حضور همه جایی و همیشگی خداوند
در کلام اسلامی و مسیحی, غالب متفکران خداوند را برخوردار از کمالات و صفاتی می دانند که براساس آن ها خداوند در هر زمان و مکان حضور دارد. نه چیزی از خداوند غایب است و نه خدا غایب از چیزی, اما در عین حال, چنین دیدگاهی مستلزم قایل شدن به محدودیت های مادی برای خداوند نیست. به نظر می رسد آموزه های دینی در ایجاد این نگرش نقش مهمی داشته اند. این نقش را به خصوص در کلام مسیحی با تاکید بیشتری می توان یافت. البته مباحث متکلمان مسیحی برخلاف مباحث اندیشمندان مسلمان در این خصوص غالبا تحت عنوانی مستقل مطرح شده, اما وجه مشترک هر دو دیدگاه را می توان تلاش برای نفی محدودیت و تناهی از خداوند در عین حضور در همه مراتب و نشیات وجود, حتی زمان و مکان دانست. صفت حضور همه جایی و همیشگی خداوند به دو خصوصیت ایجابی و کمالی خداوند اشاره می کند که ناشی از وجود مطلق و واقعیت بی حد و مرز اوست. خداوند در هر زمان و هر مکان حضور دارد و هیچ مرتبه ای از زمان یا مکان را نمی توان خالی از حضور و وجود او گمان کرد. همان طور که ملاحظه می شود این اصطلاح با دو مفهوم زمان و مکان مرتبط است. حضور همه جایی خداوند, محدودیت مکانی در مورد خداوند را نفی می کند و حضور همه جایی نیز حد و حصر زمانی را از حضرتش منتفی می سازد. در زبان انگلیسی, کلمه omnipresence معادل اصطلاح فوق است. این واژه از دو بخش omni و presence تشکیل شده است. پیشوند omni از زبان لاتین گرفته شده و به معنای (همه), (تمام) است و presence نیز به معنای (این جا), (نزدیک به) و (مجاور) است. بنابراین, معنای لغوی این کلمه عبارت است از: حضور نزدیک. هنگامی که این واژه بر خداوند اطلاق می شود, مراد آن است که او هم این جاست و هم همه جا, او به همه چیز نزدیک است و از هیچ چیز دور نیست. میان او و هیچ چیز فاصله ای وجود ندارد, نه فاصله زمانی و نه فاصله مکانی. مفهوم مقابل این معنا در زبان انگلیسی با واژه "local presence" بیان می شود و بر اشیایی اطلاق می گردد که در چارچوب معین زمانی و مکانی وجود دارند. گفتنی است که واژه omnipresence در زبان انگلیسی بیشتر, محدودیت مکانی را از خداوند نفی می کند تا محدودیت زمانی را, به همین دلیل, برخی از متکلمان مسیحی, برای نفی محدودیت زمانی از خداوند, از صفت eternality به معنای سرمدیت بحث می کنند.