«بیع و مبایعه» در داستان «پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی»
بیع و مبایعه برده (عبد و امه) بااینکه در عصر مولوی جزو دانشهای مالوف و مانوس بوده است؛ ولی برای دنیای معاصر درک و فهم آن نیاز به تبیین و توضیح دارد و نادیده گرفتن این مهم، فضا را برای قضاوت های غیرمنطقی علیه دین و فرهنگ و سوءنیتهای خاص آماده می کند. در داستان "پادشاه و کنیزک" دفتر اول مثنوی معنوی، کنیزی با عقد بیع مورد معامله واقع شده و مبیع و ثمنی ردوبدل شده است. این تحقیق ابتدا بر اساس تعاریف فقهی_ حقوقی، مفاهیم مربوط به عقد بیع از جمله؛ اقسام، اوصاف، شرایط و آثار آن را در دامنه داستان مورد بحث قرار داده و در پایان به این نتیجه می رسد که در تعیین نوع بیع از جهات مقتضی، چارچوب معامله با گزاره مساومه، نقدی و تملیک انشایی- خارجی همخوانی دارد، در بخش اوصاف بیع فقط رکن لزوم متزلزل به نظر می رسد، در قسمت شرایط بیع در بیان موضوع آن صراحت وجود دارد و در قسمت اوصاف مبیع رکن طلق و طهارت با مانع مواجه است.
داستان ، مولوی ، مثنوی ، پادشاه و کنیزک ، بیع
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.