اقتصاد سیاسی ایران از منظر نونهادگرایی
به رغم اجرای چند دهه برنامه های توسعه در ایران، شاهد افول در شاخص های اقتصادی مثبت، تنزل شدید در شاخص های انسانی، اجتماعی و پایان الگوی تک خطی توسعه هستیم. مکتب نهادی توسعه با تمرکز بر نیازهای بومی و ویژگی های مردم شناختی، ضمن تاکید بر واقع بینی و چندوجهی بودن تحلیل، درون زا بودن تغییرات نهادی و روش تحلیل تاریخی، بیش از سایر مکاتب و مدل های متعارف علم اقتصاد در دانش توسعه مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مقاله ارائه تصویری از مدل نونهاد گرایی و امکان استخدام و کاربست پذیری آن برای ایران است تا بتواند کارایی و ابعاد گوناگون دستگاه نظری آن را در پاسخ به تنگنای توسعه ایران نشان دهد. پرسش اصلی مقاله این است که ادبیات نونهادگرایی تا چه اندازه قادر به ارائه راهکاری برای خروج از تنگناهای حاکم بر اقتصاد سیاسی است؟ فرضیه تحقیق این است که نظر به ضدیت منطق نهادگرایی با نظریه های محض کمی و اقتصاد محوری صرف، ضمن تعقیب هدف حل مشکلات مربوط به رفاه اجتماعی و با گذار از دغدغه های اقتصاد نئوکلاسیک، دغدغه مند سازمان و کنترل نظام اقتصادی، به دنبال طراحی نظری الگویی برای رشد و توسعه کیفی با تکیه بر نهادهای رسمی و غیررسمی بر مبنای مولفه های شفاف سازی، حکمرانی خوب، نظارت دولت و اجتناب از رانتیریسم است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.