تحلیل بینامتنی روایت اسطوره ای «سالمرگی»
همزادی و تلازم ادبیات داستانی با تحولات جهان جدید و ویژگی روایی رمان و توانایی این قالب داستانی معاصر در انعکاس موضوعات متنوع و بازتاب سلایق، روش ها، سبکها و همچنین نمایش افکار و عقاید و گفتمانهای رایج جامعه، موجب شد ساختار و عناصر روایی رمان، گسترده ترین زمینه برای ظهور و انعکاس اسطوره ها یا اشاره به آنها به حساب آید. این رویکرد رمان نویسان اسطوره محور در استفاده و انعکاس اسطوره ها به دلیل توجه آنان به دلالتهای معنایی و نمادین اسطوره های مورد نظر خود به رمان اسطوره ای، امکان تحلیل بینامتنی می دهد. بازآفرینی اسطوره ها را در قالب روایت در دوره جدید، باید یکی از عناصر شاخص در رهیافت ادبیات پسامدرن به شمار آورد. ازاین رو، این مقاله در پی تحلیل روایت شناسانه با یکی از رمانهای پست مدرنیستی ایران است که با محوریت دو ،« سالمرگی » رویکرد بینامتنی در قالب روایتهای اسطوره ای پسرکشی و « تقابل مرگ و زندگی » بنمایه کلیدی اسطوره ای یکی با تاکید بر مظلومیت قهرمانان شکل گرفته است. از آنجا که پردازش روایت « قربانی » دیگری جزء نخستین « سالمرگی » ، اصلی داستان معطوف به جنگ تحمیلی یا متاثر از آن است تجربه های پسامدرنی رمان نویسان ایرانی در باره جنگ قرار می گیرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.