خوانش کهن الگویی داستان بنیادین هزار و یک شب
پژوهش حاضر با تاکید بر خوانش کهن الگویی متن، در به تصویر کشیدن عناصر داستان و کنش های آنها تلاش می کند مناسبات میان شهریار و همسر وی که می تواند نمودی از آنیمای منفی باشد که در چهره زن خیانتکار ظاهر شده، را به تصویر بکشد. ضمن این که شهرزاد میتواند نمودی از آنیمای مثبت باشد، که با ارتباط برقرار کردن با شهریار و سخن گفتن با او، شهریار را درمان میکند. درمانی با جلوه زایش و فرزندآوری که در نهایت با به فعلیت درآوردن نیمه وجودی زنانه وی در راستای تعادل و بهبودی شهریار، نتیجه ای مطلوب از داستان را روایت می کند. وزیر نیز در نقش وجدان ملامتگر ظاهر میشود که زمینه را برای ظهور آنیمای مثبت فراهم میسازد. فرایند فردیت و همراهی بیمار با آنیمای مثبت، به درمان و باروری می انجامد. کهن الگوهای دیگری مانند شب و روز، مروارید، کلام، عدد سه نیز در این متن دیده میشوند، که به خوانش کهن الگویی متن، به عنوان روش پژوهش انجام شده غنا و عمق بیشتری میدهند. بدیهی است وجود این کهن الگوها در داستان بنیادین هزار و یک شب در زمره عوامل ماندگاری اثر به شمار می آیند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.