پیش بینی درماندگی روان شناختی بر اساس تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای انطباقی در مادران کودکان مبتلا به تالاسمی
تالاسمی یک بیماری مزمن دوران کودکی است و می تواند بر سلامت روانی و کیفیت زندگی کودکان و خانواده های آنها تاثیر منفی بگذارد. این مطالعه با هدف پیش بینی درماندگی روان شناختی بر اساس تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای انطباقی در مادران کودکان مبتلابه تالاسمی انجام شد.
این مطالعه به روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلابه تالاسمی شهر تهران بود که از بین آنها 250 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه درماندگی روان شناختی (لویبوند و لویبوند، 1995)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان) گارنفسگی، کرایج و اسپینهاون، ،(2001، و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای (لازاروس، 1974) جمع آوری شد. نتایج با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره، تجزیه وتحلیل شد.
نتایج تحلیل داده ها حاکی از تاثیر مثبت و معنادار راهبردهای تنظیم هیجان منفی بر اضطراب (0/14) و تاثیر منفی و معنادار راهبردهای تنظیم هیجان مثبت بر افسردگی (0/25-) و اضطراب (0/23-) بود. همچنین راهبردهای انطباقی نیز بر درماندگی روان شناختی موثر بودند. تاثیر راهبرد هیجان مدار بر اضطراب (0/23) و بر تنیدگی (0/19)، مثبت و معنادار، و تاثیر راهبرد انطباقی مسئله مدار بر افسردگی (0/18-) و تنیدگی (0/23-)، منفی و معنادار، بود (0/01p <).
بر اساس نتایج مطالعه حاضر، آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای انطباقی بر درماندگی روان شناختی مادران کودکان مبتلابه تالاسمی تاثیر داشت؛ استلزامات نتییجه به دست آمده در مقاله مورد بحث و تبیین قرار گرفته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.