مقایسه اثر روش نرمال کردن سیگنال الکترومیوگرافی در قابلیت اطمینان آن در حرکت روی پله و سطح شیب دار
با توجه به متغیر بودن سیگنال الکترومیوگرافی (EMG) عضله ها در افراد مختلف، این سیگنال ها باید به یک سیگنال مرجع در هر فرد نرمال شود تا کمیتی قابل مقایسه بین افراد به دست آید. هدف اصلی مطالعه حاضر، مقایسه قابلیت اطمینان سیگنال EMG عضله های اندام تحتانی در بین پنج روش نرمال کردن دامنه ی سیگنال در حرکت روی پله و سطح شیب دار است.
چهارده نفر مرد سالم فعالیت های بالا و پایین رفتن از سطح شیب دار و پله را انجام دادند. تمامی این فعالیت ها شش بار تکرار شد. سیگنال الکترومیوگرافی از عضله های پهن میانی، پهن جانبی، راست رانی و تیبیالیس قدامی در هنگام هر حرکت و نیز در هنگام بیشترین انقباض ارادی ایزومتریک ثبت شد. این سیگنال ها به پنج روش نرمال گردید. در این روش ها سیگنال مرجع برای نرمال کردن، بیشینه سیگنال در بیش ترین انقباض ارادی ایزومتریک (MVIC)، بیش ترین مقدار RMS سیگنال در طول فعالیت (PT)، میانگین RMS سیگنال در طول فعالیت (MT)، بیش ترین مقدار سیگنال خام در طول فعالیت (PT-raw) و میانگین سیگنال خام در طول فعالیت (MT-raw) انتخاب شد.
برای تمام فعالیت ها روش MVC قابلیت اطمینان بالا و کمترین خطا را نشان داد. در این روش متوسط ضریب همبستگی درون طبقاتی (ICC) و خطای استاندارد اندازه گیری (SEM) در فعالیت ها به ترتیب 74/0 و 80/4 به دست آمد. درروش MT نیز کمترین قابلیت اطمینان و بیشترین خطا مشاهده شد، به طوری که میانگین ICC و SEM در فعالیت ها به ترتیب 15/0 و 43/88 بود. اگرچه روش های PT، PT-raw و MT-raw قابلیت اطمینان مشابه و پایینی را نشان دادند، ولی روش PT-raw دارای SEM کمتری بود که نشان دهنده قابلیت اطمینان مطلق بالا می باشد.
در حرکت روی پله و سطح شیب دار، در صورت موجود نبودن سیگنال MVC برای افراد سالم، روش PT-raw پیشنهاد می شود که قابلیت اطمینان نسبتا بهتری از سایر روش ها داشت.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.