اصول حاکم بر تفسیر قطعنامه های شورای امنیت
تفسیر، اجرای قاعده را تسهیل می کند و زوایای پنهان معنا و قلمرو قاعده را تعیین می نماید. با توجه به طبع مبهم قطعنامه های شورای امنیت، تفسیر از اهمیت دو چندانی برخوردار می شود؛ زیرا به کارگیری زبان مبهم و دوپهلو در قطعنامه های شورای امنیت امری رایج و معمول است. علت این امر را می توان در فرایند تلاش برای جلب نظر سایر اعضای شورا دانست. بنابراین، زبان و بیان قطعنامه به نحوی به نگارش در می آید که بیش از آن که موضعی مشخص در قبال تدبیر یا اقدامی خاص را مد نظر داشته باشد، به حالت خنثی یا بدون تعیین جهتی خاص نگاشته شود. این امر به نوبه خود می تواند منجر به سوءبرداشت و حتی سوءاستفاده برخی دولت های عضو ملل متحد در اجرای قطعنامه مزبور شود. به همین دلیل، تفسیر قطعنامه، نخستین گام برای اجرای آن تلقی می شود. در ادبیات فارسی و حتی غیرفارسی حقوق بین الملل توجه چندانی به موضوع تفسیر قطعنامه های شورای امنیت نشده است. در این نوشتار سعی می شود تا بر اساس دیدگاه دکترین و رویه قضایی به برخی اصول موجود و مطلوب حاکم بر قطعنامه های شورای امنیت پرداخته شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.