تفاوت انقلاب‎های رنگی در گرجستان و قرقیزستان با انقلاب‎های راستین در جهان

انقلاب رنگی، به تغییر الگوی مسالت آمیز و به دور از خشونت حاکمان گفته می شود. با بررسی موردی انقلاب رنگی در کشورهایی که دستخوش این دگرگونی بوده اند می توان به این نتیجه مهم دست یافت که آنچه منطق درونی این الگو را تشکیل داده بهره گیری از گزینه میانی است، انقلاب رنگی به مشابه الگوی تغییر حاکمان، بر نفی دوگانه سازی های کاذب گذشته اعم ازگزینه دوگانه «انقلاب و اصلاح» بنا شده است. بر این اساس با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق و شکل گیری کشورهای تازه استقلال یافته گرجستان و قرقیزستان رژیم هایی پدید آمد که با مشکلات سیاسی، اقتصادی قابل توجهی روبه رو بودند. در این میان آمریکا برای اجرای هداف خود در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز به حضور در این منطقه نیاز داشت تا از طریق سازمان های ظاهرا خصوصی با بهره گیری از مشکلات سیاسی و اقتصادی موجود کشورها به نفوذ بیشتری دست یابد.این مقاله به آنچه در سال های 2003 و 2005 در گرجستان و قرقیزستان رخ داد و به«انقلاب رنگی» مشهور شده است پرداخته و تفاوت آن را با دیگر انقلابهای راستین در دنیا نشان می دهد.