پردازش و بازتولید در ترجمه متون ادبی بر اساس دیدگاه ویلس (پیکره مطالعاتی: ترجمه کتاب در بند کردن رنگین کمان)
بررسی این نکته که مترجم عملا در متن بازنویسی یا «بازتولید»، تا چه اندازه توانسته است مفاهیم مورد نظر نویسنده را در زبان مبدا «درک» و به زبان مقصد منتقل کند، در تشخیص توفیق مترجم در کار ترجمه بسیار مهم است و نشانه سطح توانایی او در کار ترجمه است. در این مقاله، ترجمه برخی اشعار غاده السمان به قلم عبدالحسین فرزاد که با نام در بند کردن رنگین کمان منتشر شده است، بر اساس دیدگاه یکی از پژوهشگران ترجمه به نام «ولفرام ویلس» نقد و تحلیل می شود. وی ترجمه را پردازش متن اصلی و بازتولید آن می داند. سعی بر این است که بر مبنای محورهای پیشنهادی ویلس به بررسی طبیعی بودن و صحت متون ترجمه شده اشعار غادهالسمان بپردازیم تا نشان دهیم آیا مترجم در فرایند پردازش و بازنویسی متن، توفیقی کسب کرده است یا نه. این محورها عبارتند از: معادل یابی نادرست برای واژگان، توالی و ترتیب نامناسب جمله ها و عبارت سازی های بی شیرازه، ساختار و ترکیب متن، حذف و اضافه های غیرضروری، روان نبودن عبارات و ابهام در بازتولید متن، کاربردهای نامانوس و غریب. نتیجه اینکه مترجم به رغم تلاش برای معرفی ادبیات مدرن عربی به خوانندگان ایرانی، گاه در درک متن عربی و گاه در حوزه معادل یابی در بافت جمله و دریافت فضای کلی متن ناموفق بوده است.
نقد ترجمه شعر ، ویلس ، غاده السمان ، فرزاد
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.