مقایسه اثربخشی آموزش روش چندسطحی فلدمن و مهارت های صمیمانه (PAIRS) بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دچار دل زدگی زناشویی
دل زدگی زناشویی از آشفتگی ها و نابهنجاری های روان شناختی است که موجب مشکل های روانی و بی تفاوتی (طلاق عاطفی) و طلاق زوجین می شود. این پژوهش با هدف تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش رویکرد فلدمن و مهارت های صمیمانه (PAIRS) بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دچار دل زدگی زناشویی انجام شد.
این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان دچار دل زدگی زناشویی شهرستان تهران تشکیل دادند که طی فراخوان عمومی 36 نفر انتخاب شده و به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی یک و گروه آزمایشی دو و کنترل قرار گرفتند. برای هر سه گروه پیش آزمون پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی فلچر و همکاران (2000) اجرا شد. سپس طرح مداخله روش چندسطحی فلدمن در گروه آزمایش یک و مداخله با رویکرد آموزش مهارت های صمیمانه برای گروه آزمایش دو انجام پذیرفت؛ اما گروه کنترل، هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. نتایج با روش کواریانس در سطح 5درصد تحلیل شد.
نتایج آنالیز کواریانس نشان داد که هر دو روش چندسطحی فلدمن و مهارت های صمیمانه بر افزایش کیفیت زندگی زناشویی در زنان دچار دل زدگی زناشویی تاثیر معنا داری دارد (0٫001>p). آزمون تعقیبی نیز مشخص کرد که بین میزان اثربخشی دو رویکرد مذکور تفاوت معناداری مشاهده نمی شود.
می توان به منظور افزایش کیفیت زندگی زناشویی از رویکردهای چندسطحی فلدمن و مهارت های صمیمانه بهره برد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.