به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « زنان » در نشریات گروه « پزشکی »

تکرار جستجوی کلیدواژه « زنان » در نشریات گروه « بهداشت و درمان »
  • زهره منتصری، محمد نبی رحیمیان، آذر نعمت الهی، فاطمه قیدر، زینب مشفق
    مقدمه
    میگرن طیفی از سردرد های عصبی- عروقی شایع در زنان است. اسپاسم وانقباضات عروقی مزمن میگرن باعث ایسکمی شریان های کوچک مغز و بروز سکته مغزی می شود. مطالعه حاضربا بررسی مطالعات مربوط به سردرد میگرنی وارتباط آن با سکته مغزی با تاکید برعوامل خطر ازجمله نقش ژنتیک در زنان به مرور این بیماری پرداخته است.
    مواد وروش ها
    این مقاله مروری بر اساس بررسی 53 مقاله و مرجع مرتبط با کلید واژه های میگرن، سکته مغزی، ژنتیک و زنان و با استفاده از منابع اینترنتی و کتابخانه ای بین سال های 2010-2002 تهیه شده است.
    یافته ها
    شیوع میگرن درزنان18-15درصد ودر مردان 6-5 درصد است. در40درصد موارد، علائم همراه با اورا یا نشانه های نورولوژیک موضعی است که با علائم سکته مغزی مشابه است. بنا براین تشخیص این دو از هم می تواند مشکل باشد. با وجود نامعلوم بودن علت اصلی میگرن، گفته می شود عوامل درون زاد و برون زاد برمرکز مولد میگرن در ساقه مغز تاثیرمی گذارد و موجب بروز حملات میگرن می شود. از جمله عوامل مؤثر در بروز تکرارحملات میگرن در زنان می توان هورمون استروژن، سیکل قاعدگی، قرص های ضد بارداری، استرس (مثبت یا منفی)، افسردگی، اختلالات خواب، خستگی، مصرف غذاهای خاص و محصولات شیر، تغییرات آب و هوایی، مصرف بیش از حد داروهای مسکن را نام برد. انتقال ژنتیکی میگرن به صورت اتوزومال مغلوب وابسته به xاست و می تواند شانس ابتلا به میگرن وسکته مغزی در زنان را افزایش دهد.
    نتیجه گیری
    خطر عمده میگرن در زنان سکته مغزی است. پیشنهاد می شود با شناسایی افراد در معرض خطر و بررسی ژنتیکی در زنان مبتلا به میگرن با اورا و بدون اورا از بروز این حملات در سال های آینده پیش گیری نمود. به علاوه بهترین راه پیش گیری از بیماری و عوارض بعد از آن غیر فعال ماندن ژن مربوط به میگرن است که بوسیله تغییر دررژیم غذایی و مصرف مواد غذای حاوی فولات، اجتناب از فاکتورهای خطر ساز سکته های مغزی مانند ترک سیگار قابل انجام است. پرستاران می توانند در غربالگری، آموزش وانجام اقدامات درمانی و.. . نقش بسزایی ایفا نمایند.
    کلید واژگان: میگرن, سکته مغزی, زنان}
    Montaseri Z., Rahimian Mn, Nematolahi A., Gheidar F., Moshfegh Z
    Introduction &
    Objective
    Migraine is a kind of neuro-vascular headaches prevalent among women. Chronic vascular spasm and constrictions causes the brain arterial ischemia and incidence of CVA. Due to vascular disorders, stroke results in ischemia and incidence of neurological damages. The present study is an evaluation of risk factors for stroke in women with migraine.
    Materials and Methods
    This paper has been prepared on the basis of surveying 53 related articles and references with Migraine, CVA, genetics and women using internet (Google search engine) and library sources.
    Results
    The prevalence of this disease is 15-18% and 5-6% among women and men respectively. In 44.0% of cases, the symptoms are accompanied with Aura or local neurological signs which are similar to the CVA signs. Therefore, differentiatingthese two diseases with each other is problematic. Though the main cause of Migraine is unknown, it is said that endogenous and exogenous factors are effective on the Migrainegenerator in brain stem, resulting in incidence of Migraine attacks. Estrogen cycle is an endogenous powerful aggravator factor which causes Migraine prevalence among women 2-3 times more than that of men. Beginning of menstruation at the ages of 11-19 years,maturity, menstruation accompanied with ovulation and pregnancy period are among the aggravator factors but menopause causes it's reduction. Oral Contraceptive Pills OCP) increase the incidence risk of CVA and this risk is higher in Migraine with Aura thanMigraine without that.
