اثربخشی معنادرمانی توام با تلاوت قرآن و دعا بر شدت علائم افسردگی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی
افسردگی اساسی از شایع ترین و مزمن ترین اختلالاتی است که به درمان نیاز دارد. هدف پژوهش حاضر اثربخشی معنادرمانی توام با تلاوت قرآن و دعا بر شدت علائم افسردگی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود.
پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی شهر قم در سال 1396 بود که از بین آنان نمونه یی به حجم 30 بیمار (هر گروه 15 نفر) با توجه به معیارهای شمول به صورت داوطلبانه انتخاب شد. اعضای نمونه به صورت جایگزینی تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس افسردگی بک بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند.
میانگین گروه آزمایش در مرحله ی پیش آزمون در مولفه ی شدت علائم افسردگی 80/35 و گروه گواه 60/33؛ و در مرحله ی پس آزمون برای گروه آزمایش 86/19 و برای گروه گواه 46/32 بود. پس از اعمال مداخله ی میزان افسردگی در گروه گواه تغییری ایجاد نشد ولی نمرات افسردگی گروه آزمایش کاهش یافت که از نظر آماری معنادار بود (01/0>p).
نتایج نشان می دهد معنادرمانی توام با تلاوت قرآن و دعا در کاهش شدت علائم افسردگی زنان مبتلا به افسردگی اساسی موثر است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.