پی جویی مولفه های مفهوم جهانی حکمت در مفهوم قرآنی آن
واژه حکمت از دیرباز به عنوان یکی از معناهای محوری حوزه معرفت در قرآن مورد توجه عالمان اسلامی بوده است. از سوی دیگر می توان حکمت را به مثابه مفهومی جهانی در نظر گرفت که در دوره جدید در غرب ادبیات وسیعی حول آن به وجود آمده و این مفهوم از جهات مختلف فلسفی، دینی، اخلاقی، روان شناختی مورد مطالعه قرار گرفته است. در این مقاله، مفهوم قرآنی حکمت در تطبیقی نامتوازن با مفهوم جهانی حکمت و با استفاده از شواهد زبان شناختی اعم از ریشه شناسی واژه و بررسی روابط همنشینی و سیاقی آن در قرآن تحلیل شده و این نتیجه حاصل شده است که مفهوم قرآنی حکمت در ادامه مفهوم سامی آن، یک مفهوم ساخت یافته و دارای بار معنایی غنی دانشی است که با مفهوم جهانی تعریف شده در قالب نظریه تقابل انسان محوری با کلام محوری تناظر دارد و بر رابطه ای پررنگ بین علم و عمل و بر دانشی عملی (مثل مهارت) دلالت دارد. حکمت در قرآن به دو مفهوم الف) یک سجیه اخلاقی و توانایی انسان شناختی در مواجهه کلی با زندگی و ب) مجموعه تعالیمی که حاصل ممارست در این توانایی هستند، به کار رفته است. مفهوم نخست، گوهر نایابی است که خدای متعال تنها به بندگان خاصی عطا می کند اما مفهوم دوم مجموعه آموزه هایی است که از سوی خدای حکیم و انسان های حکیم برای هدایت مردم صادر می شود. حجم عمده این تعالیم را توصیه هایی اخلاقی تشکیل می دهد که بر معرفتی نظری متکی است که به اختصار بازگویی می شود.
حکمت ، ریشه شناسی ، فرهنگ سامی ، انسان محوری ، کلام محوری
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.