بررسی تئوری های جامعه شناختی نظم و امنیت عمومی

تحقیق حاضر نظم و امنیت عمومی را از زاویه تئوری های جامعه شناختی بررسی می کند. آنچه که در میان متفکران جامعه شناسی به نحوی اهمیت دارد و هرکدام به نحوی به تبیین آن پرداخته اند این است که نظم اجتماعی به چه صورت بازتولید می شود.
از آنجایی که این مسئله واجد ابعاد خرد و کلان است و متفکران جامعه شناسی نیز بسته به اینکه بر کدام یک از این دو بعد متمرکز شده باشند مکاتب فکری متفاوتی را نمایندگی می کنند. از این رو این مقاله می کوشد تا این نظریه ها و مکاتب را در کلیت شان پوشش دهد. البته مقاله ای که بخواهد تمامی نظریه ها را بی کم و کاست مطرح کند لاجرم مقاله ای سطحی و بی مایه خواهد بود. از این رو محقق چاره ای جز انتخاب و دست به گزینش زدن ندارد.
از آنجا که جامعه شناسی برخلاف برخی علوم دیگر علمی نیست که دارای یک نظریه مسلط باشد اصطلاحا آن را علمی پارادایماتیک می دانند. به این معنا که جامعه شناسی علمی با روش و چارچوبی واحد و تمامیت یافته نیست و مکاتب و نظریه های رقیب متعددی در آن مطرح است. این مکاتب و نظریه های رقیب اگرچه هر کدام به یکدیگر انتقادهای جدی و مهمی وارد می کنند اما این انتقادها به حدی نیست که بتواند یک پارادایم یا نظریه را به طور کامل مسلط و سایر پارادایم ها را حاشیه ای کند.