بررسی رابطه بین هوش هیجانی با رضایت زناشویی در متاهلین شهر یزد

امروزه هوش هیجانی در ابعاد زندگی افراد، اهمیت بالایی داشته و مشخص شده 80 در صد موفقیت افراد در مراحل زندگی مربوط به هوش هیجانی و تنها 20 درصد مربوط به ضریب هوش آنها می باشد که در این بین یکی از مولفه های بسیار مهم رضایت زناشویی است که هوش هیجانی می تواند آنرا دستخوش تغییراتی نماید لذا تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی و رضایت زناشویی انجام گرفت.
روش این پژوهش توصیفی تحلیلی (پیمایشی)می باشد.جامعه آماری شامل کلیه متاهلین شهر یزد به تعداد 101828 نفرمی باشند که براساس جدول مورگان وگریجس388 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی انتخاب گردیدند.جهت جمع آوری اطلاعات از دو نوع پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ وپرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمارهای توصیفی و استنباطی چون ضریب همبستگی پیرسون انجام گردید.
در این بررسی از 388 نفر آزمودنی 5/63 در صدافراد زن و 36/5 در صدمرد بودند.میزان تحصیلات اززیر دیپلم تا فوق لیسانس و بالاتر بودکه 50/5در صدافراد مدرک دیپلم وکمتر را داشتند. 49/5 در صدشغل آنهاآزاد و بیشترین گروه سنی(43/6 در صد) بین سنین 35-25سال بودند.61/6درصد آنهامدت ازدواجشان کمتر از 10 سال بود.براساس نتایج این پژوهش بین هوش هیجانی ورضایت زناشویی رابطه معنی داری وجود داردوبین مولفه های هوش هیجانی(همدلی،شناخت عواطف،خود کنترلی ومهارت اجتماعی)به تفکیک بارضایت زناشویی نیز رابطه معنادار وجود داشت(0/01=p) وبین متغیرهای دموگرافیک با هوش هیجانی و رضایت زناشویی در بعضی موارد رابطه معنی دار ی دیده شد.
با توجه به اینکه بین هوش هیجانی و رضایت زناشویی و بعضی از متغیرهای دیگر رابطه معنی داری وجود دارد بنابراین دارا بودن هوش هیجانی بر روند بهبود و تقویت کانون خانواده موثر بوده و به عنوان مولفه های مهم به حساب می آید. لذا باانجام آموزش و ارتقاء سطح هوش هیجانی در جوانان موجب بهسازی روابط بین فردی و در آینده رضایت زناشویی آنها خواهد گردید.