بررسی انتقادی نسبت سعادت گرایی و استادپذیری در اندیشه کریشنا مورتی
یکی از دیدگاه های بنیادین کریشنا مورتی به مثابه اندیشه ای که می توان باورهای او را بر مبنای آن سامان داد در این عبارت خلاصه می شود که حقیقت، نامتناهی و بی حد است؛ ناگزیر نمی توان آن را در قالب معین و به گونه ایدئولوژیک تبلیغ کرد. بر همین اساس، مسئله این مقاله بررسی و تحلیل انتقادی این ادعا خواهد بود و به این منظور نخست در مقام بررسی محتوا، این ادعا را در قالب دو گزاره بررسی خواهیم کرد: 1. اگر حقیقت، ماهیتی یکسره نامتناهی دارد، ناگزیر هیچ گونه راهی به سوی آن وجود ندارد؛ 2. از آن روی که مسیر معینی برای رسیدن به حقیقت وجود ندارد، ناگزیر نمی توان حقیقت را در قالب توصیه استاد و به گونه ایدئولوژیک تبلیغ کرد. سپس در مقام تحلیل انتقادی این دیدگاه، از دو منظر سخن خواهیم گفت: نخست در مقام بررسی ماهیت سعادت گرایی؛ به این معنا که لایتناهی بودن حقیقت و تاکید بر کسب سوبژکتیو آن، مستلزم انکار نقش استاد نیست؛ و دیگری بیان پارادوکس نهفته در ادعای مورتی؛ بدین عبارت که این ایده جامع نفی و اثبات بوده و تشبه امر (خلط مبحث) نیز در آن رخ داده است.
حقیقت ، تعالی ، خدا ، معلم ، تکنیک معنوی ، سازمان های دینی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.