ساختمان مفهومی بسامدهای طبیعت در شعر منوچهری دامغانی و غزلیات مولانا
شناخت بسامدهای طبیعت گرایانه در شعر منوچهری و مولانا می تواند راه را برای شناخت بهتر ساختار مفهومی تصویرگری در شعر آنان هموار سازد. بی تردید جذابیت و جاذبه آفرینی های منوچهری از بازنمایی اجزاء طبیعت در شعرش منحصر به فرد است. استاد شفیعی کدکنی در حوزه تصویرهای حسی و مادی طبیعت، از او به عنوان بزرگ ترین شاعر در طول تاریخ ادب فارسی یاد می کند. مولانا نیز غواص اقیانوس معرفت است و در شعرش صورتی ترکیبی از صور خیال آفاقی و انفسی از طبیعت و تصاویر اجزاء طبیعت ارائه می دهد. مقایسه طیف های معمول و معناگرایانه از عناصر طبیعت در شعر منوچهری(طبیعت گرای صرف) و غزلیات مولانا به عنوان شاعری که نگاهی عرفانی به طبیعت دارد اساس این مقاله قرار گرفته است. بررسی تطبیقی جذابیت های بسامدهای طبیعت در شعر این دو شاعر چشم انداز تحلیل طبیعت گرایی در شعر فارسی را گسترده تر می سازد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.