 05). Gender، father''s job، mother’s education، ethnic، habitat، history of disease were found to be correlated with stunting as well. (P< 0. 05).ConclusionDevelopment programs should focus on the disadvantaged rural and urban arears of people to improve their nutritional status. Intervention strategies and programs should be developed to target the preventable risk factors.Keywords: Malnutrition, Underweighting, Stunting, Wasting, Iran} -
زمینه و هدفسوء تغذیه در اطفال زیر 5 سال یکی از مشکلات اساسی کشور ماست. برای رسیدن به هدف ارتقای سلامت کودکان، باید وضعیت تغذیه ای و عوامل خطر مربوط به آن مشخص گردد.مواد و روش کاردر این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، بر روی 596 کودک زیر 5 سال به روش نمونه گیری خوشه ایاز سطح شهرستان مانه و سملقان مورد بررسی قرار گرفتند. سن این کودکان از بدو تولد تا 60 ماه بودند که با منحنی مرجع NCHS مقایسه گردید. برای ارزیابی وضعیت تغذیه ای کودکان، سه شاخص، وزن برای سن معیار گومز، وزن برای قد و قد برای سن معیار واترلو به ترتیب میزان شیوع کم وزنی،لاغری،کوتاه قدی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری کای دو در سطح معنی داری 05/0P≤ مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته هااز بین کودکان بررسی شده، 5/10%، 3/9%، 8/10% به ترتیب دچار کم وزنی، کوتاه قدی، لاغری متوسط و شدید بودند. از میان عوامل مساعد کننده سوء تغذیه درکودکان، سطح سواد والدین و شغل پدر و سابقه تولد کودک، کم وزنی هنگام تولد رابطه معناداری با این مسئله نشان داده اند.نتیجه گیریبا توجه به نتایج این مطالعه می توان گفت وضعیت تغذیه ای در کودکان زیر پنج سال شهرستان مانه و سملقان رضایت بخش نیست و به درجاتی از سوء تغذیه حاد و مزمن دچار هستند. به نظر می رسد بی سوادی مادران به عنوان عوامل خطر کوتاه قدی و لاغری و همچنین وزن هنگام تولدکودکان کمتر از 2500 گرم به عنوان عوامل خطر عمده کم وزنی و کوتاه قدی مطرح می باشد.
کلید واژگان: سوء تغذیه, کم وزنی, کوتاه قدی, لاغری}Back ground&ObjectivesMalnutrition in under 5 year old children is one of the main issues of our country. To achieve the goal of higher healthy children، nutrition condition and the related risk should be identified.Materials and MethodsIn this descriptive – cross sectional study، 596 under – five – year – old children in Maneh – Semelghan were examined by classified sampling method. The children were 0 – 60 months old، using NCHS reference curve for comparison. For evaluating the nutrition، three indices: weight for Gomez Age standard، weight for height and height for Waterlow Age standard were used for assessing underweight، wasting and stunting respectively. The data were analyzed by SPSS and Chi – Square (P≤0. 05).ResultsChildren in this study suffered from under weightness (%10. 5)، stunting (%9. 3) and wasting (%10. 8). The predisposing factors of children malnutrition (parent education level، father’s job، child’s weight at the moment of being born) were significantly related to the issue.ConclusionThe results show that nutrition of the children in Maneh – Semelghan is not satisfactory and they suffer from severe to chronic malnutrition. It seems that low level education of mothers and also children’s weight lower than 2500 gr at the moment of being born can be considered as a risk factor on stunting and wasting of children.Keywords: Malnutrition, Underweight, Stunting, Wasting} -
سابقه و هدفشیوع کم وزنی و چاقی در نوجوانی همراه با افزایش خطر ابتلا به بیماری های مزمن در بزرگسالی و کوتاه قدی نیز سبب اختلال تکامل رفتاری است. هدف از انجام این مطالعه تعیین شاخص های تن سنجی نوجوانان مدارس راهنمایی شهر ایلام است.مواد و روش هامطالعه حاضر روی 493 دانش آموز مقطع راهنمایی با روش توصیفی تحلیلی مقطعی صورت گرفت. نمونه ها با روش سیستماتیک و به طور تصادفی از میان پایه های اول تا سوم انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد جمع آوری شد و برای هر فرد وزن، قد و شاخص توده بدنی اندازه گیری شد. شاخص های تن سنجی بر اساس معیار CDC2000 و در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.یافته هابررسی وضعیت تن سنجی نوجوانان نشان داد 5/21% کم وزن، 2/8% در معرض خطر اضافه وزن، 6/0% دارای اضافه وزن و 13% کوتاه قد هستند. شیوع کوتاه قدی در بین دختران سه برابر پسران بود. در این مطالعه شیوع کم وزنی در نوجوانانی که مادران آنها سطح سواد پایین (ابتدایی و کمتر) داشتند بیشتر بود به طوری که ارتباط آماری معنی داری بین سطح سواد مادر و کم وزنی یافت شد (05/0P<). ارتباط آماری معنی داری بین بعد خانوار با صدک BMI و کوتاه قدی و همچنین رتبه تولد با کوتاه قدی و کم وزنی مشاهده نشد.نتیجه گیریبا توجه به شیوع کوتا ه قدی، کم وزنی و اضافه وزن در دانش آموزان، ارائه راهکارهای مناسب جهت بهبود وضعیت تغذیه ای نوجوانان از طریق آموزش به والدین در برنامه های تغذیه ای استان ضروری است.