    Conclusion
    Although, Migraine is prevalent among women and may lead to death, it is suggested to carry out genitival studies to prevent Migraine causing Stroke in women suffering from Migraine with and without Aura, so as to identify high risk personsand prevent the incidence of such attacks in further years. In addition, the best way to prevent this disease and its complications is not to let its gene become active by changing the diet, using Folate rich food, and avoiding risk factors such as smoking.Nurses could also play an important role in screening women, doing therapeutic measures, etc.
  • فاطمه بلالی میبدی، مریم حسین پور، مینو محمودی، شکوفه مهربخش، سعیده حاجی مقصودی
    مقدمه و هدف
    افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی است که موجب کاهش انگیزه، اختلال در کارکرد و ناتوانی در فعالیت می شود. به منظور تعیین شیوع افسردگی در زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد، مطالعه حاضر صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است. جمعیت مورد مطالعه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد بود که435 نفر از آنان در مرکز سلامت بانوان دانشگاه علوم پزشکی کرمان سال 1389 انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفتند. اطلاعات بر اساس آزمون افسردگی بک همراه با پرسشنامه مشخصات دموگرافیک جمع آوری و تجزیه و تحلیل آماری توسط ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه در برنامه نرم افزارSPSS انجام گرفت.
    یافته ها
    میانگین نمره افسردگی درزنان 4/11 ±6/22 بود. شیوع کلی افسردگی در جامعه مورد بررسی 310 نفر(3/71درصد)با دامنه اطمینان (5/75-8/66درصد) بود که 79 نفر(2/18درصد) دارای افسردگی خفیف، 120 نفر(6/27 درصد) افسردگی متوسط و111 نفر (5/25) افسردگی شدید بودند. شیوع افسردگی در زنان مطلقه 72 نفر (6/70درصد)، همسر مرده 134 نفر(7/68درصد)، همسر از کارافتاده 69 نفر(8/75 درصد) و همسر زندانی 35 نفر (5/74 درصد) بود. بین نمره افسردگی با سن(1/0(p =، تحصیلات (3/0p =) و وضعیت تاهل (6/0 (p = ارتباط معنی دار مشاهده نشد اما رابطه بین میانگین نمره افسردگی با تعداد فرزندان معنی دار بود (01/0=p) به طوریکه میزان افسردگی در زنان سرپرست خانوار بدون فرزند بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به شیوع بالای افسردگی در زنان سرپرست خانوار، لزوم توجه خاص مسئولین و برنامه ریزان به ایجاد امکانات شغلی متناسب با زنان و توانمندسازی آنان در حل مسائل و رفع نیازهای مالی و معنوی احساس می شود.
    کلید واژگان: افسردگی, زنان, شیوع}
    Balali Mibodi F., Hosein Pour M., Mahmoudi M., Mehrbakhsh Sh, Hajimaghsoudi S
    Introduction &
    Objectives
    Depression is one of the most common psychiatric disorders causing lack of motivation, performance disturbance and disability. It imposes great expenses on the family and community. The present study was carried out tofind the prevalence of depression among female householders covered by the Imam Khomeini’s Relief Committee.
    Materials and Methods
    In this cross-sectional and descriptiveanalytic study, a total of 435 female householders covered by the Imam Khomeini’s Relief Committee were studied at the Health Center of Kerman University of Medical Sciences in 2010. Datawere gathered by both the Beck depression questionnaire and demographic feature questionnaire. Data analysis was performed by using Pearson Coefficients of Correlations and ANOVA using the SPSS version 17 software package.
