افزایش یادگیری حسابداری به وسیله نقشه مفهومی
پژوهش بین رشته ای (حسابداری و روان شناسی) حاضر با هدف بررسی تاثیر نقشه مفهومی به عنوان یک ابزار روان شناسی که با شاخص های استانداردهای بین المللی آموزش حسابداری هم خوانی دارد، بر یادگیری دانشجویان حسابداری میانه 1 انجام شده است.
در این پژوهش از فن پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری داده ها و از تجزیه و تحلیل کوواریانس (آنکوا) برای آزمون داده ها استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانشجویان حسابداری میانه 1 موسسه آموزش عالی زند شیراز در نیم سال تحصیلی اول و دوم سال های 1396 و 1397 است. انتخاب نمونه آماری بر اساس جامعه در دسترس بود و در مجموع 70 نفر (35 نفر گروه آزمون و 35 نفر گروه کنترل) از دو گروه حسابداری میانه1 انتخاب شدند و نمره پایان ترم دانشجویان به عنوان شاخص یادگیری مد نظر قرار گرفت. شایان ذکر است که مدرس هر دو گروه یکی از پژوهشگران بود.
نتایج پژوهش نشان داد که نمره های پیش آزمون تاثیر معناداری بر نمره های پس آزمون ندارند. از طرف دیگر، مقدار سطح معناداری آزمون آنکوای گروه ها برابر با صفر شد، بنابراین مشخص می شود که بین نمره های پس آزمون (نمره های یادگیری) گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد. به بیان دیگر، تفاوت یادگیری در نمره های پس آزمون گروه آزمون (نقشه مفهومی) نشئت گرفته از نمره های پیش آزمون (دانش اولیه دانشجویان) نیست، بلکه از نقشه مفهومی نشئت گرفته است.
نقشه مفهومی با شاخص مهارت های ذهنی مطابقت دارد و ابزار مناسبی برای ارتقای یادگیری معنادار مفاهیم حسابداری است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.