مقایسه اثربخشی بازتوانی شناختی متمرکز بر آگاهی واج شناختی و توانبخشی شناختی متمرکز بر حافظه فعال در بهبود نشانه های اختلال خواندن در دانش آموزان دوره ابتدایی
اختلال خواندن از شایع ترین اختلالات یادگیری بوده و نقص در آگاهی واج شناختی و حافظه فعال در سبب شناسی آن مورد تاکید قرار گرفته و آموزش روش های ارتقاء آگاهی واج شناختی و حافظه فعال در یک دهه اخیر مورد توجه درمانگران قرار گرفته است. از این رو، هدف پژوهش حاضر مقایسه تفاوت اثربخشی بازتوانی شناختی متمرکز بر آگاهی واج شناختی و توانبخشی شناختی متمرکز بر حافظه فعال در بهبود نشانه های اختلال خواندن در دانش آموزان دوره ابتدایی بود. در راستای این هدف در قالب طرح نیمه آزمایشی بین گروهی چند متغیره با پیش آزمون و پس آزمون از جامعه دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی در دوره ابتدایی مراکز اختلالات یادگیری شهر ارومیه در سال تحصیلی 97-98 تعداد 60 نفر به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی 30 نفری قرار گرفتند. برای یک گروه توانبخشی شناختی مبتنی بر آگاهی واج شناختی و برای گروه دیگر توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه فعال، هر یک به مدت 20 جلسه 30 دقیقه ای اجرا گردید. جهت اندازه گیری متغیر وابسته از آزمون خواندن و نارساخوانی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که توانبخشی شناختی متمرکز بر حافظه فعال در بهبود نشانه های اختلال خواندن اثربخش تر از بازتوانی شناختی مبتنی بر آگاهی واج شناختی است. از آنجا که ضعف حافظه فعال به عنوان یکی از علل اصلی اختلال خواندن مطرح شده است، از این رو آموزش و تقویت حافظه فعال می تواند به بهبود نشانه های اختلال خواندن منجر گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.