بهائیت از دیدگاه منتقدان و روشنفکران بهائی: قسمت هشتم، دیل هازبند
دیل هازبند از پژوهشگران و نویسندگانی است که طی حدود 9 سال عضویت در جامعه و تشکیلات بهائی، با تعالیم وآموزه های بهائی آشنا شد و پس از مدتی به نقاط ضعف، اشتباهات، تعارض ها، شکست ها و نارسایی های بهائیت پی برد و در نامه ای خطاب به محفل ملی بهائیان امریکا، اعلام نمود: «پس از سال ها تحقیق و تحری حقیقت، سرانجام به این نتیجه و تصمیم غم انگیز رسیدم که دیگر نمی توانم باور و اعتقادی به بهاءالله یا هریک از نهادها و موسسات تاسیس شده تحت نام او، همچون ولایت امرالله و بیت العدل جهانی، داشته باشم. من کاملا متقاعد شده ام که بهائیت در تحقق اهداف و تعالیم خود، مبنی بر ایجاد صلح، وحدت و ایجاد عصر طلائی برای جامعه بشری، ناتوان و محکوم به شکست است». هازبند معتقد به عصمت و مصون از خطا بودن رهبران بهائی نیست و قبول چنین اعتقادی را حرکت به سوی دیکتاتوری و استبداد درون جامعه بهائی می داند. او به مشروعیت رهبری بهائی، بعد از عبدالبهاء انتقاد شدید دارد و معتقد است پس از عبدالبهاء، رهبری بهائیت باید به برادرش محمدعلی افندی سپرده می شد. هازبند بیت العدل (رهبری فعلی بهائیت در اسرائیل) را غیرمشروع می داند و معتقد است بهائیت با گذشت بیش از 170 سال از عمرش، هیچ دستاورد ارزشمندی را به ارمغان نیاورده است. او طرفدار بهائیان وحدتگرا است و انتقادهای زیادی را به بهائیت وارد آورده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.