بررسی اثربخشی آموزش کنترل تکانه بر فرسودگی تحصیلی و عواطف مثبت و عواطف منفی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری

چکیده:
مقدمه
ناتوانی یادگیری به عنوان مشکل عصب شناختی در نظر گرفته شده است که با مشکلات جدی در توانایی خواندن، ریاضیات و نوشتن همراه بوده و با توانایی ذهنی مورد انتظار از فرد همخوانی ندارد. از طرفی افرادی که فرسودگی تحصیلی دارند معمولا علایمی مانند بی اشتیاقی نسبت به مطالب درسی، مشارکت نکردن در فعالیت های کلاسی و احساس ناتوانی در فراگیری مطالب درسی و در نهایت افت تحصیلی را تجربه می کنند. همچنین یکی دیگر از متغیر های مهم اثر گذار بر یادگیری و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری عواطف مثبت و منفی می باشد.
روش
این پژوهش نیمه تجربی گسترش یافته و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه کودکان دارای ناتوانی یادگیری مقطع ابتدایی در شهر ایلام می باشد. آزمودنی های پژوهش شامل 40 دانش آموز دارای ناتوانی یادگیری بود که از میان دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر ایلام به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه (20 نفر برای هرگروه) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه ساختار یافته DSM-IV-TR، آزمون هوش ریون، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی و عواطف مثبت و منفی استفاده شد. و داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها
نتایج نشان داد که آموزش کنترل تکانه بر فرسودگی تحصیلی (P<0/001 ، 51/14 =F)، عواطف مثبت (P<0/001 ، 1/24 =F) و عواطف منفی ( P<0/001 ، 2/15=F) تاثیر معنی داری دارد (P<0/05). به این صورت که آموزش کنترل تکانه منجر به کاهش فرسودگی تحصیلی و کاهش عواطف منفی و افزایش عواطف مثبت دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری می شود.
نتیجه گیری
این نتایج نشان داد، آموزش کنترل تکانه می تواند در کنار سایر مداخلات آموزشی در بهبود عملکرد دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری مورد استفاده قرار گیرد. این نتایج نیز تلویحات مهمی در زمینه پیشگیری، آسیب شناسی و درمان این اختلال ها دارد.
زبان:
فارسی
در صفحه:
75
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1506424