    Results
    Mean depression score was 22.60 ±11.4 and th prevalence of depression in the studied population was 310 (71.3%) (Interval confidence: 66.8-75.5). From all, 79 (18.2%) had mild depression, 120 (27.6%) had moderate depression and111 (25.5%) had severe depression. The prevalence rate of depression was 72 (70.6%) in divorced women, 134 (68.7%) in widowed women, 69 (75.8%) in women with disabled husbands and 35 (74.5%) in women with imprisoned husbands. There wereno significant relationships between depression score and variables of age (p=0.102), educational level (p=0.380) and marital statues (p=0.613). But the depression score showed a significant relationship with the number of children (p=0.013) in a way that the rate of depression in women who had no children was higher.
    Conclusion
    This study indicated that there were higher rate of depression among female householders compared to other studies. This finding emphasizes on providing more job opportunities for women and enabling them to fulfill their financial and emotional needs.
  • مرجان مردانی حموله، مهین روزی طلب
    مقدمه و هدف
    مهارت های زندگی موجب تقویت یا تغییر نگرش ها، ارزش ها و رفتار انسان می گردد. رضایت زناشویی نیز یکی از عوامل پیشرفت و دستیابی به اهداف زندگی است. پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی در کارکنان زن بیمارستان انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک پژوهش کارآزمایی عرصه ای است. جامعه پژوهش، کلیه کارکنان زن بیمارستان فاطمه زهرا(س) نجف آباد استان اصفهان در سال 1387 و نمونه آن 60 نفر از این کارکنان بود که به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شده و به روش تخصیص تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه استاندارد رضایت زناشویی انریچ و راهنمای آموزش مهارت های زندگی بود. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون – پس آزمون بود. بعد از انتخاب تصادفی گروه های مورد و شاهد، ابتدا بر روی هر دو گروه پیش آزمون انجام شد، سپس مداخله آموزشی در گروه مورد اجرا گردید و یک ماه پس از اتمام برنامه آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و جهت بررسی آماری از شاخص های آمار توصیفی وآزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد میانگین نمره ابعاد مختلف رضایت زناشویی در گروه مورد پیش ازآموزش 596/0 ±592/3 و پس از آموزش 387/0 ±985/3 بود. در گروه شاهد، میانگین نمره ابعاد مختلف رضایت زناشویی پیش از آموزش 583/0 ±524/3 و پس از آموزش 362/0 ±072/3 بود.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه آموزش مهارت های زندگی تاثیر مثبتی در افزایش رضایت زناشویی کارکنان زن داشت. بنابراین پیشنهاد می گردد که آموزش مهارت های زندگی برای کارکنان بیمارستان ها به طور دوره ای انجام شود.
    کلید واژگان: آموزش, مهارت های زندگی, رضایت زناشویی, زنان, کارکنان بیمارستان}
  • شهلا نجفی دولت آباد، حمید علوی مجد، آزیتا خاتمی زنوزیان، زینت محبی نوبندگانی
    چکیده:
    مقدمه و هدف
    در اکثر جوامع خشونت علیه زنان با علل متعدد وجود دارد که از جمله این عوامل می توان به استرس، مسائل اقتصادی، الکل، مسائل مربوط به ازدواج، مشکلات خانوادگی ومسائل فرهنگی اشاره کرد. این پژوهش نیز به منظور تعیین دلایل بروز خشونت علیه زنان و دختران تهرانی مراجعه کننده به مرکز پزشکی قانونی شهر تهران انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش، یک مطالعه توصیفی است که در سال 1382 در مرکز پزشکی قانونی شهر تهران انجام گرفته و جامعه پژوهش شامل کلیه زنان مورد ضرب وجرح قرار گرفته مراجعه کننده به این مرکز بوده است.نمونه پژوهش مشتمل بر 171 نفر بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که توسط پژوهشگر تکمیل گردید و شامل اطلاعات دموگرافیک نمونه هاو ضاربین آنها وسؤالاتی درزمینه علل ضرب وجرح بوده است. جهت تعیین اعتبار ابزار از روش اعتبار محتوا و جهت تعیین پایایی آن از روش آزمون مجدد استفاده شد. نتایج پژوهش به کمک نرم افزارSPSS و روش های آمار توصیفی تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    از171زن و دختر مورد ضرب وجرح قرار گرفته، 69نفر(4/40درصد) درگروه سنی 35-26 سال، با میانگین سنی15/10± 58/29 بوده است. 81نفر(4/47درصد) از نمونه ها تحصیلات دبیرستانی داشته،10 نفر (8/5درصد) بی سواد بوده و1 نفر (6/درصد) به این سؤال پاسخی ندادند. تحصیلات ضاربین در51نفر (8/29درصد) در سطح دبیرستانی و 6نفر(5/3درصد) بیسواد بودند. بیشترین دلیل بروز خشونت37نفر(27درصد) علیه زنان متاهل، سوءظن همسر و در نمونه های مجرد 13نفر(23/38درصد) درگیری خیابانی بوده است.
