بررسی معیارهای تشخیص شعر در اوستای جدید
از زمان تحقیقات گلدنر درباره وزن اوستای جدید، داشتن وزن هجایی مهم ترین ملاک تعیین شعر در این متون بوده است. گلدنر و معاصرانش طبق سنت ادبی زمان خود وزن را مهم ترین مشخصه شعر و عامل تمایز آن با نثر، در هر زبانی، می دانستند. پس از گلدنر، مطالعات شعر اوستایی براساس همان تعریف و ملاک قرار دادن وزن شعر ادامه پیدا کرد، اما در حوزه مطالعات شعر هندواروپایی که اندکی پیش از انتشار تحقیقات گلدنر پا گرفته بود، زبان شاعرانه متن مبنای تشخیص شعر بودن آن شد. این زبان شاعرانه شامل ویژگی هایی مثل وزن هم می شد، اما تمرکز اصلی آن بر عبارات شاعرانه قالبی و خویشاوند در زبان های کهن هندواروپایی بود. نظریه ادبی جدید، مخصوصا فرمالیسم، که شعر را انحراف از هنجار معمول زبان روزمره تعریف می کرد، بر تعریف شعر نزد محققان شعر هندواروپایی تاثیر گذاشت و آن ها نیز، با وجود توجه به سنت ادبی زبان های باستانی، نشان دار بودن متن، یعنی داشتن عبارات قالبی و واژگان شاعرانه و برهم زدن ترتیب معمول واژه ها را معیار اصلی شناسایی اشعار هندواروپایی کهن تعیین کردند. مدعای نوشته حاضر این است که اگر برای تشخیص شعر در اوستای جدید وزن یا انحراف از هنجار متعارف زبان را ملاک قرار دهیم، نمی توان یشت های کوچک و متاخری مانند اردیبهشت یشت را شعر دانست و این نتیجه گیری به دودستگی در مجموعه یشت ها می انجامد که احتمالا مقصود سرایندگان یشت ها نبوده است و از این رو بهترین معیار برای تعیین بخش های شعری اوستای جدید مقایسه آن ها با اشعار به جا مانده از سایر زبان های هندواروپایی و یافتن صناعات ادبی در این متون است.
شعر هندواروپایی ، یشت ها ، اوستای جدید ، ژانر ، وزن شعر
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.