کلید واژگان: کم وزنی, کوتاه قدی, اضافه وزن, مقطع راهنمایی, ایلام}Background And ObjectiveBeing underweight or obese in adolescence may lead to chronic diseases in adulthood. Stunting has adverse effects on behavioral development. The present study assessed anthropometric indices for school children aged 12-14 yr in the city of Ilam in Iran.Materials And MethodsA cross-sectional study was performed on 493 students aged 12-14 years. Systematic sampling was used to select the samples for each grade. Data was gathered using validated scales. Weight، height، and BMI were recorded and analyzed using descriptive statistics in SPSS software. CDC2000 criteria were used in anthropometric assessment.ResultsThe incidence of being underweight، at risk of being overweight، being overweight، or being stunted in the school children studied were 21. 5%، 8. 2%، 0. 6%، and 13%، respectively، based on CDC2000 anthropometric criteria. Furthermore، it was found that stunting in girls was three times higher than in boys. A significant relationship was observed between the incidence of being underweight and the mother’s literacy (p<0. 05). No relationship was found between family height، BMI، stunting، and birth order for being underweight.ConclusionConsidering the prevalence of stunted، underweight and overweight school children، it is necessary to implement appropriate strategies to improve nutritional status by educating parents at the local level.Keywords: Underweight, Stunting, Overweight, Adolescence, Ilam} -
زمینه و هدفاکثر مطالعات انجام شده در رابطه با سوء تغذیه در ایران، بر اساس استانداردهای NCHS بوده است؛ در صورتی که امروزه، مطالعه بر اساس استانداردهای جدید WHO توصیه می شود. مطالعه حاضر، به منظور تعیین شیوع سوء تغذیه در کودکان زیر پنج سال شهر بیرجند، بر اساس استانداردهای جدید WHO انجام شد.
روش تحقیق: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، بر روی 480 کودک زیر پنج سال که به صورت خوشه ایچندمرحله ای، از سطح مراکز بهداشتی- درمانی شهر بیرجند انتخاب شده بودند، در سال 1390 انجام شد. همزمان با اندازه گیری قد و وزن کودک، اطلاعات دموگرافیک کودک و والدین، در مصاحبه با مادر در پرسشنامه ثبت شد. بررسی سوء تغذیه، بر اساس محاسبه سه شاخص وزن به سن (کم وزنی)، وزن به قد (لاغری) و قد به سن (کوتاهی قد) انجام گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (ویرایش 15) و به وسیله آزمون کای اسکوئر در سطح α=0/05 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هااز 480 کودک مورد مطالعه،4/50% پسر بودند و 3/93% وزن هنگام تولد مساوی و یا بالای 2500 گرم و 56% بالای 24 ماه سن داشتند. 7/57%کودکان، رتبه اول تولد را داشتند. بر اساس استانداردهای جدید WHO، از نظر شاخص کم وزنی، 7/93% کودکان وزن طبیعی و 3/6% کم وزن (5% کم وزن متوسط و 3/1% کم وزن شدید) بودند. از نظر شاخص کوتاه قدی، 2/90% کودکان قد طبیعی و 8/9% کوتاه قد (7/7% کوتاه قد متوسط و 1/2% کوتاه قد شدید) بودند. شیوع کم وزنی و کوتاه قدی، به طور معنی داری در کودکان با وزن تولد کمتر از 2500 گرم بیشتر بود (P<0/001). از نظر شاخص لاغری، 2/99% کودکان طبیعی و 8/0% مبتلا به لاغری متوسط بودند.
نتیجه گیریبراساس مقایسه نتایج حاصل از مطالعه حاضر با مطالعات مشابه، وضعیت تغذیه ای کودکان زیر پنج سال شهر بیرجند از وضعیت مناسبی برخوردار است. با توجه به ارتباط معنی دار کم وزنی و کوتاهی قد با وزن کم زمان تولد، کنترل بیشتر حاملگی های پرخطر در جهت کاهش تولد نوزادان با وزن کم در زمان تولد، اقدامات آموزشی و حمایت های تغذیه ای برای این کودکان توصیه می شود.