    نتیجه گیری
    از آنجایی که بیشترین علت بروز خشونت در نمونه های متاهل سوءظن همسر نسبت به زن بوده است و سوءظن ریشه در مشکلات روانی افراد دارد لذا باید مطالعات بیشتری در خصوص ریشه یابی این مشکل انجام گردد. درگیری خیابانی نیز که بیشترین دلیل بروز خشونت در نمونه های مجرد بوده است، یک معضل اجتماعی است وناشی از نادیده گرفتن حقوق زنان می باشد. این مسائل ریشه در مشکلات اجتماعی وفرهنگی ما دارد که باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرند.
    کلید واژگان: دلایل, خشونت, زنان}
  • آسیه مبارکی، سکینه گرمزنژاد، قادر زاده باقری
    پوکی استخوان یک بیماری مولتی فاکتور مزمن است که با تراکم کم استخوان و اختلال ریز ساختاری بافت استخوان مشخص شده و به عنوان یک معضل عمده سلامت محسوب می شود. این بیماری تا حدود زیادی قابل پیشگیری و درمان است و اصل مهم در پیشگیری شناخت طرز فکر، روش زندگی، عادات روزانه در جهت بهبود کیفیت زندگی و کارایی افراد می باشد. این تحقیق به منظور تعیین سطح آگاهی، نگرش و عملکرد زنان از پدیده پوکی استخوان در جامعه زنان انجام شد تا بتوان گامیدر سلامت این قشر عظیم جامعه برداشت...
    کلید واژگان: استئوپروز, زنان, دانش, نگرش, عملکرد}
  • مسعود محمدی باغ ملایی، سیدمحسن هاشمی، حسین قائدی، محمدعلی زارع، شریف شریفی، مسعود بحرینی
    مقدمه و هدف
    فاصله کوتاه بین حاملگی ها با افزایش خطر و نتایج نامطلوب از قبیل؛ وزن کم هنگام تولد، جثه کوچک نوزاد، مرده زایی ومرگ نوزادی، خطر مرگ مادر، خونریزی سه ماهه سوم بارداری، پارگی زود رس کیسه آب، اندومتریت دوره نفاسی وکم خونی همراه است.این مسائل باعث شده تا امروزه بسیاری از کشورهای جهان ازجمله ایران استراتژی های فاصله گذاری مناسب بین تولدها را قبول نموده و آن را جزء برنامه ملی وبهداشتی خود قرار دهند. هدف از این مطالعه، تعیین عوامل موثر بر فاصله موالید در زنان شهر بوشهر بوده است.
    مواد و روش ها
    این یک مطالعه توصیفی و تحلیلی که به صورت مقطعی انجام گرفته است. جمعیت مورد مطالعه زنانی بوده اند که بیش از یک فرزند داشته ودر طی انجام مطالعه به هر دلیل به مراکز بهداشتی درمانی شهر بوشهر(آذر ماه سال 1384) مراجعه داشته اند.نمونه های پژوهش 311 زن بوده است. روش نمونه گیری خوشه ایو در هر خوشه بصورت تصادفی ساده وبطور متوسط 50 نفر از هر یک از شش مرکز شهری بوشهر انتخاب شدند. جهت گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه ای حاوی 26 سئوال مربوط به اطلاعات دموگرافیک و متغیرهای مورد مطالعه شامل؛ میزان تحصیلات و...
    کلید واژگان: فاصله بین حاملگی ها, زنان, عوارض}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال