سیاست خارجی آمریکا در خلیج فارس
پس از نبرد آزادی خواهانه مهاجرنشین های آمریکا علیه انگلستان و پیروزی آنان، اعلام نامه استقلال و قانون اساسی این کشور برمبنای تساوی همه افراد و حق حیات، آزادی و کسب سعادت برای همه ابنای بشر استوار شد. بدین ترتیب ایالات متحده نزد ملل جهان به عنوان دولتی آزادی خواه شناخته شد. بیرون راندن ایتالیا از مستعمره های آفریقایی خود و ژاپن از چین، هندوچین، اندونزی، فیلیپین، برمه و کره، موجب شد در پایان جنگ جهانی دوم آمریکا به عنوان سردمدار عدالت، آزادی و دموکراسی نگریسته شود. از سوی دیگر اقدامات فرهنگی، پزشکی و اقتصادی آنان در ایران زمینه ای مساعد، سرشار از تحسین، حق شناسی و اعتماد در اذهان ایرانیان نسبت به دولت آمریکا به وجود آورده بود. اما دیری نپایید که سیاست آمریکاییان در جهان تغییر کرد. استعمار مالی و اقتصادی کشورهای آمریکای لاتین، بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، نبرد ویتنام، کودتای 28 مرداد، حضور و دخالت نظامی در بسیاری از کشورهای جهان به ویژه در منطقه خاورمیانه و دیگرمواردی ازاین دست، آمریکا را به کشوری با اهداف و سیاست های استعمارگونه و امپریالیستی در جهان تبدیل کرده است. یکی از نقاط مهم و استراتژیک از نظر سیاسی، اقتصادی و نظامی، خلیج فارس است که دولت آمریکا پس از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد همواره توجه ویژه ای به آن داشته و برای ماندن در این منطقه اقدام به اتخاذ سیاست خاص و حضور نظامی کرده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.