رویکردی روانکاوانه به پیکر فرهاد اثر عباس معروفی
پیکر فرهاد نوشته ی عباس معروفی، نویسنده ی نامدار ایرانی، در سال 1388 به چاپ رسیده است. این رمان که بیشتر به اعترافی هولناک شبیه است، در قالب تک گویی درونی ، زندگی راوی نامعلومی را برمی کاود که بیمار است و در اثر مصرف مشروبات و مواد مخدر هذیان می گوید. رمان وهمناک و رویاگونه ی مذکور از درونمایه ایی روانکاوانه برخوردار است که در این مقاله با بهره گیری از نظریات یونگ و فروید به بررسی آن خواهیم پرداخت. شخصیت اصلی داستان طی فرآیندی و به وسیله رویا و خاطرات به مکانی تاریک و نا مشخص گام برمی دارد که جایی جز ضمیر ناخوداگاه خویش نیست. حین بررسی روانکاوانه این اثر مضامین و مفاهیم مهمی مانند: ”تکرار وسواسگونه “،” دیدار با همزاد “و” فرایند فردیت“ نمایان می شوند که در بافت زیرین داستان نهفته شده اند و مطالعه حاضر نشان میدهد که تا چه حد تصاویر و نمادها در متن داستان، معنای کامل خود را از یک منبع روان کاوانه عمیق، یعنی برخی جنبه های ذهن انسان، کسب می کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.