اصل همنشینی اضداد در عرفان، هنر و معماری ایرانی
هنر و معماری بیش از آنکه محصول تصمیم یک یا چند فرد باشد، محصول فرهنگ جامعه است. بسنده کردن به شناخت کالبد و شکل آن ها و غفلت از پیوندشان با بستر فرهنگی، به سطحی نگری می انجامد. در منطق آمده است که نمی شود دو ضد را با هم جمع کرد. منطق ارسطویی نیز موید دوگانه انگاری، تمایزها، کثرت ها و تباین هاست؛ حال آنکه به نظر می رسد، اوصاف خداوند و زوجیت ها در عالم و تفکر عرفانی موید اجتماع ضدین است. در عرفان مسیحی و تائیسم نیز جمع ضدین پذیرفته شده است. در مباحث هرمنوتیک جدید نیز جمع اضداد دیده می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اصل همنشینی اضداد در ذات تفکرات عرفانی و تاثیر آن در جوهره هنر و معماری و یافتن و تبیین مصادیق شکلی آن است و در این راستا، براساس روش کیفی و راهبرد استدلال منطقی به بررسی اصل همنشینی اضداد در ذات تفکرات عرفانی و مظاهر هنری و معماری آن پرداخته و بررسی کیفیت های متضاد در مصادیق آن ها را پی جو می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد همنشینی و وحدت اضداد سرتاسر عالم هستی را فرا گرفته است؛ حکمتی که پس از نفوذ در جامعه، رفته رفته به هنجار و ارزش و ذوق بدل شده و آگاهانه و ناآگاهانه در هنر و معماری نیز به منصه ظهور رسیده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.