تبیین الگوی مفهومی چرایی و چگونگی مدیریت سود بانکها؛ رویکرد نظریه زمینه ای
سود، پیش بینی کنندهای حیاتی از سلامت بانک است. مدیریت سود توسط بانک ها، همواره در کانون توجه نهادهای ناظر بانکی، حسابرسان و وضع کنندگان استانداردها بوده است؛ زیرا بر ثبات سیستم مالی اثرهای مثبت و بر شفافیت گزارشگری مالی اثرهای منفی دارد. نظر به اهمیت مدیریت سود در پژوهش های حسابداری جهان و ایران و همچنین خلا پژوهش های کمی و کیفی موجود این حوزه در صنعت بانکداری ایران و خلا پژوهش کیفی مدیریت سود در سطح جهان، این پژوهش قصد دارد به کشف مفاهیم چیستی، چرایی و چگونگی پدیده مدیریت سود در این صنعت از دید کنشگران بپردازد.
روش شناسی این پژوهش نظریه زمینه ای با ابزار مصاحبه عمیق ساختارنیافته است. به همین منظور با 17 نفر از خبرگان این صنعت (حسابرسان مستقل و داخلی، مدیران عالی رتبه و اجرایی بانک ها، استادان دانشگاهی فعال در صنعت و تحلیلگران و ناظران بازار سرمایه) مصاحبه هایی انجام گرفت. تحلیل مصاحبه ها، به طور کامل با نرم افزار تحلیل داده های کیفی اطلس تی و کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی انجام شده است.
یافته های پژوهش، به ارائه الگوی مفهومی، مبتنی بر پارادایم استراوس و کوربین منجر شد که از تحلیل داده های متنی و استخراج 213 کد باز و انتزاع آنها به 38 مقوله فرعی و 21 مقوله اصلی به دست آمد.
تحلیل ها نشان می دهد که «دستیابی به سود هدف» مقوله محوری است. مهم ترین راهبرد انجام مدیریت سود بانک ها، دستکاری ذخیره مطالبات مشکوک الوصول تسهیلات است و در نهایت، «تحریف گزارشگری مالی» و «آریستوکراسی پولی بانک ها» پیامد مدیریت سود بانک هاست. ماهیت الگوی مفهومی ارائه شده در این پژوهش، بر سازه اجتماعی و فرایند مشاوره و کنش متقابل کنشگران متخصص در صنعت بانکداری مبتنی است و نتایج کیفی حاصل از این پژوهش، در دانش افزایی متون مدیریت سود بانک ها و گسترش آن به سایر صنایع و مقایسه کیفی آن سهم بسزایی دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.