روش شناسی انتقادی مکتب بیرمنگام (با رویکرد حکمت اسلامی)
مسئله اصلی این نوشتار روش شناسی مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام است. هدف از انجام این پژوهش بررسی ریشه های بنیادین این مکتب دلالت های معرفتی آن در مطالعات فرهنگی و سپس نقد آن ها با بهره گیری از ظرفیت حکمت اسلامی است. در این نوشتار، زمینه های وجودی و معرفتی، مبانی نظری و روش های کاربردی این مکتب را بررسی کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که مکتب بیرمنگام متاثر از جنبش های اجتماعی و جریان های معرفتی نیمه دوم سده بیستم از جمله فرهنگ گرایی، نئومارکسیسم، ساختارگرایی و پساساختارگرایی است. فروکاستن معرفت به ساحت های فرهنگی اجتماعی، ضعف استدلال های مربوط به خود بنیادی فرهنگ، عدم توجه کافی به مسائل ساختاری اجتماعی، عدم تلقی روشن از فرهنگ و فروکاستن آن به مثابه امری سیاسی و فقدان روش و قلمرو نظری مشخص از جمله انتقادات وارد بر این مکتب است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.