ارزیابی مجدد محوطه شهداد بر پایه مطالعه گور ها، اشیای سنگی و سفال
در پی دوازده فصل کاوش باستان شناسی در محوطه ی شهداد توسط علی حاکمی و میرعابدین کابلی، مشخص گردید که محوطه ی شهداد یک مرکز بزرگ و مهم شهری از عصر مفرغ در فلات ایران بوده است. پس از گذشت نیم قرن از آغاز کاوش های شهداد، زمان آن رسیده است تا با شناخت امروزی از باستان شناسی جنوب شرق ایران، نگاهی نو به محوطه ی شهداد و اشیاء به دست آمده از آن بیاندازیم. در اینجا به ارزیابی نتایج کاوش های محوطه ی شهداد و به طور ویژه به گورها، سفال و اشیاء سنگی آن پرداخته شده است. یکی از اهداف اصلی این پژوهش این بود تا موقعیت تمامی گورها به طور دقیق مشخص گردد؛ همچنین گاهنگاری درون استقراری شهداد مشخص شود تا ارتباط گاهنگاری بخش های مختلف کاوش شده معین شود. در این راستا، در این پژوهش دو پرسش اساسی مطرح گردید؛ نخست این که، براساس گاهنگاری مقایسه ای، به طور کلی محوطه ی شهداد به چه دوره تعلق دارد و هر بخش از شهر عصر مفرغی نیز مربوط به چه دوره ای است؟ پرسش دوم این که، براساس نمونه های سفالی و سنگی برهمکنش های فرهنگی منطقه ای و فرامنطقه ای شهر عصر مفرغی شهداد به چه صورت بوده است؟ براساس مطالعه ی داده های به دست آمده از کاوش ها، شهر شهداد در نیمه ی دوم هزاره ی سوم قبل ازمیلاد و به ویژه اواخر این هزاره، دارای نزدیکی فرهنگی با دیگر محوطه های جنوب شرق ایران از دشت سیستان گرفته تا حوزه ی فرهنگی هلیل رود و حوضه ی رود بمپور بوده است. این پژوهش نیز نشان داد که شهداد با مناطق مختلف خاور نزدیک و میانه از بین النهرین و جنوب غرب ایران تا آسیای مرکزی و دره ی سند و جنوب خلیج فارس نشان در ارتباط بوده است. درنهایت جایگاه و اهمیت باستان شناسی محوطه ی شهداد به عنوان یکی از مراکز شهری اولیه در فلات ایران در چرخه ی برهمکنش هزاره ی سوم قبل ازمیلاد جنوب غرب آسیا مورد بررسی قرار گرفت.
جنوب شرق ایران ، محوطه ی شهداد ، گورستان ، سفال ، اشیاء سنگی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.