کلید واژگان: کم وزنی, کوتاه قدی, لاغری, کودکان زیر پنج سال, سوء تغذیه, شیوع, استانداردهای جدید WHO}Background And AimMalnutrition of children, which has undesirable effects on mental and physical health of them, is one of the important health problems throughout the world; particularly in developing countries. Most of the studies about malnutrition in Iran have been done on the basis of NCHS standards, but, today it is recommended to do this kind of study according to new WHO standards. The aim of this study was to find out prevalence of malnutrition in under-5 year olds in Birjand city according to the recent standards.Materials And MethodsThis cross-sectional and descriptive study was done on 480 under-5 year olds that selected through multistage cluster sampling method in Birjand city in 2011.At the same time of measuring height and weight, demographic data of the children (age, sex, birth order, and birth weight) were recorded in the questionnaires by interviewing their mothers. In order to study malnutrition, three indices were used namely weight to age (underweight), weight to height (leanness), and height to age(shortness). The obtained data was analyzed by means of descriptive statistical methods and chi-square test, using SPSS software (V:15), and a=0.05 was taken as the significant level.ResultsOut of 480 children 50.4% were males, 93.3% had birth weight ≥2500 gr, 56% were above 24 months. 57.7% were the first in birth order. According to the new WHO standards, Weight index showed that 93.7% were normal and 6.3% were underweight (5% moderately and 1.3% severely). Regarding stunting criteria, 90.2% were normal and 9/8 % were short (7.7% moderately and 2.1% extremely short). Prevalence of underweight and stunting was significantly higher in children with birth weight under 2500 gr (P<0.001). Wasting criteria showed that 99.2% were normal and 0.8% had moderate wasting.ConclusionAccording to the results and comparing them with those of similar studies, it is concluded that the nutritional status of under 5 year children in Birjand is appropriate. Regarding the significant relationship of underweight and stunting with low birth weight, more control on high risk pregnancy for reducing the rate of low birth weight infants and supportive nutritional and educational measures for these children are recommended.Keywords: Underweight, Leanness, Shortness, Under, 5 children, Malnutrition, Prevalence, New standards of WHO.} -
مقدمهارزیابی رشد کودکان علاوه بر نشان دادن وضعیت تغذیه ای و سلامت کودکان در هر جامعه به عنوان ابزار معتبری برای سنجش کیفیت زندگی به شمار می رود. بر اساس آمار UNICEF (United Nations Children''s Fund)، روزانه چهل هزار کودک به دلیل نامناسب بودن وضع تغذیه ای از بین می روند. مطالعه حاضر با هدف، بررسی میزان و شدت سوء تغذیه در کودکان روستایی زیر 6 سال زاهدان صورت گرفت.روش هاطی یک مطالعه مقطعی، 514 کودک روستایی 6 تا 59 ماهه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایاز سطح شهرستان و از طریق پرسش نامه و مراجعه خانه به خانه مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه، ترازو و قدسنج بود. داده ها توسط نرم افزار Nutritional Servey و SPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل و با منحنی های NCHS (National Center for Health Statistic) به عنوان مرجع بررسی گردید. بر طبق این معیار کم وزنی، لاغری و کوتاه قدی به صورت 2- £ Z-score و شدت سوء تغذیه به صورت میانه دور بازو (Mid upper arm circumference یا MUAC) کمتر از 115 تعریف شده است.یافته هااز بین کودکان بررسی شده 3/17، 5/25 و 8/6 درصد به ترتیب دچار کم وزنی، کوتاه قدی و لاغری بودند. میانگین قد (4/11 ± 83 در مقابل 2/12 ± 82 سانتی متر)، وزن (6/2 ± 11 در مقابل 6/2 ± 10 کیلوگرم) و میانه دور بازو (3/14 ± 145 در مقابل 2/16 ± 141 میلی متر) در مجموع در پسران بالاتر از دختران بود و به طور کلی شیوع کوتاه قدی (7/29 در مقابل 5/22 درصد)، کم وزنی (7/20 در مقابل 7/15 درصد)و لاغری (8/9 در مقابل 4/4 درصد) در پسران بیشتر از دختران بود (05/0 < P).