بررسی ارتباط افسردگی پس از زایمان با تغذیه انحصاری با شیرمادر

در سال های اخیر، شاخص های مربوط به تغذیه انحصاری با شیر مادر در ایران افت داشته است. از آن جا که شیردهی انحصاری با شیر مادر به فاکتورهای متعددی بستگی دارد، شناخت هر یک از این عوامل تاثیرگذار در اتخاذ استراتژی های پیشگیرانه از قطع زود هنگام تغذیه انحصاری با شیر مادر، کمک کننده خواهد بود. این مطالعه، با هدف تعیین ارتباط بین افسردگی پس از زایمان با تغذیه انحصاری با شیر مادر صورت گرفته است.
این مطالعه مقطعی از نوع مورد- شاهد، در طی شش ماه اول سال 1391 در شهر قم صورت گرفت. مادران به 3 گروه 100 نفره بر حسب وضعیت تغذیه نوزاد خود تقسیم شدند. در این مطالعه، جهت خنثی کردن متغیرهای دخیل در افسردگی، از روش های محدودسازی و همسان سازی استفاده شد. در این مطالعه جهت گردآوری داده ها، علاوه بر پرسش نامه مشخصات دموگرافیک، از پرسش نامه استاندارد Beck نیز استفاده شد. داده ها در سطح معنی داری کمتر از 05/0 تحلیل گردید.
میانگین نمره افسردگی در گروه تغذیه انحصاری با شیر مادر 81/12، در گروه تغذیه تکمیلی همزمان با شیر مادر 59/13 و در گروه قطع کامل شیردهی 06/15 نمره بود که اختلاف معنی داری بین گروه ها یافت نشد. افسردگی خفیف در گروه تغذیه انحصاری با شیر مادر 5 درصد، در گروه تغذیه تکمیلی همزمان با شیر مادر 8 درصد و در گروه قطع کامل شیردهی 10 درصد بود. همچنین افسردگی شدید فقط در گروه قطع کامل شیردهی به میزان 5 درصد مشاهده شد. همچنین بین افسردگی با کفایت شیر و حمایت همسر، ارتباط معکوس معنی دار مشاهده گردید.
اگر چه میزان افسردگی در گروه انحصاری تغذیه با شیر مادر کمتر از سایر گروه ها بود، اما آزمون آنالیز واریانس، اختلاف معنی داری را در این خصوص نشان نداد. همچنین درک مادران از کفایت شیر و نیز حمایت همسر، موجب کاهش میزان افسردگی می شد