همخوانی بین بیش برانگیختگی زیستی و روان شناختی در پاسخ به رفتاردرمانی شناختی (با/ بدون تکنیک های فراشناختی) در بیماران مبتلا به اختلال بی خوابی مزمن: طرح تک موردی با خطوط پایه ی چندگانه
بیش برانگیختگی یکی از مکانیسم های آسیب شناختی اصلی در اختلال بی خوابی مزمن است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی همخوانی بین بیش برانگیختگی زیستی و روان شناختی در پاسخ به رفتاردرمانی شناختی و رفتاردرمانی شناختی همراه با تکنیک های فراشناختی است.
پس از ارزیابی های تشخیصی و بررسی ملاک های ورود و خروج، چهار بیمار (شامل یک مرد و سه زن؛ طیف سنی: 21 تا 34) در دو گروه رفتاردرمانی شناختی و رفتاردرمانی شناختی به همراه تکنیک های فراشناختی قرار گرفتند. تمامی بیماران در شش دفعه، با مقیاس برانگیختگی پیش از خواب و شاخص بازدهی خواب سنجیده شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معناداری بالینی (درصد بهبودی)، اندازه ی اثر و بهبودی تشخیصی استفاده شد.
بین بیش برانگیختگی زیستی و روان شناختی در جلسات اولیه ی درمان، هم خوانی خیلی کمی دیده می شود. همخوانی بین این شاخص ها، همان طور که جلسات پیش می رود، بیشتر می شود. همچنین، هر دو درمان توانستند بیش برانگیختگی زیستی و روان شناختی در مراحل پس از درمان و پیگیری 1 و 3 ماهه را، به طور معنادار کاهش دهند. اندازه ای اثر به دست آمده، بین 0/74 تا 1/93 بود. به علاوه، بازدهی خواب تمامی بیماران طی مراحل پس از درمان بین 89 تا 94 درصد و در مرحله ی پیگیری 3 ماهه، بین 88 تا 90 درصد بود.
به عکس جلسات ابتدایی درمان، هم خوانی بین بیش برانگیختگی زیستی و روان شناختی، در پایان درمان و پیگیری 3 ماهه افزایش یافت. هر دو درمان می توانند به طور معناداری بیش برانگیختگی را کاهش و بازدهی خواب را افزایش دهند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.