نتیجه گیریسوء تغذیه یکی از مشکلات عمده تغذیه ای در کودکان روستایی زیر 6 سال زاهدان می باشد. بنابراین طراحی و اجرای مداخلات مناسب برای بهبود وضع تغذیه کودکان و همچنین توجه به نقش پایش رشد در ارزیابی وضع تغذیه کودکان ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: کوتاه قدی, کم وزنی, لاغری, معیار NCHS (National Center for Health Statistic), زاهدان}BackgroundThe evaluation of growth in children in addition to show nutritional status and health of children in each community is considered as a valid tool for measuring quality of life (QoL). UNICEF reported a total of 40،000 daily deaths due to malnutrition. The present study was conducted to review the nutritional status of rural children under 6 in Zahedan، Iran.MethodsIn a cross-sectional study، 514 rural children 6 to 59 months by multistage random sampling and by questionnaire، interview and house-to-house survey in Zahedan were studied. Data collection tools were scale، questionnaire and metric measurement. Data analysis performed by Nutritional survey، besides anthropometric data were compared to National Center for Health Statistics (NCHS). According to these criteria، the moderate and severe underweight، wasting and stunting was Z score ≤ -2 and severity of malnutrition was defined as mid-upper arm circumference (MUAC) less than 115.Findings17. 3%، 25. 5% and 6. 8% of the studied children had moderate to severe underweight، stunted and wasted، respectively. Overall average height (83 ± 11. 4 vs. 82 ± 12. 2)، weight (11 ± 2. 6 vs. 10 ± 2. 6) and MUAC (145 ± 14. 3 vs. 141 ± 16. 2) in the boys was higher than the girls. The prevalence of stunting (29. 7% vs. 22. 5%)، underweight (20. 7% vs. 15. 7%) and wasted (9. 8% vs. 4. 4%) were higher in boys than in girls (P > 0. 05).ConclusionThe findings indicated that the prevalence of malnutrition is one of public problems in the rural children under 6 in Zahedan. Thus، this suggested that the gap might be filled by improvement in nutrition and health services along with the socio-economic development.Keywords: Stunted, Underweight, Wasted, National Center for Health Statistics, Zahedan} -
مقدمهوزن هنگام تولد تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد. برخی مطالعات نشان داده اند که فصل تولد بر وزن هنگام تولد موثر است. اطلاعات کمی درباره مکانیسم زمینه ای این اثر وجود دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر فصل و تعدادی از متغیرهای موثر بر وزن تولد انجام شد.روش کاراین مطالعه مقطعی و تحلیلی در سال 1387 بر روی 808 کودک زیر یک سال تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی غرب اهواز انجام شد. 808 نمونه با روش نمونه گیری تصادفی در دو مرحله انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام شد. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 17) و روش های آمار توصیفی و آزمون های آماری کای اسکوئر، ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هادر این مطالعه میانگین وزن تولد در بهار 4/525 ± 5/3273 گرم، در تابستان 3/421 ± 6/3251 گرم، در پاییز 6/547 ± 5/3280 گرم و در فصل زمستان 4/518 ± 9/3192 گرم بود. اگرچه ارتباط معنی داری بین این متغیرها مشاهده نشد، یک ریتم فصلی در میانگین وزن تولد نوزادان مشاهده شد. فراوانی کلی وزن کم هنگام تولد، 9/4% با بالاترین فراوانی در فصل زمستان (5/6%) مشاهده شد. بین متغیرهای جنس، رتبه تولد، سن مادر و وزن گیری در بارداری با وزن هنگام تولد ارتباط آماری معنی داری مشاهده شد (05/0>p).نتیجه گیریفراوانی وزن کم هنگام تولد در متولدین زمستان شایع تر است و بین متغیرهای جنس، رتبه تولد، سن مادر و وزن گیری در بارداری با وزن هنگام تولد ارتباط آماری معنی داری مشاهده شد.
کلید واژگان: رتبه تولد, فصل, کم وزنی, وزن تولد}IntroductionBirth-weight is affected by many factors. Some studies have shown that season of birth may be affected on birth-weight. However، there is less information about this effete mechanisms underlying. This study was carried out to define the relationship among birth weight and season of birth and some related factors.MethodsThis analytical cross-sectional study was held on 808 children under one year old who were attended to health centers of west of Ahvaz in 2008. Samples were randomly selected in two stages. Data were gathered through questionnaire and were analyzed by the means of statistical SPSS software version 17، Chi-Square and Pearson correlation tests، ANOVA، and linear regression. P value less than 0. 05 was considered statistically significant.ResultsMean birth-weight was 3273. 5±525. 4، 3251. 6±421. 3، 3280. 5±547. 6 and 3192. 9 ±518. 4 gram in spring، summer، autumn and winter respectively. Although there was no significant correlation between these variables، a seasonal rhythm in mean birth-weight was observed. The rates of low birth weight were 4. 9% with highest rate (6. 5%) in winter. The relationship between birth-weight and other variables such as sex، birth rank، maternal age، and weight gain in pregnancy were significantly positive (p<0. 05).ConclusionIn regards to the findings، improvement of proper and efficient prenatal care، educational and interventional programs focusing on gestational weight-gain and special care of nuliparous women can play an important role in increasing birth weight.Keywords: Birth rank, Birth weight, Low birth weight, Season}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.